فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل مرتبط با تاب آوری اجتماعی در شرایط شیوع کووید- 19 و تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم عوامل مذکور در میزان تاب آوری اجتماعی در میان شهروندان همدان می باشد. متغیر وابسته در این بررسی میزان تاب آوری اجتماعی و متغیرهای مستقل، عواملی چون، آگاهی، نگرش، سرمایه ی اجتماعی، دسترسی به منابع و… است. روش مطالعه: روش پژوهش علّی- همبستگی می باشد و روش گردآوری داده ها زمینه یابی (پژوهش پیمایشی) بوده است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایی چندمرحله ایی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه ی محقق ساخته با سنجش پایایی و روایی انجام گرفته است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان بالای 18 سال شهر همدان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، متغیرهای آگاهی، نگرش، سرمایه ی اجتماعی، امنیت شغلی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و سن افراد رابطه ی مثبت و معناداری با تاب آوری اجتماعی دارند. اما تاب آوری در میان زنان و مردان تفاوت معناداری را نشان نداد؛ نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، حدود 28 % تغییر در واریانس متغیر تاب-آوری اجتماعی در شهر همدان، ناشی از تغییرات در متغیرهای مستقل است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، تاب آوری شهروندان همدان در سطح پایینی قرار دارد. ضمن اینکه، متغیر سرمایه ی اجتماعی مهم ترین متغیر مؤثر در میزان تاب آوری اجتماعی در نتایج تحلیل مسیر به دست آمد.
مرور نظام مند مطالعات تعارض کار- خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده همانند سایر نهادهای اجتماعی ممکن است با گذشت زمان مسائل متعددی را تجربه کند. از جمله مسائل مرتبط با این نهاد که بیش از چنددهه مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته پدیده ی «تعارض کار- خانواده» است. با توجه به وجود پیشینه ی مناسب، هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی و نقد مطالعاتی است که در داخل کشور و با تمرکز بر این موضوع صورت گرفته است. بدین منظور و با اتکا بر روش مرور نظام مند تعداد 20 مقاله ی علمی-پژوهشی منتشرشده در حدفاصل سال های 1399-1389 از دو پایگاه معتبر داخلی برگزیده شدند. نتایج پژوهش پس از بررسی مقالات بر دو محور روش شناختی و نتیجه شناختی نشان داد که اکثر پژوهش ها بر نقش عوامل اجتماعی در سطوح خرد و میانه به عنوان عوامل اثرگذار بر این پدیده تأکید داشتند. همچنین، دیگر نتایج پژوهش نشان داد که مطالعات صورت گرفته از عدم توجه به نوع مشاغل و مکانیسم اثرگذاری آن ها، استفاده ی مکرر از شاخص های پیشین و همچنین بی توجهی آشکار به کاربرد رویکردهای ترکیبی و کیفی در بررسی این موضوع رنج می برند. با این وجود، دستیابی به برخی از مهم ترین علل و عوامل اثرگذار بر خلق و تداوم این پدیده می تواند دست اندرکاران حوزه های اشتغال و خانواده را در امر برنامه ریزی و اتخاذ سیاست های بهینه در جهت رفع این مسأله یاری رساند.
مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 197
در پژوهش حاضر هدف اصلی مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران است. مطالعه به روش کیفی انجام شده است و در گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در نهایت با 15 نفر مصاحبه به عمل آمده و تحلیل داده ها بر مبنای تکنیک تحلیل مضمون انجام شده است. داده ها در 4 سطح مضامین اولیه، اصلی، مرکزی و هسته ای تنظیم شده اند. در مجموع 184 مضمون اولیه استخراج، و در مرحله کدگذاری اصلی این مضامین ذیل 9 مضمون اصلی ادغام شدند. یافته ها حاکی از آن است؛ فقرگریزی در مبداء و انتخاب ناگزیر زیست فرودستانه، زباله گردی از چشم دیگران، فشار روانی زیاد، تقویت چرخه بی میلی تحصیلی و بی سوادی، فرسودگی جسمی و عدم آرامش، افق نامعلوم و سرگردانی خوجی ها، ابهام قانونی و تعاریف و قراردادهای عرفی، گلایه از نهادهای ذی ربط، ورود مافیا و شکل گیری رانت و فساد از جمله مسائل و مشکلات زباله گردان تلقی شده است. این مضامین در نهایت تحت مضمون هسته ای ساختار به لحاظ اجتماعی آسیب زا و به لحاظ نهادی غیرقانونمند، پدیده زباله گردی را توضیح داده اند.
تحولات خانواده در ایران معاصر با تأکید بر ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
95 - 126
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده در ایران طی چند دهه اخیر، با تغییرات مهمی، مانند گذار از خانواده گسترده به هسته ای، افزایش سن ازدواج، کاهش میزان ازدواج، افزایش تجرد قطعی، تغییر در معیار های همسرگزینی و افزایش طلاق روبه رو بوده است. هدف این مطالعه، ارائه تصویری از تحول خانواده و معرفی رویکردهای نظری با تأکید بر وضعیت ازدواج و طلاق است. برای تبیین تحولات خانواده، از سه رویکرد نظریِ «تئوری نوسازی»، «نظریه گذار جمعیتی دوم» و نظریه «پست-مدرن» استفاده شده است. در این مطالعه از دو روش «اسنادی» و «تحلیل ثانوی» استفاده شده است. ابتدا برای مباحث مربوط به پیشینه، ادبیات و نظریه های تحقیق، از منابع موجود علمی استفاده شده است. سپس با مراجعه به داده های نتایج سرشماری ها، سازمان ثبت احوال و گزارش پیمایش، ملی خانواده، تحولات ازدواج و طلاق مورد تبیین قرار گرفته است. نتایج نشان داد که طی چهار دهه اخیر، سهم خانواده های گسترده و میزان خالص ازدواج، کاهش یافته، میانگین سن ازدواج و میزان های طلاق، افزایش داشته است و نیز معیار ها و شیوه های همسرگزینی و نگرش به طلاق از ابعاد سنتی به سمت مدرن تغییر کرده است. برای سیاست گذاری جهت افزایش میزان ازدواج، کاهش سن ازدواج و کاهش میزان طلاق، چون علل اکثر تغییرات پدیدآمده، جنبه اجتماعی- فرهنگی دارند، پیشنهاد می گردد که به جای ارائه وام و تسهیلات برای ازدواج و یا صدور بخشنامه برای کاهش طلاق، در زمینه مسائل فرهنگی و تغییر مؤلفه های سبک زندگی در کشور، اقدامات ویژه به عمل آید.
واکاوی تجربه زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 52
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تأثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تأثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتاً از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسائل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری مؤثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.
بررسی و مقایسه نیمرخ بالینی و نیمرخ مسیرشغلی افراد جویای کارِ به کارگمارده و درحال انتظارِ مراکز کاریابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۳۶۲-۳۳۵
حوزههای تخصصی:
چالش های زندگی نوین و فطرت انسانی لزوم درآمد زایی و حرکت به سمت مادی گرایی را تشویق می کند، در این مسیر شغل مهمترین وسیله برای دستیابی به این منظور است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه نیمرخ بالینی(پرخاشگری. اضطراب. وسواس. حساسیت فردی. شکایات جسمانی، روانپریشی، تصورات پارانوئیدی، افسردگی، ترس مرضی) و مقایسه نیمرخ مسیر شغلی (رفتار، خودکارآمدی، باورکاریابی و انطباق پذیری) افراد بکارگمارده و افراد جویای کارِ در حال انتظار بود. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. بدین منظور کلیه افراد جویای کار ثبت نام شده در مراکز کاریابی های شهرستان نجف آباد در سال1397 به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند. از این بین 110 نفر که 52 نفر افراد جویای کار بکار گمارده و 58 نفر افراد جویای کاردرحال انتظار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه بکارگمارده و جویای کار تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی( ساویکاس و پورفیلی، 2012)، آزمون 20 سوالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون 10 سؤالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون باورهای کاریابی (صالحی، 1384)، آزمون SCL-90 (دارگوئیس و همکاران، 1973) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین ابعاد مسیر شغلی در خصیصه رفتاریابی و در بعد باور ، اختلاف معناداری در بین دو گروه وجود داشت (P<0/05) و در مورد ابعاد خودکارآمدی و انطباق پذیری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت(05/0 <P ). همچنین در نیمرخ بالینی تنها در ابعاد حساسیت فردی ، افسردگی، پرخاشگری، پارانویا و روانپریشی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود داشت(P<0/05). لذا با توجه به اینکه افراد جویای کار در حال انتظار به دلیل ناتوانی در کاریابی در معرض برخوداری از آسیب ها و اختلال های روانی هستند پیشنهاد می شود دوره های آموزش مهارت های کاریابی و راهبردهای جستجوی شغلی در مراکز کاریابی برگزارگردد.
سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز در عصر صفوی (979 – 981 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبریز نخستین پایتخت صفویان در اواخر دوره سلطنت شاه تهماسب شاهد جنبش اصناف علیه دولت مرکزی بود. جرقه جنبش از درگیری میان یک قصاب با مأمور داروغه زده شد و به سرعت کل شهر را دربرگرفت. اصناف بدنه این نهضت را تشکیل می دادند و پهلوانان رهبری آن را به عهده گرفتند. آنان به سرعت به سازماندهی نیروها پرداختند و کنشگران را برای اهداف جنبش بسیج کردند. اگرچه منابع آن دوران چندان به این جنبش نپرداخته و وقایع این جنبش اجتماعی را به اختصار بیان کرده اند، کنشگران موفق شدند نیروهای دولتی را از شهر اخراج و برای مدت دو سال تبریز را کنترل و اداره کنند. مقاله پیش رو می کوشد تا با شیوه ای توصیفی تحلیلی و با اتخاذ چارچوب نظری مبتنی بر آراء متفکرانی چون تیلی، زالد و همکاران و کاربست آن در رویکرد تحلیل طبقاتی اریک اُلین رایت به سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز بپردازند و ماهیت آن و چرایی و چگونگی وقوع این جنبش را تبیین کنند. مدعای پژوهش این است که جنبش اصناف تبریز، از سنخ جنبش های طبقاتی فرودستان شهری است که در اعتراض به ستم مالیاتی و عدم برخورداری از مواهب اقتصادی راه ابریشم به وقوع پیوست. شکل کنش جمعی این جنبش نیز از نوع کنش های واکنشی با سویه های کنش رقابتی است.
انتخاب همسر در افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی شهرستان بروجن: اهداف، ملاک ها و چالش ها؛ یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
333 - 354
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی حاضر در جست وجوی اهداف، ملاک ها و چالش های انتخاب همسر در افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی شهرستان بروجن به شیوه پدیدارشناختی انجام شد. بدین منظور با چهارده نفر از افراد مجرد دارای معلولیت جسمی- حرکتی مرکز بهزیستی شهر بروجن مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. شش مضمون اصلی (هدف از ازدواج، ملاک های انتخاب همسر، نگرانی های مرتبط با ازدواج، ضعف آگاهی خانواده، انگ اجتماعی و فقدان منابع حمایتی)، 22 مضمون فرعی (رفع نیازهای جنسی، فرار از شرایط آزار دهنده خانواده، مسیری برای کسب امنیت در مواجه با آینده ای مبهم، رهایی از احساس خلاء در مقایسه با همشیرهای متأهل، وضعیت جسمانی همسر آینده، سن مناسب همسر، ازدواج دائم، داشتن قدرت درک و همدلی و داشتن صداقت، ترس از رها شدن از سوی همسر، به دنیا آوردن فرزند معلول، عدم پذیرش از سمت خانواده همسر، نگرانی از عدم توانایی در تأمین نیازهای مادی همسر، انکار معلولیت به خاطر نگرانی از پذیرفته نشدن، ایجاد موانع در فرایند ازدواج از سمت خانواده معلول، انکار ضرورت ازدواج فرزند معلول، باور نداشتن به توانایی فرزند معلول در تشکیل خانواده، ترس از مجرد ماندن فرزند معلول، دیدگاه منفی جامعه نسبت به معلولان، عدم حمایت های دولتی، اشتغال موقت، عدم اشتغال یا عدم تناسب شغل با وضعیت جسمانی، عدم استخدام افراد معلول در آزمون های استخدامی) و یک درون مایه (امید برای کسب پذیرش و همدلی، حمایت، امنیت عاطفی و اجتماعی، و در هاله ای از احساس درماندگی، ناامیدی، نادیده گرفته شدن، حسرت و نیاز به توجه و آگاهی بخشی) استخراج شد.
Presenting a Social Capital Management Model in the General Directorate of Education in Kermanshah Province with a Grounded Theory Approach (Case Study: Primary School Principals)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Social capital plays an important role in the success of any organization, including the education organization. As a result, the purpose of this study was presenting a social capital management model in the general directorate of education in Kermanshah province with a grounded theory approach. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative part was experts and senior managers of education in Kermanshah province and in the quantitative part were the principals of primary schools in Kermanshah province. The sample size in the qualitative part was estimated according to the principle of theoretical saturation 11 people who were selected by purposive sampling method and in the quantitative part was estimated according to Krejcie and Morgan table 332 people who were selected by random cluster sampling method. The research instrument in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part was a researcher-made questionnaire, whose psychometric indices was confirmed and for data analysis was used from the methods of coding in MAXQDA software and exploratory factor analysis in LISREL software. Findings: Findings showed that in the central category of social capital management in education, causal conditions including categories of organizational factors, social factors and individual factors, contextual conditions including categories of social bonds of employees, cultural and social commitments and sustainable social development, intervening conditions including categories of legal requirements and frameworks, civic participation networks, organizational policies and organizational culture, strategies including categories of knowledge management, organizational resilience, job turnover and organizational participation and outcomes including categories of organizational outcomes, individual outcomes and social outcomes. Other findings showed that the factor load of all sub-categories except sense of identity on causal conditions, all sub-categories except collective power on contextual conditions, all sub-categories except success and education on intervening conditions, all sub-categories on strategies and all sub-categories except human capital accumulation, social cohesion, organizational learning, organizational entrepreneurship and interpersonal trust on outcomes were confirmed. Conclusion: Regarded to the importance of identified categories and concepts for the social capital management in education, planning is essential to improve the categories through their concepts.
الگوی امنیّت اجتماعی در شهرهای قومیتی (مطالعه موردی: شهر رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شهرهای قومیتی با چالش هایی همچون تسلط فرهنگ قوم گرایی و طایفه گرایی، اتکا بر عرف و سنن قومیتی به جای قانون گرایی مواجه هستند. هدف این پژوهش، شناخت و بررسی و ارائه الگوی امنیّت اجتماعی در شهر رامهرمز است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش در سه سطح «1- شهروندان با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان، 324 نفر برای حجم نمونه به روش تصادفی - طبقه ای، 2- زندانیان، 50 نفر از زندانیان اهل شهر رامهرمز (همه زندانیان بدون درنظرگرفتن نوع جرم) و 3- مدیران و مسئولان شهری شهر رامهرمز، به تعداد 40 نفر (همه مدیران و مسئولان) به روش تصادفی ساده» انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (88/.) ارزیابی و تأیید شد؛ گردآوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار spss26 از تحلیل عاملیِ اکتشافی و رگرسیون (برای جامعه آماری شهروندان)، آزمون تی تک متغیره، تحلیل واریانس برای جامعه آماری زندانیان و مدیران و مسئولان شهری استفاده شد. یافته ها : مهم ترین عوامل تأثیرگذار شناسایی شده در کاهش امنیّت اجتماعی شهر رامهرمز عبارت اند از: فرهنگ قومیت گرایی (%24)، سرمایه های اجتماعی (4/7)، امنیّت حقوقی و حقوق شهروندی (4/9)، خدمات و امنیّت عمومی (3/5)، نزاع قومیتی (3/4)، اقتصاد و اشتغال (4/5). نتیجه گیری: بهره گیری از ظرفیت های موجود و کاهش موانع در زمینه های اجتماعی خصوصاً تقویت سرمایه اجتماعی، تخصص گرایی و کاهش نفوذ و اثرگذاری اقوام خاص، مشارکت اجتماعی، توسعه و گسترش ارزش ها و هنجارها به جای عرف، توسعه عدالت اجتماعی درجهت مقابله با به حاشیه رفتن برخی اقوام، می تواند موجب ارتقای امنیّت اجتماعی در شهر رامهرمز شود. الگوی ارائه شده در این بررسی با تأکید بر دیدگاه ساخت گرایی، پذیرش قومیت گرایی فرهنگی و بسیج قومی را به جای ذوب کردن اقوام، اجتناب از تقسیم کار فرهنگی و تقویت سرمایه های اجتماعی را به عنوان مهم ترین عوامل در افزایش امنیّت اجتماعی شهر مطرح کرده است.
بازتاب شرایط اجتماعی در شعر نو کُردی (مورد مطالعه: اشعار جلال ملکشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
54 - 69
حوزههای تخصصی:
جلال ملکشا (1330 – 1399) از شاعران نوپرداز کرد زبان است که تجربه شاعرانه او به قبل از انقلابِ اسلامی بر می گردد. او در ابتدا به زبان فارسی شعر می سرود و با آنکه سن و سال چندانی نداشت، به دلیل توانایی خاصی که در نوشتن از خود نشان داد، توانست عضو کانون نویسندگان ایران شود. پس از سقوط سلطنت، با توجه به شرایطِ پیش آمده و فضای حاکم بر جامعه کردی، به سرودن شعر کُردی روی آورد و خیلی زود موفقیت هایی به دست آورد. یکی از مهمترین ویژگیهای شعر جلال، بازتاب مسائل جامعه در آن است. او به دلیل مشکلات فراوانی که دید، روان ناآرام و معترضی داشت. اعتراض های او که بیشتر به «منِ اجتماعی» او برمی گردد، گاه رنگ ایدئولوژیکی به خود می گیرد و توانسته است در این رابطه، از زبان شعر برای مبارزه با بی عدالتی ها و ستم ها و ظلم ها و فقرها بهره ببرد. شعر او بازتاب جامعه اوست و به خوبی توانسته است چهره زشت جامعه خود را در قالب شعر و چند داستان کوتاهی که نوشت، به نمایش بگذارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تکنیک تحلیل محتوا انجام شده، سعی شده است به بازتاب مسائل جامعه در اشعار جلال پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از این است که شعر جلال نمودار مصائب و رنج هایی است که از نگاه او بر جامعه رفته است و از طرف دیگر توانسته است نگاه برخی از گروه های اجتماعی را در شعر خود نشان بدهد. در واقع شعر او همان گونه که لوکاچ گفته ، بازتاب مسائل جامعه اوست.
تبیین ارتباط مصرف رسانه ای و دینداری با رفتار باروری (مورد مطالعه: زنان متاهل 15-49 ساله شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
70 - 84
حوزههای تخصصی:
رفتار باروری نشان دهنده زمینه فکری، تصمیم گیری و نهایتاً عملکرد افراد برای داشتن فرزند است. پژوهشگران اجتماعی دگرگونیهای به وجود آمده در خانواده را نتیجه ی اجتنابناپذیر دگرگونی های ساختاری جامعه به ویژه دگرگونیهای ایدئولوژیکی میدانند. در این پژوهش رفتار باروری در ارتباط با متغیرهای دینداری، مصرف رسانه ای و سطح تحصیلات به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، زنان متأهل 15-49 ساله شهر تبریز بودند که بر اساس سرشماری سال 1395، تعداد آنها حدود 338220 نفر اعلام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 498 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته استفاده شده است. یافته های توصیفی پژوهش نشان داد که 9/12 درصد زنان مورد مطالعه بدون فرزند بودند و 5/75 درصد زنان دارای یک یا دو فرزند بودند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بین دینداری و رفتار باروری زنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و با افزایش میزان دینداری زنان، رفتار باروری و فرزندآوری آنها بهبود پیدا می کرد. در حالیکه بین مصرف رسانه ای زنان و رفتار باروری آنها ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت. همچنین میزان باروری زنان بر اساس سطح تحصیلات زنان و همسرانشان تفاوت معنی داری داشته است.
مرجعیت «استاد» در میدان فرهنگی دانشگاه با تاکید بر متغیر سرمایه اجتماعی دانشگاهی (مطالعه موردی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک و شناخت گروه های مرجع بویژه گروه مرجع جوانان و دانشجویان از مهمترین و ضروری ترین داده های اجتماعی و فرهنگی برای سیاست گذاری و مدیریت برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی مراکز آموزش و دانشگاهی بوده و مورد توجه و اهتمام پژوهش های علوم اجتماعی و انسانی است.هدف این مقاله بررسی میزان مرجعیت فرهنگی اساتید و میزان اعتماد دانشجویان به استاد برای کنشگری فرهنگی و اجتماعی در میدان فرهنگی دانشگاه است.چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه گروه مرجع مرتن و مظفر شریف است. این پژوهش در سال۱۳۹۸ در دانشگاه اصفهان با جامعه آماری 14500نفر و با نمونه آماری۵۵۰ نفری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میدان فرهنگی دانشگاه، اساتید به عنوان مهمترین گروه مرجع توسط دانشجویان انتخاب شدند و ۶۴ درصد دانشجویان اظهار داشته ترجیح می دهند که در امور مختلف شخصی و اجتماعی و فرهنگی و ازدواج با استادان مشورت نموده و نظر آنها را به عنوان معیار و مهم می دانند. همچنین ۷۳ درصد دانشجویان ترجیح می دهند در محیط دانشگاه در امور مختلف فرهنگی و اجتماعی و شخصی که توسط استادان مورد تذکر قرار بگیرند.روابط صمیمانه و تعاملات فرهنگی و اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی مثبتی بوده و بر رضایتمندی دانشجویان از جنبه های مختلف دانشگاه تاثیر مثبت و مستقیم دارد.
تأثیر دین داری بر کیفیت زندگی با میانجیگری متغیر مشارکت و اعتماد اجتماعی (مورد مطالعه: منطقۀ پردیسان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
85 - 122
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ضرورت پرداخت به آن یکی از موضوعات اساسی است که چگونگی زیست اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. عوامل مختلفی هستند که بر کیفیت زندگی اثرگذارند در این بین، دین داری یکی از منابع اثرگذار در کیفیت زندگی تلقی می شود که از طریق میانجی گرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی می تواند تاثیرات متفاوتی در کیفیت زندگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دین داری روی کیفیت زندگی شهروندان منطقه پردیسان قم از طریق میانجی گرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد پردیسان قم به تعداد 200000 نفر بوده است. روش نمونه گیری این پژوهش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای در بین 384 نفر از شهروندان پردیسان قم انجام گرفته و داده های پرسش نامه ها در نرم افزار آماری 24SPSS و 24 AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد تاثیر دین داری بر کیفیت زندگی 08/0، تاثیر دینداری بر مشارکت اجتماعی برابر 47/0، روی اعتماد اجتماعی برابر 18/0، مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 29/0، اعتماد اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 55/0، تاثیر دین داری از طریق میانجی گر مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 14/0، و از طریق اعتماد اجتماعی برابر 099/0 ارزیابی شد. بنابراین فرضیه های تحقیق به غیر از تاثیر مستقیم دین داری روی کیفیت زندگی تایید شده است.
تبیین عاملیت و ساختار در گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی براساس نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست بافته های عشایری و جامعه شناسی، از جمله گفتمان های مطلوب در ساحت میان رشته ای است که از ظرفیت قابل قبولی در گفتمان سازی هنرهای بومی و قومی و دست یابی به معرفت آفرینندگان کُنش گر این بافته ها، اجتماع و بستر فرهنگی که چنین آثاری در آن ها خلق شده است، برخوردارند. در این مقاله، گبه ها و قالیچه های شیری ایل قشقایی از منظر جامعه شناسی گیدنز و در قالب نظریه ساخت یابی با محوریت گزاره های"ساختار و عاملیت"، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. منظور از ساختار، بُعد فنی دست بافته یعنی نوع و فن بافت و چگونگی شکل گیری بافته ها و نقوش آن هاست که در جایگاه ساختار اجتماعی قرار گرفته است. پرسش مطرح در این بافته ها، این است که ساختار(قواعد و منابع) بافت با چه ساز و کاری موجب ماندگاری گبه ها و قالیچه های شیری و تداوم عملکرد آن ها شده است؟. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه ها و عاملیت های مؤثر در ساخت(بافت)، شُهرت و قدرت نمادین گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه-های گونه گون از جمله ساختار و فنون بافندگی، به عنوان عاملیت ها در شُهرت و ارزش مداری این بافته ها نقش اساسی دارد. هم-چنین بر مبنای این نظریه، در فرآیند بافت و تولید دست بافته ها، نه تنها بافندگان به عنوان کنش گر و عامل انسانی، بلکه عاملیت های دیگری نیز هم چون حضور رنگ های طبیعی و نقوش تجریدی و انتزاعی، ویژگی ذهنی بافی و بداهه بافی نیز، در به وجود آمدن ساخت(بافته)، مشارکت دارند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحلیل بوردیویی نقش سرمایه های اقتصادی و فرهنگی در تبیین سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت هر جامعه ای مبتنی بر سلامت خانواده است که این خود متأثر از مجموعه تعاملاتی است که در بین افراد این نهاد وجود دارد. در این میان، سلامت روانی مطلوب زنان و مادران، می تواند تأثیر به سزایی در سلامت و توسعه جامعه داشته باشد؛ چراکه سلامت زنان، به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و رفاه اجتماعی است. در این راستا، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی با سلامت روانی زنان متأهل شهر تبریز براساس دستگاه نظری «پی یر بوردیو» انجام شده است. روش تحقیق مورداستفاده در پژوهش حاضر، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز می باشد که 400 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. هم چنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و نوع روایی ابزار اندازه گیری، محتوایی از نوع اعتبار صوری می باشد. جهت سنجش پایایی نیز، از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هم بستگی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی مؤلفه های متغیر سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) مورد تأیید واقع شد. هم چنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 38% از تغییرات متغیر سلامت روانی را تبیین نموده اند.
اصول مدیریت زمان در سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
91 - 115
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی اسلامی مجموعه رفتارهای قابل مشاهده و بیانگرانانه است که به لحاظ نظری، معلول باورها و ارزش های اسلامی در ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان است. یکی از مؤلفه های اساسی در سبک زندگی اسلامی، چگونگی گذراندن عمر و مدیریت زمان است. مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت ها برای اداره، کنترل و استفاده بهتر از وقت است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اصول مدیریت زمان در سبک زندگی اسلامی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و روش تحلیل داده ها کیفی و از نوع استقرائی بوده است. جامعه تحقیق، متنی و شامل آیات و روایات بحارالانوار است که به صورت هدفمند و در راستای سؤالات تحقیق انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیریت زمان در سبک زندگی اسلامی شامل چهار اصل مهم هدف گذاری، اولویت بندی، برنامه ریزی و نظارت است. نتیجه آن که در سبک زندگی اسلامی به کارگیری اصول مدیریت زمان، استفاده بهتر از فرصت عمر را به دنبال داشته و تضمین کننده سعادت ابدی انسان است.
روایت سقوط: عدالت خواهی به مثابه گردن کشی در سینمای حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای اصلی گفتمان انقلاب اسلامی دستیابی به عدالت است و ابراهیم حاتمی کیا به عنوان فیلمسازی برآمده از این گفتمان، همواره دغدغه اصلی خود را عدالت اجتماعی معرفی کرده است. این پژوهش نیزدر راستای تفسیر فیلم های حاتمی کیا نسبت به مسئله عدالت با تکیه بر مفاهیم برآمده از نظریه جان رالز و جاسو و وگنر انجام می شود. برای این مطالعه، سه فیلم آژانس شیشه ای، ارتفاع پست و خروج با روش نمونه گیریِ معیاری، انتخاب و از طریق روش تحلیل روایت با رویکرد ساختارگرایی تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که گفتمان فیلم ها، جامعه ایران را جامعه ناعادلانه ای بازنمایی می کنند که در آن به کلیه مطالبات اقتصادیِ عدالت خواهان با لنز سیاسی-امنیتی نگریسته می شود. لذا نهادهای مربوطه به کارافتاده تا امنیت را دوباره برقرار کنند. نهادهای اختصاص دهنده، روند عدالت خواهی را با ترس از دشمن خارجی و دشمن داخلی معنا می کنند. از این قرار کنش عدالت خواهانه پایانی جزء سقوط برای عدالت خواهان به همراه ندارد. مرگ پاداش گیرنده و کان لم یکن شدن تحقق عدالت، سقوط کنشگران و ابهام در تحقق عدالت و بی نتیجه ماندن سفر از مصادیق این سقوط است.
سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری محیط زیستی (مورد مطالعه: کارکنان سازمان های دولتی شهر بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
131 - 155
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت مسئولیت پذیری محیط زیستی کارمندان در شهر بروجن و رابطه سرمایه اجتماعی با آن، هدف اصلی این پژوهش است. نظریه پاتنام مبنای نظری پژوهش بوده و روش تحقیق پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بُعد نگرش محیط زیستی کارمندان با بُعد رفتاری آنها تفاوت قابل توجهی دارد. به لحاظ نگرشی حدود 96 درصد از کارمندان، وضعیت مسئولیت پذیری آنها در سطح متوسط به بالایی است (با میانگین 3/18) در حالیکه در بخش رفتاری وضعیت مسئولیت پذیری حدود 95 درصد از آن ها در سطح متوسط به پایینی قرار دارد (با میانگین 5/12). سرمایه اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی رابطه مثبت و معناداری دارد. رابطه شاخص های سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد، مشارکت، برهمکنش ها و حمایت اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی تأیید شد. جهت تقویت مسئولیت پذیری محیط زیستی، شکل گیری برهمکنش های اجتماعی در قالب انجمن ها، روابط دوستانه و روابط با همکاران با محوریت حفظ محیط زیست ضرورت انکارناپذیری دارد.
The Entrepreneurship Competencies: Neglected Curriculum in Teacher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this paper is to understand of the presence of entrepreneurial competencies in the curriculum of teacher education in Iran. Methodology: approach – This was a qualitative research with an interview and content analysis approach. The research population consisted of two groups of entrepreneurs with teacher education and the curriculum syllabus a bachelor of teacher education. The research tools included a semi-structured interview, and a content analysis checklist. Findings: The research findings resulted in the extraction of 42 competencies in the form of three classes of knowledge, attitude and skill. Results also indicated that the presence of entrepreneurial competencies among the syllabus of teacher education curriculum does not meet a suitable level. Conclusion: Therefore, the officials and curriculum developers should take the necessary steps to revise the curriculum syllabus according to the addition of intended competencies in this area to push teacher students towards entrepreneurship.