فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۸۱ تا ۱۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای اندازه گیری ارزش منصفانه بویژه سطح سوم در گزارشگری مالی ایران است. روش: در این مقاله از رویکرد آمیخته مبتنی بر پارادایم اثبات گرایی با استفاده از روش مرور سیستماتیک مطالعات اسنادی و روش میدانی استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از دو ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساختار یافته بر مبنای منطق فازی و با استفاده از روش دلفی فازی و روش بهترین و بدترین معیار تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای در اندازه گیری ارزش منصفانه بویژه سطح سوم، یافته این پژوهش است. بخش های این چارچوب عبارتند از: «فرآیند قضاوت در اندازه گیری»، «تأثیر شخص»، «تأثیر محیط سازمان» و «تأثیر محیط بیرونی» بر قضاوت در اندازه گیری ارزش منصفانه بویژه سطح سوم. همچنین فرآیند قضاوت، خود از بخش های «شناسایی حوزه های قضاوت»، «ارزیابی رهنمودهای حسابداری»، «گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن»، «نتیجه گیری و انجام قضاوت» و «مستند سازی قضاوت» تشکیل شده است. از سوی دیگر «ویژگی های اندازه گیری» و «پیامدهای قضاوت حرفه ای» در اندازه گیری ارزش منصفانه بویژه سطح سوم نیز استخراج شد. نتیجه گیری: به منظور کنترل تبعات نامطلوب قضاوت حرفه ای و حفظ کیفیت گزارشگری مالی پیشنهاد می شود، فرآیند قضاوت شامل شناسایی حوزه قضاوت، ارزیابی رهنمودهای حسابداری، گردآوری اطلاعات، انجام قضاوت و مستند سازی قضاوت توسط تهیه کنندگان اطلاعات مالی صورت پذیرد.
الگوی ذهنی ذینفعان قرض الحسنه در بانک قرض الحسنه مهر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
813 - 846
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: قرض همواره به عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی برای تأمین منابع موردنیاز قرض گیرنده مورداستفاده بوده و درعین حال، پرداخت قرض به صورت قرض الحسنه عمیقاً مورد تشویق قرارگرفته و ربا مذمت شده است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی الگوهای ذهنی ذینفعان قرض الحسنه در بانک قرض الحسنه مهر ایران انجام شد. روش پژوهش: پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش اجرا روش آمیخته از نوع اکتشافی بود. برای شناسایی عبارات فضای گفتمان از مصاحبه نیمه ساختار یافته (کیفی) و برای شناسایی الگوها از روش تحلیل عاملی و روش کیو (روش کمی) استفاده شد. همچنین پژوهش ازنظر ماهیت و جمع آوری داده پژوهش به صورت پیمایشی و از طریق مصاحبه و پرسشنامه اقدام شد. با توجه به اینکه هدف از انجام این پژوهش شناخت الگوهای ذهنی ذینفعان نسبت به قرض الحسنه مهر ایران است ، روش کیو به کار گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی ذینفعان بانک قرض الحسنه مهر ایران در شهر قم تشکیل دادند که تعداد 50 نفر از آن ها برای مصاحبه و پاسخ به سؤال های 12 گزینه ای نیمه ساختاریافته محقق به صورت در دسترس انتخاب شدند. یافته های پژوهش: بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد که ذینفعان قرض الحسنه مهر ایران دارای 7 الگوی ذهنی مختلف بودند که عبارتند از کیفیت گرایی ، توصیه گرایی، نوگرایی، عادت گرایی، اعتمادگرایی، گرایش معنوی و ارزش ادراک شده که تنها یکی از این الگوهای ذهنی یعنی گرایش معنوی باهدف اصلی این بانک یعنی گسترش خدمات قرض الحسنه تطبیق داشت. براساس نتایج به دست آمده تنها 10 درصد از ذینفعان دارای الگوی ذهنی گرایش های معنوی بودند که درصد بسیار پایینی بوده و باعث شد در رتبه بندی الگوی های ذهنی ، این الگو در جایگاه آخر قرار گیرد. یافته ها همچنین نشان داد که ارزش درک شده 20 درصد از الگوی ذهنی ذینفعان را تشکیل داده که بیشترین فراوانی در بین الگوهای ذهنی بوده است.
تاثیر عدم قطعیت اقتصادی بر ریسک نقد شوندگی و سقوط قیمت سهام در بانکهای بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۱ (جلد ۱۲)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
نقدشوندگی و ریسک سقوط قیمت سهام در بورس نقش بسیار مهمی در ثبات بازار، جذب سرمایه گذاران و کارایی معاملات دارند، این مهم یکی از مواردی می باشد که تحلیلگران بازار به آن توجه ویژه ای دارند. از طرفی نخستین عاملی که تمام سرمایه گذاران باید مدنظر قرار دهند شرایط نااطمینانی است سرمایه گذاران با این امید دارایی ها را خریداری می کنند که انتظار دارند در طول چند دوره بعد بازده کسب کنند. با افزایش نااطمینانی سیاست اقتصادی، بسیاری از بنگاه های اقتصادی و موسسات مالی تغییرات عمده ای را در رویه های ویژگی های بارز بازار سهام خود ایجاد می کنند. بنابراین این پژوهش به بررسی تاثیر عدم قطعیت اقتصادی بر ریسک نقد شوندگی و سقوط قیمت سهام پرداخته شده است. در این پژوهش تعداد 14 بانک پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1402-1392 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون پانلی و لجستیک استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد که عدم قطعیت اقتصادی بر ریسک نقد شوندگی و سقوط قیمت سهام تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی ارتباط عِلّی شبکه ای بین بازارهای مالی در دوران تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
75 - 114
حوزههای تخصصی:
1. مقدمه و هدف تحریم ها با ایجاد محدودیت در نقل و انتقالات مالی، موجب اختلال در عملکرد بازارهای مالی می شوند. در شرایط غیرتحریمی، سرمایه گذاران می توانند با ورود به بازارهای رقیب و موازی خارجی، ریسک سرمایه گذاری خود را مدیریت کنند؛ اما تحریم ها این امکان را از بین برده و موجب تغییر رفتار سرمایه گذاران در بازارهای داخلی می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط علّی شبکه ای و سرریزی میان سه بازار مالی اصلی ایران (بورس تهران، ارز و رمزارز) در شرایط تحریم است. 2. مواد و روش ها با استناد به بند (22) سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و ضرورت هماهنگ سازی امکانات کشور در شرایط تحریم، این پژوهش به تحلیل ارتباط شبکه ای بازارهای مالی پرداخته است. داده های پژوهش شامل بازده روزانه قیمت ها در سه بازار یادشده طی دوره تحریمی است. برای تحلیل روابط و اثرات سرریزی از مدل خودرگرسیون برداری با ضرایب متغیر در زمان (TVP-VAR) استفاده شد. 3. یافته های تحقیق تحلیل حساسیت تک به تک نشان داد در تحریم بانک مرکزی و تحریم مراکز مالی و بخش انرژی، نقش انتقال دهندگی و دریافت کنندگی سه بازار تغییری نکرد؛ اما در تحریم 18 بانک ایرانی، بازار رمزارز از نقش انتقال دهنده به دریافت کننده تغییر یافت، در حالی که نقش سایر بازارها بدون تغییر باقی ماند. 4. بحث و نتیجه گیری یافته های نهایی حاصل از تقسیم کل دوره به پنج بازه زمانی بیانگر آن است که بازار رمزارز در بازه های 1 و 4 انتقال دهنده شوک و در بازه های 2، 3 و 5 دریافت کننده شوک بوده است. بازار بورس تهران در تمامی بازه ها به جز بازه 5 دریافت کننده شوک و بازار دلار در همه بازه ها انتقال دهنده شوک بوده است. این نتایج بیانگر اهمیت نقش بازار ارز در انتقال ریسک سیستماتیک و لزوم سیاست گذاری مناسب برای مدیریت آثار تحریم ها بر بازارهای مالی کشور است.
عوامل تأثیرگذار بر انتخاب عاملین نظارت مالی (مورد مطالعه: ذیحسابی شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف برخی از مسائل مربوط به فرآیند انتخاب عاملین نظارت مالی حوزه ذیحسابی شهرداری تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی با رویکرد تحلیل محتوا، پارادایم تحقیق تفسیری و روش پژوهش از منظر هدف اکتشافی می باشد. روش جمع آوری داده ها، مصاحبه بوده که با 12 نفر از قائم مقامان ذیحساب دو شهرداری تهران که در مناطق، معاونتها، مراکز، ادارات کل و واحدهای ستادی، شرکتها و سازمانهای وابسته به شهرداری تهران شاغل هستند در سال های 1402و 1403 انجام شد. مصاحبه های پژوهش طی سه مرحله رمزگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش به شکل گیری یک شبکه ارتباط مقوله ها انجامید که در این شبکه، 12مقوله اصلی در قالب پنج طبقه در ارتباط با انتخاب قائم مقامان ذیحساب دو شهرداری تهران شناسایی و تبیین شد. یافته ها نشان می دهد که انتخاب قائم مقامان ذیحساب دو شهرداری تهران به عواملی از قبیل: عوامل ساختاری، عوامل سازمانی، عوامل توسعه ای، تاییدیه نهادها، مراجع و سازمان های نظارتی و شایستگی و صلاحیت فردی بستگی دارد و مولفه رابطه سالاری بیشترین تاثیر را بر انتخاب قائم مقامان ذیحساب دو دارد. به طور کلی لازم است در انتخاب، ارزیابی عملکرد، جابجایی و برکناری قائم مقامان ذیحساب دو به عواملی از قبیل عدالت سازمانی، رعایت بی طرفی، سیستم محوری، استقلال حرفه ای، حاکمیت شایسته سالاری و شایسته گزینی، ارزیابی روانی و روانشناختی، حمایت در برابر جابجایی و برکناری ناعادلانه، جلوگیری از رابطه سالاری، حمایت از عملکرد قانون محور، حفظ کرامت انسانی توجه شود.
تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر رابطه میان رفتارهای فرصت طلبانه مدیران شامل بیش اعتمادی و هموارسازی و مدیریت سود در واگرایی عقاید سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی ردیابی تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر رابطه میان رفتارهای فرصت طلبانه مدیران شامل بیش اعتمادی و هموارسازی و مدیریت سود در واگرایی عقاید سرمایه گذاران است. روش: در راستای حصول به اهداف پژوهش اطلاعات نمونه ای مرکب از 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1392 الی 1401 گردآوری شد. جهت سنجش واگرایی عقاید سرمایه گذاران از مدل سیلوا و سرکوئرا (2021) استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که هموار سازی سود، مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران، واگرایی عقاید سرمایه گذاران در بازار را افزایش می دهند. ضمن اینکه خوانایی گزارشگری مالی بر این روابط تأثیرگذار است. نتیجه گیری: با ارتقای خوانایی گزارش های مالی در نتیجه می توان گفت مدیریت سود تصنعی به صورت لازم و ملزوم این امر کاهش یافته و واگرایی عقاید کاهش خواهد یافت و همچنین با ارائه صورت های مالی با پیچیدگی کمتر مدیران مجبور به افشای کلیه نظرات خود بوده و بدین طریق شفافیت اطلاعات ارسالی به بازار افزایش خواهد یافت و در واقع با افزایش سطح کیفی اطلاعات خوانایی گزارشگری مالی می تواند بر پل ارتباطی میان مدیریت سود، هموارسازی سود و بیش اعتمادی مدیران با واگرایی عقاید سرمایه گذاران تأثیرگذار باشد.
تلفیق روان شناسی مثبت گرا و اصول مدیریت با رویکرد ارتقای بهره وری و رفاه در محیط کار
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۹ (جلد ۳)
109 - 115
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا در محیط کار یک رویکرد نوین است که با تأکید بر ارزش های مثبت، معنای زندگی شغلی، و تعاملات سازنده، به بهبود عملکرد سازمانی و رضایت کارکنان می پردازد. این رویکرد، با استفاده از یک ترکیب از اصول مدیریت و روان شناسی، به ایجاد محیط کاری پویا، هماهنگ و حمایت طلبانه کمک می کند. تمرکز بر نقاط قوت فردی، ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی، مدیریت استرس، و تشویق به خلاقیت و ابداع، از جمله عناصر اصلی این رویکرد است. هدف از روان شناسی مثبت گرا، دستیابی به یک محیط کاری که در آن کارکنان به صورت موثرتر مشارکت کنند، انگیزه بیشتری داشته باشند و به دنبال موفقیت های مشترک سازمان و خود باشند. این رویکرد نه تنها به بهبود عملکرد سازمانی کمک می کند، بلکه به ایجاد یک فرهنگ سازمانی مبنی بر شادی، رضایت و پیشرفت پایدار نیز می پردازد.این مقاله بر پتانسیل روان شناسی مثبت گرا برای دگرگونی محیط های سازمانی با تقویت بهزیستی کارکنان و بهبود عملکرد کلی تأکید دارد. با این حال، این مرور همچنین نیاز به پژوهش های بیشتر برای پرداختن به چالش های شناسایی شده را مورد تأکید قرار می دهد. نویسنده خواستار رویکردهای میان رشته ای، مطالعات طولی بیشتر و توسعه چارچوب های نظری قوی تر برای درک و اجرای بهتر روان شناسی مثبت گرا در محیط کار است. با پرداختن به این شکاف ها، پژوهش های آینده می توانند از روان شناسی مثبت گرا برای ایجاد محیط های سازمانی سالم تر و مولدتر استفاده کنند.
استراتژی های مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت ریسک تقلب در بازارهای نوظهور: تقویت نظارت قانونی و شفافیت دیجیتال
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۱ (جلد ۱۲)
221 - 225
حوزههای تخصصی:
بازارهای نوظهور به دلیل تحول دیجیتال سریع، چارچوب های نظارتی در حال تغییر و دسترسی محدود به زیرساخت های فناورانه و پیشرفته با چالش های منحصربه فردی در مدیریت ریسک های مرتبط با تقلب مواجه هستند. این مطالعه بررسی می کند که چگونه می توان از هوش مصنوعی (AI) به صورت استراتژیک برای تقویت مدیریت ریسک تقلب، بهبود نظارت قانونی و افزایش شفافیت دیجیتال در این حوزه ها استفاده کرد.
تأثیر سرمایه در گردش بر سرمایه گذاری بلندمدت بنگاه ها: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر تأمین مالی داخلی بر سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و روش های حفظ روند سرمایه گذاری بلندمدت برای بنگاه ها باتوجه به هزینه بربودن تغییر در روند سرمایه گذاری بلندمدت بنگاه ها و نیز دشواربودن تأمین مالی بیرونی، از اهمیت زیادی برخوردار است. این مقاله اثر سرمایه در گردش را بر سرمایه گذاری ثابت بنگاه های بورسی ایران، شامل بنگاه های دارای محدودیت مالی و بنگاه های بدون محدودیت مالی بررسی کرده است. انتظار می رود محدودیت مالی موجب کاهش روند سرمایه گذاری ثابت بنگاه ها شود. از سوی دیگر، به دلیل هزینه بربودن تغییر روند سرمایه گذاری بلندمدت، بنگاه ها به ثابت نگه داشتن روند سرمایه گذاری ثابت خود تمایل دارند و در این راستا سرمایه در گردش به دلیل قدرت نقدشوندگی بالای خود، نقش مهمی در حفظ روند سرمایه گذاری بلندمدت این چنین بنگاه ها دارد. نتایج نشان می دهد که طبق هریک از چهار معیار نشان دهنده محدودیت مالی (کاپلان و زینگالس، BNPO، پوشش بهره و سود تقسیمی)، درصورت عدم کنترل تغییر در سرمایه در گردش در رگرسیون، اثر محدودیت مالی بر سرمایه گذاری بلندمدت بنگاه ها کم برآورد می شود. با افزودن متغیر سرمایه در گردش به رگرسیون نه تنها این موضوع حل می شود، بلکه نقش سرمایه در گردش در حفظ روند سرمایه گذاری بلندمدت بنگاه ها نیز آشکار می شود. برای دو معیار کاپلان و زینگالس و سود تقسیمی، اندازه اثر سرمایه در گردش و جریان نقدی بنگاه بر سرمایه گذاری بلندمدت برای بنگاه هایی که محدودیت مالی شدیدتری دارند، بزرگ تر و معنا دارتر است؛ اما برای دو معیار دیگر، نتایج در تضاد با دو معیار قبل است.
مدلسازی گزارشگری مالی متقلبانه متاثر از حق الزحمه و اندازه موسسه حسابرسی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
68 - 93
حوزههای تخصصی:
تقلب در گزارشگری مالی در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است و تبدیل به یکی از دغدغه های سازمان ها و مدیران آنها شده است. چرا که، گزارشگری مالی متقلبانه پیامدهای ناگواری دارد. در همین راستا این پژوهش با هدف مدلسازی گزارشگری مالی متقلبانه متاثر از حق الزحمه و اندازه موسسه حسابرسی انجام شد. برای انجام پژوهش حاضر از روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی با کمک روش فراترکیب 18 متغیر شامل؛ ریسک عدم کشف، حقوق صاحبان سهام، اهداف مالی، پایداری و ثبات مالی، پیش بینی مالی، عملکرد مالی، بهره وری مالی، مربوط بودن صورت های مالی، سطح اتکاء و اعتماد به صورت های مالی، سطح کیفیت اطلاعات و تصمیم گیری های مالی، مدیریت سود، ارائه مجدد صورت های مالی، تقارن اطلاعاتی، سیاست های مالیاتی، کیفیت درآمدها، ویژگی های عملیاتی، قابلیت مقایسه صورت های مالی و مدیریت دارایی ها شناسایی شدند و برای تحلیل آنها در بخش کمی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده گردید که داده های آن با کمک ماتریس خودتعاملی از 16 خبره گردآوری شد و حاصل آن الگویی نه سطحی بود که قابلیت اتکا و اعتماد، تاثیرگذارترین مورد در تحلیل این آثار بود.
پیش بینی منحنی بازده ایران: ترکیب مدل عاملی با رویکرد یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
9 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف: منحنی بازده یکی از ابزارهای کلیدی در تحلیل های اقتصادی به شمار می رود که نقش مهمی در تفسیر انتظارات بازار نسبت به سیاست های پولی، وضعیت اقتصادی و تورم در بازه های زمانی مختلف ایفا می کند. این منحنی همچنین در حوزه هایی چون سیاست گذاری مالی، مدل سازی کسب وکار نهادهای مالی و تصمیم گیری های سرمایه گذاری مانند ارزش گذاری دارایی ها و مدیریت ریسک کاربرد فراوانی دارد. با وجود اهمیت بالای موضوع، پیش بینی و تحلیل منحنی بازده در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است درحالیکه اقتصاد ایران با چالش هایی مانند تورم مزمن، نوسانات ارزی، تحریم ها و وابستگی به درآمدهای نفتی مواجه است. هدف این پژوهش، پیش بینی منحنی بازده اوراق دولتی بدون ریسک در ایران است. در این راستا، پیش بینی با توجه به دو بعد زمان و سررسید انجام شد به طوریکه ضمن بررسی رفتار بازده اوراق با سررسید مختلف در هر زمان، روند تغییرات هر سررسید در طول زمان نیز تحلیل شد. روش: با وجود توسعه روش های مختلف برای پیش بینی منحنی بازده، مدل عاملی نلسون-سیگل پویا به دلیل تفسیرپذیری بالا، کاهش ابعاد و توانایی خلاصه سازی منحنی در سه عامل کلیدی سطح، شیب و انحنا، به عنوان چارچوب پایه برآورد انتخاب شد. این عوامل به دلیل دلالت های اقتصادی و مالی مشخص، نقشی مهم در تصمیم گیری های سیاستی و راهبردی ایفا می کنند. در این پژوهش، با استفاده از داده های اسناد خزانه اسلامی در بازار سرمایه ایران، تلاش شد تا عوامل مذکور با مجموعه مدل ها ازجمله مدل خود رگرسیون برداری-گارچ (به عنوان مدل مبنا) و سایر مدل ها ذیل یادگیری ماشین مانند الگوریتم مبتنی بر تقویت گرادیان به عنوان مدل سطحی و مدل های شبکه عصبی پیچشی – حافظه طولانی کوتاه-مدت و واحد بازگشتی دارای دروازه به عنوان مدل یادگیری عمیق پیش بینی شوند. در نهایت با جایگذاری مقادیر پیش بینی شده سه عامل در معادله نلسون–سیگل پویا منحنی بازده آینده بازسازی گردد. شایان ذکر است که هر یک از مدل ها از نظر پیچیدگی، تفسیرپذیری، نیازهای داده ای، الزامات محاسباتی و نوع روابط (خطی -غیرخطی)، ویژگی هایی متفاوت دارند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل خودرگرسیون برداری-گارچ در پیش بینی عامل سطح عملکرد بهتری نسبت به سایر مدل ها دارد. این برتری به دلیل ساختار خودرگرسیو این مدل است که برای تحلیل روندهای پایدار و طولانی مدت مناسب تر عمل می کند. در مقابل، مدل های یادگیری عمیق به دلیل محدودیت داده و ضعف در شناسایی روندهای طولانی مدت، دقت کمتری در پیش بینی این عامل داشته اند. اما در مورد عامل های شیب و انحنا که بیشتر تحت نوسانات کوتاه مدت و میان مدت قرار دارند، مدل های یادگیری عمیق عملکرد بهتری نسبت به مدل های سنتی از خود نشان داده اند. این برتری به توانایی آن ها در درک الگوهای پیچیده و غیرخطی در طول زمان بازمی گردد، درحالی که مدل های آماری کلاسیک به دلیل مفروضات سخت گیرانه در مواجهه با چنین نوساناتی دچار خطا می شوند. در مرحله بعد، پیش بینی سه عامل در معادله نلسون–سیگل پویا جای گذاری شده و دقت بازسازی منحنی بازده با معیار ریشه میانگین مربعات خطا سنجیده شد. نتایج نشان داد که هیچ یک از مدل ها به تنهایی برتری مطلق در پیش بینی هر سه عامل را ندارند. بنابراین، استفاده از ترکیب بهینه از مدل ها – به گونه ای که هر عامل توسط مدلی با کمترین خطا پیش بینی شود – می تواند دقت بازسازی منحنی بازده را افزایش دهد و این رویکرد با ساختار مدل نلسون–سیگل، مبتنی بر فرض استقلال عامل ها از یکدیگر، نیز سازگار است. نتایج نشان داد در صورتیکه عامل سطح با مدل خود رگرسیون برداری – گارچ یا شبکه عصبی پیچشی – حافظه طولانی کوتاه مدت، شیب با واحد بازگشتی دارای دروازه و انحنا با مدل خود رگرسیون برداری-گارچ یا الگوریتم مبتنی بر تقویت گرادیان برآورد شوند به بهترین نتایج یعنی کمترین انحراف از واقعیت معادل حدود نیم درصد منجر خواهد شد. نتیجه گیری: این پژوهش با هدف ارائه مدلی دقیق برای پیش بینی منحنی بازده در بازار مالی ایران انجام شد. بدین منظور، مدل نلسون-سیگل پویا انتخاب شد که منحنی بازده را در قالب سه عامل سطح، شیب و انحنا مدل سازی می کند. این تحقیق از مجموعه مدل های سنجی و یادگیری ماشین جهت برآورد استفاده کرد. در مرحله نخست، عملکرد مدل ها در پیش بینی عامل های نلسون-سیگل ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدل خودرگرسیون برداری-گارچ برای پیش بینی عامل سطح عملکرد برتری دارد، در حالی که مدل های یادگیری عمیق در پیش بینی عامل های شیب و انحنا، که نوسانات کوتاه مدت و میان مدت دارند، دقیق تر عمل کردند. در مرحله دوم، دقت بازسازی منحنی بازده بر اساس عامل های پیش بینی شده سنجیده شد. یافته ها نشان داد که بهترین ترکیب برای پیش بینی منحنی زمانی حاصل می شود که عامل سطح با مدل خودرگرسیون برداری – گارچ یا شبکه عصبی پیچشی – حافظه طولانی کوتاه مدت، عامل شیب با واحد بازگشتی دارای دروازه و عامل انحنا با خودرگرسیون برداری-گارچ یا الگوریتم مبتنی بر تقویت گرادیان پیش بینی شود که منجر به خطای بازسازی کمتر از نیم درصد خواهد شد
افشای مسئولیت های اجتماعی، محافظه کاری و اثر تعدیلی توانایی های مدیریت و ساختار سرمایه در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
79 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری، ساختار سرمایه است. هدف این پژوهش تأثیر افشای مسئولیت های اجتماعی بر محافظه کاری با تأکید بر اثر تعدیلی توانایی های مدیریت و ساختار سرمایه است. قلمرو زمانی این پژوهش دوره زمانی 1391 تا1401 بوده و نمونه پژوهش شامل 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت دستیابی به این هدف ابتدا تأثیر افشای مسئولیت اجتماعی بر محافظه کاری موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری است. همچنین مشخص شد که توانایی های مدیریت و ساختار سرمایه بر این رابطه اثر تعدیلگر دارد. به عبارتی، توانمندی مدیران در مدیریت و اداره شرکت در شرکت هایی که افشا مسئولیت های اجتماعی داشتند، منجر به گزارشگری محافظه کارانه تر شده است. همچنین، در شرکت هایی که تامین مالی عمدتا از محل بدهی ها انجام می-شود، شرکت ها با افشا مسئولیت های اجتماعی، تمایل به محافظه کاری کمتر داشته اند تا از طریق شفافیت و افشا بیشتر از وضعیت و عملکرد شرکت، توجه مثبت سهامداران به شرکت را حفظ نمایند.
بررسی تأثیر سیستم های اطلاعات حسابداری و نقش فناوری اطلاعات بر روی عملکرد سازمان های بخش عمومی(مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی استان تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سیستم های اطلاعات حسابداری و نقش فناوری اطلاعات بر روی عملکرد سازمان های بخش عمومی(مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی استان تهران) است. پژوهش مورد نظر در حوزه تحقیق های کاربردی می باشد. روش تحقیق: روش تحقیق با رویکردی پیماشی و کمی انجام شده و داده ها به وسیله پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردیده است. توزیع پرسشنامه در ۴۰ بیمارستان دولتی استان تهران در سال ۱۴۰۳ توزیع شده صورت پذیرفته است. حجم نمونه ۲۵۰ نفره از جامعه آماری پژوهش شامل افراد شاغل با پست های سازمانی شامل: مدیر و رئس بیمارستان، مدیر و کارشناس حسابداری و امور مالی و مدیر و کارشناس فناوری اطلاعات در بیمارستان های دولتی استان تهران که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. آلفای کرنباخ تمام سوال های پرسشنامه برابر 929/0 می باشد. آزمون آمار توصیفی و آزمون فرضیه های به وسیله نرم افزار ۲۶spss انجام گرفته است. یافته ها : نتایج نشان می دهد که عملکرد سازمانی بیمارستان های دولتی تهران تحت تأثیر مثبت سیستم های اطلاعات حسابداری قرار دارد. این نتایج همچنین نشان می دهد که فناوری اطلاعات تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی بیمارستان های دولتی تهران دارد و تایید می شود که رابطه ای معنادار بین سیستم های اطلاعات حسابداری و فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی وجود دارد.
بررسی پیامدهای منفی حسابداری تعهدی در بخش عمومی: مرور روندهای پژوهشی
حوزههای تخصصی:
جهت گیری تحقیقات مرتبط با اصلاحات حسابداری در بخش عمومی طی سه دهه گذشته به طور قابل توجهی دستخوش تحول شده است. این مقاله باهدف تبیین روند تکامل پژوهش ها در زمینه به کارگیری حسابداری تعهدی در بخش عمومی تدوین شده و به شناسایی مسیرهای بالقوه برای تحقیقات آینده می پردازد. این مطالعه با مرور جامع ادبیات پژوهشی به بررسی پیامدهای منفی پذیرش حسابداری تعهدی در بخش عمومی و شناسایی زمینه های پژوهشی آینده می پردازد. نمونه مورد بررسی شامل ۱۰۶ مقاله بین المللی (۱۹۸۰–2022) از مجلات حوزه حسابداری و مدیریت بخش عمومی و 71 مقاله داخلی (۱۳۶۰–۱۴۰2) است. یافته ها نشان می دهد توجه به پیامدهای منفی حسابداری تعهدی در بخش عمومی در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. در سطح درون سازمانی، مقاومت در برابر تغییر، ازجمله ایجاد نفاق سازمانی و ترس ازدست دادن استقلال و افزایش سازوکارهای کنترلی، پرتکرارترین چالش ها بوده است. در سطح برون سازمانی نیز کاهش قابلیت اتکا و شفافیت، و تضعیف کنترل و پاسخگویی دموکراتیک، از مهم ترین پیامدهای منفی شناسایی شده اند. تحقیقات داخلی تاکنون عمدتاً بر امکان سنجی و موانع اجرای حسابداری تعهدی متمرکز بوده اند و بررسی مستقلی از پیامدهای منفی این سیستم انجام نشده است. این مقاله با مرور ادبیات حسابداری تعهدی در بخش عمومی، تحولات، نقدها و دیدگاه های مخالف را بررسی کرده و با شناسایی شکاف های پژوهشی، پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد. این پژوهش با تمرکز بر شکاف های پژوهشی، به ادبیات اصلاحات حسابداری بخش عمومی افزوده و پیامدهای گسترده آن را برای سیاست گذاران، مانند دیوان محاسبات، برجسته می کند.
بررسی رفتار گله ای در گروه های صنایع در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رفتار گله ای در بورس اوراق بهادار تهران به تفکیک ۹ گروه از صنایع است. در این راستا با استفاده از روش چانگ و همکاران (2000) رفتار گله ای در شرکت های موجود در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1402 در دوره های صعود و نزول بازار و در بازه های زمانی روزانه و هفتگی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که تقریباً در تمامی گروه ها، رفتار گله ای معناداری وجود دارد که بیانگر وجود رفتار گله ای درکلیت بازار است. مطابق نتایج در بیشتر صنایع در دوره های صعودی بازه های زمانی روزانه و هفتگی رفتار گله ای شناسایی شده است که می تواند یکی از عوامل اصلی صعودهای شدید بازار همچون صعود سال های 1398 تا اواسط 1399 باشد که موجب ایجاد حباب هایی بزرگ در قیمت سهام شرکت ها شد. در گروه شرکت های تولید خودرو و ساخت قطعات بیشترین رفتار گله ای و در گروه شرکت های پالایش نفت و مشتقات کمترین رفتار گله ای مشاهده شده است. نتایج نشان می دهد که در بازه زمانی روزانه در مقایسه با بازه هفتگی رفتار گله ای بیشتری وجود دارد که با ذات هیجانی این رفتار مطابقت دارد. در این مطالعه با تفکیک کل دوره به دوره های نزولی و صعودی بازار، وجود تقارن در بروز رفتار گله ای نیز بررسی شده است که نتایج حاکی از عدم تقارن در بسیاری از گروه ها است که می تواند به دلیل یک طرفه بودن بازار یا عوامل شناختی همچون گریز از ضرر، مطابق نظریه چشم انداز کانمن و تورسکی باشد.
بررسی تاثیر حق الزحمه حسابرس بر بازده غیر عادی سهام با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۰ (جلد ۱)
122 - 143
حوزههای تخصصی:
حسابرسی، اعتبار و شفافیت اطلاعات در دسترس استفاده کنندگان را افزایش می دهد و با افزایش کیفیت حسابرسی، کیفیت گزارشگری مالی نیز افزایش می یابد. بنابراین هدف این پژوهش، تعیین نقش تعدیلگری کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین تلاش مضاعف حسابرسان مستقل و بازده غیر عادی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور اطلاعات گردآوری شده از 178 شرکت در دوزه زمانی 1396 تا 1402 با بهره گیری از رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته است. در پژوهش حاضر از سه مولفه کیفیت گزارشگری مالی شامل محافظه کاری مشروط حسابداری، قابلیت مقایسه صورت های مالی و شفافیت اطلاعات مالی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تلاش مضاعف حسابرسان مستقل بر بازده غیر عادی سهام شرکت های مورد بررسی تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که هر سه مولفه کیفیت گزارشگری مالی موجب تقویت تاثیر منفی تلاش مضاعف حسابرسان مستقل بر بازده غیر عادی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران گردیده اند. این نتیجه از منظر ریسک ذاتی حسابرسی و کارایی اطلاعاتی قابل تفسیر است؛ چراکه قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری، ریسک حسابرسی و هزینه کسب شواهد را کاهش می دهد .نتایج پژوهش تاییدی بر تاثیر حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه های نمایندگی می باشد که با توجه به کارایی ضعیف بازار سرمایه ایران، پیشنهاد می گردد این دو مقوله مورد توجه جدی قرار گیرد.
پسایندهای ترویج جوهره فرقه گرایی حاکمیت شرکتی در پایبندی به حقوق سهامداران: کاربستِ فرایند پدیدارشناسی و قوم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
131 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: فرقه سازمانی بر خلاف ماهیت آن در ساختارهای اجتماعی، نوعی تملک طلبیِ مجموعه ای از صاحبان قدرت تعریف می شود که با مصادره ساختارهای سازمانی، صرفاً کارکردهای شرکت را در راستای منافع خود مدیریت می نماید. یکی از این کارکردها که تحت تأثیر ترویج فرقه گرایی ساختاری زمینه برای تضییع حقوق دیگران را به وجود می آورد، کارکردهای حاکمیت شرکتی است. هدف این مطالعه، پسایندهای ترویج جوهره فرقه گرایی حاکمیت شرکتی در پایبندی به حقوق سهامداران است. روش: در این مطالعه از طریق ترکیب دو مبنای قوم نگاری و پدیدارشناسی، تلاش شد تا در وهله ی اول با مرور نظام مند مبانی نظری، ابعاد ماتریس نقاط مرجع استراتژیک برای تعیین مسیر مصاحبه شناسایی شود. سپس از طریق مصاحبه نسبت به شناسایی پسایندهای منفی ترویج جوهره فرقه گرایی حاکمیت شرکتی در پایبندی به حقوق سهامداران با رعایت الگوی اتکینسون (2007) اقدام شد. سپس با هدف تبیین خوشه ها در بستر مطالعه اعتبارسنجی و پایایی ابعاد شناسایی شده صورت گرفت تا در نهایت بخش آخر مطالعه، طبق خوشه های قرار گرفته ماتریس نقاط مرجع استراتژیک، از فرایند رتبه بندی ماتریسی بهره برده شود تا براساس مقایسه ی زوجی هریک از خوشه های قرار گرفته در سطر «i» و ستون «j»، منفی ترین پسایند ترویج فرقه گرایی حاکمیت شرکتی از نظر رعایت حقوق سهامداران مشخص شود. یافته ها: نتایج در فاز اول پژوهش براساس دو محور تبعیض گرایی و قدرت گرایی ساختاری در بستر ماتریس نقاط مرجع استراتژیک، حکایت از شناسایی 25 خوشه در قالب 4 مضمون اصلی پدیده مورد بررسی دارد. نتیجه گیری: براساس فرایند ماتریسی مشخص شد، خوشه های مضمونِ تضییع حقوق اطلاعاتی در بستر شرکت های فعال در خودرو و ساخت قطعات، مهمترین پسایند منفی ترویج فرقه گرایی حاکمیت شرکتی محسوب می شود.
بررسی تأثیر رکود اقتصادی بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی تأثیر رکود اقتصادی بر رفتارهای مدیریت در استفاده از مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی و پس رویدادی است. برای نیل به هدف پژوهش از اطلاعات مالی 128 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1401 (12 سال- 1536 سال شرکت) و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند بین رکود اقتصادی و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مدیران در دوره های رکود اقتصادی همزمان با استفاده از مدیریت سود واقعی، از مدیریت سود تعهدی نیز استفاده می کنند؛ اما استفاده از مدیریت سود واقعی در دوران رکود شدت بیشتری نسبت به دوران غیررکودی دارد. همچنین نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل های حساسیت، نشان از پایداری نتایج به دست آمده اولیه در هر دو فرضیه پژوهش است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های آماری می توان نتیجه گرفت انجام مدیریت سود در دوره های رکود اقتصادی شدت بیشتری پیدا می کند و همچنین مدیران برای رسیدن به سود هدف خود در دوران رکود اقتصادی از هردو مدیریت سود واقعی و تعهدی استفاده می کنند. لذا بررسی عمیق تر اطلاعات مالی شرکت ها توسط استفاده کنندگان در دوره های رکود اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا می کند.
تاثیرات اقتصادی معامله گری در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال بر کنترل تحریم ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
292 - 314
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیرات اقتصادی فعالیت های معامله گری در بازارهای مالی نوین، شامل فارکس و ارزهای دیجیتال، بر کنترل و مدیریت تحریم های اقتصادی می پردازد. تحریم ها به عنوان ابزاری برای محدود کردن دسترسی کشورها به منابع مالی جهانی، چالش های جدی برای اقتصاد کشورهای تحت تحریم ایجاد کرده اند. در این شرایط، بازارهای غیرمتمرکز مانند فارکس و ارزهای دیجیتال به عنوان راهکاری مؤثر برای کاهش اثرات تحریم ها و بهبود وضعیت اقتصادی مطرح شده اند. این تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از 200 نفر شامل فعالان بازارهای مالی، دانشجویان و اساتید دانشگاه، به تحلیل نقش این بازارها در کنترل تحریم ها پرداخته است. نتایج نشان می دهد که بیش از 70 درصد از پاسخ دهندگان معتقدند که فعالیت در بازارهای مالی نوین می تواند به کاهش اثرات تحریم ها و افزایش جریان سرمایه کمک کند. همچنین، 75 درصد از شرکت کنندگان بر این باورند که این بازارها نسبت به روش های سنتی مانند صادرات نفت، امکان دسترسی سریع تر و آسان تری به منابع مالی فراهم می کنند. از جمله چالش های اصلی شناسایی شده در این تحقیق، نوسانات شدید بازار، فقدان چارچوب های قانونی مشخص و عدم دسترسی به اطلاعات کافی است. با این حال، یافته ها نشان می دهند که آموزش های تخصصی در حوزه معامله گری می تواند به بهبود توانمندی های افراد در استفاده از این بازارها کمک کند. 85 درصد از پاسخ دهندگان بر این باورند که ایجاد رشته های دانشگاهی مرتبط با معامله گری و آموزش های نوین، می تواند به تربیت نیروی انسانی متخصص و افزایش مشارکت اقتصادی منجر شود.
بررسی نقش سرمایه های فکری و ایفای مسئولیت های اجتماعی در خلق ارزش افزوده اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
111 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هم زمان سرمایه های فکری (فیزیکی، انسانی و ساختاری) و میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در خلق ارزش افزوده اقتصادی انجام شده است تا با ارائه راهکارهای عملی، به مدیران و سیاست گذاران در تخصیص بهینه منابع و تدوین راهبرد های یکپارچه برای خلق ارزش پایدار و بلندمدت کمک کند. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد ۱۲۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ انتخاب شد و روش آزمون فرضیه ها، مدل رگرسیون چندگانه در مجموعه داده های ترکیبی و مدل داده کاوی شبکه های عصبی است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهند که با وجود آنکه ایفای مسئولیت های اجتماعی تأثیری مثبت و معنادار بر ارزش افزوده اقتصادی دوره جاری و یک دوره آتی دارد، اما تأثیر آن در دو دوره آتی معنادار نیست و لذا نمی توان به شواهدی کافی در خصوص تأثیرگذاری معنادار مسئولیت های اجتماعی بر ارزش افزوده اقتصادی آتی دست یافت. همچنین کارایی سرمایه های فکری علاوه بر ارزش افزوده اقتصادی دوره جاری، در دوره های آتی نیز تأثیر مثبت و معنادار دارد و با افزایش آن، ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها به طور قابل توجهی افزایش می یابد. سایر یافته ها حاکی از آن است که ضرایب کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه فیزیکی تأثیرگذاری معناداری بر ارزش افزوده اقتصادی دوره های جاری و آتی دارند، اما ضریب کارایی سرمایه ساختاری فقط بر ارزش افزوده اقتصادی دوره جاری اثرگذار است. نتیجه گیری: با افزایش کارایی سرمایه های فکری، ارزش افزوده اقتصادی شرکت های نمونه به طور معناداری افزایش یافته است. همچنین، بر اساس روش های رگرسیون و داده کاوی، کارایی سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده اقتصادی آتی دارد که نشان دهنده تأثیرات بلندمدت آن بر ارزش افزوده اقتصادی و نقش مهم کارایی سرمایه های فکری در خلق ارزش افزوده شرکت ها است. اهرم مالی نیز جزو متغیرهای با بالاترین تأثیرگذاری بر ارزش افزوده اقتصادی در دوره های مختلف است. دانش افزایی: در حوزه مدیریت و اقتصاد، نقش سرمایه های فکری و مسئولیت های اجتماعی شرکت ها در خلق ارزش افزوده اقتصادی به عنوان دو عامل کلیدی مورد توجه گسترده قرار گرفته است. سرمایه های فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه فیزیکی، به عنوان منابع نامشهودی که دانش، مهارت ها و فرآیندهای سازمانی را شکل می دهند، توانایی سازمان ها را در ایجاد مزیت رقابتی پایدار و افزایش بهره وری به طور چشمگیری ارتقاء می دهند. از سوی دیگر، ایفای مسئولیت های اجتماعی که شامل تعهدات اخلاقی و زیست محیطی شرکت ها نسبت به ذینفعان و جامعه است، علاوه بر بهبود تصویر سازمانی، می تواند اعتماد و وفاداری مشتریان را تقویت کرده و در نهایت به افزایش ارزش اقتصادی سازمان کمک کند. مطالعه اخیر نشان می دهد که ترکیب بهینه سرمایه های فکری با مسئولیت پذیری اجتماعی منجر به خلق ارزش افزوده اقتصادی پایدار و بلندمدت می شود، چرا که سرمایه های فکری با تأثیرات بلندمدت خود در بهره وری و نوآوری همراه با تأثیرات مثبت کوتاه مدت مسئولیت های اجتماعی در افزایش رضایت ذینفعان، مکمل یکدیگر هستند. بنابراین، ادغام راهبردی این دو مؤلفه می تواند شرکت ها را در مسیر توسعه پایدار و رقابت پذیری جهانی قرار دهد.