فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
145 - 166
حوزههای تخصصی:
«حدیث» به دلیل جایگاه مهمی که در سپهر اندیشه مسلمانان داراست؛ همواره مورد توجه آنان بوده است. بر این اساس، فهم روشمند حدیث، که در گرو طی فرآیند فهم حدیث و توجه به آسیب های فهم حدیث است مورد اعتنا و توجه عالمان بوده است.توجه به آسیب های فهم حدیث گویای این نکته است که طی فرآیند فهم حدیث ، سبب فهم روشمند از حدیث نمی شود.یکی از آسیب های فهم حدیث، بی توجهی به «مصب حدیث» است. نگارنده در این نوشتار، به دنبال راه های دستیابی به مصب حدیث است .بر اساس پژوهش نگارنده ، تاکنون نوشتاری در باره آسیب مذکور و راه های دستیابی به مصب حدیث منتشر نشده است. این تحقیق با به کار بستن روش توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه رسید که راه های دستیابی به مصب حدیث عبارتند از: جغرافیای سخن، توجه به متکلم بودن معصوم(ع)، تکیه بر باورهای کلامی، شخصیت پرسشگر، تصریح معصوم(ع)، توجه به سیاق و رجوع به سخنان دیگر معصوم(ع).
اعتبارسنجی و مسیریابی ثبت و انتقال «حدیث تردد» به روش «فهرستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه احادیث «تردّد خداوند» را که دربردارنده حدیث قدسی: «مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْ ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی مَوْتِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ» است، می توان از نمونه های بارز مشکل الحدیث دانست که قرن هاست موردبحث و گفتگوی محدثان، فقیهان، متکلمان، فیلسوفان، عرفا و مفسران شیعه و سنی قرار گرفته است. نوشتار پیش رو در پی آن است که اعتبارسنجی مجموعه احادیث «تردّد» را، بر پایه نظام اعتبارسنجی قدماییِ «کتاب محور» واکاود. هدف از اجرای این فرایند، نه فقط پی بردن به اعتبار این مجموعه از احادیث، بلکه افزون بر آن، ردیابی ورود این روایات به اولین مصادر حدیثی شیعه و جریان آن در منابع بعدی است. گردآوری مصادر اولیه دربردارنده این حدیث، می تواند باور نهفته در آن را به عنوان یک اندیشه پذیرفته شده و فراگیر در میان امامیه مطرح کند. از این رو برای دستیابی به این دو مهم، یعنی: شناسایی راویان اول و نیز کشف اولین کتب حدیثی دربردارنده حدیث تردد، با تحلیل اسناد این حدیث ارزشمند و مشهور در منابع حدیثی موجود، به ردیابی آن در مصادر حدیثی اولیه و در نتیجه، اثبات اعتبار و استحکام آن دست یافتیم.
اصالت پیشوایی و کرامت حضرت زهرا سلام الله علیها بر زنان عالم با تکیه بر واژه راکعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانوان جهان امروز به دلیل گم کردن خودحقیقی و جایگاه ارزشی شخصیتی، دچار بی هویتی شده و برای بدست آوردن کرامت و معصومیت از دست رفته خود به دنبال الگوها و مکاتب بشری سرگردانند. شناخت الگویی کامل، کریم و واحد در همه ابعاد وجودی و زندگانی، برای بانوان امروز به منظور حفظ عزت نفس و شرافت از دست رفته خود و حفظ جامعه بشری از غرق شدن در انحرافات امری حیاتی است. قرآن کریم حضرت مریم راکه مورد قبول ادیان یهود و مسیح است، الگوی زنان عالم معرفی نموده است. در حالی که با استنادبه آیه شریفه (آل عمران/43) و یافتن مصادیق راکعین، با روش تحقیق موضوعی و تحلیل آیاتی که واژه رکوع و مشتقات آن را دربردارد ثابت می شودحضرت مریم با تمام صفات عالی و برگزیده که برای او ذکر شده بنابر دستور الهی موظف است به حضرت زهرا به عنوان انسان کامل و کریم در همه ابعاد زندگی اقتدا کند و پیشوای خود قراردهد. این ادعا با بیان بعضی کرامات دوبانو تثبیت می شود. بدین ترتیب حضرت زهرابر اساس دستورالهی به عنوان الگویی واحد و کریم برای تمام بانوان معرفی شده است.
درباره نسخه های خطی کتاب های منسوب به سلیم بن قیس (کلیاتِ نسخه شناسی)
حوزههای تخصصی:
کتاب های منسوب به سلیم بن قیس، تنها آثار تاریخی کلامی شیعی باقی مانده از قرن اول هجری قمری قلمداد می شوند، که به دلایل مختلفی مورد توجه و اهمیت واقع شده اند. از ویژگی های برجسته این کتاب ها، نقل حوادثی است که همواره میان شیعه و سنّی محلّ اختلاف و کشمکش بوده است. با توجه به مناقشات متعدد و متنوع پیرامون ابعاد گوناگون کتاب های سلیم، به نظر می رسد که اکنون لازم است این کتاب ها از جهات مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ که یکی از آنها، بررسی گونه های مختلف نسخه های خطی کتاب های سلیم است. به نظر می رسد، بسیاری از مناقشات حول محور شخصیت سلیم و کتاب های منسوب به وی، با بررسی دقیق نسخه های خطی و اصالت آنها، و نیز روشن شدن ابهامات و تناقضات مرتبط در آن، روشن گردد؛ البته از سوی دیگر، حتی ممکن است ابهامات و اشکالات جدیدی را پیش روی محققان قرار دهد؛ که برای رد یا اثبات گزارش های تاریخی کلامی روایات سلیم، ناچار شوند ابتدا تکلیف این ابهامات نسخه شناسی کتاب ها را روشن نمایند. نگارنده در طی چهار مقاله، کلیاتی پیرامون نسخه های خطی کتاب های سلیم و مدل های مختلف آن ها را مطرح می کنیم؛ که مقاله حاضر، اولین آنها است
تحلیل و ارزیابی وثاقت راویان اسناد «کامل الزیارات» با تکیه بر آراء آیت الله خویی و آیت الله سبحانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
89-114
حوزههای تخصصی:
در اصطلاح علم رجال، توثیقی که بر مبنای آن در یک حکم یا گزاره، عده ای مشمول وصف وثاقت از طرف عالم رجالی می گردند، توثیق عام نامیده می شود. توثیقات عام، یکی از ابزارهای پرکاربرد رجالیون است و تقریبا تمام رجالیون متقدم و متأخر از آن به عنوان یکی از شیوه های اثبات وثاقت زنجیره اسناد روایات بهره برده اند. از جمله: توثیق اصحاب اجماع، مشایخ ثقات، روایات ابن ابی عمیر، اسناد روایات تفسیر قمی و اسناد کتاب کامل الزیارات. در این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی یک مورد از مصادیق توثیقات عام تحت عنوان «وثاقت راویان اسناد کتاب کامل الزیارات» مطرح و به بحث پیرامون آن پرداخته شده است. ازجمله دانشمندانی که دیدگاه خود را درباره این مورد از مصادیق توثیقات عام بیان کرده اند، آیت الله خویی و آیت الله سبحانی هستند که نظرات ایشان در این پژوهش، بیان و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه به دست آمده این که دیدگاه آیت الله خویی درباره توثیق راویان اسناد «کامل الزیارات» به دلیل وجود راویان فاسد المذهب و کذّاب در اسناد روایات رد و دیدگاه آیت الله سبحانی در این زمینه تأیید می گردد.
اثر بخشی مراعات نظیر در انسجام متن دعای جوشن صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
105 - 128
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های اصلی یک متن، انسجام اجزاء و تناسب میان کلمات آن می باشد. این تناسب باعث می شود ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و یا منطقی میان جمله های متن برقرار شود. عوامل بسیاری باعث انسجام در متن می شوند یکی از این عوامل که کاربرد زیادی در متون دارد، مراعات نظیر است. دعای جوشن صغیر از این صنعت بدیعی بسیار بهره می برد که کاربرد زیاد آن باعث انسجام بخشی در متن این دعا شده است. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، دعای جوشن صغیر را با تکیه بر نقش و کارکرد صنعت مراعات نظیر مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و به انسجام حاصل از مراعات نظیر بپردازد. بدین ترتیب در ابتدا به مباحث نظری و تعریف انسجام و مراعات نظیر از منابع کتابخانه ای می پردازد سپس خلاصه ای از دعای جوشن صغیر واهداف آن ذکرمی شود و در انتها نظریه انسجام را با تکیه بر شاهد مثال های مستخرج از دعای جوشن صغیر در سایه مراعات نظیر مورد تحلیل قرار می دهد. از دستاوردهای این پژوهش این است که کاربرد کلمات، مفاهیم و موضوعات در دعای جوشن صغیر، از انسجام خارق العاده ای برخوردار است و مراعات نظیر در واژگان مربوط به انسان و زندگی اجتماعی آن نمود بارزی در متن دارد. در حوزه صفات الهی نیز مجموعه واژگانی گوناگونی یافت می شود که سهم چشمگیری را به خود اختصاص می دهند، همچنین در مورد نظام هستی و پدیده های هستی نیز مراعات نظیرهایی استخراج می شود که قابل توجه است. با بررسی این دعا مشخص می شود که تلفیق مراعات نظیر با عناصر بدیعی دیگر مانند: تضاد باعث ایجاد هماهنگی و تناسب معنایی میان الفاظ و واژگان و عبارت ها در فرازهای این دعا می شود.
سبک شناسی آوایی خطبه 34 نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
255 - 276
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای، روشی برای مطالعه رفتار زبانی افراد است. تأمّل در پنج لایه «آوایی»، «لغوی»، «بلاغی»، «نحوی» و «ایدئولوژیک» در گفتار یا نوشتار، افکار، عقاید و احساسات درونی صاحب آن را نمایان می سازد. بررسی آواشناختی، نخستین مرحله این روش است. سبک شناسی آوایی، با تشخیص و تحلیل واحدهای آوایی در بافت زبانی، زیبایی های نهفته در آوای حروف، واژگان و جملات را کشف کرده و نشان داری صاحب سخن را نمایان می سازد. نهج البلاغه با برخورداری از طیف متنوّعی از سخنان امیر سخن علی7، منبع مناسبی برای بررسی های آواشناختی است. خطبه 34 نهج البلاغه به لحاظ نکوهش ها و انتقادات عتاب آمیز آن حضرت در مواجهه با سستی کوفیان در مقابله با شامیان، شایسته توجّه است. «سجع»، «تکرار در تمامی سطوح آن (واکه، واج، بینابین و واژه)» و «تضاد»، مهم ترین عناصر آواساز این خطبه اند. «صراحت»، «تندی الفاظ»، «تکرار»، «کوبندگی» و «بسامد بالای تأکید، نفی و قسم» از ویژگی های موسیقایی این خطبه می باشند و طنین غالب بر بافت کلام، موسیقی «اعتراض» و «سرزنش» است. بر اساس این پژوهش، آوای خطبه34 در خدمت و هماهنگی کامل با محتوای آن است و اصوات تولید شده بر اثر هم آیی حروف و یا همنشینی واژگان و جملات، با معانی خود تناسب کاملی داشته و تأثیرگذاری بیشتری برای مخاطبان به ارمغان آورده است.
تخریج روایات ثقلین با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما» و تأثیرگذاری آن در معنای حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
90 - 110
حوزههای تخصصی:
حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث نزد فریقین است که هیچ شبهه ای در صحت صدور آن وجود ندارد. در عین حال می توان متن روایات ثقلین را با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا» به چهار دسته کلی: «ما إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... فلن تضلوا» و «فتمسکوا بهما» تقسیم نمود. این تحقیق نشان می دهد دسته اول روایات مذکور، دارای معنای زائد بر سایر دسته هاست که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در متن حدیث می باشد. بنابراین تلاش شده است تعارض میان این چهار دسته روایات بررسی شود تا تخریج نهایی از متن حدیث حاصل گردد. حاصل تخریج نهایی در معنای حدیث آن است که حدیث ثقلین، شرط هدایت و عدم گمراهی انسان را در ظرف تمسک دائمی به قرآن و عترت (ع) تصویر می کند که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در تخریج نهایی است، در حالی که در صورت نبود این قید، هدایت صرفاً معلّق بر تمسک به آن دو شده که علی الظاهر با صدق مسمّای تمسک به قرآن و عترت، عدم گمراهی همیشگی حاصل می شود.
اعتبار سنجی تطبیقی تضعیفات خارجی نسبت به صدور روایات، از دیدگاه فریقین با محوریت سیره عقلاء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
145 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اعتبار سنجی حجیت صدوری روایات، بررسی تضعیفات واردشده به آن، با معیار ارتکاز و سیره عقلاء است. بررسی تطبیقی تضعیفات مطرح شده در روایات فریقین، راه را برای شناخت بهتر مبانی حدیثی، فقهی و اصولی مذاهب اسلامی هموار نموده و نقاط قوت و ضعف مبانی اجتهادی را به وضوح نشان می دهد. در این نوشتار، در نه محور کلان، به مهم ترین علل و اسباب خارجی تضعیف مطرح شده نسبت به روایات شیعه و اهل سنّت، اشاره می کنیم. داوری با محوریت و محک سیره عقلاء، نشان از قوت مبانی اصولی و اجتهادی امامیه نسبت به سایر مذاهب دیگر در این موضوع دارد.
گام دوم در فعالیت های فقه الحدیثی در پرتو آزمون های پیشاتفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
305 - 322
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که موجب بروز تفسیر به رای در مورد متن می شود؛ عدم فراوری درست متن است. مقاله حاضر تلاش می کند تا نوع مواجهه با متن روائی به عنون اصلی ترین اتفاق در حوزه پژوهش های علوم اسلامی متن محور در قالب طراحی آزمون های مختلف، تبیین کند. در واقع بخش مهمی از آن چه ما را به ورطه تفاسیر متکثر و احیانا متعارض می اندازد؛ آماده نکردن متن روی میز کار مفسر است. در این راستا نیاز به برخی آزمون های پیشاتفسیری احساس می شود. برخی از این آزمون ها، عبارتند از: آزمون الغاء خصوصیت، آزمون تطابق معنای لغوی و اصطلاحی، آزمون تحلیل انعکاسی، آزمون ایجاد تمایز سنت واقعه از محکیه و آزمون زبان مجاز و تمثیل. نتیجه استخدام قواعد پیشاتفسیری آن خواهد بود که زمینه را برای قضاوت بهتر مفسر و تفسیر دقیق تر متن فراهم کند. از سوی دیگر اجرای این آزمون ها می تواند سرعت نظریه پردای در علوم اسلامی را تسریع بخشد و از نوعی سردرگمی در میان انبوه نظریه پردازی ها برهاند. آزمون های پیشاتفسیری یا همان خط مشی داشبورد،خود روشی نو و بدیع در تحلیل متن است و فاصله بین زمان اراده به تفسیر و تفسیر متن را روشن تر و نتایج تفسیری را واقع بینانه تر می کند. از این آزمون محوری، می توان به عنوان گام دوم در فعالیت ها و پژوهش های حدیثی یاد کرد.
بررسی واژه های «خلیفه، ولی، وصی، امیر، امام» در اصول کافی و صحیح بخاری
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
83 - 107
حوزههای تخصصی:
اصول کافی و صحیح بخاری از منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت است آموزه های این دو کتاب در نزد عالمان و عامه مردم هر دو فرقه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند تا جایی که در موضوعات مهم و اختلافی از مراجع شیعه و اهل سنت ارجاع به این دو کتاب است. یکی از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل سنت بحث خلافت و جانشینی پیامبر (ص) است. با نگاهی به احادیث این دو کتاب با مضامین جانشینی پیامبر (ص) و با کلید واژه های خلیفه، امیر و ولی مسئله خلافت از نظر هر دو گروه به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ لذا با استفاده از توصیفی_ تحلیلی و با مراجعه به کتاب صحیح بخاری و اصول کافی واژه های خلیفه و سایر واژگان هم معنا و مفهوم مانند وصی، امیر، ولی، امام مورد تحلیل قرار می گیرد؛ در نهایت اینکه واژگان بکار گرفته شده در روایات این دو کتاب به دلیل جهت گیری عقیدتی که صاحب هر دو کتاب دارند در کارکرد و معنایی نزدیک به عقیده مرام آنها در باب خلافت پیامبر دارند.
سعادت انسان و معیار سنجش آن از منظر امام علی(ع)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
183-204
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های انسان دست یابی به سعادت و خوشبختی است که خود دارای مراتبی است. اما سؤال جدّی در این ّباره این است که عوامل و راه تحقّق سعادت چیست؟ آیا سعادت قابل سنجش است؟ اگر چنین است، معیار سنجش آن چیست؟. از سویی امیر مؤمنان(ع) در توصیف مراتب عبادت- به دلالت التزامی- به مراتب سعادت نیز اشاره فرموده اند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، مراتب سعادت و وسیله سنجش آن از سخنان آن حضرت استخراح شده است. قابل ذکر است که طبق تعالیم اسلام و رهنمودهای آن حضرت، راه رسیدن به سعادت، تلاش و کوشش در قالب ایمان و عمل صالح است. این تلاش و کوشش انسان را بلند همّت ساخته و باعث می شود انسان به دنبال مراتب والای سعادت باشد. بنابراین سعادت در مقام ثبوت، به وسیله سبک زندگی مجاهدانه (در قالب ایمان و عمل صالح) تحقق می یابد، و در مقام اثبات، به وسلیه نشانه هایی همچون خردورزی، کمال انقطاع به خدا، محبّت اهل بیت(علیهم السلام)، کشف و سنجیده می شود که شرح و بسط آن در این مقاله آمده است.
جایگاه تجربه در طب روایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
289 - 308
حوزههای تخصصی:
دستورات طبی، خواص داروها، روش های درمانی، دعاهای مخصوص برای رفع بیماری ها و... مطرح شده در روایات، مجموعه ای را شکل می دهد که از آن به طب روایی تعبیر می شود. رواج گسترده دانش پزشکی مدرن و استفاده از روش علمی تجربی در آن، به طرح این سوال دامن زده است که تجربه در طب روایی از چه وزن و جایگاهی برخوردار است. برخی دیدگاه های جزم اندیشانه و یا روشنفکرمآبانه بی مبنا درباره مبانی طب روایی که به مدد فضای مجازی مجال جولان یافته، بررسی علمی آنها را ضروری ساخته است. دغدغه پژوهش پیش رو که با تکیه بر منابع روایی و به شیوه ای توصیفی- تحلیلی سامان یافته، آن است که به دور از افراط و تفریط، جایگاه تجربه در طب روایی را در دو سطحِ نقش تجربه در دانش طبی معصومان(ع) و نیز کاربرد تجربه در ارزیابی روایات طبی، مورد بررسی قرار دهد. یافته های این جستار، نشان از آن دارد که به رغم هم سانی و هم سویی برخی آموزه های طب روایی با آموزه های دیگر مکاتب طبی، ظواهر روایات و نیز دیدگاه مشهور عالمان شیعه این است که دانش طبی اهل بیت(ع)، وحیانی است؛ اما با این وجود، آنان تجارب بشری در این زمینه را انکار نکردند و از آنها نیز استفاده نمودند. همچنین مشخص شد روایاتی که دربردارنده آموزه های طبی منحصر به معصومان(ع) هستند به دو دسته آموزه های طبیعی و آموزه های فراطبیعی تقسیم می شوند که ارزیابی تجربی و استفاده از روش علمی تنها در آموزه های طبیعی قابل انجام است.
سیاق و سباق در تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کلید واژه های مهم در تفاسیر به ویژه تفاسیر متاخر کلید واژه سیاق است که مفسرین در کنار آن به قاعده سباق هم عنایت دارند. این پژوهش در پی آن است که ضمن توجه به قاعده سیاق و مقایسه آن با واژه سباق (یا همان تبادر)، به کار کردهای این دو قاعده و ارتباط آن در تفاسیر بپردازد. در این پژوهش همچنین به مبانی اثر گذار در سیاق، انواع سیاق، شروط تحقق سیاق و غلبه سباق بر سیاق و میزان تأثیر گذاری قاعده سیاق در تفسیر آیات و روایات پرداخته و با ذکر نمونه های متعدد، کاربرد سیاق در تفاسیر تبیین شده است. از جمله این موارد، کشف معنا و مراد کلمات و جملات، توسعه وضیق معنا، بیان ترتیب نزول آیات، تعیین مکی یا مدنی بودن سوره ها، نقد روایات تفسیری و... است. از سوی دیگر فزونی کاربرد سیاق در برخی تفاسیر، نشان از اهمیت این قاعده و کوشش مفسران در بهره بردن از آن قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظر برخی از مفسران، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
گونه شناسی واژگان و نقش آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
174 - 195
حوزههای تخصصی:
زبان حدیث که همانند زبان عرف عام با آنکه حامل معارف الهی و دارای تفاوت ماهوی با سخنان عادی مردمان است، در هنگام خوانش و فهم، نیازمند تأمل در گونه ی واژه بکار رفته در آن از حیث وضع و استعمال است. در زبان حدیث که شاکله اصلی آن را معانی لغوی و عرف عام تشکیل داده است، واژگانی برساخته از دین اسلام و شریعت نبوی بچشم می خورد؛ کما اینکه ساختارهای بلاغی از مقوله ی تشبیه بلیغ، مجاز به گونه های مختلفش شامل: استعاره و کنایه نیز در آن بوفور یافت می شود. علامه حلی (ره) که از سرآمدان اصولیان دوره متأخران است، در آثاری چند به خصوص، «نهایه الوصول» به تحلیل واژگان زبان عرب پرداخته، گونه های لفظ را در ارتباط با معنا هنگام وضع و استعمال مورد واکاوی قرار داده است. مقاله پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی ابتدائاً به تبیین اساسی ترین گونه های الفاظ پرداخته سپس به نقش این تفاوتها و توجه به آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء ایشان اهتمام ورزیده و دریافته است که توجه به نوع واژه مستعمل در حدیث، فهم صحیح و درست آن را به بار می آورد؛ آن سان که بی توجهی به گونه های الفاظ در مقام فهم روایات، موجب دریافت غلط از آن می شود.
تحلیل انتقادی راهکارهای برون رفت از تعارض روایات تأویلی قصه حضرت آدم علیه السلام با ظاهر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
3 - 25
حوزههای تخصصی:
برخی احادیث منقول از امامان معصوم(ع) در ذیل آیات قصه آدم(ع) ناظر بر تأویل آیات هست که این تأویلات در نگاه نخست، بامعنای ظاهری الفاظ آیه معارض به نظر می رسد.این پژوهش راهکارهای برون رفت از این تعارض بدوی را از میان رویکردهای مختلف تفسیری استخراج نموده است. و با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی این راهکارها را بررسی کرده و به این نتایج دست یافته است که 1) راهکار دیدگاه بطنی نگری به دلیل صرف نظر کردن از ظاهر قرآن و استناد بی ضابطه به روایات تأویلی نمی تواند گزینه مناسبی برای این برون رفت باشد.2) راهکار نماد انگاری هم الفاظ قرآن را پوسته ای برای معنای تأویلی در روایت در نظر می گیرد که علاوه بر اینکه واقعیت قصه را نفی می کند به دلیل اصالت دادن به تأویل وارده در روایت به اعتبار سنجی روایات از طریق مطابقت با ظاهر قرآن کمکی نمی کند ولی3) با استفاده از روش جری و تطبیق و بهره گیری از قاعده تطبیق مفهوم بر مصادیق متعدد؛ در روایات تأویلی اسماء تعلیمی، کلمات القائی، عهد آدم (ع)، شجره ممنوعه و هدایت امکان رفع تعارض وجود دارد و روایت نمایان شدن ابلیس در آرواره ی مار از اسرائیلیاتی است که از تورات وارد کتاب های تفسیری ما گشته است.
ارزیابی ارتباط آیه پانزدهم سوره احقاف با تولد امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
9 - 31
حوزههای تخصصی:
آیه پانزدهم سوره احقاف از جمله آیاتی است که در جهت اثبات شش ماه بودن اقلّ مدت حمل، غالبا مورد استناد عالمان اسلامی بوده است. اما چالش های مختلفی همچون سی ماه نبودن دوران حمل و شیردهی همه انسانها، عدم کراهت مادران از حمل و وضع فرزندان، و... پذیرش این دیدگاه را با مشکل مواجه کرده است. ازهمین رو برخی مفسران، با عهد دانستن «ال» در «الانسان» مراد آیه را انسانی خاص دانسته اند. پژوهش حاضر که به روشی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای سامان یافته است ضمن موافقت با خاص بودن مراد این آیه، پس از رد دلایل کسانی که «پیامبراکرم»؟صل؟ «ابوبکر» یا «سعدبن ابی وقاص» را مصداق آیه معرفی کرده اند، به استناد روایات صحیح و کثیرالنقل موجود معتقد است که نزول آیه در مورد امام حسین؟ع؟ قابل قبول تر می نماید. براین اساس نه تنها ظواهر الفاظ موجود در آیه مطابق با وقایع عمر ایشان می باشد، بلکه این دیدگاه با سیاق آیه، آیات و سوره نیز تایید می گردد.
بازتاب اهداف و آرمان های سیاسی در برخی از اسرائیلیات مرتبط با مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
149 - 173
حوزههای تخصصی:
ورود اسرائیلیات به منابع اسلامی پدیده ای ناخوشانید و تلخ بود که کم و بیش تمامی حوزه های معارفی اسلام را در برگرفت.از جمله حوزه-های معرفتی اسلام که اسرائیلیات در آن ورود کرد و سبب پدید آمدن جعلیاتی شد، حوزه مهدویت است. در این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ این سوالات هستیم: راویان یهودی و مسیحی مسلمان شده چه آرمان های سیاسی را با نقل روایات مرتبط با مهدویت دنبال می-کردند؟ پیوند سیاسیون اموی با راویان اسرائیلیات سبب پدید آمدن چه مجعولاتی در حوزه مهدویت و همسو با اهداف این سیاستمداران، شده است؟ مهم ترین گونه های این مجعولات کدامند؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. نتیجه حاصل، وجود دو جنبه سیاسی تحریفات و جعلیات راویان و منابع اسرائیلی را نشان می دهد. جنبه نخست عبارت است از پیوند راویان اسرائیلی و یا راویان مسلمان متأثر از اسرائیلیات با سیاستمداران هم عصرشان و تلاش برای ساخت منقولات آخرالزمانی در جهت منافع این سیاستمداران. جنبه دوم نیز عبارت است از تلاش راویان اسرائیلی در برتری دادن سیاسی یهود و مسیحیت با نقل منقولاتی آخرالزمانی در جهت ارائه نقش پررنگ مفاهیم، اماکن و نمادهای اسرائیلی. گونه های فراوانی از جعل و تحریف روایات مهدوی را در ذیل این دو جنبه می توان ردیابی نمود.
نقد خردگریز بودن "خدا" در نظریه «عقلانیت و معنویت» از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
167 - 185
حوزههای تخصصی:
نظریه «عقلانیت و معنویت» با تقسیم امور به خردپذیر، خردستیز و خردگریز، وجود خدا را خردگریز دانسته است. در این بین با توجه به اینکه در نهج البلاغه گزاره های متعدد توحیدی وجود داشت سعی شد در برابر این سؤال که چه نقدی بر خردگریز بودن خدا از منظر نهج البلاغه وجود دارد؟ پاسخ آن با استفاده از روش تحلیلی استنباطی با تأمل در گزاره های نهج البلاغه بررسی شود. نتایجی که از تحلیل به دست آمد این است که از نگاه نهج البلاغه وجود خداوند بدون شناختِ ذات او برای عقل قابل اثبات است و خردگریز بودن آن در نظریه به نظر می رسد نشأت یافته از عدم تفکیک شناخت اجمالی و تفصیلی باشد؛ زیرا عدم توجه به این مهم باعث شده است ملکیان آنچه را که نقطه قوت خداشناسی می باشد مبنی بر فراتر بودن ذات خدا از درک عقل، آن را محل ضعف خداشناسی بپندارد.
المجتمع المدني وحقوق المواطنه في نهج البلاغه،«الحِكَم والرسائل نمودجا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
الیوم أصبحت قضیه المجتمع المدنی و"حقوق المواطنه" وموضوعات مثل: حریه الفکر، المساواه، حریه التعبیر، مجانیه التعلیم، حریه اختیار مکان الإقامه، وحریه اختیار العمل، وغیرها، شعارات تنادی بها مختلف الجماعات والفصائل وفی بعض الأحیان یستخدمونها کأداه لترویج أفکارهم وجذب جماهیر الناس. کما تولی المؤسسات الدولیه والمنظمات الشعبیه اهتمامًا کبیرًا بهذه القضیه، ومن أجل الحفاظ على سوقها الفکریه دافئه، فإنها تتسابق مع بعضها البعض فی التطرق إلیها. إن القوى الشیطانیه والمافیات السیاسیه، ذات الأقنعه الجذابه ولکن ذات النوایا الشریره، تستخدم هذه الرافعه لإذلال المسلمین وتنفیذ مخططاتها الشریره فی المجتمعات الإسلامیه. غیر مدرکین أن دین الإسلام منذ 1400 عام قد أولى هذه القضیه اهتماما خاصا فی قواعده ومبادئه الاجتماعیه، وقد قامت آیات کثیره من القرآن الکریم والعدید من الأحادیث النبویه الشریفه بتحلیل حقوق المواطنه من جوانبها المختلفه. کما أن الحیاه الطاهره لأهل البیت هی مثال حی على التأکید على هذه الحقوق. لقد حاول دین الإسلام جاهداً أن یوفر للإنسان حیاه ملیئه بالراحه، والکرامه، وبالأمان. لقد اعترف الإسلام علاوه علی حقوق الإنسان، بحقوق الحیوانات والنباتات. یهدف هذا المقال إلى دراسه موضوع المجتمع المدنی وحقوق المواطنه بطریقه وصفیه تحلیلیه فی ضوء کلام الإمام علی. وتشیر نتائج البحث إلى أن عناصر مثل: وجود نظام الضمان الاجتماعی، والرفاهیه والاقتصاد الدینامیکی، والعداله والمساواه، وحریه التعبیر عن الرأی واختیار الوظیفه، وحق النقد، والروح الناشطه هی من أکثر العناصر ذات الأهمیه حول حقوق المواطنه فی نهج البلاغه.