فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
39 - 74
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن/ سازی به پدیده ای بدل شده است که همچنان بر بسیاری از قلمرو های کنش کنونی بشر سایه انداخته است. از این رو، ژر ف کاوی درباره رهاورد های خوانش های گوناگون از این پدیده که به گفتمان ها و کنش های ناسازواری انجامیده است گریزناپذیر به نظر می رسد. هدف این مقاله، دریافت سوگیری مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی است. نخست با بازنگری ادبیات نظری، چارچوبی برای گونه شناسی فراهم شد. در گام دوم، پس از غربال روشمند از میان 70 مقاله، 29 مقاله برای بازکاوی، برگزیده شد. یافته ها برپایه بازکاوی محتوایی به گونه شناسی سه گانه ای از این مطالعات انجامید: مطالعات همسو با رویکرد نولیبرال (55 درصد)، مطالعات بازمانده از بازشناسی دو رویکرد یا آشفته (38 درصد) مطالعات نقادانه/ دگراندیشانه (7 درصد). بر پایه الگو های گونه شناسی دانشگاهی، مطالعات بازکاوی شده، در دوگونه دانشگاه پژوهشی/ پایدار و نهاد های آموزش عالی صنفی/ شرکتی/ بنگاهی جای گرفتند. رهیافت های چنین داده هایی کم و بیش، می تواند روشنگر برخی از کاستی ها و دشواری های آموزش عالی ایران در رویارویی با پدیده جهانی شدن/ سازی انگاشته شود که در چارچوب دو پرسش پژوهشی، پایان بخش این مقاله است.
ویژگی های تأثیر افعال اختیاری انسان بر تکوین از منظر آیات و روایات با تأکید بر سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
51 - 64
حوزههای تخصصی:
تأثیرات تکوینی افعال نیک و بد انسان از منظر آیات و روایات، ویژگی هایی دارند. شناخت این ویژگی ها اولین گام در طراحی و پذیرش اجتماعی الگوهای رفتاری و سبک زندگی اسلامی است. بر اساس این تحقیق که در مقام گردآوری به روش کتابخانه ای و در مقام تحلیل و داوری به روش اسنادی تحلیلی، انجام شده است، مهم ترین ویژگی این است که تلازم میان تأثیرات تکوینی افعال اختیاری نیک اجتماعی و جاری شدن نعمت ها در جامعه، قطعی است؛ ولی این تلازم در جانب افعال اختیاری بد اجتماعی و نقمت ها و نیز آثار تکوینی افعال نیک و بد فردی، قطعی نیست و ممکن است به دلایلی منتفی شود. عدم دلالت بهره مندی از دنیا بر خوب بودن انسان، فراجنسیتی بودن تأثیرگذاری افعال اختیاری انسان بر تکوین، تناسب و همانندی میان افعال اختیاری انسان و ابتلائات تکوینی و نیز هماهنگی میان ابتلائات تکوینی افعال اختیاری با نظام احسن از دیگر ویژگی های این تأثیرگذاری است؛ بنابراین، سبک زندگی اسلامی، بیشترین و کامل ترین تناسب و هماهنگی را با نظام تکوین خواهد داشت و بیشترین منفعت را متوجه انسان و سایر مخلوقات می کند.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
بررسی تأثیر سبک زندگی دیجیتال بر هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
93 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی سبک زندگی دیجیتال و تأثیر آن بر هویت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان می باشد. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دختر و پسر مدارس دولتی و غیر دولتی شهر همدان بود (11891 نفر) که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 377 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) و پرسشنامه سبک زندگی دیجیتال مهاجری و فرقانی (1397) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظر کارشناسان جامعه شناسی تأیید شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس ها بالاتر از 7/0 برآورد شد که بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با کاربرد نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های متغیر سبک زندگی دیجیتال (مصرف فرهنگی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، الگوهای خرید و فروش، الگوهای یادگیری و آموزش از راه دور، مدیریت بدن از طریق رسانه ها) و هویت اجتماعی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان در شهر همدان رابطه وجود داشت و این رابطه معکوس است. بنابراین، هرچه افراد به سمت زندگی دیجتالی سوق پیدا کرده اند، هویت اجتماعی آنها کمرنگتر شده است و این نشان میدهد، که در این مطالعه ما با چالش این رابطه سرو کار داریم، یعنی تاثیری که سبک زندگی دیجیتال بر روی هویت اجتماعی داشته مثبت نبوده است و جنسیت هم متغیری مهمی در این رابطه ارزیابی نگردید. در تبیین این نتیجه می توان گفت، به زعم بوردیو و گیدنز شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی به تولید منش خاص منجر میشود و می تواند هویت فرد را بازنمایی یا باز تولید نماید. لذا، لازم است متناسب با امکاناتی که در جامعه برای افراد قرار میدهیم، بسترهای لازم برای احیای هویت اجتماعی نیز فراهم شود، اگر این تقدم و تاخر فرهنگی فاصله زیادی داشته باشند، موجب گسست اجتماعی و سردرگمی هویتی برای جوانان شود که عواقب آن جبران ناپذیر باشد.
زندگی و سوژگی ناهمتراز، مطالعه ای انتقادی از پدیده اجاره نشینی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها نیازهای متعددی دارند که برای رفع آنها به شیوه های مختلف می کوشند. یکی از اصلی ترین و ضروری ترین آنها، داشتن مسکن است. در سال های اخیر، تملک مسکن به دلیل نوسانات اقتصادی و کاهش قدرت خانواده ها، سخت شده است. این مسئله، اجاره نشینی را به امری بدیل، تبدیل کرده است. در واقع، هم تعداد اجاره نشینان و هم مدت زمان اجاره نشینی در حال گسترش است. این روند در شهرهای بزرگ، به ویژه شهر اصفهان برجسته تر شده و با شکل گیری شهرک های حاشیه ای همراه شده است. در این پژوهش کوشش شده است، نقش مناسبات سیاسی و اقتصادیِ نابرابر، در این وضعیت و همچنین مسائل و پیچیدگی های زندگی این گروه از مردم بررسی شود. روش استفاده شده در این پژوهش، مردم نگاریِ انتقادی به شیوه کارسپیکن است. پس از مطالعات اولیه بر اساس رویکرد اتیک، بررسی های میدانی، مشاهدات اولیه و شناسایی اجاره نشینان، 19 نفر از اجاره نشینان انتخاب و مصاحبه عمیق شدند (رویکرد امیک). داده های جمع آوری شده، کدگذاری شد و مقوله های اصلیِ استخراج شده، شامل زیربنای سیاسی- اقتصادیِ نابرابری، سوداگری در بازار مسکن، سیستم ناکارآمد مالیاتی، سوژه زداییِ اقتصادی و سیاسی، کالا انگاری مستأجر، زندگی و سوژگی ناهمتراز، تجربه شکاف طبقاتی افزوده و بیم و امید اعتراض اقتصادی است. به طور کلی نتایج این امر نشان می دهد پایداری نوسان اقتصاد و بازارهای مالی، سوژگی و پیش بینی پذیریِ زندگی شهروندان اجاره نشین اصفهان را مختل و زندگی آنها را همانند بازارهای مالی دچار نوسان کرده است. همچنین، مناسبات اقتصاد سیاسی بر زندگی آنها حاکم و کیفیت زندگی آنان افت کرده است و تجربه آنها از شکاف طبقاتی در حال فزونی است. روند اجاره نشینی روبه گسترش بوده و به موازات آن کیفیت زندگی افراد پایین آمده و حاشیه نشینی نیز افزایش پیدا کرده است.
تأثیر ساختار شبکه های اجتماعی بر جهت گیری کارآفرینی اسپین آف های دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار شبکه های اجتماعی بر جهت گیری کارآفرینی اسپین آف های دانشگاهی انجام شده است. بطور خاص بر اندازه و فراوانی سه نوع مختلف از شبکه های اجتماعی شامل شبکه های غیر رسمی، صنعتی و پشتیبان دانشگاهی متمرکز شده است. روش تحقیق، علّی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. از دو پرسشنامه محقق ساخته به ترتیب با 25 و 22 گویه و منابع مکمل مانند گزارش های سالانه تهیه شده توسط انکوباتورها، پارک های فناوری جهت گردآوری داده ها استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق بنیانگذاران و مدیران اسپین آف های دانشگاهی تاسیس شده در دهه گذشته که یازده اسپین آف دانشگاهی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیونی چندگانه استفاده گردید. نتایج نشان داد: الف) شبکه های بازاری و شبکه های پشتیبان دانشگاهی بر تقویت جهت گیری کارآفرینی اسپین آف دانشگاهی تأثیر مثبت دارد ب) اندازه و فراوانی شبکه پشتیبان دانشگاهی بر جهت گیری کارآفرینی تأثیر مثبت و معنی داری دارد اما اندازه و فراوانی شبکه های غیر رسمی هیچ تأثیری ندارد. نهایتا اینکه تیم های مدیریت اسپین آف دانشگاهی به شدت به حضور فعالان زمینه های صنعتی نیاز دارند زیرا چنین نمایندگانی می توانند منابع، توانایی ها و دانش لازم برای اسپین آف دانشگاهی را ارائه دهند.
رابطه نوع هویت قومی با رفتار سیاسی و ارزش های فردی دبیران (مطالعه موردی: دبیران مقطع متوسطه شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش یکی از نهادهای اصلی اجتماعی است که معلمان جزو کارگزاران اصلی آن به شمار می روند. این نهاد اصلی گرچه خصلتی محافظه کارانه در غالب جوامع دارد اما مشارکت و رفتار سیاسی معلمان در ایران و در سال های گذشته در راستای بازتولید ساختار سیاسی نبوده است. به علت ساختار چند قومی کشور ایران، رفتار سیاسی معلمان در مناطق قومی ممکن است تحت تأثیر هویت قومی قرار گیرد. این هویت همچنین بر موضوعات مهمی ازجمله ارزش های فردی تأثیرگذار است. ارزش های فردی(مادی و فرا مادی) از شاخص های مهم پویایی اجتماعی است. هدف این تحقیق بررسی رابطه نوع هویت قومی با رفتار سیاسی و ارزش های فردی در میان معلمان مقطع راهنمایی شهرستان کامیاران هست. مبانی نظری تحقیق ریشه در نظریه رومانو، راش و اینگلهارت دارد. اجرای تحقیق به روش پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خود اجرا بوده است. جامعه آماری پژوهش دبیران مقطع متوسطه شهرستان کامیاران بوده اند. نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای جمعیت شناسی مانند جنسیت، مذهب و نوع لهجه با هویت قومی رابطه معناداری دارند. این هویت قومی که خود متأثر از عوامل زمینه ای است با رفتار سیاسی و ارزش های فردی معلمان رابطه مثبت و معناداری دارد. این تحقیق نشان داد رفتار سیاسی معلمان ممکن است سیاسی باشد یا نباشد و رفتار سیاسی آن ها لزوما قومی نیست.
ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در موفقیت و عملکرد تحصیلی، هدف این پژوهش ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری و خبرگان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 20 مورد از اسناد و متون مرتبط با عنوان و 28 نفر از خبرگان بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه و طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش های فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار (76/0=r) تایید شد. در نهایت داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی تحلیل شدند.یافته ها: بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری شامل چهار بخش اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی شناسایی شد. همچنین، بر اساس مصاحبه ها نیز عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری برای هر چهار بخش استخراج شد. در نهایت عناصر شناسایی شده هر دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها با هم ادغام و بر اساس آن الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها، متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی برای بهبود نظام آموزشی می توانند از آن در طراحی اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی بهره ببرند.
شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
352 - 361
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن به ویژه در دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعه ای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی در حوزه آموزش وپرورش بودند که تعداد 20 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی گردآوری (روایی مصاحبه با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 8/77 محاسبه شد) و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی 76 شاخص، 11 مولفه و 2 بعد شناسایی شد. بعد رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 37 شاخص در 5 مولفه ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت و خلاقیت بود. همچنین، بعد هنجاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 39 شاخص در 6 مولفه ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبک های تصمیم گیری، نقش ها و انتظارها و هدف ها و استراتژی ها بود. در نهایت، الگوی هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، جهت بهبود عملکرد مدیران مدارس می توان گام های موثری از طریق شاخص ها، مولفه ها و ابعاد شناسایی شده برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برداشت.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ فساد (مورد مطالعه: شهروندان نجف آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی هر فرهنگ، اکتسابی بودن و تأثیر تعاملات اعضای جامعه در تولید و بازتولید آن هست. گاهی این تعاملات می تواند در راستای مبارزه با فساد و گاهی نیز در راستای پذیرفتن رفتارهای مفسده آمیز و چشم پوشی نسبت به آن ها و در نتیجه از بین رفتن قبح فساد شکل بگیرد و حالتی را در جامعه نهادینه کند که با نام «فرهنگ فساد» شناخته می شود. هدف این پژوهش مشخص نمودن میزان سطح فرهنگ فساد در بین مردم شهر نجف آباد اصفهان و نیز تبیین چرایی شکل گیری آن می باشد. این پژوهش به صورت کمّی و به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه گیری در این تحقیق به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بوده است. تعداد نمونه ها براساس جدول تعیین حجم نمونه لین برابر با 370 نفر مشخص گردیده است. در این تحقیق برای تحلیل نتایج از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار Smart PLS مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل آماری داده های این تحقیق نشان داد سه مؤلفه از بین رفتن قبح فساد، عدم تمایل به افشای فساد و به هنجار شمردن مصادیق فساد می تواند درمجموع 2/61% از واریانس متغیر فرهنگ فساد را تبیین کنند. آزمون فرضیات نیز نشان دادند که متغیرهای مستقل جمع گرایی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ افشاگری و برابری جنسیتی اثر منفی بر تمایل افراد به فرهنگ فساد دارند و در مقابل عواملی چون فردگرایی و فرهنگ هدیه دادن و فردگرایی سطح تمایل مردم به فرهنگ فساد را افزایش می دهند. نتایج مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور متغیرها نشان داد که متغیرهای مستقل این تحقیق می توانند 2/45% از واریانس تمایل مردم به فرهنگ فساد را تبیین نماید. روند افزایشی فساد در ایران و پیامدهای منفی آن، این نگرانی را ایجاد می کند که قبح و زشتی اعمال مفسده آمیز از بین برود و با بهنجار شدن آن ها، فساد تبدیل به یک ویژگی فرهنگی شود. براساس یافته های این مطالعه می توان با اعتلای روحیه جمع گرایی و کاهش تمایلات خودمحورانه در بین مردم، آشنا ساختن آن ها با تکالیف و مسئولیت های شهروندی، مبارزه با نابرابری های جنستی، حمایت از افشاکنندگان فساد و نیز تشویق آن ها مانع شکل گیری فرهنگ فساد شد؛ هم چنین می توان با قانونمند کردن فرهنگ هدیه و جبران نکویی ها به این مهم دست یافت. یافته های پژوهش حاضر مؤید نظریه آنومی دورکیم و نظریه فشار مرتون و نظریه آنومی رفیع پور در مورد شکل گیری فرهنگ فساد است.
Providing a Home Business Model with a Focus on Entrepreneurial Knowledge (Grounded Theory Approach)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to achieve a comprehensive model of home businesses and conceptualize it in the form of knowledge theory. Methodology: From the point of view of the objective, the current research is a part of applied research and from the point of view that none of the variables in this study are subject to modification or manipulation; it was a non-experimental (descriptive) research. Finding the required information with 15 key informants), an exploratory interview was conducted, the sampling process was purposeful and strategic and will continue until the process of analysis and discovery reaches theoretical saturation. Data analysis was done based on open, axial and selective coding using Atlas t.i software. Findings: A total of 207 initial conceptual propositions were obtained from the interviews in the open coding stage. Unfavorable economic status of the family, low education and inability to be employed in government bodies, coercion of the father during childhood, the need to supervise and care for children, the need to be with the family more, and low and insufficient initial capital to start working in the market, including The causal factors have been the entry of people into home business; The most important theoretical finding of this research is related to the fact that home business owners are more inclined towards businesses that are related to their previous knowledge. Conclusion: The findings show that in the phenomenon of home business and the success of the owners of these businesses, 4 components are effective as described, causal factors, underlying conditions, action strategies and outputs, which are actually research innovation. It is especially evident in causal factors
Developing a Model of Job Competencies for Bank Saderat Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of "developing a model of job competencies for managers of Bank Saderat". Methodology: This research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of method and has an inductive approach. The participants of the present study were branch managers and banking experts in Tehran. Since in this study, the aim was to present the competency model of Bank Saderat managers, therefore, purposive sampling method was used. The focus has been on people with more experience in the banking industry. At the beginning, criteria for purposeful selection of experts and managers were considered. Based on these criteria, a list of these experts and managers was prepared to make the necessary arrangements for scheduling and conducting the interview. Therefore, the population of this study was the employees and experts of the bank; Sampling was performed by purposive method and the researcher reached the level of theoretical saturation with 15 people. Semi-structured interviews were used to collect data. In order to analyze the data, the content analysis method was used. Findings: The research findings showed that after analyzing the data obtained from the interviews and all the basic and organizing topics, 5 comprehensive topics are: - Interpersonal competencies 2- Individual ethics 3- Professional ethics 4- Managerial competencies 5- Competencies Professional; The main components of job competencies of Bank Saderat managers were identified. Conclusion: Considering the compilation of the competency model using the extracted components, it is recommended that standards and criteria based on these components be formulated and designed for hiring managers, and considering that the training and updating of managers is one of the components obtained in This research is recommended that the training of competency programs to managers as well as employees of a complex should be put on the agenda. It is appropriate for managers to help improve organizational behaviors by investing in professional ethics on the people of the organization, and in this way, in addition to benefiting from people with high human capital, they can also benefit from the advantage of expanding the effectiveness of their organization.
برساخت بدن و هویت یابی دختران در رمان نوجوان ایرانی؛ بررسی موردی: آثار عباس جهانگیریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
40 - 55
حوزههای تخصصی:
بدن همواره به مثابه رابطی میان انسان و تجربه ی او از جهان قرار دارد و عاملی هویت ساز در زندگی اجتماعی اوست. اما تجربه ی بدنمندی، نمی تواند آزادانه و بدون دخالت مسائل اجتماعی، روابط قدرت و گفتمان ها اتفاق بیفتد؛ به ویژه برای سوژه ی نوجوان که در ابتدای درک اجتماعی خود از جهان، در ارتباط با مجموعه ای از روابط قدرت، مانند خانواده، مدرسه، همسالان و متأثر از مسائل اقتصادی، فرهنگی، سنی و جنسیتی است. در این پژوهش، براساس دیدگاه فوکو درباره ی نقش قدرت و گفتمان ها در برساخت بدن، دو رمان نوجوان واقع گرا از عباس جهانگیریان، بررسی شده اند؛ «سایه هیولا» و «جنگ که تمام شد بیدارم کن». تمرکز بر بدنمندی سوژه های اصلی دختر و شیوه های بازنمایی جنسیتی و هویت یابی آنان در این رمان ها بوده است. تمرکز بر بدنمندی سوژه های اصلی دختر و شیوه های بازنمایی جنسیتی و هویت یابی آنان در این رمان ها بوده است.روش پژوهش حاضر کیفی است و با استفاده از استراتژی داده کاوی استقرایی و روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده است. در این مسیر، بدنمندی دختران در سه دسته ی اصلی نشانه های جسمانی (ظاهری)، نشانه های زبانی و نشانه های بهنجارساز بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این نشانه ها در ژرف ساخت و روساخت اثر، متأثر از گفتمان جنسیتی شکل گرفته اند و گونه ای ناسوژگی زنانه، انقیاد بدن را در کنار بی کنشی و انفعال سوژه ی زن نشان می دهند.
رابطه سبک زندگی اسلامی با صبر در جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
61 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی کانونی سبک زندگی اسلامی با صبر در دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلامشهر انجام شده است. روش مطالعه توصیفی- همبستگی است که ۳۱۶ نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلامشهر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک زندگی کاویانی و پرسشنامه صبر خرمایی است. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با نرم افزار SPSS.26 تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد میان سبک زندگی اسلامی و صبر، رابطه مثبت معنادار وجود دارد. در این پژوهش واریانس مشترک سبک زندگی اسلامی و صبر ۱۵% شده و در تابع سبک زندگی اسلامی، زیرمؤلفه عبادی و باورها بیشترین وزن یا اهمیت را در همبستگی کانونی داشته است. به نظر می رسد سبک زندگی اسلامی تأثیری نسبتاً پایدار بر صبر و بردباری جوانان داشته باشد.
آزادی علمی در فضای دانشگاهی، چالش ها، استراتژی ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی علمی به اختیار و حق انتخاب همراه با امنیت در انجام دادن فعالیت های آکادمیک اشاره دارد. بهره مندی فضای دانشگاهی از آن، شرطِ لازم و ضروری برای ایفای نقش های علمی و انجام دادن مسئولیت های اجتماعی است. آیا فضای دانشگاهی ایران در برخورداری از آزادی آکادمیک با چالش ها و تنگناهایی مواجه است؟ این تنگناها، به چه صورت است؟ چه علل و زمینه هایی سبب چنین تنگناهایی شده است؟ در مواجهه با این تنگناها، چه استراتژی هایی اتخاذ شده است؟ این تنگناها، چه پیامدهایی، به همراه داشته است؟ در مطالعه جامعه شناختی حاضر، با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد، به بررسی این مسائل، پیرامون آزادی علمی در ابعاد آموزشی، پژوهشی و انتشار آن از منظر اعضای هیئت علمی در دانشگاه های دولتی بررسی و داده های آن با انجام دادن مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و در نهایت، با 35 نفر از استادان رشته های مختلف دانشگاه های دولتی سراسر کشور، به اشباع نظری رسید. مقوله اصلی آن، چالش ها و تنگناهای آزادی علمی است که از موجبات علّی (4 مقوله)، عوامل مداخله گر (6 مقوله)، عوامل زمینه ای (3 مقوله) تشکیل شده است. مشارکت کنندگان این مطالعه، دو استراتژی متضاد (انطباق پذیری و مقاومت) را در مواجهه با این تنگناها برگزیدند. آنها از کاهش کیفیت آموزش و پژوهش، کاهش رسالت حرفه ای، فاصله گرفتن از دانشمند پروری، نداشتن احساس کارآیی و اثربخشی، منزوی شدن دانشمندان و کوچ دهی نخبگان به عنوان برخی پیامدهای منفی کمبود آزادی علمی در فضای دانشگاهی یاد کردند.
بیکاری، توسعه نابرابر منطقه ای و الگوهای فضایی مهاجرت داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
41 - 65
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنه گسترده ای از عوامل با اثربخشی های متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرت های داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری 1395 در سطوح استانی و شهرستانی به بررسی تأثیر بیکاری جوانان و توسعه نابرابر منطقه ای بر مهاجرت داخلی در ایران می پردازد. نتایج بیانگر خوشه های فضایی بیکاری و توسعه نیافتگی در کشور و نابرابری در برخورداری از منابع و فرصت های اقتصادی و اجتماعی از یکسو و تفاوت های منطقه ای در میزان های مهاجرت از سوی دیگر است. بالاترین سطح توسعه یافتگی و کمترین میزان بیکاری جوانان و همچنین مهاجرپذیری بالا مربوط به مناطق مرکزی کشور، به ویژه پایتخت است. در مقابل، مناطق مرزی غرب، شمال غربی، شرق و جنوب شرقی کشور، کمترین سطح توسعه یافتگی و بالاترین میزان بیکاری و مهاجرفرستی را دارند. از این رو مهاجرت داخلی، فرایندی پویا، چندبُعدی و برخاسته از شرایط ساختاری و نابرابری های منطقه ای است.
دانشگاه فنی و حرفه ای در موقعیت دانشگاه کارآفرین؛ در جستجوی سناریوی تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه کارآفرین یکی از سناریوهای مطلوب برای مشارکت نظام آموزش عالی و دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند توسعه ملی پایدار است. دانشگاه فنی و حرفه ای به عنوان بزرگ ترین دانشگاه سراسر دولتی مهارتی ایران، بر مبنای اساسنامه و سابقه فعالیت، یک دانشگاه کارآفرین و جامعه محور است که می تواند با تعامل هم آفرین با جامعه، بیش ازپیش ارزش آفرین باشد. در این پژوهش، برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و کارآفرین»، محصول کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، سطح کارآفرینی دانشگاه فنی وحرفه ای و کم وکیف تقرب آن به معیارهای دانشگاه کارآفرین به روش مطالعه موردی ملاک محور، ارزیابی شده است. در برهه زمانی اجرای برنامه ششم توسعه، دستاوردهای چشمگیر و جهش کیفی مناسبی نظیر دریافت مجوز شورای برنامه ریزی آموزشی، انتقال ردیف بودجه به بخش آموزش عالی، استقلال هیئت امنا، ساماندهی گروه های آموزشی، ارتقای تجهیزات و تسریع در جذب هیئت علمی، در حیطه رسالت دانشگاه حاصل شده است. به رغم دستاوردهای متعدد، سطح کارآفرینی این ابر دانشگاه در حد انتظار ارزیابی نشده است. غلبه کمیت گرایی، کمبود هیئت علمی، تقاضامحور نبودن برخی رشته ها و برنامه ها، کم توجهی به تحول دیجیتال، کمبود شدید منابع مالی، قدمت تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی، ضعف تعاملات با صنعت و بازار، ضعف تحرکات بین المللی، غلبه نگاه عمدتاً سیاسی- محلی بر رویکرد حرفه ای- ملی در گسترش و حکمرانی واحدها، کمبود زیرساخت های پشتیبانی، چالش های مسیر کارآفرینی این دانشگاه هستند. برای تحقق دانشگاه کارآفرین، یک برنامه تحولی میان مدت با پشتیبانی مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، موردنیاز است. این برنامه باید در راستای بهره برداری بیشتر از ظرفیت ها و دستاوردها و رفع چالش های موجود باشد.
تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه از پیوند آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۰۰-۷۸
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: با وجود اهمیت آموزش و پژوهش به عنوان دو کارکرد اصلی دانشگاه ها و پذیرش این مفروضه جهانی که پژوهش برای آموزش سودمند است و همچنین مبهم بودن جایگاه این دو در سیاست و عمل آموزش عالی، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) از پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش کار: برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) سرآمد آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد جامعه موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 48 نفر بودند. از این میان، 20 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، چهارده مقوله اصلی با هدف درک ماهیت آموزش و ماهیت پژوهش، هفت مقوله اصلی حول محور رابطه آموزش و پژوهش و چهارده مقوله اصلی به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده رابطه آموزش و پژوهش شناسایی و استخراج شد. نتیجه گیری: نظر به تجارب زیسته اعضای هیئت علمی موردمطالعه بین آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه وجود دارد و جهت این رابطه به دو شکل مثبت و منفی قابل ملاحظه است. به نظر می رسد رابطه بین پژوهش و آموزش برحسب مقطع تحصیلی و ماهیت رشته تحصیلی نسبی است. چنانکه این رابطه در سطح دکتری قوی ترین و در سطح کارشناسی ضعیف ترین حالت را به خود اختصاص داده است.
نقش جامعه شهری و شهرسازی غربی در تداوم و تحولِ کالبدی- فضایی شهر تهران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی تهران تا دوره ناصرالدین شاه هم چنان به شیوه شهرسازی دوره صفوی ادامه یافته بود. این شیوه تنها جواب گوی نیازهای یک شهر سنتی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ محدود بود. اما از دوران ناصرالدین شاه تهران به عنوان پایتخت ایران در دوره قاجاریه و در مواجهه با دنیای غرب به بستری برای تحولات در زمینه شهرسازی و الگویی برای دیگر شهرهای ایران در این زمینه تبدیل شد؛ هرچند این تحولات در شکل خالص غربی وارد شهر مذکور نشد و در نمودی ترکیبی و متأثر از جامعه سنتی ایرانی نمایان شد. ازاین رو مسئله پژوهش حاضر بررسی چگونگی تأثیر شهرسازی غربی و جامعه شهری تهران در تداوم و تحول کالبدی فضایی شهر مذکور در دوره ناصری است. این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به بررسی مسئله مزبور پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش کالبدی شهر تهران در دوره ناصرالدین شاه متأثر از تمدن غربی وارد مرحله جدیدی شد. این تغییراتِ کالبدی فضایی صرفاً تحت تأثیر دنیای مدرن غرب صورت نگرفت؛ بلکه نیروهای اجتماعی، فرهنگی و هنری بومی و سنتی، تأثیرات جدید را با معماری ایرانی ترکیب کردند. تحولات مزبور از یک جهت در شیوه نوسازیِ شهری در ابعاد مختلف و از جهت دیگر در بُعد کمیتی و رشد و زایش و تکثیر عناصر شهر محقق شد. در این بین کارویژه های برخی از عناصر شهری تهران مطابق با نیازهای جدید تغییر کرد.
بررسی رابطه میان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
شهروندی یک ایده دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و صرفاً مجموعه حقوقی که فرد را از تعهد به دیگران رها کند، نیست؛ بلکه برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی لازم است. از طرفی مسئولیت گریزی های شهروندی فرار یا دور زدن های تکالیف محوله است، که ما آن ها را در رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکت پذیری های ضعیف شده امروزی مشاهده می کنیم. هم چنان که "زتومکا" معتقد است اجتماع اخلاقی، به اعتماد، احساس مسئولیت و تعهد نسبت به دیگرانی که با آن ها دارای ارزش ها، منافع و هدف های مشترک است، سرو کار دارد. و پارسونز عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم را اعتماد می داند. لذا مطالعه حاضر با هدف: بررسی رابطه میان میزان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی در بین شهروندان تهرانی در سال 1399 انجام گرفته است. روش تحقیق: پیمایش و جمع آوری داده ها با تکنیک پرسش نامه ساخت یافته و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در بین شهروندان تهرانی بالای 18 انجام پذیرفته است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 384 برآورد گردید؛ البته با توجه به شرایط پاندمیک ویروس کرونا در زمان انجام تحقیق و محدودیت های موجود با 356 پرسش نامه داده ها جمع آوری و تحلیل با بهره گیری از نرم افزار Mplus8 و SPSS انجام پذیرفته است. یافته های: توصیفی نشان داد که میزان مسئولیت گریزی شهروندی در بین پاسخ گویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. و میزان بی اعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است، که بیشتر بُعد بی اعتمادی سازمانی را شامل می شود. در بررسی نتایج:رابطه بین بی اعتمادی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات با میزان مسئولیت گریزی شهروندی معنا دار است. ضرایب تاثیر متغیرها درکنار یک دیگر به ترتیب میزان برخورداری از حقوق شهروندی 29%-، میزان تحصیلات 16%- و بی اعتمادی اجتماعی0.72% (به طورغیرمستقیم) برمسئولیت گریزی شهروندی به دست آمد.