فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
اکولوژی سرزمین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
470 - 482
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش بافت های تاریخی در توسعه گردشگری شهرستان گمیشان و شناسایی چالش های پیش روی آن است. محدوده ی مورد مطالعه شامل بافت های تاریخی این شهرستان و جامعه ی آماری ما، ساکنان محلی، مدیران گردشگری، و گردشگران می باشد. حجم نمونه ی تحقیق شامل 150 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب خواهند شد. در این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی و کمی) استفاده می شود و ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های طراحی شده برای جمع آوری داده های آماری و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با متخصصان و صاحب نظران گردشگری است. نوآوری این پژوهش در ادغام جنبه های تاریخی و فرهنگی با توسعه گردشگری پایدار در منطقه و ارایه راهکارهای عملیاتی برای بهبود جذب گردشگر می باشد. نتایج نشان می دهد که بافت های تاریخی نه تنها به عنوان منبع جذابیت برای گردشگران عمل می کنند، بلکه در صورت مدیریت صحیح، می توانند به توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه کمک شایانی نمایند. همچنین چالش هایی نظیر تأثیرات منفی گردشگری بر جامعه محلی و زوال میراث فرهنگی نیز شناسایی شده است. این موارد نیازمند مدیریت کل نگر و توانمندسازی جوامع محلی هستند تا به حفظ و بهره برداری بهینه از این میراث تاریخی منجر شوند.
ارتباط پارامترهای کمّی و کیفی آب های زیرزمینی با ویژگی های مخروط افکنه های دشت های جنوبی البرز مرکزی (کرج تا تاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
130 - 158
حوزههای تخصصی:
آب زیرزمینی به عنوان جزئی از یک سیستم تعاملی با سطح زمین در قلمرو تأثیرپذیری ژئومورفولوژی قرار دارد و به میزان زیادی تحت تأثیر و کنترل لند فرم ها و فرآیندها است و می تواند بر میزان کمیت و کیفیت آب زیرزمینی اثر بگذارد. یکی از لند فرم های مهم ژئومورفولوژی مناطق خشک و نیمه خشک ایران مخروط افکنه هاست که محیط بسیار مناسبی را برای ذخیره سازی آب زیرزمینی فراهم می آورد. در این پژوهش سعی شده به تحلیل ارتباط تغییرات کمی و کیفی آب های زیرزمینی با ویژگی های مخروط افکنه ها در دشت های جنوبی البرز مرکزی پرداخته شود، تا از این طریق بتوان روشی مناسب و مبتنی بر پارامترهای ژئومورفیک را برای پتانسیل یابی کمی و کیفی آب های زیرزمینی ارائه داد. بر این اساس به وسیله تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی ابتدا مرز 23 مخروط افکنه ترسیم و 11 پارامتر مورفومتری شامل زاویه جاروب، مساحت، حجم، تقعر، شیب، ارتفاع رأس و قاعده، طول، طول قاعده، شعاع و اختلاف ارتفاع مخروط افکنه استخراج گردید. همچنین ارتباط عمق سطح ایستابی، دبی آب چاه و میزان هدایت الکتریکی آب زیرزمینی با پارامترهای مورفومتری در 587حلقه چاه آب با استفاده از تحلیل های آماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییرات دبی، هدایت الکتریکی و عمق سطح ایستابی به ترتیب با میزان 63%، 27 % و 54% تحت تأثیر مورفومتری مخروط افکنه ها قرار دارد. با افزایش میزان مساحت، طول، شعاع و طول قاعده مخروط افکنه ها میزان دبی آب چاه ها افزایش پیدا می کند و با افزایش حجم و تقعر میزان هدایت الکتریکی نیز افزایش می یابد. یافته های این پژوهش نشان داد ویژگی مخروط افکنه ها می تواند به عنوان روشی در ارزیابی تغییرات کمی و کیفی آب های زیرزمینی در مناطق خشک مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری (اقتصادی- محیط زیستی) خانوارهای روستایی منطقه سیستان در برابر خشکسالی و عدم آورد رودخانه هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردها برای فائق آمدن بر پدیده خشکسالی، رویکرد تاب آوری است که نیازمند شناخت جامع و اصولی عوامل مؤثر بر آن در نظام بهره برداری کشاورزی است. این پژوهش با هدف تعیین تاب آوری خانوارهای روستایی سیستان به دلیل شرایط خشکسالی و نیز عدم آورد رودخانه هیرمند در این منطقه انجام شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه و مراجعه مستقیم به سازمان های ذی ربط گردآوری و با کمی سازی متغیر تاب آوری، تأثیر متغیرهای دموگرافیکی، اقتصادی و محیط زیستی بر این متغیر با استفاده از مدل لاجیت ترتیبی ارزیابی شد. نتایج نشان داد تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی پایین بوده و متغیرهایی چون توانمندی و تعلق مکانی و عوامل جمعیتی و اقتصادی بر تاب آوری کل اثر مثبت و معنی دار و متغیرهایی چون تحصیلات کشاورزان اثر منفی و معنی دار بر احتمال قرار گرفتن خانوار در سطوح بالاتر از میزان تاب آوری داشته است. در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی و تعلق مکانی به ترتیب به مقدار 27/42، 14/19 و 13/95 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری کل داشته اند. همچنین در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی، تعلق مکانی و توانمندی به ترتیب به مقدار 24، 13/44، 15/46و 8/75 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری اقتصادی و سرمایه جانبی، تعلق مکانی، درآمد (از سطح کم به زیاد) و توانمندی به ترتیب به مقدار 14/19، 12/84، 11/15 و 10/18 درصد، بیشترین اثر را بر تاب آوری محیط زیستی داشته اند.
روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی به تفریحی گردشگری در طی دهه های (2000-2022) در روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
191 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین تغییرات کاربری اراضی کشاورزی به تفریحی-گردشگری در روستاهای پیراشهری رشت انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و دارای ماهیت توصیفی-تحلیلی است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از سنجش از راه دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS)، استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای شهرستان پیراشهری رشت می باشند، در این راستا، 37روستای دارای سکنه که در محدوده بلافصل شهر رشت قرار دارند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند (تمام شماری). این روستاها در دهستان های اسلام آباد و سنگر از بخش سنگر و دهستان های پسیخان، پیربازار و حومه از بخش مرکزی شهرستان رشت واقع شده اند. نتایج نشان داد که تغییرات کاربری اراضی در سال 2022 نسبت به سال های 2000، 2005، 2010 و 2015، گسترده بوده، به طوری که از کاربری اراضی کشاورزی کاسته شده و به کاربری تفریحی و گردشگری و ساخت و سازها افزایش یافته است. در واقع به فاصله 22 سال تغییرات کاربری اراضی از کشاورزی به گردشگری در روستاهای اطراف جاده های اصلی شهر محسوس می باشد، و بیشترین تغییرات در روستاهای پیراشهری اطراف شهر رشت و بخش مرکزی اتفاق افتاده است.
مرور نظام مند و فراتحلیل نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۰۴-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آن ها با خطرات و عدم قطعیت های ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آن ها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آن ها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظام مند است. بدین جهت، کلیدواژه های اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقاله ی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوب های موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
واکاوی الگوهای تراز 500 هکتوپاسکال مولد دماهای فرین بالای 50 درجه منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۴۴۶-۴۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی روزهای با وقوع دمای فرین بالای 50 درجه سانتیگراد و تعیین الگوی سینوپتیکی رخداد آن ها در منطقه غرب آسیا انجام شد. برای انجام این کار از داده های بازتحلیل شده NOAA-CIRES-DOE 20th Century Reanalysis V3 بیشینه دمای دومتری سطح زمین طی دوره زمانی 1836 تا 2020 در فصل گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) استفاده شده و در نهایت تعداد 513 روز دمای بیشینه بالای 50 درجه جهت تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. دماهای بالای 50 درجه در ماه های ژوئن، ژوئیه و اوت به وقوع پیوسته و تغییرات سالانه فراوانی دماهای بیشینه فرین دارای روندی صعودی بوده و همچنین بیشترین فراوانی وقوع دمای فرین بالا در دهه های اخیر و در سال 2015 و 2010 رخ داده است. جهت تحلیل سینوپتیک تعداد 513 روز شناسایی شده، داده های واکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل متر تراز 500 هکتوپاسکال برای روزهای مذکور استخراج و خوشه بندی إعمال شد. سپس روزهای با وقوع شدیدترین دما در هرخوشه به منظور تعییین الگوی سینوپتیک انتخاب شدند. با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که محدوده ی رخداد دمای بیشینه ی فرین، منطقه ی مرزی جنوب غرب ایران و جنوب شرق عراق می باشد. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد که از یک سو وجود شرایط وضعیت کم فشار با منشأ کم فشارهای حرارتی خلیج فارس، شبه جزیره عربستان و گنگ در سطح زمین همراه با استقرار پرارتفاع غرب آسیا در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی منطقه و از سوی دیگر انتقال هوای گرم عرض های پایین (عربستان و عراق) و بیابان های داخل ایران به سمت منطقه مذکور، سبب رخداد دمای بیشینه فرین در منطقه شده است. در واقع با توجه به همگرایی دمایی رخ داده در سطح زمین به علت وجود وضعیت کم فشار و افزایش نزول بی در رو دما به دلیل گردش واچرخندی پرارتفاع های ترازهای بالای جو، گرمایش سطح زمین تشدید شده و ضخامت جو نیز بالا بوده است.
ارزیابی آسی پذیری شهر سنندج در برار زلزله با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی (CTA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هراندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود. آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن است تا با شناخت عوامل مؤثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آسیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پرتراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد. واژگان کلیدی: آسیب پذیری شهری، زلزله، تحلیل طبقه بندی درختی، منحنی ROC، سنندج. [1] نویسنده مسئول: تبریز، دانشگاه تبریز، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری،
تحلیل پروژه بازآفرینی شهری محله بوُبور پاریس با استفاده از فرایند مشکل گشایی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
51 - 82
حوزههای تخصصی:
مقوله بازسازی و بهسازی، روند طولانی مدتی را پشت سر گذاشته و اکنون در آخرین نسخه آن، صاحب نظران، بازآفرینی را به عنوان راه حلی همه جانبه مدنظر قرار داده اند. نوعی از بهبود که تنها درصدد بهسازی فضای کالبدی نبوده، بلکه جنبه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سایر موضوعات این چنینی را نیز در عرصه موردبررسی و همین طور نواحی اطراف آن مدنظر قرار می دهد. در طی این نوشتار به مفهوم بازآفرینی و به طور اخص، بازآفرینی شهری در کشور فرانسه و شهر پاریس، در محله بوُبور پرداخته شده و ارکان موفقیت پروژه بازآفرینی شهری این محله موردبررسی قرار گرفته است. این محله که هم اکنون، به واسطه وجود مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو، به یکی از محلات شناخته شده این شهر تبدیل شده است، در گذشته یکی از محلات کمتر توسعه یافته پاریس به شمار می رفت. این بخش از پژوهش، مطالعه ای توصیفی -تحلیلی است که داده های نظری آن، از طریق مطالعات کتابخانه ای و در بخش جمع آوری اطلاعات در مورد وضعیت موجود محله، از طریق مشاهده مستقیم میدانی گردآوری شده است؛ سپس، با در پیش گرفتن روند مطالعات پیگیری، به شناسایی نقاط ضعف این طرح با استفاده از فرایند مشکل گشایی خلاق پرداخته شد؛ با توجه به اینکه نویسندگان مقاله، بومی نبوده و نگاه تازه ای به ساختار عینی حاکم بر این محله داشته اند، یافتن نقاط ضعفی که از دید ناظر فرانسوی مقیم مخفی مانده باشد، در دستور کار قرار گرفت و جبهه غربی ارسن کلیسای سنت مری، به عنوان نقطه ضعف پروژه بازآفرینی محله بوُبور شناسایی شد و با هدف ادامه روند بازآفرینی و تسرّی دادن ارکان موفقیت آن به نقطه ضعف شناسایی شده، یک روند تحقیق و توسعه ای برای ارائه راهکارهای عملی دنبال شده است. در نتیجه نهایی و راهکارهای ارائه شده، مفهوم تراسه، به عنوان مهم ترین رکن موفقیت پروژه بازآفرینی محله بوُبور، ابزار کار نویسندگان بوده است.
مطالعه مورفولوژی و تغییرات مکانی ریگ های آذربایجان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل بادهای فرساینده (مطالعه موردی: ریگ قوم تپه و مقصود لو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پراکندگی ریگ زارها در کشور از دیدگاه فرسایش بادی، دارای اهمیت زیادی است و تاکنون آمارهای مختلفی از مساحت و پراکندگی این اشکال در کشور ارائه شده است. علی رغم این که آذربایجان شرقی جزء مناطق خشک محسوب نمی شود؛ اما عوارض ژئومورفولوژی مناطق خشک و بیابانی در منطقه دیده می شود که تا به حال مطالعات کمتری بر روی ریگ زارهای منطقه انجام گرفته است. یکی از این ریگ ها، ریگ مقصودلو در شرق و دیگری ریگ قوم تپه در غرب استان واقع شده است. هدف از این تحقیق مشاهده و پایش میزان و جهت حرکت تپه های ماسه ای و میزان تخریب زمین های اطراف آن به صورت سالانه است.مواد و روش: برای این منظور آمار و داده های هواشناسی ۱۹ ایستگاه سینوپتیک استان به منظور تعیین باد غالب و منشأ رسوبات باد و همچنین تعیین پتانسیل حمل ماسه (DP)، برآیند پتانسیل حمل حاصله (RDP) و برآیند جهت حمل ماسه (RDD) ناشی از هر ریگ به دست آمد.یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان جابه جایی برای ریگ مقصودلو سالانه ۷/۳۱ متر تخمین زده شد و میزان حرکت تپه های ماسه در ریگ قوم تپه به دلیل ضعف مدیریتی در حفظ ماسه های منطقه قابل پیش بینی نبود. بر اساس این تحقیق میزان فرسایش و تغییر مساحت در ریگ قوم تپه در مقایسه با ریگ مقصودلو از روند بیشتری برخوردار بوده و به فاصله ۳۷ سال ۷۲/۴۱ درصد برای قوم تپه و ۲۶/۹۵درصد برای ریگ مقصودلو برآورد شد.نتیجه گیری: منشأ ماسه های بادی منطقه با توجه به جهت باد غالب که عمدتاً شمالی است، همچنین وجود رسوبات ریزدانه در انتهای مخروط افکنه های منطقه و محل پخش سیلاب های صفحه ای می توان گفت که قسمت اعظم ماسه های منطقه از محل گسترش سیلاب های صفحه ای و انتهای مخروط افکنه ها که رسوبات ریزدانه را فراهم می آورند، تأمین می شود.نوآوری: در این تحقیق، تجزیه و تحلیل پتانسیل حمل ماسه و مسیرهای آن ها به ما کمک می کند تا شکل گیری تپه ها را در مکان های دیگر تفسیر کنیم.
ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبریز زمکان با استفاده از ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
123 - 102
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز زمکان، واقع در استان کرمانشاه، ارزیابی شد. دو مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و رگرسیون لجستیک برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، 13 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، عدد ناهمواری ملتون، تحدب سطح زمین، طول دامنه، عمق دره، رطوبت توپوگرافیک، بارش، سازندهای زمین شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شد. حدود 70 درصد پیکسل های لغزشی حوضه به منظور آموزش و 30 درصد برای اعتبارسنجی مدل استفاده شدند. اعتبارسنجی مدل ها با کاربست منحنی ROC صورت گرفت. نتایج نشان دهنده کارایی و دقت بالاتر تابع پایه شعاعی (RBF) مدل SVM برای تهیه نقشه خطر زمین لغزش منطقه است. مساحت زیر منحنی (AUC) تابع پایه شعاعی حدود 951/0 برای آموزش مدل و 944/0 برای آزمون مدل به دست آمد. نتایج بیانگر این است که فاکتورهای شیب با ضریب 28/0، بارش با ضریب 27/0، لیتولوژی با ضریب 26/0 و ارتفاع با ضریب 22/0 کنترل کننده های اصلی وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبریز زمکان هستند. توابع مدل SVM و هم چنین رگرسیون لجستیک نیز اثرات قطعی فاکتورهای انتخابی بر وقوع زمین لغزش را تائید کردند. براساس نقشه پهنه بندی زمین لغزش حدود 35 درصد مساحت حوضه مطالعاتی در کلاس خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. پهنه های مذکور عمدتاً در نیمه شرقی حوضه توزیع شده اند. ارتفاع زیاد، غلبه شیب های تند، دریافت نزولات جوی قابل توجه و رخنمون وسیع سازند کژدمی با تناوبی از لایه های آهکی، رسی، مارنی و شیلی مهم ترین دلایل حساسیت بالای این پهنه ها نسبت به زمین لغزش هستند.
ارزیابی گره های سیل گیر شبکه زهکشی شهر همدان با استفاده از مدل SWMM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
164 - 143
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش گره های سیل گیر شبکه زهکشی در حوضه شهری خاکو (فقیره – خضر) همدان با استفاده از مدل SWMM واسنجی و ارزیابی شد. نتایج نشان داد مقادیر نفوذ و ارتفاع رواناب بارش طرح در روش SCS به ترتیب برابر 86/50 و 14/16 میلی متر می باشد و بیانگر این است که روش SCS مقادیر نفوذ و رواناب را برای آبخیز شهری همدان دقیق تر ارزیابی نموده واز کارایی قابل قبولی برخوردار است . نتایج نشان می دهد که از کل بارش 120 میلی متری، مقدار 33 میلی متر مربوط به تلفات نفوذ و 87 میلی متر مربوط به رواناب سطحی بوده و حجم جریان معادل 41/2 میلیون مترمکعب می باشد که 98/1 میلیون مترمکعب مربوط به زیرحوضه فقیره و 43/0 میلیون مترمکعب مربوط به زیرحوضه خضر است. با توجه به ضریب کارایی NS که برای دبی اوج 66/0 و برای حجم سیلاب 73/0 محاسبه شده و اعداد قابل قبولی است. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار حجم رواناب بارش طرح با 28/1 میلیون متر مکعب مربوط به زیرحوضه فقیره به دلیل توسعه فیزیکی شهر همدان در سال های اخیر در این زیرحوضه و کمترین مقدار با 46/0میلیون مترمکعب مربوط به زیر حوضه خضرخاکو است. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربری های مسکونی بیشترین سهم را در پتانسیل سیل خیزی محدوده مطالعاتی دارد.
بررسی تأثیر آگاهی از پیامد و مسئولیت انتسابی در نیات رفتاری متمدنانه گردشگران ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
گردشگری همواره به منزلهٔ یکی از روش های گذران اوقات فراغت مطرح بوده است و تأثیر چشمگیری در محیط زیست انسانی، اقتصاد و معیشت مردم و جامعه بر جای گذاشته است. اطمینان از اینکه گردشگران رفتار متمدنانه ای از خود بروز می دهند و مسئول پیامدهای منفی رفتار خود هستند، که از آن به منزلهٔ مسئولیت انتسابی یاد می شود، برای حفظ رقابت پذیری مقصد های گردشگری حائز اهمیت است و در این میان نقش سواحل، به مثابهٔ یکی از مهم ترین مقصدهای گردشگری، اهمیتی روزافزون یافته است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آگاهی از پیامد و مسئولیت انتسابی در نیات رفتاری متمدنانهٔ گردشگران ساحلی است. روش پژوهش تحلیلی است و جامعهٔ آماری این پژوهش مسافران و گردشگران مقیم تهران و کرج هستند که حداقل یک بار به سواحل دریای خزر سفر کرده اند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شد و داده ها به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart Pls تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد هنجارهای شخصی و آگاهی از پیامد در نیات رفتاری متمدنانهٔ گردشگری در زمینهٔ گردشگری ساحلی تأثیر مثبتی دارد و آگاهی از پیامدها در مسئولیت انتسابی، نگرش به رفتار، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده در زمینهٔ رفتار متمدنانهٔ گردشگری ساحلی تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت، هرچه گردشگر مطلوبیت بیشتری از انجام رفتارهای متمدنانهٔ گردشگری درک کند، میزان تعهد احساسی او به بروز رفتار متمدنانه افزایش می یابد. شکل گیری نگرش رفتاری متمدنانهٔ گردشگری نتیجهٔ عامل واحدی همچون هنجارهای ذهنی نیست، بلکه ترکیبی از عواملی مانند هنجار شخصی است.
راهبردهای توسعه گردشگری شهری با رویکردِ فرهنگی- تاریخی (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی یک فرصت بزرگ و یک روند رو به رشد است. حداقل 40 درصد از کل گردشگران در سراسر جهان را می توان گردشگران فرهنگی در نظر گرفت. گردشگری فرهنگی می تواند به حفظ میراث ملموس (مادی) و ناملموس (غیر مادی) در جامعه کمک کند. استانِ گیلان به دلیلِ ظرفیت های طبیعیِ خود هر ساله گردشگرانِ داخلی و خارجی را به سمتِ خود جلب و جذب می نماید و تاکنون کمتر به عنوانِ یک مقصدِ فرهنگی تاریخی مطرح بوده است در حالی که جاذبه های فرهنگی تاریخی (ملموس و ناملموس) بسیاری بخصوص در شهرهای این استان وجود دارد و بسیاری از آنان نیز ثبتِ ملی و بین المللی شده اند. برای فعال نمودنِ گردشگریِ فرهنگی در این استان و توجه به جاذبه های تاریخی و فرهنگی، در این مقاله با یاری گرفتن از مدلِ تحلیلیِ سوات (SWOT)، نقاطِ قوت، ضعف، فرصت و تهدید برای توسعه ی گردشگریِ شهری با رویکردِ فرهنگی تاریخی، در استانِ گیلان ارایه شده، در نهایت، راهبردهای توسعه ی گردشگری فرهنگی- تاریخی در این استان مشخص شده اند. نتایجِ مدلِ تحلیلیِ سوات نشان می دهد که راهبرد های تهاجمی، مؤثرترین راهبردها در توسعه ی این نوع گردشگری در استان هستند که در واقعِ نشان دهنده ی نقاطِ قوتِ بسیار زیاد در شهرهای استان برای استفاده از فرصت های پیشِ رو در توسعه ی گردشگری شهری با رویکردِ فرهنگی تاریخی است. این راهبرد ها عبارتند از: تدوین برنامه های بازاریابی و تبلیغات (محلی، منطقه ای و ملی و بین المللی) برای برندسازیِ استانِ گیلان به عنوانِ یک استانِ فرهنگی تاریخی؛ برنامه ریزی برای استفاده از منابعِ انسانیِ جامعه ی میزبان؛ تدوینِ طرح های تشویقی (معافیت های مالیاتی اعطای تسهیلات و...) برای استفاده از فرصت های سرمایه گذاری محلی، منطقه ای و بین المللی؛ استانداردسازیِ هرچه بیشترِ زیرساخت ها برای ثبتِ بین المللی گیلان به عنوانِ یک استانِ فرهنگی تاریخی؛ تدوینِ برنامه های آموزشی مشترک با کشورهای پیش رو در آموزشِ گردشگری (برای دریافتِ به روزترین آموزش های کاربردی در حوزه ی گردشگری و هتلداری).
ارزیابی توزیع کاربری های مختلف شهر کرمان با تاکید بر جهت توسعه آتی شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: الگوهای کاربری اراضی شهری در طول زمان دچار تغییرات اساسی می شوند که در ایجاد این تغییرات، نقش انسان و فعالیت های او از همه بیش تر می باشد. از این رو مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در آینده با توجه به تغییرات آن ها در گذشته، به مدیران و برنامه ریزان شهری در اتخاذ تصمیمات بهتر برای جهت دهی به توسعه آتی شهر بسیار کمک خواهد کرد. در راستای موارد مذکور، هدف تحقیق حاضر آشکارسازی تغییرات و مدل سازی توسعه شهر کرمان کمک خواهد کرد. برای نیل به این هدف، از تصاویر سنجنده های TM ،ETM+ و OLI ماهواره لندست به ترتیب برای سال های 2010 تا 2020 به منظور تهیه نقشه های کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه استفاده گردید. به علاوه پارامترهای مورد استفاده در این تحقیق شامل فاصله ازراه ها و جاده ها، فاصله از مراکز آموزش عالی و فاصله از مراکز نظامی در نظر گرفته شد. درمرحله پیش پردازش پس از اعمال تصحیحات هندسی، رادیومتریک و اتمسفری، عملیات بارزسازی تصاویر اجرا و با بهره گیری از روش طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال، در سه کلاس اراضی ساخته شده، اراضی بایر و پوشش گیاهی نقشه های کاربری اراضی تهیه شدند. در مرحله دوم، تغییرات صورت گرفته از لحاظ مساحت، روند و توزیع مکانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت در مرحله بعد براساس این تغییرات و سه متغیر مستقل، مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری چند لایه انجام شد. این روش می تواند برای پیش بینی تغییرات آینده مورد استفاده قرار گیرد.روش بررسی: روش ﺗﺤﻘیﻖ ﺗﻮﺻیﻔی- ﺗﺤﻠیﻠی اﺳﺖ، دادهﻫﺎى ﺗﺤﻘیﻖ ﺑﻪ روش اﺳﻨﺎدى و میداﻧی و مراجعه به سازمان ها ﺗﻬیﻪ ﺷﺪه. انواع کاربری ها در سطح شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفت و نسبت هر یک به دست آمد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پیش بینی سال 1405 گویای این واقعیت است که در صورت ادامه روند کنونی تغییرات تا سال 1405 ، مساحت 1357 هکتار نسبت به وضعیت کنونی افزایش خواهد یافت و مساحت طبقه های اراضی بایر و پوشش گیاهی به میزان 1077 و 472 هکتار کاهش می یابد. نتایج این مطالعه می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری برای درک بهتر شرایط فعلی و اتخاذ تصمیم های مناسب در آینده، برای مدیریت مناسب پوشش زمین کمک کند.
شناسایی و تحلیل کانون های نزاع خیابانی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
139 - 164
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نزاع، پدیده ای اجتماعی است که کمابیش در همه جوامع بشری از گذشته های دور تا به امروز وجود داشته و با روند صنعتی شدن و شهری شدن، شکل نزاع های خیابانی را به خود گرفته و در برخی از شهرها به صورت یک آسیب اجتماعی درآمده است. هدف این مطالعه تشخیص، بررسی و تحلیل کانون های این پدیده در شهر کرمانشاه است. چارچوب نظری پژوهش، نظریه کانون های جرم خیز است که توسط شرمن، گارتین و برگر برای تحلیل مکانی بزه کاری مورد استفاده قرار گرفته و بیان گر یک محدوده جغرافیایی و مکانی است که نرخ بزه کاری در آن بسیار بالاست.روش: برای بررسی این موضوع از روش تحلیل آمارهای موجود و برای تحلیل داده ها از تحلیل های آمار فضایی در محیط برنامه نرم افزاری سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که نزاع با این که در تمام سطح شهر به چشم می خورد اما در دو نقطه از شهر، کانون شکل گرفته و با تراکم شدیدی مواجه می باشد و بیضی انحراف معیار، در جهت شمال شرقی جنوب غربی با میزان کشیدگی نسبتاً زیاد و عرض کم، قرار گرفته است.نتیجه گیری: نتیجه حاکی از آن است که محدوده هایی خاص از شهر، محل تمرکز نزاع است که مورد اول از نقاط کم برخوردار شهر و مورد دوم مرکز شهر است که محل تراکم جمعیت، با چهار خیابان اصلی است که شمال، جنوب، شرق و غرب را به هم وصل می کند و سایر مکان ها، محدوده های پاک محسوب می شوند.
تدوین شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
151 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره گیری صحیح از شاخص های جرم یابی برای کشف جرائم سرقت به ویژه سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه از دغدغه های بسیار مهم کارآگاهان پلیس ایران به شمار می رود که نیازمند به مطالعه و تدوین شاخص های جرم یابی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران انجام پذیرفت.
روش: در این پژوهش از تحلیل تماتیک استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کاراگاهان و خبرگان جرم یابی بودند که از بین آن ها 12 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از رویکرد هدف مند ملاکی و معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای تعیین پایایی و روایی از چهار ملاک اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. داده ها نیز به صورت تحلیل مضمون تحلیل شد.
یافته ها: نشان داد؛ شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران شامل 89 مفهوم پایه ای، 11 مفهوم سازمان دهنده و 4 مفهوم فراگیر است. براین اساس اولین مفهوم فراگیر یعنی بُعد کاراگاهی شامل 3 مفهوم سازمان دهنده؛ ویژگی های سارقین در حرکت، اقدامات پلیس در نقطه اولیه (مبدأ) و اقدامات پلیس در در نقطه هدف (مقصد وقوع جرم) می باشد. دومین مفهوم فراگیر یعنی بُعد قضایی نیز شامل 3 مفهوم سازمان دهنده اقدامات مؤثر قضایی، اقدامات پلیس در ضربه به بنیان مالی سارقین در گردش و تشکیل مرکز رصد ملی جرائم در گردش در کشور می شود. هم چنین مفهوم فنی و اطلاعاتی نیز شامل مفاهیم سازمان دهنده تبادل و تعامل اطلاعاتی پلیس استان ها در سطح کشور، طراحی محیط شناسی جرائم و ارتقاءاشراف اطلاعاتی افسران پی جو است. در نهایت بُعد ساختاری آموزشی نیز براساس تحلیل نتایج شامل دو مفهوم سازمان دهنده تربیت و آموزش نیروی انسانی متخصص و تقویت و توسعه سیستم آموزشی شد.
نتیجه گیری: در همه جوامع، جرائم و شاخص های جرم یابی دارای ارتباط نزدیکی هستند و از منظر صاحب نظران علم جرم یابی یکی از مهم ترین مسائل در طراحی نامناسب فرایند کشف جرائم نداشتن شاخص های مطلوب و کافی در کشف است. بنابراین تدوین شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه نقش مهمی در پی جویی و کشف پرونده های سرقت به شمار می رود.
شناسایی تهدیدات در حاکمیت شهرهای هوشمند با رویکرد TOE (نمونه موردی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به جایگاه شهر مشهد در هوشمند سازی، ریسک ها و تهدیدات کلاسیک نمی توانند به عنوان تنها مخاطره در آن باشند و به دلیل ارتباط متقابل شبکه های مختلف شهری اختلال در یک بخش از سیستم همه بخش ها را متأثر می کند که این امر می تواند حاکمیت شهر را دشوار و مستعد دست کاری کند. هر چه پیچیدگی در شهرها افزایش می یابد لزوم توجه به مسائل مدیریت ریسک نیز زیاد می شود. پژوهش حاضر باهدف کاربردی و ماهیتی توصیفی -تحلیلی به شناسایی تهدیدات و ریسک های با میزان تأثیر و احتمال وقوع بالا در شهرداری مشهد پرداخته است. در این پژوهش با توجه به رویکرد مطالعه، بعد فناوری دارای 14 شاخص و 49 متغیر، بعد سازمان شامل 14 شاخص و 43 متغیر، بعد محیط زیست نیز متشکل از 10 شاخص و 41 متغیر مرتبط با ریسک ها می باشند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری[1] تحقیق 55 نفر از متخصصان و کارشناسان در حوزه موردمطالعه بر اساس دسترسی پذیری در شهرداری کلان شهر مشهد است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار آموس مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر بر اساس رویکرد موردمطالعه نشان داد که مهم ترین ریسک ها و تهدیدهای فراروی حاکمیت شهری هوشمند در شهرداری مشهد از بین سه بعد موردمطالعه مرتبط با بعد سازمانی است. همچنین در بعد فناوری بیشترین میزان بار عاملی مربوط به تهدیدات، از جنبه میزان تأثیر و احتمال وقوع مرتبط باهوش مصنوعی (79/0)، نرم افزار (768/0)، حسگرها (767/0)، امنیت سایبری (761/0) و ابر داده ها (719/0) هست. ازلحاظ سازمانی نیز تراکنش الکترونیک (820/0)، محرمانگی (760/0)، ارتباط الکترونیک (753/0) و صحت اطلاعات (752/0) بالاترین درصد رادارند. در بین شاخص های ریسک بررسی شده برای محیط زیست شهری نیز اماکن عمومی (798/0)، انرژی (795/0)، ایمنی شهری (760/0) و آب و فاضلاب (684/0) دارای بیشترین تهدیدات در شهرداری مشهد می باشند.
شرط عدم توفیق در ازدواج: سبک زندگی ناکارآمد در فضاهای پیراکلانشهری (مورد مطالعه: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر در مناطق روستایی-شهری کشور، توجه روستاییان به شهرنشینی نگرش جدیدی را در آن ها به وجود آورده و آنان را با تغییرات در سبک زندگی همراه ساخته است، به طوری که زمینه را برای عدم در ازدواج فراهم کرده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شرط عدم توفیق در ازدواج: سبک زندگی ناکارآمد در فضاهای پیراکلانشهری مشهد می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و رویکرد کمی و ازنظر روش در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی قرارگرفته است، جمع آوری اطلاعات به روش پیمایشی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه است، و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل VIKOR استفاده شد. نتایج نشان داد، از بین شاخص های سبک زندگی ناکارآمد، شاخص تغییرات رفتاری با مقدار میانگین 44/3، بیشترین میزان را در بین جوانان روستایی پیراشهری مشهد به خود اختصاص داده اند. سایر نتایج نشان داد، بین شاخص های کسب زندگی ناکارآمد و عدم توفیق در ازدواج در بین جوانان در روستاهای پیراشهری مشهد ارتباط معنادار و مثبتی در سطح معناداری مشاهده می شود، که از بین شاخص های مطرح شده: تغییرات رفتاری با مقدار تغییرات احتمالی 4532/0 بیشترین و کاربرد فناوری نوین 3421/0، کمترین میزان تأثیر را در عدم توفیق به ازدواج به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج مدل ویکور نشان داد، روستای کشف با وزن (1)، بیشترین و روستای منزل آباد با وزن (0)، کمترین میزان تأثیرپذیری را از سبک زندگی ناکارآمد در عدم توفیق در ازدواج به خود اختصاص داده اند.
سنجش تغییرات کاربری اراضی با تاکید بر باغ شهرهای پیرا شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
127 - 140
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش زمین تحت تأثیر عوامل مختلفی در دهه های اخیر با شدت و گستردگی بی سابقه ای منجر به تخریب اکوسیستم ها به ویژه در نواحی پیراشهری شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی پیراشهری زنجان با تأکید بر باغ شهرها در سه دهه اخیر بود. پژوهش حاضر ازنظر روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی است که با تکیه بر تصاویر ماهواره ای لندست 5، 8 و 9 در بازه زمانی 30 ساله از سال 1372 تا 1402 می باشد. برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای از روش طبقه بندی نظارت شده فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشترین رشد اراضی ساخته شده در فاصله سال های 1382 تا 1392 با 1193 هکتار رخ داده و در سال های اخیر روند آن کندتر شده است. باغات ابتدا افزایش و سپس از سال 1392 کاهش یافته اند. هم چنین، منابع آبی و اراضی کشاورزی پس از یک دوره افت، در سال 1402 بهبودیافته اند. در مقابل، مراتع یک روند مستمر کاهشی داشته است. این پژوهش بر اهمیت پایداری اراضی باغ شهرهای پیراشهری شهر زنجان تأکید دارد و لزوم استفاده از رویکردهای کارآفرینانه جهت پایداری در کشاورزی شهری پیشنهاد می کند. یافته ها نشان می دهد که سیاست گذاری و مدیریت دقیق کاربری اراضی باغ شهرها در پیرامون شهر زنجان می تواند از توسعه نامنظم جلوگیری کرده و تعادل فضایی ایجاد کند.
نگرش به سرمایه گذاری در رمزارزها از دیدگاه کنشگران اقتصادی ایرانی در شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
28 - 42
حوزههای تخصصی:
ماهیت پول بر اساس مفاهیم اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیک از حالت فیزیکی به دیجیتال تبدیل شده و واحدهای جدید ارزهای دیجیتال مدل های تجارت را دگرگون و تغییرات بنیادی را ایجاد نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال سنجش عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال در بین فعالین اقتصادی ایرانی می باشد. واحد مطالعه این پژوهش شامل متخصصان، اساتید، فعالان و سرمایه گذاران حوزه رمزارزها با تعداد نامعلوم است که با روش نمونه گیری کوکران 283 نفر انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که رمز ارز به علت سرعت و کارایی بالا در پرداخت، بخصوص پرداخت های برون کشوری، امنیت تبادلات ارزی و همچنین حذف هزینه های عملیاتی اضافی که توسط نهادهای واسط دریافت می شود، اهمیت زیادی در مبادلات اقتصادی در سطح خرد و کلان دارد. طبق مدل معادلات ساختاری، بیشترین ارتباط علّی سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال با شاخص اجتماعی با ضریب بتای استاندارد 077/6 و شاخص فنی با ضریب بتای استاندارد 754/5 است. آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد که شاخص اجتماعی با اثر مستقیم 334/0، بیشترین ارتباط را با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال دارد. در رتبه بعدی مؤلفه سیاسی با 331/0 و اقتصادی با ضریب 305/0 قرار دارند. علاوه براین، با مداخله یک عامل واسطه ای در اثرگذاری شاخص ها بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، مؤلفه های مدیریتی با اثر کل 441/0 بیشترین اثرگذاری را بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال دارند.