فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای تبیین هر مفهوم در نظام معنایی قرآن کریم، علاوه بر تمرکز بر با هم آیندهای آن التفات به معنای واژه در زبان های سامی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این راستا ریشه شناسی تاریخی خودنمایی خواهد کرد. این مطالعه عهده دار تبیین و تدقیق معنای «تزیین» در قرآن کریم با روش های معناشناسی است که تاکنون با رویکرد جامع معناشناسانه به آن پرداخته نشده و جایگاه آن در نظام معنایی قرآن تبیین نشده است. تبار شناسی ریشه «زین» در زبان های سامی، حاکی از کاربست پربسامد تنوع آوایی آن است که سبب تقویت احتمال اشتراک لفظی ناشی از وام واژگی آن می شود. دریافت های ریشه شناسی حاکی از وجود دو مؤلفه اصلی در نیایی این ریشه است؛ نخست زیبایی و شکوه و دوم تمایل و کشش. بررسی باهم آیی ها، با فاعلیت های متنوع، از گستر ه های مادی و معنوی حکایت دارد. از کارکردهای تزیین، برای مؤمنان، اصلاح و برای غیر آنان، وارونگی در درک و فهم، ولایت شیطان، انفکاک از حق، خسران و هلاکت، مغفول ماندن از علل معنوی هستند.
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
155 - 167
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی چکیده حقوق زن و جایگاه آن در ادیان الهی و بالاخص کتب آسمانی و مذهبیِ آنها، همواره محل مناقشه و تفسیرهای مختلف بوده است. مطالعه توصیفی - تحلیلیِ مفاد کتب آسمانی، نشان دهنده آن است که در زبور، نمی توان مقرره ویژه ای را در این خصوص یافت. با وجود اینکه در عهد عتیق، آفرینش زن به تبع آفرینش مرد تلقی شده لیکن این امر در عهد جدید، صورت تعدیل شده تری به خود گرفته و در قرآن کریم، به کلّی، خلقت آن دو، از نفس واحده دانسته شده است. اختصاص حق طلاق به مرد و جواز تعدد زوجات، از مشترکات قرآن و عهد عتیق درخصوص حقوق زنان است؛ در حالی که جواز فعالیت های اجتماعی، مذهبی و سیاسی زنان را می-توان از نقاط مشترک قرآن و عهد جدید برشمرد. منع استفاده ابزاری از زنان نیز مهمترین وجه مشترک در هر سه کتاب آسمانی و مذهبیِ اشاره شده می باشد. واژگان کلیدی : انجیل، تورات، حقوق زن، عهد جدید، عهد عتیق، قرآن کریم
نقدی بر انگاره ی غیراخلاقی بودن فعل «یَضحکون» در آیه ی 34 سوره ی مطففین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
بعضی از آیات قرآن می توانند در نگاه ابتدایی در ذهن مخاطب ایجاد اشکال نمایند. برخی از این موارد، آیاتی هستند که به بحث حسن و قبح عقلی مرتبط می شوند. حسن وقبح اعمال و پیامد ناشی از آن اولاً در بعد مسائل اخلاقی و ثانیاً به عنوان یک پیش فرض ذهنی و الگوی عملی نیازمند شالوده عمل و چارچوب است؛ لذا، به استناد ادله ی قطعی چون عقل، قرآن و سنت مطالعه ی حسن وقبح اعمال در دنیا و آخرت حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش ذیل رفع اشکال شکل گرفته در آیه توجیه می گردد، زیرا آیه 34 سوره ی مبارکه مطففین «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» بدان معناست که مؤمنان در بهشت برین کفار را مسخره می نمایند، حال آنکه در بهشت بدی راه ندارد. این پژوهش در مقام گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و در مرحله ی پردازش داده ها به روش تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به مجهولات و نقد اشکال موردنظر می باشد و در ضمن اثبات دلالت آیه بر استهزاء، با دو رویکرد اخلاقی و فلسفی اشکال را پاسخ می گوید.
Critique and Analysis of James Bellamy's Views in the Article "Some Proposed Amendments to the Text of the Koran"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
James Bellamy is one of the contemporary Orientalists in Quranic studies who, considering the Qur'an as a historical text, attempts to recognize some problematic Quranic phrases and suggests their corrections by using the textual criticism method. Analyzing the textual difficulties of the Qur'an, he points out that the Holy Prophet did not cause these errors, but based on some traditions, he believes that the scribes of revelation made mistakes while copying the text of the Qur'an. Referring to twelve of these mistakes, he tries to indicate that the scribes might have made mistakes in every period, and by exemplifying such cases, he proposes their corrections. This article intends to critically analyze the first six proposed corrections of James Bellamy's article entitled "Some Proposed Emendations to the Text of the Koran" published in 1993. A serious critique of Bellamy's view is the neglect of frequency in the written quotation of the Quranic text and the dominance of reading over writing. Furthermore, many of his inscriptional claims are inconsistent with ancient manuscripts of the Qur'an dating back to the early centuries of Islam.
واکاوی تطبیقی عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» و اعتبارسنجی روایات ذیل آن در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
210 - 229
حوزههای تخصصی:
عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» (قلم/42) از متشابهات قرآنی است که محل اختلاف مفسران فریقین قرار گرفته و معنای آن به درستی تبیین نشده است. منابع تفسیری اهل سنت به استناد چند روایت منسوب به پیامبر (ص)، مقصود آیه را حمل بر تجسم خداوند در روز جزا دانسته اند و قایلند آن روز خداوند ساق پای خویش را آشکار می کند. معانی دیگری نیز در منابع فریقین آمده که در این نوشتار به روش انتقادی توصیفی با هدف نقد روایات ذیل آیه و یافتن معنایی مطابق با بافت آیات در جستجوی پاسخ به این پرسش است که مناسب ترین معنای عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» چیست؟ در نهایت مشخص گردید روایت منتسب به پیامبر (ص) از لحاظ سندی و محتوای درونی محل تردید بوده و احتمالات معنایی بیان شده مطابق سیاق و بافت دیگر آیات نبوده بلکه از آنجا که خطاب سخن با مشرکانی است که منکر حقانیت رسالت پیامبر (ص) هستند و به آنان وعده داده در روز قیامت واقعیت های آشکار شده را خواهید دید. نتیجه این که عبارت به کنار رفتن لباس و دیدن حقایق نهان اشاره دارد. این معنی با روایات معتبر و معنای واژگان سازگاری داشته و متناسب با مضمون دیگر آیات این سوره است.
گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان از دیدگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
29 - 48
حوزههای تخصصی:
شناخت چگونگی اثرگذاری هیجانات بر گرایش های انسان، برای شناسایی روابط حاکم بر ابعاد درونی او و آگاهی از نحوه مدیریت آنها لازم است. پرسش اصلی مقاله این است که حالاتی مثل ترس، خشم، غم، شادی و... چه نوع تأثیراتی در گرایش های انسان دارند؟ تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا انجام شده است. ازآنجاکه قرآن کریم، منبع اصلی این پژوهش است، روش تحقیق در این مسئله تحلیلی- تفسیری به سبک موضوعی است و گرد آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای با ابزار فیش برداری بوده است.، یافته های پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم متناسب با اهداف تربیتی خود به تأثیرات متنوع هیجانات بر گرایشات انسان توجه نموده است. از نظر قرآن جهت دهی، فعال سازی، سرعت افزایی و مهارگری، مهمترین گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان هستند. یعنی هیجانات می توانند چیزی را برای فرد مطلوب یا نامطلوب جلوه دهند، با تکانه ای قوی، موتور محرّک امیال را به راه بیاندازند، بر سرعت فعالیت امیال بیافزایند و یا مانع تحریکات رفتاری آنها شوند.
واکاوی دیدگاه های خاورشناسان درباره رابطه قرآن و تاریخ با رویکرد مرجعیت علمی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
171 - 188
حوزههای تخصصی:
«مرجعیت علمی قرآن کریم» به معنای اثرگذاری معنادار قرآن کریم بر دانش های ساخت یافته بشری، به دنبال حضور اثربخش قرآن کریم در کنار سایر منابع معرفتی در عرصه دانش های گوناگون است. یکی از عرصه های دانشی در علوم انسانی، دانش تاریخ است که جایگاه مهمی دارد. بنابر دیدگاه غالب عالمان و مفسران اسلامی، روایت ها و گزاره های تاریخی قرآن از جمله منابعی است که نه تنها تاریخ اسلام و پیامبر را بیان می کند، بلکه تاریخ اقوام و ادیان گذشته را نیز ارائه داده، به مثابه منبعی حقیقی و اصیل برای علم تاریخ به شمار می رود. در مقابل، خاورشناسان با رویکردهای متفاوتی به رابطه قرآن و تاریخ پرداخته و گاه مرجعیت قرآن را در برخی موضوعات تاریخی تأیید و گاه آن را زیرسؤال برده اند. این خاورشناسان غالباً با روش «تاریخی انتقادی» گزاره های تاریخی و رویکردها و الگوهای روایتگری تاریخ در قرآن را بررسی کرده اند. روش مزبور که یکی از روش های پرکاربرد در مطالعات قرآنی خاورشناسان است، با بررسی منابع تاریخی، صرفاً آن دسته از گزاره های تاریخی را که با معیارهای علم تاریخ امروزی سازگار است، تأیید می کند. این خاورشناسان با رد پذیرش مرجعیت قرآن در بسیاری از گزارش های تاریخی آن، مطالعه این گزاره های تاریخی را صرفاً بررسی تاریخ انگاره ها و باورها می دانند، نه تاریخ رویدادها و وقایع تاریخی. این پژوهش افزون بر نقد روش بازگفته، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به بررسی رهیافت ها و روش مطالعات قرآنی خاورشناسان با توجه به نظریه مرجعیت علمی قرآن پرداخته، رویکردها و رهیافت های خاورشناسان مزبور در این باره را نقد و ارزیابی کرده و به صورت مطالعه موردیِ برخی روایات تاریخی قرآن، دیدگاه آنان را ارزیابی نموده است.
ضوابط تأویل صحیح آیات قرآن کریم راهکار تشخیص روایات تفسیری جعلی (مطالعه موردی دو روایت ذیل آیات ۲۶ بقره و ۱۷ الرحمن)
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
32 - 11
حوزههای تخصصی:
بر اساس برخی روایات، آیاتی از قرآن کریم ناظر به فضائل اهل بیت(عل) هستند. این موضوع مورد پذیرش مفسران و محدثان شیعی واقع شده است. غالیان با سوء استفاده از این موضوع، تطبیق ها و تأویل هاى نامعقولى از آیات قرآن ارائه و به نام حدیث اهل بیت(عل) نشر داده اند. بنابراین، باید در تعامل با روایات تأویلى -به خصوص آن هایی را که افراد متهم به غلوّ نقل کرده اند- بیش تر احتیاط کرد و تأویلات چالشی موجود در روایات را به دقت مورد بررسی قرار داد. هدف از این مقاله تبیین ضوابط تأویل درست و مطرح کردن آن به عنوان یکی از راهکارهای تشخیص روایات جعلی است. پرسش اصلی تحقیق این است که: «ضوابط تأویل صحیح چیست؟ آیا می توان ضوابط تأویل صحیح را راهکار تشخیص روایات جعلی تلقّی نمود؟» این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی و با استناد به منابع کتاب خانه ای تهیه شده است. یافته ها نشان می دهد که تأویل صحیح، عبارت است از بهره گیری از قانون سبر و تقسیم، تمییز اصل از حاشیه، اخذ مفهوم کلی از آیه که به منزله کبری برای مورد آیه باشد و عدم مخالفت با قرآن، سنت قطعی و ضروریات دین و مذهب که در کنار بررسی سندی روایت، می تواند مجعول بودن روایت را مشخص سازد. در این مقاله هم چنین به صورت موردی به بررسی سندی و محتوایی دو روایت ذیل آیات ۲۶ بقره و ۱۷ الرحمن پرداخته شده است.
برجسته سازی زبانی در سوره قمر بر اساس نظریه ی «جفری لیچ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار زبان قرآن کریم از وجوه مختلفی با زبان دیگر متون تفاوت دارد و به عنوان عیار زبان عربی محسوب می شود. عوامل مختلفی سبب شده که زبان قرآن، تأثیرگذار، پرمعنی و هدفمند باشد. از زوایای مختلفی می توان به این خصیصه زبانی به نظاره نشست و آن را اثبات کرد. یکی از این ویژگی های منحصر به فرد، خاصیت برجستگی و برجسته سازی های هدفمند است که هم در قالب ساختار و هم در قالب محتواست. دراین پژوهش نظریه جفری لیچ به عنوان یکی از نظریه های شاخص در حوزه برجسته سازی متنی در سوره قمر که به دلیل محتوا و پیام خاصش، سرشار از هنجارگریزی ها و قاعده افزایی هاست مورد تطابق قرار گرفت. رهآورد این تحقیق که به شیوه توصیفی_تحلیلی صورت گرفته، این است که برجسته سازی به دو شیوه هنجارگریزی و قاعده-افزایی های متعدد با هدف ابلاغ پیام به مخاطبان به طور گسترده در سوره قمر کاربرد داشته است. در این میان هنجارگریزی های نحوی، معنایی و واژگانی بیش از دیگر اقسام هنجارگریزی در آن رخ داده است. انواع توازن های آوایی، نحوی و واژگانی هم از مصادیق قاعده افزایی با هدف آهنگین ساختن زبان سوره و قراردادن آن در خدمت اهداف و پیام سوره صورت گرفته است.
واکاوی چیستی «اعتباریات» و نقش آنها در فهم قرآن از منظر آیت الله جوادی آملی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
107 - 135
حوزههای تخصصی:
هر کلمه ای که در قرآن مورد استعمال واقع شده، دارای معنا و مفهوم است. مفاهیم به لحاظ مصادیق یا اعتباری هستند یا حقیقی؛ مفاهیم اعتباری مفاهیمی هستند که بشر، برای رفع نیاز های اجتماعی خود وضع کرده است. این مفاهیم مابه ازای خارجی و ذهنی ندارند همانند: مالکیت و... ؛ که در مقابل، مفاهیم حقیقی قرار می گیرند مثل: انسان، درخت و ...، بشر به دلیل انس با استعمالات به نحو حقیقت، در مواجهه با استعمالات استعاره ای، اولین مفهومی که به ذهن او تبادر پیدا می کند به نحو حقیقت است، نه مجاز؛ در مواجهه با استعمالات اعتباری نیز، آن ها را حقیقی می پندارد، از آنجایی که قرآن کتاب حقیقت است نه مجاز و اعتبار، مفسر قرآنی باید معنای صحیحی از مفاهیم اعتباری مستعمل در قرآن را ارائه دهد. هدف این نوشتار پاسخ گویی به این پرسش اصلی است: نحوه ی بهره گیری آیت اللّه جوادی آملی از مفاهیم اعتباری به چه صورت است و نقش آن ها در فهم قرآن چیست؟ این مقاله به روش عقلی و نقلی و با پردازش اطلاعات به صورت توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به نگارش درآمده و نتیجه زیر به دست آمده است: قرآن زمانی که بحث از حقایق خارجی و وجودی می کند و از الفاظ اعتباری برای بیان مراد خود استفاده می کند در واقع بین حقیقت وجودی و مفهوم اعتباری از عکس التشبیه استفاده می کند و مفسر قرآنی باید وجه تشبیه را ملاک فهم خود قرار دهد.
بررسی مبحث تحریف قرآن از دیدگاه پطروشفسکی در کتاب اسلام در ایران
حوزههای تخصصی:
ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، مستشرق و مورخ روسی، با نگاهی جدید، به مباحث تحریف درباره قرآن کریم پرداخته است. پطروشفسکی، با استناد بسیار به مستشرقان مشهور، همچون: نولدکه، هرشفیلد، گلدزیهر و... که درباره تحریف قرآن سخن رانده اند، مطالبی را عنوان کرده است که نشان از اعتقاد او به وقوع پدیده تحریف در قرآن دارد. پژوهش حاضر با بررسی کتاب اسلام در ایران و با توجه بیشتر به فصل سوم آن با عنوان «قرآن» به شیوه توصیفی - تحلیلی به نقل آرایی می پردازد که نزدیک به نظریه امکان وقوع تحریف در قرآن از نگاه پطروشفسکی است و سپس با نقد و تحلیل این موارد، درصدد اثبات عدم تحریف قرآن کریم است. ازجمله دیدگاه های این مستشرق روسی که در پژوهش حاضر بررسی و نقد شده اند عبارت اند از: ماهیت قرآن از نگاه پطروشفسکی، جمع قرآن، ناسخ و منسوخ در قرآن، حروف مقطّعه در قرآن و حذف نام علی× از آیات قرآن. نتایج بررسی نشان می دهد که نظرات این مستشرق، همچون بیشتر پژوهش های مستشرقین، به علت عدم آشنایی با زبان عربی، عدم دسترسی به منابع اصیل و صحیح، دارای ضعف هایی ساختاری و محتوایی درباره ماهیت و مفاهیم قرآن کریم است که یکی از نمودهای آن، اعتقاد به بروز تحریف در متن قرآن است. این موضوع در پژوهش پیش رو مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
مدل عوامل تسهیل گر پرورش تفکر نقادانه در قرآن کریم مبتنی بر قصص قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
43 - 74
حوزههای تخصصی:
پرورش تفکر نقادانه و عاملیت به آن، مهم ترین شایستگی انسان برای توسعه خود و تعالی جامعه خداگونه، حقیقت گرا و رهنمون به حق تعالی است و از نشانگرهای سنجش ظرفیت های یادگیری فراگیران شناخته شده است. اما باوجود این اهمیت، به طور گسترده در سیستم آموزشی مورد غفلت قرار گرفته است. قرآن، آخرین معجزه مشهود و شاهکار ادبی و هنری است و برای درک همه انسان ها با هر سطح آگاهی، بخشی از معارف زندگی و اصول اخلاقی و تربیتی خود را با زبان ادب و هنر و با استفاده از قالب قصه بیان کرده است. بسیاری از پژوهش ها به این نتیجه رسیده اند که روش قصه گویی و به ویژه قصه گویی قرآنی، تأثیرات ویژه ای در رشد تفکر دارد. در این مطالعه تلاش شد تا با مرور منظم، ضمن بررسی منابع مختلف، مؤلفه های تسهیل گر در رشد تفکر انتقادی در قرآن و به ویژه قصه های قرآنی و فنون مورد استفاده در آن شناسایی و بازنمایی گردد. به واقع مطالعه با استفاده از روش توصیفی- اسنادی و تحلیل مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوای کیفی الزاید (1996) انجام شد و پس از تحلیل داده های اسناد، پنج مؤلفه شامل عوامل آموزشی-پژوهشی، سنجشگری، شخصیتی، اخلاقی-تربیتی و فنی-تخصصی، شانزده ملاک و یکصدوهفتادوپنج نشانگر شناسایی و بازنمایی و در نهایت مدل مربوط ارائه گردید.
A Critical Study of the Sources of the Holy Quran and Its Origin from the Perspective of Orientalists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research is based on the role of Orientalists in undermining the holy scriptures, specifically the Quran. Many of them have been prejudiced against the Prophet Muhammad (peace be upon him) and have greatly exaggerated their hostility towards the Prophet and the Quran. According to their claims, the Quran owes its existence to previous heavenly teachings and religions that preceded it. They argue that Muhammad (peace be upon him) relied on these sources to compose his book. McDonald said: "The Quran is not from God," followed by, Charles Wells (1838), who suggested, "Muhammad created the Quran." Le Bon did not stray far from the previous Orientalists, stating, "The Quran is from Muhammad and authored by him." They further claimed that the divine revelation has multiple sources, including the Torah, the Gospel, the Hanif religion, and pre-Islamic poetry or Muhammad's intellectual and literary genius, which they say contributed to the formulation of the Quran. This research will expand on the discussion of the sources of revelation, focusing on the influence of pre-Islamic poetry and the Jewish and Christian religions. Despite over fourteen hundred years since the Prophet's mission, discussions on this topic continue, and Islam remains subject to distortion. One of the important results of this research is that the Quran is divine; there are many pieces of evidence and testimonies to this effect. It is the final heavenly message, and naturally, it is closely connected with previous scriptures. The claims of Orientalists were born out of deep-seated animosity towards the Prophet and Islam. We used descriptive, historical, and analytical methods to evaluate these sources from the perspective of Orientalists. We then attempt, by referring to the verses of the Quran - this divine and superhuman miracle - and other authentic sources, to critique some of the biased and unrealistic views of the Orientalists and to respond to the misconceptions they presented regarding the sources of divine revelation, whether they claimed it to be from pre-Islamic literature, Judaism, or Christianity.
ماهیت ملائکه در المنار و جواهر التفسیر: بازخوانی نقدهای احمد خلیلی بر محمد عبده
حوزههای تخصصی:
محمد عبده از مؤلفان تفسیر المنار از مهم ترین تفاسیر معاصر در جهان عرب معتقد به ضرورت تأویل ماهیت ملائکه است. احمد خلیلی در جواهر التفسیر که پس از المنار و در فضای فکریِ اِباضیّه تألیف شده است، نه تنها در ارائه تأویلات از المنار تأثیر نپذیرفته، بل که ضمن نقل نقادانه آراء وی کوشیده است نادرستی تأویلاتش را نشان دهد. در این مطالعه بنا ست روی کردِ انتقادی احمد خلیلی به آراء عبده درباره ماهیت ملائکه را بازکاویم. خلیلی با تکیه بر آراء مفسران اِباضی و اهل سنت و شاخصه های تفسیر صحیح از دید خود، آراء یادشده در المنار درباره ملائکه را نقل و نقد کرده است. برخی آراء این دو مفسر در باب غیبی و نورانی بودن ملائکه مشترک است؛ اما در مواردی خلیلی اشکالات عبده را بصورت منطقی و مستدل پاسخ داده و بسیاری از تفسیرها و تأویل های عبده را معلول فضای فکری و عقیدتی حیات او دانسته است. عبده ملائکه را ارواح لطیفی می داند که می توانند به صورت نیروهای نهفته در طبیعت، باعث رشد و حرکت جسم مادی شوند. خلیلی تأویل ملائکه به «نیروهای نهفته در طبیعت» از سوی عبده را صرفاً تفسیری مادی می داند که با ظاهر آیات مطابقت ندارد. او معتقد است قوای طبیعی، برخلاف ملائکه، فاقد قوه تعقل اند و تأویل عبده از ماهیت ملائکه و شیطان، در مقایسه با تأویل سایر آیات، بسیار دور از مدلولات قرآن است. از دید او هم چنین فتح باب تأویل درباره ملائکه و شیطان زمینه برخورد سلیقه ای با قرآن را برای مغرضان فراهم می کند.
ارزیابی نظریه ی ظاهرگرایی جمال الدین قاسمی در تفسیر محاسن التأویل (مورد پژوهی: صفات الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
436 - 458
حوزههای تخصصی:
مسئله ی ظاهرگرایی در آیات قرآن از جمله موضوعات مورد توجه میان برخی مفسران، به ویژه جمال-الدین قاسمی است. قاسمی از مفسران منسوب به جریان سلفیه است و همین امر سبب شده تا وی مبانی فکری خود را بخصوص درباره ی صفات خداوند، از پیشگامان این جریان وام گیرد. رؤیت بصری خداوند در قیامت، تکلم خداوند با موسی(ع)، استوای حقیقی خداوند بر عرش، استهزاء و غضب الهی در معنای حقیقی آن، صفاتی است که قاسمی معتقد به ظاهرگرایی آن است. اما با بررسی های انجام شده مشخص شد تفسیر قاسمی از این آیات صحیح نیست؛ زیرا در نظرگرفتن رؤیت، استواء، تکلم، استهزاء و غضب در معنای حقیقی برای خداوند مستلزم جسم است، از این رو می توان گفت رویکرد قاسمی با دلایل قطعی و یقینی ناسازگار است؛ لذا باید در ظاهر آیات صفات تصرف کرد و آن را تأویل نمود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی رویکرد ظاهرگرایانه ی قاسمی از آیات صفات خداوند پرداخته است.
Applying the Clarification and Impoverishment Components of Berman's Theory in the Qur’anic Translations of Nasser Makarem Shirazi and Hossein Ansarian (Case Study: Surah an-Nabaʿ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
151 - 164
حوزههای تخصصی:
The translation of the Holy Quran as a heavenly book is of great importance and among the two general approaches of translation, i.e. destination-oriented and origin-oriented translation, each of which has its own characteristics; Source-oriented translation is the best type of translation for its life-giving concepts to be transferred to the target language with minimal changes. Berman points to thirteen factors of deviation of the translation from the original text In this essay among the thirteen factors of text distortion, three components of clarification, quantitative enrichment and qualitative enrichment in the translation of Makarem and Ansarian in Surah Al-Naba have been studied. <br /><br />In this article, an attempt is made to examine and analyze its texts by using the descriptive-analytical method based on the comparison of the target text with the source text and to answer these questions: Are there three clear factors Is there quantitative and qualitative enrichment of Berman's theory in the translations? If there is, to what extent? And which one's role is greater? The findings of the research indicate that among the three investigated components the largest number is the clarification component, which shows the desire to explain in the eyes of the two translators. Some unique illustrations and similes of the verses in the source text have not been equated well in the target text, and therefore, according to Berman's theory, the translation has been distorted, clarified and de-enriched in some places.
تحلیل شناختی القاگری آواها درآیات حج (بر اساس دیدگاه موریس گرامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ی از آواهای منظم و به هم پیوسته است که موجب تمایز واژه و معانی آن با واژه های دیگر می شود؛ درواقع آوا بنیادی ترین ساختار زبان است؛ چرا که کاربرد متناسب واکه ها و همخوان ها، پیوند ژرفی با اندیشه ی خالق متن دارد که می تواند در بافت موقعیتی الهام بخش معانی خاص باشند؛ بنابراین تکرار هدفمند صامت ها و مصوت ها موجب القاگری شگرف واج ها در بیان معانی متن می گردد. «موریس گرامون» زبان شناس معروف فرانسوی در قرن بیستم، ارزش و مفهوم القاگری واج های در زبان را مطرح می کند و معتقد است، ادیب می تواند در یک شبکه نظام مند واژگانی که از واج های مشابه سامان یافته اند، تصاویر و معانی مورد نظر را با ملودی خاص و منظم، به ذهن مخاطب القا نماید؛ بدین منظور پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و بر اساس نظریه گرامون به بررسی القاگری آواها درآیات حج می پردازد؛ نتایج حاکی از آن است اعجاز آوایی قرآن کریم در نهایت زیبایی، مفاهیم و معانی را به مخاطب القا می نماید. به طوری که بسامد واکه های درخشان«آ» و «اَ»/a/¸/ã/ و همخوان های سایشی لثوی«س،ز »/ s¸z/ و نیم همخوان «ی»/j/ نقش بسیار مهمی در تداعی مفاهیم حج را به خود اختصاص داده اند.
بررسی اعتبارسنجی بایسته های مفردات پژوهی در قرآن از نگاه امین الخَولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
421 - 435
حوزههای تخصصی:
مفردات پژوهی در قرآن، از ارکان بنیادین فهم عبارات قرآن محسوب می شود که از زوایا و نگاه های گوناگون مورد واکاوی قرار گرفته است و از جمله اندیشمندانی که به این مهم پرداخته، امین الخولی- محقق معاصر مصری- است. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، بایسته های مفردات پژوهی از منظر وی را مورد بررسی قرار داده و بدین رهیافت رسیده است که خولی، مفردات پژوهی را در سه گام لازم می داند: 1- مفردات پژوهی لغوی؛ 2- مفردات پژوهی قرآنی؛ 3- تحلیل داده های بدست آمده از مراحل قبل با رویکرد عدم ترادف. از منظر خولی، در گام نخست باید به چند بایسته توجه لازم را مبذول داشت که عبارتند از: 1- تطور معنایی واژگان؛ 2- فهم معنای عصر نزولی کلمات؛ 3- تشخیص معرّب یا عربی بودن واژگان؛ 4-محور قرار دادن اصل حسی؛ 5- تحلیل معنا با تکیه بر حس و ذوق عربی. با این حال، نظریه خولی با وجود همه نقاط قوتی که دارد، از سه بُعد با انتقاد مواجه است: 1- استقراء ناتمام شواهد؛ 2-وجود ابهام در برخی از بایسته ها؛ 3- عدم احصاء همه بایسته ها.
Asiya as a Qur’anic Role Model for Believers: An Educational Analysis of Her Personality and Behavioral Framework(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the Qur’an's most potent, indirect methods of guiding humanity is the use of the role model method, which provides both cognitive and emotional inspiration to lead individuals to a more elevated life. This approach is one of the cornerstones of both psychological and educational studies. This research delves into the Qur’anic portrayal of Asiya, seeking to identify the specific personality traits that make her a paragon for all believers. By understanding her character and behavioral patterns, we can establish a foundational framework for fostering a deeply rooted, faith-based lifestyle and enrich the corpus of Islamic educational literature. The central question guiding this study is: According to the Qur’an, what defining personality and behavioral traits characterize Asiya as a model of a devout believer? Our findings reveal ten key traits: wisdom; full submission to the truth; sincerity; loving and hating for the sake of God; Spiritual intimacy and prayers with God; high aspirations; independence and personal dignity; patience and perseverance; courage and sacrifice; prohibition of evil and defense of the oppressed. These traits converge, demonstrating a unified personality centered on unwavering faith. Considering the broader socio-cultural and political context of Asiya's life, our analysis positions her as not only a devout believer but also a significant socio-political role model. Her life and actions can provide a compelling model especially for the younger generation.
تحلیل و بررسی مخاطب آیه 35 مریم درباره تفسیر نافرزندداری خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
31 - 48
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد دیدگاه نویسندگان کتاب «پیامبری دیگر، عیسی× در قرآن کریم» در مورد آیه 35 مریم پرداخته که مخاطب اصلی آیه را مشرکان مکه می دانند و نه مسیحیان. با توجه به اینکه مفسران مسلمان مخاطب اصلی آیه را مسیحیان می دانند، این دیدگاه تفسیر جدیدی است. در این رابطه با روش تحلیل تاریخی محتوایی سوره مریم با استناد به شواهد تاریخی و آیات دیگر و بررسی ادله ای که نویسندگان ارائه کرده اند، این دیدگاه نقد می شود. دلیل اصلی آنها رویکرد همدلانه قرآن کریم با مسیحیان در این سوره است. با پذیرش این اصل، مشخص شد که مخاطب آیه نمی تواند غیر از مسیحیان باشد. سوره مریم در یکی از زمان های حساس تاریخ اسلام، برای ارتباط با مسیحیان نازل شده و در هجرت مسلمانان به حبشه دستمایه ارتباط آنها با نجاشی و پیروزی در مقابل مشرکان بوده است. هر چند محتوای سوره با اعتقادات اصلی مسیحیان، که مورد تایید قرآن کریم است، هماهنگ است، اما قرآن کریم اعتقادات نادرست آنها را نیز با رویکرد همدلانه غیرمستقیم نقد کرده است. بررسی آیات پیرامونی آیه 35 مریم، همچنین آیه 171 نساء و آیات سوره زخرف که نویسندگان به آن استدلال کرده اند، نیز نشان می دهد که مخاطب اصلی این آیه مسیحیان می باشند.