فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۴۱ تا ۱۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
133 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سرمایه به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های اقتصادی کشورها، نقش با اهمیتی در توسعه و گسترش فعالیت اقتصادی دارد. با توسعه تکنولوژی و الگوریتم های معاملاتی پیچیده، دستکاری سهام با سهولت بیشتری رخ داده و این امر سبب می شود تا استفاده از ابزارهای مانند هوش مصنوعی و یادگیری عمیق برای شناسایی دستکاری توسط نهادهای ناظر ناگزیر باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی دستکاری سهام در بازار بورس ایران است. برای این کار از اطلاعات 73 سهم از 19 صنعت پذیرش شده در بورس طی 1398 الی 1402، روزهای معاملاتی تقریبی 71،300 استفاده شده است.روش: شناسایی دستکاری در معاملات سهام به دلیل همبستگی زمانی داده های قیمت سهام و پویا بودن آن، چالش مهمی را به وجود می آورد. این چالش با در دسترس نبودن داده های برچسب گذاری شده نیز تشدید می شود. از این رو باتوجه به عدم اعلام سهام دستکاری شده توسط ناظر بورس در بازار ایران، شناسایی داده ها: 1) آزمون های آماری مانند بازدهی غیرنرمال، سهام دستکاری شده و تاریخ دقیق دستکاری مشخص شده است. 2) داده های تصادفی با شبیه سازی الگوی دستکاری سهم، به سری زمانی سهامی که با اطمینان بالایی در آن ها دستکاری رخ نداده (پرسشنامه خبرگان)، تزریق شده است. در گام بعدی با استفاده از ترکیب مدل های خودرمزگذار متغیر و حافظه کوتاه مدت طولانی، الگوریتم VAE- LSTM برای مقایسه با برخی مدل ها یادگیری ماشین از قبیل درخت تصمیم، جنگل تصادفی، رگرسیون لجستیک و.. طراحی گردیده که احتمال دستکاری سهم را محاسبه می نماید.یافته ها: پس از اجرای مدل های یادگیری عمیق شاخص های دقت و بازخوانی و F1 و F2 محاسبه شد. به دلیل اینکه در بازار سرمایه دسته بندی سهام دستکاری شده و نشده از اهمیت یکسانی برخوردار نیست، برای رتبه بندی مدل ها از شاخص ارزیابی عملکردی F2 استفاده شده است. به ترتیب مدل های VAE-LSTM، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، شبکه عصبی چندلایه، ماشین بردار پشتیبان، رگرسیون لجستیک عملکردی بهتری از خود نشان دادند. مقدار حدودی F2 مدل های مذکور به ترتیب : 72درصد، 69درصد، 50درصد، 41درصد، 40درصد و 26درصد است.نتیجه گیری: در نهایت مدل پیشنهاد شده براساس شاخص ارزیابی عملکرد F2 نسبت به سایر مدل ها توانایی بهتری در شناسایی دستکاری از خود نشان داده است. ذکر این نکته ضروری است که سایر مدل های یادگیری ماشین استفاده شده در این پژوهش نیز عملکرد مناسبی به خصوص در شاخص ارزیابی دقت داشته اما متأسفانه از نظر شاخص عملکردی بازخوانی که مهم تر می باشد، عملکرد ضعیف تری داشته اند. پس از تعیین مدل پیشنهادی به عنوان مدل برگزیده، براساس شاخص کل بورس تهران، دوره صعودی بازار سرمایه را در بازه زمانی 01/12/1398 تا 31/05/1399، دوره نزولی بازار سرمایه را در بازه زمانی 21/05/1399 تا 20/08/1399 و سال 1400 را به عنوان دوره تعادل بازار سرمایه در نظر گرفته ایم که مطابق با انتظار، احتمال دستکاری به ترتیب در بازارهای صعودی، متعادل و نزولی بیشتر است.این نتایج به طور کلی با سایر مطالعات پیشین نیز هم سو می باشد.
تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه: کاربست چارچوب پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
93 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: با وقوع بحران های مالی، بسیاری از شرکت های تجاری که دارای فعالیت های گسترده ای در سطح بازار سرمایه هستند، دچار سمی شدن دارایی های خود می شوند که به دلیل عدم وجود جذابیت های معاملاتی، ارزش بازار آن ها کمتر از ارزش اسمی و ثبتی در صورت های مالی می گردند. ارزیابی این دارایی ها معمولاً به دلیل پیچیدگی، در کارکردهای مالی شرکت ها پنهان می باشند که با انباشت این دارایی ها، شرکت های بازار سرمایه را با ریسک سقوط قیمت سهام مواجه می کنند. هدف این مطالعه تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه از طریق ارائه کاربست چارچوب پارادایمی می باشد.روش: در این مطالعه ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان، کدهای باز ناشی از شناسایی ماهیت دارایی های سمی ایجاد می شود. در طول انجام مصاحبه، سوالات به طور مداوم مورد اعمال تعدیل های مقتضی براساس شرایط مصاحبه و اطلاعات مصاحبه شوندگان، قرار می گرفت تا مسیر مصاحبه از جریان اصلی ماهیت پدیده مورد بررسی خارج نشود. لذا با طراحی پروتکلی که جریان های اصلی مطالعه را شامل می شد، اقدام به طراحی مسیر اصلی مصاحبه با خبرگان شد تا بتوان نسبت به استخراج کدهای باز اقدام نمود. سپس با تناسب سازی محتوایی کدهای باز ایجاد شده براساس تکرار و مشابهت مفهومی، به مضامین گزاره ای تبدیل می شوند تا جهت شناخت بهتر پدیده مورد بررسی، با مشارکت تجربه گرایان در بستر مطالعه، کاربست چارچوب پارادایمی به عنوان فلسفه ی این شیوه پیاده سازی، ایجاد گردد. لذا در گام بعدی، با تشکیل گروه کانونی، گزاره های شناسایی شده می بایست به منظور قرار گرفتنِ هریک از گزاره ها در گونه های مشخص براساس ساختار معنایی مدل پارادایمی، از طریق چک لیست سلسله مراتبی ایجاد شده، مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج در بخش کیفی پس از حذف زوائد و تکرار کدهای باز مشابه، حکایت از شناسایی 51 گزاره های زمینه ای دارد تا براساس تناسب محتوایی با پژوهش های مشابه، امکان تعمیم آن به گام دوم مطالعه وجود داشته باشد. نتایج در بخش کمّی براساس چارچوب پارادایمی ایجاد شده، حکایت از گونه شناسی 51 گزاره ی زمینه ای تأییده از بخش کیفی در 5 بخش شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها دارد.نتیجه گیری: نتایج کسب شده نشان می دهد تحتِ تأثیر جنبه های فراگیری همچون کارکردهای مدیریتی تا کارکردهای اقتصادی و ساختاری، اگرچه ممکن است استراتژی های پنهان سازی یا اقناع مثبت نیازهای اطلاعاتی ذینفعان، وقوع تأثیرات منفی دارایی های سمی بر عملکردهای شرکت ها را تاحدی به تأخیر بیندازند، اما انباشته این دارایی ها به مرور زمان، باعث می شود تا شرکت ها با توده ی منفی از اخبار، به دلیل عدم مخابره اطلاعات به موقع به ذینفعان، مواجه باشند که احتمالاً با ریزش قیمت سهام در آینده ای نزدیک همراه خواهد بود. از طرف دیگر، تأخیر در فروش این دارایی ها حتی با قیمت پایین تری از ارزش واقعی، به دلیل نبود بازار مناسب برای معامله ی آن ها، می تواند زیان شرکت ها را افزایش دهد.
توسعه مدل های چندعاملی قیمت گذاری دارایی ها با استفاده از رویکرد رگرسیون آستانه ای و عوامل مبتنی بر ریسک اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
140 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال توسعه و بهبود مدل های قیمت گذاری آستانه ای با هدف ارتقای عملکرد مدل های چندعاملی رایج در حوزه پژوهش های قیمت گذاری دارایی هاست. در سه دهه اخیر، روند توسعه مدل های قیمت گذاری در حوزه پژوهش مالی، عمدتاً بر مبنای ناهنجاری های قیمت گذاری بوده است. این مدل ها بر اساس مدل های قبلی توجیه نمی شوند و به عنوان عوامل جدید به مدل ها اضافه شده اند. این روند تکاملی به ظهور صدها عامل مبتنی بر ناهنجاری های موجود در مدل های پیشین منجر شده است. با توجه به فراوانی متغیرهای احتمالی تأثیرگذار بر بازدهی دارایی ها و اهمیت ویژه رعایت اصل «اختصار» در توسعه مدل های قیمت گذاری، ضروری است که به دنبال مدل هایی با حداقل تعداد عامل و بیشترین توضیح دهندگی مطلوب باشیم. در راستای اصل فوق، این پژوهش به دنبال توسعه مدل های قیمت گذاری آستانه ای نوین است که در آن، عامل پیشنهادی به صورت هدفمند برای بعضی از شرکت ها و نه همه آن ها مورد استفاده قرار می گیرد. با انجام آزمون های مقطعی دقیق و رگرسیون مقطعی آستانه ای، تأثیر آستانه ای متغیرهای کلیدی مانند ریسک اعتباری بر نرخ بازده مورد انتظار با توجه به متغیر آستانه نسبت بدهی، به طور جامع بررسی می شود. انتظار می رود که تأثیر متغیرهای ریسک اعتباری یا اضطراب مالی بر نرخ بازده مورد انتظار، برای سطوح مختلف بدهی دارایی ها، به طور معناداری متفاوت باشد. در صورت معنادار بودن اثر آستانه ای نسبت بدهی، می توان در آزمون های سری زمانی، عامل های مربوط به ریسک اعتباری را به طور هدفمند، تنها برای دسته ای از دارایی ها با ویژگی های مشخص استفاده کرد. هدف نهایی و اساسی این پژوهش، توسعه مدلی نوآورانه است که به جای حضور یک عامل به صورت صفر و یک در مدل قیمت گذاری، حضور عامل برای بعضی از دارایی ها را بر اساس شرایط و معیارهای مشخص در نظر بگیرد.
روش: برای بررسی عملکرد مدل های قیمت گذاری آستانه ای، از داده های شرکت های بازار سرمایه ایران در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ بعد از اعمال فیلترهای رایج برای آزمون مدل های قیمت گذاری استفاده شده است. به منظور بررسی اثر آستانه ای در بررسی عملکرد مدل های قیمت گذاری، از تکنیک های رگرسیون آستانه ای و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از آزمون GRS و آماره های ، ( ) و ( ) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیر فاصله تا نکول، به تنهایی یا در حضور سایر ویژگی ها، تحت تأثیر اثر آستانه ای نسبت بدهی قرار می گیرد؛ به طوری که رابطه معنادار و منفی (فاصله تا نکول کم معادل بازدهی مورد انتظار بالا) برای سهام با نسب بدهی بالا برقرار است و به نظر می رسد، استفاده از اثر آستانه متغیرهای تأثیرگذار بر بازدهی دارایی در رگرسیون های مقطعی، امکان بررسی دقیق تری از اثر متغیرها بر بازدهی سهام انفرادی را فراهم می آورد. همچنین اضافه شدن عامل ریسک نکول به مدل های قیمت گذاری مورد بررسی، توان توضیح دهندگی و قدرت پیش بینی مدل ها را برای دارایی های آزمون با آستانه بدهی بالا افزایش می دهد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد که برای رعایت اصل اختصار در مدل های قیمت گذاری، می توان از مدل های قیمت گذاری آستانه ای، برای توسعه مدل های قیمت گذاری و قیمت گذاری بخشی از دارایی های آزمون با ویژگی ها خاص بهره برد و در توضیح دهندگی و عملکرد برون نمونه ای نتیجه مناسب را دریافت کرد.
سکوت گزینی حسابرسان دیوان محاسبات کشور بر پایه تئوری های پشتوانه سکوت (مطالعه ای کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب و گروه کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مهمترین علل سکوت گزینی حسابرسان دیوان محاسبات کشور بر پایه 9 مورد از تئوری های پشتوانه سکوت گزینی است.
روش: برای استخراج علل سکوت گزینی از روش کیفی فراترکیب و تکنیک گروه کانونی استفاده شد. موضوع سکوت گزینی از سال 2001 میلادی به بعد مورد توجه قرار گرفت، لذا پژوهش های 23 سال اخیر در روش فراترکیب مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از روش فراترکیب منجر به شناسایی 44 مورد از علل سکوت گزینی شد که پس از مطرح شدن آنها در جلسات گروه کانونی (متشکل از از حسابرسان دیوان محاسبات و با تخصص حسابرسی و به تعداد 12 نفر) و گزینش مهمترین علل با عنایت به ارتباط آنها با فضای دیوان محاسبات و همچنین به پشتوانه تئوری های سقف شیشه ای، انتخاب، بار شناختی، شناخت اجتماعی، محرومیت، بازی ها، مارپیچ سکوت، تبادل اجتماعی و حفاظت از منابع، 13 مورد نهایی گزینش شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از گروه کانونی نشان داد، نظریه غالب و بستر اصلی قابل تفسیر علل سکوت گزینی در دیوان محاسبات کشور، نظریه تبادل اجتماعی، بازی ها و حفاظت از منابع است. در سوی دیگر، نظریه ای که کوچکترین پهنه کاربردی را از بین نه نظریه برای توجیه علل سکوت گزینی به خود اختصاص داده است، نظریه سقف شیشه ای است.
دانش افزایی: این مقاله نشان می دهد علل وقوع سکوت گزینی در دستگاه نظارتی حاکمیتی با علل سکوت گزینی حسابرسان در بخش خصوصی تفاوت دارد. علاوه بر این، تئوری هایی که توجیه کننده بستر وقوع سکوت است را تبیین می کند.
مدرنیسم، پست مدرنیسم و حسابداری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
281 - 291
حوزههای تخصصی:
حسابداری در گذار از تاریخ باستان و دوره رنسانس به دوره انقلاب صنعتی و سپس پست مدرنیسم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر مدرنیسم و پست مدرنیسم بر حسابداری و رشدو ترقی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی بوده و روش آن پسروی دادی ( تاریخی) است. نتایج تحقیق نشان میدهد حسابداری مرهون مدرنیسم و پست مدرنیسم است. این دو یک فرصت تاریخی را برای حسابداری فراهم آورده تا ضمن افزایش قدرت حرفه حسابداری، علاوه بر بسط چارچوب های مفهومی به هماهنگ سازی قواعد و استانداردها در سایه جهانی شدن بیاندیشد. حسابداری در بستر تاریخ از گذشته تاکنون در مسیر رشد بوده، در مدرنیته به بلوغ رسیده و در پست مدرنیسم به تکامل تدریجی خود ادامه خواهد داد.حسابداری در گذار از تاریخ باستان و دوره رنسانس به دوره انقلاب صنعتی و سپس پست مدرنیسم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر مدرنیسم و پست مدرنیسم بر حسابداری و رشدو ترقی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی بوده و روش آن پسروی دادی ( تاریخی) است. نتایج تحقیق نشان میدهد حسابداری مرهون مدرنیسم و پست مدرنیسم است. این دو یک فرصت تاریخی را برای حسابداری فراهم آورده تا ضمن افزایش قدرت حرفه حسابداری، علاوه بر بسط چارچوب های مفهومی به هماهنگ سازی قواعد و استانداردها در سایه جهانی شدن بیاندیشد. حسابداری در بستر تاریخ از گذشته تاکنون در مسیر رشد بوده، در مدرنیته به بلوغ رسیده و در پست مدرنیسم به تکامل تدریجی خود ادامه
Collecting Tax Based on the Use of Governmental Resources and Facilities(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۱, Spring ۲۰۲۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of the present research in the first stage is to investigate tax evasion and satisfaction from the point of view of tax payers and investigate government expenses from the point of view of tax staffs in the current state of tax collection in the country. In the second stage, this research seeks to present a new model regarding the method of calculating and collecting taxes based on the use of government resources and facilities. Methodology: The statistical population of this research consists of two general sections of tax payers and tax affairs employees in Fars province. The sample size is determined based on Cochran's formula. Also, simple random sampling method is used. In order to test the hypotheses of the research, SPSS version 22 was used, and according to the normality or non-normality of the data distribution, "one sample t" and "median test" were used respectively. Results: The findings of the research indicate that the inappropriateness of the current tax collection situation in the country has increased the dissatisfaction of taxpayers and increase tax evasion. Meanwhile, from the point of view of taxpayers and tax officials, the approach of simulating taxation based on the use of government resources and facilities increase taxpayers' satisfaction and reduce tax evasion and can help reduce government costs. Innovation: rendering a new model regarding the method of calculating and collecting taxes based on the use of government resources and facilities is innovation of this syudy.
تاثیر انگیزه حسابرسان داخلی به افشاگری رفتارهای غیر اخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در مورد افشاگری ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر عوامل سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
209 - 230
حوزههای تخصصی:
هر چند افشای رفتارهای غیراخلاقی و اقدامات خطاکارانه در سازمانها مزایای بسیاری دارد، حسابرسان داخلی حتی با داشتن انگیزه کافی جهت افشای رفتارهای غیراخلاقی، ممکن است تصمیم به سکوت بگیرند. به همین دلیل بررسی عوامل تاثیرگذار بر تمایل و تصمیم نهایی حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی اهمیت زیادی یافته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انگیزه حسابرسان داخلی به افشاگری رفتارهای غیراخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در زمینه افشاگری و همچنین بررسی تاثیر عوامل سازمانی مانند تعهد سازمانی و فرهنگ سازمانی بر این رابطه است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ داده ها یک پژوهش پیمایشی و میدانی و از لحاظ تحلیل ها یک پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابداران رسمی دارای سابقه حسابرسی داخلی و تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر تعیین شد و پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها به شکل برخط و حضوری، تعداد 185 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. قلمرو زمانی پژوهش سالهای 1402 و 1403 و قلمرو موضوعی حوزه مطالعات حسابرسی بود. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان داد که انگیزه حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در زمینه افشاگری تاثیر مثبت و معنادار دارد. اما، تاثیر تعدیل گری تعهد سازمانی و فرهنگ سازمانی بر رابطه بین انگیزه حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی و قضاوت و تصمیم گیری آنها در این زمینه مورد تایید قرار نگرفت.
تأثیر مسئولیت پذیری بر تاب آوری حسابداران آستان قدس رضوی در محیط های شایسته سالار با رویکرد معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: حسابداری یکی از مشاغل بسیار حساس است که نیازمند تاب آوری مناسب می باشد بنابراین بررسی سازه هایی که بر تاب آوری تأثیرگذار است دارای اهمیت بسیار است؛ از جمله این سازه ها مسئولیت پذیری، رویکرد معنوی و شایسته سالاری می باشد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت پذیری بر تاب آوری شغلی حسابداران آستان قدس رضوی در محیط های شایسته سالار با رویکرد معنوی بوده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابداران وابسته به آستان قدس رضوی می باشند که تعداد آنها 200 نفر است. نمونه آماری شامل 132 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های مسئولیت پذیری کارول، تاب آوری شغلی دیویدسون، رویکرد معنوی میلیمن و شایسته سالاری مصلحی و برای آزمون فرضیات از معادلات مدل ساختاری استفاده شده است.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری حسابداران آستان قدس رضوی بر تاب آوری شغلی آنها تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین رویکرد معنوی و شایسته سالار آنها این تأثیر را تعدیل می کند. در پژوهش حاضر تأثیر شایسته سالاری و رویکرد معنوی به عنوان تعدیل گر تقویت کننده در نظر گرفته شده اند.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با توجه به نتایج پژوهش، می توان بیان نمود که حسابداران مسئولیت پذیر برای به حداکثر رساندن بهره وری و موفقیت سازمان تلاش می کنند، همچنین کارمندی که متعهد و باانصاف باشد می تواند منشأ ایجاد تاب آوری باشد؛ مسئولیت پذیری حسابداران، انجام کار به بهترین و شایسته ترین شکل را سبب می شود.
اثر پاداش های مالی، ملاحظات بازارکار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای در انتخاب شغل حسابدار بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
99 - 134
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع دنیای تجارت منجر به ایجاد فرصت های شغلی متعدد برای نیروی کار شده است. افراد معمولا شغلی را انتخاب می کنند که به آن علاقه مند باشند و توانایی لازم را برای ایفای آن داشته باشند. فارغ التحصیلان حسابداری یکی از افرادی هستند که این امکان برایشان وجود دارد که وارد بازار کار شوند و به همین ترتیب حسابداری یک حرفه مهم در دنیای تجارت می باشد. یک فرد با سابقه تحصیلی حسابداری می تواند مشاغل مختلفی از جمله حسابداری دولتی، حسابداری مدیریت، حسابداری مالی و آموزش حسابداری را دنبال کند. در پژوهش حاضر اثر پاداش های مالی، ملاحظات بازار کار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای در مورد انتخاب شغل به عنوان حسابدار بخش عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ای که بین 384 دانشجو مقاطع مختلف رشته حسابداری توزیع شد جمع آوری گردید، هم چنین برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد که پاداش های مالی، ملاحظات بازار کار، شخصیت، ارزش های اجتماعی و آموزش حرفه ای، تاثیر مثبت و معناداری بر انتخاب شغل به عنوان حسابدار بخش عمومی دارد.
مدلسازی تاثیر روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام با استفاده از روش های یادگیری ماشین (مطالعه موردی در بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که داده های مالی و روانشناختی به وفور در دسترس هستند (مانند داده های شبکه های اجتماعی، اخبار اقتصادی و تحلیلی، و روندهای جستجو)، بهره گیری از روش های یادگیری ماشین به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحلیل داده های پیچیده و بزرگ، ضروری به نظر می رسد. یادگیری ماشین نه تنها توانایی شناسایی الگوهای پنهان در داده ها را دارد، بلکه می تواند روابط غیرخطی و چندبعدی را با دقت بالا مدل سازی کند. در بازارهای مالی، رفتار سرمایه گذاران نقش قابل توجهی در نوسانات قیمتی و بازده سهام ایفا می کند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش های یادگیری ماشین می پردازد. به منظور مدل سازی، شاخص احساسات بازار بر اساس داده های تاریخی از شبکه های اجتماعی، حجم معاملات و تغییرات شاخص کل استخراج شده است. سپس با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین از جمله جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و شبکه های عصبی مصنوعی، تأثیر احساسات بر نوسانات و بازده سهام تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که احساسات سرمایه گذاران تأثیر معناداری بر رفتار قیمتی سهام دارند و الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی با دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها قادر به پیش بینی تغییرات بازده است. یافته های این پژوهش می تواند به تصمیم گیری بهتر سرمایه گذاران و بهبود سیاست گذاری مالی کمک کند.
رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و چسبندگی سود نقدی: نقش تعدیل گر انگیزه پذیرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
چسبندگی سود نقدی پدیده ای است که در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و پژوهش های داخلی نیز به صورت محدود آن را مدنظر قرار داده اند. برای شناخت بهتر این پدیده، پژوهش حاضر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و چسبندگی سود نقدی را مطالعه کرده و اثر انگیزه پذیرایی شرکت ها برای توزیع سود نقدی را بر این رابطه بررسی کرده است. برای این منظور، از داده های 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1402-1391 (1716 مشاهده) استفاده شده است و در برآورد مدل های پژوهش، ضمن کنترل اثرات ثابت سال ها و صنایع، رویکرد رگرسیونی لوجیت با برآوردگر بیشینه درست نمایی به کار رفته است. نتایج پژوهش ضمن تأیید وجود پدیده چسبندگی سود نقدی، بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار بین بیش اطمینانی مدیران و چسبندگی سود نقدی است و نشان می دهد با افزایش در انگیزه پذیرایی شرکت ها، رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و چسبندگی سود نقدی تضعیف می شود. نتایج آزمون های استحکام با کنترل اثر متغیرهای کلان اقتصادی، کنترل اثر شیوع کووید 19، به کارگیری الگوی لوجیت رتبه ای و استفاده از تعریف عملیاتی متفاوت برای سنجش متغیر تعدیل گر، مؤید یافته های اصلی پژوهش است و با مفاهیم مطرح در نظریه پذیرایی سازگاری دارد.
تحلیل کاربرد و پذیرش ارز دیجیتال در بازارهای مالی ایران (با تمرکز بر بازار بورس)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، ارزهای دیجیتال به عنوان یکی از پدیده های نوظهور در بازارهای مالی، تحولات قابل توجهی را در نحوه انجام معاملات و سرمایه گذاری ها ایجاد کرده اند. این مقاله به بررسی کاربرد و پذیرش ارز دیجیتال در بازارهای مالی ایران با تمرکز بر بازار بورس ایران می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی تأثیر عوامل مختلف از جمله آگاهی، نگرش، ریسک ها و مزایای ادراک شده بر تمایل به استفاده از ارزهای دیجیتال در بازار بورس است.برای جمع آوری داده ها، از روش پرسشنامه ای استفاده شد و اطلاعات از میان سرمایه گذاران و فعالان بازار بورس ایران گردآوری گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیلی، از جمله آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیره، انجام شد. نتایج نشان می دهد که آگاهی و نگرش مثبت نسبت به ارزهای دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر پذیرش این ارزها دارند، در حالی که نگرانی ها از ریسک های امنیتی و نوسانات قیمت می تواند مانعی در پذیرش آن ها ایجاد کند.این مقاله با ارائه مدل مفهومی و تحلیل آماری، تلاش می کند تا دیدگاهی جامع نسبت به کاربرد و پذیرش ارزهای دیجیتال در بازار بورس ایران ارائه دهد و پیشنهادهایی برای سیاست گذاران و فعالان بازار ارائه می کند.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر قصد شرکت ها در به کارگیری سیستم های حسابداری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
135 - 177
حوزههای تخصصی:
سیستم های حسابداری دیجیتال به عنوان یک فناوری، نقش مهمی در مدیریت تراکنش های مالی، ثبت داده ها و تسهیل فرایندهای تصمیم گیری دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قصد شرکت ها در به کارگیری سیستم های حسابداری دیجیتال است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. داده های پژوهش حاضر از طریق توزیع پرسش نامه بین 285 حسابدار جمع آوری شده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. در این پژوهش برای آزمون 11 فرضیه پژوهش، از سه مدل موفقیت سیستم های اطلاعاتی، مدل پذیرش فناوری و مدل انتظار-تأیید و همچنین یک مدل ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده، تأیید و رضایت بر قصد شرکت ها در استفاده مستمر از سیستم های حسابداری دیجیتال اثر مثبت و معناداری دارند. درکل، یافته های این پژوهش نشان داد درک هرچه بهتر عوامل مؤثر بر قصد استفاده مستمر از سیستم های حسابداری دیجیتال می تواند نقش مؤثری در پذیرش و استفاده طولانی مدت از آن ها ایفا کند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر آگاهی بخشی قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:بورس اوراق بهادار اصلی ترین مرکز برای مبادلات سرمایه ای در ایران می باشد و کارآیی این نهاد مستلزم تصمیم گیری درست عوامل موجود است. سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل، مهمترین گروه فعال در این بازار هستند، تصمیم گیری مناسب آنها بر پایه اطلاعات صحیح مخصوصاً در ارتباط با آگاهی دهندگی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار در زمینه هدایت سرمایه ها است بنابراین شناسایی عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام حائز اهمیت است. روش:در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی متون و پیشینه تجربی همچنین بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از خبرگان پژوهش، الگوی حاضر طراحی شد. براساس رویکرد پژوهش 8 مقوله اصلی، 41 مفهوم و 94 کد استخراج گردید. بر این اساس مدیران و سیاستمداران باید ابتدا شناخت و آگاهی دقیقی از عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام را بدست آورند.یافته:در این پژوهش، الگوی عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای شناسایی عوامل موثر بر آگاهی بخشی قیمت سهام ارائه نشده است، نتایجی که بدست آماده می تواند برای گروه هایی همچون مدیران شرکت های سرمایه گذاری، مدیران بازار سرمایه ، مدیران واحد های تجاری و تحلیلگران مالی و پژوهشگران مفید می باشد.نتیجه گیری:تصمیمات مدیران و سرمایه گذاران مبتنی بر آگاهی از اطلاعات قیمت سهام است؛ بنابراین ضروری است این آگاهی بخشی و عوامل موثر بر آن مورد توجه پژوهشگران و متولیانِ اجرایی حوزه ی مالی قرار گیرد.. واژگان کلیدی:آگاهی بخشی قیمت سهام،سرمایه گذاران، بورس اوراق بهادار، تحلیل محتوای کیفی
تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر رضایت شغلی و نقض قوانین با نقش تعدیلگر رهبری خدمتگزار (بررسی موردی: شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
122 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تاثیر رهبری خدمتگزار و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر نقض قوانین و رضایت شغلی می باشد. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی به تعداد 874 نفر تشکیل دادند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه آماری 151 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه رهبری خدمتگزار ارهارت (2004)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی طبق پژوهش الیگوزل و همکاران (2021)، نقض قوانین طبق داهلینگ و همکاران (2012) و رضایت شغلی بریفلید و روته (1951) استفاده شد. برای بررسی فرضیه های تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر نقض قوانین تاثیرگذار نیست. مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر رضایت شغلی تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار بر نقض قوانین تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار بر رضایت شغلی تاثیرگذار است. رهبری خدمتگزار رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نقض قوانین را تعدیل نمی کند.
Analyzing the Effect of Monetary Volatility on the Iranian Stock Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, financial markets and especially the stock market are important and undeniable sources of financing for investment toward the economic growth and development of countries. These markets also have a tangible role as a basis for implementing monetary policy. This study aims to investigate the effect of monetary volatility on the seasonal performance of the Iranian stock market from April 2001 to March 2021.The TEDPIX index of the Tehran Stock Exchange was used for designing and explaining the research model for measuring monetary policy uncertainty in terms of the debt of banks to the Central Bank and to measure the Iranian stock market’s performance. With portfolio theory as the theoretical basis for the study, the housing price index and the exchange rate were added to the research model as other independent variables due to their importance to the portfolio of individuals. In this regard, monetary policy uncertainty was first calculated using the exponential general autoregressive conditional heteroskedastic (EGARCH) method. Then, the effect of uncertainty on the TEDPIX index was calculated using the vector auto regression (VAR) statistical method in EVIEWS 12. The findings indicate a significant negative correlation between monetary policy uncertainty and short and long term TEDPIX index. Moreover, exchange rate and housing price index has a significant positive effect on the TEDPIX index.
سرمایه فکری، کارآئی ثبات مالی و اثرات آن بر پایداری مالی بانک ها با رویکرد الگوریتم های فضائی عصبی: (مورد مطالعه : بانک های ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات کارایی ثبات مالی و سرمایه فکری بر پایداری مالی بانک های پذیرفته شده در بورس ایران و عراق انجام شده است. این پژوهش با بهره گیری از داده های مالی گسترده 22 بانک ایرانی و 44 بانک عراقی در بازه زمانی 2000 تا 2023 و استفاده از رویکردهای یادگیری ماشین، الگوریتم های فضایی و شبکه های عصبی برای تحلیل عمیق و چندبعدی روابط پیچیده بین متغیرهای مالی این بانک ها پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مدل های یادگیری ماشین، به ویژه یادگیری عمیق بیزین و شبکه عصبی ترانسفور، عملکرد برجسته ای در پیش بینی و تحلیل پایداری مالی بانک ها دارند. این مدل ها قادر به شناسایی الگوهای پنهان و روابط غیرخطی در داده های مالی هستند که روش های سنتی قادر به کشف آن ها نیستند. مدل خودرگرسیون بردار فضایی، با ترکیبی از یادگیری های عمیق، آشکار می سازد که ثبات مالی، کارایی و سرمایه فکری به ترتیب مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری مالی بانک ها در ایران و عراق هستند. این یافته ها اهمیت در نظر گرفتن وابستگی های فضایی و بین بخشی را در تحلیل های مالی برجسته می کند. علاوه بر این، مدل پانل فضایی هیبرید نقش حیاتی کفایت سرمایه را در پایداری مالی نشان می دهد و همزمان تأثیرات منفی تمرکز بانکی، مالکیت دولتی و اهرم مالی بالا بر پایداری مالی را آشکار می سازد. این نتایج لزوم بازنگری در سیاست های مربوط به ساختار مالکیت و مدیریت ریسک در سیستم بانکی را برجسته می کند.
بررسی تأثیر محاسبات ابری در افزایش کارایی و بهینه سازی فرآیندهای حسابداری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
244 - 259
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات سریع فناوری در عصر انقلاب صنعتی ۴.۰، کسب وکارها نیازمند ابزارهایی برای بهینه سازی فرآیندهای خود هستند. رایانش ابری به عنوان یکی از این ابزارها، نقش کلیدی در مدیریت داده ها و اطلاعات مالی ایفا می کند و دسترسی بلادرنگ به اطلاعات، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی عملیاتی را ممکن می سازد. این مقاله نشان می دهد که سیستم های حسابداری سنتی مبتنی بر ذخیره سازی محلی، جای خود را به سیستم های مبتنی بر رایانش ابری داده اند. این فناوری به حسابداران امکان پردازش آسان اطلاعات مالی، انجام تحلیل های پیچیده تر و تصمیم گیری های به موقع و آگاهانه تر را می دهد. همچنین، رایانش ابری مقیاس پذیری عملیات را افزایش داده و مدیریت منابع مالی و انسانی را بهبود می بخشد. با این حال، پیاده سازی این فناوری با چالش هایی مانند مسائل امنیتی و انتخاب ارائه دهندگان خدمات مناسب همراه است. شرکت ها باید برنامه ریزی دقیقی برای پذیرش رایانش ابری داشته باشند، نیروی انسانی را آموزش دهند و موانع فرهنگی را برطرف کنند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی و مطالعه موردی، تأثیرات مثبت رایانش ابری بر کارایی حسابداری را بررسی کرده و عوامل مؤثر در پذیرش این فناوری را شناسایی می کند. نتایج نشان می دهد که رایانش ابری به ابزاری ضروری برای بهبود بهره وری فرآیندهای حسابداری تبدیل شده است. این فناوری با تسریع پردازش تراکنش ها، افزایش دقت ثبت داده ها و تسهیل دسترسی به اطلاعات مالی، به شرکت ها کمک می کند تا در محیط رقابتی امروز موفق عمل کنند. با این حال، شرکت ها باید چالش های امنیتی و مدیریتی را به طور جدی در نظر بگیرند تا از مزایای کامل این فناوری بهره مند شوند.
پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با استفاده از اندازه گیری بهینه دارایی های عملیاتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی در صنایع پتروشیمی پذیرفته شده در بورس ایران است. این پژوهش شرایطی را مطالعه می کند که متورم بودن ترازنامه، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود افزایشی را محدود می سازد. در چنین شرایطی پیش بینی می شود شرکت ها برای اجتناب از گزارش سود غیرمنتظره منفی، به مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود روی آورند. این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون لاجیت، 680 مشاهده از 40 شرکت پتروشیمی بورسی ایران را طی دوره زمانی 1385 تا 1402 مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین کاهشی بودن پیش بینی سود هر سهم و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی وجود دارد. همچنین، بین مدیریت سود واقعی و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد زمانی که شرکت ها در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری با محدودیت مواجه می شوند، احتمال استفاده از مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود افزایش می یابد تا از گزارش سود غیرمنتظره منفی اجتناب کنند.
شناسایی و الویت بندی روش های تدریس مناسب برای آموزش اصول حسابداری (1) با رویکرد کاربردی به روش سکا (SECA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی شاخص های انتخاب روش تدریس مناسب برای آموزش درس اصول حسابداری (1) و همچنین شناسایی و الویت بندی روش های تدریس کاربردی متناسب با شاخص های مذکور، می باشد.روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی و آمیخته یعنی ترکیبی از روش های کیفی و کمی و از نظر هدف کاربردی می باشد. بدین منظور از روش مرورنظامند یافته های محققین پیشین در بین سال های 2016 لغایت 2022، استفاده، و با استفاده از روش دلفی فازی شاخص های مذکور وزن دهی و مجموعا" 13 شاخص انتخاب روش تدریس مناسب نهایی گردید. همچنین با غربالگری فازی روش های تدریس شناسایی شده 25 روش تدریس انتخاب و نهایتا" روش های مذکور با توجه به معیارهای انتخابی و روش سکا الویت بندی گردیده است.یافته ها: در بین معیارهای انتخاب روش تدریس مناسب برای آموزش اصول حسابداری (1)، آگاهی از روش های تدریس، تکنولوژی آموزشی و تجربه استاد به ترتیب اولویت اول تا سوم را کسب نموده اند. همچنین از بین روش های تدریس شناسایی شده در حوزه تدریس حسابداری، روش های تدریس معکوس، کوانتومی و آموزش گرافیکی به ترتیب بالاترین سطح پوشش معیارهای شناسایی شده را دارا می باشند.نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد استفاده از روش های تدریس متناسب با شاخص های انتخاب روش تدریس مربوطه، می تواند موجب بهبود کیفیت آموزش دروس حسابداری گردد.دانش افزایی: انتظار می رود شناسایی روش های تدریس کاربردی برای دروس حسابداری مقدماتی موجب افزایش سطح آگاهی مدرسان حسابداری از روش های تدریس کاربردی و بهبود اثربخشی تدریس گردد.