فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۷۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار و اثرپذیر بازاریابی مشتریان صنعت گردشگری در ایران با رویکرد تکنیک دیمتل فازی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها و یا ماهیت و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش 10 نفر از خبرگان شامل کارشناسان، پژوهشگران، متخصصین دانشگاهی و آشنا با بازاریابی در صنعت گردشگری، همچنین به منظور تناسب اعتبار مدل می باشند. حجم نمونه با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند و در دسترس (قضاوتی) انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأثیرگذاری و اولویت بندی از تکنیک دیمتل فازی استفاده گردید. یافته ها نشان داد که 3 بعد، 8 مؤلفه و 41 شاخص شناسایی گردیده است. ابعاد استخراج شده شامل بعد کیفیت خدمات شامل مؤلفه های رضایت از خدمات گردشگری، امکانات زیربنایی، هزینه های گردشگری؛ بعد سیاست گذاری بازاریابی، شامل مؤلفه های سیاست گذاری های کلان، برنامه ریزی و مدیریت؛ بعد تجربیات گردشگری، شامل مؤلفه های بازخورد گردشگران، فرهنگ گردشگری و تبلیغات و بازاریابی بودند.
نقش رفتارهای هوشمند کارکنان در سازمان امور مالیاتی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش رفتارهای هوشمند کارکنان در سازمان امور مالیاتی استان هرمزگان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش کمی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان اداره مالیات استان هرمزگان به تعداد 358 نفر می باشد که از این تعداد 186 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارگردآوری پژوهش پرسشنامه می باشد که از 79 سوالی تشکیل شده است. روایی پرسش نامه (هوشمندی رفتار کارکنان) برابر با (923/0) و پایایی آن برابر با (746/0) محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و SMART PLS استفاده شد. نتایج نشان می دهد مضمون های سازمان دهنده «رفتار شهروندی سازمانی»، «رفتارهای کاری مخرب»، «رفتارهای برنامه ریزی شده»، «رفتارهای کنش گرای استراتژیک»، «رفتارهای سیاسی»، «رفتارهای ضد تولید»، «رفتارهای اخلاقی» و «رفتارهای اجتماعی مطلوب» مدل کارآمد هوشمندی رفتار کارکنان در اداره کل مالیات استان هرمزگان را تشکیل می دهند. نتایج ارائه شده نشان می دهد مضمون های سازمان دهنده «رفتارهای ضد تولید»، «رفتارهای سیاسی» و «رفتارهای برنامه ریزی شده» به ترتیب با مقادیر 88، 86 و 85 درصد بیشترین بخش مدل کارآمد هوشمندی رفتار کارکنان در اداره کل مالیات استان هرمزگان را تبیین می کنند.
تأثیر گرایش به کارآفرینی و مشارکت جامعه بر توسعه گردشگری پایدار از طریق رویدادهای ورزشی در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 48
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گردشگری پایدار به ویژه از طریق برگزاری رویدادهای ورزشی، به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر در رشد اقتصادی و اجتماعی شهرها مطرح شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی و مشارکت جامعه بر توسعه گردشگری پایدار از طریق رویدادهای ورزشی در شهر کرمان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش در زمره تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد و صاحبان کسب وکار و مدیران فعال در صنایع گردشگری شهر کرمان بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و روایی سازه ای و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. 320 نفر از افراد با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به سؤال های پرسشنامه پاسخ دادند. داده ها در دو بخش آمار توصیفی (شامل آماره های فراوانی و درصد فراوانی) و آمار استنباطی (شامل تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری) و با به کارگیری نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد مشارکت و گرایش به کارآفرینی افراد جامعه بر مقصد گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقصد گردشگری بر نگرش افراد و همچنین بر توسعه گردشگری پایدار از طریق رویدادهای ورزشی تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت نگرش افراد بر توسعه گردشگری پایدار از طریق رویدادهای ورزشی تأثیر مثبت و معناداری دارد. این پژوهش می تواند به سیاست گذاران امر گردشگری و تصمیم گیرندگان رویدادهای ورزشی به منظور توسعه گردشگری پایدار از طریق رویدادهای ورزشی پیشنهادهای کاربردی مفیدی را ارائه نماید.
مدل مفهومی کنترل مفروضات استراتژیک در مدیریت کسب وکارهای کارآفرین: تلفیق تحلیل تغییرات و جهت گیری هوشمند استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
127 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پاسخ به نیاز فزاینده توسعه نظری و عملیاتی کنترل مؤثر مفروضات استراتژیک در مدیریت کسب وکارهای کارآفرین در محیط های با عدم قطعیت بالای ایران ارائه شد. هدف این مطالعه، ارائه یک مدل مفهومی یکپارچه بود که تحت چارچوب ساخت گرایانه نظریه داده بنیاد، از طریق تحلیل عمیق تجربیات عملی و راهبردی مدیران ارشد، ظرفیت سازمان ها را در شناسایی، پالایش و بازنگری مستمر مفروضات استراتژیک بهبود دهد. داده ها از طریق انجام 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل مداوم داده ها، فرآیند چهار حلقه ای مدل استخراج گردید. این حلقه ها شامل شناسایی و پالایش مفروضات کلیدی همراه با ایجاد حس پذیری محیطی، کشف سیگنال های ضعیف و اولویت بندی تغییرات با بهره گیری از ماتریس احتمال–اثر، طراحی سازوکارهای بازخورد دوره ای و مستندسازی تعاملی برای تضمین یادگیری سازمانی مداوم و در نهایت سناریونویسی چندگانه به همراه استقرار اقدامات پیشگیرانه و کاهش ریسک می شوند. یافته ها نشان داد ادغام این حلقه ها در قالب یک چرخه بازخوردی، سرعت واکنش کسب وکارها به تغییرات محیطی را افزایش، تخصیص منابع محدود را بهینه و تاب آوری راهبردی آنان را تقویت می کند؛ با این حال فقدان ارتباط اثربخش میان سناریوسازی و بازنگری مفروضات به عنوان بزرگ ترین چالش در مدل های رایج شناسایی شد. بر این اساس، استقرار سامانه هشدار اولیه برای رصد مستمر سیگنال های ضعیف، بهره گیری سیستماتیک از ماتریس احتمال–اثر جهت اولویت بندی تغییرات، برگزاری جلسات بازنگری دوره ای با مستندسازی تعاملی و طراحی سناریوهای چندگانه همراه با برنامه های کاهش ریسک به عنوان الزامات اجرایی این مدل مطرح گردید. مدل پیشنهادی ضمن ارائه چارچوب نظری منسجم، ابزارها و رویه های عملیاتی مشخصی را در اختیار مدیران و مشاوران کسب وکارهای کارآفرین قرار می دهد تا با استقرار آن، تاب آوری راهبردی و پایداری سازمانی خود را در شرایط پیچیده و پویا ارتقاء بخشند و مسیر آزمون های تجربی آینده را هموار سازند.
تصمیم کاوی در فرآیندهای فناوری اطلاعات- مطالعه موردی فرآیند تبدیل شناسایی ایده های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
91 - 128
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای دانش بنیان جزء جدایی ناپذیر فرآیندهای کسب و کار شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند. در این صنعت، فرآیندهای دانش بنیان که مبتنی بر دانش نیروی ماهر اجرا می شوند و در زنجیره ارزش شرکتهای فعال این حوزه نقشی اساسی ایفا می کنند. مهمترین عنصر در فرآیندهای دانش بنیان، تصمیم گیری های صورت گرفته در این فرآیندها است. از این رو مساله شناسایی قواعد و مدلهای تصمیم فرآیندهای دانش بنیان دارای اهمیت به سزایی است. در این مقاله یکی از مهمترین فرآیندهای موجود در صنعت نرم افزار (فرآیند شناسایی و تصمیم گیری در خصوص ایده های مطرح شده) مورد بررسی قرار می گیرد و با استفاده از لاگ های تصمیم گیری موجود در یکی از بزرگترین شرکتهای نرم افزاری کشور، به تحلیل این فرآیند با استفاده از نظریه مجموعه های ژولیده پرداخته می شود. بر اساس این نظریه و با بهره گیری از الگوریتم کاست سریع، روشی گام به گام برای تحلیل داده ها و شناسایی قواعد تصمیم گیری ارایه می شود. این الگوریتم در گام نخست خصیصه های حیاتی مورد استفاده در نقطه تصمیم را شناسایی نموده و سپس مدل تصمیم گیری را به صورت قواعد اگر-آنگاه ارایه می کند. نتایج ارزیابی نشان می دهد که در نتیجه بهره گیری از این مدل حجم مورد نیاز برای مراجعه مستقیم به تصمیم گیرندگان کاهش قابل توجهی خواهد داشت و فرآیند تصمیم گیری و در نتیجه مدت زمان کل فرآیند کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت.
جهت گیری صنعت خودرو چین و جهانی شدن برندهای چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی صنعت خودرو چین و توسعه برندهای چینی، نقش کلیدی در شکل دهی آینده صنعت خودرو جهانی ایفا می کند. این پژوهش با هدف شناسایی کلان روندها و جهت گیری های صنعت خودرو چین با رویکرد ترکیبی (روش اکتشافی و مدل سازی ساختاری تفسیری) انجام شده است. افراد کلیدی مطلع (شامل اساتید، مدیران ارشد، استراتژیست ها، آینده پژوهان و متخصصان بازاریابی بین الملل) جامعه هدف این تحقیق را تشکیل داده که بصورت نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون استخراج و بصورت کلان روندها دسته بندی شده و به منظور کشف روابط علی-معلولی میان روندها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ده کلان روند اصلی از جمله توسعه خودروهای انرژی نو (NEV)، ارتقای کیفیت و استاندارد محصولات، توسعه صادرات به بازارهای توسعه یافته (اروپا و آمریکا)، و حفظ مزیت رقابتی در هزینه های تولید، نقش اساسی در جهت گیری صنعت خودرو چین دارند. نتایج مدل سازی ساختاری نشان داد که جهانی سازی صنعت خودرو چین به تحقق سایر کلان روندها وابسته است. این روندها به صورت زنجیره ای به یکدیگر وابسته بوده و موفقیت آنها نیازمند برنامه ریزی هماهنگ و سیاست گذاری جامع است. مدل ساختاری ارائه شده، نقشه راهی برای متولیان و سیاست گذاران در زنجیره ارزش صنعت خودرو، قطعه سازی و سایر صنایع وابسته فراهم می کند. پیشنهاد می شود سیاست گذاران بر رفع موانع سرمایه گذاری خارجی، تسهیل ورود به بازارهای بین المللی، و حمایت از توسعه فناوری های نوظهور تمرکز کنند. همچنین، خودروسازان داخلی باید به ارتقای برندهای ملی، بهبود کیفیت محصولات، و گسترش مشارکت های بین المللی توجه ویژه ای داشته باشند.
شناسایی بازدارنده های زمینه ای فعالیت شرکت های دانش بنیان حوزه تجهیزات پزشکی (شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری بین المللی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی بازدارنده های زمینه ای فعالیت شرکت های دانش بنیان حوزه تجهیزات پزشکی مستقر در پارک علم و فناوری بین المللی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. این مطالعه از نظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی بوده است. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه چهره به چهره با مدیران عامل و یا نمایندگان مدیران عامل شرکت های دانش بنیان حوزه تجهیزات پزشکی در پارک علم و فناوری بین المللی جمهوری اسلامی ایران بوده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع تئوریک پیش رفت. بر این اساس، با 23 نفر مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. پایایی یافته ها با استفاده از روش توافق درون موضوعی بررسی و ضریب پایایی بدست آمده بین دو کدگذار 78 درصد محاسبه شد. روایی آن نیز با استفاده از روش روایی تفسیری و ارائه نتایج پژوهش به 12 نفر از مصاحبه شوندگان به منظور اطمینان از صحّت یافته ها تایید شد. نتایج نشان داد در مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب در مجموع 174 کد، 63 مضمون پایه و 5 مضمون سازمان دهنده استخراج شدند. 5 مضمون سازمان دهنده تشکیل دهنده بازدارنده های زمینه ای فعالیت شرکت های دانش بنیان مورد بررسی شامل ناکافی بودن حمایت های آموزشی، مالی و بازاریابی پارک از شرکت ها، حمایت ناکافی دولت از شرکت ها، عدم ثبات سیاست ها و تغییر مداوم قوانین و مقررات، مشکلات داخلی شرکت ها و مکان یابی نامناسب پارک علم و فناوری بودند. بنابراین افزایش حمایت از شرکت های مذکور و ثبات قوانین و مقررات می تواند راه گشای برطرف کردن بازدارنده های زمینه ای این شرکت ها باشند.
بررسی رفتار مصرف کنندگان نسبت به مسئولیت ناپذیری اجتماعی شرکتی برندهای اصیل با در نظر گرفتن تعدیلگری قوم گرایی مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت ناپذیری اجتماعی شرکتی رفتار غیراخلاقی یا غیرقانونی برندها است که باعث می شود مصرف کننده آسیب ببیند.این رفتارهای آسیب زننده باعث از دست رفتن منابع مالی و شهرت برند می شود.هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر اصالت برند در هنگام وقوع مسئولیت ناپذیری اجتماعی و نقش قوم گرایی مصرف کننده به عنوان تعدیل گر در این تأثیر است.در این ارزیابی،بخشش برند به عنوان مهم ترین رفتار مصرف کننده و میانجی ایفای نقش می کند.تحقیق به صورت یک آزمایش بر اساس دو سناریو آزمایش(برند اصیل) و کنترل(برند غیر اصیل) طراحی شده است و اطلاعات از طریق پرسشنامه به روش غیر احتمالی از طریق مردم تهران جمع آوری شده است.درمجموع 193 پاسخ معتبر جمع آوری شد.برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس و افزونه پراسس ماکرو استفاده شده است.نتایج به دست آمده نشان دادند که در هنگام وقوع مسئولیت ناپذیری اجتماعی برند اصیل در مقایسه با برند غیر اصیل،باعث افزایش بخشش برند و کاهش تبلیغات توصیه ای منفی و اجتناب از برند می شود و بخشش برند به عنوان میانجی رابطه میان اصالت برند(برند اصیل در مقابل غیر اصیل) و تبلیغات توصیه ای منفی و اجتناب از برند،ایفای نقش می کند.همچنین قوم گرایی مصرف کننده رابطه میان اصالت برند و بخشش برند را به صورت مثبت تعدیل می کند.
بررسی الگوی پیشایندها و پیامدهای احیای برند با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی الگوی پیشایندها و پیامدهای احیای برند با رویکرد فراترکیب می باشد. برای این منظور، از روش هفت مرحله ای ساندیوسکی و باروسو برای استخراج داده ها از مقالات علمی و پژوهشی در بازه زمانی 23 ساله (1990 -2023) استفاده شد. با بررسی های اولیه، تعداد 32 مقاله برای مطالعه دقیق تر انتخاب شد. با استفاده از مدل مفهومی و استنتاج از نتایج، از نرم افزار 2020 MAXQDA برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که 44 شاخص و 4 بعد استخراج و در دو عامل مفهوم کلی ارائه شد. در نهایت، با توجه به فراوانی و شدت شاخص های هر یک از ابعاد، مدل مفهومی جامع احیای برندهای ایرانی طراحی شد. در بررسی عوامل مؤثر بر احیای برندهای از بین رفته، از جنبه بازآفرینش برند، شاخص هایی نظیر حس نوستالژیک، اصالت، میراث، داستان و گذشته جذاب برند بیشترین تأثیر را داشته اند. از جنبه مدرن سازی برند نیز، شاخص هایی چون نوآوری، برتری، جذابیت تبلیغات و انطباق پذیری با انتظارات مصرف کنندگان بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. در زمینه پیامدهای احیای برندهای از بین رفته، از جنبه ذهن و عواطف مصرف کنندگان، شاخص های آگاهی و تصویر برند و از جنبه رفتار مصرف کنندگان، شاخص های وفاداری، سهم بازار و ارزش برند بیشترین اهمیت را داشته اند.
ارائه الگوی تحلیلی ارتباط کارآفرینی صادراتی با عملکرد صادراتی محصولات جدید در کسب و کارهای کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط بین کارآفرینی صادراتی، صادرات، و تولید محصولات نوآورانه و جدید می پردازد، که یکی از مسائل مهم در حوزه اقتصاد کلان است. کارآفرینی صادراتی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک در کسب و کارهای صادراتی، به ارتقای روند صادرات و توسعه بازارهای جدید کمک می کند. همچنین، تولید محصولات نوآورانه و جدید، به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه و رشد اقتصادی، از اهمیت بالایی برخوردار است. متدولوژی این تحقیق شامل استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر آزمون فرضیه است که به دلیل ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، به روش توصیفی-پیمایشی متمرکز شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل صادرکنندگان، مدیران و کارشناسان فعال در حوزه بازرگانی در استان آذربایجان شرقی است. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تاییدی و معادلات بهره گرفته شده است، نتایج به دست آمده از تخمین مدل نشان می دهد که کارآفرینی صادراتی تأثیر مثبتی بر عملکرد صادراتی محصولات جدید بنگاه دارند. این نتایج نقش مهمی را در توسعه کسب و کارهای صادراتی و ایجاد ارزش افزوده از طریق نوآوری و تحول در محصولات و خدمات دارند. در نهایت، این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و صاحبان کسب و کارها در ارتقای استراتژی های صادراتی و نوآوری کمک کند و درک بهتری از ارتباط بین عوامل مختلف در راستای توسعه اقتصادی فراهم آورد.
نقش فناوری بلاکچین در ایجاد اعتماد در مشتریان در اکوسیستم بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق نقش فناوری بلاکچین در ایجاد اعتماد در مشتریان در اکوسیستم بازاریابی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل جامعه متخصصین بازاریابی دیجیتال و کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات پیشرفت می باشد که به دلیل حجم بالای نمونه با استفاده از جدول مورگان کرجسی 385 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه دردسترس گزینش گردیدند و به این ترتیب 385 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع شد که در نهایت 228 پرسشنامه سالم که قابلیت تحلیل آماری داشتند جمع آوری گردید. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه ساخته محقق برگرفته از نتایج کیفی می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اعتماد ناشی از شفافیت برآمده از فناوری بلاکچین قادر است تا پیامدهای متنوع مالی و غیرمالی را برای کسب و کارهایی که از این فناوری در اکوسیستم بازاریابی خود استفاده می کنند اثرات معناداری برجای گذارد.
اولویت بندی فناوری های چند کاناله در ایجاد خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی فناوری های چند کاناله ای است که در ایجاد ارزش مشترک نقش دارند در این تحقیق از نرم افزار MICMAC که یک نرم افزار به روش کیفی است بهره گرفته شده است. لذا جامعه آماری این پژوهش 15 نفر از خبرگان و مدیران اجرایی حوزه ی فروش و بازاریابی با سابقه بالاتر از 10 سال فعالیت اجرایی و با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر می باشد، که به فناوری های شناسایی شده از 0 تا 3 در ماتریس میک مک امتیاز دادند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فناوری های وب سایت ها، تبلیغات گوگل، بازاریابی موبایل و رسانه های اجتماعی به ترتیب رتبه های 1 تا 4 با تاثیرگذاری مستقیم بر خلق ارزش مشترک به خود اختصاص داده، و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و بلاکچین رتبه های آخر را کسب کرده اند؛ همچنین در بخش تأثیرپذیری یا وابستگی مشخص گردید که فناوری های موبایل، مرکز تلفن، وب سایت ها رتبه 1 تا 3 را کسب کردند و سیستم اتوماسیون رتبه آخر را کسب کرده است. بنابراین، نقش فناوری های بازاریابی چند کاناله در خلق ارزش مشترک برای شرکت هایی که هدفشان ارتقای تجارب مشتری، هدایت معاملات و در نهایت دستیابی به موفقیت تجاری بوده، از طریق اولویت دهی فناوری های وب سایت ها، تبلیغات گوگل، بازاریابی موبایل و رسانه های اجتماعی ضروری است.
پویایی های دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در اولویت سنجی کشورهای مقصد صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین کارویژه های دیپلماسی اقتصادی، هدف گذاری در مقاصد صادراتی و فراهم آوردن بسترهای دیپلماتیک لازم جهت توسعه صادرات کالاهای داخلی به کشورهای هدف است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که با توجه به رویکردهای آشکار شده در صادرات محصولات غیرنفتی ایران، کدام یک از کشورهای دنیا از مزیت نسبی بیشتری در صادرات محصولات ایرانی برخوردار است؟ و اینکه کشورهای هدف در طول زمان چگونه دچار تغییر شده اند؟ این پژوهش از شاخص های نسبت تمرکز و مزیت نسبی آشکار شده تعدیل یافته (KARCA) استفاده کرده و با تکیه بر داده های معتبر بین المللی، پویایی های دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در تعیین کشورهای مقصد صادرتی را برای سال های 1400 تا 1402 مورد بررسی قرار داده است. 50 کشور مختلف که روابط تجاری بیش از 100 میلیون دلار در سال های مورد مطالعه با ایران داشته اند، انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد برای سال های 1400 تا 1402، کشورهای چین، عراق، ترکیه، امارات، افغانستان و هند به عنوان شرکای اصلی ایران بوده که در تمامی این سال ها نسبت تمرکز 3 کشور اول یعنی چین، عراق و ترکیه بیش از 60 درصد بوده است. اما از منظر شاخص KARCA، کشورهای افغانستان، ترکمنستان و عراق بیش از سایر کشورها مزیت دار بوده اند و پویایی های زمانی دلالت بر تغییر در برخی از اولویت ها در سال های مورد مطالعه بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عمده کشورهای دارای مزیت برای صادرات محصولات ایرانی، کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته هستند و اکثر آن ها دارای مرزهای مشترک زمینی و آبی با جمهوری اسلامی ایران هستند.
ارائه الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان مبتنی بر طرح جامع مالیاتی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان مبتنی بر طرح جامع مالیاتی در سازمان امور مالیاتی کشور، انجام گرفته است. فقدان الگوی مفهومی نظام مند از توانمندسازی عملکرد کارکنان، یکی از چالش های مدیران سازمان های بخش دولتی می باشد که سازمان امور مالیاتی نیز مستثنی از این امر نمی گردد. طرح پژوهش، آمیخته اکتشافی و به صورت کیفی – کمّی می باشد که مصاحبه شوندگان، شامل 20 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری، انتخاب شدند که در گام اول پژوهش (مرحله کیفی) و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و بر مبنای رویکرد تحلیل مضمون، نسبت به شناسایی مضامین (شامل 738 گزاره، 159 مفهوم پایه، 28 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر) مربوطه اقدام گردید و در گام دوم تحقیق (مرحله کمّی) نیز، به ترتیب بر اساس روش ترکیبی دیمتل فازی - مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM- FUZZY DEMATEL)، نمودار علّی - معلولی و الگوی تلفیقی توانمندسازی عملکرد کارکنان در قالب گراف مدل سازی ساختاری تفسیری پژوهش و ماتریس قدرت نفوذ و وابستگی مضامین اصلی تحقیق بر مبنای تحلیل میک مک (MICMAC)، ترسیم گردید و تحلیل نتایج دیمتل فازی نشان داد که عوامل (مداخله گران توانمندسازی عملکرد کارکنان)، (بسترهای توانمندسازی عملکرد کارکنان) و (طرح جامع مالیاتی)، به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل و (عملکرد کارکنان)، (راهبردها) و (توانمندسازی کارکنان)، به ترتیب به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل این پژوهش محسوب می شوند که این نتایج با سطوح اشاره شده در شبکه تعاملات ISM و همچنین خروجی تحلیل نرم افزار میک مک نیز هم راستا بود.
عوامل مؤثر بر تکنولوژی بلاک چین در مسیریابی -مکان یابی حمل ونقل ترکیبی سیستم توزیع امنی چنل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر تکنولوژی بلاک چین در مسیریابی -مکان یابی حمل ونقل ترکیبی سیستم توزیع امنی چنل می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی و روش آن کیفی و از نوع فراترکیب می باشد. با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی صورت گرفت و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته شد. از بین 580 مقاله، 79 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. بر اساس کدگذاری انجام شده در نرم افزار ATLAS TI، 8 مقوله و 51 کد اولیه شناسایی شدند. مقوله های شناسایی شده عبارت اند از: مدیریت شبکه الکترونیکی، مدیریت مسیر، عوامل زیست محیطی، شفافیت، مدیریت اعتماد، زیرساخت های فنی، استانداردسازی اطلاعات و اطلاعات کسب وکار؛ بنابراین با ترکیب این 8 معیار که همگی منابع و تکرار شدگی مشخصی دارند، می توان با ترکیب بلاک چین و توزیع اومنی چنل، مسیریابی-مکان یابی حمل ونقل را بهینه سازی نمود. نتایج نشان می دهد شرکت های امروزی در یک بازار پویا با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و با یکدیگر تعامل می کنند که در حال تغییر و تحول بنیادین است که با سرعت فزاینده ای که دیجیتالی سازی و پیشرفت های تکنولوژیکی در حال پیشرفت است، ایجاد می شود.
تعیین و دسته بندی ابعاد و شاخص های شوک های مالی و تاثیرات آنها در صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مسائل و بحران های ایجاد شده برای صنایع ناشی از شوک های مالی است. مدیران صنایع برای پیشگیری یا کنترل شوک های مالی لازم است ابعاد و شاخص های این شوک ها را شناسایی و دسته بندی و سپس نوع و میزان تاثیر آنها تعیین نمایند. هدف این تحقیق شناسایی و دسته بندی ابعاد و شاخص های شوک های مالی و تعیین تاثیر آنها در صنعت پتروشیمی ایران است. جامعه آماری شامل دو گروه است. گروه اول خبرگان برای شناسایی ابعاد و شاخص های شوک های مالی در صنعت پتروشیمی و گروه دوم شامل مدیران ارشد و مالی صنعت پتروشیمی ایران برای تعیین ابعاد و شاخص ها بعنوان شوک مالی در نظر گرفته شده اند. با روش داده بنیاد از نظرات خبرگان، تعداد یازده بعد و چهل و نه شاخص موثر بر صنعت پتروشیمی ایران به عنوان مدل مفهومی تحقیق معرفی شدند. اثرات ابعاد و شاخص ها با نظرات مدیران ارشد و مالی در شرکت های پتروشیمی ایران با استفاده معادلات ساختاری تعیین شد. نتایج نشان داد که تاثیر ده بعد از یازده بعد تایید شد و بعد تکنولوژی حذف شد. از تعداد چهل و نه شاخص هم تعداد دوازده شاخص به عنوان شاخص های غیرموثر بر شوک مالی حذف شدند. عمده شوک های مالی در صنعت پتروشیمی متاثر از نقش و تصمیمات دولت است. این نتیجه عمده ترین تفاوت نتایج این تحقیق با تحقیقات مشابه است. براین اساس پیشنهاد می شود دولت برای کمک به ایجاد ثبات و جلوگیری از بروز شوک های مالی در صنعت پتروشیمی اقدام به تدوین خطی مشی و اخذ تصمیات مناسب نماید.
ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر شکست کارآفرینان سریالی هیبریدی در صنعت نشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف شناسایی عوامل حیاتی مؤثر بر شکست کارآفرینان سریالی هیبریدی در صنعت نشر انجام شده است. درک این عوامل بسیار مهم است؛ زیرا افراد را قادر می سازد از اشتباهات گذشته درس بگیرند، استراتژی های خود را اصلاح و ساختارهای تجاری بهبود یافته ای را پیاده سازی کنند. شناسایی زودهنگام عوامل شکست بالقوه می تواند برنامه ریزی کسب وکار را بهبود بخشد و از هدر رفتن سرمایه جلوگیری کند. با توجه به ماهیت پویای صنعت نشر و چالش های منحصربه فردی که کارآفرینان سریالی هیبریدی با آن مواجه هستند، این پژوهش به دنبال ارائه تحلیل جامعی است که می تواند توسط کارآفرینان فعلی و مشتاق در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد. روش شناسی: این پژوهش با رویکردی کاربردی و استقرایی- قیاسی و با استفاده از روش آمیخته متوالی، به انجام رسیده است. داده ها از طریق مصاحبه ها با 15 کارآفرین سریالی هیبریدی که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و همگی تجارب متنوعی در صنعت نشر داشته اند، جمع آوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون، بهره گرفته شد؛ چراکه بینش های کیفی، درکی غنی از چالش های پیشروی این کارآفرینان را فراهم می کند. پس از آن، داده های کیفی با استفاده از روش بهترین- بدترین برای تعیین و اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر بر شکست، تحلیل کمی شدند. یافته ها: این مطالعه 22 عامل مهم را شناسایی کرد که در شکست کارآفرینان سریالی هیبریدی نقش دارند. در میان این عوامل، چندین عامل حیاتی تر بودند. تداوم مشکلات مالی به عنوان یک موضوع غالب برجسته شد که اغلب ناشی از مسائل اقتصادی کلان و یا هزینه های عملیاتی بالای صنعت نشر است. عامل اصلی دیگر، عدم آشنایی با چارچوب های راه اندازی کسب وکار بود که مانع از مدیریت و رشد مؤثر کسب وکار می شد. علاوه بر این، عدم تناسب بین درآمد و هزینه ها که نشان دهنده یک ناهماهنگی اساسی در برنامه ریزی مالی است، جزو عوامل کلیدی شکست محسوب می شود. همچنین فقدان تجربه و دانش در زمینه های خاص مرتبط با صنعت نشر، این چالش ها را تشدید می کند و کارآفرینان را برای حرکت در چشم اندازهای پیچیده با مخاطره روبرو می کند. در مقابل، عواملی مانند ترس از شکست، تغییر در مسیر زندگی و شکست همکاران، اهمیت کمتری داشتند. نتیجه گیری/ دستاوردها: تداوم نوسانات مالی، به عنوان تأثیرگذارترین عامل در شکست کسب وکارهای صنعت نشر مشخص گردید. این یافته بر اهمیت برنامه ریزی و مدیریت مالی قوی برای کارآفرینان سریالی هیبریدی تأکید می کند. برای کاهش این خطرات، ضروری است که کارآفرینان این درک را در فرآیندهای برنامه ریزی استراتژیک خود بگنجانند و اطمینان حاصل کنند که برای مقابله با بی ثباتی مالی آماده هستند. علاوه بر این، نیاز اساسی به نهادهای دولتی برای توسعه برنامه های حمایتی جامع وجود دارد که می تواند به جلوگیری از بحران ها و حفظ ثبات بخش نشر کمک کند. این موضوع ممکن است شامل برنامه های کمک مالی، ابتکارات آموزشی برای بهبود دانش خاص صنعت و چارچوب هایی برای حمایت از مدل های کسب وکار نوآورانه باشد. با پرداختن به این عوامل کلیدی، هم کارآفرینان و هم سیاست گذاران می توانند در جهت تقویت صنعت نشر تاب آورتر و پر رونق تر، همکاری کنند.
تحلیل یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان پر شتاب و تحول آفرین کنونی، همه شواهد حکایت از محوری بودن نقش انسان در عبور از مشکلات، گشایش تنگناها، ایجاد تکنولوژی پیشرفته و تولید فناوری های گوناگون دارد. در این عرصه مدیران سنگ زیر بنای هر سازمانی هستند و سازمان در صورت مدیریت صحیح و برخوداری از مدیران بامهارت می تواند به توانمندی و توسعه برسد. لذا در این مقاله ،سعی شده است یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر دیجیتال مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های jترکیبی می باشد، که داده های از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان، که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری شدند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد، در نهایت 59 مضون پایه، 11مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون عالی بدست آمد. مضمون های بدست آمده با روش توافق جمعی و آزمون دوجمله ای مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سه عامل کلیدی درک دیجیتالی شدن)داشتن چشم انداز دیجیتال، تفکر انتقادی و انعطاف پذیری شناختی)، بستر سازی دیجیتال(باز تعریف وظایف و مسئولیت ها، سازگاری و انطباق پذیری، سواد دیجیتال، ذهنیت دیجیتال) و تغییرات پیشرو(هوش عاطفی- اجتماعی ،شبکه سازی، تفکر انعکاسی) از مهارت های اساسی مدیران برای موفقیت سفر دیجیتال سازمان ها می باشد.
پیش بینی زمان انتظار سفارشات قطعات خودرو در زنجیره تأمین با استفاده از یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر در پیش بینی زمان انتظار و ایجاد مدل پیش بینانه زمان انتظار سفارشات کانبان به جهت بهبود پایداری و تاب آوری در زنجیره تامین ناب می باشد. برای دستیابی به این هدف، مطالعه از روش داده کاوی پیروی می کند، مجموعه داده ها شامل 103023 مشاهده، ازسیستم کانبان واکسترانت زنجیره تامین با رعایت الزامات شاخص های کیفیت دیتاست در بازه 6/1402 تا 11/ 1402 استخراج شده است. ابتدا شاخص های موثر بر زمان انتظار سفارشات استخراج شده است و به جهت بهبود عملکرد و دقت پیش بینی، از فرآیندکاوی جهت شناسایی متغیرهای پرتکرار و تاثیرگذار در واریانت های اصلی و سپس در مرحله برازش مدل، از رویکرد تحلیل گام به گام تلفیقی جهت انتخاب ویژگی ها و از تنظیم پارامتر رویکردهای رگرسیونی ناپارامتریک استفاده شده است. مدل پیش بینانه با استفاده از مدل های رگرسیونی خطی چندمتغیره، چندمتغیره دارای انحنا، لاسو، الاستیک نت، درخت تصمیم تقویتی، جنگل تصادفی بوت استرپ، k- نزدیک ترین همسایه، شبکه عصبی تقویتی برازش داده شده است. عملکرد مدل های رگرسیونی برازش شده با استفاده از شاخص های ارزیابی R^2 ، RASE و اعتبارسنجی نتایج و مدل تایید شده است. نتایج نشان داد که عوامل لجستیکی در زمان انتظار سفارشات موثر بوده و الگوریتم شبکه عصبی تقویت شده بهترین مدل در پیش بینی زمان انتظار سفارشات با دقت 96 درصد و با خطا 84/5 است. سپس قابلیت پیش بینی مدل برای دیتاهای جدید در سیستم صدور سفارشات کانبان به کار گرفته شده است، نتایج و بهبودهای حاصل از بهره گیری قابلیت های داده کاوی در سیستم کانبان همگی بیان گر تاثیر معنی دار ترکیب ابزار ناب و یادگیری ماشین به جهت توانمندسازی و تاب آوری زنجیره تامین ناب می باشد.