فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار چینش آیات در سوره های قرآن، از دغدغه های قرآن شناسان بوده است. این مسئله در نگاه کلامی با تعابیر توقیفی - اجتهادی و ازنظر تاریخی با تعابیر اصالت (صیانت) - تحریف و از نگاه زیبایی شناسی به تعبیر تناسب / عدم تناسب آیات بررسی شده است. در دهه اخیر، این مسئله با رویکرد مطالعات متن شناسی دنبال شده است. در این میان، یکی از دست آوردهای مطالعات متن شناسی تاریخی، بلاغت سامی است که سبک کهن در تألیف متون بر پایه تقارن است. مطابق بلاغت سامی، متون براساس مجموعه ای پیچیده از تقارن ها در سطوح مختلف متن بنا شده اند. این مطالعات در آغاز با مطالعات عهدین، شروع و با مطالعات انسانشناسی فرهنگی تأیید شد. در گام بعد، به این الگو به عنوان سبک تألیف آیات قرآن توجه شده است. هدف نوشته حاضر، آزمون این الگو در سوره مبارکه فتح با روش تحلیل بلاغی است. برای تعیین بخش های متن این سوره از الگوی تقسیم بندی رکوعات قرآنی استفاده شد که بر اساس آن، محدوده ابتدا و انتهای رکوعات این سوره عبارت اند از آیات: 1-10؛ 11-17؛ 18-26؛ 27-29. یافته ها نشان می دهند ساختار بیان مطالب در سوره مبارکه فتح به این صورت است که ابتدا عناوین موضوعات سوره در رکوع اول به صورت مختصر بیان می شوند: بشارت و امتنان فتح مبین به پیامبر(ص) و مواهب اعطایی به پیامبر(ص) در سایه فتح مبین، آثار فتح مبین برای مؤمنان بیعت کننده با پیامبر(ص)، پیامدهای فتح مبین برای دشمنان پیامبر اکرم(ص)؛ سپس به ترتیب معکوس، این عناوین در سه رکوع بعدی توضیح داده می شوند. از نتایج این پژوهش، ایجاد زمینه مناسب برای فهم بهتر سوره، شناخت و تبیین بهتر ساختار متنی سوره های قرآن کریم و نیز نشان دادن ظرفیت رکوعات قرآنی در فهم بهتر و شناخت دقیقتر ساختار بیانی قرآن کریم اند.
نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری فریقین ذیل آیه 190 سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرجع ضمیر در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما» از آیه 190 سوره اعراف، چالشی در میان مفسران فریقین پدید آورده است: بازگشت ضمیر فعل « جَعَلا» به حضرت آدم و حوا چگونه با عصمت حضرت آدم سازگاری خواهد داشت؟ متون روایی پرشمار ذیل آیه نشان از دیرینگی چالش در سده های نخست اسلامی دارد. مفسران فریقین رهیافت های گوناگونی در تبیین این آیه برگزیده اند. نظریه هایی همچون شرک آدم و حوا، شرک اجداد قریش، شرک نوع انسان ها در میان رهیافت های تفسیری فریقین دیده می شود. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای به گردآوری رهیافت ها پرداخته و پس از نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری بر اساس روش تحلیلی توصیفی، نظریه شرک نسل آدم و حوا را به عنوان رهیافت منتخب برگزیده است. با استناد به آیات مشابه و روایات تفسیری و نیز دلایل عقلی، قرآنی و روایی عصمت آدم علیه السلام، به نظر می رسد آیه در صدد بیان داستان فرزندآوری حضرت آدم و حوا است اما در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ» به عاقبت اولاد مشرک این دو اشاره شده است.
رواداری و بازتاب آن در فرهنگ شافعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
114 - 88
حوزههای تخصصی:
رواداری یا تالرنس عبارت است از پذیرفتن و احترام گذاشتن به نژادها، فرهنگ ها و شیوه های متنوع زیستن، اندیشیدن و اظهارنظر کردن؛ پذیرش و احترامی از روی آگاهی و صداقت و از موضع قدرت. رواداری که در آغاز فضیلتی اخلاقی به شمار می آمده به اقتضای ضررورت های تاریخی و اجتماعی وارد حوزه فلسفه سیاست شده و در نهایت به یک هنجار فرهنگی و حقوقی جهانی تبدیل شده است. در حدی که امروزه پیش شرط صلح و توسعه محسوب می شود و از بایسته های سیاست گذاری های کلان تلقی می گردد. بانیان و نظریه پردازان مذهب شافعی تحت تأثیر آموزه های قرآن کریم و سنت شریف نبوی، وسعت نظر شخص امام شافعی و بنیادهای مکتب اعتدالگرای اشعری به نحو درخور تحسینی روادار بوده اند و از موضع اقتدار علمی و موقعیت ممتاز اجتماعی، آگاهانه و صادقانه به ائمه و اتباع سایر مذاهب احترام می گذاشته اند و مبانی اجتهادی و فتاوای فقهی آنان را محتمل الصواب می شمرده اند. شافعیه علاوه بر رواداری های نظری در مقام عمل هم همواره بر مبنای حسن تفاهم و تعامل مثبت، با دیگران رو به رو می شده اند. در میراث مکتوب و سیره عملی آنان شواهد زیادی در تصدیق این ادعا وجود دارد.
انگاره انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا، و نقد لوازم آن بر اساس آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴۷
255 - 286
حوزههای تخصصی:
انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا انگاره ای تاریخی است به طوری که قرآن با شیوه های گوناگونی آن را مورد نقد و نکوش قرار داده است. از طرفی باور به این آموزه، لوازمی را دربردارد که در تقابل با آموزه های ناب توحیدی است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی، سیر تاریخی و لوازم باور به «ولادت» را بر مبنای آیات قرآن و همچنین مؤیدات روایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حکایت از آن دارد که قرآن با ذکر صفاتی نظیر مالک حقیقی، قادر مطلق، منزه بودن از نواقص برای خداوند به نفی این آموزه پرداخته است. «ولادت» براساس مکانیسم «خروج شئ من شئ» لوازمی از قبیل؛ حضور پیشین مولود در ذات والد و ازلیت آن به ازلیت والد، مثلیت، تعدد و تکثر خدایان در طول هم بر اساس تعدد و تکثر موالید، وجود شفعاء، محدودیت قدرت خداوند، پایستگی وجود، عدم تحقق بداء، یأس از والد و نفی دعا، ثنویت و نفی معجزه را در پی دارد. در مقابل، آموزه قرآنی «ابداع» و «خلق لا من شئ» لوازمی از قبیل؛ عدم وجود مخلوق در ذات خالق و حدوث آن، عدم مثلیت، توحید و احدیت، نفی شفعاء و وسائط، قدرت بی نهایت، نفی قانون پایستگی، تحقق بدا، دعا، نفی ثنویت و اثبات توحید و اثبات معجزه را به همراه دارد.
تاکتیک های نفوذ دشمن در جامعه اسلامی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
نفوذ بیگانگان و دشمنان در سرزمین و فکر مسلمانان، سابقه ای به وسعت تاریخ اسلام دارد. از صدر اسلام تاکنون منافقان، اهل کتاب و سایر دشمنان دین در تلاش بوده اند تا به هر نحوی روزنه ای برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، فرهنگ، اقتصاد و... جامعه اسلامی بیابند. دشمنان، هنگامی که در خود توان رویارویی نظامی و مستقیم را نبینند، می کوشند از نقاط ضعف مسلمانان نهایت بهره را برده و در جهت مقاصد پلید خود بهترین استفاده را بنمایند. اصطلاحاً، نفوذ دشمن بیشتر به تاکتیک های غیرمحسوس و پنهانی آن ها جهت اعمال توطئه خود اشاره دارد؛ قرآن کریم در این میان نگاهی ویژه به مسئله نفوذ و اقسام و انواع آن دارد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که در قرآن کریم، استفاده از جاسوسان، روابط صمیمانه با بیگانگان، شایعه پراکنی، تبلیغات و القای شبهات، تبعید یا حذف فیزیکی رهبران دینی جامعه، ترور شخصیتی رهبران، اغفال مسلمانان از طریق تظاهر به دوستی، افشای اسرار مسلمانان، برداشت ناصحیح از فضائل اخلاقی، ایجاد تنگناهای اقتصادی، سوءاستفاده از چهره های موجّه در جامعه، نافرمانی از دستورات رهبر جامعه، تخریب مراکز فرهنگی و نفوذ در آن ها، جنگ روانی و قرار دادن توده مردم در استضعاف فکری، کارآمدترین ابزارها و ترفندهای دشمن جهت نفوذ است که در این مقاله به تفصیل مستندات آن جمع آوری شده است.
واکاوی توسعه معنایی در آیه «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۴۱-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم که از جانب خدای حکیم نازل شده، درصورت دارا بودن ویژگی فرازمانی و فرامکانی، قابلیّت بهره گیری برای عموم مخاطبان در همه اعصار و امصار را خواهد داشت. این قابلیت در گرو توسعه و تعمیم دلالت ها و معانی آیات قرآن کریم است. بدین سان، لازمه دریافت هرچه بیشتر پیام های قرآن و محروم نشدن از مضامین نو به نو آن، پذیرش مقوله توسعه معنایی آیات قرآن است. فرایند و عوامل توسعه معنایی آیات قرآن کریم گاهی برخاسته و به مدد خود الفاظ آیات است و گاه از رهگذر متون یا علوم و دانستنی های دیگر. در این راستا، پژوهش حاضر به بازکاوی عوامل و اسباب توسعه معنایی در آیه: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها» پرداخته است. نتیجه به دست آمده در این پژوهش،که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عوامل درون متنی، مانند: معنای دقیق و جامع «تَجْرِی» معانی حرف «لام» در «لِمُسْتَقَرٍّ» معنای ریشه «مُسْتَقَرٍّ» و صیغه «مُسْتَقَرٍّ» و عوامل برون متنی، مانند: دانش نجوم و هیئت جدید، موجب توسعه در مفهوم و دلالت آیه مورد بحث شده است.
چالش های اطاعت از شوهر و راهکارهای برون رفت از آن در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
313 - 337
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر، موانع و چالش های اطاعت زنان از شوهر و راهکارهای برون رفت از این چالش ها را بر اساس آیات و روایات تبیین کرده است. از آنجایی که تنظیم شیوه زندگی بر اساس سبک زندگی اسلامی، موجب سعادت در دنیا و آخرت می گردد، این پژوهش با استفاده از سبک زندگی اهل بیت(ع) و سیره آن بزرگواران در خصوص چالش های اطاعت از شوهر، دارای اهمیت فراوانی است. هدف این پژوهش، یافتن راهکارهایی برای درمان چالش ها و اختلافات زندگی مشترک همسران می باشد. لزوم احیای سنت و سیره اهل بیت(ع) در خانواده ها، انجام این تحقیق را ضروری می نماید. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده در نهایت بدین نتیجه رسیده که قرآن و اهل بیت(ع) راهکارهای متنوعی برای برون رفت از آن، مانند محبت و تمکین و تأمین نیازهای جنسی، توجه به ثواب اطاعت و عقاب عدم اطاعت از شوهر، بصیرت افزایی نسبت به حقوق زوجین، تغافل زوجین نسبت به ضعف های هم، حسن ظن، انتخاب همسر شایسته، ارائه کرده است.
تبیین مؤلفه های جاهلیت از دیدگاه آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
429 - 445
حوزههای تخصصی:
از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنی قرآن کریم یاد شده است. مکتب انسان ساز اسلام، با عادات، احکام، عقاید باطل و انحرافات جامعه آن روز به مقابله پرداخت و از آن به جاهلیت تعبیر کرد. جاهلیت را نمی توان صرف نادانی در برابر علم دانست بلکه جاهلیت معنای وسیع تری دارد که خشونت، عدم توجه به علم، استبداد، خودپرستی و... را نیز در بر می گیرد. از منظر قرآن جاهلیت به دو بخش اولی و مدرن قابل تقسیم است که جاهلیت اولی مؤلفه هایی همچون ظن جاهلیت، تبرج جاهلیت، حمیت جاهلیت وحکم جاهلیت دارد. پس از این دوره، جاهلیت دیگری با مؤلفه های نسبتاً مشابه آغاز شد که تا عصر حاضر ادامه دارد که با جاهلیت مدرن نامبردار است. پژوهش حاضر با تأمل در آیات قرآن، آرای مفسران و... به تبیین مؤلفه های جاهلیت پرداخته است.
آیات موزونْ افتاده قرآن کریم و نقش آن ها در افزودن عنصر «قصد و نیت» در تعریف شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از تعریف علمای منطق که جوهر شعر را تخییل دانسته اند، ادبا و علمای عروض عربی، شعر را کلامی موزون و مقفّی تعریف کرده اند، به طوری که به اتفاق آراء وزن، ویژگی اساسی و متمایز شعر به شمار رفته است. از طرف دیگر بر خلاف نظر مشرکان صدر اسلام که قرآن را شعر، و پیامبر اکرم را شاعر قلمداد کرده اند، قرآن خود را از شعر بودن و پیامبر را از شاعری منزه و مبرا دانسته است. نکته حائز اهمیت این است که در میان آیات قرآن و نیز احادیث نبوی، آیات و عباراتی یافت می شود که موزون افتاده اند. از این رو اغلب عروضدانان عربی کوشیدند که شعر را به گونه ای تعریف کنند که این آیات و احادیث بیرون از این تعریف قرار گیرد. به همین دلیل «قصد و نیت» را به تعریف شعر افزودند تا از این طریق اگر سخنی بدون تعمد و نیتِ گوینده، موزون افتاد از دایره شعر خارج گردد. بنابراین از منظر این تعریف، از آنجا که آیات و احادیث نبویِ موزونْ افتاده، ناخواسته موزون شده و تعمدی در موزون بودنِ آن نبوده است خارج از دایره شعر قرار می گیرد. روش این پژوهش توصیفی و تحلیل تاریخی است.
معنی شناسی تاریخی نفاق در قرآن: نسبت نفاق با دورویی، پنهان کاری و اِنفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معانی امروزین نفاق ازجمله پنهان کاری و دورویی با بسیاری از توصیف های منافقان در قرآن کریم ناهمخوان است؛ به ویژه آنکه نفاق در قرآن برای کنشی در حوزه عمومی به کار رفته است و محدود به حوزه دینی - اخلاقی نیست. این مطالعه درصدد است پس از ابهام زدایی از معنای قرآنی نفاق، رابطه آن را با مفاهیمی چون دورویی و پنهان کاری با تکیه بر معناشناسی تاریخی و اطلاعات اسباب النزولی مشخص کند. همچنین، به دلیل شباهت دو ریشه نفاق و انفاق، در این مقاله تلاش شده است رابطه معنایی این دو ریشه در زبان عربی بررسی شود. بررسی صورت گرفته نتایج متعددی داشت و درنهایت، به بی ارتباطی معنای نفاق با دورویی و پنهان کاری و نیز انفاق رسید. نتایج به دست آمده چنین بودند: در میان محققان اروپایی که در پی ریشه شناسی و معنی شناسی منافقان برآمده اند، اتفاق نظری وجود ندارد؛ منافقان صدر اسلام از دیده دیگران پنهان نمانده بودند تا بتوان پنهان کاری را ویژگی بارز آنان دانست؛ واژه های عربی «نفاق» و «انفاق» به ریشه مشترکی نمی رسیدند؛ لغتشناسان عرب اتفاق نظر دارند که ریشه (ن ف ق) به معنی از دست دادن است؛ اما تلاش آنان برای فهم معنای تاریخی منافق، به نتیجه پذیرفتنی نرسیده است. بسامد بالای کاربرد مشتقات این ریشه در زبان حبشی در معنی دونیم کردن و تکه کردن، معنادار است و با تمامی اوصاف منافقان در قرآن، همخوانی دارد. افزوده شود معادل هیپاکریسی (دورویی)، برگرفته شده از زبان یونانی باستان، باوجود نادرستی، در ترجمه های معاصر قرآنی به زبان انگلیسی، به معادلی غالب تبدیل شده است.
چگونگی وحدت انگاری ابعاد و ویژگی های مختلف انسان در قرآن
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، توصیفات متعدد و به ظاهر متعارض نسبت به انسان دیده می شود. از یک سو متصف به ویژگی هایی همچون فطرت الهی، مجهز به قوه ی تعقل، مجهز به قوه اختیار و انتخاب، مکرّم به کرامت الهی، برخوردار از نفخه الهی و ... شده و از سویی دیگر مکرراً به صفاتی نکوهیده همچون کفور، قنوط، ضعیف، عجول، هلوع، بخیل، قتور، جزوع، منوع و.... متصف شده است. این تفاوت ها از کجا ناشی می شود و چگونه می توان به هماهنگی میان آیات مربوطه رسید؟ این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین این صفات، در راستای وحدت انگاری آنها گام برداشته است. چنین به دست آمد که این مجموعه ظاهراً متعارض، انسان را در أحسن تقویم قرار می دهد. دسته ای از آیات صفات انسانی ناظر به مرحله تکوین انسان است و بدین لحاظ که ناشی از خلقت الهی است، مورد نکوهیدگی قرار نمی گیرد و اصولاً متعلَق ارزش گذاری اخلاقی واقع نمی گردد؛ اما در مرحله فراتکوین، آنجا که پای انتخاب و اختیار به میان آید، تکلیف، ارزش گذاری، پاداش و یا عقوبت مطرح می شود. انسان در سیر رو به جلوی خویش وامدار همه این ویژگی هاست. در کشاکش مجموع این ویژگی ها است که بشر به اعلی علّیین یا اسفل السافلین می رسد و این همه، در راستای چگونگی انتخاب اوست. واژه های کلیدی: قرآن، انسان، صفات انسان، وحدت انگاری.
بررسی انتقادی غایت گرایی اخلاقی به مثابه نظریه هنجاری قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معیار و ملاک ارزش اخلاقی، یکی از مهم ترین مباحث در فلسفه اخلاق است. سه نظریه معروف در این زمینه مطرح شده است: «غایت گرایی اخلاقی»، «وظیفه گرایی اخلاقی» و «اخلاق فضیلت». در میان متفکران مسلمان، در تبیین نظریه اخلاقی سازگار با قرآن اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی سازگار با قرآن را «غایت گرایانه» می دانند، اگر چه در نوع غایت گرایی نیز اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی قرآن را «خودگرایانه»، برخی «سودگرایانه» و برخی نیز به طور مطلق «غایت گرایانه» تقریر کرده اند، بدون اینکه نوع آن را مشخص کنند؛ ازجمله سیدعلی اکبر حسینی رامندی که نظریه اخلاقی قرآن را غایت گرایانه می داند و با توجه به تأکیدهای قرآن بر نتایج فعل اخلاقی در قالب واژگانی مانند «سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویق و انذار» اخلاق قرآنی را فی الجمله سازگار با نظریه های غایت گرا دانسته و آن را با انسان شناسی قرآنی و شیوه تربیت اخلاقی قرآن سازگار می داند. در این مقاله، این دیدگاه در بوته نقد قرار گرفته، نشان داده می شود که آیات مورد استناد در مقام بیان معیار ارزش اخلاقی نیستند و نمی توان غایت گرایی اخلاقی را از آنها استنباط کرد، بلکه در مقام تشویق و ترغیب مؤمنان به پایبندی و رعایت ارزش های اخلاقی هستند.
بررسی تطبیقی تحلیلی رهبری و شروط آن در دو تفسیر «المنیر» و «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
33 - 55
حوزههای تخصصی:
رهبری در هر جامعه ای، سکّان دار هدایت جامعه به سوی اهداف معین و ترسیم کننده نقشه راه و طراح قواعد فکری و عملی بر مبنای مکتب مطلوب است. در مکتب اسلام که اندیشه ها و آموزه های آن بر مبنای وحی قرآنی و سنت نبوی است، رهبری، مرجعیت فکری و عملی و تجسم عینی افکار و آموزه های اسلامی و مدیر و مروج آن است؛ از این رو، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و از سویی چون دستورات صادره از سوی وی بر هر مکلّفی واجب است، ویژگی هایی متفاوت با دیگر پیشوایان می طلبد. پس از عصر رسالت نیز موضوع رهبری پیوسته مورد بحث و مجادله بوده است. این مقاله که تا پیش از این، نگاشته ای پیرامون موضوع آن سامان نیافته، به تطبیق و تحلیل دو تفسیر المنیر و من وحی القرآن در موضوع رهبری و شرایط آن پرداخته است. مبانی سیاسی و فقهی این دو تفسیر متفاوت است، ولی شروطی که دو مفسر ذکر کرده اند شرط هایی اصلی و اساسی هستند که بر کمال شخصیت رهبر دلالت دارند و هر دو بر آن متفق هستند. البته در مورد شرط اجتهاد، زحیلی معتقد است که اهل حل و عقد مسؤول همه تصمیم ها هستند و اجتهاد جمعی را بهتر می داند.
بررسی کارکرد ایمان و لوازم آن در هویت پذیری زندگی در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
95-108
حوزههای تخصصی:
«ایمان» اساسیترین عنصر حیات معنوی، گوهر زینت بخش روح بشری و درخشانترین پرتو عالم علوی است. یکی از مهمترین مباحث کلامی، بحث درباره ایمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه یی که نمیتوان نقش بنیادی آن را در شکلگیری هویت پذیری زندگی نادیده گرفت. پژوهش حاضر در پی اینست که کارکرد ایمان و لوازم آن را در هویت پذیری زندگی، با روش توصیفی تطبیقی از دیدگاه علامه طباطبایی بررسی نماید. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه یی استفاده شد و داده های پژوهش حاصل از گردآوری آثار علامه طباطبایی، کتب و مقالات مرتبط، بر اساس مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی ایشان از جوانب مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان میدهد که او ایمان را امری قلبی، و التزام به لوازم و آثار عملی آن را ضروری میشمارد و مراتب آن را در قیاس با مراتب اسلام، چهار مرحله میداند که مهمترین مرحله، مرحله چهارم است. همچنین کارکرد اخلاص در عمل در پرتو ایمان، جدا ناپذیربودن ایمان و عمل، تأثیر عمل بر سعادت انسان و رابطه ایمان و اخلاق در هویت پذیری انسان بررسی شده است. علامه طباطبایی ایجاد آرامش قلبی، زائل شدن شک و تردید، خشوع قلبی و محبت را از آثار و فواید ایمان بر شمرده است. با ملاحظه اهمیت معرفت شناسانه، ایمان در حیات دینی، ضمن ایجاد نگرش مثبت و امیدوارانه، به زندگی آدمی معنا و مفهوم میبخشد.
نقد و بررسی دیدگاه های مختلف در مورد نسبت بین عام و مطلق در مذاهب خمسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
68 - 40
حوزههای تخصصی:
نسبت بین عام و مطلق از مسائلی است که میان علمای اصول، اختلافنظر وسیعی وجود دارد و همواره معیارهای تمایزبخش این دو مفهوم بخش قابل توجهی از مباحث اصول فقه در باب عام و خاص را دربرگرفته است. این اختلاف دامنهای وسیعی از علوم منطق، فلسفه، ادبیات عرب و اصول فقه را دربرگرفته است، لذا مقتضی است که پژوهشی در این رابطه صورت گیرد. حاصل این پژوهش که با روش تحلیلی – توصیفی با استناد به منابع کتابخانهای انجام گرفته است، این است که بهاتفاق، دانشمندان قائل هستند که عام دلالت وضعی بر شمول دارد؛ لکن در مدلول مطلق اختلافنظر دارند و پنچ نگرش عمده در این زمینه مطرح کردهاند: 1- برخی قائل هستند مدلول مطلق ماهیت بهشرط لا است؛ 2- برخی دیگر مدلول آن را نکره در سیاق اثبات دانستهاند؛ 3- برخی مدلول مطلق را، طبیعت و ذات المعنی دانستهاند و نقش مقدمات حکمت اخذالقیود دانستهاند؛ 4- برخی مدلول مطلق را، طبیعت و ذات المعنی دانستهاند، لکن نقش مقدمات حکمت اخذالقیود دانستهاند؛ 5- برخی بر این عقیده هستند لفظی برای مطلق و مقید وضع نشده است. به نظر میرسد از لحاظ دقتهای عقلی قول به اینکه اطلاق ناشی از وضع نیست و مقدمات حکمت بهنحو رفع القیود است، متین است، ولی از آن جهت که در وضع الفاظ این گونه دقتهای عقلی شأنی ندارد؛ لذا قول به طبیعت لابشرط موجه بهنظر میرسد و انتقادهای واردشده بر این قول به جهات متعدد ضعیف است.
نقش ارتباط غیرکلامی در شناخت حالات و روحیه افراد (با استناد به آیات قرآن کریم)
حوزههای تخصصی:
اهتمام به مسئله ارتباط، موضوعی است که همواره به عنوان اصلی مهّم در تعاملات بشری به شمار می رود و به دو بخش کلامی و غیرکلامی تقسیم می شود. ارتباط غیرکلامی که محور بحث این مقاله است، یکی از شیوه های تعامل با دیگران است که در پی آن افراد اطلاعات، افکار و احساس های خود را از طریق رفتار یا حرکات بدن به دیگران انتقال می-دهند. هرچند شیوه های متعددی برای برقرای و شناخت ارتباط غیرکلامی در حوزه روانشناسی و ارتباط های انسانی مطرح شده است؛ امّا جامع ترین و در عین حال، مطمئن ترین راه برای کسب اطلاعات در این زمینه رجوع به قرآن کریم می باشد چرا که قرآن کریم آیات فراوانی را به مسئله ارتباط و شناخت احوال افراد اختصاص داده است. اهمّیت این بحث از منظر قرآن کریم از آن روست که ارتباط سالم و مؤثر با دیگران در هدف اصلی قرآن یعنی هدایت و سعادت بشر نقش بسزایی را ایفا می نماید. از این رو این پژوهش با روش کتابخانه ای، توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا قرآن کریم به مسئله ارتباطات غیرکلامی توجّه نموده است؟ به عبارت دیگر چه مؤلفه هایی را برای شناخت حالات افراد درارتباط غیرکلامی معرفی کرده است؟ بر این اساس با توجّه به اهمیّت نقش ارتباط غیر کلامی در تعاملات و شناخت افراد، قرآن کریم طی آیات متعددی به این پرسش ها پاسخ داده و در این زمینه نکات مؤثری را در ارتباط غیرکلامی مانند چهره و سیما، حرکات و حالات بدن، تُن و لحن صدا به جهت شناخت روحیه و حالات افراد برای ایجاد یک رابطه تأثیرگذار و کارآمد ارائه نموده است.
استحقاق و ملکیت مهر در فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
216 - 202
حوزههای تخصصی:
مهر به عنوان یکی از حقوق اسلامی در عقد نکاح واجب بوده و بر لزوم پرداخت آن از سوی زوج تاکید شده است. به مجرد وقوع عقد نکاح ملکیت مهر برای زوجه ثابت می گردد و بنا بر نظر جمهور فقها زوجه در تمامی مهر می تواند تصرف کند؛ اما مطابق رأی غیر مشهور زوجه نمی تواند قبل از نزدیکی و یا دیگر اسباب استقرار مهر در تمامی آن تصرف کند. با توجه به ملکیت زوجه بر مهر زوج ضامن است آن را بدون عیب و سالم به زوجه تحویل نماید و چنان چه عین مهر قبل از عقد معیوب بوده یا پس از آن معیوب شود، زوج ملزم به پرداخت خسارت است. بنا بر قول مشهور فقها ضمان مزبور از نوع ضمان ید بوده و در صورت تلف یا معیوب شدن عین مهر، زوج ضامن مثل یا قیمت مهر می باشد؛ در عین حال برخی قائل به ضمان معاوضی بوده و زوج را ضامن مهرالمثل می دانند.
روش شناسی حل موارد متناقض نما در قرآن و کتاب مقدس و میزان موفقیت آن
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
95 - 118
حوزههای تخصصی:
اسلام و مسیحیت هریک، کتاب مقدس خود را در اوج و مملو از نکات بدیع می دانند که بشر را به نجات و سعادت رهنمون می سازد، مسلمانان قرآن را نازل شده از جانب خداوند و مسیحیان کتاب مقدس خود را مؤید به تأییدات روح القدس و از القائات او می دانند. اما در خصوص هر دو کتاب، ادعای وجود تناقض شده است و مدافعان هر دو دین، درصدد ارائه پاسخ ها و راه حل هایی جهت رفع تناقض های ظاهری میان آیات آن، برآمده اند. علی رغم نقادی های فروان نسبت به کتاب مقدس، دیدگاه رسمی کلیسای کاتولیک هم چنان بر اعتبار محتوای این کتاب و بی خطا بودن آن استوار است. هدف این مقاله روش شناسی حل موارد متناقض نما در این دو کتاب و بررسی میزان موفقیت این روش ها است. در این مقاله به روش تطبیقی- تحلیلی به استناد منابع کتابخانه ای، روش مدافعان قرآن و کتاب مقدس در حل موارد متناقض نما بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهد که مسلمانان در این مقام، روشی قانونمند در پیش گرفته اند و بر اساس جمع عرفی میان آیات که مورد پذیرش عقلاء است، تناقضات ظاهری را برطرف نموده اند، اما مسیحیان در برخی موارد موفق به رفع تناقضات نشده اند و در برخی موارد، پاسخ ها و راه حل های ارائه شده از سوی آن ها، به تکلّف های نابجا و غیر معقول منجر گشته است.
نقش مفهوم «خزائن» در منظومه الهیاتی علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفکر الهیاتی علامه طباطبائی منظومه ای منسجم است که توانسته میان اجزای به ظاهر پراکنده ارتباط معنادار برقرار کند. وی نقطه مرکزی این نظام را حقیقت توحید می داند؛ یعنی توحید در کنار دیگر حقایق الهیاتی نیست؛ بلکه نقطه کانونی فهم دین به شمار می رود. فهم این منظومه نیازمند آشنایی با قواعدی است که حقیقت خزائن (آیه 21 سوره حجر) یکی از مهم ترین آنهاست. علامه این مفهوم را با وجود جمعیِ حکمت متعالیه متناظر می داند و با استفاده از این مفهوم، نحوه پیدایش کثرات از وجود مطلق را توضیح می دهد. همچنین با مرتبط ساختن دیگر بخش های کلامی با خزائن، ارتباط نظام وار میان اجزای دین و خزائن و در نتیجه با حقیقت توحید را برقرار می کند. وی معنای خلقت، عالم طینت و میثاق، قضا و قدر، خلق و امر، علم فعلی و انفعالی، علیت و اعجاز، امر بین الامرین، تأویل قرآن و... را با محوریت مفهوم خزائن تحلیل کرده است. این مقاله درصدد معرفی نقش مفهوم خزائن در شبکه معنایی الهیات از منظر علامه است و با روش اسنادی تحلیلی سامان یافته است.
دستیابی به عکس پرتره افراد درصحنه های روز قیامت با کمک الگوهای چهره خوانی پل اِکمَن و والاس ویفریزن (مطالعه در واژگان مربوط به آیات قیامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس ها به عنوان یک سند تاریخی پاسخ گوی کنجکاوی های بشر هستند. عکاسی پرتره یکی از شاخه های عکاسی است و شیوه ای مدرن در بیان چهره افراد است که در آن پیام درونی فرد با توجه به حالت چهره بیان می شود. زبان عربی زبان تصویر است واژه ها در عمق خود معنایی را بیان می کنند. در واژگان قرآن کریم تصاویری وجود دارد که هنرمندانه مفهوم را به خواننده منتقل می کند. گاهی واژه های قرآنی معرف یک چهره هستند که حالت های غم شادی نفرت را نشان می دهد. این حالت ها را می توان در چهره افراد در قیامت مشاهده کرد. برای دست یافتن به عکس پرتره این چهره ها نیاز به یک روش علمی داریم مانند علم چهره خوانی که در دنیا به عنوان یک روش روانشناسی در شناخت افراد از آن بهره می برند. علم چهره خوانی حالات چهره را بر اساس ظواهر و خطوط صورت بیان می کند و از طریق علم روانشناسی، شخصیت فرد را معرفی می کند. پل اِکمَن و والاس وی. فیریزن دو نظریه پرداز به بررسی علم چهره خوانی پرداختند. آن ها با تعداد زیادی عکس از چهره افراد که نشان دهنده احساس غافلگیری، ترس، شادی، نفرت، خشم و غم است، نشان دادند که چگونه، این احساسات اساسی را به درستی بشناسیم. در این جستار با توجه به روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر نظریات این دو در علم چهره خوانی، عکس پرتره افراد را در حالت های نامبرده در صحنه پردازی های روز قیامت را به دست می آوریم. یافته ی دیگر این پژوهش واژه شناسی؛ که در القای معنی آیات و تفسیرشان به ذهن خواننده، بسیار اثرگذار است.