فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف غایی این مقاله، شناسایی موضوعات پرتکرار و تأثیرگذار در حوزه حسابرسی داخلی در بخش عمومی و همچنین شناخت مؤثرترین مقالات، مجلات، نویسندگان و کشورها، به همراه شبکه همکاری میان پژوهشگران، مراکز پژوهشی و کشورها است. روش پژوهش: 141 مقاله مستخرج از پایگاه داده های اسکوپوس در حوزه حسابرسی داخلی در بخش عمومی طی دوره سی ساله از 1993 تا 2023 با استفاده از بسته Bibliometrix در محیط آر (R) مورد تجزیه و تحلیل کتاب سنجی قرار گرفته است. یافته ها ی پژوهش: نتایج پژوهش، حاکی از روند روبه افزایش تولیدات علمی در رابطه با حسابرسی داخلی در بخش عمومی می باشد. در حالی که مفاهیمی از جمله حاکمیت شرکتی، اثربخشی حسابرسی داخلی، کنترل های داخلی، پاسخگویی، کمیته حسابرسی و مدیریت ریسک به عنوان پر تکرارترین کلید واژه ها، در شکل دهی به ساختار مفهومی این حوزه پژوهشی نقش با اهمیتی ایفا می نمایند، این حوزه همچنان مستعد توسعه در پژوهش های آتی می باشند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: دانش افزایی اصلی این پژوهش، پیرامون ارائه ساختار مفهومی پژوهش های انجام شده در حوزه حسابرسی داخلی در بخش عمومی از طریق تجزیه و تحلیل کتاب سنجی می باشد. همچنین، این پژوهش، با ارائه تصویر جامعی از وضعیت فعلی پژوهش های حسابرسی داخلی در بخش عمومی، می تواند جهت پژوهش های آتی را مشخص سازد، زیرا موضوعاتی شناسایی می کند که در این حوزه به میزان زیادی توسعه یافته اند و در عین حال موضوعات نوظهوری را معرفی می نماید که همچنان نیازمند مطالعات بیشتری هستند.
Selecting The Optimal Multi-Period Stock Portfolio with Different Time Horizons in the Credibility Theory Framework(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
After closing, the multi-period portfolio can be corrected and revised at regular intervals. The philosophy behind using multi-period portfolio models is that investors often have a multi-period view of future changes in assets, which can be the result of technical and fundamental analysis or statistical model analysis. In conventional multi-period portfolio models, it is assumed that the forecast and correction time horizons are the same for all assets. However, one asset may be forecasted over a one-month horizon while another may be forecasted over a two-month horizon, and both may be revised in the future. The purpose of this study is to present a multi-period portfolio model in which assets have different time horizons for corrections or an asset may not be traded for the first few periods and then enter the correction stage. In this model, fuzzy variables defined in a credibility space are used to describe the return, and the credibility measure controls the risk. The model's objective function is to maximize the portfolio's ultimate wealth, and a constraint is used to control portfolio risk, in which the validity of the portfolio's ultimate wealth below a certain threshold is controlled at a certain level of confidence. A combination of particle swarm optimization and simulation is used to find the best solution. Finally, using a numerical example, the model is implemented on a portfolio with 6 assets and 4 monthly time steps on the Tehran Stock Exchange.
نقش واسطه ای استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی در بخش دولتی (مطالعه موردی: دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
155 - 174
حوزههای تخصصی:
عملکرد حسابرسان در کشف و گزارش تخلفات، به عوامل سازمانی و ویژگی های فردی وابسته است. استقلال و بیطرفی، یکی از ارکان اصلی تقویت و پشتیبانی از خدمات حسابرسی اثربخش است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی در بخش دولتی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی/پیمایشی و روش تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است که با استفاده از نرم افزار SmartPLS انجام گرفت. نمونه آماری شامل حسابرسان دیوان محاسبات کشور به تعداد 308 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که در بازه زمانی مهر الی آذرماه 98 جمع آوری گردید. طبق آزمون سوبل، اثر غیرمستقیم استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی معنی دار بوده و فرضیه نقش میانجی گری تأییدگردید. با توجه به یافته های پژوهش، ضریب مسیر غیرمستقیم (105/0) تأثیر متغیر میانجی استقلال حسابرسی بر کیفیت حسابرسی را تأیید نموده است. نتایج نشان می دهد توسعه حرفه ای از طریق متغیر میانجی استقلال حسابرسی بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار است.
رویکردی نوین در پیشبینی درماندگی مالی با به کارگیری اطلاعات مبتنی بر شبکه مالی و روش ترکیبی درخت تصمیم تقویت گرادیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
113 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است که با اضافه کردن متغیرهای مربوط به شبکه مالی، عملکرد الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان را که شاخص هایش با الگوریتم بهبودیافته گرگ خاکستری بهینه شده است، با الگو های منتخب در حوزه پیش بینی درماندگی مالی ارزیابی کند.روش: الگوی پیشنهادی این پژوهش روی داده های 123 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران در بازه زمانی 2015 تا 2021 اجرا شد. ابتدا شبکه مالی تشکیل شد و سپس با ترکیب متغیرهای مبتنی بر شبکه با برخی نسبت های مالی و با استفاده از الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان که شاخص های آن با الگوریتم بهبودیافته گرگ خاکستری بهینه شده است، درماندگی مالی شرکت ها پیش بینی شد.نتایج: الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان با اضافه شدن متغیرهای مربوط به شبکه مالی هم ازنظر دقت و هم ازنظر خطای نوع یک عملکرد بهتری در مقایسه با دو الگوی k نزدیک ترین همسایه و رگرسیون لجستیک از خود نشان داد. شرکت های با مرکزیت بینابینی و مرکزیت درجه زیاد، کمتر مستعد قرارگرفتن در شرایط درماندگی مالی هستند و برعکس. در شرایطی که نسبت فراوانی نمونه های هر طبقه از طبقات دیگر بسیار متفاوت باشد، استفاده از روش درخت تصمیم تقویت گرادیان بسیار کارآمد خواهد بود.نوآوری: برای نخستین بار متغیرهای مربوط به شبکه مالی با نسبت های مالی، ترکیب شد و ازطریق روش نوین درخت تصمیم تقویت گرادیان که شاخص هایش با الگوریتم گرگ خاکستری بهبودیافته بهینه شده، درماندگی مالی پیش بینی شد.
بررسی تأثیر ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بر خلاقیت کارکنان؛ با در نظر گرفتن نقش میانجی پنهان سازی دانش و نقش تعدیلگر تعهد سازمانی (مورد مطالعه: شعب منطقه یک بانک ملت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۳۶-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تأثیر ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بر خلاقیت کارکنان را با در نظر گرفتن نقش میانجی پنهان سازی دانش و نقش تعدیل گر تعهد سازمانی در شعب منطقه یک بانک ملت تهران بررسی می کند. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر مدیران و کارکنان شعب منطقه یک بانک ملت تهران بوده که بر اساس جدول مورگان 297 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد 34 گویه ای بوده که ضمن تأیید و قابل قبول بودن روایی و پایایی آن، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای توزیع داده ها و از آزمون های t ، سوبل و رگرسیون سلسله مراتبی برای بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش استفاده شده و مدل از برازش کلی قوی برخوردار بوده است. یافته ها نشان می دهد ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بر پنهان سازی دانش، پنهان سازی دانش بر خلاقیت کارکنان و ادراک سیاست های سازمانی بر خلاقیت کارکنان تأثیر مثبت دارد. همچنین پنهان سازی دانش در تأثیر ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بر خلاقیت کارکنان نقش میانجی و تعهد سازمانی در تأثیر ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بر پنهان سازی دانش نقش تعدیل گری داشته است.
تاثیر ویژگی های نوآوری خط مشی بر عملکرد سازمان با نقش میانجی تعهد سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۳۱۶-۳۰۰
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات توسعه و پیشرفت جوامع و سازمان ها نوآوری، تغییر و تحول در سیاست ها و خط مشی ها و استفاده از مدل های خلاقانه در تصمیم گیری ها است. برای تحقق این هدف، باید در پی کشف فرصت ها و شناسایی راه حل ها و احتمال های جدید بوده و نوآوری را در تصمیم ها به کارگیرند. نوآوری، تغییر و تحول در سیاست ها و خط مشی ها همواره یکی از الزامات توسعه و پیشرفت جوامع و سازمان ها بوده است و این ضرورت در عصر حاضر با شدت بیشتری خودنمایی می نماید. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویژگی های نوآوری خط مشی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی تعهد است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق حاضر، کارمندان شهرداری منطقه 4 تهران به تعداد 230 نفر می باشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از شاخه پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که علاوه بر اینکه نوآوری خط مشی بر عملکرد سازمان با نقش میانجی تعهد سازمان تاثیر دارد. تعهد سازمان بر عملکرد سازمانی کارکنان نیز تاثیرگذار است.
بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام است. این پژوهش با استناد به داده های بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 الی 1396 و بهره گیری از الگوهای رگرسیونی پانل دیتا تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام را مورد ارزیابی قرار می دهد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که افزایش سرمایه داشتند به عنوان نمونه در دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین ریسک نقدشوندگی با زمان بندی عرضه ثانویه سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین با بررسی دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مشخص شد که شاخص ریسک نقدشوندگی در سه سال قبل، یک سال قبل و در سال عرضه ثانویه رابطه معناداری با قیمت گذاری سهام دارد و از این رو فرضیه زمان بندی مورد تائید قرار می گیرد، اما شاخص ریسک نقدشوندگی پس از عرضه ثانویه تغییر معناداری نکرده است.
Developing the Stock Pricing Model based on Bounded Rationality Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The occurrence of unexpected phenomena in recent decades in financial markets around the world,led to the development of theories,beyond the defined principles and criteria of classic finance.These theories are based on financial psychology and they are explaining the role of psychology in financial sciences as an influential factor and became irreplaceable in financial markets and investor decisions.One of the important theories in this field is the bounded-rationality-theory,which can explain the behavior of decision-makers about financial and economical issues based on defined theoretical frameworks and assumptions.This study developed the stock pricing model by comparing the predicted stock price based on the bounded-rationality-theory and the real stock price through collecting the data of 122 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2011to 2019.The results of this study show the effectiveness of the bounded-rationality-theory based on the separation of stock return components and measuring the irrationality coefficient and emotional reactions of investors' decisions in stock prices.Accordingly,the limitations of investors 'ability to process information seem to affect the level of use of reasoning and rationality in decision-making and the effect of bounded-rationality through the irrationality and limited attention on stock pricing.Therefore,it is expected that knowledge about the process of bounded-rationality based on the rational-bounded of investors and the behavioral biases resulting from the irrational part of their thinking,will provide a good explanation for the process of changes in financial markets.This can provide both profit opportunities and costs in investment management so that it can be used in modeling,analysis and investment strategies.
الگوی بهبود افشا در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف گزارشگری مالی، تهیه و ارائه اطلاعات برای فراهم کردن مبنایی برای تصمیم گیری منطقی سرمایه گذاران و اعتباردهندگان است. بدین منظور ضروری است اطلاعات، مفید و مربوط بوده و توان اثرگذاری بر تصمیم گیری های اقتصادی افراد را داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، شناخت مشکلات فعلی افشا در گزارشگری مالی در ایران و تدوین الگوی مناسبی برای بهبود آن با استفاده از تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با صاحب نظران با استفاده از روش تحلیل تم می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل اعضای هیئت علمی، شاغلین نهادهای حرفه ای، مدیران، تحلیلگران و شرکای موسسات حسابرسی است که با روش گلوله برفی، 22 نمونه انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه، داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل تم، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش در قالب سه بخش بسترهای افشا در ایران، مشکلات فعلی افشا در گزارشگری مالی و راهکارهای بهبود افشا ارائه شده است. چالش های موجود در پیاده سازی استانداردها، کاهش کیفیت برخی گزارش های حسابرسی، عدم ارائه برخی اطلاعات مربوط و در مواردی وجود اضافه بار اطلاعاتی، از جمله مشکلات موجود می باشد. بهبود فرایند تدوین و پیاده سازی استانداردها، ارائه رهنمودهایی درباره افشا و بهبود کیفیت حسابرسی می تواند سبب بهبود افشا و در نتیجه ارتقا اثربخشی گزارشگری مالی گردد.
ارایه مدل ریسک حسابرسی مالیاتی در طرح جامع مالیاتی با رویکرد ترکیبی مدلسازی ساختاری تفسیری و فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین چالش های حسابرسی مالیاتی در کشورهای درحال توسعه، عدم کارایی در بهره وری از منابع است که جهت غلبه بر آن، حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک توسعه یافته و در ایران، حسابرسی مبتنی بر ریسک با اجرای طرح جامع مالیاتی در دو افق زمانی کوتاه مدت و بلندمدت آغاز شده است. تعیین و مدل سازی شاخصه های اندازه گیری ریسک جهت انتخاب مؤدی، نقطه کلیدی در شروع فرایند حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک می باشد که این پژوهش به آن می پردازد. با توجه به کمبود چارچوب نظری در زمینه شاخصه های مؤثر بر ریسک حسابرسی مالیاتی، روش پژوهش ترکیبی اکتشافی است. در بخش کیفی، تحلیل تم بر روی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام و پس از شناسایی اولیه مفهوم ها و تم های فرعی و اصلی، با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM) مدل طراحی و سپس شاخص ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) رتبه بندی شدند. بر اساس نتایج، امکان اعتبارسنجی داده ها با سامانه های اطلاعاتی، به عنوان نقطه اولین تلاقی و ارتباطی بین مؤدی و سازمان امور مالیاتی، مهم ترین عامل مؤثر بر ریسک حسابرسی مالیاتی می باشد
بررسی تاثیر روش های ارتباطی و تخصص حرفه ای حسابرس بر پاسخ صاحبکار به سوالات حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش های ارتباطی و تخصص حرفه ای حسابرس با پاسخ صاحبکار، به سوالات حسابرسی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران تا پایان 6 ماهه اول سال 1399 که فعال و مشغول به کار می باشند، است. طبق آمار به دست آمده تعداد کل آنها به ترتیب 550 و 1057 نفر می باشد. حجم نمونه، از طریق جدول مورگان، تعداد 225 و 285 نفر با روش تصادفی ساده تعیین شد، که تنها 205 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی و همبستگی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار Spss24 انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه ارسال سوالات حسابرسی و میزان جانبداری پاسخ صاحبکار به سوالات حسابرس، رابطه معنی داری وجود دارد و جهت آن نیز معکوس است. همچنین بین میزان تخصصی بودن سوالات حسابرسی و میزان جانبداری پاسخ صاحبکار، رابطه معنی داری وجود دارد و جهت آن نیز معکوس است. نتیجه گیری: از آنجایی که حسابرسی در ارتباط با انسان ها بوده و نیازمند یک ارتباط اجتماعی مناسب است، حسابرسان باید علاوه بر مهارت های تخصصی، مهارت های ارتباطی خود را هم تقویت نمایند که باعث پیشرفت و افزایش کیفیت کاری می گردد. بهتر است حسابرسان بیشتر روش های ارتباطی را برگزینند که باعث حضور اجتماعی بیشتر حسابرس و به تبع آن جانبداری کمتر پاسخ صاحبکار گردد.
شناسایی و طبقه بندی ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی در آموزش حسابداری با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی ساخت یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
85 - 106
حوزههای تخصصی:
استدلال خردمندانه درباره آن چه که افراد به آن باور دارند و آن چه که انجام می دهند را تفکر انتقادی می گویند. ﭘﺮورش ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﺮ یﻜی از اهداف اصلی آﻣﻮزش ﻣﺤﺴﻮب ﻣیﺷﻮد. تفکر انتقادی امروزه از نظر اندیشمندان به عنوان خروجی اصلی آموزش عالی معرفی شده و آموزش تفکر پایه اصلی ظهور آن می باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی در آموزش حسابداری می باشد. برای این منظور با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی ساخت یافته، ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی استخراج و با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد؛ همچنین با بهره گیری از فرآیند دلفی فازی، با استفاده از پرسشنامه از نظرات کارشناسی 10 نفر از خبرگان (اساتید حسابداری عضو هیات علمی دانشگاه)، به غربالگری مولفه های شناسایی شده پرداخته شد.پژوهش حاضر در سال 1398 و 1399 انجام پذیرفت. یافته های بدست آمده حاکی از شناسایی 2 بعد مهارتی و گرایشی، 11مولفه و همچنین 149 زیر مولفه برای تفکر انتقادی می باشد که در نهایت تعداد 8 مولفه و 77 زیر مولفه از نظر خبرگان با اهمیت تر شناخته شد. مولفه های شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند راه گشای مناسبی برای استفاده از تفکر انتقادی در آموزش حسابداری باشند.تفکر انتقادی به عنوان یک پیامد مطلوب آموزشی می تواند فراگیران حسابداری را به سمت درک بهتر مطالب و حرکت به فراسوی محتوای کتاب های درسی سوق دهد.
توانایی مدیریت و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
129 - 148
حوزههای تخصصی:
این مقاله ارتباط بین توانایی مدیریت و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد به سمت حالت بهینه با استفاده از مدل تعدیل جزئی نگهداشت وجه نقد را مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور در این پژوهش داده های ترکیبی مربوط به 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 - 1397 به روش رگرسیون حداقل مربعات (OLS) برای برآورد نسبت وجه نقد هدف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی با استفاده از نرم افزار Stata نشان داد که توانایی مدیریت رابطه معکوس با سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد دارد. همچنین وجود شرکت های فرعی تاثیری بر رابطه بین توانایی مدیریت و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد به سمت هدف ندارد.
ارائه چارچوب گزارشگری پیش بینی سود در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش پیش بینی سود به عنوان یکی از گزارش های مهم و موثر در تصمیم گیری سرمایه گذاران تلقی می شود. هدف از این مطالعه ارائه چارچوب گزارشگری پیش بینی سود در بازار سرمایه ایران است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با مطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش و همچنین مصاحبه با 21 خبره به روش گلوله برفی و استفاده از روش تحلیل تم چارچوب گزارشگری پیش بینی سود شناسایی شد. سپس با اجرای روش دلفی فازی و نظرخواهی از 183 خبره با استفاده از پرسشنامه و روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند چارچوب گزارشگری مورد اجماع قرار گرفت و چارچوب گزارشگری پیش بینی سود در بازار سرمایه ایران ارائه شد. جامعه آماری پژوهش، اعضا هیات علمی دانشگاه، شاغلان در سازمان های نظارتی، سرمایه گذاران، حسابرسان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی بودند. نتایج پژوهش نشان داد که از 122 تم تفصیلی استخراج شده از طریق تحلیل تم در قالب 6 تم اصلی و 14 تم فرعی، 97 تم تفصیلی، اجماع گروه دلفی را کسب نمودند و به عنوان اجزای چارچوب گزارشگری پیش بینی سود شناسایی شدند. عناصر اصلی چارچوب گزارشگری پیش بینی سود عبارت است از کلیات، پیش زمینه ها، مشخصات، پیامدها، چالش ها و ارزیابی. یافته های این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی جهت تدوین استانداردهای گزارشگری مالی و اصلاح رویه ها و مقررات باشد.
طراحی مدل پارادایمی توسعه حرفه حسابرسی داخلی براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۴-۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل پارادایمی توسعه حرفه حسابرسی داخلی براساس نظریه داده بنیاد می باشد. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و در حوزه پارادایم استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شده و با بهره گیری از کدگذاری تحلیل شده اند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که براساس اصل کفایت نظری، با استفاده از 15 مصاحبه این مهم حاصل شد و یک مدل انتزاعی و عمومی تر که بیانگر پرسش اصلی پژوهش بود، استخراج شد. برای روایی، از ضریب توافق درونی و روش پایایی توافق بین دو نفر کدگذار به کار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از نرم افزار تحلیل متن MAXQDA استفاده شد. نتایج مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه باز و گردآوری آن ها از خبرگان، «مقوله ها»، «شرایط علی»، «شرایط زمینه ای»، «شرایط مداخله گر»، «راهبردها» و «پیامدها» استخراج می گردد. همچنین در نهایت شاخص های نهایی هم در دو بخش ماتریس سوات(SWOT) و کارت امتیازی متوازن پایدار(SBSC) گروه بندی شدند. به طور کلی، 135 شاخص تایید شده در این پژوهش براساس کارت ارزیابی متوازن پایدار به معیارهای مالی، معیارهای ذینفعان، معیارهای فرآیندی و عملیاتی، معیارهای یادگیری و رشد و معیارهای قانونی و اجتماعی تقسیم بندی شده اند. همچنین این شاخص ها در ماتریس سوات در بخش های تهدیدها، فرصت ها، ضعف و قوت تقسیم بندی گردید که می توان از آن در برنامه های توسعه ای حرفه حسابرسی داخلی در ایران بهره برد.
تحلیل اثر کووید-19 بر حافظه بلندمدت و ریسک بازارهای طلا، نقره، S&P 500 و بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
85-106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ریسک بازارهای مالی نظیر بورس اوراق بهادار تهران و شاخص S&P 500 و همچنین فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره می پردازد. این بررسی در بازه قبل از شیوع همه گیری کووید-19و در طی آن به صورت مجزا صورت می گیرد. جهت تجزیه و تحلیل ریسک از آنتروپی باقی مانده تجمعی فراکتالی استفاده می شود. همچنین، اثر کووید-19 بر روی حافظه بلندمدت بازارهای مذکور بررسی و تغییرات پویایی سری های زمانی آنها مورد بحث قرار می گیرد. نتایج حافظه بلندمدت افزایش پیوستگی روندها را در دوره پس از وقوع همه گیری برای کلیه بازارها نشان داد. وقوع همه گیری موجب تشدید روند کلیه بازارهای مورد بررسی شده است. نتایج آنتروپی باقی مانده تجمعی فراکتالی نشان داد که تصادفی بودن و بی نظمی پس از وقوع همه گیری افزایش یافته است. بنابراین، ریسک و عدم اطمینان به طور کلی پس از شیوع ویروس در بازارها افزایش داشته است. در این میان، طلا کمترین سطح افزایش آنتروپی را پس از وقوع همه گیری نشان داد، این موضوع می تواند نشان دهد که اطلاعات درک شده توسط سرمایه گذاران طلا بر میزان ترس آنها در طی بیماری همه گیری کووید-19 تأثیر زیادی نداشته است. نتایج بدست آمده، بینشی از واکنش بازارهای مالی و فلزات گران بها به انتظارات سرمایه گذاران پس از همه گیری کووید-19 ارائه می دهد.
رفتارهای سیاسی و الیگارشی مالی - اقتصادی
حوزههای تخصصی:
نقش مالیات در توسعه پایدار اقتصادی چیست؟
حوزههای تخصصی:
برآورد احتمال معاملات آگاهانه تعدیل شده؛ شواهدی از بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی تأثیر بسیاری بر تشکیل بازار، قیمت سهام و ریسک سرمایه گذاری دارد. علاوه بر این، طراحی سیاست های بهینه به ویژه اعمال محدودیت های معاملاتی توسط سیاستگذاران و تعیین استراتژی معاملاتی توسط معامله گران مستلزم آگاهی از میزان عدم تقارن اطلاعات است. در این مقاله با استفاده از داده های 3750 شرکت/فصل (125 شرکت در قالب 14 صنعت که سهم حدوداً 70 درصدی از ارزش بازار سهام ایران را در اختیار دارند برای بازه زمانی 1Q:1395 تا 2Q1402)، مقدار عدم تقارن اطلاعات با استفاده از مدل احتمال معاملات آگاهانه تعدیل یافته (AdjPIN) برآورد می شود. نتایج حاکی از آن است که اولاً بازار سهام ایران به طور متوسط با عدم تقارن اطلاعات 20.6 درصدی روبروست. ثانیاً صنایع کامودیتی محور (فرآورده نفتی، کانه های فلزی و فلزات اساسی) کمترین معاملات آگاهانه را تجربه نموده اند و در مقابل، صنایع ریالی (بیمه، دارویی و بانک) بالاترین عدم تقارن اطلاعات را تجربه نموده اند. ثالثاً 10 شرکت با کمترین عدم تقارن اطلاعات، از شرکت های بزرگ بورسی هستند که در صنایع کامودیتی محور طبقه بندی می شوند، حال آنکه 10 شرکت با بیشترین احتمال معاملات آگاهانه در بخش های خدمات واسطه گری و دارویی فعالیت می کنند. رابعاً بالاترین سطح عدم تقارن اطلاعات هم در سطح بازار، هم در اکثر صنایع و هم در اکثر شرکت ها در دو فصل نخست سال 1399 رخ داده است. یافته های این مقاله، وجود و میزان عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سهام ایران را روشن می کند و بینش های ارزشمندی برای معامله گران و تنظیم گران ارائه می دهد.
تبیین هموارسازی سود از منظر تأمین مالی و قضاوت حسابرس در شرکت های با فرصت سرمایه گذاری متفاوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین هموارسازی سود از نظر تأمین مالی و قضاوت حسابرس در فرصت های سرمایه گذاری متفاوت می پردازد.داده های 320 شرکت 1389 با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی ای ویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از ارزش میانه در هر معیار فرصت سرمایه گذاری، جامعه آماری به دو گروه شرکت های با فرصت سرمایه گذاری بالا و پایین طبقه بندی شد و آزمون های آماری با روش های حداقل مربعات معمولی و حداکثر لگاریتم درست نمایی در پنل های فاقد ساختار، صورت پذیرفت.یافته ها نشان داد بین هموارسازی سود و تأمین مالی در شرکت های با فرصت سرمایه گذاری بالا که با معیار نسبت مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها تفکیک شده اند، رابطه مثبت و در معیار نسبت رشد اموال، ماشین آلات و تجهیزات رابطه منفی وجود دارد. بین هموارسازی سود و تأمین مالی در شرکت های با فرصت سرمایه گذاری پایین که با معیار نسبت ارزش بازار دارایی ها به ارزش دفتری تفکیک شده اند رابطه ای مشاهده نشد ولی در معیار نسبت ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات به مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری بدهی های بلندمدت رابطه منفی وجود دارد. متغیرهای تبیین کننده قضاوت حسابرس در هر دو گروه بر هموارسازی سود اثرگذار هستند.می توان از یافته ها برای شناسایی شرکت های با فرصت سرمایه گذاری بالا استفاده کرد. از طرفی به برای رسیدن به بازده مورد انتظار، توجه به قضاوت و تجربه حسابرس در کنترل هموارسازی سود و روش تأمین مالی شرکت ها توصیه می شود.با مقایسه ضریب تعیین و آماره دوربین واتسن، مشخص شد که در شرکت های با فرصت سرمایه گذاری بالا، نسبت مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها و در شرکت های با فرصت سرمایه گذاری پایین، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری دارایی ها، معیار های بهینه ای برای تفکیک فرصت های سرمایه گذاری هستند.