فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
هر چند غزالی در کتاب تهافتالفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
دعا و نیایش در ادیان
معیارهای تطبیق نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ظهور امام مهدی نشانه هایی دارد؛ نشانه هایی که مطرح شدن آنها از سوی پیشوایان دینی همراه با مقاصدی بوده است. تحقق برخی از این مقاصد در گرو تطبیق نشانه ها بر مصادیق خارجی است. این تطبیق اولاً نیازمند ضوابط و معیارهایی است که ما را به مصداق واقعی نشانه ها راهنمایی کند، ثانیاً در مسیر آن، دو مشکل اساسی وجود دارد: نخست این که همیشه احتمال وجود مصادیق دیگری برای نشانه ها وجود دارد و دوم این که برای نشانه ها می توان مصادیق جعلی ساخت. از این رو نیازمند معیارهایی هستیم که بتوانیم در روند تطبیق از آن پیروی کرده و از دشواری های یاد شده عبور نماییم. ضوابط یادشده بدین قرارند: نخست این که تطبیق باید همراه با یقین باشد؛ دوم، مصداق مورد نظر باید تمام ویژگی های یاد شده برای نشانه مربوط را بالفعل دارا باشد؛ سوم، جریان تطبیق نباید به تأویل روایات بینجامد؛ چهارم، تطبیق باید با ضوابط و چارچوب های کلی دین هماهنگ باشد و تطبیق نباید موجب زیر پا گذاشته شدن یکی از ضوابط دین شود؛ پنجم این که در جریان تطبیق باید نشانه هایی که در آنها احتمال وجود مصادیق جعلی وجود دارد، بر نشانه هایی که جعل شدنی نیستند عرضه شوند. با توجه به پنج معیار یاد شده، می توان به مصادیق واقعی نشانه های ظهور که احتمال تعدد مصداق و جعل در آنها نمی رود دست یافت.
میزگرد علمی «عقل و عقل گرایی در اندیشه شیعی»
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
"عقل یکی از مفاهیم محوری در اندیشه شیعی است، گرچه «عقل» در تفکر شیعی معنایی فراتر از عقل تجربی دارد، اما عقل ـ یعنی قوّه فاهمه و مدرکه بشری ـ غیر از حس و شهود از جایگاه ویژهای برخوردار است. عقل حجّت شرعی و یکی از منابع استنباط احکام دینی است. بشر در مرحله دریافت و ادراک متون دینی به عقل نیاز دارد و قوام دین به عقل است. گرچه عقل نیز افراد را از وحی بینیاز نمیکند. اصول اعتقاد مبتنی بر استدلال عقلیاند. حتی امور تعبّدی دین نیز با عقل سلیم ناسازگاری ندارند. حکم قطعی عقل در همه زمینهها مورد پذیرش بوده و قاعده ملازمه بین «عقل» و «شرع» از اصول معتبر شیعی است.
«اجتهاد» به کارگیری تواناییهای عقل در فهم از دین با استفاده از متون دینی است. اجتهاد صِرف شنیدن یا خواندن گفتههای شارع نیست، بلکه تدبّری است که فروع را از اصول و لوازم را از ملزومات استخراج میکند. پس دستهای از بایدها و نبایدها و ارزشها را عقل به طور مستقل میفهمد و دستهای از احکام با ابزار عقل از متون شرعی فهمیده میشود. البته احکامی هم هستند که عقل بدون شرع راهی برای فهم آنها ندارد. اما اینگونه احکام نیز منافی عقل و عدل نیستند و پشتوانه عقلی دارند.
از جلوههای عقلگرایی تشیّع، سنّت قوی و مداوم فلسفی در حوزههای شیعی است که در کلام و عرفان نظری نیز تجلّی یافته است. عقلگرایی به عنوان حلقه واسط، اندیشه شیعی را در عرصهها و علوم گوناگون همساز نموده و یک نظام فکری منسجمی ایجاد کرده است."
جوان در کلام امام صادق علیه السلام
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه خانواده کودک و جوان
تطور تاریخی تقسیم گزاره حملی از حیث موضوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در آغاز کتاب قیاس (تحلیل اولی) گزارة حملی را به دو قسم مسور و مهمل طبقه¬بندی می¬کند. منطق¬دانان پیشین در دورة اسلامی، طبقه¬بندی گزارة حملی را در "کتاب عبارت"طرح و آن را به سه قسم شخصی، مسور و مهمل افزایش دادند. منطق¬دانان دو بخشی متأخر (از سده هفتم به بعد) طبیعیه را نیز بر آنها افزودند. علامه حلی طبقه¬بندی پنج¬گانه¬ای را ارائه می¬دهد. امروزه یدگاه رایج از آن منطق¬دانان دو بخشی متأخر است. اما دیدگاه علامه حلی نزد اصولیان مؤثر افتاد. تبیین تطور تاریخی طبقه¬بندی گزارة حملی و نقد و تحلیل این دیدگاه مسأله تحقیق حاضر است. در پرتو نقد ملاک تقسیم¬بندی و با توجه به اصل ارجاع مهمل به جزیی و طبیعیه به شخصی می¬توان به تقسیم¬بندی دوگانه¬ای رسید. قضیه یا شخصی و در حکم شخصی، یا مسور و در حکم مسور است. همچنین ملاک تقسیم در این طبقه¬بندی قابل نقد است. در پرتو این نقد روشن می¬شود که این طبقه¬بندی فراتر از ملاک موضوع بر تمایز ساختاری استوار است.
شق صدر و عصمت نبی(ص)
حوزههای تخصصی:
به گواهی تاریخ، زندگانی پیامبر اسلام(ص) سراسر با کرامات و حوادث معجزه گونه همراه بوده است که همگی حکایت از عظمت شخصیت آن حضرت(ص) دارد. با وجود این فضائل، عده ای حوادث و وقایعی را به پیامبر(ص) نسبت داده اند که حاصلی جز وهن شخصیت پیامبر بزرگ اسلام و خدشه به عصمت و عظمت ایشان در برندارد. از جمله این حوادث داستان «شق صدر النبی(ص)» را می توان ذکر کرد. در کتاب های روایی و تاریخی عامه مطالبی در مورد شکافتن سینه پیامبر در دوران کودکی هنگامی که نزد حلیمه سعدیه بود، نقل شده است و راویان این داستان آن را در شمار فضایل و کرامات حضرت محمد(ص) بر شمرده و به بحث و تفصیل در مورد آن پرداخته اند.
این نوشتار، پژوهشی در مورد داستان «شکافتن سینه پیامبر» در کودکی و تحلیل عدم همخوانی آن با عصمت پیامبر(ص) است.
تأمّلاتی در مبحث کلّی با مروری در برخی از آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی عبارت ابن سینا، در فصل نخست نمط چهارم اشارات و تنبیهات، خواهیم پرداخت، در آنجا ابن سینا در مقابله با کسانی که موجود را با محسوس مساوی می دانند، به اثبات وجود کلّی طبیعی به عنوان یک امر واحد معقول می پردازد. او اوصافی را برای امر اثبات شده ذکر می کند که به نظر می رسد بیشتر با کلّی افلاطونی سازگار است تا کلّی ارسطویی. این درحالی است که ابن سینا در مسألهٴ کلّی رئالیست به معنای ارسطویی آنست، و رئالیزم از نوع افلاطونی آن را در این باب به کلی منکر است. بدین منظور، نگارنده مرور کوتاهی بر اقوال مطرح درباب کلّی، و نیز مبنای مشهور حکما در سنت فلسفی اسلامی خواهد داشت. هم چنین، برخی آراء ابن سینا در الهیات شفا بررسی خواهد شد، و در ادامه، بحث بر فصل نخست از نمط چهارم اشارات و تنبیهات متمرکز می شود. به علاوه، در خلال مباحث، پیوسته به این مسأله به عنوان یک پرسش بنیادی توجه خواهد شد که « نفی رئالیزم افلاطونی در این باره، آیا ما را عملاً به مفهوم گرایی صرف، و حتی نهایتاً به تسمیه گرایی نخواهد کشاند؟» در پایان نکات و پرسش هایی طرح میشود که اصولاً می توان آنها را دربارهٴ مبحث کلّی مطرح کرد، و به تنهایی موضوع پژوهشی قرار داد، که از مهمترین آنها به نظر این دو مورد است:
(1) آیا بر مبنای رئالیزم ارسطویی، که براساس آن کلّی از محسوسات به دست می آید، (خواه با تنها یک فرد و خواه با افراد) ""استقراء""، فی نفسه، می تواند پشتوانهٴ مفاهیم کلّی قرار گیرد؟ و اگر چنین باشد، شناخت کلّی یک شناخت پسینی نخواهد بود؟ در این صورت، کلّیّت کلّی اعتبار خود را چگونه خواهد داشت؟
(2) اگر در نظامی فلسفی، همچون حکمت صدرایی، ""صورت"" نحوهٴ وجود شیء و ""وجود"" ملاک تشخّص دانسته شود، آیا اصولاً به وجود یک مشترکٌ-فیهیگانه به نام طبیعت می توان رأی داد؟ معنای این سؤال این است که تحویل ""صورت"" از مقوِّم ماهوی به شأن وجودی-آن هم در اندیشه ای که اصرار بر مغایرت ماهیّت و وجود دارد- آیا ما را عملاً به اصالت شخص نخواهد کشاند؟ و نهایتاً نتایج حاصل از این موضع با مفهوم گرایی در اصل چه تفاوتی خواهد داشت؟
کتاب شناخت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۶۵
حوزههای تخصصی:
نگاهى به دیدگاه علامه طباطبایى درباره اسلام و اجتماع
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نگاهى اجمالى به دیدگاه علامه طباطبایى درباره اسلام و اجتماع دارد . در این مقاله نخستبه مفهوم مورد نظر از دین اشاره کرده و آنگاه ضرورت زندگى اجتماعى را براى انسانها تبیین کردهایم . سپس، ضرورت وجود قوانین و مقرراتى را براى پرهیز از هرج و مرج و از بین رفتن آسایش و آرامش اعضاى جامعه و نیز جلوگیرى از تباه شدن نوع بشر نتیجه گرفتهایم . آنگاه با اشاره به نقطه ضعف قوانین بشرى، برترى و امتیاز قوانین دینى و الهى را تبیین کردهایم و در نهایتبا اشاره به برترى و امتیاز دین اسلام به عنوان کاملترین دین الهى به بیان نظر اسلام درباره جامعه و تبیین برترى قوانین و نظام اجتماعى اسلام بر سایر ادیان پرداختهایم .
درآمدی بر شناخت توقیعات
منبع:
موعود ۱۳۸۰ شماره ۲۹ و ۳۰
حوزههای تخصصی:
مرجئه در برابر بنی امیه
حوزههای تخصصی:
بررسی دیدگاه سید احمدخان هندی درباره ی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیداحمد خان از مفسّرین مشهور شبه قاره ی هند است که اندیشه ی نوگرایانه ای پیرامون وحی ارائه می دهد. تلاش او، نوعی آشتی میان رهیافت های غرب و اعتقادات اسلامی است. هدف از این نوشته، نگاهی دوباره به اندیشه ی سیداحمدخان درباره ی وحی، نقد و آسیب شناسی آن است که به روش توصیفی - تحلیلی با رویکردی قرآنی ارائه می شود. سیداحمدخان وحی را از یک سو تجربه گرایانه و از دیگر سو، قرآن را عین کلام الهی دانسته که هیچ گونه خطایی در آن رخ نداده است. اعتقاد به نزول قرآن بر قلب پیامبر از روی ناموس فطرت، انکار فرشته وحی، در کنار سایر دیدگاه های او، اندیشه ی نوگرایانه ی دو سویه ای را طرح می نماید که به زعم وی، ساحت جدیدی را پیش روی اندیشمندان فرا نهاده؛ اما آسیب هایی را نیز به همراه دارد.
اقتراح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مباحثی درباره ظهور علم کلام
منبع:
معارف ۱۳۶۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی: