فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها ضمن اطلاع رسانی، قادرند تا با طراحی پیام های برنامه ریزی شده، به تغییر باور، احساس، نگرش ، رفتارهای اجتماعی و کاهش یا افزایش خشنودی و ارتقای مهارت های زندگی بپردازند. این امر بر اهمیت روزافزون نقش رسانه ها در حوزه نیازهای اساسی جامعه از جمله سلامت اجتماعی دامن زده و حوزه جدیدی مطالعاتی را ایجاد کرده است. حال مهم ترین پرسش مقاله حاضر این است که: میزان مصرف کانال های ماهواره شهروندان تهرانی در حضور متغیرهای مشارکت داوطلبانه و پیوند اجتماعی، چه تأثیری بر سلامت اجتماعی آنان گذاشته است؟ رویکرد تحقیق توصیفی- علی و روش پیمایشی در اردیبهشت سال 98 انجام شده است. پرسشنامه پس از بررسی روایی و پایایی در بین 810 شهروند تهرانی با روش نمونه گیری طبقه بندی و خوشه ای چندمرحله ای اجرا شد. سنجش متغیر سلامت اجتماعی با الهام از مدل «کییز»، پس از بومی سازی و متغیر میزان مصرف کانال های ماهواره از طریق میزان ساعت صرف شده به تماشای ماهواره صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاضر بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که متغیرهای پیوند اجتماعی و مشارکت داوطلبانه با سلامت اجتماعی، رابطه مثبت و مستقیم دارند و مشارکت داوطلبانه نیز بر پیوند اجتماعی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. در بررسی رابطه علی به ترتیب پیوند اجتماعی، مشارکت داوطلبانه و میزان مصرف کانال های خارجی بر سلامت اجتماعی تأثیر گذاشتند، به طوری که میزان مصرف کانال های خارجی به عنوان بیرونی ترین متغیر، تأثیر منفی بر سلامت اجتماعی و دو متغیر دیگر گذاشته است.
ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان: واکاوی ابعاد و مولفه ها با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
190 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان بود.روش شناسی: روش شناسی پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) و تحلیل مضمون کتب و مقالات مرتبط با موضوع بود. جامعه آماری 10 نفر از متخصصانی که در زمینه مدیریت آموزشی کار پژوهشی انجام داده و خبرگان و صاحب نظران و اساتید حوزه مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه بودند، انتخاب و مصاحبه با آن ها انجام شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح نظام مند راهبرد نظریه داده بنیاد کوربین و اشتراس ( 2008 )، انجام شد. بر اساس این طرح داده های مورد نیاز گردآوری و از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری گزینشی مقوله ها، زیر مقوله ها احصا شدند. نرم افزار اجرای تحلیل MAXQDA 2018 بود .یافته ها: پس از بررسی و مطابقت این کدها و حذف کدهای تکراری، کدهای مشترک تعیین و مقولات با پیشینه و مبانی نظری تطابق و مفاهیم مشترک بازنگری شدند. بعد از انجام عملیات کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم (کدها) مشترک و مشابه ازنظر معنائی تعیین و طبقه بندی شدند. در نهایت مدل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان توسط خبرگان اعتبار سنجی شد.بحث و نتیجه گیری: مدل مورد نظر شامل شرایط علی: عامل ساختاری و عامل فرهنگی راهبردها: گسترش امکان مشارکت والدین، گسترش اخلاق حرفه ای، وضع قوانین و مقررات و فرهنگ سازی پیامدها :عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی؛ زمینه ای: تجارب دانش آموزان، نقص مدیریتی، نقش تربیتی خانواده و شرایط مداخله گرشامل : عدم همکاری با خانواده با مربیان، کمبود منابع مالی خانواده، کمبود نیرو متخصص می باشد.
شناسایی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدارس ایمن می توانند با ایجاد فضای امن و شناخت مناسب دانش آموزان و نیازهای روان شناختی آنها، فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری آنها را تسهیل کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون چاپی موجود در پایگاه های اطلاعات علمی مرتبط با موضوع شاخص های روانشناختی مدارس ایمن بین سال های 2020-2000 میلادی بودند، که 18 مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها، به روش فیش برداری گردآوری شدند و با استفاده از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 12 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برای مدارس ایمن، 298 کد باز و 36 کد محوری در قالب 7 کد انتخابی شناسایی شد. که شاملِ برنامه ریزی و آموزش برای مواجهه در موقعیت بحرانی و اضطراری (4 کد محوری)، ایجاد تعادل بین امنیت فیزیکی و روانشناختی (6 کد محوری)، ایجاد همکاری درون سازمانی و برون سازمانی (3 کد محوری)، ارائه خدمات روانشناختی کافی و مناسب (8 کد محوری)، بهبود دسترسی به حمایت های بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه (5 کد محوری)، خدمات پیشگیری و مداخلات زودهنگام (4 کد محوری) و توانمندسازی معلمان و کادر مدرسه (6 کد محوری) بودند و در نهایت الگوی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: براساس کدهای شناسایی شده، می توان ایمنی روانشناختی مدارس را مورد ارزیابی قرار داد و بعد از برگزاری نشست ها و هم اندیشی های کارشناسانه میزان تحقق این شاخص ها را در مدارس بررسی و مدنظر قرار داد
پدیدارشناسی هویت مردانه در مراکز زیبایی: از برساخت هویت تا هژمونی مُدواره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
323 - 358
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، بنا به باور صاحب نظران، مردان مشتریان مخفی صنایع زیبایی و مراکز زیبایی محسوب می شوند که با آن هویت خود را مدیریت و برساخت می کنند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر به مطالعه کیفی برساخت هویت و استراتژی های مدیریت هویت مردان شهر یزد در مراکز زیبایی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه عمیق گردآوری و از روش پدیدارشناسی برای تحلیل آن ها استفاده شده است. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 25 نفر از مردان یزدی مصاحبه شد و درنهایت، داده های گردآوری شده در قالب 11مضمون کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند، مردان شرکت کننده بر این باورند که، زیبایی وسیله ای مناسب برای مدیریت و دستیابی به هویتی دلخواه می باشد. فهم و تفسیر آنان از حضور در مراکز زیبایی در سه مضمون مسابقه جنسی، سبک مقابله ای و راهبرد فراشناختی خود، نشان داده شده است. به همین منظور، مردان به وسیله خود اثربخشی، خود آرمانی، کمال یابی خود و خود ارزشمندی، هویت جدید خود را بر همگان عرضه می کنند؛ درنهایت، آنان با استفاده از استراتژی های هم ذات پنداری، شخصیت سازی، مدل سازی و هنرنمایی، هویت خویش را مدیریت نموده اند.
زبان رنج: تحلیل چارچوب مسأله فقر و فقرا در رسانه های برخط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به تحلیل نحوه چارچوب بندی فقر در دو دسته رسانه های اختصاصی شامل رهبری، دولت، میزان، ایکانا؛ و عمومی شامل فارس، باشگاه خبرنگاران جوان و موج طی سال های 1396، 1397 و 1398 می پردازد تا نقش و اثر خروج آمریکا از برجام در سال 1397 را در تحول و تغییر چارچوب بندی فقر در این رسانه ها مشخص سازد. برای این منظور از چارچوب بندی به عنوان نظریه و از تحلیل چارچوب با روش پان و کوسیسکی به عنوان روش تحقیق استفاده می کند. یافته ها در چهار دسته ساختار نمایشی، ساختار مضمونی، ساختار نحوی و ساختار بلاغی دسته بندی شده اند. برای این منظور، از بین 42302 خبر و گزارش که جامعه تحقیق را تشکیل می دهند تعداد 275 مورد به عنوان نمونه شناسایی و در نرم افزار مکس کیودا ثبت و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهند که به جز باشگاه خبرنگاران جوان، نحوه چارچوب بندی فقر پس از اعمال تحریم ها در همه خبرگزاری های و پایگاه های خبری دچار تغییر شده است و تحریم به عنوان یکی از عوامل اصلی موجد فقر در چارچوب بندی قرار گرفته است. از نظر برجسته سازی، میزان پوشش اخبار و گزارش های فقر کمتر از 10 درصد است؛ و به جز وب سایت های رهبری و موج، پوشش اخبار فقر روند کاهشی طی سه سال مورد مطالعه داشته است. باشگاه خبرنگاران جوان کمترین میزان (کمتر از 1%) از اخبار و گزارش های خود را به این موضوع اختصاص داده است. این میزان برجسته سازی می تواند موجب به حاشیه راندن مساله فقر در اذهان عمومی شود. شیوه چارچوب بندی فقر با تاکید بر تحریم به عنوان عامل ایجاد فقر، به گذار و مقطعی نشان دادن آن و خاموش کردن صدای فقرا راغب است و ظهور ریخت اجتماعی جدیدی در جامعه ایران را به تصویر می کشد.
تربیت بنات و فرایند تمدن گستری تحلیل گفتمان اصلاح گرایانه درباری در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ی زن در هر گفتمانی، در مقاطع مختلف تاریخی، به اشکال گوناگونی صورتبندی شده است. از عهد ناصری به این سو با نظام دانش جدیدی پیرامون مسئله زن مواجه هستیم که بر تربیت نسوان و دختران تاکید دارد. به طور خلاصه می توان چنین نظام دانشی را در عنوان"تربیت بنات" خلاصه کرد. در این مقاله درصدد هستیم تا شرایط امکان ظهور چنین گفتارهایی را مورد بررسی قرار دهیم. با رویکرد تبارشناسی فوکو و تکنیک تحلیل گفتمان فوکوئی به بررسی اسناد مرتبط با تربیت نسوان که در فاصله سالهای 1290-1340ه.ق.م نگاشته شده اند پرداختیم. یافته ها نشان داد که وقایعی همچون گسترش بیماری های همه گیر، سفلیس، وبا، وضعیت نابسامان اقتصادی و جنگ و قحطی زمینه ظهور گفتمانهایی را که بر تربیت نسوان تاکید داشتند فراهم ساخت. با بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصادی نویسندگان کتب و روزنامه هایی که بر مسئله تربیت نسوان تاکید داشتند، دریافتیم که چنین گفتارهائی در فضای دربار پررنگ تر بود. گفتارهای اصلاح گرایانه درباری در قالب آموزش علم به نسوان،(آداب رفتاری و شیوه رفتار باهمسر، خانه داری و بهداشت) کد های اخلاقی جدیدی برای زنان تعریف می کرد و با بازخوانی علم، اخلاق، دین و اقتصاد، مسئله تربیت نسوان با تمدن و ترقی ملی پیوند می داد. در این مقاله از ادبیاتی که نوربرت الیاس پیرامون فرایند تمدن گستری و جامعه ی درباری و تغییر موازنه قدرت میان دوجنس فراهم آورده، بهره برده ایم و گفتگوئی با پژوهش های انتقادی جنسیت و مدرنیته ی ایرانی داشته ایم
تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
229 - 248
گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی از طریق رسانه های نوین اجتماعی چنانچه با رویکردی استراتژیک صورت گیرد ضمن آگاهی بخشی عمومی و تقویت درون زای اقتصاد در عرصه بین الملل نیز می تواند بی فایده بودن سیاست تحریم های یک جانبه را نشان دهد. این مقاله با هدف تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین انجام شد. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها یک تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اساتید دانشگاهی است و به روش نمونه گیری هدفمند در نهایت 17 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. گردآوی داده ها با استفاده از مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته و ابزار سوات انجام شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و رویکرد ترکیبی سوات و برنامه ریزی کمی استراتژیک استفاده شد. دستاوردهای تحقیق نشان داد استراتژی مناسب برای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با استفاده از شبکه های اجتماعی باید با تمرکز بر استفاده بهینه از فرصت های موجود بر تقویت هرچه بیشتر نقاط قوت و کمینه سازی نقاط ضعف داخلی تاکید نماید. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی بهترین راهکار در عملیاتی ساختن این هدف است. برای شکل دادن افکار عمومی و آمادگی روانی آحاد جامعه در راستای مقاوم سازی درون زای اقتصاد می توان از ظرفیت های شبکه های اجتماعی استفاده کرد..
برساخت و بازنمایی سوبژکتیویته در آثار ویلیام فاکنر (با تمرکز بر رمان خشم و هیاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی روند برساخت سوبژکتیویته و هویت همواره یکی از دغدغه های محوری برای رهیافت های گوناگون انتقادی در علوم انسانی به طور عام و در جامعه شناسی و روان تحلیلگری به طور خاص بوده است و از منظر های متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است تا به بررسی فرایند شکل گیری ذهنیت و بازنمایی هویت شخصیت های رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر از منظر پارادایم ساختارگرای لاکانی بپردازد. تمایزات نظری فروید و لاکان به مثابه ی دو نظریه پرداز بزرگ حوزه ی روانکاوی، راه را برای تحلیل های متفاوت در این خصوص گشوده است. مبانی نظری پژوهش حاضر عبارت است از بررسی مفاهیم انتقادی و تمایزات نظام اندیشه ی فروید و لاکان به ویژه درباره ی تعریف امر ناخودآگاه و بازتاب آن در زندگی اجتماعی سوژه و نیز نخستین مراحل روند انقیاد سوژه در محیط اجتماعی. بدین منظور رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر از میان شاهکارهای ادبیات داستانی به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. بررسی حاضر نشان می دهد شیوه مواجهه والدین و بزرگ ترها با کودکان و نوجوانان نقش به سزایی در برساخت سوبژکتیویته و هویت آ نها ایفا می کند. با به کارگیری مفاهیم نظری رویکرد مورد استفاده در پژوهش حاضر نظیر امیال سرکوب شده، ساختار ناخودآگاه، بیگانگی زبان شناختی، قانون نام پدر به مثابه ی نیروی ناگزیر اجتماعی و نیز دال های بزرگ نظام زبانی در نقد و بررسی رمان مذکور، نقش محوری و تاثیر اجتناب ناپذیر محیط اجتماعی در روند شکل گیری هویت سوژه ها بیش از پیش نمایان می شود. بستر اجتماعی-فرهنگی که در آن فرزندان کامپسون پرورش یافته اند در امیال ناخودآگاه و رفتار ملموس آنها قابل ملاحظه است.
تحلیل نشانه شناختی تصاویر روی جلد کتب درسی با رویکرد مطالعات جنسیتی (موردمطالعه: کتب درسی مقطع ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
56 - 78
حوزههای تخصصی:
جلد کتب درسی به مثابه اولین رسانه ارتباطی میان محتوای آموزشی و مخاطبان کودک و نوجوان در پیوند با محتوی در جهت جامعه پذیری نسل آتی طراحی و تالیف شده است. بررسی روشمند جلد کتابها به ویژه در مقطع ابتدایی، بعنوان موضوعی میان رشته ای در قلمرو علوم اجتماعی به طور عام و در جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و نیز با رویکرد جنسیتی در مطالعات زنان به طور خاص زوایای جدیدی از روابط قدرت، نقش های جنسیتی و نیز مناسبات دو جنس آشکار می سازد. این پژوهش به قصد مطالعه جنسیتی الگوهای ارتباطی میان شخصیت های انسانی به روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده و بر اساس سه محور معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی به تحلیل ۱۳ تصویر از مجموع تصاویر روی جلد می پردازد. انتخاب این این تصاویر بعد از بررسی کلیه تصاویر و با معیار اینکه کدام تصویر متضمن شخصیت انسانی است انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد تفکیک جنسیتی و پوشش حداکثری (حجاب) دختران ویژگی اصلی تصاویر روی جلد است. تصاویر در امتداد کلیشه سازی جنسیتی از نقش های اجتماعی زنان و مردان قابل تعریف است. برجسته سازی چهره های تاریخی مذکر، تاکید بر نقش مادری زنان و بی اعتنایی به نقش های آنان در حوزه عمومی، در کنار تعداد کمتر شخصیت های زن نسبت به مرد در کلیت امر سوگیرانه بوده است. در نتیجه این امر تصاویر روی جلد در ارتباط گیری و جلب نظر مخاطبان، جامعه پذیری و انگیزه بخشی آنان به ترویج کلیشه های جنسیتی می پردازد.
نقش شعر و موسیقی در ماندگاری آیین های نوروزی بر اساس نظریه حافظه جمعی هالبواکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوروز تنها جشن شروع سال جدید نیست بلکه گنجینه ای از فرهنگ و هنر پارسی است. مسئله اصلی در تحقیق حاضر، بررسی نقش شعر و موسیقی در ماندگاری آیین های نوروزی از گذشته تا امروز است. شناخت عوامل اثرگذار در ماندگاری یک آیین، به ویژه عواملی چون شعر و موسیقی در آیین کهنی مانند نوروز و هم چنین مطالعه نوروز به عنوان میراثی شفاهی در قالب یک پدیده اجتماعیِ منطبق با نظریه حافظه جمعی هالبواکس از مهم ترین اهداف این تحقیق به شمار می آید. در این راستا تلاش می شود به این پرسش ها پاسخ داده شود: چه عواملی در زنده ماندن آیین های نوروزی دخالت دارند؟ همراهی شعر و موسیقی با یکدیگر چه نقشی در حیات آیین های یک فرهنگ دارد؟ با مطالعات انجام شده می توان دریافت جشن نوروز با شروط لازم آیین ها در نظریه حافظه جمعی یعنی اسطوره، زبان و مناسک یادبودی هم راستاست. از دیگر یافته های تحقیق می توان به نقش شعر و موسیقی به عنوان ابزارهای انتقال حافظه جمعی در حیات و ماندگاری آیین های نوروزی ذکر کرد. همچنین شعر و موسیقی زمانی سبب رسوخ در حافظهجمعی انسان می شوند که همراه یکدیگر باشند و ممکن است حضور هرکدام از دو عنصر شعر و موسیقی به تنهایی نتیجه ای غیر از نتیجه حاصل از همراهی شان را نشان می دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی بوده است.
Validation of a Model for the Quality of Education in Multi-Grade Classrooms in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Quality of education in multi-grade classrooms is important in the education system, neglect of which is associated with the weakness of the education model and related factors. Methodology: The present study was conducted to validate a model for the quality of education in multi-grade classrooms in primary schools as exploratory research. In qualitative study, thematic analysis was used by an inductive approach, and in quantitative study, descriptive survey was used. Given the components, an 81-item questionnaire was provided. To validate the questionnaire, convergent validity, content validity and construct validity were used. The statistical population of the research included teachers, principals and educational leaders of multi-grade classrooms in all the cities of North Khorasan Province, including 1203 multi-grade classrooms. By Cochran's formula, 349 people were selected as the research sample. The structural model of the research was fitted and the path coefficients of the research model were analyzed by the bootstrap method (resampling and sequential sampling) and the Student's t-test statistic. Findings: According to the results, 0.823% of the changes in the quality of multi-grade classrooms have been predicted by the sub-components of teachers' professional competence and characteristics, macro policies, the state of schools, family model and themes related to the students. Conclusion: All questions were confirmed due to a factor load above 0.5, and the model had a good fit.
Validating of Applied Model for the Implementation of the School Management Excellence Program(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study is to validate the applied model for the school management excellence program implementation. Methodology: This study was a correlation and survey methods. All 20 middle and high schools located in districts 1 and 2 of Ardabil city, which have been the implementers of the excellence program during the last two years, were selected and their human resources formed the statistical population. The researcher-made questionnaire with Cronbach’s alpha coefficient of 0.97 was distributed in 10 schools with the participation of 152 teachers using stratified random sampling method. Smart-PLS and SPSS soft wares were employed to analyze the data using structural equations and Hoteling’s T test. Findings: The findings showed that the current research model meets desirable validity. Therefore, the effective factors identified in the implementation of the excellence program were found to be valid. The results via Hoteling’s T test also showed that there is a significant difference between the factors identified in successful and unsuccessful schools according to the performances of the years 2018 and 2019. The factors of management and leadership style and human resources training were found to meet the highest and lowest discrepancies between successful and unsuccessful schools, respectively. Conclusion: The present results indicated that the factors of the space and resources, efforts of custodians, organizational culture, role of parents, environmental factors, management and leadership style, principal’s features, human resources training, organizational health and usefulness of teachers play a key role in achieving program-centered, self-assessment, school-centered and total quality consequences.
Policy-Making Model in the Private School System
حوزههای تخصصی:
Purpose: This paper mainly aimed to provide a model for policy-making in the private school system. Methodology: Based on the literature review, 17 influential factors were identified with the mixed method of survey and theme analysis. In the qualitative part, the semantic pattern was discovered and analyzed with the RQDA qualitative analysis software, and in the quantitative part, the Interpretive Structural Modeling (ISM) method was used to determine relationships. Statistical population in the qualitative part were 20 people (policy-making experts, professors and senior managers) were selected and participated in a semi-structured and quantitative interview. A number of 1140 schools were selected from Northern, Central and Southern Khorasan using a simple random sampling method with proof of validity and reliability. Findings: The results of factors affecting policy-making based on fuzzy numerical average are: Investment 0.72, government aid 0.87, managers 0.74, teachers 0.73, executive agents 0.75, educational equipment 0.81, government-approved laws 0.89, banking system 0.88, tax and insurance 0.73, municipal, housing and urban organizations 0.33, community members 0.65, experts 0.8, Farhangian University training 0.8, coordination council 0.81, specialized founders 0.78, special schools 0.78, supervisory council 0.88, which because municipal organizations, housing and urban development 0.33, and community members 0.65 were lower than the average, they were rejected and the rest were accepted. Strategies in the first level (managers, executives and teachers) are the most effective and the sixth level (government laws) is the most effective. Conclusion: Based on the results, the other 15 factors that have a great impact on policy-making should be considered.
بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معاونت و همکاری در قتل، یکی از دلایل اصلی وقوع این جنایت در جامعه است که منجر به افزایش بی نظمی و نا امنی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، 8 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری استراوس و کوربین و بر اساس رویکرد نظریه مبنایی تحلیل گردیده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: شرایط نامساعد اقتصادی، وضعیت نابسامان زندگی خانوادگی. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، معاشرت و رفت و آمد با دوستان خلافکار و شرایط مداخله گر عبارتند از: استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، رابطه نامشروع و فساد اخلاقی. استراتژی های کنش(راهبرد) عبارتند از: رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران و نایده گرفتن حقوق دیگران که پیامدهایی مانند پشیمانی، بروز مشکلات روحی و حبس های طولانی مدت برای زنان به همراه داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این است که مجموعه عواملی منجر به معاونت زنان در قتل عمد گردیده که مهمترین آن، نیازهای اقتصادی بوده است. بر این اساس، جهت توانمند سازی زنان و رفع مشکلات مالی آن ها، ایجاد واحدهای اشتغال زایی در حومه شهر تهران می باید اقدام گردد.
شروط مؤثر بر شکل گیری، تداوم و خروج از روسپیگری؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شروط مؤثر بر شکل گیری روسپیگری، تداوم و یا خروج از آن انجام شده است. این مطالعه با روش کیفی و راهبرد پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از زنان آسیب دیده مستقر در مراکز بازپروری مشهد، به روش مصاحبه روایتی و نیمه ساختاریافته و تا دستیابی به اشباع اطلاعاتی انجام شد. نتایج تحقیقات نشان داده اند برای شکل گیری و حفظ روسپیگری، چند دسته شرایط مؤثرند؛ شامل شرایط زمینه ای خانوادگی (ازجمله اعتیاد و طلاق والدین، فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده، نبود حمایت اجتماعی و کمبود محبت، اعمال خشونت فیزیکی و روانی و تعصب و اعمال محدودیت توسط خانواده)، مشکلات فردی (شامل اعتیاد، ازدواج غلط در سنین پایین، اختلالات روحی، روانی و افسردگی)، شرایط ایجادکننده (مانند نیاز مالی، فرار از خانه، وجودنداشتن مکانی برای اسکان موقت)، شرایط تشدیدکننده (مانند نقش واسطه ها در ترغیب افراد به تن فروشی، اجبار به تن فروشی توسط پدر یا مادر، الگوپذیری و یادگیری رفتار انحرافی از نزدیکان). علاوه بر این، شرایط تثبیت کننده (مانند درآمد بالای روسپیگری، سهولت کار، تأمین هزینه های اعتیاد، تأمین نشدن نیازهای جنسی و عاطفی) نیز در تداوم این پدیده، مؤثر بوده اند. درنهایت، شرایط بازدارنده (مانند ازدواج با فرد دلخواه، قطع ارتباط با واسطه ها و ترک اعتیاد) نیز، باعث خروج از روسپیگری می شوند.
Presenting a Model for Innovative Organizational Culture in the Islamic Azad University of Mazandaran Region based on Transformational Leadership Style, Professional Ethics, and Quality of Work Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Evaluating innovative organizational culture in higher education is crucial because it creates a competitive advantage. Therefore, this research aimed to provide a model for innovative organizational culture in the Islamic Azad University of Mazandaran region based on transformative leadership style, professional ethics, and quality of work life. Methodology: In terms of purpose, this research was practical; it was cross-partial in terms of time, and its methodology was mixed (qualitative and quantitative). The research population was the professors and managers of the Islamic Azad University of Mazandaran region in 2021, and according to the principle of theoretical saturation, 20 of them were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods. The quantitative population was the employees of the Islamic Azad University of Mazandaran region in 2021, and according to the table of Karajesi and Morgan, 291 of them were selected as a sample by cluster sampling method. The current research tools were semi-structured interviews in the qualitative part and questionnaires created by the researcher in the quantitative part of innovative organizational culture, transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life, whose psychometric indicators were confirmed. The qualitative data were analyzed with the thematic analysis method in MAXQDA software, and the quantitative part with exploratory factor analysis and path analysis methods in SPSS and Smart PLS software. Findings: The findings of the qualitative part showed that 25 components were identified for innovative organizational culture in 4 dimensions of innovation effects (6 components) and for the quality of working life, 13 components in 3 dimensions of the nature of the job, organizational learning (7 components), individual development of employees (7 components) and the desire and tendency to innovate (5 components), for the transformational leadership style, 10 components in 2 dimensions of individual considerations ( 4 components) and mental motivation (6 components), for professional ethics 17 components in 3 dimensions of organizational ethics (5 components), occupational ethics (5 components) and personal ethics (7 components). Finally, the model of innovative organizational culture, transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life was designed in the Islamic Azad University of Mazandaran region. Also, the findings of the quantitative part showed that the factor load, average variance extracted, and Cronbach's alpha of all components were higher than 0.70. The model of innovative organizational culture based on transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life had a good fit. Professional ethics and quality of work life directly and significantly affected innovative organizational culture (P<0.001). Still, the transformational leadership style did not directly and significantly affect innovative organizational culture (P<0.05). Conclusion: Considering the importance of innovative organizational culture in Islamic Azad University and the present research findings, it is possible to provide the basis for promoting innovative organizational culture by improving the dimensions and components identified for transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life.
چگونگی تغییر مَنش زبانی در آثار نقاشان معترض دهه ی پنجاه با بهره گیری از مفهوم استراتژی بوردیو (مطالعه ی موردی آثار کاظم چلیپا و نصرت الله مسلمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان نقاشی ایران در سال های پیش از انقلاب و پس از آن، بیش از آن که در نوآوری و خلاقیت و یا قدرت و توان مندی هنرمند در ارائه ی سبک و فرم هنری اهمیت داشته باشد، در ایجاد شکافی که بر اساس تغییرِ جایگاه و نقش هنر و هنرمند ایجاد کرد، اهمیتی ویژه دارد. در میانه ی دهه ی پنجاه، نقاشی اعتراضی که توسط گروهی از دانشجویان جوان تحت هدایت هانیبال الخاص شکل گرفته بود، در برابر هنر مشروع آن دوران، یعنی هنر انتزاعی و مدرن قد عَلَم کرد و به جای شعار هنر برای هنر، از هنر متعهد و رسالت هنرمند در برابر وقایع اجتماعی سخن گفت. با استقرار نظام اسلامی جریان هنر اعتراضی به دو شاخه تقسیم شد.گروهی جذب حوزه ی هنری شدند و فعالیت های پیشین خود را با تاکید بر هویت دینی و نمادهای آن ادامه دادند. گروه دوم در ادامه به سمت هنری ناب تر و شخصی تر پیش رفتند و آثاری خلق کردند که کمتر نشانی از تعهدات ملی و انقلابی صریح داشت. در این مقاله با بهره گیری از تئوری میدان های بوردیو و مفهوم استراتژی، نشان می دهیم هنرمندان جریان دوم برای براندازی هنر مشروع، دست به اقداماتی زدند که کاملا در مقابل حوزه ی هنری –که هنری واقع گرا و مردمی را ترویج می کرد-قرار می گرفت. یعنی آنان خواستار بازگشت به منشآ و اصل هنر شدند. از این رو زبانی چند پهلو، پیچیده و ناب تر را برگزیدند. البته نباید از نظر دور داشت که این استراتژی برای اعاده ی حیثیت، کاملا صادقانه و بی غرضانه صورت گرفته است، زیرا نتیجه ی رابطه ی ناآگاهانه میان عادت واره و میدان است.
زیست در حاشیه: مطالعه ای مردم نگارانه بر زیست روزمره حاشیه نشینان محله سعیدآباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقالیه حاضر برگرفته از یک پژوهش مردم نگارانه در باب زیست روزمریه افراد در دو سکونت گاه حاشیه ای تهران است که با رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیستیه ساکنان آن ها نزدیک شده است. این سکونت گاه ها که در گفتمان عمومی «کلونی» نامیده می شوند، در محلیه سعیدآباد از منطقیه شادآباد تهران قرار دارند. چندین ماه حضور میدانی، مشاهدیه نزدیک و گفت وگو با ساکنان نشان داد شرایط ویژیه زندگی در این کلونی ها موجب درهم آمیختگی مرزهای فضایی و زمانی ساکنان شده است. این شرایط ویژه به ویژه ناظر به بافت مسکونی پُرتراکم کلونی ها، محدودیت فضاهای زندگی برای اتاقک نشین ها، عدم وجود امکانات رفاهی حدأقلی و فقر مشهود خانوارهای ساکن است. تنها موقعیت هایی که تجلی گاه هم صدایی و هم پیمانی این کلونی نشین ها بر سر هویت فرودست شان است، موقعیت هایی است که ایشان در مواجهه با اشخاص و خیّران و نهادهای رسمی و غیررسمی بیرونی قرار می گیرند. در حقیقت، مناسبات جمعی بیشتر مبتنی بر تحصیل منابع است و نه نوعی تقسیم کار. سلسله مراتب جنسیتی و نان آوری مهم ترین عوامل تعیین کنندیه تصمیم گیری های درون اتاقک ها هستند. در عرصیه عمومی، مهم ترین اصل حاکم بر مناسبات رسمی و به ویژه عرصیه قدرت و اعمال نفوذ، مالکیت است. ساکنان، زندگی خود را به صورت زندگ ی ای کاملاً جداافتاده از شهر درک می کنند. این کلونی ها به برزخی می مانند که در مرز شهر و ناشهرند.
پیامدهای اجتماعی اشغال هجده ساله تبریز (993- 1012ق/ 1585- 1604م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلافات داخلی دوره شاه محمد خدابنده، مشکلات اوایل حکومت شاه عباس و صلح استانبول موجب تداوم اشغال تبریز شد. از سال 993ق/ 1585م تبریز به اشغال امپراتوری عثمانی درآمد و اندکی بیش از هجده سال زیر سلطه همسایه غربی قرار گرفت. اشغال هجده ساله تبریز با استقرار سیستم دیوان سالاری، نظام تیمار و حضور تعداد زیادی از قوای بیگانه همراه بود که باتوجه به تفاوت های دو طرف، پیامدهای اجتماعی چندی به همراه داشت. در پژوهش حاضر تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای پیامدهای متعدد اشغال شهر را موردمطالعه قرار داده و به سؤال اصلی پاسخ داده شود. اشغال هجده ساله تبریز با چه پیامدهای اجتماعی همراه بوده است؟ به نظر می رسد حملات و اشغال شهر علاوه بر آسیب های مستقیم به بافت کالبدی و عامل انسانی که سبب افول شهر و شهرنشینی شده، پیامدهای اجتماعی چندی در حوزه های سیاسی، اداری، اجتماعی و فرهنگی به همراه داشته است.
تحلیل کیفی «ناسزاگویی در خرده فرهنگ جوانان» عادت واره یا پدیده ای بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، ناسزاگویی، بدزبانی و افزایش خشونت در گفتار است. در فرایند توسعه اجتماعی-فرهنگی، همزمان با تغییر و دگرگونی، ناسازگاری اخلاقی در سطح عمومی جامعه، یکی از شیوه هایی است که افراد از طریق آن می توانند مخالفت خود را با ساختار اجتماعی نشان دهند. بررسی بهنجار شدن ناسزاگویی و بدزبانی در خرده فرهنگ جوانان به مثابه عادت واره، هدف اصلی این مقاله خواهد بود. سوال اصلی مقاله این است که چه عواملی موجب شکل گیری و رواج پدیده ناسزاگویی در جوانان می گردند ؟ اهمیت فراوان خشونت و پرخاشگری، با تاکید بر لایه های زیرین خشونت، بویژه ناسزاگویی و افزایش خشونت در گفتار؛ مورد توجه و مطالعه اندیشمندان و علمای حوزه های مختلف از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، مطالعات فرهنگی و ... قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع و نظریه های مرتبط با آن، دیدگاه های بوردیو ( با تاکید بر سرمایه فرهنگی ، میدان و عادت واره) و فیسک را مورد توجه قرار داده اند. داده های این مطالعه به روش کیفی و با روش نمونه گیری گلوله برفی و تکیه بر (11 مورد) مصاحبه عمیق، جمع آوری گردید. نتایج حاکی از آن است که، در خرده فرهنگ جوانان، ناسزاگویی، بیشتر برای سرگرمی و قلدری ناشی از بیکاری، آزاد کردن انرژی های سرکوب شده و عدم امکانات مناسب برای به کار گیری آنها، و عواملی که خود برگرفته از وضعیت نامناسب خانواده ها با توجه به میزان تاثیر پذیری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوانان است شکل گرفته اند، در فرد درونی شده و به جامعه باز گردانده می شوند و نهایتا به عنوان نیروی بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی عمل می نمایند.