فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
263 - 291
حوزههای تخصصی:
آموزش در سن کودکی چون نقشی بر سنگ و ماندگار است، از سویی قرآن برای مسلمانان، تنها کتابی به شمار می آید که از سوی خداوند و آن هم برای راهنمایی و خوشبختی انسان به وی هدیه شده است، ازاین رو معجزه ای است که آموزش آن بیش از سایر کتاب ها برای کودک لازم می نماید و آموزش آن به شیوه منطقی و به صورت ملایم و متناسب و پلکانی می تواند تأثیر تربیتی پایداری بر رشد و پرورش وی داشته باشد. با نگاه به این مهم و در راستای جایگاه ویژه ترجمه در انتقال درست مفاهیم، درصدد برآمدیم با روش نقدی و بررسی فنّی، ترجمه کتاب آموزش قرآن دوم ابتدایی را از دید چندوچون ترجمه و سازگاری آن با این رده سنی بررسی نماییم. نیز با نگاه به جایگاه تصاویر در رساندن پیام برای کودک که گاه بسیار بیشتر از جایگاه واژگان است، سازگاری تصاویر با ترجمه درست بررسی شده است. برآیندهای بررسی نشان می دهد که آیات، خوب و هماهنگ با نیاز مخاطب انتخاب شده و تلاش شده – هرچند به اسم مترجم خاصی اشاره نشده- ترجمه ها رایج باشد، هرچند انتظار است مرجع این ترجمه ها مشخص گردد. همچنین در مقدمه و در صفحه اول کتاب اشاره شده که: «کودک عزیز ما باید سادگی یادگیری قرآن را احساس کند»، اما ترجمه ها از جهت رده سنی مخاطب کودک هفت ساله و نوع و سطح واژگان، فارسی نویسی، نیازمحوری و ارتباط گیری سازگاری ندارد و نیازمند تطبیق و دلپذیر و روان سازی است.
What is the Futurological Understanding of the Revelatory Text? A Look at Presuppositions about the Concept of the Future(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the field of futurology research in the revelatory texts, various research works have been done in academic centers. What has been paid less attention in these researches is dealing with the presuppositions that should be taken into consideration. The futurological understanding of the revelatory text, as its name suggests, is based on the three pillars of the quiddity of understanding, the quiddity of future, and the quiddity of the revelatory text. In other words, depending on what understanding and perception we have of the phenomenon of understanding itself, what perception and imagination we have of the future, and how we consider the revelatory text as a text and what we should expect from it, makes our futurological understanding different. In this regard, in the first part of the article, an attempt is made to address the point that the researches that have been carried out in the futurological field are based on what perception and expectation of the Holy Qur'an and how this perception and expectation can be used in futurological studies. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurological understanding of the revelatory text. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurist's understanding of the revelatory text. This study shows that the concept of the future has been moving from something objective, rigid and external to something subjective and rooted in people's beliefs today.
تحلیل ساحت های ساختاری کلمه «الرحمن»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
123 - 138
حوزههای تخصصی:
معناشناسی و تفسیر دقیق کلمه «الرحمن» نیازمند واکاوی ادبی این لفظ است. نظرات متعددی درباره شئون گوناگون ساختاری کلمه «الرحمن» وجود دارد که با توجه به انفکاک ناپذیری ساحات ساختاری از یکدیگر، اتخاذ قولی در هریک، سبب حصول نتیجه ای متمایز در ساحت دیگر می شود. بنابراین لازم است تحلیلی جامع از همه شئونات ساختمان این کلمه و تبیین رابطه آنها با یکدیگر ارائه شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته است. برخلاف نظر برخی، ادعای عجمیت و ارتجال، برای «الرحمن» مردود است. با تفحص در استعمالات، نظری جدید برای این کلمه ذیل عنوان «مشترک لفظی» بودن آن ثابت گردید که سبب وجود دو منشأ اشتقاق متمایز می شود: (۱) «رحمه» به معنای مشهور آن؛ (۲) «رَحِم» به معنای نزدیکی. تتبع در استعمالات قرآنی و روایی، بیانگر اراده هر دو استعمال وصفی و عَلَمی برای «الرحمن» است. هیأت اشتقاقی این کلمه برخلاف نظر مشهور، منحصر در صیغه مبالغه نیست و صفت مشبهه نیز می تواند باشد. نوع الف و لام در حالت عَلَمی با توجه به علمیت بالغلبه، زائده غیر لازمه و در حالت وصفی، عهد ذهنی یا حضوری است.
روش شناسی فهم قرآن در تفسیر الهی اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال الدین حسین الهی اردبیلی، از دانشمندان شیعه در اواخر سده نهم و نیمه اول سده دهم هجری است. او مفسر، متکلم، فیلسوف، فقیه و اصولی است که بالغ بر سی اثر به زبان های عربی، فارسی و ترکی نگاشته است. الهی اردبیلی تفسیری شامل سوره حمد و آیات آغازین سوره بقره به زبان عربی دارد که به تازگی نسخه خطی آن از سوی علی صدرایی خویی و ثریا قطبی تصحیح و تحقیق شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی روش های فهم قرآن کریم مبتنی بر متن آیه و فرای متن آیه در تفسیر الهی اردبیلی پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الهی در سطح متنی، با واکاوی متن آیه و موشکافی سطوح زبانی، از جمله مفردات قرآنی شامل ریشه شناسی و اشتقاق، بیان معنای واژگان، روابط معنایی و دستور زبان و در سطح ادبی با بهره گیری از دانش بلاغت، تلاش کرده به فهم عمیق تری از آیات قرآن دست یابد. او در سطح فرای متن آیه با پرداختن به متون مرتبط با آیه و با تکیه بر روابط درون متنی از جمله آیات نظیر و روابط بینامتنی با متون روایی و تفاسیر دیگر به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. نتیجه آنکه هر چند الهی اردبیلی در تفسیر خود به بررسی های زبانی و ادبی توجه بیشتری نشان داده، اما در دریافت های خود، به یک روش خاص پایبند نبوده و با روش اجتهادی جامع، به تفسیر قرآن کریم روی آورده است.
بازخوانی تعامل پیامبران و اشرافیت در قرآن کریم (مطالعه موردی خباثت های «ملأ» در برابر دعوت حضرت موسی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
32 - 55
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اصلی ترین منبع دین اسلام است و برای پیروان خود راهنمایی های بسیاری در حوزه های فردی و اجتماعی ارائه داده است. این کتاب وجود طبقات متفاوت در جامعه را پذیرفته است؛ ازاین رو شاهدیم که در برخی از آیات، گروه های مختلفی مخاطب قرار می گیرند یا عتاب می شوند. طبقه اشراف یکی از مهم ترین طبقات در هر جامعه است؛ زیرا با توجه به نحوه رفتار خود می تواند اثرگذاری مثبت یا منفی داشته باشد. قرآن کریم 28 مرتبه به واژه «ملأ»، به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم اشرافی گری، اشاره کرده است. این پژوهش در پی آن است تا با رویکردی توصیفی و از طریق مطالعه کتابخانه ای و پس از بررسی لغوی ماده «ملأ»، دریابد قرآن کریم برخورد این گروه با دعوت پیامبران را چگونه روایت می کند و قرآن پژوهان در طول تاریخ از این روایت چه برداشتی داشته اند؟ از یافته های پژوهش می توان به نقش کلیدی راغب اصفهانی در ترویج معنای مشهور اصطلاح «ملأ» در میان مفسران و دیگر لغویان اشاره کرد؛ همچنین با بررسی آیات قرآن می توان با جایگاه اجتماعی این گروه و برخی ویژگی های رفتاری ایشان و نیز صفت هایی که قرآن به آن ها نسبت داده است، آشنا شد.
بررسی انتقادی شبهات آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز
حوزههای تخصصی:
مبارزه با قرآن کریم به روش های مختلفی از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. یکى از روش های مقابله دشمنان که امروزه شدت بسیار گرفته، ترویج شبهات علیه معارف علمی قرآن کریم جهت تضعیف اعتقادات مسلمانان است. یکی از شبهه افکنان معاصر، شخصی با نام «دکتر سها» است که کتاب «نقد قرآن» را منتشر کرده است. تلاش نویسنده در بخشی از کتاب مردود دانستن داده های علمی قرآن است. نویسنده در بخش شبهات علمی علیه قرآن، با استناد به آیاتی از قرآن کریم و سنّت نبوی، به نقد آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز پرداخته و آن را اشتباه علمی دانسته است. این تحقیق قصد دارد به نقد و بررسی دقیق ادعای مطرح شده بپردازد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده و هدفش دفاع از نظریه وحیانی و حق بودن همه داده های قرآن، از جمله داده های علمی آن است. حاصل پژوهش این است که شبهه افکن معاصر، به روایات ضعیف و مردود اتکا کرده و ادله او نمی تواند باطل کننده داده قرآن در مورد خلقت جهان در شش روز باشد. به علاوه شواهد علوم تجربی بسیاری در تأیید نظر قرآن وجود دارد.
تحلیل شاخص های استکبارستیزی در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
326 - 363
حوزههای تخصصی:
استکبارستیزی محور اصلی مبارزه انبیاء الهی و ره آوردهای ادیان توحیدی است. مستکبران جهان در طول تاریخ و به خصوص در عصر حاضر همواره بازورگویی و زیاده خواهی به شکلی ظالمانه به دنبال استعلا، استثمار و استحمار دیگران بوده اند. امام خامنه ای با تمسک به قرآن و عترت (علیهم السلام) بر اساس مبانی دینی با تبیین و تشریح ماهیت استکبارستیزی و تفکر فرعونی که آمریکا و صهیونیزم نماد آن هستند، به ضرورت مبارزه با آن پرداخته و خود زعامت و رهبری این مقابله در سطح جهان را به عهده گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، شاخص های استکبارستیزی مبتنی بر اندیشه قرآنی امام خامنه ای را در سه سطح هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. ره آورد و برآیند پژوهش نشان می دهد که مفهوم استکبارستیزی مبتنی بر مبانی هستی شناختی برآمده از متن و بطن نظام توحیدی بوده و در تقابل دو جبهه حق و باطل قرار می گیرد. همچنین بر اساس شاخص های معرفت دینی اقتضای جلوگیری از فراگیری فساد و تباهی در کلان نظام هستی مبارزه با این پدیده شوم بوده و بر مبنای روش شناختی کلیدی ترین روش در حوزه مبارزه، مقاومت و پایداری در برابر تاخت وتازهای مخرب استکبار، دشمن شناسی، حمایت از مظلوم و... است.
تحلیل متشابهات سیره حضرت موسی در ماجرای ضرب هارون (علیهما السلام)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
273 - 313
حوزههای تخصصی:
قصص قرآن کریم در کنار عبرت های فراوان برای اهل ایمان، دارای متشابهاتی است که به راحتی برای مخاطبان قابل فهم نیست. در این میان از جمله مسائل مهم در مجموعه معارف اسلامی، مسئله عصمت انبیاء (علیهم السلام) است که در تحلیل سیره ایشان نباید از نظر دور داشت. سیره انبیاء عظام الهی در قرآن کریم در برخی موارد دچار پیچیدگی ها و تشابهاتی است که رفتار ایشان را دچار غموض و ابهام ساخته و در نظر برخی اندیشمندان، منافی با عصمت ایشان قلمداد شده است. سیره حضرت موسی (علیه السّلام) نیز در مواردی از جمله داستان ضرب حضرت هارون (علیه السّلام) و رفتار خشن با ایشان که در دو موضع از قرآن کریم به این مسئله اشاره گشته، باعث شده تا تحلیل های گوناگون و متباین و گاه مغایر با عصمت ایشان مطرح گردد. ماجرای ضرب هارون (علیه السّلام) پس از جریان انحراف بنی اسرائیل از آئین یکتاپرستی و روی آوردن آنان به گوساله پرستی رخ داده است و مفسران در طول تاریخ آن را رفتاری از روی غضب، حزن، حرکتی جهت تأدیب یا گناه صغیره (معاذ الله) برشمرده و یا بدون دلیل، آیات مربوطه را بر خلاف معنای ظاهر حمل نموده اند. اما با توجه به سیاق این دو دسته از آیات و مبنای عصمت انبیای الهی، برآیند صحیح تر آن است که ضرب در معنای حقیقی خویش به کار رفته و با توجه به جایگاه هر دو پیامبر در این خصوص و اهمیت مسئله انحراف بنی اسرائیل، این رفتار باعث تذکر و تنبّه آنان گردیده و خضوع قلبی آنان را برای پذیرش و اجرای حکم ارتداد ناشی از گوساله پرستی فراهم آورده است.
واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در گفتمان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
این مقاله، واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در قرآن را تحلیل می کند. طنز در قرآن موقعیت های کمیک مشابه زندگی دنیوی بشر نیست، بلکه سخنان نغز و هشدارها یا نوش و نیش ها، از جلوه های بیانی عمدتاً غیرمستقیم قرآنی است که گونه های استعاری، تشبیهی و تمثیلی بسیاری را شامل می شوند. این گونه ها حاوی نکته ای نغز هستند که گاه باعث انبساط خاطر، و گاه مایه شگفتی ذهن شنونده می شوند. پرسش های اصلی عبارت اند از: این گونه ها چه نوع سنخ شناسی دارند؟ طرز عمل آنها به چه ترتیب است؟ و کارکردهای دین شناختی و زیبایی شناسانه آنها کدام است؟ این مقاله ابتدا به پیشینه بحث و سپس، به واژگان معرف طنز و گونه ها و الگوهای طنزپردازی اشاره، و آنها را سنخ شناسی، و طرز عمل هر ژانر را با ذکر نمونه آیات قرآنی تحلیل می کند. این گونه ها، از نغزگویی تا حکایات کوتاه تمثیلی، و طنز پرخاشگر مانند طعنه، کنایه طنزآمیز، هجو و ریشخند و کاریکاتورسازی، طیف بندی می شوند. قرآن به کمک این ژانرها، نوعی موقعیت ایجاد می کند که گاه، لطیف و طنزآمیز، گاه، هجو کج اندیشان و کاریکاتورسازی چهره منافقان، و گاه، تمثیلی و به ویژه طعنه و کنایه طنزآمیز است. البته این گونه ها به طرزی کارآمد بر هم نقش شده اند که تمییز آنها گاه، سخت ممکن است.
بررسی زیبایی شناسی سوره های «مزَّمِّل» و «مدَّثِّر» در پرتو نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
68 - 82
حوزههای تخصصی:
نقد فرمالیستی به عنوان برجسته ترین حوزه های نقدی قرن بیستم یکی از روش های جدید نقدی می باشد که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری آن است. این نوشتار براساس مکتب فرمالیسم در پی بررسی میزان ادبیّت سوره های مزَّمِّل و مدثِّر است و از نظرگاه اصول آن نقد، در پی کشف زیبایی های سوره های یاد شده است و سعی دارد دیدی واضحتر نسبت به شگفتی های ظاهری اثر و تأثیر آ ن ها در انتقال معنا به مخاطب ارایه دهد. اهمیّت جُستار حاضر تلاش برای به اثبات رساندن این مهمّ است که متون دینی و به طور ویژه سوره های مزَّمِّل و مدثِّر هرچند به دنبال مفاهیمی خاصّ می باشند؛ ولی بر اساس مکتب فرمالیسم از زیبایی های ادبی تهی نیستند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اصول و مبانی مکتب صورت گرایی، به بررسی فُرم و محتوای سوره های مزِّمِّل و مدَّثِّر پرداخته و با هدف کشف مؤلّفه های فرمال وتبیین میزان انسجام و هماهنگی فُرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر گذاری بر مخاطب در دو سوره نگاشته شده. ویژگی های بارز فرمالیستی در دو سوره قاعده افزایی، قاعده کاهی معنایی، بدیع معنوی هستند. نتایج نشان می دهد واج ها، هجاها، صامت و مصوت ها، کابردهای تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره، توازن آوایی و واژگانی، دخالت دادن گونه های متفاوت آشنایی زدایی ادبی، در پیوند با هم، هارمونی و نظمی بسیار شگفتی را ایجاد کرده اند وبا فضای دو سوره که انذار مشرکان و بیان هولناکی صحنه های قیامت است همسو و هماهنگ است.
حرکت جوهری نفسانی و مطالعه تطبیقی آن در شواهد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هر انسانی بالوجدان می یابد که نفس او دائماً در حال تغییر و تحول است. برخی مانند مشائیان، با بیرونی و منفصل دانستن این تغییرات، بر این باورند که نفس از اول خلقت تا آخر ثابت بوده، فقط عوارضی بر آن عارض شده، کیفیات آن تغییر پیدا می کند. ملاصدرا و پیروانش با درونی و متصل دانستن این تغییرات، حرکت جوهری نفس را پذیرفته، معتقدند که خودِ نفس از اول خلقت در حال تبدیل و تبدل است. معتقدان به حرکت جوهری برای اثبات حرکت درونی و متصل نفس، به دلایل عقلی متوسل شده و توجه خاصی به دلایل نقلی نداشته اند. این در حالی است که برخی از آیات قرآن کریم، نه تنها شاهد بلکه دلیلی برای حرکت درونی و جوهری نفس به شمار می آیند. پژوهش حاضر بعد از بیان حرکت جوهری نفسانی، با ذکر برخی از این آیات، به تبیین و نحوه دلالت آن ها بر حرکت درونی و جوهری نفس پرداخته و به این نتیجه رهنمون گشته است که ملکات نفسانی، اگر فضایل باشند، مانند علم، ایمان و...، سبب تکامل خودِ نفس می شوند و اگر رذایل باشند، مانند رجس، نفاق و...، عامل تنزل خودِ نفس می گردند.
تحلیل زیبا شناختی هندسی سورۀ «فجر» و نقش آن در تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفروض آن است که مجموعه آیات هر سوره، هدفی مشخص و در عین حال قابل تشخیص را دنبال می کند. این نکته نیز غیرقابل انکار است که بسیاری از آیات یک سوره ارتباطی روشن و قابل درک با آیات مجاور خود دارند؛ اما با وجود این، انسجام برخی از آیات به راحتی قابل درک نیست و در نگاه اول، گسسته به نظر می رسد. حال این سؤال مطرح می شود که بین آیات یک سوره چه نسبتی برقرار است؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که بین آیات گسسته نمای قرآن، ارتباط دیر یاب، اما جذابی وجود دارد که توجه به آن ازیک سو موجب ادراک زیبایی سوره و از سوی دیگر، صورت بندی محتوای سوره در قالب یک چندضلعی منسجم و هدفمند شکل می دهد. این تحقیق در قالب بررسی زیبایی های هندسی بین چهار بخش سوره «فجر» و شناخت زیبایی های داخلی هریک از بخش ها در چارچوب علوم ادبی، به ویژه علم بلاغت و با روش تحلیلی درصدد بازخوانی سوره «فجر» و اثبات زیبایی شناسی هندسی آن است.
ارزیابی و نقد پنداره «ترور» در سیره پیامبر (ص)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اعم از عصر رسالت و غیر آن، موضوع مقابله با تروریسم مورد توجه بوده است؛ در این میان عده ای به صورت واقعی با آن مقابله کرده اند و عده ای وانمود به مقابله با آن می کردند. برخی با اهداف مغرضانه، برخی رفتارهایی از پیامبر اسلامJ را دستاویز قرار داده و آن حضرت را متهم به «ترور» کرده و با ایجاد این شبهه، درصدد ضربه زدن به جایگاه معنوی آن حضرت برآمده اند. نوشتار پیش روی با نگاه به این وقایع و بررسی و تحقیق در مورد علل و عوامل آن، در مقام پاسخ گویی و روشنگری در مورد شبهه مورد اشاره است. در سیره پیامبرJ مشاهده می گردد که آن حضرت، در مقام حاکم اسلامی در مورادی حکم کشتن افرادی را صادر فرموده اند که جرثومه های فساد و تباهی بوده و موجب گمراهی و ضلالت جامعه بشری می شدند و درصدد برافروختن آتش جنگ بودند. فرمان کُشتن این افراد، هیچ گاه به قصد دستیابی به هدف های سیاسی و یا برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم که از شاخصه های عملیات تروریستی است، نبود.
بررسی تطبیقی اعلامیه بین المللی حقوق بشر با تعالیم قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
713 - 730
حوزههای تخصصی:
منشور جهانی حقوق بشر که به انگیزه حاکمیت عدالت و صلح جهانی تدوین شده و در ایجاد صلح و امنیت نیز کارایی داشته، بر پایه مبانی و مبادی خاصی استوار است. در این پژوهش حاضر ضمن بررسی مواد و مفاد سی گانه این اعلامیه و تطبیق آن با دیدگاه قرآن کریم از لحاظ نظریه پردازی و تطبیق و اجرا با استناد به آیات و روایات و کتب معتبر دینی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد. محور تعیین مهمترین اصول حقوق و آزادی های بشر از جمله اصل آزادی، اصل برابری و مساوات که در اعلامیه حقوق بشر قرار گرفته و با تعالیم دین مبین اسلام ظاهراً همخوانی دارد اما از سنخیت کافی برخوردار نمی باشد. على رغم جهانی بودن اعلامیه حقوق بشر، اما تاکنون چالش های بسیاری را در میان برخی ملل جهان و از جمله کشورهای مسلمان را برانگیخت که نادیده گرفتن مبنای اصلی حقوق بشر در اسلام یعنی یگانگی و وحدانیت خداوند و اکتفا نمودن به عقل بشری و نیز محور بودن انسان در تدوین این، اعلامیه دخالت داشته است. نتیجه کلی این پژوهش بررسی وجوه مشترک و نکات محل اختلاف مواد اعلامیه حقوق بشر با دیدگاه های قرآن کریم از لحاظ محتوی و مضمون در حیطه های زیر مورد مقایسه گرفت از جمله؛ کرامت انسانی، مبانی، دیدگاه ها، انواع آزادی ها، مالکیت، تفاوت در اجرا، تساوی ذاتی و اصل برابری، حق حیات و امنیت در زندگی شخصی، تفاوت در نوع نگرش به انسان، غفلت از رابطه انسان با خداوند، رفع چالشها و کاستی های حقوق بشر.
تحلیل عبارات متضمّن تحقیر در آیات قرآن با تأکید بر آراء ادبی تفسیری آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزول معجزه خاتم در جغرافیای عربی، بستر تلاش حداکثری دین پژوهان و اهل تفسیر در دریافت لطایف معنایی قرآن کریم با ابزار ادبیات عرب را فراهم آورد. کوششی که در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی نمود یافته است. پژوهش کتابخانه ای حاضر که به شیوه ی توصیفی تحلیلی سامان یافته با بررسی تفسیر «روح المعانی» به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های ادبی ویژه، این مهم را در مورد مطالعاتی آیات متضمّن تحقیر دنبال کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تحقیر اسلوبی غیر قابل انکار در قرآن کریم بوده که با جهت گیری و اهدافی چند به کار گرفته شده است. کاربرد حداکثری و هدفمند سیاق و پیوند آن با اسالیب معنابخشِ مفردات قرآنی، مهم ترین شیوه ای است که نگارنده روح المعانی در تبیین آیات دربردارنده ی تحقیر بکار برده است. این رویکرد پراکنده در تفسیر آلوسی از این قرار است: کاربرد ما موصول بجای من، یادکرد اسم ظاهر بجای ضمیر، استفاده از اسم اشاره دلالت کننده بر نزدیک، نکره آوردن اسم، کاربست معنادار حرف جر مِن، ذکر حرف زائد ما، خروج استفهام از معنای حقیقی به معانی مجازی، خروج فعل امر به معانی مجازی و ابهام و پیچش معنایی بجای ایضاح و بیان.
تطبیق گونه های دعوت به حق در سوره بقره با تکیه بر تحلیل آیه 125 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
خدای متعال در آیه 125 سوره نحل گونه های دعوت به حق را بیان نموده است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه گونه دعوت به حق هستند. پرسش اصلی این نوشتار آن است که گونه های دعوت به حق در خود آیات قرآن مجید به چه صورتی به کار رفته است؟ نوشتار حاضر پس از تحلیل آیه 125 سوره نحل، این شیوه ها را در سوره بقره به عنوان نمونه بر پایه روش پیمایشی و توصیفی بررسی و نمونه هایی از آیات مشتمل بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بازگو نموده است. مطالعه حاضر نشان می دهد گونه های دعوت به حق نه تنها در سوره بقره بلکه در همه آیات قرآن مجید قابل تطبیق اند. به نظر می رسد این شیوه ها در همه سوره ها و آیات قرآن کریم به کار رفته است. توجه به شیوه های دعوت به حق و کاربست آنها در ارتباطات و تبلیغ دینی بسیار اثرگذار است.
چگونگی مواجهه ی مکارم شیرازی با آرای تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
284 - 312
حوزههای تخصصی:
مکارم شیرازی در آثار قرآنی و تفسیری اش، به طور گسترده و در گونه های بسیاری نظرات علامه طباطبایی را ذکر و مورد بحث و بررسی قرار داده است. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است، رویکردهای مکارم شیراری نسبت به المیزان را در مواردی ازجمله: تمجید از علامه و المیزان، استناد به نظرات و روایات موجود در المیزان، تأیید نظرات علامه، مقایسه ی نظرات مؤلف المیزان با آرای خود و دیگران، اشکال به نظرات علامه و نقد آرای ایشان برشمرده است. مهم ترین رویکرد مؤلف تفسیر نمونه به المیزان؛ استناد می باشد که در موارد گسترده، در تفسیر نمونه و همچنین دیگرآثار قرآنی اش مشهود می باشد که البته اغلب موارد استنادات ایشان به المیزان، متکی بر روش تفسیری قرآن به قرآن می باشد. بر همین اساس می توان گفت مکارم از روش و آرای تفسیری علامه تأثیر پذیرفته و حجم قابل توجهی از آثار قرآنی و تفسیری خود را با تکیه بر روش قرآن به قرآن نگاشته است. البته ایشان فقط به استناد و تأیید نظرات علامه اکتفا ننموده، بلکه گاهی نظر خود و دیگران را بر دیدگاه علامه ترجیح داده و ذیل آیاتی نیز نظراتی بر خلاف نظرات علامه بیان نموده و اشکالاتی به نظرات ایشان داشته و نقدهایی به آرای وی وارد نموده است که البته در مواردی نظرات آن ها مشترک بوده و اختلاف شان تنها در الفاظ بوده، همچنین گاهی نظر علامه صحیح بوده و نقدهای ایشان از اعتبار لازم برخوردار نیست و در مواقعی نیز نظرات انتقادی ایشان صحیح و نظر ایشان ارجح می باشد.
تفسیر موضوعی به مثابه روش نظریه پردازی در علوم انسانی؛ خوانشی نو از دیدگاه قرآنی شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام اندیشه شهید صدر، قرآن حکیم منبعی برای کشف واقعیات جهان انسانی و نظریه پردازی در عرصه مسائل زندگی انسانی است. مسئله اصلی این مقاله کشف و تبیین جایگاه و هویت تفسیر موضوعی در دستگاه اجتهادی علمی این اندیشمند است. هدف از این تبیین بهره گیری از ظرفیت آثار شهید صدر در بعد روش شناسی نظریه پردازی قرآنی و کشف یکی از عناصر روشی مرجعیت علمی قرآن در تحقق علوم انسانی بومی / دینی است. مسائل فرعی این پژوهش از دو دسته مباحث عام علوم انسانی دینی و مباحث مرتبط با دیدگاه وی در تبیین هویت تفسیر موضوعی تشکیل شده است. بنابراین، روش مناسب تحقیق در مباحث دسته نخست، بهره گیری از «راهبرد اکتشافی» و «تحلیل عقلی» آثار شهید صدر است. اما در بعد دوم، همان گونه که خود به اجتهادی بودن تفسیر موضوعی اشاره دارد، ملاک سنجش و خوانش دیدگاه های وی، همان روش «اجتهادی» است. حاصل تحقیق نشان دهنده آن است که تفسیر موضوعی پیشنهادی ایشان درواقع همان روش «نظریه پردازی قرآنی» بوده، زمینه ساز رجوع روشمند به قرآن، به مثابه مرجع دانشی است. تبیین عناصر روش شناختی این روش (تکیه داشتن به رویکرد علمی، مسئله محوری، اجتهادی بودن، واقع نگری، نظریه پردازانه بودن) ثابت کننده این مدعاست.
علمی بودن آموزه های دینی در «اثبات چشم زخم» و «دفع آن»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
160 - 185
حوزههای تخصصی:
چشم زخم از قدیم ترین باورهای بشر است که از طرف ملل و نحل مختلف، راهکارهای متفاوتی برای دفع آن ارائه شده که مؤثربودن برخی از آنها، مورد تأیید عقل و شعور انسانی نیست، با توجه به اینکه در آموزه های دینی نیز نکاتی در این باره دیده می شود، پی بردن به علمیت آن نکات اهمیت دارد؛ ازاین رو هدف این نوشته پاسخ گویی به این پرسش اصلی است: «دلایل علمیت آموزه های دینی در اثبات چشم زخم و دفع آن چیست؟»؛ یافته های پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به دست آمد این شد که: علمیت وجود چشم زخم در آموزه های دینی از پشتوانه «استدلال براساس ماوراء طبیعی بودن انسان»، «استدلال تجربی» و «استدلال عقلی» برخوردار است؛ همین طور راهکارهای دفع چشم زخم در آموزه های دینی که «توکل بر خدا»، «قرائت برخی آیات و ادعیه»، «استفاده از عقیق»، «استفاده از نمک»، «پوشاندن» و ... است نیز، پشتوانه علمی دارند به این صورت که راهکارهای یادشده از پشتوانه «استدلال عقلی» برخوردار است.
بررسی دیدگاه های مفسران درباره «مُقْتَسِمین»، «عِضین» و «مُسْتَهْزِئین» در سوره حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۶۸-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات 91، 92 و 95 سوره حجر به ترتیب از سه گروه «مُقْتَسِمین»، «عِضین» و «مُسْتَهْزِئین » یاد کرده است. مفسران در پی تشخیص مصداق این واژه ها دیدگاه های مختلفی را بدین شرح بیان کرده اند: برخی منظور از «مقتسمین» و «عضین» را یهود و نصارا می دانند که قرآن را تقسیم نموده و به آیات موافق عقایدشان ایمان آوردند و به آنچه مخالف عقایدشان بود کافر شدند؛ عده ای دیگر مصداق آن دو را مشرکان قریش دانسته اند که قرآن کریم را تقسیم و بخشی را سحر، کهانت، افسانه گذشتگان و بخشی را ساختگی دانسته اند یا مشرکانی که بر این باور بودند افترائاتی به قرآن وارد است و به تقسیم و تجزیه احکام قرآن پرداخته اند؛ برخی دیگر از مفسران بدون توجه به سیاق آیات، مصداق آن دو را قوم حضرت صالح× معرفی نموده اند. در مقاله حاضر کوشش شده است تا با روش توصیف و تحلیل محتوا، دیدگاه های مختلف در مورد مصداق «مقتسمین»، «عضین» و «مستهزئین» بررسی گردد. حاصل پژوهش نشان می دهد که این واژگان با هم ارتباط مفهومی دارند و مصداق آنان کفار قریش اند؛ همان گروهی که در طول رسالت پیامبر| به رهبری ولید بن مغیره به آزار و اذیت آن حضرت پرداختند و قرآن کریم از آنان به «مستهزئین» یاد نموده است.