فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
38 - 63
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم آموزه های مهمی درباره مقاومت و مدیریت آن وجود دارد؛ چراکه اسلام به عنوان آخرین دین وحیانی بیشترین چالش را با معاندان خود داشته و با منطق خاصی که امروزه ما آن را مقاومت می نامیم، با آنان برخورد کرده است. پیداست با توجه به جهان شمولی و جاودانگی قرآن، مقاومت در این منبع وحیانی بایستی در طرز و طراز جهانی مدیریت شود و نباید به صورت قبیلگی، عشیره ای، نژادی، خانوادگی و در سطح محدود منطقه ای باشد. مدیریت یعنی رساندن یک پروژه به اهداف از پیش تعیین شده به گونه ای که آسیبی به روند پروژه وارد نیاید و در سطح بهتر و ارتقایافته تری جریان یابد. درباره مدیریت مقاومت نیز باید همین انتظارات برآورده شود. درباره مقاومت، مفسران مطالبی بسیاری بیان کرده اند؛ ولی درباره مدیریت همه جانبه مقاومت پژوهشی صورت نگرفته است. در این مقاله با هدف تبیین مدیریت مقاومت از دیدگاه قرآن، با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای روشن شده است اینکه غالباً ذهن ها به محض شنیدن کلمه مقاومت و مدیریت مقاومت، به سوی مسائل جنگی می رود، برداشت ناقصی است؛ زیرا براساس آموزه های قرآنی، مقاومت معنای اعمی دارد و درنتیجه مدیریت آن نیز اعم خواهد بود و مسلمانان باید عملیات چندمنظور ه ای را انجام دهند که افزون بر ایجاد آمادگی جنگی، به افزایش رشد صنعتی و رواج آداب شهروندی و دیانت اخروی آنان نیز کمک کند؛ درعین حال باید دشمن شناس باشند و به گونه ای با قدرت و عزت برخورد کنند که حتی دشمنان ناشناخته، مرعوب شوند.
انگاره ناکارآمدیِ آیات الاحکامِ غیرعبادی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی یا ناکارآمدی احکام غیرعبادی قرآن از مسائل مهمی است که- در عصر حاضر- از زوایای گوناگون مورد کنکاش و مداقه قرار گرفته است. نظریه نسخ عقلی، یکی از این نظریات است که با باور به ناکارآمدی احکام مزبور در عصر حاضر، جاودانگی قرآن را نشانه می رود و به جایگزینی این احکام بوسیله احکام برگرفته از عقل قطعی یا ظنی یا سیره عقلاء حکم می دهد. تقسیم بندی های دوگانه احکام- به عنوان یکی از مبانی نظریه مزبور- در پی اثبات انگاره ناکارآمدی آیات الاحکام است. از این رو، در جستار پیش رو با روشی توصیفی- تحلیلی اعتبارسنجی شده است، نتیجه آنکه این تقسیم بندی ها با اشکالات مهمی مواجه است که مهم ترین آنها را می-توان در عناوینِ "عدم اتقان"، "ابهام تعریفی"، "ابهام تحدیدی" و "وجود تناقضات کمّی و کیفی در اصل و فروع فرضیه مزبور" عنوان کرد؛ اشکالاتی که مخالفت ادله درون متنی فراوان را نیز باید به آن بیافزاییم تا بی اعتباری نظریه مزبور آشکارتر شود. بسیاری از احکام غیرعبادی قرآنی مزیت هایی نسبت به قوانین مشابه دارند که کارآمدی و منسوخ نشدن آن را نشان می دهد و برخی از آنها نیز در حوزه نسخ تمهیدی قرار دارد و اساسا مسئله کارآمدی یا ناکارآمدی- که با جاودانگی ارتباط دارد- درباره آن مطرح نیست.
سیره عملی اجتماعی انبیاء در روابط اقتصادی از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
از آنجا که انسان دارای زندگی اجتماعی است و بر اساس نیازهایش باید در جمع زندگی کند، لذا نحوه تعاملات انسان با دیگران باید در دستور کار وی قرار گیرد. این چگونگی در آیین های مختلف و مکاتب گوناگون دارای ویژگی های خاص خود میباشد. و در هر جامعه ای بر اساس این تعاملات انجام میگیرد. در دین اسلام و در قرآن نیز دستوراتی برای این کار داده شده است که از جمله ی آنها میتوان اشاره کرد به رفتار و کرداری از انبیاء که خداوند متعال در قرآن ذکری از آنها را آورده است. این تعاملات نیز قابل تقسیم به بخشهای جزئی تری هستند که از جمله آنها روابط اقتصادی است نگارنده به تبیین هشت بخش از سیره انبیاء الهی در قرآن در این حوزه پرداخته است. بی تردید طرح برخورد انبیاء در این باره با دریافت هایی که از آیات قرآن می توان داشت، تأثیر بسیاری در روابط اجتماعی انسانها خواهد داشت چرا که آنان الگوی بشریت هستند و عوامل اقتصادی با اینکه خود مادی هستند، تأثیرات اخروی داشته و می تواند در سعادت انسان هم مؤثر باشد.
گونه شناسی ساختار چینش آیات در رکوعات قرآنی (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید قرآن شناسی، مطالعه الگوهای گفته پردازی در زبان (بیان) قرآن کریم است. بررسی این موضوع از زوایای مختلف امکان پذیر است؛ یکی از آنها بازخوانی کوشش های مرتبط با این موضوع در میان متقدمان است. همچنین، بازخوانی و تحلیل رکوعات قرآنی که از تقسیم بندی های کهن متن قرآن کریم بوده و با علامت «ع» در برخی مصاحف شناخته شده، با این نگاه از نقطه های شروع در این مباحث است. با مطالعه چینش آیات در رکوعات یک سوره، الگوهای متن سازی (گفته پردازی) و ساختار متن قرآن کریم استخراج می شوند. جستار حاضر درصدد است با بهره گیری از روش های مختلف تحلیل شکلی و محتوایی و نیز روش های نقد متن به این پرسش پاسخ دهد که چینش آیات در رکوعات سوره بقره بر چه الگوهایی استوار است تا بدین وسیله الگوهای گفته پردازی را بازشناسد. بررسی ها نشان می دهند الگوهای گفته پردازی در این سوره به الگوهای عمومی شامل بلاغت سامی (ارتباط متقابل متون به صورت متوازی و دایره ای)، ساختار شمارشی، تقابل یا گفتمان برابر (تقابل دوگان ایمان و کفر و انفاق و ربا) ساختار توالی (ترتیب زمانی اعطای نعمت ها به بنی اسرائیل و ذکر انبیای الهی به ترتیب زمانی)، شیوه تفصیل با بیان مصداق و تمثیل (رفتارشناسی منافقین)، تصریف در بیان (پاسخ به شبهه معاد در قالب ذکر سه داستان)، الگوهای سبک ساز شامل شیوه بیانی یکسان در آیات رکوع (اوامر) و آغازین مشترک آیات رکوع، الگوهای مبتنی بر گونه سخن شامل سخن روایی که دربردارنده (داستان آدم و روایت طالوت و جالوت) و سخن حقوقی و بیان آیات الأحکام تقسیم می شوند.
نقد و بررسی جبرگروی اقتصادی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
55 - 80
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیاتی متعدد، تقدیر و قبض و بسط روزی به مشیت الهی است. این آیات ممکن است نوعی جبرگروی اقتصادی را به ذهن متبادر سازد و این پرسش را ایجاد کند که آیا مقدار رزق، از پیش تعیین شده است؟ و در این صورت، آیا عناصری مانند کار و تدبیر یا عوامل معنوی می تواند «سقف» رزق «مقدر» را افزایش دهد؟ تحلیل آیات و روایات مرتبط نشان می دهد که رزق به سان دیگر مقدرات، به دو نوع محتوم و غیر محتوم تقسیم می شود. رزق محتوم در بخش مقدرات حتمی انسان جای می گیرد، ولی رزق غیر محتوم ممکن است با ترک طلب و تدبیر یا ناشایست های رفتاری از دست برود. نقش انسان در افزایش یا کاهش رزق خود در محدوده رزق غیر محتوم، انگاره جبرگروی اقتصادی را منتفی می سازد، اگرچه بخش محتوم رزق، خود نافی تفویض و اختیار مطلق آدمی در این عرصه است؛ ضمن آنکه در این محدوده نیز صرفاً قبض و بسط روزی تقدیر می شود و نه فقر و غنا. نسبت دادن رزق به خداوند نیز تأیید جبرگروی اقتصادی نیست، بلکه بیانگر توحید ناب در منطق قرآنی است. قبض و بسط رزق در تقدیر الهی، بر اساس مصالح و حکمت هایی است که برای رشد و تکامل انسان ها ضرورت دارد؛ از جمله: پیشگیری از ستم و سرکشی، آزمایش، عقوبت، هشدار و مصالح ویژه مؤمنان. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و به پرسش های یادشده در عرصه تقدیر و قبض و بسط رزق و جبرگروی اقتصادی پاسخ می دهد.
مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
8 - 37
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن عنوان نوپدیدی در مطالعات قرآنی است و به این معناست که قرآن دارای بالاترین شایستگی های علمی در رفع نیاز ها و انتظارات علمی به نسبت دیگر منابع علمی می باشد. اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن تابعی از پذیرش اصل جامعیت قرآن است؛ اما اعتقاد به جامعیت در همه ابعاد آن لزوماً به معنای اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن نیست. بررسی مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی، که موضوع این پژوهش است، پیشینه خاص ندارد. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و کشفی از تفسیر المیزان و دیگر آثار علامه طباطبایی انجام شده است و هدفش بررسی میزان اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی است. از بررسی های انجام شده در آثار علامه طباطبایی پیرامون مسئله مرجعیت علمی قرآن، به دست می آید که وی به مرجعیت نسبی علمی قرآن کریم معتقد است. در نوشته های علامه طباطبایی بحث مستقلی در موضوع جامعیت و مرجعیت علمی به چشم نمی خورد، اما اهمیت مسائل و موضوعات مرتبط با جامعیت و پاسخگویی قرآن موجب شده است علامه همچون دیگر مفسران ناگزیر در ذیل برخی مباحث تفسیری، دیدگاه خود را با ادبیات متفاوت دراین باره روشن کند.
تحلیل انتقادی اصلاح واژه «أب» در قرآن توسط جیمز بلمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعدادی از مستشرقان، چندی است با پیش فرض وقوع خطا در مصحف عثمانی، به دنبال اصلاحات و تغییراتی در متن قرآن کریم برآمده اند. از جمله این افراد، جیمز بلمی است که با همین پیش فرض سعی در بازخوانی فقراتی از قرآن داشته است. تعدد تحقیقات جیمز بلمی در مورد اصلاح واژگان قرآن، وی را به عنوان یکی از مستشرقان صاحب نظر در این حوزه مطرح کرده است. واژه «أبّا» در آیه «وَفَاکهَهً و أبّاً» (عبس:31)، از جمله واژگانی است که جیمز بلمی آن را نامفهوم و تصحیفی از واژه «لبّا» دانسته که خطای دست کاتب آن را اشتباه ثبت کرده است. دلایل مورد استناد وی در اثبات این مدّعا، تکامد بودن «أبّا»، اختلاف نظر مفسران در مورد معنای آن، عدم تناسب «أبّا» با سیاق آیات و تناسب بیشتر واژه «لبّا» با سبک و سیاق آیه مورد نظر است که در مقاله پیش رو این دلایل نقد و بررسی شده اند.
نقد و بررسی نظریه ی ارزش افزایی درتفسیر موسّع متون مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله اهدافِ تفسیرِ مبتنی بر تکثر معنا، نظریه ی ارزش افزایی در تفسیر هرمنوتیکی متون است. یک تفسیر ارزش افزا، دامنه ای از احتمالات تفسیری را به سوی متن روانه می دارد تا ارزش اعتبار ادبیِ آن را به حد اعلا رسانده و آشکار نماید. در مقابل فواید مترتبی نظیر ویژگی های منحصربه فرد متنی نظیر ظرفیت های زبانی، امکانات بالقوه معنایی متن، تأثیرپذیری خوانش متن از دایره المعارف خواننده و اطلاعات عصری آن، مشکل عمده ی چنین رویکردی در هرمنوتیک پسامدرن، بی اعتنایی به قصد مؤلف به عنوان تنها فاکتور تعیّن بخش معنای متن است. ازاین رو نظریه ی ارزش افزایی به طور مطلق امکان طرح در همه ی متون را نخواهد داشت؛ بنابراین پژوهش فوق که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است می کوشد با طرح فرضیه ی « ارزش افزایی قصدی گرا » تعدّد معانی برداشت شده از قرآن را در عین ملتزم بودن به قصد ماتن اثبات نماید و در پی نفی توأمان «وحدت معنایی مبتنی بر قصدی گرایی انحصاری» و «کثرت معنایی مبتنی بر ذهنی گرایی افراطی» برآید و روش تفسیری جدیدی را برای تفاسیر متون به خصوص متن مقدس قرآن ارائه نماید.
صورت بندی مفهوم «محبت» در سنت تفسیر عرفانی با تأکید بر دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع محبت در ادبیات دینی و عرفانی جایگاه والایی را به خود اختصاص داده است، به گونه ای که این مقوله افزون بر موقعیت ویژه عرفانی اش، از ارکان مهم مفاهیم اخلاقی در ادیان ابراهیمی نیز به شمار می آید. در تعریف محبت، بین عالمان و اخلاق پژوهان اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف تا آن حد و اندازه است که برخی تعریف حقیقی آن را اساساً غیرممکن دانسته و بر این باورند محبت زبان حال است نه قال. عارفان مفسر مسلمان با الهام از آموزه های قرآنی و روایی، موضوع محبت را در آثار خود مورد بحث قرار داده و در چیستی، ابعاد و آثار آن سخن گفته اند. عالِمی نظیر فیض کاشانی، به مثابه مفسر، محدث و متفکری اخلاق پژوه، اولاً با پیروی از سیره گفتاری و عملی معصومان و ثانیاً با تأثیرپذیری از اندیشه های برخی عارفان و فیلسوفان همچون غزالی، ابن عربی و ملاصدرا، به موضوع محبت در آثار خود عنایت داشته است. در این میان، یکی از فرازهای مهم بحث محبت، در بین چنین عالمانی ازجمله فیض کاشانی رابطه آن با معرفت است. این مهم در دیدگاه عارفان نقشی محوری داشته و عارفان با تأسی از آموزه های روایی این مقوله را مورد توجه قرار داده اند. فیض کاشانی نیز با الهام از احادیثی همانند احادیث موسوم به کنز مخفی و حدیث «قُرب نوافل» و تأثیرپذیری از اندیشه عارفان، این رابطه را در تبیین موضوع محبت برجسته دیده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، رهیافت های عرفانی محبت را در نگاه فیض با عنایت به مراتب یادشده، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
تحلیل شخصیت پردازی «ضدقهرمان» در داستانهای قرآنی (مورد پژوهشی داستان حضرت موسی(ع))
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در تاثیرگذاری بر مخاطبان خود از اصول فنی وهنری مختلفی از جمله داستان بهره جسته است. از عناصر مهم داستانی شخصیتها هستند؛ شخصیتها گاه دارای نقشی مثبت هستند که از آنان بعنوان قهرمان یاد می شود و گاه دارای بعدی منفی هستند که به ضد قهرمان شناخته می شود. کارکرد ضدقهرمانها در داستان گاه نقش محوری و گاه نقش مکمل دارند تا جنبه های مثبت شخصیت قهرمان بهتر ترسیم گردد. از جمله در داستانهای قرآنی داستان زندگی حضرت موسی است که در تصویری از تقابل جبهه خیر و شر در آن با شخصیت پردازی قهرمان و ضد قهرمان مواجهیم. در داستان حضرت موسی، ضدقهرمانان، اشخاصی همچون فرعون، قارون و ساحران و سامری هستند که در تعامل وتکامل هم و در قالب شخصیتهای متفاوت به شکل گیری جبهه شر کمک می کنند. کبر، قدرت طلبی، دنیاپرستی و جهل در قالب این شخصیتها نمود دارد. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل شخصیت پردازی ضدقهرمانان در شیوه روایی قرآن کریم پرداخته شده و مشخص می گردد نقش ضدقهرمان بیشتر از منظر کنش گری و تقابل وی با عملکرد اصلاح گرایانه قهرمان ظهور می یابد و انواع ضدقهرمانهای اصلی، نامی و فرعی را در مسیر رسالت این پیامبر ایجاد می سازد که به نوبه خود جنبه ای از رسالت قهرمان را برجسته می نمایند
تحلیل تطبیقی تاثیر میزان اجتهاد در تفسیر فرات کوفی و تفسیر عیاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
37 - 70
حوزههای تخصصی:
از ویژگیهای مطالعات دوران معاصر در حوزه علوم اسلامی، تأیید ریشهدار بودن هویت فکری و اعتقادی شیعه و بازشناسی خلأها و کاستیها برای جبران و تدارک آنها است. از جمله این آثار در گستره علوم قرآنی و حدیثی، تفاسیر متعلق به قرن سوم و سالهای آغازین قرن چهارم، با عنوان تفسیر فرات کوفی و تفسیر عیاشی است. این دو تفسیر از جمله تفاسیر روایی است، که از تفاسیر مأثور اولیه شیعه محسوب شده و مشتمل بر روایات مختلف خصوصاً روایات منقول از ائمه(ع) هستند. از جمله مسائل موجود در تفاسیر مذکور، موضوع اجتهاد و تأثیر آن در گزینش، چینش و تعداد روایات مربوط به هر سوره است. مذهب فکری، شرایط بومی و عصر زندگی آن دو مفسر مانند: گرایش غالب زیدیه بر کوفه در دوره زیست فرات، دوری وی از مدینه و عدم دسترسی به امام، فشارها و تنگناهای سیاسی، عصرغیبت، اختصاص عصمت به اصحاب کسا و وجود قرائن سندی از زیدبن علی در سند روایات تفسیر فراتکوفی از جمله استنادات غالب بودن روش و نگرش زیدیه بر تفسیر فراتکوفی است. از طرفی نزدیکی عیاشی به مرکز نقل حدیث امامیه، انتخاب عناوین روایات در تفسیر عیاشی و ... از جمله مسائلی بوده که در انتخاب و نگارش تفسیر عیاشی مؤثر بودهاست. اختلاف فاحش تعداد روایات ذیل هر سوره نوعی دخالت اجتهاد در نگارش تفاسیر نامبرده را بیان میکند.دراین پژوهش با روش تحلیلی– تطبیقی مندرجات این دو اثر مقایسه شده، وجوه مختلف تفاسیر نامبرده مورد واکاوی قرار گرفته و نتایج قابل توجه آن در معرض دید مخاطبان است.
نقش فطرت در جاودانگی آموزه های تربیتی قرآن
حوزههای تخصصی:
فطرت انسان نوعی از خلقت اوست که منشأ بینش ها و گرایش های متعالی است. با توجه به این نوع از آفرینش است که انسان آمادگی پذیرش تربیت و شکل گیری صفات مختلف را دارد. کمال طلبی، زیبایی گرایی، زیان گریزی و ... از جمله فطریات انسان به شمار می آیند که نقش مستقیم در تربیت انسان دارند. قرآن به عنوان کتابی جاودانه با آموزه های اعتقادی، اخلاقی، تربیتی و ...، متناسب با هر یک از این امور فطری، مبانی، آموزه ها و روش های تربیتی ارائه کرده و اهدافی را دنبال می کند. از آنجا که امور فطری بنابر حکم عقل و نیز تصریح آیات قرآن، جاودانه و تغییر ناپذیرند، آموزه های تربیتی قرآن نیز همیشگی و برای هر زمان و مکانی قابل استفاده، بلکه حجت است. آنچه قرآن به عنوان مبانی و اصول تربیت بر می شمارد و آنچه به عنوان ضوابط و روش های تربیت توصیه می کند و ساحت ها و قلمروی که برای آن تعیین می کند و نیز اهدافی که برای تربیت ترسیم می نماید، برای بشر امروز و هر زمان دیگر، الگویی تربیتی را تدوین می کند که سعادت دنیا و آخرتش را به دنبال دارد.
راهبرد قرآن کریم در جلوگیری از تبدیل خشم اجتماعی به خشونت
حوزههای تخصصی:
خشم اجتماعی پدیده ای شناخته شده در جهان است؛ ذات این پدیده نه منفی و نه مثبت است. نحوه اظهار و تأثیرات پس از بروز این هیجان است که خوب یا بد بودن آن را تعیین می کند. مقاله پیش رو با تمرکز بر رابطه مردم دولت سعی کرده است تا حدود ثغور وجه منفی یا مثبت بروز خشم اجتماعی را تعیین نماید و به بیان راهکارهایی قرآنی بپردازد که عمل بدان ها مانع از تبدیل خشم اجتماعی به خشونت های ویرانگر می شود. این مقاله که با روش کتابخانه ای تدوین یافته است خشم اجتماعی مثبت را خشمی معرفی می نماید که باعث اصلاح و سازندگی حاکمان و قرار گرفتن ایشان در مسیر پاسخگویی به مطالبات مردمی گردد و خشم منفی را خشمی بیان می کند که به سبب بی توجهی دولتمردان تبدیل به خشونت می گردد و توأم با آن موجب ازهم پاشیدگی انسجام اجتماعی و غلبه هرج ومرج بر جامعه می گردد. بر اساس یافته های این تحقیق راه حل قرآن برای جلوگیری از تبدیل خشم اجتماعی به خشونت در چهار مرحله خلاصه می شود که طبیعتاً عمل دولتمردان بدان ها باعث خواهد شد تا به تبعات این حوزه دچار نگردند. این چهار مرحله به ترتیب عبارت اند از: 1 اجازه ارائه انتقاد و بروز خشم؛ 2 دریافت و تحلیل دقیق انتقادات؛ 3 گفتگو و پذیرش متواضعانه خطاها؛ 4 تلاش برای اصلاح.
نقش دولت با محوریت اخلاق دینی در پیشگیری از نقض محرمانگی داده ها در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
221 - 242
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی یکی از بسترهای جرم خیز در فضای مجازی است. این حریم، از جمله مهم ترین حقوق فردی است که هم از نگاه شرع مقدس اسلام و هم از دید قوانین کشورها و اسناد بین المللی، محترم و مصون از تعرض است. اما نقض حریم خصوصی و حفظ امنیت و سلامت کاربر در جامعه ما کم تر مورد توجه قرار گرفته است. از همین رو در این نوشتار با پرداختن به حوزه اخلاق دینی، که هم پشتوانه های استدلالی اخلاق کاربران را تحکیم می بخشد و هم ضمانت اجرای کارآمدی در اختیار قرار می دهد و نیز شرط مکمل راهبرد فردی- اخلاقی جامعه پذیری دینی، تقویت روحیه خود دیگرپنداری، آشناسازی با پیامد منطقی رفتار کاربران و نهادینه سازی امر به معروف و نهی از منکر است سعی در آموزش و بالابردن فرهنگ اجتماعی در خصوص جرایم سایبری شده است. همچنین به لحاظ اهمیت محرمانگی داده ها و حفظ حریم خصوصی افراد در فضای مجازی به تعریف این عامل و نقشی که دولت در آموزش اخلاق دینی به جامعه دارد پرداخته شده تا شاید نواقضی که در این زمینه وجود دارد، برطرف گردد.
قرآن و پرسش های بنیادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
163 - 189
حوزههای تخصصی:
قرآن، انسان و جهان را به عنوان مخلوقات الهی معرفی می کند که آن ها مطابق فاعلیت الهی و تحت قوانین و حاکمیت الهی قرار دارند. در قرآن، معنای زندگی انسان، تنها بر اساس نگرش خداباوری تعریف می شود که در پرتو آن تحمل شرور و ارزانی شدن خیرات نیز دارای فلسفه الهی خاص خود هستند. نهایتاً اینکه، قرآن غایت زندگی انسان را جهان آخرتی معرفی می کند که آدمی، ماهیت زندگی اش را در آن بر اساس عملکرد این جهانی اش می سازد. در این مقاله، پاسخ های جهانشمول و کلی قرآن به پرسش های بنیادی انسان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد، تا جامعیت قرآن اثبات گردد.
تغییرپذیری و اصلاح رفتار انسان از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عینی سازی جامعه ایدئال فرهنگی بر اساس نگاه وحیانی، مبتنی بر فهم نگره فرهنگی تمدنی قرآن کریم است. دستیابی به این وضعیت، نیازمند طی مقدماتی است که یکی از گام های نخست آن، بررسی این پرسش است که در نظرگاه قرآن، آیا اساساً اصلاح رفتار انسان، امکان پذیر است؟ چالش بحث درباره سه دسته از آیات وحی است که اولاً نگاه منفی به مشی رفتاری اکثریت جامعه بشریت دارند؛ ثانیاً اصلاح پذیری را در مورد افراد خاص منتفی می شمارند و ثالثاً مبلغان دینی را در شرایط خاصی ملزم به ترک اقدام می کنند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دو دسته نخست ناظر به تجربه تاریخی و معاصر جوامع بشری از یک سو، و انسان شناسی قرآنی از سوی دیگر است که با شناساندن عوامل چالش زای درونی و بیرونی در مسیر فرهنگ معیار تکمیل می گردد. دسته سوم، در حقیقت ناشی از پیامدسنجی واقع گرایانه قرآن است که بخشی از برنامه ریزی فرهنگی قرآن تلقی می شود. در نتیجه، قرآن ضمن تأکید بر برنامه ریزی برای اصلاح همگانی رفتار انسان ها و بیان امکان و لزوم حاکمیت فرهنگ معیار در جهان بشریت، اصلاح رفتار تمامی انسان ها را بر اساس سنت الهی در مختار بودن آدمی، منتفی می داند؛ هرچند وظیفه ابلاغ عمومی پیام دین را برای اتمام حجت، ثابت و لازم می داند.
تناص قرآنی در صحیفه سجادیه؛ مطالعه موردی موضوع شیطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
7 - 36
حوزههای تخصصی:
«بینامتنیت» نظریه ای است که بر ضرورت وجود رابطه بین متون تأکید دارد و روابط بین متون و چگونگی ارتباط آن ها را مورد کنکاش قرار می دهد. کاربست این نظریه در حیطه قرآن و احادیث در تبیین پیوند عمیق قرآن و عترت مؤثر است. این پژوهش به روابط بینامتنی دعاهای صحیفه سجادیه در موضوع شیطان با قرآن می پردازد تا افق معنایی جدیدی از این دعا ها را ارائه دهد.روش مورد استفاده در این جستار، تحلیلی-اسنادی است. به نظر می رسد تعامل آگاهانه امام سجاد(ع) با قرآن زمینه سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. صحیفه سجادیه همچون قرآن در موضوع شیطان به اوصاف و عملکرد شیطان پرداخته است و در موارد زیادی درک عمیق دعاهای مربوط به دفع شیطان تنها در پرتو شناخت رابطه کیفی آنها با قرآن امکان پذیر نیست، با خوانش دقیق، دعاهای صحیفه سجادیه، به این نتیجه می رسیم که بیشترین شکل روابط بینامتنی قرآن با این ادعیه، به صورت نفی متوازی است که در آن، امام سجاد(ع) نوعی سازش میان متن پنهان و متن حاضر ایجاد کرده اند و تعاملی آگاهانه با آن پدید آورده اند.حضرت در دعاهای خویش با تکیه بر مضامین قرآنی از موضوعاتی چون دام های شیطان، کید و مکر شیطان، تزیین امور باطل توسط او، دور کردن شیطان با قدرت عبادت الهی، حفظ فرزندانش از شرّ شیطان، قرار نگرفتن در شمار دوستان شیطان و ... سخن گفته است.
نقش صبر در تربیت اسلامی فرزندان با الگوپذیری از آیه 132 طه
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
131 - 117
حوزههای تخصصی:
خانواده سنگ بنای اجتماع است و اگر خانواده سالم و متعالی باشند می توان به داشتن جامعه ای مستحکم و استوار، امیدوار بود. والدین می توانند با تعمیق اندیشه های صحیح و الهی از روش و تکنیک متناسب با سن فرزندان استفاده و آنها را انسان، نمونه و وارسته تربیت نمایند. بدیهی است که نقش صبر بعنوان یک اصل در تمامی این شیوه ها و تعالیم تربیتی نقش برجسته و والا داشته، می توان آنرا کلید طلایی تربیت نامید. نتایج بررسی روان شناسانه با محور قرآنی (132 طه ) نشان می دهد مفهوم گسترده اصطبر به معنی صبر، با استمرارصفاتی چون شکیبایی، مراقبت آگاهانه، برنامه ریزی متناسب کلید تربیت فرزندان خواهد بود. این مقاله به روش استنادی و به شیوه کتابخانه صورت گرفته، تقریب مطالب روان شناسی با محوریت آیات قرآن تحلیل و روایی مطالب بانگرشی کلامی تنظیم شده است. نتایج نشان می دهد که صبر به عنوان کلید طلایی می تواند در امر تربیت فرزندان کارایی فراوانی داشته باشد.
درآمدی بر کارکردهای وقف با تأکید بر آیات قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
215 - 187
حوزههای تخصصی:
نوع دوستی و ترحم و تمایل به احسان و خوبی ریشه در فطرت انسان ها دارد و از این رو سنت حسنه وقف ریشه در ذات انسان ها داشته و قبل از اسلام در ادیان سابق هم بوده است. اسلام هم سیره ی جاری ادیان و ملل پیشین را به عنوان یک عمل نیکو و مقبول تأکید کرده است، ولی بعد از پیدایش اسلام این سنت پسندیده رونقی دیگر گرفت و با اثر پذیری از جهان بینی اسلامی و برخورداری از پشتوانه احکام شرعی به شکلی استوار و جهت دار در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جریان خود ادامه داد. بر اساس آیات نورانی قرآن کریم کارکردهای زیادی را می توان برای وقف عنوان کرد که در این نوشتار به عنوان در آمدی بر این کارکردها به ده مورد آن اشاره شده است که از جمله آنها می توان از کارکرد معنوی، کارکرد اقتصادی، کارکرد علمی و فرهنگی، کارکرد اخلاقی و کارکرد اخروی نام بُرد.
نگاهی نو و تحلیلی به روایات «سبعه احرف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
285 - 312
حوزههای تخصصی:
روایات «سبعه احرف» از جمله مهم ترین احادیث حوزه علوم قرآن و به ویژه در حوزه قرائات هستند که نوع جهت گیری و برخورد با آن ها، گرایش های گوناگونی را نسبت به مسئله قرائات و منشأ شکل گیری و نیز ارزش آن ها ایجاد نموده است. عده ای با معتبر دانستن این روایات، منشأ اختلاف در قرائات را وحی و «من عنداللّٰه» دانسته و در مقابل گروهی با مردود دانستن آن از جهت متن و سند و با تکیه بر منابع و مبانی خود، قرائت حقیقی و نازل از سوی خداوند را واحد می دانند. دسته بندی، تحلیل و تاریخ گذاری این روایات نشان می دهد که صدور این دست از روایات ابتدا در جهت اشاره به این مطلب بوده که آیات قرآن دارای بطون و لایه های مختلف معنایی هستند و ارتباطی به نزول چندگانه الفاظ قرآن از سوی خداوند ندارند؛ ولی همین احادیث در ادوار بعد به خاطر قداست بخشیدن به قرائات گوناگون، توسط گروهی از تابعین مورد استفاده قرار گرفته و با تغییراتی در الفاظ و عبارات وارد حوزه قرائات شده اند.