فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سوره ی اعراف با 206 آیه، به عنوان دومین سوره ی بزرگ قرآن کریم، بیشترین آیات مربوط به گفتگو را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که هم طرفین گفتگو و هم موضوعات و اسلوب های گفتگو در این سوره متنوع است. در این مقاله نگارنده بعد از بیان مقدمه ای درباره ی معنای لغوی و اصطلاحی «م حاورة»، مقاله را به دو بخش بررسی اسلوب های انشایی و خبری تقسیم می کند، و در هر بخش به بررسی جلوه های بلاغی آیات گفتگو می پردازد، و به این سؤال پاسخ می دهد که کدام مباحث بلاغی در آیات گفتگو در سوره ی اعراف بیشترین کاربرد را دارد؟ نگارنده سعی نموده است تا تمام جلوه های بلاغی بکار رفته در این آیات را بیان نماید. با بررسی این آیات به این نتیجه می رسیم که طرفین گفتگو بیشتر از اسلوب انشایی طلبی در قالب امر، نهی، استفهام و ندا بهره برده اند که اکثر آنها از معنای اصلی خود خارج شده و در معنای دیگری بکار رفته است. همچنین اسلوب های خبری بیشتر از نوع طلبی و انکاری می باشند. از مسائل بلاغی دیگری که در این گفتگوها استفاده شده است می توان به، مجاز، ایجاز، اطناب، التفات، قصر و اسلوب حکیم، طباق، تذییل، ایضاح بعد از ابهام و تفصیل بعد از ایجاز ،انواع عطف، حذف، کاربرد جمله فعلیه و اسمیه و تقدیم و تأخیر اشاره کرد. از گفتگوهای مهم سوره ی اعراف می توان به گفتگوهای پیامبران خدا و اقوام آنها اشاره کرد که با بررسی این گفتگوها به اسرار تشابه اسلوبی آنها پاسخ داده می شود. نگارنده در این مقاله با استفاده از شیوه ی استقرائی و توصیفی - تحلیلی بر اساس ترتیب آیات سوره ی اعراف به بررسی جلوه های بلاغی، آیات گفتگو در سوره ی اعراف می پردازد.
ستایش و نکوهش انسان در قرآن کریم و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه قرآن کریم، انسان برترین آفریدة الهی است و به همین دلیل، دربارة او فراوان در این کتاب سخن گفته شده است و قضاوت هایی دربارة او و کارهایش صورت گرفته است. با توجّه به اهمیّت انسان شناسی ارزشی و تأثیر آن در رفتار آدمی، در این مقاله قضاوت های قرآن دربارة انسان را در دو گروه، ویژگی های ستایش آمیز و ویژگی های نکوهش آمیز، جمع آوری و طبقه بندی و به اختصار با توجّه به بعضی از تفاسیر شیعه و سنّی، معاصر و متقدّم مقایسه و تحلیل کرده ایم. از منظر قرآن، انسان از چه جهاتی قابل ستایش و از چه نظر سزاوار نکوهش است و در سنجش کمّی وکیفی، نسبت این ابعاد چگونه، و اصالت با کدام یک از این دو ویژگی مهمّ انسان است. پرسش اساسی در این مسئله آن است که حکمت توصیف های دوگانة قرآن از انسان چیست؟ این تحقیق با رویکرد نظری و به شیوة کتابخانه ای و با روش توصیفی و هرمنوتیکی در صدد دریافت دیدگاه قرآن نسبت به پرسش های تحقیق است. از این تحقیق فهمیده شد که تمام غرایز و صفاتی که ذات انسان بر اساس آن سرشته شده (مثبت یا منفی)، لازمة کمال و مقدّمة تعالی و رشد انسان است و اگر بعضی از ویژگی های انسان در آیاتی از قرآن مورد نکوهش قرار گرفته، ناظر به آن جهتی است که انسان آن را در مسیر غیرصحیح و خارج از حدّ اعتدال به کار می گیرد و یا نکوهش نسبی است؛ یعنی وقتی انسان در بعضی از جهات با بعضی از موجودات مقایسه و یا با عظمت الهی سنجیده می شود، صفات نقص به او نسبت داده می شود. بدین ترتیب، چرایی توصیف های دوگانة قرآن از انسان معلوم می گردد و تعارض ظاهری بین آیات ستایش آمیز و نکوهش آمیز برطرف می شود.
حیات، اثر، منهج و ویژگى هاى تفسیرى سه مفسر معاصر کُرد از اهل سنت
حوزههای تخصصی:
قوم کُرد در طول تاریخ اسلامى خود از ابتدا تا به امروز در زمینه هاى مختلف ازجمله تفسیر قرآن تلاش هاى چشم گیرى داشته است و تفاسیر متعددى را با زبان هاى مختلف ازجمله عربى، کُردى، فارسى به جامعه اسلامى تقدیم کرده است. روند چنین امرى در عصر حاضر بیش از گذشته بوده است به طوری که مى توان در صدسال اخیر به بیش از 60 تفسیر کامل و ناقص که برخى به چاپ رسیده و برخى همچنان مخطوط هستند اشاره کرد. در این میان تفسیر سعید نورسى (ساکن کردستان ترکیه)، ملامحمد جلى زاده (از کردستان عراق) و استاد ناصر سبحانى (از کردستان ایران) هم از جهت منهج و هم بیان مطالب، بیش از همه جلب توجه می کنند.
بررسی زبانشناختی قرائت واژه ی «غرفه» در آیه ی «إلا من اغترف غرفه بیده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
درباره ی نحوه ی قرائت کلمه ی «غرفه» در آیه ی «فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیّ ِ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیّ ِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهَ بِیَدِهِ» (بقره:249) اختلاف وجود دارد. برخی آن را «غُرفه» خوانده اند و برخی «غَرفه». ابوعمرو معتقد است مقدار آبی که در دست است «غَرفه» و آب درون ظرف «غُرفه» نامیده می شود به همین سبب وی قرائت «غَرفه» را اختیار می نماید و کسایی به اسلوب زبانشناختی آیه اشاره می کند و می گوید: اگر به جای فعل «اغترف» فعل «غَرَف» بود من «غَرفه» می خواندم. این موضوع نشان می دهد معانی واژگان و مباحث زبانشناختی در نحوه ی قرائت قراء اثر داشته است. پژوهش حاضر با واکاوی منابع لغوی، قرائی، تفسیری و روایی به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی معنای «غَرفه» و «غُرفه» پرداخته است. تحلیل منابع مذکور در بیان معنای این دو واژه، چگونگی ارتباط و تعامل لغت پژوهان و قاریان قرآن را نشان می دهد. لغت پژوهان ضمن بیان معنای این دو واژه اختلاف معنایی را که برای «غَرفه» و «غُرفه» ذکر شده است به یونس و فراء نسبت می دهند که یکی شاگرد ابوعمرو بصری و دیگری شاگرد کسایی است. بنابراین، این فرضیه تقویت می گردد که گاهی آراء لغت پژوهان متأثر از بیانات قاریان قرآن کریم است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد دلیل علمی و مستدل برای تأیید یکی از وجوه قرائی وجود ندارد و دلایلی که مستند وجوه قرائی دانسته شده، قابل نقد است. روایات و سیاق آیه تنها معنای «غرفه» را روشن می نماید که به معنای مقداری آب است که در کف یک دست قرار می گیرد و در آیه ی شریفه با توجه به این که «اغتراف» در برابر «شرب» قرار گرفته است، دلالت بر یک بار نوشیدن نیز دارد
معناشناسی روح در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آموزه های قرآنی که نقشی اساسی در مجموعه معارف الهی و زیربنایی برای شناخت انسان و معارف پیوند یافته با او دارد، موضوع روح از جایگاهی ویژه برخوردار است. نگاشته حاضر در تلاش است با روشی توصیفی‑ تحلیلی و با رویکری اجتهادی به بررسی آیاتی که در آن واژه روح به کار رفته است بپردازد. برای برداشت دقیق تر از آیات، با دسته بندی آیات روح، به تبیین هر یک از گروه های آیات با استمداد از دیگر آیات، اقدام و آنگاه با لحاظ ترتیبی مشخص، در سیر هر بخش به رابطه هر یک از شاخه ها با سایر آیات اشاره رفته است. برآیند این فرآیند اقرار به اشتراک معنایی روح در قرآن با دو مؤلفه حیات و اکمال، بعلاوه پذیرش وجود مراتب و مدارج گوناگون در این حقیقت است.
بررسی مشابهت های علم معانی (به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی) و نظریه ارتباط یاکوبسن با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
علم معانی - به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی- علاوه بر پیشینه مشترک، در بسیاری از زمینه ها و مباحث دیگر نیز با دانش زبان شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی معاصر مشابهت های فراوانی دارد. یاکوبسن یکی از نظریه پردازان حوزه زبان و زبان شناسی است که دیدگاه های وی در بررسی نقش های شش گانه زبان بسیار شبیه به نکات مطرح شده در مبحث «مقتضای حال و مقام» و «خبر» و «انشاء» در علم معانی است. وی شش جزء تشکیل دهنده ارتباط را تعیین کننده نقش های زبان دانسته و آرای خود را تحت عنوان نظریه ارتباط (Communicative Theory) ارائه می کند. مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم -که فنون بلاغت اعم از صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع همگی مولود نزول آن است- سعی در بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان علم معانی و نظریه ارتباط یاکوبسن دارد.
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن
آواشناسی ابن جزری در کتاب النشر فی القراءات العشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی قرائت
این مقاله در صدد ارائه برخی آرا و نظرات ابن جزری نویسنده کتاب النشرفی القراءات العشر در زمینه مباحثی از تجوید و بررسی آنها از دیدگاه آواشناسی جدید می باشد. یافته ها نشان می دهد که ابن جزری از اندام های گفتار ، تنها از حفره حلق و دیگر اندام های گویایی بالای این حفره نام برده است وبه نقش اندام های تنفسی و واک ساز در تولید آواها اشاره نکرده است . در کتاب النشر همخوان ها دقیق تر و مفصل تر از واکه ها توصیف شده اند . از نظر توصیف جایگاه ها و شیوه های تولید همخوان ها تشابهات زیادی میان توصیفات ابن جزری و آواشناسی جدید وجود دارد .ابن جزری مانند برخی دیگر از پیشینیان به تمایز بین آواهای واکدار و بی واک پی برده است . در کتاب النشر به واحد زبرزنجیری درنگ توجه گردیده و این پدیده با اصطلاحات سکت و وقف مطرح گردیده است ، همچنین به فرایندهای آوایی با اصطلاحات گوناگونی اشاره شده است . ابن جزری توصیفی از واکه های کوتاه ارائه نکرده است . توصیف وی از واکه های بلند و مرکب ، توصیفی اجمالی و کوتاه می باشد .
بررسی تفسیری «إتّخاذ أخدان» در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
جامعه دینی امروز در اثر شفاف نبودن یا تبیین نشدن آموزه های قرآن در خصوص مناسبات و روابط اجتماعی یا در اثر غفلت و بی مبالاتی مردم و مسئولان، شاهد سر بر آوردن پدیده جاهلی گرفتن دوست پسر و دوست دختر و شیوع و سوق تدریجی آن به سمت ارزش شدن و تبدیل ناهنجاری به هنجار اجتماعی است. این موضوع نیازمند واکاوی قرآنی است. رابطه دوستی با نامحرم مطابق آیات محکم، بدون نسخ، تخصیص و اختلاف میان مفسران قرآن کریم؛ مانند: «فَانْکِحُوهُنَّ ... مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أ َخْدان»، به طور مطلق و با تأکید زیاد، برای همه زمان ها و برای همگان و در هر شرایطی، ناشایست است و نباید محقق شود. سیاست کلی قرآن، پیشگیری و سپس براندازی یا به انزوا راندن این ناهنجاری است. در این باره در مقاله حاضر 24 زمینه بروز این پدیده از منظر تفسیر آیات و پنج راهکار قرآنی برای مبارزه با این ناهنجاری شناسایی و ارائه شده است.
ملک عظیم؛ مهدویت و تمدن در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
انگاره اصالت شهرنشینی و جامعه صنعتی در تمدن غرب و هم ریشه بودن دو واژه «تمدن» و «مدینه»، برخی مفسران و دانشمندان اسلامی را وادار کرده است برای بررسی ویژگی های تمدن اسلامی در قرآن کریم به دنبال کلیدواژه مدینه باشند. این امر به ویژه در تقابل خودساخته دو واژه «مدینه» و «قریه» _ که از آن معنای روستا و دوری از تمدن فهم شده _ این گروه را با مشکل مواجه ساخته و سبب بروز تبیین هایی نه چندان محکم شده است.
مراجعه مستقیم به قرآن کریم و انجام مطالعات تمدنی در چارچوب باور به مهدویت و آموزه های آن، ما را به پدیده ای در آخرالزمان می رساند که در لسان قرآن کریم «مُلک» نام گرفته است. این مُلک نمونه عالی تمدن است که می تواند به عنوان معیار و شاخصی دقیق برای شناسایی و ارزیابی تمدن های طول تاریخ مورد استفاده تمدن پژوهان واقع شود.
قرآن کریم به مثابه منبع تفسیر
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان از گذشته های دور، به بحث درباره منابع تفسیر قرآن کریم توجه کرده اند. قرآن کریم، روایات، تاریخ، عقل و دستاوردهای قطعی علوم از جمله این منابع اند. در این مقاله، ابتدا به برخی مفاهیم بنیادین، همچون تفسیر، منبع و منابع تفسیری، اشاره گذرا می کنیم. به دنبالِ آن، درباره دلایل منبع بودن قرآن کریم بحث می کنیم. این دلایل عبارت اند از تصریح آیات قرآن کریم، سیره عقلا در محاوره و سنت و سیره عملی معصومان(علیهم السلام) که در موارد بسیاری، بر لزوم رجوع به قرآن کریم برای تفسیر آیات تأکید و در برخی موارد نیز خود آن بزرگواران بر همین اساس، آیات را تفسیر کرده اند. در ادامه مقاله، گونه های مختلف منبعیت قرآن را برای تفسیر، با نمونه های متعدد تبیین می کنیم.
نظریه مطابقت کتاب تکوین و تدوین در دیدگاه علامه جوادی آملی (مبتنی بر تحلیل فلسفی تفسیری اوصاف قرآن در قرآن)
حوزههای تخصصی:
نظریه تطابق کتاب تکوین و تدوین، نظریه ریشه داری در تاریخ فلسفه و عرفان اسلامی است. این نظریه بنیادین، نتایج کاربردی مهمی ازجمله تعیین قلمرو معارف قرآن در فلسفه دین دارد. در این مقاله، پس از بررسی مفاهیم بنیادین این نظریه، ارکان تحقق کتاب، نظیر علت فاعلی (کاتب) ، علت غایی (هدف کتابت) ، ابزار کتابت (قلم) و جایگاه ظهور مکتوبات (لوح) را در تطابق کتاب تکوین با تدوین، واکاوی خواهیم کرد. سپس با تحلیل معنای وجوه مطابقت و نظریه علامه، نشان می دهیم منظور از مطابقت، مطابقت ازجمیعِ جهات (مساوقت و عینیت) یا مطابقت از برخی وجوه، نظیر مماثلت، مجانست، مشابهت و ...) نیست. همچنین مطابقت مصادیق آیات کلمات تکوینی و تدوینی را نمی توان با رویکرد تساوی، عام و خاص مطلق و عام و خاص من وجه بازخوانی کرد. علامه جوادی آملی وجوه مطابقت این دو کتاب را به نحو اتحاد حقیقت و رقیقت، اتحاد ظلی بر مبنای تشکیک و همچنین به صورت اجمال و تفصیل تبیین می کنند. ایشان برخی از شاخص های مشترک این دو کتاب را هماهنگی آن ها در احسن بودن نظام، اشتمال بر ظهر و بطن، بی انتهایی کلمات، وصف جمال و جلال و ... می دانند.
آیه نهی از اعتدا؛ دارای قواعد بنیادین بشردوستانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه 190سوره مبارکه بقره، به مسلمانان امر می کند در راه خدا با کسانی که با آنان مقاتله می کنند، بجنگند و از حد تجاوز نکنند؛ زیرا خداوند متجاوزان از حد را دوست ندارد: «وَ قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ الَّذینَ یقَاتِلُونَکمْ وَلاَتَعْتَدوا إِنَّ اللهَ لاَیحِبُّ الْمُعْتَدینَ».در فهم آیه مزبور، اختلافاتی میان مفسران به چشم می خورد. با وجود اختلاف در تفسیر صدر آیه، با توجه به ذیل آن می توان مهم ترین و اساسی ترین اصول حاکم بر حقوق بشردوستانه را از آن استنباط کرد. نگارنده در این مقاله می کوشد اصولی چون «تفکیک و تمایز»، «تناسب»، «تحدید تسلیحات»، «مصونیت اسیر از قتل» و مانند آن را از این آیه استخراج کند و نشان دهد سنّت پیامبر و حضرت امیر، مؤید این تفسیرمی باشد؛ بنابراین همه رفتارهایی که در مغایرت با قواعد بشردوستانه در جنگ شکل می گیرد، با وحی الهی و سنّت نبوی و علوی، در تضاد آشکار است
تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائى درباره غیب و شهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیب و شهود در آموزه هاى دینى شامل معناى خاصى مى باشد که کانون توجه علّامه طباطبائى بوده است. این مقاله تلاش دارد به روش تحلیلى توصیفى با مراجعه به تفسیر المیزان، دیدگاه وى درباره مسائلى همچون غیب و شهود، مصادیق و نسبى بودن آن را استخراج کند.
از یافته هاى این پژوهش آن است که علّامه، «غیب» را حقیقتى نامحسوس و فرامادى مى داند که وحى آسمانى به صراحت آن را تأیید کرده، درباره آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است. انسان ها گرچه بر حسب فطرت الهى خود از وجود غیب آگاهى داشته و بدان مؤمن مى باشند، اما شناخت تفصیلى غیب و موجودات و جهان هاى نامحسوسى که متعلق به غیب مى باشند، جز از راه وحى آسمانى امکان پذیر نمى باشد و اما شهادت، آن امرى است که مشهود و حاضر نزد مُدرِک است. همچنین شهادت دائرمدار احاطه به شى ء، توسط حس یا خیال یا عقل یا احاطه وجودى است.
جایگاه فلسفه در روش تفسیرى علّامه طباطبائى با تأکید بر بحث فاعلیت الهى*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
این مقاله به دنبال پاسخ گویى به این پرسش است که فلسفه علّامه طباطبائى چه تأثیرى بر تفسیر ایشان گذاشته و به عبارت دیگر فلسفه چه جایگاهى در شیوه تفسیرى ایشان دارد؟ در این مقاله کوشیده ایم تا به صورت عینى و تطبیقى به این پرسش بپردازیم. در این جهت به عنوان نمونه، موضوع فاعلیت الهى را که از سویى از مباحث مهم فلسفى در طول تاریخ فلسفه بوده و از سویى از موضوعات مهم و متکرر قرآنى است در تفسیر و فلسفه علّامه بررسى و مقایسه کرده ایم. براساس نتایج این پژوهش، دانش گسترده فلسفى علّامه و استفاده آگاهانه و روشمند از آن در تفسیر، نه تنها به تحمیل معانى فلسفى بر قرآن و عبور از ظواهر الفاظ آن نینجامیده، بلکه در کنار یارى رساندن مفسر براى داشتن فهمى گسترده تر و رسیدن به لایه هاى معنایى عمیق تر، زمینه را براى التزام هرچه بیشتر به ظاهر قرآن فراهم آورده است.
متن گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمنه ودود نومسلمانی است که می کوشد رهیافتی بر مبنای بازتفسیر قرآن بر اساس روشی هرمنوتیکی برگرفته از آرای فضل الرّحمن داشته باشد که خود آن را «هرمنوتیک توحیدی» می خواند. از ویژگی های مهمّ این روش، توجّه به ذهنیّت خوانندة متن، قابلیّت های زبانی زبان وحی و التفات به زمینه های تاریخی ظهور متن است. ودود این روش را به خصوص دربارة آیات مربوط به زن به کار می برد. از مهم ترین آیات مورد نزاع در این باره، آیة 34 سورة نساء است. ودود می کوشد شیوة هرمنوتیکی فضل الرّحمن را به صورت مصداقی دربارة این آیه اجرا کند و به تفسیری همدلانه تر با زنان در مقایسه با تفسیرهای سنّتی دست یابد. البتّه او نیز در آخرین بازنگری های فکری خود گامی فراتر می نهد و بر مبنای بررسی های مربوط به زمینة آیه در تفسیر خود از این آیه تجدید نظر می کند.
وجوه و معیارهای ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع البیان عن تأویل آی القرآن محمد بن جریر طبری، یکی از مشهورترین تفاسیر مأثور اهل سنت است که در قرن سوم قمری به رشته تحریر درآمده است. روش تفسیری طبری در این کتاب، غالباً روایی و مبتنی بر روایات پیامبر(ص) و اقوال صحابه و تابعان است. یکی از مهم ترین مسائلی که طبری در تفسیر خود به آن پرداخته، مسئله قرائات می باشد، بدین صورت که او ذیل آیات، از قرائات مختلف سخن می گوید و پس از نقد و بررسى، در هر مورد، قول أصحّ و مرجّح را انتخاب و بیان می کند. طبرى در این زمینه، از چنان تسلط و توانایى برخوردار است که تنها یک حافظ و راوى زبردست در علم قرائت به نظر نمى آید، بلکه او عالمى کم نظیر و ناقدى توانا است که در میان انبوه قرائات و روایات مختلف، اندیشه عمیق و نقّاد خود را به کار مى گیرد و به کمک معیارهای متنوع همچون: اجماع قاریان و قرآن دانان یا پرهیز و خوددارى آنان در مورد قرائتى خاص، هماهنگى قرائت با سیاق آیه و دیگر موارد مشابه، هماهنگى با قواعد و شیوه معروف زبان عرب، هماهنگى با تفسیر اهل تأویل، هماهنگى با رسم الخط قرآن، سهولت لفظى و تناسب معنوى یکى از قرائتها و غیره، سره را از ناسره نشان مى دهد و هرکدام را در جاى خاص خویش مى نشاند.