فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۳۶ مورد.
منبع:
تدبیر ۱۳۷۹ شماره ۱۰۵
حوزههای تخصصی:
چارچوب ممیزی (حسابرسی) دانش در سازمان های مأموریت محور
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 182
حوزههای تخصصی:
برای موفقیت در پیاده سازی راهبرد مدیریت دانش، اولین موضوع آگاه بودن از وضعیت دانشی سازمان است حسابرسی دانش یک ارزیابی علمی نظام مند برای ارزیابی وضعیت دانشی اثربخشی مدیریت دانش در سازمان است. هدف از این تحقیق ارائه چارچوب حسابرسی دانش در سازمان های مأموریت محور است. اجرای پژوهش در گام اصلی انجام شد: در گام نخست با تنظیم اهداف پژوهش و با استفاده از کلیدواژه ها به جستجوی منابع مرتبط در ادبیات موضوع و بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پرداخته شد، سپس با روش های فراترکیب و تحلیل محتوا، منابع اصلی شناسایی گردید، در گام دوم با بررسی ادبیات تحقیق ، به مفهوم شناسی، استخراج و کدگذاری مؤلفه های حسابرسی دانش همت گماشته شد، در گام سوم پژوهش به وزن دهی شاخص ها و اعتبارسنجی مدل نظری تحقیق با استفاده از روش ها و نرم افزارهای آماری، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری پرداخته شد و درنهایت تدوین مدل عملیاتی حسابرسی دانش صورت گرفت، در روند اجرای پژوهش از 3 پرسشنامه استفاده شد، پرسشنامه اول برای دسته بندی و مناسب بودن معیارها (غربالگری) بود که در اختیار 10 نفر از اساتید پژوهشکده مدیریت راهبردی و سرمایه انسانی دانشگاه عالی دفاع ملی قرار گرفت، پرسشنامه دوم برای تدوین مدل نظری پژوهش در میان 93 نفر از مدیران عامل، منابع انسانی و تحقیق و توسعه در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران توزیع شد، پرسشنامه سوم برای اعتبار سنجی مدل عملیاتی استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در این مرحله شامل 9 نفر از اساتید گروه مدیریت دانش، دانشگاه عالی دفاع ملی بودند که درنهایت به ارزیابی مدل از ابعاد مختلف پرداختند.
تجربه زیسته مدیران از تعالی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
85 - 103
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تجربه زیسته مدیران دانشگاه فرهنگیان از تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه،کردستان و همدان انجام شده است. این پژوهش به روش ترکیبی از نوع اکتشافی به دنبال پاسخ به این سوال است که مولفه های تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کدامند و تعالی سازمانی در این دانشگاه اساساً از چه الگویی متاثر است. روش این پژوهش کیفی از نوع اکتشافی بوده که با تکنیک گراندد تئوری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاه فرهنگیان هستند که از تعداد 177 نفر آنها 15 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده و از آنها مصاحبه عمیق گرفته شده است. روش تحلیل مصاحبه سه مرحله کدگذاری بوده که پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 11 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: دانش گرایی، جانشین پروری، پایدارسازی نتایج مطلوب، شبکه ها و مهارت های ارتباطی، کارایی سازمانی، منابع انسانی، خلق مشترک ارزش، قابلیت رقابت پذیری سازمان، توانمندسازی، رهبران نخبه و سرآمد و شناسایی نقاط قابل بهبود هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته ای به شرح « تعالی سازمانی در الگوی توانمندسازی سازمان به وسیله مدیرانی نخبه و سرآمد، همراه با شناسایی نقاط قابل بهبود و کارا به خلق مشترک ارزش های پایدار و توسعه جانشین پروری منجر می شود.» لذا می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد. نظر به این که دانشگاه فرهنگیان و دیگر موسسات آموزش عالی از عمده ترین نهادهای علمی در تولید دانش و فناوری و تربیت دانشجویان هستند، همواره باید در مسیر تعالی بوده و در زمره سازمان های سرآمد، پیشاپیش محیط رقابتی در حرکت باشند.
طراحی مدل پیش بینی رفتار مشتریان با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی و شبکه های عصبی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و طراحی یک مدل پیش بینی برای تحلیل رفتار مشتریان با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی و شبکه های عصبی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق، شبیه سازی و پیش بینی رفتارهای خرید مشتریان در بازارهای پویا و متغیر با کمک مدل های یادگیری ماشین است. در این راستا، ابتدا مبانی نظری مرتبط با پیش بینی رفتار مصرف کنندگان، کاربردهای هوش مصنوعی در تحلیل داده ها و الگوریتم های شبکه عصبی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس مدل های مختلف پیش بینی معرفی شده و کاربرد آنها در تحلیل داده های مشتریان و تصمیم گیری های تجاری تشریح می شود. همچنین، چالش ها و فرصت های استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی در پیش بینی رفتار مشتریان در صنایع مختلف بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از شبکه های عصبی و الگوریتم های یادگیری ماشین می تواند بهبود قابل توجهی در پیش بینی دقیق رفتار مشتریان و بهینه سازی استراتژی های بازاریابی و فروش ایجاد کند. در نهایت، نتایج حاصل از مدل سازی و پیش بینی رفتار مشتریان برای سازمان ها و کسب وکارها می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در تصمیم گیری های استراتژیک و مدیریت منابع استفاده شود.
تجربه زیسته تیم های نوپای دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
47 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته مشارکت کنندگان در طرح نوای دانشگاه شهید بهشتی است که با استفاده از پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی به منظور آگاهی از درک مشارکت کنندگان از طرح نوآ و مؤلفه های شکست و موفقیت در این طرح انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل تیم هایی است که به مرحله نهایی راه پیدا کردند و یا در پیش آزمون نهایی به مرحله نهایی راه پیدا نکردند که پس از مصاحبه با 10 تیم و تا رسیدن به اشباع نظری، نتایج به دست آمد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه است و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که داشتن تیم از مهم ترین عوامل موفقیت تیم ها در طرح نوآ بوده است. همچنین افراد موفق توانسته بودند از خدمات مشاوره ای ارائه شده به نحو احسن و در جهت پیشبرد کارهای خود استفاده کنند. درحالی که افراد شکست خورده در طرح تا حد زیادی از این امکان بهره مند نشدند. به طورکلی طرح نوآ برای طرح هایی که به ارائه خدمات و تولیدات کوتاه مدت تمرکز داشتند کاربردی تر بوده است.
مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال: استفاده از هوش مصنوعی در تصمیم گیری استراتژیک
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال با استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک پرداخته است. با توجه به تحولات سریع در دنیای دیجیتال و ضرورت استفاده از فناوری های نوین در رهبری و مدیریت سازمان ها، این تحقیق به شناسایی چالش ها و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک می پردازد. در این راستا، با تحلیل کدهای رفتاری و کاربردی مختلف، مضامین اصلی استخراج شده به شبیه سازی فرآیندهای تصمیم گیری و بهینه سازی استراتژی ها پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که استفاده از هوش مصنوعی می تواند به رهبری هوشمند در سازمان ها کمک کرده و فرآیندهای تصمیم گیری را بهبود بخشد. همچنین، با بومی سازی و تطبیق این مدل ها با شرایط خاص سازمان ها و صنایع مختلف، می توان به بهبود استراتژی ها و عملکرد سازمان ها در دنیای دیجیتال دست یافت. این مدل ها می توانند به مدیران کمک کنند تا تصمیمات استراتژیک بهتری اتخاذ کرده و در نتیجه، پیشرفت و موفقیت سازمان های خود را تضمین نمایند.
طراحی مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
303 - 327
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی در شرکت پتروشیمی پارس است. روش پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و از لحاظ هدف کاربردی است که در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده و در بخش کمّی به صورت میدانی انجام شده است. جامعه تحقیق در بخش کیفی، شامل تعداد 12 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی بوده که با شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمّی، از کلیه چهارصد نفرکارکنان شرکت پتروشیمی پارس که با استفاده از فرمول کوکران، 196 نفر، نمونه انتخاب شدند. بر پایه نظرات خبرگان و بر اساس تکنیک دلفی تعداد 108 شاخص شامل بُعد سیاست (14 قلم)، بُعد فرآیند (19 قلم) و بُعد عملکرد (75 قلم) استخراج شده و بر اساس آن پرسشنامه محقق ساخته ارائه گردید که روایی آن از گروه دلفی تایید و پایایی آن (91/0=α) بدست آمد. داده ها با آزمون تحلیل چندمعیاره SAW، مقایسات میانگین تی-استودنت و نرم افزار SPSS و EQS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد سهم بُعد سیاست در تبیین ممیزی مدیریت منابع انسانی برابر با 60/0، بعد فرآیند 89/0 و بعد عملکرد 23/1 بود. همچنین برازش مدل پژوهش مناسب بوده و توان بالای آن را در تبیین روابط علّی- معلولی متغیرها تایید می نماید. با توجه به اینکه ممیزی مدیریت منابع انسانی، سازمان و منابع انسانی پیامدهایی چون بهره وری و افزایش عملکرد و کارایی را می تواند داشته باشد، پیشنهاد می شود مدیران سازمان با توجه به نتایج تحقیق به استقرار و ایجاد واحد ممیزی مدیریت منابع انسانی جزئی از سیستم مدیریت منابع انسانی در سازمان توجه نمایند.
راهبردهای بوروکرات های سطح خیابان در اجرای خط مشی های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مطالعات بوروکرات های سطح خیابان و نقش آن ها در صحنه زیست محیطی متمرکز است، هدف پژوهش تبیین بوروکرات های سطح خیابان در اجرای خط مشی های زیست محیطی مطابق قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور است. رویکرد پژوهش آمیخته است. ابتدا روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و مدیران اجرایی با معیاری مانند 20 سال سابقه کاری در حوزه محیط زیست و جنگل، اساتید دانشیار دانشگاه و در نهایت سه جنگلبان با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد نمونه بخش کیفی شدند. برای وزن دهی به مضمون ها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. داده های این مرحله با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی از نمونه یازده نفری از کارکنان و جنگلبانان سه استان شمالی جمع آوری شد. استخراج واحدهای معنایی در بخش کیفی به شناسایی 169 مضمون پایه، 29 مضمون سازمان دهنده و 9 مضمون فراگیر منجر شد که در نُه مضمونِ اصلی نگرش «عاطفی به شهروندان، ویژگی های سازمانی، تغییر ماهیت خط مشی، ضعف دانشی کارکنان، ویژگی های فردی تصمیم گیرنده، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل، اتخاذ راهبردهای مقابله ای، بومی گزینی خط مشی و عملیاتی کردن خط مشی» دسته بندی شد. نتایج حاصل از تحلیل سلسه مراتبی فازی نشان داد که در بین نه مضمون اصلی، تغییر ماهیت خط مشی، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل و اتخاذ راهبردهای مقابله ای در جایگاه اول تا سوم قرار داشتند. زیر مضمون تطبیق خط مشی ها با شرایط محلی، روابط دولت شهروند، سیاست گذاری پنهان و ضعف تخصص و مهارت کارکنان در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مدیریت موفقیت آمیز جنگل مستلزم تصمیمات مشترک کارشناسان و مردم محلی است که به نوبه خود به اجرای موفقیت آمیز قوانین حوزه جنگل کمک شایانی می کند.
پویایی محیط و شبکه سازی دانش حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 63
حوزههای تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رفتار سبز کارکنان
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
33 - 67
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مشکلات زیست محیطی که امروزه انسان گرفتار آن شده است، نتیجه رفتار و عمل خود انسان بوده است و برای اینکه بتوان این مشکلات را حل یا حداقل در سطح فعلی متوقف کرد، باید رفتار انسان را اصلاح کرد. برای اصلاح رفتار آدمی، به نظر می رسد اولین گام، شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر رفتار اوست. در همین راستا، یکی از حوزه هایی که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، مطالعه و بررسی رفتارهای زیست محیطی افراد در سازمان و محیط کار بوده است که غالباً با عنوان «رفتار سبز در محیط کار» مطرح می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رفتار سبز کارکنان در محیط کار است. با بررسی و مطالعات کتابخانه ای و رسیدن به ادبیات موضوع و مشورت با خبرگان، عوامل مؤثر بر رفتار سبز کارکنان، شناسایی و غربالگری شد. برای اولویت بندی عوامل شناسایی شده از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. در پژوهش کنونی از دو پرسش نامه استفاده شده است: یکی برای تعیین اهمیت و مناسب بودن معیارها (دسته بندی و غربالگری) که در اختیار 5 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی، قرار داده شد و دیگری پرسش نامه ای شامل ماتریس مقایسه های زوجی معیارها نسبت به هدف (که به صورت حضوری میان 11 نفر از خبرگان و مدیریان ارشد صنعت بیمه توزیع شد).یافته های پژوهش نشان داد که عوامل قصد رفتار سبز (فردی)، هنجاری های گروهی (گروهی) و راهبرد سبز شرکت (سازمانی) به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. همچنین اقدامات سبز در خانه (محیطی)، عوامل اجتماعی (محیطی) و درآمد (فردی) به ترتیب در پایین ترین رتبه ها قرار داشتند.
طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
283 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان اصفهان و با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظریه داده بنیاد در بخش کیفی است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس پیوند میان این مقوله ها ذیل پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمّی پژوهش بر اساس نتایج بخش کیفی پرسشنامه ای تدوین و 220 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان آن را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. بدین ترتیب یافته ها حاکی از آن است که افزایش حرفه ای گرایی، ماهیت دانشی شرکت دانش بنیان، حفظ بقا و تداوم، تقویت مزیت رقابتی و پویایی محیطی و قابلیت شرکت در انطباق با تغییرات محیطی عوامل علّی، هدایت یادگیری، نقش الگویی رهبر، ایجاد فضای دانشی و حمایت رهبری دانش مدار از یادگیری مؤلفه های پدیده محوری، بستر فناورانه و زیرساخت ها، بستر اشتراک دانشی و کارکنان دانشی، بستر فرهنگی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری و کنترلی و بستر تعاملی و ارتباطی عوامل زمینه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل حقوقی و قانونی، دولت و نهادهای وابسته عوامل مداخله گر، راهبردهای انگیزش محور، جذب و نگهداشت نیروی انسانی شایسته، بهبود جوّ مشارکت، استفاده از ظرفیت های بالقوه برون سازمانی، دانش آفرینی و دانش اندوزی، راهبردهای زیرساخت محور، تأمین مالی و راهبردهای آموزش محور و فرهنگ ساز راهبردها و بهبود عملکرد و مزیت رقابتی، رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ماندگاری کارکنان دانشی و ثبات شرکت، تعلق سازمانی و درگیری ذهنی عاطفی کارکنان، بهبود و توسعه مهارت های کارکنان دانشی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیامدهای الگوی رهبری دانش مدار بودند. سرانجام یافته های بخش کمّی نشان داد که الگو از برازش قابل قبول برخوردار بوده و تمامی روابط بین عوامل در این الگو مورد تأیید قرار گرفت.
مدل کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
209 - 231
حوزههای تخصصی:
شرکت های کشتی سازی برای موفقیت بر رقبای خارجی و داخلی خود علاوه بر تکیه بر مزیت های رقابتی، نیازمند دانش عمیق در حوزه کنترل استراتژیک در صنعت خود هستند. البته بیشتر آنها شناخت کافی از مباحث استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک و کنترل استراتژیک در محیط رقابتی، متلاطم و پیچیده خود ندارند. تحقیق حاضر درصدد طراحی مدل خاص برای تبیین کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد است. داده های تحقیق با مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته از هشت نفر از مدیران و کارشناسان صنعت کشتی سازی گردآوری شده است. داده های حاصل از مراحل مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته با نرم افزار MAXQDA نسخه 12 تحلیل شد، پس از عبور از بخش تحقیق کیفی و دستیابی به طراحی مدل کنترل استراتژیک، بخش کمّی تحقیق آغاز شده و در این بخش از روش های دلفی و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. با بهره گیری از مدل سازی ساختاری تفسیری مهمترین عوامل اثرگذار در کنترل استراتژیک و سطح اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی تبیین شدند. لذا کنترل استراتژیک دربردارنده اهرم های کنترلی: کنترل تحدیدى،کنترل آگاهى هاى ویژه، کنترل تعهد به مشتری،کنترل اثربخشى، کنترل قابلیت هاى استراتژیک،کنترل رضایت مشترى، کنترل مهارت ها، کنترل محتوای استراتژی، کنترل سیاسى، کنترل وظیفه اى، کنترل فرهنگى، کنترل تعاملى، کنترل اجراى استراتژی است . کنترل اثربخش و رضایت مشترى جزو تاثیرگذارترین عوامل در شکل گیری کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی شناخته شدند.
شناسایی عوامل موفقیت استراتژی های دیجیتال در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش و رشد سریع فضای مجازی و دیجیتال در چند دهه ی اخیر یکی از بزرگ ترین نمادهای تغییر و تحول جهانی است. تدوین و اجرای استراتژی دیجیتال با توجه به تأثیرات تحول آفرین فناوری های دیجیتال در همه جنبه های محیط داخلی و خارجی سازمان، به دغدغه اصلی بسیاری از سازمان های سنتی تبدیل شده است. بانکداری تمام دیجیتال شکلی از بانکداری است که در آن تمام فرایندها به شکل غیرفیزیکی و بر بستر سامانه های دیجیتالی انجام می شود. تحول دیجیتال در دو دهه اخیر تغییر بسیار زیادی بر بستر و اشکال بانکداری گذاشته است. در ایران نیز صنعت بانکداری یکی از پیشگامان جاری سازی تحول دیجیتال است؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عوامل موفقیت استراتژی های دیجیتال در صنعت بانکداری ایران است. با همین دیدگاه در این پژوهش که استخراج الگوی آن با روش تحلیل مضمون صورت گرفته است، با ۲۰ نفر از خبرگان صنعت بانکداری ایران مصاحبه انجام گردید و در نهایت الگویی شامل هشت بُعد شناسایی گردید. ابعاد هشت گانه الگوی مذکور، شامل حکمرانی راهبردی بانک، تغییر مدل کسب وکار، سرمایه فکری دیجیتالی نیروی انسانی، معماری فناوری اطلاعات و زیرساخت های آن، بازمهندسی ساختار و فرایندها، اصلاح و طراحی محیط کسب وکار، بازیگران دیجیتال و نوظهور، روابط بین المللی و روندهای جهانی می شود.
شناسایی و واکاوی راهبردهای تاب آوری زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات مخرب حوادث، بحران ها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بر عملکرد زنجیره تامین شرکت ها، متخصصان سازمانی در صدد آن برآمدند تا به مطالعه درباره مفهوم ریسک در زنجیره تامین و همچنین چگونگی راه های مقابله با آن ها بپردازند. با توجه به اهمیت بحث تاب آوری در زنجیره تامین و چگونگی اجرای راهبرد های آن، هدف این پژوهش شناسایی و بررسی راهبرد های مناسب برای ایجاد تاب آوری در زنجیره تامین است. در راستای شناسایی راهبردهای تاب آوری زنجیره تامین از رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. به منظور روایی و پایایی پژوهش از برنامه ارزیابی مطالعات کیفی استفاده شده است. برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابل دسترس در پایگاه های داده «گوگل اسکالر»، «ساینس دایرکت»، «اسپرینگر»، «امرالد»، «علم نت»، «مگیران» و «نورمگز» در بازه زمانی 2019-2000 (خارجی) و 98-80 (داخلی) تعداد 577 مقاله در حوزه تاب آوری زنجیره تامین شناسایی شد و سپس 66 مقاله راجع به موضوع راهبرد ها انتخاب شد. از این تعداد 8 مقاله به زبان فارسی و 58 مقاله به زبان لاتین بودند. با مرور نظام مند پیشینه 68 راهبرد برای تاب آوری زنجیره تامین شناسایی شد و در نهایت با توجه به زمان استفاده از آن ها، به سه دسته کلی راهبرد های پیشگیرانه، راهبرد های همزمان و راهبرد های واکنشی دسته بندی شدند. در بررسی مطالعات قبلی در این زمینه مجموعه کامل و جامعی از راهبرد های تاب آوری زنجیره تامین ارائه نشده است و این تحقیق به دنبال آن است تا با استفاده از مرور نظام مند پیشینه این راهبرد ها را شناسایی و ارائه کند. در نهایت، راهبردهای ایجاد انعطاف پذیری، ایجاد افزونگی، اطمینان از چابکی زنجیره تامین، افزایش قابلیت ردیابی و ساخت فرهنگ قوی همکاری به عنوان مهمترین راهبردها برای تاب آوری زنجیره تامین شناسایی شدند.
مدیریت زنجیره تامین توزیع شده هوشمند در صنعت دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
141 - 167
حوزههای تخصصی:
فناوری های نوین عمیقا نحوه ارتباط و تعامل افراد با محیط اطراف خود را تغییر داده اند. این فناوری ها بر هر صنعتی تاثیر می گذارند. حال اگر بنا به تعریف متداول، زنجیره تامین را مجموعه ای از فعالیت های به هم پیوسته تعریف کنیم که شامل هماهنگی، برنامه ریزی و کنترل محصولات و خدمات بین تامین کنندگان و مشتریان باشد، با نگاهی به پیشرفت های فناورانه متوجه می شویم که این ساختارهای سنتی دیگر خودکفا نیستند، چرا که الکترنیکی شدن تقریبا تمام جنبه های زندگی بشر به خصوص فرآیندهای زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار داده است. فناوری های نسل چهار صنعت، بیانگر انقلاب صنعتی ا ست که اینترنت اشیا را با سامانه های خودکاری چون هوش مصنوعی و زیرمجموعه آن یادگیری ماشین که خودتنظیم و خودیادگیرنده هستند، همراه کرده است. چنین سامانه های فناورانه ای می تواند زنجیره تامین را از حالت متمرکز بودن به حالت توزیع شدگی تغییر بدهد. هدف از این پژوهش شناسایی مولفه های زنجیره تامین توزیع شده هوشمند و ارائه ساختار روابط علی برای آن ها و همچنین تحلیل هر یک از آن ها در چارچوب ساختار ارائه شده است. در پژوهش پیش رو ابتدا کدها و مقوله ها با استفاده از روش داده بنیاد شناسایی شدند و سپس برای تعیین روابط علی-معلولی از روش نگاشت شناختی فازی استفاده شده است. مدل پژوهش نشان می دهد که زنجیره تامین غیرمتمرکز توزیع شده با توجه به مولفه های خود می تواند منجر به بهبود در جریان های اطلاعاتی شود، مراقبت های بهداشتی-درمانی را ارتقاء دهد و امکان دسترسی عادلانه به خدمات درمانی را فراهم آورد، طوری که می تواند نفوذ بنگاه های رانتی در عرضه، تجویز و درمان کشور را تا حد زیادی کاهش دهد.
ارائه مدل هم آفرینی ارزش در شرکت های دانش بنیان حوزه فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
233 - 255
حوزههای تخصصی:
زمینه های توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد دیجیتال در کشورها، از طریق بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و به واسطه ایجاد شرکت های دانش بنیان، رو به افزایش است. شرکت های دانش بنیان به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه درحوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده بیشتر شکل گرفتند. از آنجا که حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) پیشران توسعه کسب وکارهای مبتنی بر اقتصاد دیجیتال به صورت گسترده ای تاثیر گذار است، لذا بررسی نقش های ارزشی این شرکت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هم آفرینی ارزش یکی از نظریات اساسی در گستره مدیریت راهبردی و مدیریت نوآوری، مطرح است. لذا، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل موثر و ارائه چارچوب هم آفرینی ارزش (خلق مشترک ارزش)، برای ایجاد و توسعه قابلیت های راهبردی در شرکت های دانش بنیان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بوده و سعی دارد با شناسایی ذی نفعان و نقش آفرینان اصلی اکوسیستم کسب وکارهای این حوزه و با ایجاد شبکه ارزش، به بقا و توسعه سازمان ها کمک نماید. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (با استفاده از مرور نظام مند مبانی نظری) بیش از 230 پژوهش و مطالعه استخراج و از بین آن ها 64 مقاله و پژوهش به صورت عمیق بررسی شد. شناسایی عوامل موثر بر هم آفرینی ارزش در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) مبتنی بر 5 مقوله شامل: ذی نفعان و نقش آفرینان، عوامل اصلی اثرگذار بر هم آفرینی ارزش، عوامل زمینه ای موثر بر هم آفرینی ارزش، عوامل مداخله گر در هم آفرینی ارزش و نتایج و پیامدهای آن، با 17 زیر مقوله و 72 کد مولفه، از یافته های این مقاله بودند. در نهایت مدل هم آفرینی ارزش در شرکت های دانش بنیان حوزه فاوا ارائه گردید.
بررسی و تحلیل پژوهش های شبکه سازی کسب و کار سیستم های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
23 - 46
حوزههای تخصصی:
سازمان های فعال در صنعت سیستم های پیچیده جهت تامین نیازهای پیچیده فناورانه خود و تجهیز خود به ترکیبی از مهارت ها و تخصص های مکمل، نیازمند حضور در شبکه های همکاری هستند. هدف اصلی پژوهش بررسی و تحلیل نظام مند و دسته بندی مضامین مورد مطالعه، روندهای قابل مشاهده در مطالعات و تحلیل آماری مطالعات پیشین است. تحقیق حاضر نوعی رویکرد کیفی و اکتشافی دارد و در ابتدا پس از شناسایی کلیدواژه های مرتبط، دستور جستجو شکل گرفت سپس دستور جستجو در پایگاه داده اسکوپوس اجرا شد در انتها پس از اصلاحات لازم 109 مقاله حاصل گردید. جهت دسترسی به مقالات اصیل، محدودیت «صرفاً مقالات و مطالعات مروری و به زبان انگلیسی»، اعمال گردید که خروجی به تعداد 68 مقاله تقلیل یافت، که پس از بررسی تک به تک مقالات حاصل از دستور جستجو توسط دو پژوهشگر و به صورت جداگانه، خروجی نهائی به تعداد 47 مقاله کاهش یافت که وارد نرم افزار بیبلیومتریکس[1] گردیده و پرارجاع ترین منابع، مجلات، دانشگاه ها، افراد و شبکه های همکاری در قالب تحلیل توصیفی پژوهش معرفی گردیدند. همچنین پنج مضمون مهم در این تحقیقات عبارتند از: عوامل اصلی پایداری شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، پویایی های انطباق پذیری در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، راهبری شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، ارزش در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، نوآوری در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده.
یکپارچه سازی راهبرد چرخه عمر زیست بوم کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
21 - 54
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات متعددی درحوزه زیست بوم کسب وکار انجام شده و این توجه در حال افزایش می باشد. با توجه به ویژگی های خاص زیست بوم ها، انتظار می رود بسیاری از مفاهیم کسب وکار و از جمله راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار نیز از الزامات و ویژگی های خاص خود برخوردار باشد. به منظور شناسایی موضوعات راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار و با استفاده از روش فراترکیب، مقالات منتشر شده در این حوزه در بازه زمانی سال های 1993 تا 2021 و در برترین مجلات و پایگاه های داده مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 107 مقاله انتخاب و بررسی شد. نتایج حاصل از ترکیب یافته های این مقاله ها منجر به استخراج 10 زمینه اصلی مرتبط با راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار شامل محرک های تشکیل زیست بوم، پیشران های زیست بوم، هدف زیست بوم، مرز زیست بوم، جایگاه های راهبردی، نقش های راهبردی، عوامل کلیدی سلامت زیست بوم، چالش های زیست بوم، پویایی زیست بوم و راهبرد سازی در زیست بوم گردید که هر کدام شامل زمینه های فرعی و مفاهیم مرتبط می باشند. در ادامه با توجه به این زمینه ها و همچنین با مد نظر قرار دادن روابط بین آنها، مدلی یکپارچه جهت راهبرد سازی در چرخه عمر زیست بوم کسب وکار طراحی گردید. مدل طراحی شده جامع ترین مدل موجود در مبانی نظری جهت راهبرد سازی در زیست بوم های کسب وکار می باشد.
موانع شناسی رفتاری در پیاده سازی طرح های تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
55 - 71
حوزههای تخصصی:
موانع متعددی برای پیاده سازی طرح های تحولی وجود دارد. مهم ترین آن ها موانع رفتاری در سازمان ها است. بررسی موانع بیشتر قائم به فرایند، تهیه و تدوین، ابعاد فنی و توجیهی طرح های تحولی محوریت اصلی بوده امّا مراحل اجرا و پیاده سازی این طرح ها نادیده گرفته شده است. به همین منظور، هدف پژوهش شناخت موانع رفتاری مرحله پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش، شامل مدیران ارشد و اعضای هیأت مدیره، مجریان و کارشناسان خبره بانک شهر است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که موانع رفتاری پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر در سه دسته کلی موانع قبل برنامه ریزی، موانع حین برنامه ریزی و موانع زمان پیاده سازی برنامه ریزی قرار می گیرند که هر یک از مقولات، مفاهیم و کدهای مشخصی تشکیل شده اند. در پیاده سازی طرح های تحولی موانع شناسایی شده باید به دقت درنظر گرفته شوند.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای تله های شایستگی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
تله های شایستگی به گرفتارشدن در بَندِ شایستگی های ورافتاده اشاره دارد که کارکنان را چنان در باورهای زنگ زده، اندیشه های منجمد، سیاق ناصواب و اقدام های آشنای خود محبوس می کند که گویی تنها راه رسیدن به تعالی، روان شدن در آن گذر است و هر نگاهی به غیر از نگرش آنها محکوم به شکست است. از این رو، تحقیق بر آن است موشکافانه، پیشایندهای گرفتار شدن در تله های شایستگی را هویدا سازد و پسایندهای آن را از نظرگاه حاذقان نمایان کند. این تحقیق از ساحت ماهیت، آمیخته اکتشافی است و برای فهم پس ران ها و پیش ران ها، با کاربست روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به کاوش تجارب زیسته و اندیشیده شده تعداد 16 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام پرداخته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 استفاده شد. طبق یافته ها سبک مدیریتی سنت گرا، فناوری هراسی و اجتماعی سازی اداری به ترتیب از بیشترین سهم در نشر و نمو تله های شایستگی از نظرگاه حاذقان برخوردار بودند. همچنین، پیامدهایی نظیر دیرینگی دانشی، روزمرگی شغلی و بسندگی در شغل به ترتیب به زعم خبرگان، از نقش پررنگ تری در اثر تله های شایستگی در کالبد سازمان های دولتی شهر ایلام برخوردارند. نتایج این تحقیق منجر به اکتشاف و تبیین پدیده کمتر شناخته شده تله های شایستگی در هندسه مطالعات مدیریت منابع انسانی در کشور می شود و به مدیران و سیاست گذاران نظام اداری در درک پدیده مذکور و چگونگی مواجهه با آن، نقشه راهی ارائه می دهد.