فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
147-167
حوزههای تخصصی:
مسائل محیط زیستی و منابع طبیعی از اهمیت بسزایی در جوامع انسانی برخوردار است؛ لذا شناخت رویکردهای متفاوت درباره آنها نقش بسزایی در سلامت، بهداشت، رشد، حیات و بقای انسان و جانداران دارد. هدف پژوهش، بررسی تطبیقی رویکردهای الهیاتی و غیرالهیاتی در حوزه منابع زیستی و طبیعی است. سؤال پژوهش بررسی چگونگی رویکردهای الهیاتی در حوزه منابع زیستی و طبیعی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است. از یافته های پژوهش و در مقام مقایسه دیدگاه ها می توان به این نتیجه دست یافت که دیدگاه های غیرتوحیدی عموماً قائل به احترام به طبیعت و پرهیز از ضرر به آن اند که در این حوزه با دیدگاه توحیدی مشترک اند؛ با این تفاوت که در دیدگاه های توحیدی، انتساب طبیعت به خداوند مورد توجه بوده و وظایفی در این باره تعیین شده است؛ اما طبیعت در آموزه های اسلام در مقیاسی بالاتر از سایر مکاتب غیرتوحیدی و توحیدی مورد تأیید قرار گرفته و ضمن تأکید بر انتساب به خداوند متعال، در سه حوزه قرآن، احادیث و عقلانیت، به طور مبسوط به تبیین احکام، آثار و وظایف انسان ها در قبال آن پرداخته است.
ادراک بی واسطه در فلسفه سهروردی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
In their discussion of knowledge (science) and the criticism of the philosophical traditions before them, both Shahabu al-Din Suhrawardi and Martin Heidegger argue that the authentic perception is a part of direct and intuitive knowledge of the truth and the very essences of things, rather than the impression of the form or concept of an object in the mind. Relying on the luminous-natured identity of self and knowledge, Suhrawardi considers the entire states and types of perception to be of direct and intuitive knowledge. With his theory of man (Dasein) as a "being in the world", while emphasizing the inherent openness of man, Heidegger holds that in the course of practical communication, man removes the veils from himself, the beings and the world and thus man's authentic understanding is of intuitive existence and of presence cognation.
While both thinkers emphasize the pre-conceptual nature of the authentic perception, they also embrace conceptual (acquired) perception at a later stage. However, viewing the difference in culture and intellectual tradition of the two thinkers, there naturally are differences of opinion between them. Through an analytical-comparative method, this article has determined the similarities and differences of the two philosophers as to direct perception.
بررسی تطبیقی آراء ابن عربی و هگل در باب وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
5 - 29
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود که ریشه ای عرفانی دارد، در آراء عارفان و فیلسوفان زیادی مطرح شده است.ابن عربی و هگل نیز با رویکردهای متفاوتی،این موضوع را محور مباحث خود قرار داده اند. وحدت وجود ابن عربی، وحدت مفهومی وجود نیست، بلکه منظور وحدت وجود خارجی اشیا است که عرفا از طریق شهود به حقیقت آن دست یافته اند. ابن عربی با طرح عرفان نظری، سعی درعقلانی ساختن شهودات عارفان دارد. بنابر این نظریه، وجود حقیقی بیش از یکی نیست و آن وجود خداوند است و غیر خدا هرچه موجود به نظرمی آید، صرفا تعینات و اعتبارات و تجلیات همان وجود واحد است. هگل نیز با دغدغه ی ارتباط متناهی و نامتناهی ،سیستم فلسفی اش را طرح ریزی می کند. درنظام فلسفی اواز طریق همین امر متناهی است که می توان از تحقق وواقعیت یافتن مطلق و نامتناهی، به نحو انضمامی، سخن به میان آورد و در سیری دیالکتیکی، به وحدت امر واقع وامر معقول رسید. در این مقاله ابتدا نظرات هر یک ازاین دو اندیشمند درباره وحدت وجود، در دوبخش مجزا بررسی می شود و سپس در بخش سوم ، مقایسه تطبیقی میان آراء آنها صورت می گیرد.
تحلیل انتقادی نظریه وجود ذهنی از دیدگاه میرقوام الدین رازی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 130
حوزههای تخصصی:
نظریه وجود ذهنی به صورت جدی از زمان فخررازی در فلسفه و کلام اسلامی مطرح بوده است. در این میان برخی از فیلسوفان به اثبات این نظریه و برخی دیگر به انکار آن پرداخته اند. از جمله فیلسوفانی که به انکار نظریه وجود ذهنی پرداخته میر قوام الدین رازی تهرانی را می توان نام برد. این فیلسوف در انکار وجود ذهنی از استادش ملارجبعلی تبریزی متأثر است و همانگونه که تبریزی نظریه وجود ذهنی را با نفس، علم و ادراک پیوند می دهد، میرقوام الدین نیز همانند استاد به این محورها توجه دارد. مسئله اصلی در این نوشتار ادله انکار وجود ذهنی نزد میر قوام الدین رازی تهرانی و چگونگی پیوند آن با مسئله ادراک و علم است. البته این بررسی از جنبه های انتقادی و تحلیلی خالی نخواهد بود. روش بحث در این مقاله روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که میر قوام الدین رازی با انکار وجود ذهنی نمی تواند پاسخی درخور برای گزاره های حقیقیه داشته باشد و نظریه میر قوام الدین رازی درباره وجود ذهنی را باید در پرتو سخنان ارسطو تفسیر کرد، هرچند که وی در ارائه نظریه ای منقح در باره التفات نفس به غیر به مثابه راهی برای ادراک اشیا ناموفق است.
راه حل ملاهادی سبزواری و حسن زاده آملی برای معضل فاعل بالعنایه در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
بحث از فاعلیت الهی و نحوه آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالش برانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارائه داده است. در این میان، ملاصدرا درباره نحوه فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قائل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قائل به فاعلیت بالتجلی. این دو نظریه بظاهر متناقض، سبب شده تا شارحان آثار وی تلاش کنند مقصود اصلی و نهایی او را برملا سازند. در این مقاله که بروش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، به نظر ملاهادی سبزواری و علامه حسن زاده آملی، در مقام دو شارح مهم مکتب حکمت متعالیه، پرداخته شده و روشن میشود که سبزواری با ارجاع فاعلیت بالتجلی به عنایت بالمعنی الاعم، سعی در ایجاد سازگاری بین این دو نظریه دارد، ولی حسن زاده آملی با تفسیری خاص که از نظر مشائین درباره فاعلیت خداوند ارائه میدهد، فاعلیت بالعنایه را با فاعلیت بالتجلی یکسان میداند. اما بنظر نگارنده، مقوم اصلی فاعل بالعنایه که باعث شده ملاصدرا قائل به آن شود، علم فعلی است؛ بهمین دلیل او با پذیرش فاعل بالعنایه، اموری همچون زیادت علم بر ذات که مشائین در اینباره مطرح کرده اند را پذیرفته است. با این بیان میتوان بین عبارات مختلف صدرالمتألهین درباره نحوه فاعلیت الهی جمع کرد و دیدگاه وی را ناظر به علم فعلی دانست که این علم فعلی در فاعل بالعنایه نیز وجود دارد؛ بهمین دلیل است که وی در فاعلیت خداوند از فاعلیت بالعنایه سخن میگوید و این امر تعارضی با فاعلیت بالتجلی ندارد.
اخلاق نقلی وحیانی به مثابه «میزان» برای اخلاق فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیازات رویکرد «اخلاق وحیانی نقلی» در مقابل «اخلاق فلسفی عقلی» میزان بودنِ اخلاق نقلی برای حکمت عملی است. پژوهش پیشِ رو جوانب این مسئله را به روش تحلیلی اسنادی بررسی کرده است. مکتب اخلاق وحیانی، موازین خود را در دو قالب «آموزه های اخلاقی» و «پیشوایان معصوم» ارائه داده است. در یک نگاه کلان، کلّیت مکتب اخلاق فلسفی با موازین اخلاق وحیانی، همسویی دارد و نگاه کسانی که در این ساحت دچار افراط یا تفریط شده اند، پذیرفته نیست. در یک نگاه جزئی و تفصیلی، برخی مسائل مطرح در اخلاق فلسفی از موازین اخلاق وحیانی فاصله دارد و به همین دلیل، در حکمت عملی اسلامی به آن توجه نمی شود. آداب شراب خوردن و نگاه درجه دوم به بردگان و همچنین به جنس زن در نظام اخلاقی افلاطون و ارسطو و نیز نظریه اشتراک زنان، فرزندان و اموال یا نظریه اختصاص فضیلت اخلاقی به طبقات مرفّه جامعه، برخی از مصادیقی است که در نسخه یونانی از حکمت عملی مطرح بوده است؛ اما به دلیل مطابقت نداشتن با موازین اخلاق نقلی، در حکمت عملی اسلامی دنبال نشده اند. همچنین، باید توجه داشت «نسبتِ توزینی» که اخلاق برخاسته از آموزه های وحیانی با مکتب اخلاق فلسفی برقرار می کند، به ضمیمه اندیشه همسویی وحی و عقل در اخلاق، در شکل گیری رویکرد اخلاق تلفیقی در کنار دو رویکرد اخلاق فلسفی و اخلاق نقلی مؤثر بوده است.
بررسی تطبیقی مراتب عقل نظری از دیدگاه ابن سینا و نظریه ی رشد شناختی ژان پیاژه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 240
حوزههای تخصصی:
علم النفس فلسفی هر چند از نظر موضوع و روش با روان شناسی جدید تفاوت های آشکاری دارد؛ اما بادقت نظر می توان برخی مسائل مشترک را در آن ها یافت. یکی از این مسائل مراحل رشد شناختی ژان پیاژه در روان شناسی جدید است که از بسیاری جهات با مراتب عقل نظری ابن سینا قابل مقایسه است. به طوری که مراتب چهارگانه عقل نظری در ابن سینا روند و پیمایشی یک سان با مراحل رشد شناختی پیاژه دارد.نظریه رشد شناختی پیاژه یک نظریه جامع درباره فرایند شناسایی انسان است. این نظریه به مطالعه توانایی های کودکان در مراحل رشد و تعامل آنها با محیط می پردازد. پیاژه بر این باور بود که در فرایند رشد شناختی خود کودک شرکت کننده ای فعال است و نقش اصلی را خودش ایفا می کند درحالی که در تفکر ابن سینا ابتکار عمل از آن نفس بشری نیست.براین اساس این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به مقایسه رشد شناختی پیاژه با مراتب عقل نظری در تفکر ابن سینا می پردازد.
صورت بندی رابطه اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
37 - 69
حوزههای تخصصی:
فارابی فیلسوفی مبدع و نوآور است و محصولات جدید و عمیقی را به عالم و عالمان اندیشه از جمله در اخلاق و سیاست و رابطه آن ها که یکی از مفاهیم کهن و بسیار گسترده است ارائه می دهد. مقاله نگاه فارابی به ارتباط اخلاق و سیاست(مساله) را بر پایه چارچوب نظری مقاله که ترکیبی از سه پرسش و چهار رویکرد جدایی اخلاق از سیاست،تبعیت اخلاق از سیاست، اخلاق دو سطحی و یگانگی اخلاق و سیاست است(روش) می سنجد. فرضیه مقاله که در کنار چارچوب نظری که دومین نوآوری مقاله نسبت به مقالات همگن است برخی مفاهیم مانند مدینه فاضله، سعادت، مشروعیت حکومت، عدالت و حقوق شهروندی را تجلی و تلاقی عملیاتی رابطه اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی فارابی می شمارد.(نوآوری) بر این اساس فارابی هدف اخلاق و سیاست را یکی می داند؛ اخلاق سرشتی سیاسی و سیاست سرشتی اخلاقی دارد. نظریه های جدایی اخلاق از سیاست، تبعیت اخلاق از سیاست، کاملا منتفی بوده؛ اخلاق دوسطحی نیز مقبول نیست و اصول حاکم بر هر دو عرصه اخلاق و سیاست یکسان است. ازاین رو به یگانگی و همسانی اخلاق و سیاست به معنای تبعیت سیاست از اخلاق (به معنای ضوابط اخلاقی همساز) معتقد است.(یافته ها) بر این اساس فارابی فیلسوفی است که قهر و غلبه و فتح و شمشیر را چاره کار ساختن فرهنگی اخلاقی نمی یابد. سعادت را هم در بعد اعتقادی و هم در ارتباط با اجتماع مدنظر قرار می دهد. حکومت، از نظر اخلاقی متکی بر آراء و خواست عمومی است. وی مدینه فاضله خود را بر اساس عدالت ارادی مبتنی بر فضیلت قرار داده و عدالت طبیعی را نفی می نماید و از نظر او همه شهروندان صاحب حق هستند و در جامعه سهم عادلانه دارند.(نتیجه)
واکنش های اولیه کلیسای کاتولیک در قبال نظریه «تکامل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
107 - 118
حوزههای تخصصی:
انتشار اولین اثر تکاملی داروین در زمان صدارت پیوس نهم در مسند پاپی و در عصر اقبال عمومی دانشمندان غربی به جریان های نوین علمی و نظرات او راجع به پیدایش و تطور گونه های حیاتی و چگونگی شکل گیری نسل اولیه بشر، چالشی جدی در مقابل الهیات مسیحی ایجاد نمود. تشکیل شورای کلن آلمان، شورای اول واتیکان و انتشار نشریه تمدن کاتولیک که با حمایت پاپ صورت گرفت، اولین واکنش های کلیسای کاتولیک در مقابل جریان تکاملگرایی محسوب می شود. این نوشتار که با رویکردی توصیفی تحلیلی گردآوری شده، درصدد است تا با معرفی و تبیین این سه واکنش و همچنین ارائه بازخوردهای حاصل از این واکنش ها، به نحوه دفاع اولیه این سه جریان کاتولیکی در مقابل جریان تکامل گرایی اشاره نموده، میزان تأثیرگذاری آنها در الهیات کنونی کلیسای کاتولیک را بررسی کند.
بررسی اندیشه کلامی «خیر و شر» در مکتب گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
167 - 184
حوزههای تخصصی:
«خیر و شر» و انتساب آن به مبدأ آفرینش و صدور این دو از اصل واحد یا اصول دوگانه، بنیادی ترین مباحث مکاتب عرفانی و کلامی به شمار می رود. مکتب گنوسی نیز که در صدر مسیحیت ظهور کرد، با تأثیر از فرهنگ و باورهای ملل گوناگون، به ویژه تأثیر از مشرق زمین، دیدگاه های خاصی درباره منشأ صدور خیر و شر و اصالت و نسبت آنها با خداوند دارد. این جستار درصدد تبیین توصیفی و تحلیلی این دیدگاه هاست تا به این سؤال بنیادی پاسخ دهد که مصادیق خیر و شر در اندیشه گنوسی و ارتباط آن با قلمرو الوهیت چیست؟ شاخص ویژه جامعه قمران در عهد عتیق، گرایش دو بن انگاری است که در مراحل ابتدایی، تقسیم یا انتساب آن توسط شمعون مغ، پدر کیش گنوسی، به قلمرو الوهیت سریان نداشت، ولی در قرن دوم میلادی، مرقیون گنوسی با طرح سؤال درباره ماهیت خیر و شر و نسبت آنها به خداوند، ثنویت شرک آمیز را بنیان نهاد. او و گنوسیان هم عقیده اش همچون کِردو و لوکیان به تقلید از عرفان ایران باستان، اصل «ثنویت» را پذیرفتند و بعدها با ظهور مانی، این اصل در شمار آموزه های گنوسی جایگیر گشت و وجهه جهانی یافت. این در حالی است که در نظر مسیحیان راست کیش، گنوسیان با طرح دو خدای شر و خدای متعالی، یکتایی خداوند را در آیین یهود و مسیح زیرسؤال می بردند و این امر به هیچ وجه برای آنها قابل پذیرش نبود. ناتوانی گنوسیان در تشخیص نسبی بودن شر و شناسا بودنش در میان ماسوی الله و القای شخصیت «سوفیا» به مثابه وجه مؤنث الهی توسط شمعون، در قرن های بعدی باور به ثنویت و تفکیک خدای نیک و شر را توسط زعیمان گنوسی قرن دوم به دنبال داشت.
تحلیل رویکرد محمد غزالی در نسبت ایمان با یقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایمان» از متعالی ترین ویژگی های انسانی است و راه حصول به سعادت را در ایمان و یقین باید جست. این مقاله در تلاش است با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که در آثار غزالی چه نسبتی میان ایمان و یقین وجود دارد؟ و راه های حصول ایمان و یقین از نظر وی کدام است؟ یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزالی ایمان و یقین را فقط بر استدلال یا شهود مبتنی نمی کند، بلکه حسن ظن و اعتماد به دیگران در حصول آن را هم می پذیرد، و با این مبنا می کوشد ایمان و یقین را به گونه ای تفسیر کند که همه آحاد جامعه اسلامی را شامل شود. به نظر وی رحمت عام الهی مستلزم آن است که صرفاً پذیرش قلبی برای ایمان و یقین کفایت کند؛ زیرا طرف خطاب خداوند همه آدمیان هستند، و تعلق خاطر به وحی و عمل به اوامر و نواهی دینی برای رستگاری کافی است، و برهان و شهود بر کمال ایمان و یقین می افزاید، وگرنه در اصل حصول آنها تأثیری ندارد.
بررسی انتقادی دیدگاه حسن حنفی در مورد عالم قبر و برزخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
85-97
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در اعتقادات اسلامی، بحث معاد بوده و مسئله عالم قبر و برزخ نیز جزء چالش برانگیزترین مباحث معاد است. در میان جریان نومعتزله، حسن حنفی جایگاه ویژه ای دارد. ایشان عالم قبر را فاقد حقیقت عینی دانسته و آن را زاییده ذهن بشر می داند. وی عذاب قبر را یک تصور عامیانه می داند که انسان آنچه را که در محسوسات می بیند، به عالم قبر که از دید پنهان است، نسبت می دهد. به اعتقاد وی باور به عالم قبر در اسلام، برگرفته از ادیان گذشته ازجمله یهودیت و مسیحیت و اقوام گذشته، نظیر مصریان است. همچنین ایشان به مباحث مطرح شده در مورد عالم قبر و برزخ مانند نحوه و هدف از پرسش و پاسخ، چگونگی پاداش و جزا در عالم قبر و برزخ، اشکالات متعددی وارد می کند و ادله عقلی و نقلی در این زمینه را به چالش می کشد. البته مدعیات حسن حنفی در باب عالم قبر و برزخ مبتنی بر مبانی فکری غلطی است که اتخاذ کرده است و در این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، به آنها پاسخ داده شده است.
بررسی محتوایی منتخب الأثر و جایگاه آن در مهدویت نگاری معاصر
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
بررسی محتوایی منتخب الأثر فی الامام الثانی عشرعج نوشته آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی ره می تواند علاقه مندان به آموزه مهدویت را با اثری برجسته در این زمینه آشنا سازد. این کتاب در چاپ های گوناگون، شمار متفاوتی از روایات مهدویت را نقل کرده است. در چاپ یک جلدی 830 روایت، دوره 3 جلدی 1287 روایت و فارسی شده است و دوره 6 جلدی 1301 روایت از حدود سیصد منبع سنی و شیعه در مهدویت نقل شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش بنیادین است که برجسته ترین ویژگی این اثر که سبب شده در هفت دهه گذشته در مهدویت نگاری مورد توجه جدی قرار گیرد چیست؟ نتیجه به دست آمده این است که این اثر به دلیل فراگیری نقل روایات در بیشتر مباحث مهدوی با چینشی نوین و تحلیل های درخور، نقش برجسته ای در مهدویت نگاری پس از خود داشته است. احادیث این کتاب در ده فصل در مباحث گوناگون سامان یافته است. آنچه که این اثر را از کتاب های حدیثی دیگر برجسته ساخته، شمار قابل توجهی از تحلیل هایی است که نویسنده در پانوشت درباره برخی روایات بیان کرده است. در این کتاب به جای آوردن دوباره هر حدیث در هر باب، در آخر هر باب به حدیثی که پیش از آن ذکر شده با یادکرد از جایگاه و شماره اشاره شده است.
بررسی تقریر نوین شلنبرگ از مسئله منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان شلنبرگ در تقریر جدیدی از مسئله منطقی شر می کوشد از راه ناسازگاری منطقی ترکیب مدعیات خداباوری با وجود شر، روایت جدیدی از صورتِ منطقی مسئله شر ارائه دهد. سه ادعای خداباورانه تقریر وی شامل برتری تفوّق ناپذیر، استقلال وجود شناختی و خلوص پیشین است. شلنبرگ برای نشان دادن ناسازگاری منطقی ترکیب وجود خدا و وجود شر، دو رویکرد الگوگرایانه و انگیزه گرایانه را در پیش می گیرد. هدف او از به کارگیری این دو رویکرد بسط استدلال برای افزودن گزاره های تکمیلی ضروری به چهار گزاره اصلی استدلال است. بنابراین، آنچه از مجموع سه لازمه خداباوری و گزاره های تکمیلی به دست می آید این است که در جهان شر وجود نداشته باشد، و این منطقاً با وجود شر در جهان ناسازگار است. این مقاله با روشی انتقادی در صدد نشان دادن نادرستی استدلال شلنبرگ است. بر این اساس، از طریق اشکالاتی تلاش شده کذب مقدمه (8) به عنوان مقدمه محوری استدلال شلنبرگ نشان داده شود. با نشان دادن کذب مقدمه (8)، مصونیت استدلال شلنبرگ نسبت به دفاع مبتنی بر اختیار نیز نقض می شود. از این رو، در مقاله حاضر، افزون بر نقدهای جِروم گِلمن بر مقدمه (8)، نقد دیگری از طریق قیاس ذوحدین بر مقدمه (8) مطرح شده است، که نادرستی استدلال شلنبرگ و ضعف استدلال وی نسبت به کارکرد دفاع پلنتینگا نشان داده می شود.
تحلیل انتقادی ادله روایی ملاصدرا در پایان پذیری عذاب مخلَّدان دوزخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
175 - 189
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا درباره جاودانگی یا خلود عذاب دوزخیان نظریه خاصی ارائه داده و درصدد استدلال و استناد به روایات برآمده است. پیش از وی این روایات مورد استناد ابن عربی و غیر او بوده و ملاصدرا در این زمینه از وی تأثیر پذیرفته است. پژوهش حاضر با روش «توصیفی تحلیلی» درصدد تحلیل انتقادی ادله روایی ملاصدرا در پایان پذیری عذاب مخلَّدان دوزخ است. مطابق یافته های تحقیق، روایات در دو محور نقد بیرونی و نقد درونی ارزیابی گردیدند. در محور نقد بیرونی روشن شد که روایات از نظر منبع و سند در نهایت ضعف قرار دارند. در محور نقد درونی با عرضه روایات به سه دسته دلیل (آیات، روایات و عقل) روشن گردید روایاتی که بر انقطاع عذاب و نفی خلود از همگان دلالت دارند، به سبب مخالفت با آیات خلود مردودند. دو دسته روایت (روایات عام و روایات خاص) معارض ادله روایی ملاصدرا هستند. با چند دلیل عقلی نیز روایات نقد گردیدند.
شرایط کنترلی و شناختیِ مسئولیت اخلاقی از دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا و دیدگاه های «خودِ حقیقی» و «شایستگی های هنجاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
175 - 204
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به همراه مقایسه اجمالی به تبیین شرایط روان شناختی مسئولیت اخلاقی می پردازد و دیدگاه ملاصدرا را در این خصوص تحلیل و شباهت های آن را با دیدگاه های برخی از سازگارگرایان معاصر بیان می کند. شرایط مسئولیت اخلاقی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: 1. شرایط شناختی و 2. شرایط کنترلی که دسته دوم شامل: 1. قدرت و توانایی و 2. اراده و اختیار می شود. ملاصدرا در تأکید بر شرایط شناختی و کنترلیِ مسئول دانستن فاعل، هم از اصول حکمی و عقلی استفاده می کند، هم از متون دینی یعنی قرآن و حدیث بهره می برد. ملاصدرا با بیان شرط بلوغ عقلی و سلامت برای فاعل مسئول، بر ویژگی های هنجاری لازم در مسئولیت تأکید نموده است و نظریه او به دیدگاه هایِ «خود حقیقی» فرانکفورت و «شایستگی های هنجاری» مانند فیشر و ولف شباهت دارد. هم چنین بر اساس مبانی حکمت متعالیه باید از مراتب برخورداری از شایستگی های هنجاری سخن گفت که بر اساس آن مسئولیت نیز امری ذومراتب، گستره و شدت و ضعف آن در میان انسان ها متفاوت خواهد بود. بدین سان مسئولیت انسان ها یکسان نیست و هر انسانی بر اساس مرتبه وجودی و توانایی ها و قابلیت ها مسئولیت اخلاقی دارد. ملاصدرا با تفکیک میان اعمال قلبی و درونی، انسان را در مورد خواطر و شوق حاصل از آن مسئول نمی داند، اما در مورد عزم، همت، قصد و نیت شایسته سرزنش و ستایش و کیفر و پاداش می بیند. بدین سان از دیدگاه وی قلمرو مسئولیت آدمی افزون بر بسیاری از اعمال بیرونی، برخی از اعمال درونی را هم شامل می شود..
بررسی دو رویکرد متفاوت از مقوله ادراک حسی در فلسفه ملاصدرا و راهکاری درون ساختاری برای گریز از چالش معرفتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
33 - 58
حوزههای تخصصی:
مسئله ادراک حسی در فلسفه ملاصدرا به گونه ای سامان یافته است که زمینه تفسیر دوگانه ایده آلیستی و رئالیستی را از آن ممکن می کند. طبق رویکرد نخست از ادراک حسی با برتری و اولویت ذهن و تصورات حاصل از آن نسبت به تعینات جهان خارج، بستر تفسیر ایده آلیستی در نظام معرفتی صدرایی ایجاد می شود و بر اساس رویکرد دوم وحدتی بین انسان و جهان خارج برقرار می شود که حائلی میان انسان و عالم نخواهد بود. لازمه رویکرد دوم ایجاد فاصله از مبانی ایده آلیسم ذهنی است. این در حالی است که بر اساس رویکرد اول امکان خروج از ایده آلیسم عینی با پیچیدگی بیشتری رو به رو می شود. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که به شیوه توصیفی- تحلیلی بستر شکل گیری این دو رویکرد بررسی شود و لوازم متفاوت هر دو رویکرد مورد واکاوی قرار گیرد. به همین منظور، با تمسک به راه کاری درون ساختاری، همچون اعتباری بودن تمایز میان عالم عین و عالم ذهن، عدم ارتباط چالش های ایده آلیسم عینی با مقوله ادراک حسی در نظام صدرایی ترسیم می شود.
جلوه های مهر و محبت امام زمان (عج) در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
43 - 64
حوزههای تخصصی:
یکی از زوایای ناشناخته امام زمان (عج) مهر و محبت ایشان به مردم به ویژه شیعیان است. متأسفانه از گذشته دور چنین بوده است که امام زمان (عج) را تنها با شمشیر و خون ریزی و قهر و انتقام بیشتر معرفی کرده و چهره ای خشن از آن حضرت نشان داده اند. یکی از ریشه های این مشکل روایاتی هستند که به ظاهر درباره اجرای قوانین خدا و فرهنگ عدالت بر قهر و خشن و سخت گیری آن حضرت دلالت می کنند. درمقابل این روایات، مفهوم آیات صریح قرآن و بسیاری از روایات بر مظهر و تجلی رحمت خدا بودن امام دلالت دارند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با تأکید بر اندیشه قرآنی امام خامنه ای جلوه رحمت امام زمان (عج) بررسی می شود. نتایج نشان می دهد روایاتی که دلالت بر قهر حضرت و جدال دارند ازنظر سندی و محتوایی خدشه دار هستند. قهر حضرت فقط برای کافران و ظالمان است و برای شیعیان خود مهربان تر از پدر هستند.
بازنگاهی به تفویض معتزله از منظر متکلمان امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقه های مختلف کلامی اسلامی قرار گرفته است. بر این اساس، نظریه های جبر گرایی، نظریه کسب، تفویض و امرٌ بین الأمرین مطرح شده است. برخی که از علوم الهی ائمه (ع) برخوردار نبوده اند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشته اند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت می دهند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقی مانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان هم عصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی می کند و مشخص می نماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.
بررسی تطبیقی سماع موتی از دیدگاه محمدشفیع عثمانی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
191 - 217
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن سماع موتی، به معانی مختلفی به کار رفته است. در برخی از آیات منظور از سماع موتی شنیدن سخن زندگان توسط مردگان است؛ مانند آیاتی که به سخن گفتن حضرت صالح ع با قوم خود پس از هلاکتشان و خطاب قرار گرفتن کشته شدگان جنگ بدر و احد توسط پیغمبر(ص) دلالت دارند. در بعضی از آیات سماع موتی از ایمان نیاوردن کافران و عدم پذیرش سخن حق از سوی آنان حکایت می کند. سلفیان با استناد به برخی آیات قرآن، مانند «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ» (فاطر / ۲۲)؛ «لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى» (نمل/۸۰)؛ «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ» (فاطر/۱۴) و ...، منکر قدرت شنیداری مردگان شده اند. این دیدگاه پیامدهایی مانند انکار جایگاه توسل به پیامبران و اولیاء، زیارت قبور مسلمانان و شفاعت در پی دارد. ازاین رو ضروری است که آیات مختلف در این زمینه موردبررسی قرار گیرند. همه مفسران قرآن بر اساس ظاهر آیات قرآن، در مورد شهدا این اصل را می پذیرند و اختلاف در مورد سایر اموات می باشد که آیا سایر مردگان هم قدرت شنیداری دارند یا خیر؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه محمدشفیع عثمانی و آیت الله جوادی آملی در مسئله سماع موتی پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اختلاف چندانی در مسئله سماع موتی بین این دو مفسر با اینکه از دو مکتب فکری متفاوت هستند، وجود ندارد؛ زیرا هر دو مفسر با استناد به آیات، سخنان پیامبر اسلام(ص) و سخنان حضرت صالح(ع) در این مسئله، شنیدن مردگان را تأیید می کنند. علاوه بر این علامه جوادی آملی معتقد هستند شهدا از درجه زندگی برزخی بالاتری برخوردار هستند