فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۴۱ تا ۱۲٬۴۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
170 - 184
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی مدیرعامل، بیانگر یکی از معیارهای مهم شخصیتی آن ها است که بر روی رفتارهای حسابرس و عملکرد آن تأثیر بسزایی دارد. از طرف دیگر، نهادهای نظارتی داخلی، یکی از سازوکارهای مهم حاکمیت شرکتی است که می تواند بر فعالیت ها و تصمیمات شرکت، به ویژه شفاف سازی و پاسخگویی، تأثیرگذار باشد. کمیته های حسابرسی برای کارایی بیشتر و تکمیل نقش کنترلی خود در سازمان، سیاست های کنترل داخلی قوی تری را از طریق افزایش کیفیت گزارشگری مالی ایجاد می کنند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی – همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 178 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1396 تا 1401 (6سال) به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و در مجموع 1068 (سال – شرکت) جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون چند متغیره و به منظور برازش الگوی رگرسیون، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته و جهت انجام آزمون فرضیه ها از روش داده های تابلویی استفاده شده است. در ادبیات حسابداری مبحث خودشیفتگی مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی بررسی شده است امّا به طور ویژه تاثیر نهاد های نظارتی داخلی مانند کمیته حسابرسی و کیفیت کنترل های داخلی مورد بررسی قرار نگرفته است، بنابراین بررسی این موضوع اصلی ترین نوآوری و انگیزه پژوهش حاضر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خودشیفتگی مدیرعامل تاثیر مثبت و معناداری بر حق الزحمه دارد. همچنین کمیته حسابرسی و کیفیت سیسستم کنترل های داخلی موجب تضعیف اثر مثبت خودشیفتگی مدیرعامل بر حق الزحمه حسابرسی می شود.
بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل، ریسک پذیری شرکت و نقش تمرکز مالکیت
منبع:
پژوهش های حسابداری و حسابرسی عملیاتی و عملکرد دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
قدرت تصمیم گیری مدیر عامل نقش مهمی را در دستیابی یا عدم دستیابی به اهداف سازمانی ایفا می کند ،بر اساس یافته های پژوهش های پیشین ،مدیران قدرتمند ،تصمیمات پرخطرتری را اخذ میکندد(هایدر وفانگ 2016) و همین مساله میتواند ریسک شرکت را افزایش می دهد اما تمرکزمالکیت به واسطه نظارتی که بر فعالیت مدیران دارد ،ریسک پذیری آنان را تحت تاثیر قرار می دهند .بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه قدرت مدیرعامل،ریسک پذیری شرکت و نقش تمرکز مالکیت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری غربال شده طبق الگوی حذف سیستماتیک در این پژوهش 119شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و در بازه زمانی بین سالهای 1390 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفته است . تحلیل دادهها با کمک رگرسیون پانل و نرم افزار ایویوز انجام شد. به منظور اندازه گیری ریسک پذیری شرکت از مدل سه عاملی فاما فرنچ استفاد شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین قدرت مدیر عامل و ریسک پذیری شرکت ارتباط معناداری وجو دارد ،اماسهامداران عمده بر رابطه بین قدرت مدیر عامل و ریسک پذیری شرکت تاثیری ندارد ،همچنین تاثیر سهامدران عمده بر رابطه بین قدرت مدیر عامل و ریسک پذیری شرکت در شرکتهای دارای غیر دولتی نسبت به شرکتهای دارای مالکان دولتی ، تفاوتی نداشت .
بررسی رابطه بین مدیریت سود و میزان اجتناب از مالیات با ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن نقش قدرت مدیر عامل
حوزههای تخصصی:
قدرت مدیرعامل اجازه می دهد تا اطلاعات در دسترس سایر اعضای هیئت مدیره به نحو مؤثری کنترل شده و از نظارت اثربخش بر خود مدیرعامل جلوگیری گردد. در این شرایط، اگر منافع مدیرعامل همسو با منافع سهامداران نباشد، آثار نامطلوبی همچون مدیریت سود نمایان شده و منافع سهامداران به خطر می افتد. از طرفی دیگر در شرکت ها به طور معمول مدیران به دنبال منافع شخصی خود هستند و تا مادامی که منافع اضافی حاصل از کاهش بدهی های احتمالی بیشتر از هزینه های اضافی مورد انتظار برای آن ها باشد، به دنبال کاهش بدهی های مالیاتی و افزایش اجتناب مالیاتی می باشند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مدیریت سود و میزان اجتناب از مالیات با ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن نقش قدرت مدیر عامل می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 تا 1394(یک دوره ی پنج ساله) می باشد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدیریت سود و اجتناب از مالیات بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری ندارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که قدرت مدیرعامل تاثیر معناداری بر رابطه بین مدیریت سود و ریسک سقوط قیمت سهام ندارد در حالی که قدرت مدیرعامل شرکت بر ارتباط اجتناب از مالیات و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معنا داری دارد. این امر بیانگر آن است که مدیرعامل قدرتمند خود انگیزشی بوده و منابع شرکت را برای منافع خود به کار می گیرند و تأثیر منفی بر ارزش و سودآوری شرکت دارند.
نقش سویه های رفتاری مدیریت بر مدیریت ذینفعان با تأکید بر اثر تعدیل گری کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پژوهش های حسابداری و حسابرسی عملیاتی و عملکرد دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
75 - 101
حوزههای تخصصی:
تصمیمات و تفکرات مدیران سازمان ها نقشی سرنوشت ساز در پیشبرد اهداف سازمانی دارد لذا شناسایی ویژگی های شخصی آن ها که تصمیمات آن ها را متأثر می سازد و می تواند دلیل عدم شایستگی و بی کفایتی های مدیریتی در سطوح مختلف مدیریت و رهبری سازمان باشد، حائز اهمیت می باشد. مالکان شرکت ها به منظور کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و حمایت از حقوق ذینفعان، از ساز و کار های حاکمیت شرکتی بهره می گیرند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع و جهت تأثیر سویه های رفتاری مدیریت بر مدیریت ذینفعان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نیز بررسی نقش تعدیل گری کیفیت حاکمیت شرکتی در این رابطه، انجام گردیده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از نمونه ای شامل 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1388 تا 1397 استفاده شده است. نتایج آماری فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که از بین سویه های رفتاری مورد بررسی در این تحقیق، کوته بینی مدیران بر مدیریت ذینفعان اثر منفی و معنادار دارد ولی بیش اطمینانی و خود شیفتگی مدیران بر مدیریت ذینفعان اثر معناداری ندارد و نیز نتایج حاکی از آن است که در این پژوهش، کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سویه های رفتاری مدیریت (شامل کوته بینی، بیش اطمینانی و خود شیفتگی) و مدیریت ذینفعان اثر معناداری ندارد.
بررسی تأثیر جزء نقدی سود بر پایداری سود و بازده سهام
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی پایداری سود و قیمت گذاری سهام بر اساس جزء نقدی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1380 تا 1395می باشد. بر مبنای تحقیقات پیشین، سود حسابداری قابل تقسیم به دو جزء نقدی و تعهدی می باشد و جزء نقدی سود نیز به سه مولفه وجه نقد و معادل نقد، وجه نقد پرداختی به/دریافتی از سهامداران و وجه نقد پرداختی به/دریافتی از بستانکاران تقسیم می شود. همچنین فرضیه سرمایه گذار بی تجربه پیش بینی می کند؛ یک رابطه مثبت بین اجزای نقدی سود و بازده آتی سهام وجود داشته باشد. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد؛ پایداری جزء نقدی سود بیشتر از جزء تعهدی سود است و این پایداری ناشی از وجه نقد پرداختی به/دریافتی از بستانکاران است. نتایج بدست آمده از مدل های قیمت گذاری و بازده عادی سهام، فرضیه سرمایه گذار بی تجربه را رد می کند و نشان می دهد؛ بین بازده آتی سهام و پایداری اجزای نقدی سود همبستگی وجود ندارد؛ اما بین بازده غیرعادی سهام و وجه نقد پرداختی به/دریافتی از بستانکاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و در نتیجه فرضیه سرمایه گذار بی تجربه تائید می گردد.
Investigating the Relationship between Firms' Financial Constraints and Cost Stickiness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۲, Summer ۲۰۲۴
63-72
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study aims to rigorously investigate the relationship between financial constraints faced by companies and the phenomenon of cost stickiness. Understanding this relationship is crucial for effective financial management and strategic decision-making. Design/methodology/approach: To achieve the research objectives, a comprehensive dataset comprising 132 firms listed on the Tehran Stock Exchange was meticulously selected using a systematic exclusion model. The analysis spans an 8-year period from 2015 to 2022. A linear multivariate regression model was employed to robustly test the research hypotheses. Findings: The empirical results reveal a direct and statistically significant relationship between financial constraints and cost stickiness. This finding indicates that companies experiencing financial limitations tend to exhibit greater cost stickiness, which can adversely affect their operational efficiency. Innovation: This research contributes valuable insights by demonstrating that effective management of financial crises can significantly mitigate cost stickiness. By highlighting this relationship, the study underscores the importance of proactive financial strategies in enhancing corporate resilience and performance.
اثربخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی: آزمون تجربی رویکرد نظارتی
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، بین مدیریت و مالکیت تضاد منافع وجود دارد. جدایی ویژگی های مالی و کنترل، موجب هزینه نمایندگی می شود که توسط رفتارهای فرصت طلبانه مدیران با توجه به عدم تقارن اطلاعاتی محقق می گردد. کمیته حسابرسی از اجزای ارکان راهبری بنگاه تلقی می شود و عاملی تعیین کننده در روند گزارشگری مالی است، که اعتبار صورت های مالی حسابرسی شده را افزایش می دهد. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اثربخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اثربخشی کمیته حسابرسی از چهار معیار جامع اندازه، تخصص، استقلال و تعداد جلسات کمیته حسابرسی و همچنین، برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی از سه معیار جامع حق الزحمه حسابرس، تخصص حسابرس و اندازه مؤسسه حسابرسی استفاده گردید. فرضیه تحقیق نیز با استفاده از نمونه ای متشکل از 53 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1395 مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین اثربخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی است.
ارائه الگوی علّی موانع توسعه حسابداری پایداری و گزارشگری مالی: رویکرد تحلیل مضمون و دیمتل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
49 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک الگوی علّی به منظور شناسایی و تحلیل موانع توسعه حسابداری پایداری و گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش شناسی: روش شناسی این پژوهش از رویکرد ترکیبی کیفی-کمی بهره می برد. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با ۱۵ نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی در سال ۱۴۰۳ گردآوری شد. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین کلیدی مرتبط با موانع توسعه حسابداری پایداری شناسایی شده اند. برای اعتبارسنجی یافته ها، از روش دلفی استفاده شده و نظرات خبرگان گردآوری و تأیید گردیده است. در مرحله کمی، به منظور تحلیل روابط علّی میان مؤلفه های موانع، روش دیمتل به کار گرفت ه شده است. این رویکرد ترکیبی امکان ارزیابی جامع و دقیق عوامل اثرگذار بر توسعه حسابداری پایداری را فراهم می کند. یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که موانع اصلی شامل سه مضمون فراگیر (چالش های اقتصادی و قانونی، چالش های زیست محیطی و پایداری و چالش های اجتماعی و فرهنگی)، هفت مضمون سازمان دهنده و بیست وهشت مضمون پایه هستند. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد که ضعف در قوانین و زیرساخت ها و تبعیت ناکافی از استانداردها و پروتکل ها به عنوان عوامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند، در حالی که کمبود منابع مالی و مسائل اخلاقی و اجتماعی به عنوان مؤلفه های تأثیرپذیر طبقه بندی شدند. دانش افزایی: این پژوهش با ارائه الگویی علّی و نظام مند، موانع توسعه حسابداری پایداری و گزارشگری مالی را در بستر نهادی و فرهنگی ایران شناسایی و تحلیل می کند. این مدل به مدیران و سیاست گذاران کمک می کند تا با اولویت بندی موانع، راهکارهای بهبود گزارشگری پایداری را طراحی و اجرا کنند.
تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی بر حساب آرایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های کمیته حسابرسی بر حساب آرایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیل گر حق الزحمه حسابرسی می باشد. ویژگی های کمیته حسابرسی شامل تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی، تنوع جنسیت ، اندازه کمیته حسابرسی و استقلال کمیته حسابرسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل داده است و نمونه آماری شامل 700 سال-شرکت طی سال های ۱۳۹۴-۱۳۹۸ است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی تاثیر معناداری بر حساب آرایی شرکت ها دارد. همچنین یافته های پژوهش رابطه معناداری را بین استقلال اعضای کمیته حسابرسی، تنوع جنسیت و اندازه کمیته حسابرسی با حساب آرایی نشان نمی دهد. از سوی دیگر یافته ها حاکی از آن است که حق الزحمه حسابرسی موجب تعدیل رابطه بین استقلال، اندازه، تنوع جنسیت اعضا، تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی و حساب آرایی شرکت ها نمی شود.
نقش کمیته حسابرسی در گزارشگری پایداری شرکت ها
منبع:
پژوهش های حسابداری و حسابرسی عملیاتی و عملکرد دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
105 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش کمیته حسابرسی در گزارشگری پایداری شرکت ها است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده و روش آن از نوع علی- پس رویدادی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تعداد 228 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده که طی دوره زمانی 1392 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفته اند و از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره جهت آزمون فرضیه و تخمین ضرایب استفاده گردید. نتایج بدست آمده از پژوهش بیانگر این مهم می باشند که استقلال کمیته حسابرسی، تخصص اعضای کمیته حسابرسی و اندازه کمیته حسابرسی بر گزارشگری پایداری شرکت ها تأثیری مثبت و معناداری دارد. این موضوع ناشی از توجه بیشتر کمیته حسابرسی به مسئولیت اجتماعی و موارد مرتبط با توسعه پایدار است. همچنین نتایج بیانگر این است که کمیته حسابرسی به عنوان یکی از ارکان ساختار کنترل داخلی شرکت، در راستای حفظ منافع گروه های مختلف استفاده کننده از اطلاعات حسابداری شرکت گام برداشته و به کارگیری این کمیته در بهبود فرآیند گزارشگری و همچنین ارائه اطلاعات و گزارش های شفاف و قابل اتکا موثر است. با توجه به نتایج پژوهش به مدیران پیشنهاد می گردد که جهت جلب نظر سرمایه گذاران، همسویی با توسعه محیط زیست، افزایش ارزش شرکت و سایر موارد مؤثربر کارایی و اثر بخشی شرکت ها، به استقلال و تخصص مالی کمیته حسابرسی در جهت افزایش مسئولیت پذیری شرکت توجه نموده و آن را در برنامه خود قرار دهند.
Investigating the Effect of Financial Risk Reporting on Stock Returns with the Moderating Role of Competition in the Product Market(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۴, Winter ۲۰۲۴
37-49
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study investigates the effect of financial risk reporting on stock returns, with a focus on the moderating role of product market competition among firms listed on the Tehran Stock Exchange. It aims to demonstrate how competitive pressure can enhance voluntary disclosure and improve investor confidence in financial information. Methodology/Design/Approach: The research employs a causal-correlational design. A sample of 120 firms was selected from listed firms using the systematic elimination method. The study covers the period from 2015 to 2019. Financial risk reporting was assessed through content analysis of annual reports, while product market competition was measured using industry-based concentration ratios. Hypotheses were tested using multivariate regression models. Findings: The findings indicate that product market competition significantly increases the extent of financial risk disclosure. Furthermore, financial risk reporting has a significant positive effect on stock returns. Importantly, product market competition also moderates the relationship between financial risk reporting and stock returns, strengthening the impact of disclosure on market performance. Innovation: This study contributes to the literature on voluntary disclosure by highlighting the strategic role of product market competition in shaping firms’ disclosure behavior and its implications for stock returns. It provides empirical evidence from an emerging market context, emphasizing the value of transparency under competitive pressure.
بررسی آرای حسابرسان در مورد نقش آنان در پیشگیری، کشف و گزارش تقلب
حوزههای تخصصی:
امروزه مبارزه با تقلب، پیشگیری، کشف و گزارش تقلب در شرکت ها، بیش از هر زمان دیگری، بدل به دغدغه جدیدی در دنیا شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی آرای حسابرسان درباره مسئولیت های مربوط به پیشگیری، کشف و گزارش تقلب است. برای رسیدن به این اهداف، ابتدا از دانسته های آنان درباره تقلب پرسیده شده و سپس برداشت های حسابرسان داخلی و مستقل نسبت به مسئولیت های آنان برای پیشگیری، کشف و گزارش تقلب، مقایسه و بررسی می شود.در این پژوهش، آرای حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل در راستای پاسخگویی به دو فرضیه ارائه و باهم مقایسه می شود. نمونه آماری، شامل 99 نفر حسابرس داخلی و 110 نفر حسابرس مستقل است و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان داد که حسابرسان شرکت کننده در تحقیق به میزان متوسط از دانسته های خود درباره تقلب رضایت دارند و بین برداشت حسابرسان داخلی و مستقل نسبت به مسئولیت های آنان برای پیشگیری، کشف و گزارش تقلب، تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی و تبیین ضعف کنترل داخلی بر چسبندگی هزینه ها
حوزههای تخصصی:
فرض اساسی در حسابداری مدیریت این است که میزان تغییرات در هزینه ها هم آهنگ با افزایش یا کاهش حجم فعالیت و به یک نسبت است. با توجه به تئوری های بیان شده در خصوص رفتار هزینه ها، تغییرات هزینه تنها به میزان تغییرات در سطح فعالیت وابسته است و این تغییرات بصورت متقارن صورت می گیرد. شواهد بدست آمده از تحقیقات اخیر این تئوری را زیر سوال برده و مسئله چسبندگی هزینه ها را به معنای پاسخ نامتقارن هزینه ها به تغییرات فعالیتهای شرکت را مطرح و اثبات می کند. چسبندگی هزینه موضوع مهمی در تحقیقات حسابداری و اقتصاد است و ادبیات نشان داده است که چسبندگی هزینه نمی تواند از انگیزه های مدیران جدا شود. هدف سیستم کنترل داخلی سازمان، ارائه اطمینان معقول به مدیریت اجرایی است که هدفهای مشخص شده برای عملیات و برنامه ها دست یافتنی اند. با توجه به اهمیت بررسی رفتار هزینه ها جهت برنامه ریزی های آتی شرکتها،این پژوهش به بررسی و تبیین ضعف کنترل داخلی بر هزینه های فروش، اداری و عمومی، و بهای تمام شده، پرداخته شده است.جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادرتهران در بازه زمانی 1396-1391، بروی 139 شرکت اجرا گردید دراین پژوهش از دادهای پانل (تابلویی)با اثرات ثابت استفاده شده است و از تجزیه و تحلیل داده ها شرکت با استفاده از رگرسیون چندمتغیره . نتایج پژوهش نشان داد ضعف کنترل داخلی بر چسبندگی هزینه ها تاثیر دارد.
تأثیر توانایی مدیران بر کارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
شرکت ها برای بقاء و گسترش فعالیت های خود، نیاز به انجام سرمایه گذاری های مناسب، به موقع و کارآ دارند. مدیران کارآ، توانایی استفاده بهینه از منابع موجود را در فرآیند تحقق اهداف سازمانی دارند و از منابع محدود در اختیار سازمان، بیشترین نرخ بازده را ایجاد می نمایند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانایی مدیران بر کارایی سرمایه گذاری است. جهت دستیابی به این هدف با استفاده از روش غربال گری 99 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب و در طی دوره زمانی 1387-1393 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور اندازه گیری کارایی سرمایه گذاری از مدل استفاده شده در پژوهش وردی (2006) و برای اندازه گیری توانایی مدیران از مدل دمرجیان (2012) با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) استفاده شده است. فرضیه پژوهش به کمک رگرسیون چندگانه با استفاده از داده های تلفیقی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این است که کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری تاثیر مثبت دارد. همچنین توانایی مدیران بر کارایی سرمایه گذاری تاثیر مثبت دارد.
تأثیر مالکیت نهادی بر تمکین مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون مالکیت نهادی در بازارهای اوراق بهادار، آگاهی از نقش و تاثیر مالکان نهادی اهمیت بسیاری یافته است. از طرفی با توجه به نقش تمکین مالیاتی در افزایش درآمدهای دولت و متعاقبا دستیابی به اهداف کلان اقتصادی و اجتماعی، شناخت عوامل موثر بر تمکین مالیاتی شرکت ها نیز حایز اهمیت بسیاری است. لذا این پژوهش به بررسی نقش و تاثیر مالکیت نهادی بر تمکین مالیاتی شرکتی می پردازد. شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. در این پژوهش برای بررسی تاثیر مالکیت نهادی، از دو معیار سطح و تمرکز مالکیت نهادی و برای سنجش میزان تمکین مالیاتی شرکتی، از معیاری مبتنی بر تفاوت مالیات ابرازی و قطعی شرکت ها استفاده شده است. در نهایت تعداد 220 سال-شرکت طی دوره زمانی 1390 الی 1394 بررسی و فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج بیانگر تاثیر معنادار و مثبت حضور مالکان نهادی بر تمکین مالیاتی شرکت هاست به گونه ای که در شرکت های با مالکیت نهادی بالاتر، تمکین مالیاتی بیشتری وجود دارد.
ارائه چارچوب گزارشگری برای گزارش تفسیری مدیریت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
438 - 484
حوزههای تخصصی:
هدف: در دوران معاصر، با رشد روزافزون اقتصاد و گسترش بخش خصوصی، بازارهای مالی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در میان عوامل مؤثر بر کارایی بازارهای مالی، نحوه انتشار اطلاعات به ذی نفعان مختلف، نقشی تعیین کننده دارد. در حقیقت، روش انتقال اطلاعات یکی از اجزای اصلی کارایی بازار سرمایه به شمار می آید. گزارش تفسیری مدیریت، به عنوان گزارش مکمل صورت های مالی شرکت ها، در افزایش شفافیت بازار سرمایه با افشای اطلاعات مالی و غیرمالی شرکت ها نقش مهمی دارد. هدف این پژوهش، طراحی چارچوب گزارش تفسیری مدیریت و آزمون تجربی آن بر مبنای داده های کمی، به منظور ارائه چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت در ایران است که برای اولین بار انجام می شود.
روش: این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته) استفاده می کند؛ از این رو ابتدا به شیوه تحلیل محتوای کیفی و بر مبنای کلیه اسناد و مدارک مربوط به مطالعات «بنیاد استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی» در زمینه گزارش تفسیری مدیریت و همچنین، سایر رهنمودها و چارچوب های گزارشگری مرتبط، چارچوب اولیه گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت طراحی و فرضیه های مربوطه تدوین شدند. در ادامه، به منظور بومی کردن و ارائه چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت در ایران، داده های مربوط، به شیوه پیمایشی و بر مبنای پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شد و هر یک از زیرمقوله های چارچوب گزارشگری با استفاده از آزمون تک نمونه ای ویلکاکسون تعیین و بر مبنای آزمون فریدمن رتبه بندی شدند.
یافته ها: بر مبنای یافته های بخش کیفی، چارچوب اولیه گزارش تفسیری مدیریت، مشتمل است بر پنج بُعد اهداف، ویژگی های کیفی، عناصر محتوایی، اطلاعات آینده نگرانه و اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت. همچنین، بر مبنای یافته های بخش کمّی، هیچ یک از این ابعاد و زیرمقوله های آن ها رد نشدند؛ از این رو چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت ایران، در قالب پنج بُعد طراحی شد. این ابعاد عبارت اند از: ۱. اهداف، در قالب پنج هدف؛ ۲. ویژگی های کیفی، در قالب یازده ویژگی؛ ۳. عناصر محتوایی، در قالب شش عنصر محتوایی؛ ۴. اطلاعات آینده نگرانه، در قالب هفت اصل؛ ۵. اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت، در قالب شش مقوله. همچنین، اهمیت نسبی هر یک از ابعاد چارچوب گزارشگری به ترتیب عبارت است از: ۱. اهداف؛ ۲. ویژگی های کیفی؛ ۳. اطلاعات آینده نگرانه؛ ۴. عناصر محتوایی؛ ۵. اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت. افزون براین، زیرمقوله های هر یک از ابعاد چارچوب گزارشگری نیز بر مبنای اهمیت نسبی شان رتبه بندی شدند.
نتیجه گیری: چارچوب گزارشگری پیشنهادی این پتانسیل را دارد که به عنوان مرجعی ارزشمند برای نهادهای ناظر و تدوین مقررات بازار سرمایه، مانند سازمان حسابرسی و سازمان بورس و اوراق بهادار مورد بهره برداری قرار گیرد. با استفاده از این چارچوب، این نهادهای نظارتی می توانند استانداردها و رهنمودهای بومی را برای ارائه گزارش تفسیری مدیریت تدوین کنند. همچنین شرکت ها می توانند هنگام ارائه گزارش تفسیری مدیریت، از این چارچوب بهره برند. این امر رویکرد مناسب تر و مؤثرتری را برای گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت، در چارچوب بازار سرمایه ایران تضمین می کند.
ارائه شاخص رتبه بندی شفافیت اطلاعاتی برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران
حوزههای تخصصی:
مدل رتبه بندی مناسب برای ارزیابی شفافیت اطلاعاتی شرکت های فعال در هر کشور باید بر اساس ساختار و محیط گزارشگری و نیازهای اطلاعاتی در آن کشور تدوین شود. این پژوهش به دنبال ارائه مدل رتبه بندی شفافیت اطلاعاتی شرکت ها در ایران است به نحوی که علاوه بر در بر داشتن ابعاد و شاخص های موجود در مدل های معتبر شفافیت اطلاعاتی در سطح جهان، مناسب محیط و ساختار گزارشگری ایران بوده و به صورت کاربردی مبنای ارزیابی و رتبه بندی سطح افشاء و شفافیت اطلاعاتی شرکت های ایرانی قرار بگیرد. بدین منظور ماتریس مفهومی با استفاده از ادبیات موجود و تلفیق، تعدیل و تلخیص شاخص های موجود در مدل های مختلف در سطح جهان تهیه شد و در مورد 189 شاخص استخراجی از ماتریس مفهومی، از استفاده کنندگان از اطلاعات نظرسنجی شد. به منظور تأیید مدل، تعیین شاخص های اثرگذار و تعیین وزن شاخص ها از تحلیل عاملی تأییدی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. مدل نهایی شامل 128 شاخص افشاء، برای ارزیابی و رتبه بندی سطح و کیفیت افشاء و شفافیت اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، حاصل این پژوهش کاربردی است.
Predicting Stock Price Crash Risk with a Deep Learning Approach from Artificial Intelligence and Comparing its Efficiency with Classical Predicting Methods.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose of this research is Predicting Stock Price Crash Risk with a Deep Learning Approach from Artificial Intelligence and Comparing its Efficiency with Classical Predicting Methods. This research is post-event correlation type and practical in terms of purpose. The research data were extracted from the website of the Stock Exchange Organization and Codal website. The risk variable of crashing stock prices was introduced as a predictor. 3200 obser-vations were obtained from 10-year data of 320 companies between 2012 and 2021. In the following, 29 variables were identified as variables that can affect the risk of crashing stock prices. Statistical methods such as unit root test, composite data, Hausman test and variance heterogeneity test were used. Next, the top 10 algorithms in the field of deep learning were selected and used to model the mentioned variables with the CNN method. Python, Eviews and Excel software were used in this research. Examining the performance of different deep learning algorithms shows that the convolutional neural network method performs better compared to other algorithms and can improve the prediction accuracy. Therefore, it is suggested to use this algorithm in reviewing econometric data and especially predicting the risk of crashing stock prices.
بررسی تأثیر سبک شناختی مدیران و تصویرسازی داده ها در تهیه گزارش های حسابداری مدیریت و فرایند تصمیم گیری
حوزههای تخصصی:
امروزه با زیادشدن حجم اطلاعات، مدیران با افزایش بار اطلاعاتی و افزایش فشار برای تصمیم گیری های کارآمد مواجه هستند. ازاین رو، فرایند تصمیم گیری در حسابداری مدیریت دشوار شده است؛ تصویرسازی داده ها نشان دهنده روشی برای غلبه بر این چالش و بهبود کیفیت تصمیم گیری است. این پژوهش به بررسی تأثیر تصویرسازی داده ها در تصمیم گیری مدیریت و تحلیل تأثیر سبک شناختی مدیران بر موفقیت تصویرسازی در گزارش های حسابداری مدیریت و بهبود فرایند تصمیم گیری می پردازد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، چهار فرضیه طراحی و مورد آزمون قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش، مدیران واحدهای تولیدی هستند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ارائه اطلاعات به شکل جداول و نمودارهای تکمیلی منجر به افزایش دقت و درنتیجه افزایش کیفیت تصمیم گیری مدیران شهودی در مقایسه با ارائه اطلاعات به صورت جدول است. به طورکلی می توان اظهار داشت که استفاده از نمودارهای تکمیلی در گزارش های حسابداری مدیریت باعث تحت تأثیر قرار دادن کیفیت تصمیم گیری مدیران شهودی می شود اما بر کارایی تصمیم گیری این افراد بی اثر است. همچنین در رابطه با مدیران حسی، نمودارهای تکمیلی تفاوتی در کیفیت و کارایی تصمیم گیری ایجاد نمی کند.
بررسی تأثیر حسابرسی بر کیفیت اطلاعات حسابداری و عدم اطمینان اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر کیفیت اطلاعات حسابداری و عدم اطمینان اطلاعاتی است. کیفیت حسابرسی بوسیله متغیرهای مشاهده پذیر نوع اظهارنظر حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس اندازه گیری می شود و سنجش متغیر کیفیت اطلاعات حسابداری با استفاده از متغیرهای پایداری سود، کیفیت اقلام تعهدی و ارتباط سود با واکنش سرمایه گذاران انجام می شود. به منظور کمی کردن متغیر عدم اطمینان اطلاعاتی نیز سه متغیر نوسان های نرخ بازده سهام، پراکندگی و خطای پیش بینی سود هر سهم بر مبنای روش تجزیه و تحلیل مولفه اصلی، در نظر گرفته شده است. برای دستیابی به هدف نمونه ای متشکل از 819 سال-شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386-1394 با استفاده از روش داده های ترکیبی بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد افزایش کیفیت حسابرسی منجر به بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری و کاهش عدم اطمینان اطلاعاتی می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد از میان معیارهای اندازه گیری کیفیت حسابرسی، نوع گزارشات حسابرس معیار مناسب تری برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی است.