رسول خدا(ص)نویسندگانی داشتند که به محض نزول وحی،آیات قرآن را می نگاشتند.بدین ترتیب همه قرآن در حیات پیامبر و به دستور آن حضرت نوشته شد.عده ای از صحابه نیز در همان زمان برای خود قرآن هایی فراهم کرده بودند که علاوه بر آیات قرآن،مطالبی را نیز که پیامبر به عنوان تفسیر،پیرامون آیات می فرمودند،در آن می نوشتند.پس از رسول خدا(ص)یک بار در عهد ابی بکر و بار دوم در عهد عثمان دستور به نگارش قرآن داده شد.در این مقاله،روایات مربوط به جمع و نگارش قرآن در زمان پیامبر اکرم(ص)و ابوبکر و عثمان از کتاب صحیح بخاری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است
به عقیده نویسنده، انگیزه عثمان در جمع قرآن، هراس از گسترش اختلاف قرائت ها در میان مسلمانان بود که مبادا آن اختلاف، مسلمانان را چون یهودیان و مسیحیان بر سر کتابشان به اختلاف دچار سازد. پیش از او، ابوبکر آیات قرآنرا گرد آورد، ولى آن مجموعه را منتشر نکرد، عثمان که از فقدان مصحف واحد در میان مسلمانان احساس خطر مى کرد، قرآنِ گردآورى شده ابوبکر را انتشار داد.
مترجم در چند مورد، نقدهایى بر کلام جان برتن بیان کرده است، ازجمله: روایت زهرى در کتاب المصاحف، نظر شیعیان در مورد قرآن، روایات نزول قرآن به هفت حرف، نزول قرآن به لهجه قریش، تبدیل کلمات قرآن به مترادف آنها.
فقیه، اصولی و مفسر گران قدر معاصر، آیت الله خویی، در کتاب البیان، نظریاتی جامع درباره-ی نسخ ارائه کرده و با استفاده از شروطی برای نسخ اصطلاحی، جز در یک مورد، ادعای نسخ سایر آیات را قابل مناقشه برشمرده اند. با توجه به این که مفهوم نسخ در زمره ی جعل اصطلاح نبوده و دارای آثار شرعی است؛ توسعه یا تضییق مفهوم آن، تنها در پرتو مبانی و ادله ی معتبر، قابل انجام است. در این مقاله، شروط متعددی که ایشان برای صدق نسخ قائل شده اند، استخراج شده است. سپس سه مبنای «صدق معنای لغوی»، «کاربردهای روایی و قرآنی» و «لوازم عقلی کلامی»، به عنوان مبانی لازم برای داوری درباره ی شروط تعیین شده است. در نهایت، «وجود تعارض مستقر» و «هم زمان نبودن تشریع و نسخ حکم»، به عنوان شروط اصلی و در رده ی بعد، انشاء بودن آیه ی منسوخ، شروط قابل قبول خواهند بود. با این فرض، بین آراء قرآنی، روایات و فتاوای فقهی تلائم برقرار خواهد شد؛ نیز باید تصریح کرد که منسوخ نبودن برخی آیات، در آثار فقهی این اندیشمند، انعکاس نیافته است
علم آیات مشابه از جملە علوم قرآنی محسوب می شود.آیات مشابه،آیاتی است که موضوع واحدی را با الفاظ و تعابیر مشابه بیان می کند،اما از نظر چینش و گزینش الفاظ تفاوت هایی نیز دارند،برخی از این تفاوت ها ـ که از آن با عنوان اقسام آیات مشابه یاد می کنیم ـ عبارتند از:تذکیر و تانیث،تقدیم و تاخیر،حذف و اضافه،مفرد و جمع،اختلاف در نوع جمع،اختلاف در فواصل آیات و… آنچه در این علم مورد بحث قرار می گیرد،حکمت اختلافات آیات مشابه است.اینکه چرا لفظی در یک آیه مقدم و در آیە مشابهش مؤخر شده،یا چرا واژه ای در یک جا ذکر و در جای دیگر حذف شده،یا چرا کلمه ای در یک آیه به شکل مفرد و در آیه مشابه به شکل جمع به کار رفته و از این دست تفاوت ها.در مقالە حاضر کلیاتی در مورد علم آیات مشابه ارائه کرده و ضرورت،مراحل شکل گیری و تدوین این علم را تبیین می کنیم و خواهیم گفت که بررسی این علم چه تاثیرات به سزایی در فهم قرآن دارد.
یکی از مفاهیم قرآنی در باب معاد، مسألهی اعراف و اصحاب اعراف است که در آیات 46 تا 49 سورة الاعراف به آن اشاره شده است، دربارهی این که منظور از اعراف چیست و کجاست، و اعرافیان چه کسانی هستند؟ دیدگاههای مختلفی در بین مفسران وجود دارد. در این میان، روایات رسیده در این باب، نکات گوناگونی را بیان داشته که عمدتاً به دو نظر اشاره کردهاند که اعرافیان، شفیعان (صاحبان مقام و منزلت) و یا گنه کارانی هستند که حسنات و سیئاتشان بر یکدیگر برتری ندارد. از بررسی و تحلیل این روایات، چنین نتیجهگیری میشود که میتوان با تکیه بر روایات صحیح السند و صریح الدلالت، میان این مباحث به ظاهر متفاوت را با هم جمع کرد و آن اینکه اعرافیان دستهای از مومنان گنه کار و نیز انسانهای دارای مقام و منزلتی هستند که به عنوان ناجیان و شافعان گنه کاران هستند؛ از این رو، تمایز و تفاوتی که بین روایات دیده میشود، برطرف شده و از رهگذر آن، همنوایی روایات با آیات اعراف مستفاد میشود.