فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه:گردشگری پزشکی به عنوان یکی از حوزه های گردشگری به یک صنعت درآمدزا و رقابتی در دنیا تبدیل شده است. از آنجا که گردشگران پزشکی بدنبال درمان های با کیفیت و قیمت پایین تر هستند، انطباق بیمارستان ها با استانداردها می تواند ارایه ی خدمات با کیفیت را تضمین نماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح انطباق بیمارستان های شهر اصفهان با ضوابط و شرایط مراکز پزشکی پذیرای گردشگر سلامت وزارت بهداشت ارایه شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که به روش تحلیلی- توصیفی و به صورت مقطعی در سال1392 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل تمامی بیمارستان های دانشگاهی در محدوده ی جغرافیایی شهر اصفهان که دارای مجوز لازم فعالیت از دانشگاه علوم پزشکی استان وبرخورداراز شرایط عمومی لازم برای ورود به صنعت گردشگری پزشکی مطابق بند اول شرایط و ضوابط مراکز درمانی پذیرای گردشگران سلامت، (11 بیمارستان) بودند . گردآوری داده ها با استفاده از چک لیست و به صورت میدانی و به روش مشاهده، مصاحبه با کارکنان و بررسی مستندات موجود جمع آوری گردید. روایی چک لیست با استفاده از روش روایی صوری و محتوا به تأیید متخصصان رسید. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده ها از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی Spearman استفاده شد.
یافته ها:یافته ها نشان داد تنها 5/54 درصد بیمارستان های مورد مطالعه دارای شرایط قابل قبول از نظر انطباق با شرایط و ضوابط تعیین شده از سوی وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی بوده اند. ارتباط معنی داری بین تعداد گردشگران پزشکی و تعداد تخت با سطح انطباق و هم چنین اختلاف معنی داری از نظر سطح انطباق بین بیمارستان های عمومی و تخصصی مورد مطالعه وجود نداشت. (P-value>0.05)
نتیجه گیری: مجموع یافته های پژوهش حاضر با توجه به سطح انطباق کلی بیمارستان های مورد مطالعه در شهر اصفهان حاکی از آمادگی نسبی این بیمارستان ها برای ورود به صنعت گردشگری پزشکی دارد. با این وجود بهبود در برخی شرایط بیمارستان ها مانند شرایط تجهیزات پزشکی و تارنما، آشپزخانه ی مجهز وداشتن مترجم می تواند موجب ارتقای آمادگی مراکز درمانی و توسعه ی بازارگردشگری پزشکی در این استان گردد
مدلسازی زمانبندی نوبت کاری پرستاران در شیفتهای کاری مختلف بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای بسیاری از سازمان ها توانایی داشتن شمار کافی کارکنان در زمان مناسب عامل بسیار مهمی در برآوردن نیازمندی های مشتریان است. هدف پژوهش حاضر مدلسازی بیمارستان برای تنظیم نوبت کاری و تعداد بهینه ی کارکنان به منظور افزایش کارایی بیمارستان و حداقل نمودن هزینه ها بود.
روش بررسی: این پژوهش گاربردی و از دسته مطالعات اجرایی مداخله ای بود که که با کمک مدل برنامه ریزی آرمانی صفر و یک و حل آن اقدام به محاسبه تعداد بهینه پرستار در هر شیفت، از شیفت های متوالی هر پرستار جلوگیری کرده و در نهایت به ارائه مدلی مناسب جهت زمانبندی پرستاران با کمترین خطا پرداخته که این امر منتج به افزایش کارائی و بهره وری هر پرستار در شیفت مورد نظر شده است. جامعه آماری در این مطالعه میدانی که در زمستان 1391 خورشیدی انجام شده است، بیمارستان شفا بابلسر بوده که در آن 13 پرستار از بخش آی سی یو بیمارستان به طور تصادفی انتخاب شده است. ، لذا در این مطالعه نیز با کمک برنامه ریزی آرمانی و حل آن از طریق نرم افزار GAMS (Guide to Available Mathematical Software ) با محاسبه تعداد بهینه پرستار در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شفا بابلسر در هر شیفت، از اضافه کاری های غیر ضروری کاسته و به کارایی هر پرستار اضافه شود که این امر نهایتاً منجر به ایجاد انگیزه در پرستاران جهت انجام وظایف محوله شده است.
یافته ها: ارزیابی عملکرد بیمارستان با استفاده از مدلسازی، شبیه سازی و برنامه ریزی دقیق نوبت کاری می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای برنامه ریزی ظرفیت و بهبود کارایی در قلمرو ارائه خدمات درمانی کارا و سریع مطرح می شود. برآوردها حاکی از آن است که در بسیاری از جوامع حدود یک چهارم نیروی کار بصورت نوبت کار بوده و اختصاصاً در حرفه پرستاری بیش از نیم تا دو سوم آنها نوبت کار هستند. در این تحقیق هم به کمک مدلسازی به تعیین تعداد بهینه پرستار پرداخته شده که نهایتاً تمامی پرستاران بین 8 الی 10 روز از 14روز را سر کار بوده و هیچ پرستاری بیش از 6 روز متوالی در بیمارستان حضور نداشته باشد.
نتیجه گیری: بیمارستان ها می توانند با برنامه ریزی منابع انسانی و استفاده بهینه از نیروی کار، زمان، هزینه، ضمن افزایش کارایی، مشکل برنامه ریزی را کاهش دهند. سیستم های خدمات درمانی مسائل پیچیده ی بسیاری را در بر می گیرد که می توان برای حل آنها از تحلیل و کاربردهای تحقیق در عملیات بهره برد. در این تحقیق هم به ارائه مدلی جهت زمانبندی مناسب پرستاران پرداختیم به طوری که هم رضایت پرسنل جلب گردید و هم دستورالعمل ها و قوانین مربوط به بیمارستان مورد نظر رعایت شده است.
وضعیت کانون کنترل بر سلامت و ارتباط آن با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در جمعیت بالای پانزده سال شهر بندرعباس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۱۶-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کانون کنترل بر سلامت عبارت است از درجه باور و اعتقاد فرد به این امر که سلامت او تحت کنترل عوامل درونی یا عوامل بیرونی است. هدف این مطالعه تعیین وضعیت کانون کنترل بر سلامت و ارتباط آن با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در جمعیت بالای 15 سال شهر بندرعباس بود. روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1391 در جمعیت بالای 15 سال بندرعباس انجام شد. فرم A پرسشنامه والستون و پرسشنامه رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در اختیار 830 نفر قرار گرفت و 687 نفر آنها را به طور کامل تکمیل کردند. جهت پیش بینی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت از روی مؤلفه های کانون کنترل سلامت از رگرسیون چند متغیره استفاده شد . یافته ها: میانگین سن افراد مورد مطالعه (1/12= SD ) 3/34 سال و 8/49 درصد آنها مرد بودند. بین میانگین امتیاز کانون کنترل درونی، شانس و قدرت دیگران اختلاف آماری معناداری وجود داشت (0001 p< ).کمترین میانگین مربوط به کانون کنترل شانس (3/21)، و بالاترین میانگین مربوط به قدرت دیگران (3/30) و کانون کنترل درونی (3/30) بود. بر اساس تحلیل رگرسیون، کانون کنترل درونی (001/0> p ، 23/0= β ) و قدرت دیگران (001/0> p ، 29/0= β ) بطور معنی داری متغیر پاسخ یعنی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت را تبیین می کنند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد برای ارتقاء رفتارهای سلامتی بایستی بیشتر بر باورهای افراد مبنی بر تأثیر عوامل درونی و توانایی خودشان و همچنین تأثیر افراد مهم برکنترل عوامل بیرونی، محیطی و شانس تمرکز نمود و آنها را تقویت کرد.
ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در وضعیت موجود سیستم ارائه ی خدمات اورژانس در سطح بیمارستانی، افزایش عوارض و مرگ و میر در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد و همچنین شلوغی اورژانس و تاخیر در پذیرش و ارائه ی مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری از آمار بالایی برخوردار بوده و ضرورت کاهش زمان ارائه ی مداخلات اورژانسی و کیفیت خدمات ارائه شده به این بیماران از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار می باشد که مهم ترین شاخص در این زمینه، سنجش رضایتمندی بیماران از خدمات ارائه شده است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس قلب مراکز آموزشی- درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان انجام گردید.
روش بررسی: 81 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان با علائم سندرم حاد کرونری، با نمونه گیری به شیوه ساده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی از نظر کیفیت مداخلات اورژانسی و رضایتمندی بیماران از مداخلات، با تکمیل سه پرسشنامه که با استفاده از روش اعتبار محتوی و آزمون آلفای کرونباخ اعتبار و اعتماد علمی آن تایید گردیده بود، شرکت نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss20 مورد پردازش قرار گرفتند.
یافته ها: میزان رضایتمندی بیماران از کیفیت مداخلات اورژانسی 4/12 ± 4/81 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین زمان مداخلات اورژانسی با رضایتمندی بیماران رابطه معکوس وجود داشت. (07/0p = ، 16/0- r =)
نتیجه گیری: نتایج حاضر حاکی از آن است که مداخلات اورژانسی انجام شده، در افزایش رضایتمندی بیماران مؤثر بوده است. همچنین می توان با به کارگیری برنامه های مدون در راستای ارتقای کیفیت ارائه خدمات در این مرکز و پایش مداوم خدمات ارائه شده به افزایش سطح رضایتمندی بیماران پرداخت.
تعیین کننده های بلندمدت هزینه های فلاکت بار سلامت(مطالعه موردی: منطقه حسین آباد ارومیه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تامین هزینه های بهداشتی در جوامعی که فاقد مکانیزم های پیش پرداخت بوده و اغلب از طریق پرداختی از جیب صورت می گیرد، موجب تحمیل بار مالی به خانوار شده و خانوار را با هزینه های فلاکت بار سلامت مواجه می کند. تحمیل هزینه های فلاکت بار به خصوص در بلندمدت آثار سوئی بر سطح زندگی خانوار دارد و خانوارهای زیادی را به سمت فقر سوق می دهد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر هزینه های فلاکت بار سلامت بود تا توانسته باشد گامی موثر بر کاهش این هزینه ها و شناسایی اقشار آسیب پذیر بردارد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و با استفاده از روش میدانی و ابزار پرسش نامه صورت گرفته است به بررسی تعیین کننده های بلندمدت هزینه های فلاکت بار سلامت در نمونه ی 300 خانوار در منطقه حسین آباد ارومیه در سال 1391 خورشیدی پرداخته است. روایی پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش توسط چند تن از اساتید و کارشناسان مربوطه تایید شده است و جهت تایید پایایی آن از روش Cronbach Alpha استفاده شده که مقدار آن 72/. بدست آمده است. هم چنین، جهت تحلیل داده ها از روش اقتصاد سنجی پروبیت و نرم افزار Stata نسخه 11 استفاده شده است.
یافته ها: عوامل تعیین کننده ی بلندمدت هزینه های فلاکت بار در نمونه ی مورد بررسی طبق نتایج به دست آمده عبارتند از: شاخص ثروت، جنسیت سرپرست خانوار، بعد خانوار، وجود عضو کمتر از 12 سال در خانوار، وضعیت شغلی سرپرست خانوار، دفعات استفاده از خدمات بستری و تحت پوشش بیمه اجباری و تکمیلی بودن خانوار. هم چنین نتایج حاکی از این است که وجود عضو کمتر از 12 سال، تعداد دفعات استفاده از خدمات بستری و افزایش بعد خانوار به ترتیب با داشتن اثر نهایی 22/0، 05/0 و 03/0 از عوامل اصلی افزایش احتمال مواجهه با هزینه های فلاکت بار و افزایش شاخص ثروت، مرد بودن سرپرست خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار و تحت پوشش بیمه اجباری و تکمیلی بودن خانوار به ترتیب با داشتن اثر نهایی 03/0-، 043/0-، 1/0-، 55/0- و 38/0- از عوامل اصلی کاهش احتمال مواجهه با هزینه های فلاکت بار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر اهمیت گسترش مکانیزم های پیش پرداخت و حمایت از اقشار آسیب پذیر می باشد.
ارزیابی فنی پایگاه های خبری اطلاع رسانی وب دا در دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۷
۶۷-۵۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت کیفیت فنی و نقش مهم پایگاه های اطلاع رسانی در ارائه اطلاعات سلامت مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فنی پایگاه های خبری اطلاع رسانی وب دا در دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه مطالعه کلیه پایگاه های خبری وب دا های دانشگاه های علوم پزشکی ایران و نمونه شامل 16 وب دا به تفکیک رتبه بندی دانشگاه ها (سه دانشگاه تیپ یک، هشت دانشگاه تیپ دو و پنج دانشگاه تیپ سه) بود که به روش نمونه گیری طبق های انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست ارزیابی فنی وب سایت های اطلاع رسانی وزارت بهداشت با آلفای کرونباخ 93/0 است. محدوده زمانی بررسی نمونه ها، 20 شهریور الی 10 مهر ماه سال 1391 بود. داده ها در نرم افزار SPSS و بر اساس آزمونهای توصیفی، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی داده ها نشان داد هیچ یک از دانشگاه های مورد بررسی، موفق نشدند نمره عالی در شاخصهای مدنظر را به دست آورند. بیشترین میانگین نمرات به ترتیب مربوط به سهولت دسترسی و بارگذاری (4)، قالب بندی (4/3)، استفاده آسان (4/3) و کمترین میانگین نمرات مربوط به رعایت حقوق خصوصی افراد (4/1)، تعامل با کاربران (5/2) و صفح هارایی (7/2) بود. همچنین طبق یافته های به دست آمده از این مطالعه، میانگین نمرات کسب شده در بخش های سهولت کاربری، کیفیت تصاویر و لوگو های به کار رفته به ترتیب 3/3 و 1/3 و 1/3 بود. نتیجه گیری: اکثریت شاخص های فنی پایگاه های اطلاع رسانی وب دا در سطح متوسط قرار دارند. لذا پیشنهاد میگردد همزمان با بهبود محتوایی، در جهت ارتقاء سطح فنی وب دا ها، افزایش جاذبه های بصری و تعامل با کاربران اقدامی صورت گیرد.
ارزیابی کیفیت وب سایت های فارسی حوزه افسردگی براساس مقیاس وب مد کوال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۹۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در محیط اینترنت هر فرد می تواند با هر سطح دانشی به عنوان تولید و توزیع کننده اطلاعات عمل کند و تفاوت این رسانه با بسیاری از رسانه های سنتی انتقال اطلاعات، عدم امکان کنترل بر محتوی اطلاعات منتشر شده در شبکه اینترنت می باشد وهمین امر باعث شده کیفیت اطلاعات از جمله در حوزه سلامت مورد تردید قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین کیفیت وب سایت های فارسی حوزه افسردگی بود. روش کار : پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش شامل 14 وب سایت فارسی حوزه افسردگی بود که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی ایجاد شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی استاندارد وب مد کوال بود. وب سایت های مورد مطالعه بر اساس شاخص های محتوای اطلاعات، اعتبار منابع، طراحی، دسترس پذیری و قابلیت استفاده، پیوندها، پشتیبانی از کاربر و محرمانگی اطلاعات ارزیابی شد که حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای درنرم افزار SPSS استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وب سایت های فارسی درحوزه افسردگی در شاخص های اطلاعات (میانگین امتیاز 6/6)، اعتبار منابع (میانگین امتیاز2/4)، دسترس پذیری (میانگین امتیاز1/2)، پیوندها (میانگین امتیاز 5/1)، پشتیبانی کاربر (میانگین امتیاز 9/3) و محرمانگی اطلاعات (میانگین امتیاز 5/2) از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و امتیاز آن ها کمتر از میانگین امتیاز متوسط بود و تنها در شاخص طراحی (میانگین امتیاز 9) از امتیاز مناسب و بالاتر از میانگین برخوردار بودند. از بین وب سایت های مورد بررسی، وب سایت انجمن روانشناسی ایران بهترین، و وب سایت افسردگی از نظر امتیاز کلی ضعیف ترین وب سایت بود. نتیجه گیری: اطلاعات وب سایت های فارسی در حوزه افسردگی برای استفاده کاربران از کیفیت لازم برخوردار نیستند. بنابراین توصیه می شود کاربران در زمینه افسردگی از فهرست رتبه بندی شده وب سایت های این حوزه بهره بگیرند یا با راهنمایی متخصصان، اطلاعات مورد نظر خود در اینترنت را بازیابی نمایند .
همبستگی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سنجش عملکرد بیمارستان ها با توجه به جایگاه ویژه بیمارستان ها در ارائه خدمات در بخش بهداشت و درمان هر کشور از اهمیت بالائی برخوردار است. کارا و اثربخش بودن فعالیت های بیمارستانی یا به عبارتی دیگر عملکرد صحیح کارکنان و استفاده مناسب از منابع با استفاده از شاخص های عملکردی، ارزیابی می گردد. در تحقیق حاضر، به تعیین رابطه ی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه تحلیلی بوده و به صورت مقطعی در سال 90-1389 خورشیدی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد شامل 22 بیمارستان به استثنای بیمارستان روانپزشکی ابن سینا حجازی مشهد بود. اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه که شامل شاخص های استاندارد فعالیت بیمارستانی است با استفاده از چک لیست از سامانه اتوماسیون آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد استخراج شد. صحت اطلاعات توسط کارشناسان اداره آمار دانشگاه مذکور بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها از ضرایب همبستگی Spearman و Kendall و آزمون Student با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها: طبق ارزشیابی صورت گرفته توسط معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390خورشیدی، 7/72 درصد بیمارستان ها درجه یک و 3/27% دارای درجه دو ارزشیابی بودند. در سال 1390، متوسط ضریب اشغال تخت بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد 8/58±80/69، متوسط اقامت بیمار 1/16±2/67، متوسط میزان مرگ و میر 10/39±15/37، متوسط میزان گردش تخت 15/50±68/116 و متوسط فاصله گردش تخت 53/0±14/1 بود. 50 درصد بیمارستان ها به لحاظ ضریب اشغال تخت، 3/77درصد به لحاظ متوسط اقامت بیمار، 7/72درصد به لحاظ میزان مرگ و میر، 100درصد به لحاظ میزان گردش تخت و 9/90درصد به لحاظ فاصله گردش تخت در سال 1390دارای وضعیت مطلوب بودند. ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها به لحاظ آماری معنادار، ولی شدت میزان ارتباط ضعیف ارزیابی گردید.
نتیجه گیری: شاخص های عملکردی متوسط اقامت بیمار، میزان مرگ و میر، گردش تخت و فاصله گردش تخت بیمارستان های مورد مطالعه در حد مطلوب و شاخص ضریب اشغال تخت در حد متوسط بود. وجود ارتباط ضعیف بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها لزوم بازنگری در نظام ارزشیابی بیمارستان را مورد تأکید قرار می دهد. تخصصی شدن ارزشیابی بیمارستان ها با تأکید بر شاخص های عملکردی و انجام ارزشیابی توسط یک ارگان مستقل از جمله راهکارهای واقعی تر شدن نظام ارزشیابی بیمارستان ها است.
فاکتور های اساسی اثرگذار بر عدم موفقیت مدیریت ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت مناسب ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در سازمان ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در روندهای سازمانی جدید، به دست آوردن رضایت ارباب رجوع جایگاهی حیاتی در اهداف سازمان ها دارد و سازمان ها برای رسیدن به اهداف خود، راهی جز ایجاد ارتباط مناسب با ارباب رجوعان خود از طریق اجرای مناسب پروژه های مدیریت ارتباط با مشتریان ندارند. تحقیقات نشان می دهد، درصد بسیار بالایی از این پروژه ها با عدم موفقیت روبرو می شوند که عوامل مختلفی بر این عدم موفقیت ها اثرگذار می باشد.
روش بررسی : با بررسی پروژه سامانه مدیریت نظارت و ارتباطات مردمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فاکتور های اساسی موثر بر عدم موفقیت این پروژه به عنوان یکی از جامع ترین پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت تعیین شد. در این پژوهش از روش توصیفی و در بخش پیمایشی آن از پرسشنامه و مصاحبه بهره گیری شده است. همچنین به کمک روش ناپارامتریک و تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون تی استیودنت (T student)، صحت اثرگذاری فاکتورها مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که فاکتور های فرایند های سازمانی، تکنولوژی و فناوری، فرهنگ سازمانی، مدیریتی و هزینه ای به عنوان فاکتور های اساسی بر عدم موفقیت اجرای این پروژه ها در نظام سلامت، موثر می باشند.
نتیجه گیری: هر چند فاکتورهای مختلفی می تواند بر عدم موفقیت پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت اثرگذار باشد، اما فاکتورهای پنج گانه تعیین شده به عنوان فاکتورهای اساسی تاثرگذار بر عدم موفقیت این پروژه ها در نظام سلامت معرفی می شوند.
بررسی کارکرد و اثربخشی تیم های کاری معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی ایران: دیدگاه مدیران و کارشناسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۲۷-۱۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تیم های کاری بستر مناسبی را برای استفاده بهینه از ظرفیت های سازمانی فراهم می نمایند و به عنوان یکی از عوامل مؤثر در ارتقاء بهره وری و افزایش رضایت کارکنان همواره مورد توجه سازمانها میباشند. این مطالعه با هدف شناخت کارکرد و اثربخشی تیم های کاری معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفت. روش کار: مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی بوده که در سال 92- 1391 انجام گرفت. جامعه پژوهش معاونت بهداشتی 13 دانشگاه علوم پزشکی کشور بودند که به صورت سهمیه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاه های منتخب، مدیران و کارشناسان به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. داده ها در نرم افزار SPSS18 با آزمون های آماری در سطح معنی داری 05/0α< تحلیل شد. یافته ها: میانگین تعداد عضویت مدیران و کارشناسان در تیم های داخلی، دانشگاهی، استانی و وزارتی به ترتیب 2/1±9/0، 2/1±8/0، 0/1±5/0، 2/0±04/0 بود. عمده موارد عضویت (4/78 درصد) با ابلاغ رسمی و 2/76% تشکیل جلسات با دستور کار بوده و 2/76% اعضای تیم های کاری اعلام نمودند که تیم های کاری فعلی رویکرد مدون دارند. از نظر مدیران و کارشناسان سطح جاری سازی، ارزیابی و اصلاح و اثربخشی تیم های کاری از کل 5 امتیاز به ترتیب 9/0±4/3، 8/0±2/3، 9/0±4/3 بود. بین سطح جاری سازی، فراوانی عضویت مدیران و کارشناسان در تیم های مختلف کاری و تیپ بندی دانشگاه های علوم پزشکی تفاوت معنی دار وجود داشت (014/0=p)، (032/0=p). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد عملکرد و اثربخشی تیم های کاری در حد متوسط بوده لذا پیشنهاد می گردد برای بهبود عملکرد برنامه های مداخله ای طراحی و اجراء گردد.
بررسی مکانیسم های امنیتی در سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس استاندارد امنیتی هیپا (Health Insurance Portability and Accountability Act) در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های اساسی سیستم اطلاعات بیمارستانی، حفظ محرمانگی می باشد. تحقیقات نشان می دهد که در کشور ما الزامات امنیتی پرونده ی الکترونیک سلامت به طور کامل و دقیق به کار گرفته نمی شود. این پژوهش با هدف تعیین درصد اعمال مکانیسم های حفاظتی استاندارد های امنیتی
(Health insurance portability and accountability act یا HIPAA) در بیمارستان های منتخب آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1389 انجام پذیرفت.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی پژوهش، بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مجهز به سیستم اطلاعات بیمارستانی بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بر اساس قانون استاندارد امنیتی HIPAA بود. روایی ابزار با روش روایی محتوی سنجیده شد. نحوه ی جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه با مسؤولین فن آوری اطلاعات بیمارستان های مورد مطالعه بود. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی انجام شد.
یافته ها: از هفت مورد مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی (تحلیل خطر، مدیریت خطر، خط مشی مجازات، بررسی فعالیت های سیستم اطلاعات، طرح پشتیبان داده ها، طرح بهبودی سانحه، طرح عملیات شیوه ی اورژانسی)، دو مورد مدیریت خطر و طرح پشتیبان داده ها، به طور کامل در همه ی بیمارستان ها و دو مورد مکانیسم حفاظتی فیزیکی الزامی (منهدم کردن و استفاده ی مجدد از رسانه ها) در اکثر بیمارستان ها اعمال می شد. از دو مورد مکانیسم فنی الزامی، شناسایی کاربر واحد، به طور کامل و رویه ی دسترسی اورژانسی، تنها در یک بیمارستان اعمال می شد.
نتیجه گیری: در جهت افزایش میزان اعمال مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی، می بایست برنامه ریزی اجرایی انجام گیرد. اعمال کامل مکانیسم های حفاظتی فیزیکی الزامی که فاصله ی چندانی تا اجرای کامل آن در همه ی بیمارستان های تحت مطالعه وجود نداشت و مکانیسم حفاظتی فنی الزامی، گام های مهمی در جهت ارتقای سیستم امنیتی در نظام اطلاعات بیمارستان ها خواهد بود.
مدل سازی بیزی حوادث ناشی از کار ایران در سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۴۲-۳۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در هر جامعه ای بررسی الگوی جغرافیایی یک بیماری جهت تعیین نواحی با خطر بالا یا پایین، از اهمیت خاصی برخوردار است. نقشه بندی بیماری ها، مجموعه ای از روش های آماری را شامل می شوند که نقشه هایی دقیق جهت بررسی توزیع جغرافیایی بیماری مورد نظر به دست می دهند. در این پژوهش از روش های بیزی برای برآورد خطر نسبی وقوع حوادث ناشی از کار استفاده شده است. روش کار: در این پژوهش، داده های حوادث ناشی از کار ایران در سال 1388 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای برآورد پارامترهای نقشه حوادث ناشی از کار و همچنین پیامدهای آن از روش بیز تجربی (مدل پواسون- گاما) و نرم افزار Winbugs 1.4 استفاده شد. همچنین برای تنظیم نقشه مربوط به خطر نسبی رخداد حادثه ناشی از کار و مرگ و میر ناشی از آن از نرم افزار Arc GIS 9.3 استفاده شد. یافته ها: با توجه به برآوردهای مدل پواسون- گاما، بیشترین و کمترین برآورد خطر نسبی رخداد حادثه ناشی از کار در سال 1388 برای مردان به ترتیب در استان های مرکزی(2.199) و خراسان رضوی(0.457) و برای زنان نیز به ترتیب در استان های سمنان (3.848) و هرمزگان(0.234) به دست آمده است. نتیجه گیری: به طور کلی رخداد حوادث ناشی از کار در استان های مختلف کشور از پراکندگی یکسانی پیروی نمی کند و در اکثر استان ها ی کشور این الگو برای زنان و مردان متفاوت است. کلاً در استان های همجوار استان تهران شیوع این حوادث بیش تر از سایر نقاط کشور است.
مدارک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد در Web of Science و Scopus(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد مشکلاتی در محاسبه ی تولیدات علمی، شاخص های علم سنجی و حتی رتبه بندی دانشگاه ایجاد می نماید. شناسایی مدارک غیراستاندارد می تواند دانشگاه را در امر یکپارچه سازی مدارک تولید شده کمک نماید. هدف از انجام این مطالعه تعیین مدارک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد در Web of Science و Scopus تا 2011 میلادی بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود و به صورت توصیفی- مقطعی انجام گردید. جامعه ی پژوهش تعداد 761 مدرک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز در Web of Science و Scopus با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد تا پایان دسامبر 2011 میلادی بود. در هر یک از مجموعه های Web of Science و Scopus کلمه ی «Shiraz» در فیلد Affiliation جداگانه جستجو گردید. مدارک با وابستگی سازمانی غیراستاندارد از بین کلیه ی مدارک بازیابی شده، جدا شد و از نظر تعداد، سال انتشار، موضوع، میزان استناد و تنوع با استفاده از نرم افزارExcel و با آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته ها: روند رشد این مدارک تا سال های 2008 و 2009 صعودی و پس از آن نزولی بود. بیش ترین تعداد مدارک میزان استنادی بین صفر تا 10 استناد و کم ترین تعداد مدارک میزان استنادی بین 51 تا 60 استناد را به خود اختصاص دادند. بیش ترین تعداد این مدارک از نوع «مقالات اصلی» بودند.
نتیجه گیری: وجود تعداد قابل ملاحظه مدارک با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد نیاز به سیاست گذاری دقیق و صحیح برای یکپارچه سازی نام سازمانی دانشگاه و اطلاع رسانی دقیق به پژوهشگران برای پیشگیری از ادامه ی این روند را نمایان می سازد.گرچه خوشبختانه این روند در سال های اخیر رو به کاهش بوده است که همین امر می تواند بازتابی از شروع سیاست گذاری و بذل توجه به این مهم باشد.
نظام ارزیابی فن آوری سلامت برای ایران؛ نیاز یا تجمل؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ورود فن آوری های نوین و گران قیمت، بیماری های مزمن و افزایش انتظارات مردم از نظام های سلامت در سراسر دنیا، هزینه های بهداشت و درمان را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. در دهه های اخیر برنامه های ارزیابی فن آوری سلامت HTA (Health Technology Assessment) برای بهبود کارآمدی منابع مورد استفاده در نظام های سلامت کشورهای مختلف به طور روز افزونی به کار گرفته شده اند. هدف این مطالعه ارزیابی نیاز به یک نظام HTA متناسب با ویژگی های نظام سلامت ایران بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی نیازسنجی است که در چهار مرحله در سال 1386 انجام شده و برای انجام آن از ترکیب چند روش شامل مرور متون، مصاحبه و بررسی اسناد بالادستی کشور استفاده شده است. در مرحله ی اول، به منظور شناخت چالش های بخش های مختلف نظام سلامت ایران، مرور متون و مصاحبه با افراد کلیدی در سال 1386 هجری- شمسی انجام شد. در مرحله ی دوم منشا مشکلات مورد بررسی قرار گرفت. شناخت مفهوم، فلسفه، و هدف یک نظام ارزیابی فن آوری سلامت، به عنوان یکی از راه حل های ممکن برای غلبه بر چالش های نظام سلامت ایران در مرحله ی سوم مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله ی چهارم اولویت استقرار HTA برای ایران با توجه به چالش های فعلی آن مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مرور متون و 38 مصاحبه با افراد خبره نشان دادند که نظام سلامت کشور در حال حاضر در بخش های مختلف خود با مشکلات جدی و متعددی از نظر اثربخشی، کارآمدی و عدالت مواجه است. ریشه ی اصلی چالش های موجود در ساختار و سیاست گزاری نظام سلامت می باشد. مرور متون مربوط به HTA نشان داد که هدف از راه اندازی آن بهبود تصمیمات مدیران و تصمیم گیران نظام سلامت برای ارتقای کیفیت، کارآمدی و عدالت بوده است.
نتیجه گیری: انجام اصلاحات و برطرف کردن منشا ناکارآمدی ها و بی عدالتی ها در نظام سلامت (سیاست ها و برنامه ها)، علاوه بر اینکه می تواند بستر مناسبی برای استقرار یک نظام HTA مؤثر باشد، می تواند به میزان بسیار بیش تری کارآمدی نظام سلامت کشور را بهبود بخشیده و بنابراین هزینه- اثربخش تر باشد. برای اطمینان از موفقیت چنین اصلاحاتی لازم است سیاست ها و برنامه ها را بر شواهد مبتنی نمود.
امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصه ی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیب شناسی به عنوان یک پشتیبان علمی برای آسیب شناس محسوب می شود و می تواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی پرداخته شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به روش توصیفی و به صورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. در این پژوهش از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهار بیمارستان به صورت هدفمند انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام شد. به دلیل مشخص و محدود بودن جامعه ی مورد مطالعه از نمونه گیری استفاده نشد و نمونه ی پژوهش همان جامعه ی پژوهش و شامل 8 نفر رؤسا و مدیران بیمارستان ها، 20 نفر آسیب شناس و 8 نفر پرسنل انفورماتیک بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که برای هر گروه از جامعه ی پژوهش به صورت مجزا تهیه شد. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و میانگین ضریب پایایی همبستگی برای سه پرسشنامه 98/0 حاصل گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در محیط نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شد.
یافته ها: طبق نتایج، میانگین امتیاز آگاهی آسیب شناس ها از دورا آسیب شناسی 98/2 با انحراف معیار 17/1 به دست آمد. میزان آگاهی مدیران و رؤسا 5/57 درصد و میزان آگاهی پرسنل انفورماتیک 5/27 درصد محاسبه شد. مدیران و رؤسا وجود نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی را تنها 5/37 درصد اعلام نمودند. همچنین، میانگین امتیاز امکان اجرای دورا آسیب شناسی از لحاظ نیروی انسانی آسیب شناس 9/2 با انحراف معیار 86/0 به دست آمد.
نتیجه گیری : با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیب شناسی و وجود نیروی انسانی به عنوان یک عامل مؤثر در پیاده سازی موفق آن و همچنین با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی پیشنهاد می گردد، بیمارستان ها جهت اجرای این فناوری، نیروی انسانی متخصص مورد نیاز را تأمین نمایند.
تبیین سیستم مطلوب مدیریت ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کارایی، منافع و پیچیدگی های ناشی از کاربرد سیستم های اطلاعات بیمارستانی از دیدگاه پزشکان مراکز آموزشی درمانی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۲۳-۱۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیآمد بسیاری از پیاده سازی های سیستم های اطلاعاتی بیمارستانی (HIS) همه انتظارات پیش بینی شده تصمیم گیرندگان وکاربران را بر آورده ننموده و یا در اجرای آنها به شکست انجامیده است. این مطالعه با هدف سنجش دیدگاه پزشکان نسبت به سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستانهای دولتی شهرستان ارومیه انجام یافته است. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی تحلیلی و مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد و گرد آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. و برای تحلیل فرضیات و اهداف از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، و آزمون کای دو استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که براساس نظر پزشکان، بین کارایی مورد انتظار از سیستمHIS و میزان آشنایی با فناوری اطلاعات رابطه معنی دار (p<0.05) وجود دارد و همچنین با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.008<0.05) وجود دارد. رابطه بین پیچیدگی های ناشی از استفاده HIS و آشنایی با فناوری اطلاعات (p=0.000<0.05) معنی دار است. همچنین بین پیچیدگی های ناشی از استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.049<0.05) وجود دارد. بحث ونتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی پزشکان و اهمیت استفاده ازسیستم های اطلاعات، ضرورت آشنایی با فناوری اطلاعات احساس می شود. لذا پیشنهاد می گردد جهت بستر سازی در بیمارستانها به منظور به کارگیری بهینه فناوری اطلاعات، مشوق های لازم و به منظور استفاده درست دوره های آموزشی برای پزشکان برگزار گردد.
کاهش زمان انتظار بیماران در فرآیند اورژانس بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان با استفاده از مدل شبیه سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۹۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند بهره گیری از یک منطق تصمیم گیری مناسب است. شبیه سازی یکی از تکنیک های پشتیبانی از تصمیمات مدیریت و کاهش ریسک فرآیند تصمیم گیری به وسیله ارزیابی و تحلیل استراتژی های مختلف می باشد. بنابراین هدف از نجام این مطالعه کاهش زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس با استفاده از مدل شبیه سازی بود. روش کار: پژوهش حاضرکاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان در خرداد ماه 1387 بود. پس از شناسایی مسیر حرکت بیماران، داده های مورد نیاز در زمینه زمان ورود و زمان ارائه خدمت به بیماران در ایستگاه های مختلف طی دو هفته و برای 663 بیمار جمع آوری شد. با بهره گیری از این اطلاعات مدل شبیه سازی به کمک نرم افزار Simul 8 از بخش اورژانس طراحی شد. با مقایسه نتایج خروجی حاصل از اجرای مدل و نتایج به دست آمده از سیستم دستی اعتبار مدل تأیید شد و مدل به صورت نهایی درآمد. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای راه حل های پیشنهادی و مقایسه آن با نتایج مدل مبنا در قالب میانگین کاهش زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس نشان داد که در راه حل های 2 ، 9 ، 10 و 12 این زمان افزایش و در سایر راه حل ها این زمان کاهش یافته است. در راه حل های 6 و 17- 13 زمان انتظار کل بیش از راه حل های دیگر کاهش یافت. بیشترین کاهش در راه حل 15 مشاهده شد به گونه ای که زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس از 19. 112 دقیقه در مدل مبنا به 24. 99 دقیقه کاهش یافت. در راه حل15 علاوه بر اضافه نمودن یک اینترن به سرویس تخصصی گوش، حلق و بینی، میانگین زمان ارائه خدمت توسط اینترن گوش، حلق و بینی از 89. 38 دقیقه به 54. 26 دقیقه، اینترن مغز و اعصاب از 31. 13 دقیقه به 58. 6 دقیقه و اینترن ارتوپدی از 13. 12 دقیقه به 98. 5 دقیقه کاهش یافت. نتیجه گیری: از آنجایی که مدیران در مراقبت بهداشتی بخصوص در بخش اورژانس، پزشکانی هستند که متخصص تجزیه و تحلیل امور نیستند، به نظر می رسد آن ها به ابزاری نیاز دارند که بتوانند از آن به سادگی استفاده کنند و به کمک این ابزار روش های علمی را جهت کاهش هزینه ها و زمان انتظار بیماران به دست آورند. استفاده از تکنیک های مختلف تحقیق در عملیات به ویژه شبیه سازی می تواند اهداف فوق را برآورده سازد. 2. . مدرس گروه مدیریت و فنآوری اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
بررسی تأثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۳۶-۲۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بین بیماری های مزمن که یک مشکل اساسی بهداشت است، دیابت به عنوان بیماری خاموش از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجایی که ارتقای کیفیت زندگی عموما" از اهداف عمده درمان است.،اقدامات خود مراقبتی الزامی می باشد.هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی بوده است. روش کار:این پژوهش به صورت نیمه تجربی طی دو مرحله قبل و بعد از آموزش بر روی60بیمار دیابتی،به صورت تصادفی ساده انجام شد. شرکت کنندگان به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت زندگی بود.که قبل از مداخله، به صورت مصاحبه حضوری تکمیل گردید و بعد از تعیین نیازهای آموزشی،یک برنامه آموزشی برای گروه مداخله انجام شد. داده ها،توسط نرم افزار 17SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آزمون زوجی، و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 60 بیمار مورد مطالعه در هر دو گروه شاهد و مداخله ،45زن با میانگین سنی 2.3±40 سال بودند. در گروه مداخله میانگین تغییرات کیفیت زندگی 8.5± 65و در گروه شاهد 5.3± 41 بود که تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد(001.0 p=). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به عمل آمده ،ارائه آموزش های مناسب در زمینه پیشگیری و بهبود و درمان بیماری دیابت از طریق بالاتر بردن سطح آگاهی می تواند سبب ارتقای سلامت عمومی و افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی گردد. کلیدواژه ها: بیماران دیابتی، خود مراقبتی، کیفیت زندگی