فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
The rise of ISIS has profoundly impacted the economies of Iraq and Syria. This research paper examines the severe repercussions on international trade within these nations. By analyzing the economic and political ramifications of ISIS’s presence, the study aims to reveal how ISIS disrupts the movement of goods and services across Iraq and Syria. A key focus is the disruption of supply chains. ISIS’s presence has caused significant interruptions in production and distribution networks, leading to delays, increased costs, and inefficiencies in trade operations. Additionally, the instability has deterred domestic and foreign investments, resulting in financial losses and economic decline. The paper also addresses the decline in foreign trade. Fear and uncertainty from ISIS’s activities have reduced trade volumes, affecting essential goods and services. Furthermore, ISIS’s control of oil-rich regions has reduced output and led to illegal trade practices, complicating the economic landscape.
سنجش مؤلفه های ارتقای محیط زیست هوشمند در نواحی منطقه ۱۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
73 - 102
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، محیط زیست هوشمند و ارتقای آن یکی از موضوعات مهم در حوزه حفاظت از محیط زیست است. اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان بین المللی، شاخص هایی را برای سنجش و ارزیابی اقدامات و تلاش ها جهت ارتقای محیط زیست هوشمند تعیین کرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، سنجش مؤلفه های ارتقای محیط زیست هوشمند بر اساس شاخص های کمیسیون اتحادیه اروپا در محلات منطقه 12 تهران است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. شیوه های جمع آوری داده در این تحقیق، اسنادی- کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری تحقیق را ۶۰ نفر از کارشناسان با استفاده از تکنیک «دلفی» تشکیل داده اند. در نهایت جهت تجزیه وتحلیل متغیرها از روش «مارکوس» و معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد شاخص های محیط زیست هوشمند به لحاظ اهمیت به همدیگر متفاوت هستند. براین اساس؛ شاخص محیط زیست و آلاینده های زیست محیطی با میانگین رتبه ای ۸۱/۱ بالاترین امتیاز و شاخص برنامه ریزی سبز با امتیاز ۱.۰۶ پایین ترین امتیاز را دارا است. همچنین نتایج نشان می دهد که سطح معناداری به دست آمده از آزمون «فریدمن» کمتر از ۰۵/۰ است، درنتیجه بین شاخص های محیط زیست هوشمند در سطح نواحی ۶گانه منطقه دوازده تهران در سطح ۹۵ درصد اطمینان تفاوت وجود دارد. همچنین باتوجه به مثبت بودن شاخص اشتراک و شاخص افزونگی و سه مقدار ۰.۰۱، ۰.۲۵، ۰.۳۶ که به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای «GOF» معرفی شده است و حصول مقدار ۰,۵۰ برای «GOF»، برازش مناسب مدل تأیید می گردد. نتایج تحلیل «مارکوس» هم نشان می دهد ناحیه ۴ در بعد های مختلف حفاظت از محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی، وزن بیشتری دارد و نواحی دیگر نیز در بعضی از ابعاد، تأثیر متفاوتی دارند.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر رفتار زیست محیطی شهروندان در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، تعین اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر رفتار هدف از زیست محیطی شهروندان در شهر ساری بوده است. پژوهش از نظر نوع کاربردی و روش پژوهش، پیمایش مقطعی بوده است. جامعه آماری پژوهش تمام شهروندان بالای 18 ساله بودند و حجم نمونه طبق فرمول کوکران با احتساب نمونه های پیش آزمون، 400 نفر تعیین گردید. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، برای متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش رفتارهای محیط زیستی از پرسشنامه کایزر و همکاران (1999) بود. در این مطالعه از نظریه فرهنگ زیست محیطی ژرژ تومه و سرمایه فرهنگی بوردیو به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. از اعتبار صوری برای سنجش روایی استفاده شد و پایایی ابزار در تمام متغیرها بالاتر از 7/0 به دست آمد. بررسی همزمان اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر رفتار زیست محیطی به عنوان نوآوری این پژوهش می باشد. یافته ها نشان دادند که میانگین الگوهای رفتار زیست محیطی در بین افراد نسبتاً بالا بوده و میانگین آن از عدد 5 برابر با 78/3 است. میانگین سرمایه فرهنگی در بین افراد نسبتاً پایین بوده و میانگین آن 79/2 است. میانگین سرمایه اجتماعی برابر با 04/3 است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد: بین میزان سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با رفتار زیست محیطی رابطه معنادار مثبت و مستقیم وجود دارد. برای ارتقای میزان رفتارهای زیست محیطی، باید میزان سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی را بالا برد. طبق تحلیل رگرسیون متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی حدود 1/23 درصد از تغییرات رفتار زیست محیطی را تبیین و پیش بینی می کنند. سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی اثرگذار هستند و اثر سرمایه اجتماعی بیش تر است.
بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
49 - 26
حوزههای تخصصی:
متاسفانه بسیاری از هشدار هایی که در رابطه با وندالیسم داده شده بود، نادیده گرفته شد و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه است. در سرتاسر جهان می توان شاهد ازادی تبعیض،خشونت و تعصبی بود که به واسطه پیدایش سیاست های نفرت و تفرقه پراکنی،نارضایتی های عمیق و تجربه طولانی طردشدگی و خشونت علیه جمعیت،عادی سازی بی عدالتی های روزانه و عدم پاسخگویی و... برانگیخته شده است همچنین الگوهایی هست که نشان می دهد شرایط خاصی بیش تر مستعد فوران هستند مکان هایی که در ان ها خیزش رخ می دهد، افرادی که در خیزش ها شرکت می کنند و اتفاقاتی که این افراد را تحریک می کنند و اقداماتی که انجام می دهند در اکثر کشور های جهان ویژگی های مشابهی دارند که برامده از دلایل در هم تنیده اقتصادی،اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و... هستند لذا هدف تحقیق بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی بود. تحقیق از نوع روش های پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کل جمعیت مناطق ده گانه شهر تبریز به تعداد 1584855 نفر بود. حجم نمونه 384 عدد برآورد شد که 400 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. محاسبات در نرم افزارspss نسخه 18 انجام شد. نتایج نشان داد که بین روان شناختی فردی، کیفیت محیطی و طراحی محیط شهری با رفتارهای وندالیستی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (05/0 > p). این متغیرها در مجموع توانستند 55 درصد از تغییرات رفتارهای وندالیستی را تبیین نمایند
تحلیل سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری تأثیرات متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه محلی دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری دربردارنده گردشگران شهرستان سرعین و جامعه محلی این شهر است و نمونه آماری دربردارنده 367 نفر از گردشگران و به همان تعداد از جامعه محلی شهر سرعین است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. داده ها به وسیله پرسش نامه گردآوری شده است. برای روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و روایی هم گرا و واگرا استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی (دانش، مهارت، تخصص) و سرمایه اجتماعی (اعتماد، همکاری، شبکه، ارزش) جامعه محلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابر نتایج پژوهش، در مقایسه بین تأثیرپذیری سرمایه انسانی و اجتماعی از گردشگری، سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیرپذیری را از سیمای رفتاری گردشگران دارد؛ درنتیجه توجه به گردشگری از حیث توسعه سرمایه اجتماعی واجد اهمیت بیشتری است. براساس نتایج و یافته های پژوهش و با توجه به تأثیر سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی، پیشنهاد می شود در سیاست گذاری برنامه های گردشگری افزون بر تأثیر اقتصادی گردشگری به تأثیرات انسانی و اجتماعی گردشگران نیز توجه شود.
نزدیک سپاری و سیاست همسایگی در اقتصاد شبکه ای، درس هایی از تجربه مناطق آزاد مکزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
131 - 151
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه های هفتاد و هشتاد میلادی با ایجاد تحولات در عرصه فن آوری اطلاعات و ارتباطات و هم چنین با خصوصی سازی بنگاه ها و شرکت ها جهان جدیدی به وجود آمد که به آن اقتصاد جهانی یا اقتصاد شبکه ای می گویند. درواقع اقتصاد شبکه ای و نزدیک سپاری به عنوان دو عامل کلیدی در شکل دهی به مناسبات اقتصادی بین الملل و تجارت میان کشورهای همسایه شناخته می شوند. مناطق آزاد تجاری-صنعتی مکزیک، نمونه ای از کاربرد این دو مفهوم می باشد که در عمل، به دنبال جذب سرمایه گذاری خارجی، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی در منطقه هستند. لذا این پژوهش، به دنبال بررسی نزدیک سپاری و سیاست همسایگی در اقتصاد شبکه ای، با درس هایی از تجربه مناطق آزاد مکزیک با کشورهای همسایه خود، به ویژه ایالات متحده آمریکا است، که می تواند الگویی برای مناطق آزاد کشورهای کمتر توسعه یافته در جهان با کشورهای همسایه خود باشد. و با بکار گیری سیاست همسایگی برای مناطق آزاد این کشورها در جهت پیوند خوردن با اقتصاد شبکه ای باشد. از این رو مسئله اصلی این پژوهش به دنبال یافتن الگوی مناسبی برای پیوندهای مناطق آزادکشورهای کمتر توسعه یافته با اقتصاد جهانی می باشد. لذا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از متون کتابخانه ای، تحلیل اسناد و مدارک، نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که راهبرد سیاست همسایگی با نزدیک سپاری در مناطق آزاد تجاری-صنعتی الگویی برای سیاست گذاران و فعالان اقتصادی می باشد که می تواند در اکثر کشورهای درحال توسعه جنبه اجرایی داشته باشد. علاوه بر این در جهت بهره مندی از مزایای اقتصاد شبکه ای و نزدیک سپاری در چارچوب سیاست همسایگی به عنوان یک راهبرد، مورد استفاده قرار بگیرد.
کاربرد هوش مصنوعی در برنامه ریزی شهری مشارکتی:با تاکید بر هوش مصنوعی پردازش زبان طبیعی NLP
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه ریزی شهری مشارکتی با هدف افزایش مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های شهری، نیازمند ابزارهایی برای تحلیل حجم عظیمی از داده های متنی است. این پژوهش با هدف بررسی کاربرد پردازش زبان طبیعی در تحلیل نظرات شهروندان در مورد طرح های توسعه شهری انجام شده است. روش بررسی: با استفاده از روش تحلیل محتوا و الگوریتم های یادگیری ماشین، نظرات جمع آوری شده از پلتفرم های اجتماعی تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پردازش زبان طبیعی می تواند با دقت قابل قبولی، احساسات، موضوعات اصلی و الگوهای موجود در نظرات شهروندان را شناسایی کند. این یافته ها حاکی از آن است که پردازش زبان طبیعی می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود فرآیند تصمیم گیری در برنامه ریزی شهری مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، محدودیت هایی همچون زبان محاوره ای و وجود اصطلاحات تخصصی در نظرات، نیاز به توسعه بیشتر مدل های پردازش زبان طبیعی را نشان می دهد.
تحلیل زیست پذیری شهری از بعد اجتماعی- فرهنگی در محلات شهر بناب با تاکید بر دوگانگی فضایی زیست پذیری در بافت های شهری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد سریع شهرنشینی و گسترش نابرابری های اجتماعی-اقتصادی در شهرها موجب شکل گیری دوگانگی فضایی و کاهش زیست پذیری شهری شده است. هدف این پژوهش، بررسی دوگانگی زیست پذیری از بعد اجتماعی و فرهنگی در محلات دو پهنه جداگانه شهر بناب است که شامل محلات دارای بافت فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی (جنوب و جنوب شرق)، و محلات با بافت غیر فرسوده (مناطق مرکزی و شمالی) می شود. روش شناسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده های آن از طریق پرسشنامه های میدانی و منابع اسنادی گردآوری گردیده است. تحلیل های آماری با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) در نرم افزار SPSS صورت پذیرفت و توزیع فضایی داده ها نیز با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترسیم شد. یافته ها و نتایج: نتایج آزمون t نشان داد که میانگین شاخص های اجتماعی و فرهنگی در پهنه بافت غیر فرسوده (47/3) به طور معناداری بالاتر از پهنه فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی (98/2) بوده و فقط تعداد محدودی از محلات بافت فرسوده وضعیت نسبتاً مطلوبی داشتند. تحلیل فضایی کاهش تدریجی کیفیت زیست پذیری را از مناطق مرکزی و شمالی به سمت محلات جنوبی و جنوب شرقی تأیید کرد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس، مهم ترین عوامل مؤثر بر زیست پذیری به ترتیب شاخص های امنیت (740/0)، کیفیت بهداشت (694/0) و کیفیت آموزش (682/0) بودند. همچنین توزیع نامتوازن مراکز آموزشی، فرهنگی و تفریحی در پهنه فرسوده،موجب تشدید نابرابری های زیست پذیری گردیده است. بر مبنای یافته ها، تقویت امنیت و نظم عمومی، ارتقای کیفیت بهداشت و آموزش، بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای عمومی و برنامه ریزی مشارکتی می تواند به عنوان راهکارهای کلیدی برای ارتقاء ابعاد اجتماعی و فرهنگی زیست پذیری در این محلات مطرح گردد.
تعیین اعتبار الگوی بازطراحی ساختار سازمانی بانک ملی با رویکرد سرویسگرا متناسب با چشم اندازمشتری مداری در جغرافیای استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بازطراحی ساختار سازمانی بانک ملی با رویکرد سرویسگرا متناسب با چشم اندازمشتری مداری در جغرافیای استان کرمان انجام شده است. تحقیق موجود از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر روش یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان بانک ملی استان کرمان در سال 1399 به تعداد 879 نفر می باشد که 380 نفر با روش نمونه گیری نمونه در دسترس انتخاب شده اند. ایزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته شامل پرسشنامه 132 سوالی بازطراحی ساختار سازمانی با روایی 87/0 پایایی 963/0، بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده از آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چند گانه و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS22 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد الگو از برازش قابل قبولی برخوردار است. که این ساختار دارای شش معاونت شامل معاونت فناوری اطلاعات؛ معاونت امور سازمانی ؛ معاونت پشتیبانی معاونت امور شعب ؛ معاونت منابع انسانی(شامل مدیریت منابع انسانی و توسعه منابع انسانی) و معاونت امور مالی(با واحدهای حسابداری و آمار، پایایی اسناد، اعتبارات و اعتباریابی) می باشد.
روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین شهر تبریز با استفاده از آزمون ناپارامتریک من – کندال و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
32 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین فصل تابستان تا سال ۲۰۳۰ در شهر تبریز است.
روش و داده: دمای سطح زمین از تصاویر روز و شب ماهواره مادیس استخراج شد. تصاویر مذکور در سامانه گوگل ارث انجین پردازش شده و برای فصل تابستان هر سال (۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳) تهیه شد. در نهایت میانگین های حداقل، میانگین و حداکثر دمای سطح زمین در نرم افزار ArcGIS استخراج شد. جهت بررسی روند خطی در داده های دما نیز از آزمون من – کندال استفاده شد. برای پیش بینی روند تا تابستان سال ۲۰۳۰ نیز از شبکه عصبی مصنوعی خود هم بسته بهره گرفته شد.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل آنومالی در بازه روز مشاهده شد که بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۴/۷۴ºC) و 2023 (۴/۲۹ºC) ثبت شده است. در بازه شبانه نیز بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۲/۸ºC) و ۲۰۰۹ (۲/۷۷ºC-) ثبت شده است. بر پایه نتایج تحلیل سری زمانی حاصل از من - کندال، روند میانگین های دمای حداقل (۰/۰۳۱-)، متوسط (۰/۰۳۷-) و حداکثر (۰/۰۶۵) در بازه روز معنی دار شد. در بازه شب نیز تنها روند میانگین دمای سطح زمین حداقل (۰/۰۳۴) معنی دار گردید. همچنین، روند افزایش دمای حداکثر روزانه نسبت به دمای حداقل شبانه دارای شیب افزایش بیشتری است. بر اساس یافته های پیش بینی حاصل از شبکه عصبی، مشخص گردید که مدل عملکردی بهتری در بازه شب نسبت به روز داشته است. همچنین، حداکثر دمای سطح زمین روزانه و حداقل شبانه فصل تابستان در افق ۲۰۳۰ به ترتیب دارای اختلاف ۱/۱۲ و ۱/۲۸ درجه سانتی گرادی از میانگین کلی دوره است.
نتیجه گیری: بر پایه یافته ها مشخص گردید که روند دمای حداکثر روز و حداقل شب افزایشی بوده و تا افق ۲۰۳۰ این افزایش پایدار خواهد بود. بدین اساس با روند موجود، انتظار می رود تا آسایش حرارتی شهر تبریز در طی زمان کاهش یافته و نیاز به انرژی سرمایشی بیشتر شود.
کاربرد نتایج: پژوهش حاضر به جهت ایجاد درک و دید از روند دمای سطح زمین برای برنامه ریزان و مدیریت شهری در راستای اتخاذ تدابیر و استراتژی های سازگارانه و کاهشی با تغییرات اقلیمی مفید خواهد بود.
بررسی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر فرسایش خاک؛ مطالعه موردی: شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
158 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان نمین می-باشد. در راستای دستیابی به اهداف این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره ی 2002 و 2024، تهیه شده است. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی سایر عوامل مؤثر برای فرسایش خاک شهرستان در محیط GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از الگوریتم چند معیارARAS ، صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2002 مربوط به مراتع ضعیف و زراعت دیم، به ترتیب با 71/493 و 91/209 کیلومتر مربع و در سال 2024، مربوط به مراتع ضعیف و مراتع دیمی به ترتیب با 62/422 و 93/271 کیلومترمربع می باشد. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2002 به ترتیب 05/15 و 46/22 درصد و طبق پهنه بندی فرسایش 2024 به ترتیب 92/15 و 04/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور کلی می توان وجود خاک فرسایش پذیر، وقوع بارندگی های شدید و دخالت عوامل انسانی از طریق تغییر کاربری، تخریب پوشش گیاهی، چرای بیش از حد، احداث جاده، شخم در جهت شیب و آبیاری نامناسب را از جمله عوامل عمده فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک درشهرستان نمین عنوان کرد.
بررسی شاخص های عملکردی توسعه شهر از دیدگاه شهروندان مطالعه موردی: منطقه 9 شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
94 - 109
حوزههای تخصصی:
سرعت رشد تعداد شهرها روز به روز در حال افزایش است و در سیر توسعه آنها، تغییرات گسترده ای در ساختار فضایی آن ها رخ داده است. این تغییرات گاهی به تعادل فضایی بین عملکردهای شهری و جمعیت و گاهی به قطبی شدن و نابرابری فضایی منجر گردیده و اهمیت ارائه الگوی توسعه شهری برای بهبود ساختارهای فضایی – عملکردی شهرها را آشکار می سازد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های عملکردی توسعه منطقه 9 شهر اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان منطقه بود که پرسشنامه طراحی شده با طیف لیکرت توسط 383 نفر از آنان تکمیل شد. از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون t-test استفاده شد. آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل روابط میان شاخص ها و تأثیر آن ها بر ساختار عملکردی شهری به کار رفت. سپس الگوی توسعه مناسب برای منطقه 9 شهر اصفهان ارائه شد. نتایج نشان داد تأثیر شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و خدمات شهری و محیط زیست در بهبود ساختار عملکردی مناطق شهری از نظر شهروندان بیشتر از حد متوسط می باشد. در شاخص های اقتصادی، دسترسی به مراکز خرید؛ در شاخص های اجتماعی-فرهنگی مشارکت شهروندان؛ در شاخص های کالبدی افزایش مطلوبیت حمل ونقل عمومی؛ در شاخص های خدمات شهری، عملکرد زیباسازی در فضاهای شهری بیشترین تأثیر را در بهبود ساختار عملکردی منطقه 9 شهر اصفهان دارد. کمترین تأثیر را نیز در شاخص های اقتصادی استفاده از فناوری های نوین جهانی در ارتقاء اقتصاد محلی؛ در شاخص های اجتماعی-فرهنگی مناسب سازی خدمات معلولین؛ در شاخص های کالبدی وجود پارکینگ های عمومی؛ همچنین در شاخص های خدمات شهری ساماندهی مشاغل و صنایع مزاحم داشته است. ارائه الگوی مناسب توسعه شهری مطلوب نشان داد از نظر شهروندان به ترتیب اولویت خدمات شهری و محیط زیست، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و اقتصادی در بهبود ساختار عملکردی مناطق شهری اثرگذار خواهند بود.
شناسایی پیشران های کلیدی ارتقای ظرفیت تاب آوری در شهرهای پساکرونا با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به اصل بازتولید به عنوان یکی از عوامل خلق فضاهای شهری تاب آور، می تواند گزینه های متعددی را در هر زمان جهت مقابله و کاهش خطرپذیری و اثرات بحران هایی همچون کرونا به شهروندان ارائه نماید. به همین منظور، پژوهش حاضر باهدف شناسایی پیشران های کلیدی ارتقای ظرفیت تاب آوری در شهر پساکرونای مشهد با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. بدین ترتیب، جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و رویکرد آینده پژوهی (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه پیشران های کلیدی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین پیشران های اثرگذار و اثرپذیر (کشف روابط علی و معلولی) و عملیاتی نمودن آن شده است. روش جمع آوری داده های این پژوهش شامل مطالعه اسنادی و مصاحبه فردی نیمه ساختارمند بوده و جامعه آماری آن مدیران، افراد متخصص، صاحب نظر و اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی در شهر مشهد می باشند که تعداد 28 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که توزیع متغیرها به صورت قطری پراکنده شده اند و بیشتر در دو بعد متغیرهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر متمرکز بوده اند. همچنین نتایج نشان داد که پیشران های کلیدی و مهم برای بازتولید شهر پساکرونا، پنج پیشران "وجود پایگاه ارتباطی بین مردم و سازمان"، "همگرایی اجتماعی"، "آگاهی شهروندان در برخورد با بحران"، "دسترسی به پزشک و خدمات درمانی"، "تنظیم بازار- قیمت کالا" و "امنیت فضای مجازی" در سیستم می باشند.
تحلیل مولفه های اصلی رویکرد های اجتماعی- فرهنگی در توسعه شهری، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
151 - 190
حوزههای تخصصی:
افزایش روند شهرنشینی سبب بروز بحران های اجتماعی-فرهنگی بسیاری مانند: عدم عدالت اجتماعی، سطح پایین تعاملات اجتماعی، نبود سرزندگی و... در شهر ها شده است، شهر اصفهان با دارا بودن پیشینه غنی در زمینه اجتماعی-فرهنگی از این قائده مستثنی نیست. لذا پژوهش حاضر با هدف تحلیل مولفه های اصلی رویکرد های اجتماعی- فرهنگی توسعه شهری در شهر اصفهان است، پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی-تحلیلی است، داده و اطلاعات از روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده، جوامع مورد مطالعه متولیان و کارشناسان هستند که حجم نمونه کارشناسان و متولیان به روش گلوله برفی 50 و 62 پرسشنامه تعیین و تکمیل گردید. به علاوه با استفاده از نرم افزار های EXCELE, GIS و تکنیک های SWARA، BWM، ANP و اسکالوگرام به تجزیه و تحلیل پرداخته شده و نتایج نشان می دهد که در تکنیک SWARA حفاظت از محیط زیست با 1798/0، حس تعلق به شهر با 1831/0، ساماندهی اوقات فراغت با 1826/0، بیمه و بازنشستگی با 1829/0، مکان یابی مراکز امداد اضطراری با 1824/0، و ساماندهی ارتباط مردم با مسئولین با 1828/0 بیشترین وزن را کسب نموده اند و همچنین با توجه به نتایج تکنیک BWM، بعد اجتماعی با وزن 4000/0، در رتبه اول قرار دارد و نتایج تکنیک ANP نشان می دهد مناطق 15، 14، 13، 11، 7، 2 و 9 نسبت به سایر مناطق از توسعه کمتری برخوردار هستند. بر اساس نتایج حاصل از تکنیک اسکالوگرام مناطق اصفهان در پنچ سطح از بسیار برخوردار تا بسیار محروم دسته بندی شده اند و مناطق 7، 14، 15، 2، 9 و 11 در سطح محروم تا بسیار محروم قرار گرفته است. لذا ضرورت این مسئله را نشان می دهد که مدیران و مسئولان برنامه ریزی و توسعه شهری مناطق7، 14، 13، 15، 2، 9 و 11 را در اولویت برنامه ریزی قرار دهند.
ارزیابی میزان انطباق پذیری طرح ویژه ناژوان با اصول رویکرد زیست پذیری و اکوتوریسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
رهیافت زیست پذیری و رویکرد اکوتوریسم، از موضوعات نوین در حوزه شهرسازی به شمار می روند که هر دو مبتنی بر اصول توسعه پایدار هستند. این دو رویکرد علاوه بر توجه به حفاظت از محیط زیست، توسعه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را نیز دنبال می کنند. محدوده ناژوان، به عنوان یکی از فضاهای سبز و زراعی مهم اصفهان، در سال های اخیر تحت تأثیر ساخت وسازهای غیرمجاز و تغییرات کاربری آسیب دیده است؛ در پاسخ به این وضعیت، «طرح ویژه ناژوان» توسط نهادهای مسئول تدوین و ابلاغ شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت این طرح، به شیوه ای توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه، سنجه هایی مبتنی بر مبانی نظری اکوتوریسم و زیست پذیری، به منظور ارزیابی طرح به صورت کمی و کیفی تعریف شده اند. در بخش کمی، صرف اشاره به سنجه ها در مراحل مختلف طرح (شناخت، تحلیل و پیشنهاد) ملاک ارزیابی قرار گرفته و در بخش کیفی، علاوه بر اشاره، میزان واقع گرایی، جزئی نگری و قابلیت اجرایی نیز سنجیده شده است. امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت و روش SWARA صورت گرفته است. بر اساس نتایج، ضریب اهمیت ابعاد زیست محیطی (۰٫۲۷)، اقتصادی (۰٫۲۳)، کالبدی (۰٫۱۸)، کاربری (۰٫۱۴)، اجتماعی (۰٫۱۰) و مدیریت (۰٫۰۸) تعیین شد. امتیاز نهایی طرح در ارزیابی کمی برابر ۴٫۴۵ از ۵ و در ارزیابی کیفی برابر ۳٫۳۱ از ۵ گزارش شده است. این تفاوت بیانگر آن است که هرچند طرح از نظر انطباق کمّی با اصول زیست پذیری و اکوتوریسم موفق عمل کرده، اما در بُعد کیفی دقت و جزئی نگری کافی نداشته و از نظر اجرایی، کیفیت لازم را در تمامی ابعاد مسئله به طور کامل در نظر نگرفته است.
تغییرات کاربری اراضی وشبیه سازی رشد وتوسعه شهری (مطالعه موردی شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های زیست محیطی، برنامه ریزی و مدیریت محسوب می گردد. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهر اردبیل در بازه زمانی 23ساله (از سال1998 تا 2021) است که این هدف با استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 1998 و 2021 از طریق تصاویر ماهواره ای و به دست آوردن تغییراتی که در این مدت در کاربری های اراضی حاصل شده است. روش بررسی: مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های زیست محیطی، برنامه ریزی و مدیریت محسوب می گردد. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهر اردبیل در بازه زمانی 23ساله (از سال1998 تا 2021) است که این هدف با استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 1998 و 2021 از طریق تصاویر ماهواره ای و به دست آوردن تغییراتی که در این مدت در کاربری های اراضی حاصل شده است و در نهایت پیش بینی این تغییرات برای سال 2038 بااستفاده از مدل مارکوف انجام گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری: این پژوهش با هدف بررسی تغییرات رخ داده در کاربری های شهر اردبیل صورت گرفت. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 1998 سنجنده TM لندست و 2021 سنجنده OLI لندست برای بررسی کردن تغییرات کاربری اراضی مابین سال های 1998 تا 2021 استفاده شد سپس پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با توجه به روند تغییرات موجود برای سال 2038 انجام شد. این پژوهش نشان داد که می توان با استفاده از ابزارهای مناسب مثل سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل ها و الگوریتم های موجود در این سیستم ها و ابزارها، مدل سازی مکانی و فضایی مناسبی را برای کاربری های اراضی و مسائل مربوط به آن داشته باشیم، همچنین این پژوهش نشان داد که اگر از تصاویر با دقت بالاتر و کیفیت بهتر استفاده شود و مدل های متعدد نیز به کار گرفته شود می توان شاهد بررسی دقیق تر موضوعاتی از این دست بود که قطعاً می تواند کمک شایانی به مدیران و مسئولان شهری و تصمیم گیران برای برنامه ریزی و تصمیم گیری بهتر، برساند. نتایج کلی نشان دهنده این بود که مناطق ساخته شده روند کاهشی داشته و این روند برای سال 2038 نیز ادامه خواهد داشت، همچنین کاربری راه روند رو به رشدی از گذشته تا سال 2021 داشته که برای سال 2038 نیز روند رو به رشد خود را حفظ می کند، فضای سبز نیز روند روبه رشدمناسبی داشته وبرای سال2038نیزادامه خواهدداشت.
تعیین مناطق مساعد کشت ذرت بر اساس تأمین نیازهای حرارتی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانه ای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آب وهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگل کراس 704 که به صورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبت شده و داده های دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفاده شده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاه ها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دوره های فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشه های مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایه های ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنه بندی اراضی مساعد کشت ذرت دانه ای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج به دست آمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل (مطالعه موردی: محورهای بولاغلار و صائین)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این پژوهش به ارزیابی توان ها و پتانسیل های ژئوتوریستی شهرستان نیر واقع در استان اردبیل پرداخته شد. این شهرستان به دلیل قرارگیری در دامنه های سبلان و بزقوش از توان های ژئوتوریستی بالایی برخوردار است. توسعه صنعت ژئوتوریسم در سطح این شهرستان می تواند محرک توسعه پایدار اقتصادی منطقه باشد. هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل است.روش شناسی: در سطح شهرستان نیر دو محور ژئوتوریستی بولاغلار، صائین است. در پژوهش حاضر توان های ژئوتوریستی محورهای مذکور با استفاده از دو مدل کوبالیکوا، فیولت مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل های مذکور دارای شاخص های متعددی بوده که علاوه بر جنبه های زمین شناسی- ژئومورفولوژی، فاکتورهای دیگری مانند آثار فرهنگی- تاریخی، دسترسی ها، مدیریت و آسیب پذیری را نیز مورد توجه قرار می دهند. یافته ها و نتایج: ارزیابی محورهای ژئوتوریستی با استفاده از مدل های مذکور نشان داد که منطقه بولاغلار به دلایل متعدد از توان های ژئوتوریستی بالاتری برخوردار می باشد. در این زمینه می توان به تنوع ژئومورفولوژیکی (ژئودایورسیتی)، وجود چشمه های آبگرم متعدد، طبیعت زیبا و سرسبز، مجاورت با رودخانه نیرچای و بالیخلوچای، نزدیکی به شهر نیر، دسترسی راحت تر، وجود آثار فرهنگی- تاریخی، نمایش سنت های محلی به واسطه برگزاری جشنواره های متعدد، دسترسی مطلوب به دامنه های سبلان و موارد مشابه اشاره نمود. به همین دلیل در رابطه با اکثر شاخص های مدل های مورد استفاده، منطقه بولاغلار امتیازهای بالاتری را کسب نمود. با توجه به نتایج مدل ها می توان گفت که دو چالش اساسی شامل فقدان اقدامات حفاظتی و محدود بودن زیرساخت ها و امکانات خدماتی- رفاهی جزو مهم ترین موانع توسعه صنعت زمین گردشگری در سطح شهرستان نیر می باشند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توسعه گردشگری و زمین گردشگری شهرستان نیر عموما تک بعدی بوده و جنبه های متعدد ژئوتوریسم مانند ارزش های علمی، تنوع ژئومورفولوژیکی، حفاظت ژئومورفولوژیکی و توسعه پایدار مورد غفلت واقع شده است. این در حالی است که نگاه چندبعدی به صنعت ژئوتوریسم با رویکرد حفاظتی در کنار توسعه زیرساخت ها و امکانات زیربنایی می تواند باعث توسعه چشمگیر صنعت گردشگری و دگرگون شدن اقتصاد منطقه شود.
بررسی چالش های امنیتی خشک سالی و بحران آبی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدکننده اصلی امنیت آب در جهان به شمار می رود. صلح و امنیت آینده جهان در ارتباطی تنگاتنگ با مسأله تغییرات آب و هوایی و اقلیمی می باشد. بحران کم آبی، بحرانی است که هم ایران و هم جامعه بین المللی به نوعی با شدت کم وزیاد با آن روبروست. با توجه به قرار گرفتن استان خوزستان در مناطق خشک و نیمه خشک غرب کشور و همچنین خشک سالی های پی درپی، از لحاظ منابع آبی و تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعتی به نوعی با بحران روبرو شده است. همین امر لزوم بررسی و تبیین پیامدهای امنیتی خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن در استان خوزستان را ضروری ساخته است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و به لحاظ داده از نوع تحقیقات کمی و کیفی (آمیخته) محسوب می شود که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و برای گردآوری داده ها از روش تحقیق اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) استفاده گردیده است. در این پژوهش در بخش اول با استفاده از آزمون های آماری میزان تأثیرگذاری پدیده خشک سالی و تنش های آبی بر امنیت در استان خوزستان پرداخته شد سپس با استفاده از روش S.W.O.T به منظور تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، تهدیدها و فرصت های استان خوزستان در مواجهه با اثرات و پیامدهای خشک سالی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگین های 2/47 و 2/96 داشته است. با توجه به امتیازبندی گویه های موجود حاصل از مدل سوات در مجموع امتیاز عوامل داخلی 1/66 (قوت ها 0/632 و ضعف ها 1/33) و عوامل خارجی 1/90 (فرصت ها 0/776 و تهدیدها 1/13) بدست آمده است؛ افزایش قیمت نهاده ها، کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی، افزایش استرس و فشار روانی، ناامنی و کاهش قدرت خرید، کاهش کیفیت منابع آبی تأثیرپذیری بیشتری از خشک سالی و تنش آبی در منطقه داشته است این عوامل از امتیاز و اولویت بالایی برخوردار بودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنش های قومی، محلی، ملی و منطقه ای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنشهای آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگینهای 2/47 و 2/96 داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنشهای قومی، محلی، ملی و منطقهای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد.
تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری (نمونه موردی: محله کیانپارس اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و ساخت ساختمان های بلند یکی از رویه های ساخت وساز در دنیای امروزی است. گران شدن زمین و کمبود آن از جمله مهم ترین دلایل برای روی آوردن به این سبک از ساخت وسازها می باشد. باتوجه به شرایط خاص این نوع ساختمان هاء مسأله تغییرات محیط شهری در آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری نمونه موردی محله کیانپارس شهر اهواز است. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد 40 کارشناس و متخصص بلند مرتبه سازی شهری و امور شهری شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده ها، این شاخص ها در 3 سطح مختلف طبقه بندی شدند. اقتصادی، کالبدی، زیرساخت، عملکردی - اقتصادی، کالبدی – فضایی در سطح بالا (سطح 1) قرارگرفت، که اساسی ترین و مهم ترین شاخص های بلند مرتبه سازی محله کیانپارس اهواز می باشد، که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر شاخص ها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگیرد. نتایج این پژوهش به تصمیم گیران امور شهری کمک می کند تا بتوانند جهت اثرات مثبت بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه صنعت بلند مرتبه ساری در محله کیانپارس شهر اهواز، انتخاب نمایند.