فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۹۷۸ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
353 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمایزیافتگی زوجین از خانواده اصلی شان در پیش بینی الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی در اقوام ایرانی بود. در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، جامعه آماری زوجین اقوام فارس، ترک، کٌرد، عرب و بلوچ بودند. 250 زوج ( 500 نفر) از جامعه آماری فوق که 50 زوج از هر قومیت را تشکیل میدادند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط پرسش نامههای تمایزیافتگی هافمن ( 1984 )، نظام کدگذاری تعامل زوجین ایرانی 1389 ) و رضایت زناشویی انریچ ( 1998 ) ارزیابی شدند. ) نتایج نشان داد که استقلال تعارضی در مردان و استقلال هیجانی در زنان، بیشترین سهم را در پیش بینی الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین به طور مستقیم دارد. همچنین در قومیت ها، فقط در مردان قوم بلوچ، استقلال تعارضی، پیش بینی کننده رضایت زناشویی آن ها بود. فرد تمایزیافته در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی توانایی برخورد منطقی و عقلانی داشته و می تواند از برخورد با مسائل به صورت احساسی جلوگیری کند. بنابراین این افراد توانایی حل مسائل را به صورت مسالمت آمیز دارند. هرچه تمایز یافتگی فرد بیشتر باشد، به همان اندازه می تواند رفتار خویش را اندیشمندانه و مطابق با اصول صریح و جاافتاده هدایت کند.
واکاوی دگرگونی های خانوادگی در فرایند گذارِ زندگی مشترک زنان و مردان با کمک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
این جستار یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که با هدف واکاوی دگرگونی های خانوادگی زندگی مشترک زنان و مردان به روش کیفی، با راهبرد نظریه داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تمامی مردان و زنان متأهل شهر تهران بودند که پژوهشگر با توجه به هدف خود با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه های در دسترس نمونه های خود را انتخاب کرد. در نهایت تعداد 19 نفر در این فرایند مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه باز و مصاحبه حضوری بود، پرسش های مقدماتی زیر نظر استاد راهنمای رساله دکتری تهیه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و اصلی انجام گرفت. در نتیجه فرایند کدگذاری، در نهایت پدیده اصلی با عنوان دگرگونی های خانوادگی با موضع گیری های ناهمسو مفهوم سازی شد که شامل مقوله های محوری برداشت های دوگانه از دگرگونی خانوادگی و سازگاری و پذیرش اجباری دگرگونی ها مقوله بندی شد. مشارکت کنندگان علل، زمینه ها و شرایط مداخله گر متفاوتی را در شکل گیری این دگرگونی های خانوادگی عنوان کرده اند که به پیامدهای متفاوتی انجامید. این پیامدها در مقوله اصلی تغییر الگوهای پذیرفته شده خانوادگی با مقولات محوری فردگرایی مدرن، دگرگونی کارکردمحور و تغییر نقش ها مقوله بندی شد. البته مشارکت کنندگان از استراتژی های متفاوتی برای مواجهه با این دگرگونی ها استفاده کردند که در فرایند کدگذاری در دو مقوله محوری درک موقعیت و ابعاد خانواده مفهوم سازی شد.
نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
209 - 241
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از پژوهش ها نشان داده شده که روابط اولیه والد کودک بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان تأثیرگذار است؛ اما این مسئله که روابط اولیه با والدین از چه مسیرهایی بر کیفیت رابطه زوجی اثرگذار است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی، انجام شده است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر یزد در سال 1398-1397 است. معیارهای ورود به پژوهش عبارت بودند از: متأهل بودن، داشتن سواد خواندن و نوشتن، زندگی زیر یک سقف حداقل به مدت دو سال و این که والدین فرد تا قبل از 16 سالگیِ او فوت نکرده باشند. از بین افرادی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، تعداد 426 نفر (227 نفر زن و 199 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از طریق پرسشنامه کاغذی و فرم اینترنتی بود. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: مقیاس پیوند والدینی (PBI)، مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (MIS) و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS). داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار استنباطی هم چون همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی داشتند. بنابراین با توجه به نقش طرحواره های هیجانی در تجربه هیجانی و استفاده از راهبردهای کنترل هیجان، می توان گفت که این طرحواره ها از طریق تأثیر بر ادراک افراد از هیجان (مثل باور به غیرقابل کنترل بودن و منحصر بودن هیجانات به شخص) و نیز استفاده از راهبردهای مختلف (هم چون نگرانی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و اجتناب از موقعیت) جهت مقابله با هیجان، در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی را ایفا می کنند.
بررسی نقش خانواده و کاستی های موجود در مداخلات کاهش استفاده کودکان از رسانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
589 - 612
حوزههای تخصصی:
استفاده کودکان از وسایل دیجیتال در حال افزایش است و آثار مخربی بر جنبه های مختلف تحول دارد. مطالعه حاضر با هدف مشخص کردن نقش خانواده و کاستی های موجود در مداخلات کاهش استفاده از رسانه های دیجیتال در کودکان به روش مرور نظام مند انجام شده است. پایگاه های ISC، SID و IranDoc و پایگاه های PsycNet، ScienceDirect، Medline، PubMed، Scopus و Web of Science بین سال 2000 تا 2019 بررسی شدند. معیار ورود شامل مطالعات کارآزمایی در کودکان زیر 12 سال با هدف کاهش استفاده از فناوری های نوپدید بود. از بین مطالعات یافت شده، 18 مقاله بررسی شدند. نتایج نشان داد بیشترین راهبردهای مورد استفاده رفتاری و شناختی بودند و عوامل مربوط به خانواده و تعامل والد کودک به عنوان عاملی مهم در مدیریت رفتار کودک در پژوهش ها مغفول مانده است. آگاهی والدین از پیامدهای منفی فزون کاربری کودکان از فناوری های نوپدید و آموزش آن ها برای انجام فعالیت های جایگزین، می تواند منجر به اثربخشی مداخلات شود، نسبت به زمانی که تنها بر آموزش مهارت هایی به کودکان تأکید می کنند. درگیر کردن والدین در مداخلات زمانی مؤثر است که سایر عوامل تأثیرگذار مانند ویژگی های سرشتی کودک و والدین، کیفیت تعامل والد کودک، الگوهای حاکم بر رفتارهای والدین، سبک های والدگری و عوامل تأثیرگذار در فضای خانه نیز مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل و کشف چالش های پرورش فرزند کم شنوا از دیدگاه والدین با شنوایی عادی و نوجوانان کم شنوا: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
283 - 301
حوزههای تخصصی:
نوجوانان کم شنوا یکی از گروه های مهم افراد با نیازهای ویژه محسوب می شوند که پژوهش درباره آن ها اندک و گاهی دارای نتایج متناقض است. این پژوهش با هدف تحلیل و کشف چالش های پرورش فرزند کم شنوا از دیدگاه والدین با شنوایی عادی و نوجوانان کم شنوا بر مبنای نظریه داده بنیاد انجام شده است. نمونه پژوهش 10 نوجوان کم شنوای پسر و دختر و 15 والد با شنوایی عادی دارای فرزند نوجوان کم شنوا بودند که به روش نمونه گیری نظری و هدفمند از انجمن خانواده ی ناشنوایان شهر تهران در سال 1399 انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری و با کدگذاری نظری (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کدهای باز حول 103 مفهوم، کدهای محوری شامل 15 مفهوم و کدهای انتخابی در چهار مفهوم تحت عناوین عوامل مربوط به والدین، عوامل مربوط به نوجوان، عوامل مربوط به خانواده و عوامل مربوط به جامعه شناسایی و استخراج شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، توجه ویژه به چالش های پیش رو در پرورش فرزند کم شنوا اهمیت بسزایی دارد.
اثربخشی آموزش تلفیق دو روش راه حل مدار و روایتی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
649 - 672
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شده است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر کاشمر بود. 24 زن در آستانه طلاق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسش نامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی و ابراز وجود شرینگ استفاده گردید. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق دارد (p<0/05). همچنین، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های صمیمیت زناشویی اثر بخشی معناداری دارد؛ همچنین این اثربخشی تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق بیانجامد .
بررسی مدل علّی شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد با نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
439 - 453
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی از نوع رگرسیون ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان و پیام نور رفسنجان بودند که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، گرایش به اعتیاد، ناگویی خلقی تورنتو و پرخاشگری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه افزایشی (مستقیم) و و ناگویی خلقی (p=0/ معن ادار بین پرخاشگری ( 013 با آمادگی به اعتیاد مواد وجود دارد و (p=0/015) سبک های فرزندپروری علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق پرخاشگری و ناگویی خلقی نیز بر آمادگی به اعتیاد مواد تأثیر می گذارند. بر اساس محاسبات انجام شده فاصله اطمینان معنی داری از روش بوت استرپ برای بررسی نقش میانجی متغیرهای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه سبک فرزندپروری (مقیاس آزادگذاری، مقیاس آمرانه و مقیاس اقتدار منطقی) به دست آمد. بر این اساس، اثر میانجی گری پرخاشگری و ناگویی خلقی بر رابطه بین سبک فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد تأیید می گردد.
مقایسه تأثیر آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری و برنامه فرزندپروری مثبت بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی در مادران دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
243 - 266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی مادران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند نوجوان شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بودند. از افرادی که در فراخوان شرکت کردند 24 آزمودنی با روش تصادفی انتخاب و در گروه ها گمارش شدند. مداخلات به صورت هشت جلسه دو ساعته انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های والدگری آلاباما و سازگاری زوجی اسپانیر (1976) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد میان برنامه فرزندپروری مثبت و گروه گواه در والدگری مثبت و نظارت ضعیف تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین گروه والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش ها و گروه گواه از نظر والدگری مثبت، تنبیه بدنی و اطلاع، تفاوت معنی داری دیده شد. هر چند تفاوتی میان تأثیر دو روش آموزشی بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی یافت نشد (05/0P<). بر پایه یافته ها می توان گفت برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری، هر کدام می توانند برخی کارکردهای والدگری را ارتقا دهند. در واقع می توان نتیجه گرفت هیچ کدام از روش های آموزش فرزندپروری به تنهایی جامعیت نداشته اند و لذا با توجه به اثربخشی متفاوت دو روش آموزشی، توصیه می شود برای ارتقای کیفیت فرزندپروری و به منظور تأثیر بیشتر، ترکیبی از برنامه های آموزشی استفاده شود.
میزان آسیب های ناشی از خیانت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
81 - 98
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی می تواند تاثیرات نامطلوبی بر زندگی زوجین بر جای بگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آسیب-های ناشی از خیانت زناشویی انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی است. نمونه پژوهش 100 زن و مرد دارای تجربه خیانت زناشویی و 100 زن و مرد فاقد تجربه خیانت زناشویی بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه انواع آسیب های ناشی از خیانت زناشویی که در 4 بعد آسیب های فردی، خانوادگی، اجتماعی و معنوی دسته بندی شده بودند پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که خیانت زناشویی به ترتیب آسیب فردی(جسمی و روانی)، آسیب خانوادگی، آسیب اجتماعی و آسیب معنوی در زوجین ایجاد می کند. همچنین نتایج نشان داد که: در بعد جسمانی اختلال خواب، در بعد روانی بی حوصلگی، در بعد خانوادگی سردی رابطه زناشویی، در بعد اجتماعی از بین رفتن آبرو، و در بعد معنوی عذاب وجدان دارای بیشترین میزان بوده اند. براساس یافته های تحقیق ، خیانت زناشویی به عنوان یک تروما به همه ابعاد وجود انسان آسیب می رساند و نیاز به مداخلات فوری، کوتاه مدت و طولانی مدت مانند مداخله بحران دارد.
تأثیر آموزش فیلیال تراپی بر اضطراب ویروس کرونا در کودکان: اعتباریابی مقیاس اضطراب ویروس کرونا نسخه کودکان (CVA-C)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
573 - 588
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع ویروس کرونا و پیامدهای آن، پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول، روایی و پایایی مقیاس اضطراب ویروس کرونا در کودکان ارزیابی شد و در بخش دوم اثربخشی آموزش فیلیال تراپی بر اضطراب کودکان بررسی شد. در قسمت اول پژوهش تعداد 151 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به عبارات مقیاس پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی از همبستگی گویه ها با نمره کل و تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در قسمت دوم پژوهش از تمام مادران کودکان 9 تا 12 سال با اضطراب شدید ویروس کرونا، 22 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج قسمت اول نشان داد مقیاس اضطراب ویروس کرونا کودکان از یک عامل روان شناختی تشکیل شده است و مقیاس از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است (01/0P<). ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 88/0 برآورد شد. نتایج بخش دوم نشان داد که فیلیال تراپی اثربخشی معناداری بر اضطراب ویروس کرونا در کودکان داشت (01/0P<). بر اساس یافته های پژوهش مقیاس اضطراب ویروس کرونا کودکان از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و از فیلیال تراپی می توان به عنوان روش درمانی مفید جهت کاهش اضطراب کرونا در کودکان بهره برد.
پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
483 - 513
حوزههای تخصصی:
تبیین چرایی گرایش به خیانت زناشویی به ویژه در افراد دارای بنیه های دینی و مذهبی، صرفاً با تأکید بر<strong> </strong>عواملی نظیر نارضایتی عاطفی _ جنسی و یا تعارض زناشویی<strong>، </strong>نوعی سطحی نگری است<strong>. </strong>هدف این پژوهش واکاوی پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان بود.<strong> </strong>روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پژوهشگر از میان مردان متأهلِ دارای تجربه خیانت زناشویی در شهرستان شاهین دژ 18 نفر را برای مشارکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار داد. مصاحبه ها با استفاده از روشِ تحلیلِ پدیدارشناسی تفسیری دیکلمن و همکاران تحلیل شدند. واکاوی تجربیات زیسته این افراد منجر به شناسایی شش زیرمضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله ارزشی و پوچی گریزی) و یک مضمون اصلی (از خودبیگانگی وجودی) شد.<strong> </strong>آشکارسازی این عوامل ضمن افزایش اطلاعات و آگاهی درباره چرایی شکل گیری و تشدید خیانت زناشویی از دیدگاه وجودی،<strong> </strong>نشان داد که افزایش بینش فرد نسبت به ماهیت خود و کاهش بیگانگی با ابعاد آن، از جمله لازمه هایی است که تحقق آن می تواند تا حد زیادی از تمایل فرد به تجربه خیانت زناشویی بکاهد.
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
ارزیابی نحوه شناخت روان درمانگران مراکز خانواده از روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
99 - 115
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی نحوه درک روان درمانگران مراکز خانواده از فرایندها و شکل گیری روان درمانی انجام شد. تعداد 16 مصاحبه عمیق با روان-درمانگران و مشاوران دارای حداقل 7 سال سابقه حرفه ای در مراکز خانواده، با استفاده از نمونه گیری هدفمند طی سال 99-98 صورت گرفت. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رویکرد تحلیل محتوی موضوعی از نوع قیاسی – استقرایی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد شناخت روان درمانگران و مشاوران مراکزخانواده از روان درمانی، برپایه برداشت های شخصی که کسب کرده اند، فعالیت هایی که انجام می دهند و منابع مورد استفاده آن ها؛ شکل گرفته است. برداشت های مشارکت کنندگان متأثر از رویکردهای گوناگون تخصصی، نگرش عاطفی، ارزش های انسانی و تفاسیر خودساخته، بود. تنوع دیدگاه ها و تعدد برداشت های درمانگران، حکایت تلاش روان درمانگرانی است که می خواهند بین تناسب ها و بی تناسبی های تکنیک ها با فرهنگ ایرانی، با اطمینان برای مراجعان دست به انتخاب بزنند. نحوه فعالیت های روان درمانی ساختاری باقاعده و همزمان منعطف را شکل می داد. مشخصاً نظریه در رأس این ساختار نقش داشت، اما استفاده از نظریات مختلف در میان درمانگران با رعایت تمام اصول علمی همراه نبود. چنانچه ماهیت متنوع نظریات و رویکردهای روان درمانی پذیرفته شود، قرار دادن علم روانشناسی و روان درمانی در مرحله پیش پارادیمی دشوار خواهد بود. روان درمانی با پارادایم های متفاوت شکل متفاوتی از علم است.
مقایسه استانداردها و اسنادهای رابطه در افراد متأهل با و بدون سابقه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
23 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش برسی سهم طلاق والدین در شکل گیری اسنادها و استانداردهای ناسازگار رابطه است. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد متأهل با و بدون تجربه طلاق والدین است. نمونه گیری پژوهش حاضر در دو مرحله صورت گرفته است که در مرحله اول 69 نفر از افراد متأهل باتجربه طلاق والدین به روش در دسترس انتخاب شدند؛ و سپس 69 نفر از افراد متأهل بدون تجربه طلاق والدین که بر اساس متغیرهای جنسیت، بازه سنی، شهر و تحصیلات با گروه اول همتاشده بودند نمونه گیری و وارد پژوهش شدند. به منظور بررسی استانداردها و اسنادهای رابطه در متأهلین به ترتیب از پرسشنامه استاندارد زندگی مشترک (SRSI) و پرسشنامه اسنادهای رابطه (RAM) استفاده شد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شده اند نتیجه گیری:تجربه طلاق والدین به طورکلی تعیین کننده استانداردهای زندگی مشترک افراد نخواهند بود و تنها منجر به کاهش معیارهای سرمایه گذاری ابرازی فرزندان خواهد شد. بنابراین این فرزندان تمایل کمتری به ابراز عاطفه و ارتباط با همسر خود دارند. همچنین طلاق والدین می تواند منجر به اسنادهای منفی رابطه به ویژه در ابعاد مسئولیت شود.
تجارب آسیب شناختی و رضامندی دلبستگی محور در رابطه جنسی: یک پژوهش کیفی مبتنی بر دیدگاه همسران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
167 - 207
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف «واکاوی تجارب آسیب شناختی و رضامندی دلبستگی محور در رابطه جنسی همسران ایرانی» انجام شد.از رابطه جنسی به عنوان نیروی محرکه و برانگیزاننده ای یاد شده که می تواند باعث برقراری تماس نزدیک و صمیمانه بین دو فرد شود. این مطالعه، یک پژوهش کیفی به روش پدیدارشناسی بود و مشارکت کنندگان براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 24 نفر از همسران با حداقل سه سال طول مدت زندگی مشترک و در دو گروه رضامند از رابطه ی زوجی (خودگزارشی) و ناراضی (در سه جلسه ی نخست از فرآیند زوج درمانی یا در فرآیند حقوقی و قانونی طلاق)، تجاربشان از رابطه ی جنسی را به اشتراک گذاشتند. تحلیل و تفسیر داده ها به روش کلایزی و رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. پس از تحلیل نتایج دو خوشه ی اصلی «ارتباط تنانه مقَوِّمِ رابطه زوج» و «آسیب پذیری رابطه از انفصال ارتباط تنانه» و هشت خوشه ی فرعی (سه مضمون ذیلِ نخستین خوشه: خواهشِ تن، پژواکِ تمنایِ جان، پیوستگیِ درون و بیرونِ ارتباط تنانه، خلقِ هویتِ مشترک و تمامیت جویی؛ و پنج مضمون ذیلِ دومین خوشه: والد شدن، موانع دانشی، موانع انگیزشی، عاطفی و رفتاری، ناهمنواییِ نامطلوب و تجارب گسست عاطفی) استخراج شد. نتایج این مطالعه تأییدی است بر اینکه نظریه دلبستگی می تواند یک چارچوب اساسی برای فهم و درک عمیق تر رفتارها و تجربه های جنسیِ همسران ارائه کند.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد با و بدون تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
467 - 482
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد دارای تجربه و فاقد تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. از بین کلیه افراد متقاضی طلاق در دادگاه های شهر مشهد، تعداد 100 نفر ( 50 فرد دارای تجربه و 50 فرد فاقد تجربه رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه های راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان و ذهن آگاهی گردآوری و با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در راهبردهای تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بین دو گروه تفاوت وجود دارد، به نحوی که در راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، دیدگاه وسیع تر، پذیرش، عمل همراه با آگاهی، توصیف، مشاهده، قضاوت نکردن و واکنش نشان ندادن، نمرات افراد فاقد روابط فرازناشویی بالاتر از افراد دارای تجربه روابط فرازناشویی بود. از طرفی، گروه فاقد تجربه فرازناشویی در تنظیم شناختی منفی، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیزی نمرات پایین تری کسب کردند. نتایج این پژوهش نشان داد مهارت های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در روابط فرازناشویی عمل کند و آموزش این مهارت ها برای زوجین پیشنهاد می شود.
سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
561 - 572
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا و میزان شیوع آن در جامعه مشکلات روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. هدف پژوهش حاضر سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید 19 بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کل زوجین زیر 40 سال یکی از شهرستان های غرب ایران تشکیل دادند. از میان این زوجین 79 نفر به صورت حضوری و آنلاین در پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده [RDAS] (باسبی و همکاران، 1995) و مقیاس محقق ساخته مشاجرات زناشویی (1399) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان زوجین میانگین سازگاری زناشویی و ابعاد آن (توافق، رضایت و انسجام) در زمان شیوع کووید 19 کاهش و میزان مشاجرات زناشویی (داد زدن، پرخاشگری کلامی، دعوای فیزیکی، قهر کردن، تهدید کردن، توهین کردن و تحقیر کردن) افزایش یافته است. نتایج تلویحات مهمی درباره توجه به پیامدهای زناشویی ویروس کرونا در میان زوجین دارد و برنامه ریزی در جهت کاهش مشکلات زناشویی به صورت حضوری و آنلاین در این زمینه پیشنهاد می شود.
اثربخشی روش آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه در استرس فرزندپروری و کیفیت زناشویی مادران کودکان کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
303 - 317
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فرزندپروری ذهن آگاهانه در استرس فرزندپروری و کیفیت زناشویی مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و در دو مرحله پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری همه مادران دارای کودک زیر 18 سال مبتلا به کم توانی ذهنیِ مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر ایذه بودند که از بین آن ها 30 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های استرس والدگری (آبیدین، 1991) و کیفیت زناشویی (نورتن، 1983) بود. آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه به شیوه گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار بر گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه در طی این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، حاکی از کاهش میانگین نمرات استرس فرزندپروری و افزایش میانگین کیفیت زناشویی در مرحله ی پس آزمون و پایداری این اثر در مرحله 2 ماه پی گیری بود (05/0). آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می تواند در بهبود سلامت روانی خانواده های کودکان کم توان ذهنی نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
613 - 631
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی، اختلال روانی جدی و پیچیده ای است که حاوی یک الگوی فراگیر بی ثبات در روابط بین فردی، خودانگاره، عواطف و تکانشگری است که از اوایل بزرگ سالی آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان انجام شد. این پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقاطع مختلف در دانشگاه های شهر تهران بودند که 372 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، مقیاس فرم کوتاه تمایزیافتگی خود دریک (2011)، پرسش نامه دلبستگی بزرگ سالان بشارت (2011)، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (۲۰۰۴) و پرسش نامه ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بودند. داده های پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین تمایزیافتگی خود و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین سبک های دلبستگی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو با توجه به نتایج فوق در یک نتیجه گیری کلی سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان به طور مجزا می توانند ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کنند.
مقایسه اثربخشی فیلیال تراپی و تراپلی بر اضطراب کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
117 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فیلیال تراپی و تراپلی بر اضطراب کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. این مطالعه یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. 39 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 13 نفر) جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش در برنامه فیلیال تراپی در 10 جلسه 90 دقیقه ای و دیگری در برنامه تراپلی، در 10 جلسه 40 دقیقه ای شرکت کردند، درحالی که گروه گواه در این برنامه ها شرکت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس (2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که فیلیال تراپی و تراپلی بر اضطراب کودکان با آسیب شنوایی اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که بین میزان اثربخشی فیلیال تراپی و تراپلی در خصوص اضطراب و خرده مقیاس های آن، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). لذا از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه های فیلیال تراپی و تراپلی می توانند نقش مهمی در کاهش اضطراب در کودکان با آسیب شنوایی ایفا کنند.