فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
143 - 177
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی دگرگونی های ازدواج را در سطوح ملی و منطقه ای بررسی کرده اند، اما در سطح استان های کشور هنوز ناشناخته هایی وجود دارد. هدف این مقاله بررسی وضعیت عمومیت ازدواج زنان در استان های کشور با استفاده از روش جنگل تصادفی بقا به عنوان یکی از الگوریتم های رایج در یادگیری ماشین است. با استفاده از داده های طرح هزینه و درآمد خانوار از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹ وضعیت عمومیت ازدواج زنان با تعریف یک سطح آستانه ای (نسبت ازدواج کمتر از ۹۵% برای زنان ۴۹-۴۵ ساله) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در بین متغیرهای تحقیق، سطوح تحصیلی دبیرستان و دانشگاه بیشترین تأثیر را بر کاهش عمومیت ازدواج زنان داشته است. نسبت شهرنشینی در هر استان نیز متغیر تاثیر گذار دیگری بر کاهش عمومیت ازدواج زنان است. از مجموع ۳۱ استان کشور، ۱۱ استان تا پایان دوره مطالعه همچنان از عمومیت ازدواج برخوردار بودند اما نسبت ازدواج زنان ۴۹-۴۵ ساله در سایر استان ها به پایین تر از ۹۵% کاهش یافته است. بالابودن نسبت های ازدواج در اکثر استان هایی که اکنون از عمومیت ازدواج برخوردار نیستند، نشان دهنده وجود بستر مناسب برای تسهیل ازدواج و گسترش عمومیت آن در کشور است. در غیر این صورت انتظار می رود این روند در آینده نیز همچنان کاهشی باشد.
سالخوردگی جمعیت و نیازهای نوپدید جامعه سالمندی با تأکید بر جامعه روستایی شهرستان سلسله استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
275 - 316
حوزههای تخصصی:
جمعیت ایران به زودی وارد مراحل پیشرفته ای از سالمندی خواهد شد. ازاین رو، ضمن تلاش برای افزایش سطح فرزندآوری، می بایست تلاش هایی آینده نگرانه به منظور تعدیل مسائل و مشکلات و ارتقاء به زیستی سالمندان صورت گیرد. این مطالعه با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه ساختمند و مصاحبه، در تلاش است به شناختی مناسب از چالش ها، علایق، نیازهای نوپدید و انتظارات سالمندان و عوامل مرتبط در شهرستان سلسله استان لرستان دست یابد. جامعه آماری، افراد بالای 60 سال این شهرستان در سال 1401 بوده و حجم نمونه نیز 1300 نفر تعیین گردید. طبق یافته ها، سالمندان شهرستان سلسله، برخلاف تصورات قالبی و اسطوره های ذهنی، از توانایی ها و علایق قابل توجهی برخوردارند. این در حالی است که آنها با مسائل متعددی نیز روبرو هستند. به نحوی که 95 درصد آنها حداقل به یک مسئله خاص مبتلا هستند. درآمد ناکافی، احساس درماندگی در تأمین آینده، هزینه های بالای درمانی و ابتلا به بیماری های خاص از مشکلات مهم این سالمندان است. در بررسی نیازها و انتظارات آنها، عمدتاً کم توجهی فرزندان و مسئولان مربوطه به آنها گزارش می شود. در روستاهای پیرامونی، رفع نیازهای معیشتی و حمایتی سالمندان اولویت بیشتری دارد، درحالیکه برای سالمندان ساکن شهر، تأمین هزینه های درمانی و فراهم آوری امکان خودشکوفایی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به نظر می رسد عملیاتی نمودن تام و تمام راهبردهای سند ملی سالمندان و تحقق راهبردهای حمایت از سالمندان بسیار ضروری، مفید و اثربخش خواهد بود.
مدل سازی عوامل مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیر رسمی ایران با استفاده از رویکردهای میانگین گیری بیزین غیر خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
449 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل سازی عوامل مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی ایران با توجه به شرایط خاص این بازار است. بازه زمانی تحقیق در دوره زمانی 1370 تا 1399 می باشد. در این پژوهش 43 متغیر مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی وارد مدل میانگین گیری بیزین گردیدند. نتایج بیانگر این است که از میان مدل های BMA، TVP-DMA و TVP-DMS، BVAR و OLS مدل BMA به عنوان کاراترین مدل تعیین گردید. براساس مدل BMA، 11 متغیر غیرشکننده مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی شناسایی شدند. براساس نتایج عوامل مختلفی بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی اثرگذار است. براساس نتایج در بخش رسمی، تحصیلات، ارزش افزوده بخش خدمات، رشد اقتصادی، شاخص تغییر ساختاری، دستمزد واقعی، تورم مصرف کننده، مخارج جاری دولت، خصوصی سازی، حداقل دستمزد، درآمدهای نفتی و تحریم؛ اثرگذارتری بیش تری دارند. در بخش غیررسمی، تحصیلات، شاخص فضای کسب و کار، ارزش افزوده بخش خدمات، سیکل های تجاری، شاخص جهانی شدن اقتصادی (KOF)، تورم تولیدکننده، بهره وری نیروی کار، نرخ بهره، مخارج عمرانی دولت، درآمدهای نفتی و تحریم مهم ترین متغیرهای مؤثر بر اشتغال هستند.
سال های ازدست رفته عمر بالقوه تولیدی ناشی از حوادث ترافیکی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
73 - 106
حوزههای تخصصی:
الگوی سنی متفاوت مرگ های ناشی از حوادث ترافیکی در مقایسه با سایر علل اصلی مرگ ومیر در کشور، باعث شده تا این نوع مرگ ها تأثیر مهمی بر سال های عمر ازدست رفته زودرس داشته باشند. لذا در این مطالعه، تفاوت های استانی سال های ازدست رفته عمر بالقوه تولیدی ناشی از حوادث ترافیکی در سطح ملی و استانی در سال 1400 محاسبه شده است. داده ها از مطالعه بار جهانی بیماری ها (2021) اخذ شده است. سپس با استفاده روش استاندارد، سال های ازدست رفته عمر بالقوه (YPLL) و سال های ازدست رفته عمر بالقوه تولیدی (YPPLL) محاسبه شده است. یافته ها نشان می دهند که مقادیر این دو شاخص در کشور و در هر دو جنس بالاتر از میانگین جهانی است. همچنین در رابطه با هر دو شاخص، تفاوت های مهمی بین سطح استان های کشور وجود دارد. استان های سیستان و بلوچستان، فارس و هرمزگان دارای بالاترین میزان و استان های تهران و البرز دارای کمترین میزان سال های ازدست رفته عمر بالقوه (YPLL) و سال های ازدست رفته بالقوه عمر تولیدی (YPPLL) در کشور بودند. نتایج مطالعه، توجه به تفاوت های استانی شاخص مرگ زودرس ناشی از حوادث ترافیکی به عنوان ظرفیتی برای کاهش این مرگ ها و در نهایت، افزایش امید زندگی در بدو تولد را گوشزد می کند.
عوامل اثرگذار بر تمایل ایرانیان مهاجر به برقراری مناسبات اجتماعی با همدیگر در کشور آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
229 - 274
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1397 و با هدف تبیین جامعه شناختی تمایل ایرانیان مهاجر به برقراری مناسبات اجتماعی در کشور آلمان انجام شده است. در این نوشتار، از رویکردهای نظری مختلفی استفاده شده که مهمترین آن ها، نظریه انطباق مهاجران است. این پژوهش به روش پیمایشی بر روی 280 نفر از ایرانیان مهاجر بالای ۱۸ سال ساکن در سه استان بادن - ورتمبرگ، نوردین وستفالن و هسن انجام شده و برای این منظور از نمونه گیری زنجیره ای هدفمند و در دسترس و نیز پرسشنامیه محقق ساخته بهره گرفته شده است. پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ (تفاوت نسلی 0.82، التزام به مبانی اخلاقی و دینی 0.86، محدودیت های تحصیلی 0.81، اعتماد بین فردی 0.89، اهمیت طول مدت اقامت 0.86، پذیرش هنجارهای کشور میزبان 0.77، نقش استفاده از شبکه های اجتماعی 0.91 و تمایل به ایجاد مناسبات اجتماعی 0.83) سنجیده شد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد متغیرهای اهمیت طول مدت اقامت، اعتماد بین فردی، التزام به مبانی اخلاقی و دینی، و وضعیت تأهل با تمایل ایرانیان مهاجر به برقراری مناسبات اجتماعی با همدیگر رابطیه معنی دار داشتند. و به صورت واقعی و تعدیل یافته، 17 درصد از واریانس تمایل ایرانیان مهاجر به برقراری مناسبات اجتماعی با متغیرهای مستقل تبیین و پیش بینی می شود. برگزاری مناسبت های فرهنگی، بهره گیری از تجارب زیسته و برنامه ریزی و سیاست گذاری مراکز فرهنگی کشور در جهت تقویت پایه های نوع دوستی و همکاری در جامعه میزبان می تواند از زمینه های اثربخش رفع برخی از مشکلات ایرانیان مهاجر باشد.
کاربرد روش بیوگی در برآورد مرگ و میر بزرگسالان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
107 - 150
حوزههای تخصصی:
استقرار سیستم ثبت وقایع حیاتی و آگاهی از تعداد و روند مرگ ومیر در گروه های مختلف سنی، یکی از مهمترین و اثربخش ترین راهبردهای جوامع برای افزایش طول عمر شهروندان خود بوده است. بااین حال، نواقص پوششی و محتوایی آمارهای ثبتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، متخصصان حوزه جمعیت شناسی را ترغیب به ابداع روش های غیرمستقیم برآورد شاخص های جمعیتی نموده است. این روش ها، که از اواخر دهه 1950 میلادی توسعه یافتند، خصوصاً در حوزه مرگ ومیر بسیار مثمرثمر بوده اند. در این مطالعه، تلاش شد ضمن برآورد احتمالات بقاء و امید زندگی زنان و مردان ایرانی برای سال های سرشماری (1345-1395) با استفاده از روش غیرمستقیم بیوگی، کارآیی این روش در بستر آمارهای حاصل از سرشماری نیز ارزیابی شود. نتایج نشان داد که احتمالات بقاء و ارقام امید زندگی حاصل از روش بیوگی، خصوصاً برای زنان، با بیش برآوردی روبه روست. علل این بیش برآوردی را می توان در فراهم نبودن پیش فرض های روش بیوگی در آمارهای حاصل از سرشماری در ایران و نیز در ناهمخوانی احتمالی الگوی سنی مرگ ومیر ایران با جداول عمر مدل استفاده شده در این مطالعه (جداول کول و دمنی - مدل غرب) جستجو نمود. پیشنهاد می شود کارایی روش بیوگی با استفاده از داده های حاصل از نمونه گیری (که در آن سؤالات متناسب با روش بیوگی گنجانده شده باشد) نیز امتحان شود و نتایج آن با نتایج مطالعه پیش رو مقایسه گردد.
تعریف کار، اشتغال و بیکاری در آمارگیری های ایران و میزان انطباق آنها با استاندارهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درست وضعیت اشتغال و بیکاری و ساختار نیروی کار مستلزم در دست داشتن آمار کافی، دقیق و به هنگام، با استفاده از بروزترین قطعنامه ها و دستورالعمل های مقرره در سازمان بین المللی کار (ILO) می باشد. این استانداردها و تعاریف که در قطعنامه های کنفرانس های بین المللی آمارشناسان کار (ICLS) مقرر می شوند، نقش اساسی در فرآیندهای تولید داده های اساسی با قابلیت مقایسه بین المللی در هر کشور را دارند. تغییرات اخیر در استانداردهای آماری در سطح بین الملل تأثیر عمده ای بر قابلیت مقایسه داده ها در طول زمان و در بین کشورها داشته است. هدف این تحقیق، بررسی این تغییرات می باشد. به رغم اینکه، معیار یک ساعت کار در استانداردهای بین المللی، به عنوان شغل تثبیت شده است، چندین تفاوت کلیدی بین تعاریف مرتبط با آمارهای نیروی کار معرفی شده در سیزدهمین و نوزدهمین کنفرانس بین المللی آمارشناسان کار در سالهای 1982 میلادی ( 1361) و 2013 میلادی (1392) وجود دارد. بارزترین تأثیر از تغییر در تعریف اشتغال ناشی می شود. با معرفی استانداردهای جدید در نوزدهمین کنفرانس بین المللی آمارشناسان کار، تولیدکنندگان کالاهایی که عمدتاً برای مصرف خود تولید می کنند، کار داوطلبانه و یا کارآموزی بدون مزد انجام می دهند، شاغل محسوب نمی شوند. در مورد بیکاری، برخی از افرادی که قبلاً طبق استانداردهای قدیم، شاغل در نظر گرفته می شدند (تولیدکنندگان مواد غذایی معیشتی بدون اشتغال) در صورت جستجو و در دسترس بودن برای کار، بیکار شناخته می شوند. بنابراین، به کارگیری آخرین استانداردها، معمولاً منجر به کاهش قابل ملاحظه آمار اشتغال و افزایش سطح آمار بیکاری در کشورهایی با سطوح بالای کشاورزی معیشتی می شود. در ارتباط با واژگان، توصیه به جایگزینی عبارت "نیروی کار" به جای"جمعیت فعال اقتصادی/ فعلی یا جاری " و عبارت "خارج از نیروی کار" به جای "جمعیت غیرفعال اقتصادی" شده است.
تغییرات ارزشی و نگرشی در نهاد خانواده ایرانی بر اساس پیمایش جهانی 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
317 - 348
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک تحلیل ثانویه بر اساس داده های پیمایش جهانی ارزش ها (2020) است که به بررسی عوامل مؤثر بر تمایزات ارزشی و نگرشی در نهاد خانواده ایرانی می پردازد. هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل الگوهای تغییر در نگرش ها و باورهای مرتبط با خانواده، روابط جنسی، خشونت خانگی، نقش های جنسیتی و مسئولیت های اجتماعی در جامعه ایران است. نتایج نشان می دهد که نگرش های اجتماعی در ایران تحت تأثیر عواملی نظیر سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و تحولات فرهنگی در حال تغییر است. اکثر پاسخ دهندگان (71.9 درصد) با روابط جنسی قبل از ازدواج مخالف هستند، اما نسبت به سقط جنین و طلاق شکاف نسلی و تغییرات مثبتی مشاهده می شود. همچنین، جامعه به طور فزاینده ای با خشونت علیه زنان و کودکان مخالف است. تحلیل داده ها نشان می دهد که افراد با تحصیلات دانشگاهی و ساکنان شهر، نگرش های مدرن تری نسبت به مسائل اجتماعی دارند. علاوه بر این، وضعیت اقتصادی بر نگرش ها تأثیرگذار است؛ به طوری که با افزایش درآمد، پذیرش سقط جنین و طلاق افزایش می یابد. این تغییرات به ویژه در نسل های جوان تر و در میان افراد با وضعیت اقتصادی بهتر مشهود است. این یافته ها بر ضرورت توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان اجتماعی به این تغییرات و اتخاذ رویکردهای متناسب با تحولات جامعه تأکید می کند.
برآورد اثرات سناریوهای مختلف پیش بینی مهاجرت بر ساختار سنی در ایران تا سال 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
151 - 184
حوزههای تخصصی:
این مقاله به برآورد تأثیر تراز مهاجرت بر ساختار سنی جمعیت ایران تا سال 1420 می پردازد. با استفاده از مدل ها و روش های جمعیت شناختی و داده های سرشماری دهه های اخیر، تغییرات شاخص های سنی در سناریوهای مختلف مهاجرتی تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که میزان خالص مهاجرت کشور در دوره زمانی 1400- 1395 سالانه معادل 9/1- در هزار بوده است. بر اساس سناریوهای مهاجرتی این پژوهش، تراز خالص مهاجرت کشور بین صفر تا 4- در هزار درنظر گرفته شده است. در صورت افزایشی شدن تراز منفی خالص مهاجرتی و رسیدن آن به 4- در هزار تا سال 1420، میانه سنی جمعیت از 40 به 46 سال و شاخص سالخوردگی از 35 به 138 نفر سالمند به ازای هر 100 نفر جمعیت جوان افزایش می یابد. در مقابل، در سناریوی کاهشی تراز منفی خالص مهاجرتی و صفر شدن آن تا سال 1420، میانه سنی حدود 40 سال و شاخص سالخوردگی به 75 نفر سالمند به ازای هر 100 نفر جمعیت جوان افزایش می یابد. نتایج نشان می دهد که الگوی تغییرات خالص مهاجرتی کشور می تواند بر روند جوانی و سالخوردگی و الگوی تغییرات هرم سنی معنادار باشد. سیاست های علمی و منطقی تعدیل روند تراز منفی مهاجرت می تواند به حفظ سرمایه انسانی، بهبود باروری، و کاهش سرعت سالخورده شدن جمعیت کمک کند. تدوین سیاست های عقلائی و علمی کاهش مهاجرفرستی کشور نه تنها موجب حفظ سرمایه های انسانی کشور می شود، بلکه زمینه ترمیم هرم سنی جمعیت، بهبود سطح باروری و مقابله با سالخورده شدن جمعیت را فراهم می کند.
واکاوی مهاجرت های بین استانی در ایران طی دوره زمانی 1395-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
185 - 228
حوزههای تخصصی:
شواهد آماری بیانگر بالا بودن میزان مهاجرت های داخلی ایران و تغییر الگوی جریان این مهاجرت ها به سمت افزایش مهاجرت های بین استانی طی سال های اخیر است. هدف این مطالعه، واکاوی تحولات، الگوها، اثربخشی و مسیرهای مهاجرت بین استانی کشور طی دوره 1385-1395 بود. بدین منظور از روش تحلیل ثانویه داده های مهاجرت 31 استان کشور بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهند، طی دوره های مذکور همواره برخی استان ها مهاجرفرست درحالیکه بعضی مهاجرپذیر بوده اند. استان های یزد، البرز و سمنان، بالاترین نسبت مهاجرپذیری به مهاجرفرستی را داشته اند. مهاجرپذیری و مهاجرفرستی استان ها از سطح توسعه یافتگی آنها تأثیر پذیرفته است. طی دوره های مورد مطالعه، میزان اثربخشی مهاجرت در بازتوزیع فضایی جمعیت در استان های غربی، مرکزی و جنوب شرقی بیشتر و در استان های شرقی کشور کمتر بوده است.اثر مهاجرت های بین استانی در بازتوزیع جمعیت نیز تاحدودی افزایش یافته است. طی دوره 1385-1390، از حجم مهاجرت ها به پایتخت کاسته شده و بر حجم مهاجرت ها به فواصل کوتاه و به کلان شهرهای منطقه ای افزوده شده است، درحالیکه طی دوره 1390-1395، عکس آن اتفاق افتاده است. در هر دو دوره، نقش استان های کلان شهری منطقه ای در جذب مهاجران استان های همسایه (همانند استان خراسان رضوی در جذب مهاجران خراسان شمالی، جنوبی و سیستان وبلوچستان و...) قابل مشاهده است. استان تهران و استان های همجوار با بُعد مسافت کمتر، مقصد اکثر مهاجرت های بین استانی بوده اند. نتایج نشان می دهند جریان مهاجرت بین استانی کشور به شدت متأثر از راهبردها و سیاست گذاری های دولت در استان ها بوده و این موضوع نقش زیادی در شکل گیری بازتوزیع فضایی جمعیت در کشور دارد.
تحلیل جمعیتی تغییرات سن- زمان در سرمایه گذاری انسانی در ایران پساانقلاب (دوره 1397-1365)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک وجه مهم از رشد اقتصادی که به طور غیرمستقیم و مستقیم با دگرگونی های جمعیتی به خصوص ساختار سنی مرتبط است بهره وری نیروی کار است که با سطح سرمایه گذاری در آموزش و سلامت رابطه مستقیمی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح و روند سرمایه گذاری سرمایه انسانی در نقاط شهری ایران و رابطه آن با تغییرات جمعیتی انجام شده است. پس از ساختن نمایه های سنی مصرف آموزش و سلامت از منابع بخش خصوصی و عمومی، تغییرات سن- زمان با استفاده از روش لی-کارتر مدل سازی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سهم بخش عمومی (دولت) در آموزش در مقاطع ابتدایی در دهه 1390 افزایش یافته، اما هزینه های دانشگاهی عمدتاً بر دوش خانوار بوده تا دولت. مقایسه بخش سلامت و آموزش بین دولت و خانوار حاکی از آن است که در حالی که دولت به خصوص در سال های اخیر عمدتاً بر هزینه های آموزش تکیه کرده، عمده هزینه های سلامت کودکان بر دوش خانوار است. مقایسه کوهورت های متولدین مختلف نیز نشان می دهد که بر خلاف کوهورت های قدیمی تر که هزینه آموزش آنها بر دوش خانوار بوده در کوهورت های جدید این هزینه بیشتر از سوی دولت پرداخت می شود. در نتیجه، یافته های بخش نسلی تا حد زیادی یافته های بخش مقطعی را تأیید می کند.
جامعه شناسی مهاجرت نخبگان؛ دلایل ماندگاری نخبگان دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۱۲۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
نخبگان به عنوان سرمایه های انسانی و فرهنگی نقش بسیار تاثیرگذار و مثبتی در فرایند توسعه هر جامعه ای ایفا می کنند. یکی از مسائل امروز جامعه، شتاب در مهاجرت نخبگان است. اما در این میان، با وجود موانع، چالش ها و عوامل دافعه ای که در فضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران وجود دارد، مهاجرت انتخاب برخی از نخبگان نیست. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل ماندگاری نخبگان علمی و دانشگاهی در ایران چیست؟ برای پاسخ به این سوال، به مطالعه تجربه زیسته نخبگان با روش پژوهش کیفی و تکنیک تحلیل مضمون پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد انگیزه ها و دغدغه های فرامادی نخبگان، دلیل اصلی ماندگاری است. تعلق به سبک زندگی و فرهنگ ایرانی، برخورداری از شبکه های حمایت اجتماعی، غلبه انگیزه های معنوی بر مادی، میل به اثرگذاری اجتماعی، عقاید مذهبی و سیاسی، هویت ملی، احساس تبعیض در جامعه مقصد، تفاوت های فرهنگی و مهارت زبانی در جامعه مقصد» از دلایل اصلی ماندگاری نخبگان علمی از دیدگاه خودشان است. این دلایل از نگاه تجربه زیسته نخبگان، مانع مهاجرت آن ها می شود.
پیش بینی جمعیت ایران و اعتبارسنجی آن با پیش بینی های گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، تغییرات و دگرگونی های به وجود آمده در تعداد و ساختار جمعیت ایران، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در این میان تغییرات باروری و فرزندآوری شاید مهمترین شاخص موثر در تعداد و ساختار جمعیتی بوده است. هدف اصلی این مطالعه پیش بینی جمعیت ایران در افق 1430 است. روش تحقیق این مطالعه، تحلیل ثانویه و استفاده از داده های مرکز آمار ایران و بهره گیری از تکنیک پیش بینی ترکیبی است. در این مقاله سعی شد با استفاده از جمعیت تخمینی سال 1403به عنوان سال پایه، جمعیت ایران در افق 1430 پیش بینی شود. نتایج نشان داد در صورتی که مطابق هدف گذاری برنامه هفتم میزان باروری به 5/2 فرزند به ازای هر زن تا پایان برنامه (سال 1407) افزایش یابد و پس از آن تثبیت گردد، میزان رشد جمعیت تا پایان برنامه، افزایش آرام و پس از تثبیت با کاهش رشد جمعیت در افق 1430 مواجه خواهیم بود. در این سناریو تعداد جمعیت در سال 1430 به حدود 105 میلیون نفر افزایش خواهد یافت. تعداد تولدها نیز از همین روند تبعیت خواهد کرد. سناریو دوم، در صورتی که تثبیت میزان باروری در61/1 فرزند به ازای هر زن تا سال 1430 داشته باشیم، میزان رشد جمعیت تا پایان برنامه هفتم کاهشی و تا سال 1420روند کاهشی آن تداوم خواهد داشت و از سال 1425تا افق1430 رشد جمعیت کشور منفی و سهم نسبی جمعیت سالخورده 60 ساله و بیشتر به 17 درصد خواهد رسید. در این فرض تعداد جمعیت پس از روند افزایش قابل ملاحظه از9/84 میلیون نفر به 91 میلیون نفر در سال 1425، پس از آن با کاهش نسبی، جمعیت در افق 1430 به 64/90 میلیون نفر خواهد رسید. محتمل ترین سناریویی که می تواند تغییرات جمعیت را در افق 30 ساله بصورت واقعی تر نشان دهد، سناریوی دوم می باشد. لیکن با در نظرگرفتن دامنه رشد جمعیتی که مطلوب رشد اقتصادی بهینه کشور باشد، تلاش در جهت تحقق تغییرات جمعیتی سناریوی اول پیشنهاد می گردد. این یافته با نتایج پیش بینی جمعیت کل کشور توسط مرکز آمار ایران نیز همخوانی دارد. دستیابی به میزان باروری مورد نیاز برای رسیدن به جمعیت 150 میلیون نفری در کوتاه مدت، با توجه به شرایط موجود و آهنگ تغییرات آرام و بطئی رشد جمعیت و نرخ باروری میسر نیست. تجربه جهانی تحولات باروری نیز این امر را تایید می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر نام گذاری نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۲۲۶-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
نام و نام گزینی وسیله ای برای شناساندن هویت انسان هاست و جزء فرهنگ یک جامعه محسوب می گردد. این پدیده در بین همه افراد بشر در سراسر جهان و حتی در بین جوامعی که به صورت بسیار ابتدائی زندگی می کردند وجود داشته و دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر نام گذاری نوزاد توسط والدین در شهرستان قاین می باشد. روش این پژوهش از نوع توصیفی بوده و جمع آوری داده ها به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مراجعین بخش صدور شناسنامه نوزاد اداره ثبت احوال شهرستان قاین تشکیل می دهد. جهت انتخاب نمونه، پژوهشگر در یک بازه زمانی دوماهه با مراجعه به اداره ثبت احوال شهرستان قاین، تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با 51 نفر مصاحبه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد، عوامل تأثیرگذار بر نام نوزاد به ترتیب گرایش های مذهبی، تعیین نام توسط سایر فرزندان، به خاطر ارادت به شخص خاص، خاص و تک بودن نام، مناسبت های مذهبی، سهولت ادای نام، شباهت نام با نام فرزند قبلی خانواده، تأثیر رسانه و تأکید بر اسامی ایران باستان می باشد.
بررسی روند سالمندی در خراسان شمالی طی یک دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۱۰۳-۸۹
حوزههای تخصصی:
عنصر جمعیت، یکی از مولفه های اساسی در تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هر جامعه می باشد که می تواند در زمینه تحکیم امنیت داخلی و خارجی منطقه نقش تعیین کننده ای ایفا نموده و به عنوان یک راهبرد اساسی مطرح گردد. افزایش موالید طی دهه 60 و کاهش آن پس از اجرای سیاست های تحدید جمعیت از سال 1370 سبب گردیده تا هرم سنی استان خراسان شمالی و کشور از فرم متعادل خود خارج و کاهش آهنگ رشد جمعیت را طی سال های اخیر شاهد باشیم. با توجه به هرم سنی استان مطابق داده های سرشماری سال 1390 و 1395، کاهش جمعیت گروه های سنی در معرض ازدواج یکی از دلایل اصلی کاهش تعداد وقایع ازدواج ثبتی و به تبع کاهش موالید در سال های اخیر محسوب می گردد. افزایش امید زندگی و طول عمر به سبب رشد شاخص های بهداشتی و رفاهی، آموزشی و اقتصادی و ساختار غیر متعارف هرم سنی، تنظیم سیاست های جمعیتی مناسب جهت جلوگیری از بحران سالمندی را گوشزد می کند که باید قبل از استقرار کامل سالخوردگی، برنامه ریزی شود، یعنی زمانی که هنوز جامعه تا سالمند شدن کامل فاصله دارد. اهمیت مقوله سالمندی و مخاطرات احتمالی آن سبب گردیده تا در این مقاله تحلیلی به تبیین موضوع سالمندی و مشخصه های آن و روند شکل گیری سالمندی در جامعه با مقایسه هرم سنی جمعیت استان خراسان شمالی و داده های ثبتی ولادت و وفات ثبت شده طی دهه اخیر، بپردازیم و با شناخت و آگاهی کافی نسبت به موضوع سالمندی در استان و پیش بینی فرایند آتی آن، راهکارها و پیشنهاداتی برای عبور موفقیت آمیز از این چالش ارائه نماییم.
جنسیت و مهاجرت های بین المللی: ملاحظات نظری، رویه های عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۱۸۰-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
مهاجرت فرایندی جنسیتی است زیرا دلایل، مسیرها، الگوها و پیامدهای مهاجرت برای مردان و زنان متفاوت است. از اینرو، نه تنها بایستی فرایند مهاجرت را از لنز جنسیتی مورد مطالعه قرار داد بلکه نظام داده ای و سیاست های مهاجرتی نیز مبتنی بر ماهیت جنسیتی جریانات مهاجرتی باشد. به طور کلی الگوهای سنتی مهاجرت بیشتر مردگزین بوده و زنان به تبعیت از مردان مهاجرت می کردند که امروزه در حال تغییر است و با افزایش عاملیت، زنان به تدریج از تابعان مهاجرت به عاملان مهاجرت مبدل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش اسنادی درصدد بسط مفهومی و نظری حوزه مطالعات مهاجرت و پاسخگویی به این سوال است که مهاجرت های بین المللی از منظر ملاحظات جنسیتی به چه شکلی صورت بندی می گردد؟ در این پژوهش هر سه بعد چرخه مهاجرت (برون کوچی، دیاسپورا و بازگشت) از دریچه جنسیت مورد مداقه قرار خواهند گرفت.
نسبت های بازماندگی در برآورد غیر مستقیم مهاجرت استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی کلان، ذهن و اندیشه صاحب نظران بسیاری را به خود معطوف کرده است. جا بجا شدن انسان ها برای ارتقای کمی و کیفی زندگی، ابعاد تازه ای به خود گرفته و این تحرکات به عنوان یک موضوع مهم اجتماعی مطرح گردیده است. جهت برآورد و اندازه گیری غیرمستقیم خالص مهاجرت، روش های مختلفی وجود دارد. در این پژوهش از تکنیک آمارهای حیاتی و نسبت های بازماندگی (پیش نگر، پس نگر) جهت برآورد خالص مهاجرتی استان یزد، در بین دو سرشماری 1385و1390 استفاده شده است. این دو روش غیرمستقیم اندازه گیری خالص مهاجرت، جزء روش های باقیمانده بوده و برای محاسبه تغییرات جمعیت در اثر مهاجرت نسبت به باروری و مرگ و میر بکار گرفته می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، در دوره ١٣٨۵ تا ١٣٩٠، تعداد واردشدگان به یزد برابر با 103336 نفر و تعداد خارج شدگان برابر با 65274 نفر بوده است. نتایج حاکی از این است که استان یزد یک استان مهاجرپذیر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که روش پس نگر نسبت به روش پیش نگر تمایل به بزرگ نشان دادن مقدار مطلق خالص مهاجرت دارد. موفقیت تکنیک نسبت بازماندگی به طور عمده بر امکان محاسبه نسبت های بازماندگی، متکی است که بر شدت مرگ و میر در طول مدت زمان بین دو سرشماری اشاره دارد. این مطالعه با استفاده از تکنیک آمارهای حیاتی به برآورد غیرمستقیم مهاجرت استان یزد و نقش توسعه در مهاجرپذیر یا مهاجرفرست بودن این استان پرداخته و نشان می دهد خالص مهاجرتی در استان یزد مثبت است و نشان دهنده مهاجرپذیر بودن این استان می باشد.
فردگرائی در کنش انفعالی جوانان تحصیلکرده ایرانی نسبت به ازدواج و فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۷۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند نزولی ازدواج جوانان طی سالیان اخیر، این پژوهش با هدف ارائه پاسخ احتمالی به پرسش جدی"چرائی کاهش اهتمام جوانان ایرانی به تشکیل خانواده و در نتیجه پیامدهائی همچون سقوط نرخ فرزندآوری به رغم تاکید فراوان آموزه های ناب اسلامی بر موضوعات فوق" این مقاله از رهگذر یک مطالعه توصیفی بررسی صحت و سقم فرضیه زیر را وجهه همت خود قرار داده است: "تاثیرگسترش فرد گرائی ناشی از غلبه معنای اقتصادی در تعریف قدرت بر اساس میزان برخورداری از سرمایه دوران گذار که تحصیلات عالیه یکی از متداول ترین راه های نیل به آن است، مسئله ازدواج جوانان در ایران معاصر را دست خوش چالش نموده است." یافته های حاصل از این مطالعه روند نزولی ازدواج در طبقه مرفه و ثروتمند جامعه علاوه بر طبقات ضعیف و متوسط، ضمن به چالش کشیدن تعیین کنندگی صِرف عوامل ساختاری در کاهش نرخ ازدواج و سقوط فرزندآوری، کاوش در خصوص عوامل فرهنگی از جمله رشد قابل ملاحظه رفتارهای فردگرایانه و پیامدهای آن بویژه تشدید نیل به تعالی اجتماعی در اثر تحصیلات عالی و تردید در صحت و تداوم نقش های جنسیتی تعریف شده را ایجاب می کند.
مقایسه دوام بی همسری زنان مطلقه در آستانه ازدواج دوم در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۴۶-۲۳
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار به علت افزایش نرخ طلاق روندی صعودی دارد؛ اغلب زنان پس از ترک همسر با پیامدها و چالش هایی از جمله حضانت فرزندان، مشکلات اقتصادی و زندگی در تنهایی مواجه هستند. در چنین شرایطی، ازدواج مجدد یکی از راه های برون رفت از این مشکلات و همچنین رفع نیازهای جنسی و عاطفی این زنان می باشد. به نظر می رسد که با کاهش فاصله میان طلاق تا ازدواج مجدد زنان، این مشکلات سریعتر مرتفع خواهند شد؛ به ویژه برای زنان در سنین باروری، با کاهش این فاصله، امکان فرزندآوری افزایش و متعاقباً میزان باروری کل نیز بهبود می یابد. با توجه به اهمیت بررسی این موضوع، هدف اصلی در این مطالعه تحلیل دوام بی همسری 448 زن مطلقه در آستانه ازدواج دوم به تفکیک طبقات استانی، بر اساس متغیرهای پیش بین منتخب و با استفاده از داده های موج اول پیمایش ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال کشور طی سال های 1396 و 1397 و روش های تحلیل سابقه رخداد واقعه می باشد. نتایج نشان داد که در کلیه طبقات استانی افزایش سن زنان مطلقه مخاطره ازدواج مجدد آنها را کاهش می دهد. قومیت این زنان در استان های با سطوح مختلف نرخ طلاق روی دوام بی همسری آنها تأثیرگذار است و در استان های با نرخ طلاق کم و متوسط، زنان لر نسبت به زنان سایر اقوام سریعتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. تنها در استان ها با نرخ طلاق زیاد، متغیرهای داشتن فرزند از ازدواج اول و تمایل به فرزندآوری روی دوام بی همسری زنان مطلقه تأثیر معنی دار دارد؛ به نحوی که این زنان نسبت به سایرین دیرتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. در استان های با نرخ طلاق خیلی زیاد، زنان مطلقه ای که توسط خانواده و آشنایان با همسر دوم خود آشنا شده اند، سریعتر از سایر زنان اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. نتایج نشان می دهد که به منظور برنامه ریزی کارا و موفق در زمینه ازدواج مجدد زنان بی همسر در کشور باید به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی موجود در استان های مختلف توجه شود.
شناسایی تبعات اقتصادی مهاجران غیر قانونی به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۸۲-۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهاجرت انسانی شامل جابجایی افراد از مکانی به مکان دیگر با قصد اسکان دائم یا موقت در یک مکان جدید است. لذا هدف پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تبعات اقتصادی مهاجران غیرقانونی به ایران است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق کمی از نوع توصیفی و جامعه ی پژوهش شامل کلیه متخصصان اقتصادی است که حداقل 5 سال سابقه کار و تجربه در این زمینه را داشته باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند تا اشباع نظری انجام شد که با 10 نفر از خبرگان در خصوص مولفه های عوامل موثر بر تبعات اقتصادی مهاجران غیرقانونی به ایران مصاحبه شد سپس با تلفیق شاخص های استخراج شده از مبانی نظری و نظر خبرگان در فاز دلفی پرسشنامه اولیه طراحی گردید و 365 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس بین مردم منظقه 22 بخش گردید روایی و پایایی پرسشنامه نیز تایید شد برای تحلیل یافته ها از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: تحلیل با استفاده از روش دلفی از 33 عامل 29 عامل به عنوان شاخص های موثر شناسایی شد. عامل های موثر تبعات اقتصادی مهاجرت غیر قانونی به ایران شامل: تخصص گرایی حرفه ای، مسکن، عواقب اجتماعی، بیکاری و اشتغال و فرصت شغلی بودند. نتیجه گیری: کارگاه هایی که به دلیل شرایط سخت کاری و عدم رعایت استانداردهای محیطی در آنها، نیروی کار ایرانی رغبتی به کار کردن در آن کارگاه ها ندارد، تسهیلات بانکی و اعتبارات ارزان قیمت اعطا شود؛ البته مشروط به استخدام و جایگزینی نیروی کار ایرانی.