فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۱۰۱ تا ۱۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و ارزیابی تاثیر آن بر پاسخگویی عملکرد است. با توجه به این که پژوهش حاضر ارائه دهنده مدل جدید میباشد به همین دلیل این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی بوده و با عنایت به استفاده از روشهای کیفی و کمی به صورت توأمان این پژوهش در زمره پژوهشهای ترکیبی قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی شامل 18 نفر از مدیران ارشد بانک شهر بوده و در بخش کمی نیز از بین 395 نفر از مدیران بانک شهر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در پژوهش حاضر از مصاحبه و پرسشنامه استاندارد پاسخگویی عملکرد با 9 گویه و بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد با 17 گویه بهره گیری شده است و برای بررسی هدف پژوهش آمار استنباطی و آزمونهای معادلات ساختاری به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد شامل آموزش کارکنان، ایجاد مرکز هزینه، بانک مرکزی، تدوین استراتژیهای بلندمدت، ترجیح منافع جمعی سازمان، توانایی مدیریت، ثبات شغلی مدیران، ثبت صحیح اسناد، سیاستهای کلان اقتصادی دولت، سیستم حسابداری بهای تمام شده، شاخص ارزیابی عملکرد، طبقه بندی فعالیت ها، عوامل انسانی، عوامل فنی و فرایندی، عوامل محیطی میباشند. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد تاثیر معناداری بر پاسخگویی عملکرد ندارد.
واکنش سهامداران به افشای محتوای اطلاعات چارچوب گزارشگری یکپارچه در شرایط تضاد منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، واکنش سهامداران به افشای محتوای اطلاعات چارچوب گزارشگری یکپارچه در شرایط تضاد منافع ازطریق تعدیل بازده مورد انتظار بررسی شده است. بازده مورد انتظار سهامداران با بهره گیری از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای محاسبه شده است. هزینه نمایندگی ناشی از تضاد منافع براساس مفهوم کارایی طبق نسبت هزینه های عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش محاسبه شده است. به علاوه، شاخص افشای اطلاعات عناصر محتوا در چارچوب گزارشگری یکپارچه براساس چک لیستی از ابعاد مربوطه سنجش شده است. برای انجام تحلیل ها، تعداد 144 شرکت طی سال های 1395 تا 1401 طبق روش غربالگری از جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران گزینش شدند. داده های بررسی شده بر مبنای مشاهده های شرکت-سال هستند که با تمرکز بر داده های پس رویدادی، از مدل های رگرسیونی در تحلیل ها استفاده شده است. شواهد نشان دادند هزینه نمایندگی ناشی از تضاد منافع بین مدیران و مالکان سبب می شود سهامداران بازده مورد انتظار بالاتری مطالبه کنند؛ با این حال، تلاش شرکت ها در افشای اطلاعات مربوط به عناصر محتوا چارچوب گزارشگری یکپارچه سبب تعدیل بازده مورد انتظار سهامداران هنگام بروز تضاد نمایندگی می شود و از این رو، بازده مورد انتظار سهامداران کاهش می یابد. این یافته ها سازگار با مبانی استدلالی نظریه علامت دهی است که طبق آن گرچه افزایش تضادهای نمایندگی علامتی هشداردهنده برای شرکت ها مبنی بر مطالبه بازده بالاتر از سوی سهامداران است، تمرکز شرکت ها بر بهبود جنبه های افشای اطلاعات براساس عناصر محتوا در چارچوب گزارشگری یکپارچه به عنوان علامتی مثبت از سوی سهامداران تلقی می شود که می تواند انتظارات بازدهی آنها را تعدیل کند.
تکوین فناوری و تأثیر آن بر عملکرد حرفه ی حسابداری
حوزههای تخصصی:
ارتباط صرفه جویی نقدی مالیات با ریسک شهرت در بورس اوراق بهادار کشورهای منتخب منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بررسی می کند که آیا شرکت ها و مدیران ارشد آنها هزینه های شهرت ناشی از درگیر شدن در فعالیت های اجتناب از پرداخت مالیات را در هنگام تصمیم گیری در نظر می گیرند یا خیر.روش: داده های خام مربوط به 119 شرکت در بازه زمانی ۷ سال، طی سال های 2015 تا 2021 از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار کشورهای منتخب واقع در خلیج فارس شامل ایران، قطر، عمان، کویت و عربستان سعودی انتخاب گردید. جهت تعیین ریسک شهرت (متغیر مستقل) این شرکت ها از رتبه بندی شرکت ها توسط سازمان مدیریت صنعتی در ایران و رتبه بندی در کشورهای عربی توسط مجله معتبر فوربس استفاده گردید. صرفه جویی نقدی مالیات (متغیر وابسته) از طریق نرخ مؤثر مالیات نقدی اندازه گیری و تأثیر ریسک شهرت بر آن از طریق مدل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از ارتباط معنادار بین صرفه جویی نقدی مالیات و ریسک (هزینه) شهرت می باشد.نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق، برخی از شرکت ها در هنگام استفاده از استراتژی های مربوط به اجتناب از پرداخت مالیات به هزینه های ناشی از آسیب رسیدن به شهرت شرکت نیز توجه نموده و از آن دوری می نمایند و یا کمتر درگیر اجتناب از پرداخت مالیات می گردند.دانش افزایی: با توجه به اینکه پژوهش های اندکی در زمینه ریسک و هزینه های شهرت مرتبط با مسائلی همچون مالیات انجام شده است؛ این مطالعه می تواند منجر به بسط و غنای این موضوع و توسعه ادبیات تحقیق در این بخش گردد. علاوه بر آن توجه محققین و مدیران در بخش های مالیاتی را به موضوع اعتبار شرکت را جلب نماید.
بسط تئوری راف جهت تعیین مطلوبیت مصادیق گزارشگری پایدار تحت راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
133 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر در شیوه های ارتباط بین شرکت ها با ذینفعان، به ظهور نظریه های مدرنی همچون رویکرد شهروند شرکتی بر می گردد که راهبردهای آنان در مواجه با انتظارات اجتماعی را به سمت پویایی هدایت می کند. هدف این پژوهش بسط فرآیند مجموعه راف جهت ارزیابی کارکردهای گزارشگری پایدار تحت راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز است.روش: در این پژوهش که به لحاظ جمع آوری داده ها، ترکیبی است، ابتدا از طریق فراترکیب نسبت به شناسایی ابعاد کارکردهای گزارشگری پایدار و راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز اقدام می شود و سپس براساس تحلیل دلفی فازی، تلاش گردید تا سطح پایایی ابعاد شناسایی شده مورد کنکاش قرار گیرد. در بخش کمی نیز از مجموعه فرآیند راف و ویکور خاکستری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از تعیین 5 مؤلفه کارکرد گزارشگری پایدار و 3 مضمون راهبرد شهروند شرکتی سبز حکایت دارد. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، راهبرد انتقادی شهروند شرکتی سبز مهمترین پارامتر رویکرد شهروند شرکتی سبز است.نتیجه گیری: در تحلیل نتیجه کسب شده باید بیان نمود، شرکت هایی که باهدف کسب اعتبار اجتماعی مُصرانه به دنبال تبیین راهبردهای شهروند شرکتی به ویژه از نگاه زیست محیطی هستند، معمولاً زمانی می توانند از حوزه مسئولیت پذیری اجتماعی فاصله بگیرند که فراتر از یک رویکرد اجتماعی، فلسفه ی وجودی عملکردهای خود را از منظر شهروند شرکتی به چالش بکشد تا بتواند متعهدانه ارزش های فراگیر اجتماعی را دنبال نمایند.
نگرانی از سرریز اطلاعاتی و انتخاب حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
9 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: اشراف اطلاعاتی حسابرس بر فعالیت صاحبکاران، اطلاعات بسیاری در خصوص فعالیت شرکت ها در اختیار حسابرسان قرار می دهد. بسیاری از این اطلاعات می توانند حامل مزیت رقابتی برای شرکت ها باشند، از این رو لازم است تا حسابرس ها از حفظ امنیت اطلاعات صاحبکاران اطمینان یابند؛ چرا که حسابرسان ممکن است در نقش حامل این اطلاعات، باعث شوند تا اطلاعات صاحبکاران مختلف در اختیار یکدیگر قرار گیرد. به انتقال اطلاعات میان شرکت های گوناگون توسط حسابرس سرریز اطلاعاتی نامیده می شود. نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتی، به خصوص اطلاعاتی که دارای مزیت رقابتی برای سازمان است، می تواند پیامد هایی در پی داشته باشد. یکی از پیامدهایی که رویداد آن محتمل به نظر می رسد، این است که شرکت از انتخاب حسابرسی که شرکت هم صنعت خود آن را انتخاب کرده است بپرهیزد تا مانع از سرریز اطلاعات مهم میان دو شرکت شود. این پژوهش قصد دارد تا اثر نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتشان را بر انتخاب حسابرس بررسی کند.روش: به منظور پاسخ به این پرسش که آیا نگرانی از سرریز اطلاعاتی می تواند بر انتخاب حسابرس یکسان میان شرکت هایی که در یک صنعت فعالیت می کنند موثر باشد، ده صنعت از بورس اوراق بهادار تهران شامل پنج صنعت نوآور و پنج صنعت غیر نوآور در بازه پنج ساله 1396 لغایت 1400، مورد پژوهش واقع شدند. صنایع نوآور مورد بررسی شامل «مخابرات»، «اطلاعات و ارتباطات»، «رایانه و فعالیت های وابسته»، « ماشین آلات برقی» و « دارویی» و صنایع غیر نوآور مورد بررسی شامل «حمل و نقل و انبارداری»، «کاشی و سرامیک»، «محصولات فلزی»، «شیمیایی» و «سیمان،کچ و آهک» هستند. با توجه به این که نگرانی از سرریز اطلاعاتی تنها میان شرکت های فعال در صنعت مشابه توجیه دارد، تمامی ترکیبات دوتایی شرکت ها را در هر صنعت در نظر گرفته و اثر نگرانی از سرریز اطلاعاتی را بر انتخاب حسابرس بررسی شد. اندازه گیری نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتی میان هر جفت-شرکت، با تعریف شاخص های هزینه های تحقیق و توسعه، نوآوری، محصول جدید و افزایش در دارایی های نامشهود صورت گرفت و اثر هر یک از آن ها بر انتخاب موسسه حسابرسی یکسان با استفاده از رگرسیون لاجیت بررسی شد. در نهایت به منظور نتیجه گیری نیز با استفاده از شاخصی تحت عنوان «شدت نگرانی»، نتایج به دست آمده از شاخص های گوناگون اندازه گیری نگرانی را با یکدیگر تجمیع شدند تا به نتیجه گیری نهایی و پاسخ برای پرسش پژوهش به دست آید.یافته ها: یافته های حاصل شده از برازش رگرسیون لاجیت نشان داد که شرکت هایی که در صنعت نوآور فعال هستند، از انتخاب حسابرس یکسان با سایر شرکت های هم صنعت اجتناب می کنند. این تاثیر منفی و معنادار میان حسابرس یکسان و نگرانی از سرریز اطلاعاتی، در شاخص های دیگر اندازه گیری نگرانی از سرریز اطلاعاتی دیگر شامل محصول جدید و افزایش در دارایی های نامشهود، مشاهده شد. با این وجود، نگرانی از سرریز اطلاعاتی اندازه گیری شده با استفاده از تحمل هزینه های تحقیق و توسعه، تاثیر معناداری بر انتخاب حسابرس در میان شرکت های هم صنعت نداشت. در پایان نیز شاخص تجمیعی شدت نگرانی، تاثیر منفی و معناداری بر انتخاب حسابرس یکسان داشت و نشان داد که شرکت هایی که از سرریز اطلاعاتی نگران هستند، از انتخاب حسابرس یکسان با شرکت های هم صنعت پرهیز می کنند.نتیجه گیری: نتایج بررسی حاکی از آن بود که شرکت های نگران از سرریز اطلاعاتی، از بابت فعالیت در صنعت نوآور، افزایش در دارایی نامشهود و همچنین ارئه محصول جدید، از انتخاب موسسه حسابرسی یکسان با دیگر شرکت های هم صنعت، پرهیز می کنند؛ اما تحمل هزینه های تحقیق و توسعه به عنوان دیگر شاخص نگرانی از سرریز اطلاعاتی تاثیر معناداری بر انتخاب حسابرس یکسان میان شرکت های هم صنعت ندارد. با توجه به این که شدت نگرانی بالا، باعث اجتناب شرکت ها از انتخاب حسابرس یکسان با سایر شرکت های هم صنعت می شود، بنابراین نگرانی از سرریز اطلاعاتی به عنوان یک عامل با تاثیر معنادار بر انتخاب حسابرس معرفی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در استانداردگذاری و تدوین آیین رفتار حرفه ای حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد تا از طریق بهبود رویه های مربوط به حفظ امنیت اطلاعاتی صاحبکار توسط حسابرس ها، نگرانی از سرریز اطلاعاتی به میزان کمتری بر انتخاب حسابرس تاثیرگذار باشد.
بیش اطمینانی مدیران و مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی: نقش تعدیلگر توانایی مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
284 - 309
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های قبل، پژوهشگران حسابداری، بیشتر مدیریت اقلام تعهدی اختیاری و دست کاری در فعالیت های تجاری واقعی را بررسی کرده اند و به مدیریت سود با تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان، توجه چندانی نداشته اند. با آنکه در سال های اخیر، موضوع مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی، در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است و پژوهش های داخلی انگشت شماری نیز به آن پرداخته اند، در این خصوص که تغییر طبقه بندی می تواند از باورهای مدیریتی اثر بپذیرد، شواهد تجربی اندکی ارائه شده است. با توجه به آنچه بیان شد، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بیش اطمینانی مدیران با تغییر طبقه بندی و بررسی نقش تعدیلگر توانایی مدیریتی بر این رابطه است.
روش: برای آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های ۱۳۸ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۲ (۱۶۵۶ سال صنعت) استفاده شده است. در برازش مدل ها، ضمن کنترل اثرهای ثابت سال ها و صنایع، رویکرد حداقل مربعات تعمیم یافته به کار رفته است. افزون برآن، برای تخفیف اثر ناهمسانی واریانس و هم بستگی خطاها، در محاسبه خطای استاندارد ضرایب، از تصحیح خوشه ای در سطح شرکت ها استفاده شده است. همچنین، مدل های به کاررفته برای سنجش سود اصلی غیرمنتظره و تغییرات غیرمنتظره سود اصلی، به صورت مقطعی و در سطح هر صنعت (۱۲۰ سال صنعت)، برازش شده اند.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که کاهش در سود غیراصلی واحدهای تجاری، موجب افزایش سود اصلی غیرمنتظره و کاهش تغییرات غیرمنتظره سود اصلی آن ها می شود. این نتایج نشان دهنده رواج پدیده تغییر طبقه بندی در شرکت های ایرانی است. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد که بیش اطمینانی مدیران رابطه مثبت (منفی) بین اندازه کاهش در سود غیراصلی و سود اصلی غیرمنتظره (تغییرات غیرمنتظره سود اصلی) را تقویت می کند و با افزایش در توانایی مدیریتی، از شدت اثر بیش اطمینانی مدیران، بر رابطه بین اندازه کاهش در سود غیراصلی و دو متغیر سود اصلی غیرمنتظره و تغییرات غیرمنتظره سود اصلی، کاسته می شود. افزون برآن، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش، به استفاده از تعریفی جایگزین برای سنجش بیش اطمینانی مدیران، حساس نیست.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان دریافت که با افزایش در بیش اطمینانی مدیران، مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان شدت می یابد؛ زیرا مدیران بیش اطمینان به قابلیت های فردی خود اعتماد بیش از واقع دارند؛ ازاین رو به صورت آگاهانه، برخی هزینه های اصلی واحد تجاری را در ردیف هزینه های غیراصلی رده بندی می کنند تا سود اصلی شرکت را بیش از واقع، گزارش کنند. افزون برآن، نتایج پژوهش بیان می کند که با افزایش در توانایی مدیریتی، بیش اطمینانی مدیران بر تغییر طبقه بندی تأثیر کمتری خواهد داشت؛ زیرا در مقایسه با مدیران بیش اطمینان با توانایی مدیریتی ضعیف، مدیران بیش اطمینانی که از توانایی بیشتری برخوردارند، ارزیابی واقع بینانه تری از قابلیت های خود دارند و از توان کافی برای برآورده ساختن پیش بینی های خویش درباره شرکت برخوردارند؛ بنابراین انگیزه و نیاز کمتری برای تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان دارند.
نخستین زن حسابدار رسمی (CPA) در دیلویت، زندگی حرفه ای جِنی مِی پالن از زنان پیشگام در حسابرسی امریکا
حوزههای تخصصی:
تاثیر هوش مصنوعی بر اعتبار سنجی مشتریان در صنعت بانکداری
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اعطای اعتبار در نظام بانکی، استفاده از عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی جهت تصمیم گیری در اعتباردهی، بسیار مهم است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر به بررسی اعتبارسنجی مشتریان با تکیه بر هوش مصنوعی پرداخته است. مبحث مدیریت ریسک، یکی از موضوعاتی است که همواره در صنعت بانکداری باید مورد توجه سیاستگذاران اعتباری قرار گیرد. حال در بین ریسک های مختلفی که بانک ها با آن روبه رو هستند، ریسک اعتباری از مهم ترین آن ها محسوب می شود که در واقع از ضرر و زیان ناشی از ناتوانی یا تمایل نداشتن مشتری به انجام تعهدات خویش در برابر بانک ناشی می گردد که به منظور کنترل این ریسک، رتبه بندی اعتباری مشتریان، ضرورتی انکارناپذیر به حساب می آید از طرف دیگر، استفاده از هوش مصنوعی جایگاه خاصی را در صنایع مختلف به خود اختصاص داده که در این میان صنعت بانکی میتواند بهره مندی مناسبی را در ارزیابی و اعتبارسنجی مشتریان تسهیلات بانکی داشته باشد، پژوهش حاظر از نظرگردآوری داده ها از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و از نوع هدف کاربردی می باشد.
تأثیر شفافیت اطلاعاتی بر ارزش شرکت: نقش تعدیل گر رقابت پذیری صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
89 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: افشای اطلاعات این امکان را به ذینفعان می دهد که به درک کاملی از کیفیت اساسی، وضعیت مالی و ریسک های شرکت برسند تا بتوانند تصمیمات منطقی تری بگیرند. هرچند شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار موظف اند اطلاعات را به روش های مختلف افشا کنند، اما همچنان در نحوه ارائه اطلاعات دارای آزادی عملی هستند که می تواند ابهامات اطلاعاتی را تشدید کند. شفافیت اطلاعاتی با کاهش عدم تقارن اطلاعات، تقویت کانال های ارتباطی بین شرکت ها و سهامداران و ممانعت از رفتارهای فرصت طلبانه مدیران، به افزایش ارزش شرکت ها کمک می کند. علی رغم وجود نتایج تجربی درخصوص رابطه مثبت بین شفافیت اطلاعاتی و ارزش شرکت و تأثیر رقابت پذیری صنایع بر این رابطه، جهت اثرگذاری متغیر رقابت همچنان موضوع بحث است. این پژوهش با استفاده از شاخص های شفافیت اطلاعاتی مبتنی بر داده های حسابداری و داده های بازار سهام هر شرکت، رابطه بین شفافیت اطلاعاتی و ارزش شرکت را مورد بررسی قرار داده و تأثیر رقابت پذیری صنایع را بر این رابطه تحلیل کرده است.روش: به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، داده ها برای 143 شرکت (معادل با 1716 سال شرکت) در بازه زمانی 1402-1391 از بانک اطلاعاتی ره آوردنوین و سایت کدال گردآوری شده است. مدل های مورد استفاده در آزمون فرضیه های پژوهش با کنترل نمودن اثرات ثابت سال ها و صنایع و به کارگیری رویکرد حداقل مربعات تعمیم یافته برازش گردیده اند. افزون بر آن، برای کنترل اثر ناهمسانی واریانس و همبستگی جملات خطای مدل ها، از تصحیح خوشه ای در سطح شرکت ها استفاده شده است. همچنین، مدل های رگرسیونی که برای سنجش شفافیت اطلاعاتی مبتنی بر داده های حسابداری به کار رفته اند، در هر سال از 1391 تا 1402، در سطح 12 صنعت (یعنی در مجموع، 132 رگرسیون) برآورد شده اند. در نهایت، در بخش تحلیل حساسیت از معیارهای مبتنی بر داده های بازار برای سنجش شفافیت اطلاعاتی استفاده گردیده است.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بهبود در شفافیت اطلاعاتی موجب افزایش ارزش شرکت می شود. این نتیجه با مفاهیم مطرح در نظریه علامت دهی سازگار است. همچنین، نتایج پژوهش از اثر تشدیدگر رقابت پذیری صنعت بر رابطه مثبت بین شفافیت اطلاعاتی و ارزش شرکت حکایت دارد. این یافته با پیش بینی های مطرح در نظریه نمایندگی همخوانی دارد. افزون بر آن، نتایج تکمیلی حاصل از به کارگیری معیارهای سنجش شفافیت اطلاعاتی مبتنی بر داده های بازار، مؤید یافته های اصلی پژوهش است و نشان می دهد که نتایج پژوهش نسبت به استفاده از تعاریف جایگزین برای سنجش شفافیت اطلاعاتی، حساسیت ندارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید اثر مثبت شفافیت اطلاعاتی بر ارزش شرکت و نقش پررنگ رقابت پذیری صنایع بر تقویت این رابطه است. این موضوع نقش واحدهای تجاری و نهادهای ناظر را در افزایش کیفیت گزارش های مالی، کاهش ناقرینگی اطلاعاتی و در نهایت، افزایش شفافیت اطلاعاتی، مورد تأکید قرار می دهد. افزون بر آن، به دلیل پیامدهای مثبت رقابت پذیری صنایع در کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران، وادار نمودن آنان برای اتّخاذ تصمیم های کارا و ارزش افزا، کاستن از تمایل مدیران به احتکار اطلاعات و ترغیب آنان به افشای داوطلبانه اطلاعات بیشتر، مورد تأکید قرار می گیرد.
تأثیر ریسک بر قیمت سهام بانک ها و شرکت های بیمه با توجه به نقش سازوکارهای راهبری شرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر ریسک بر قیمت سهام بانک ها و شرکت های بیمه با توجه به نقش تعدیلی سازوکارهای راهبری شرکتی است. به این منظور داده های 24 بانک و 25 شرکت بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1398 مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مد ل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در بانکها، ریسک بازار بر قیمت سهام تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی بر قیمت سهام صنعت بانکداری تأثیر منفی و معنادار دارند. در شرکتهای بیمه، ریسک بازار و ریسک نقدینگی بر قیمت سهام تأثیر مثبت و معنادار و ریسک اعتباری بر قیمت سهام این صنعت تأثیر منفی و معنادار دارد. همچنین، یافتهها در خصوص ریسک نشان داد که در ریسک اعتباری بانک ها، متغیرهای مالکیت نهادی، کمیته مستقل و کمیته حسابرسی بر قیمت سهام بانک تأثیر منفی و معنادار دارند. در ریسک بازار بانک ها، متغیرهای کمیته مستقل و کمیته حسابرسی بر قیمت سهام بانک تأثیر منفی و معنادار دارند. افزون بر این، در ریسک اعتباری شرکت های بیمه، مالکیت مدیریتی بر قیمت سهام شرکت تأثیر مثبت و معنادار دارد و اندازه هیأت مدیره بر قیمت سهام شرکت تأثیر منفی و معنادار دارد. در ریسک بازار شرکت های بیمه، مالکیت مدیریتی بر قیمت سهام شرکت تأثیر مثبت و معنادار دارد و کمیته مستقل بر قیمت سهام شرکت تأثیر منفی و معنادار دارد. در ریسک نقدینگی شرکت های بیمه، مالکیت مدیریتی بر قیمت سهام شرکت تأثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج این مطالعه میتواند به مدیران بانکها و مؤسسات بیمه در راستای اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک شایانی نمایدThe Effect of Risk on Stock Prices of Banks and Insurance Companies with Regard to the Role of Corporate Governance Mechanisms
تأثیر عملکرد پایداری شرکتی بر ارزش افزوده حسابداری در طی چرخه عمر شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پایداری شرکتی برای موفقیت بلندمدت شرکت ها ضروری است و ظرفیت بالقوه ای برای بهبود شفافیت و قابلیت اطمینان اطلاعات برای سرمایه گذاران و ذی نفعان دارد. از این رو؛ هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر عملکرد پایداری شرکتی بر ارزش افزوده حسابداری در طی چرخه عمر شرکت است. ارزش افزوده حسابداری با استفاده از مدل ارائه شده توسط عباس زاده(1393) و همچنین عملکرد پایداری شرکتی بر اساس چک لیست آقایی و کاظم پور(1395) مورد سنجش قرار گرفت. چرخه عمر شرکت نیز با استفاده از مدل دیکینسون(2011) اندازه گیری گردید. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع علی پس از وقوع می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با روش نمونه گیری حذف سیستماتیک 130 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سالهای 1393 تا 1400 است. برای آزمون فرضیه های صورت بندی شده از تجزیه و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد پایداری شرکتی در مرحله رشد شرکت تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده حسابداری دارد، در حالی که در مراحل بلوغ و افول تاثیر معناداری ندارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی مؤدیان حقیقی (مطالعه موردی: شهرستان نور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهم ترین دلایل فرار مالیاتی و ارائه رتبه بندی آن براساس نظر خبرگان و مدیران مالیاتی شاغل در اداره امور مالیاتی شهرهای شهرستان نور است. روش شناسی: جامعه مورد مطالعه کلیه کارکنان و مدیران اداره امور مالیاتی شهرستان نور است که در سال 1402 انجام شد. در ابتدا، عوامل متعدد بر فرار مالیاتی با استفاده از پرسشنامه اول و نرم افزار SPSS مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در ادامه، با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی و نرم افزار Expert choice، مهم ترین معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر فرار مالیاتی شناسایی و سپس اولویت بندی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که هیچ کدام از معیارهای پنج گانه و زیرمعیارهای آن از دیدگاه خبرگان پژوهش بی اهمیت نبوده و معیار قانون و مقررات در میان سایر معیارها بیشترین اثر را بر فرار مالیاتی دارد. دانش افزایی: به طور قطع، یکی از راهکارهای مقابله با را ه های فرار مالیاتی، وضع قوانین و مقرراتی است که بتواند به طور کاملا هوشمندانه تمامی راه های نفوذ در قانون و حتی دور زدن آن را پیش بینی و برای آن راهکارهایی را پیشنهاد دهد. در این صورت قابل اجرا و مقبول آحاد و همه اصناف و گروه های مؤدیان قرار خواهد گرفت. علی رغم تلاشهای بسیار دولت ها در این زمینه هنوز هم فرار از مالیات چه در ایران و در سایر کشورهای دنیا، موضوعی است که با خلاهای جدی قانونی مواجه است. دانستن میزان فرار از مالیات و داشتن درک بهتر از دلایل آن به فرآیند یافتن مکانیزم های جلوگیری از آن یا کاهش شدت آن کمک خواهد کرد.
تحلیل محتوای روش های سنجش کارایی سرمایه گذاری در پژوهش های داخلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی وسیع ادبیات هر پژوهش، بینش عمیقی در موضوع آن به دست می آورد. بااین حال، زمان و منابع، گستردگی مطالعه را محدود می کند. ازاین رو، پژوهش حاضر با تمرکز به موضوع کارایی سرمایه گذاری، کلیه پژوهش های منتشر شده در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی از سال 1388 تا 1399 را به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی بررسی نمود تا اطلاعات جامعی به پژوهشگران این حوزه ارائه نماید. نتایج بررسی 72 مقاله مرتبط نشان داد 26 مدل با استفاده از 30 متغیر در 121 تکرار توسط پژوهشگران بکار رفته است. 55.6 درصد شامل 40 مقاله از مدل های مبتنی بر رشد فروش و 20.8 درصد شامل 15 مقاله از کیوتوبین استفاده کرده اند. از متغیر کنترل در 35 مقاله شامل 61/48 درصد استفاده نشده است. همچنین، مدل تک متغیره رشد فروش با سهم 32 درصد در23 مقاله پُرکاربردترین مدل است. از آنجائی که نتایج پژوهش های مبتنی برداده نسبت به انتخاب متغیر و کیفیت داده ها بسیار حساس اند. با هدف کاهش تأثیر منفی عواملی مانند تورم،عدم تجدید ارزیابی دارایی ها و کارایی ضعیف بازار سهام بر کیفیت معیارهای رشد فروش و کیوتوبین، بومی سازی روش های سنجش کارایی سرمایه گذاری، تعدیل داده ها یا تفسیر نتایج با در نظر گرفتن عوامل مؤثر، پیشنهاد می شود.
نحوه تصویب و به کارگیری استانداردها با رویکرد به کارگیری استاندارد حسابداری 35 مالیات بردرآمد(قسمت اول)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سطح فناوری اطلاعات بر میزان احتمال خطر اقامه دعوا علیه حسابرس با تأکید بر نقش کیفیت حسابرسی و تخصص حسابرس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
91 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل سطح فناوری اطلاعات بر میزان احتمال خطر اقامه دعوا علیه حسابرس با تأکید بر نقش کیفیت حسابرسی و تخصص حسابرس می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 127 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استتا نسخه 15 استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین سطح فناوری اطلاعات و خطر اقامه دعوا علیه حسابرس وجود دارد و همچنین متغیر کیفیت حسابرسی با ضریب مثبت نقش تعدیل کنندگی مستقیم و معناداری بر رابطه بین سطح فناوری اطلاعات و احتمال خطر اقامه دعوا علیه حسابرس دارد و در آزمون فرضیه سوم مشاهده شد که تخصص حسابرس بر رابطه بین سطح فناوری اطلاعات و احتمال خطر اقامه دعوا علیه حسابرس اثر معناداری ندارد.
چارچوب سیاستی برای ارتقای سواد مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
114 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر، سواد مالی یکی از دانش ها و مهارت های ضروری زندگی شناخته می شود؛ به طوری که در کشورهای توسعه یافته جهان، هر فردی باید از سطح مطلوبی از سواد مالی برخوردار باشد. اهمیت این موضوع تا حدی است که تاکنون بیش از ۶۰ کشور جهان سیاست ها و استراتژی های ملی ای را برای ارتقای سواد مالی طراحی کرده اند و برنامه های مشخصی را در این راستا در دستور کار خود قرار داده اند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. ارتقای سواد مالی در ایران، به خاطر شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا افزایش آگاهی ها، دانش و مهارت های مالی در افراد، خطاهای مالی آنان را کاهش می دهد، تصمیم گیری های درست مالی را در آن ها تقویت می کند، به آنان احساس اعتمادبه نفس می دهد و در رسیدن به رفاه و امنیت مالی آن ها را یاری می کند. علاوه بر اینها می تواند برای بهبود وضعیت کلان اقتصادی و اجتماعی کشور نیز مفید باشد، ثبات اقتصادی جامعه را تضمین کند و افراد جامعه را بیشتر با سیاست های اقتصادی و مالی همراه کند. از این رو ضروری است که در حوزه سیاست گذاری های عمومی نیز، این موضوع در دستور کار نهادهای بالادستی قرار گیرد و سیاست های ارتقای سواد مالی احصا شود و بهترین و مطلوب ترین سیاست ها در این حوزه مبتنی بر فرهنگ بومی ایرانی اسلامی ما تدوین شود.
روش: پژوهش حاضر که با جمع آوری اسناد سیاستی و استراتژی های ملی دیگر کشورها و نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با استادان، متخصصان و صاحب نظران مدیریت مالی، سواد مالی و سیاست گذاری اجرا و با شیوه تحلیل مضمون کیفی، تحلیل شده است، سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چارچوب سیاستی برای ارتقای سواد مالی در ایران چیست؟
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، چارچوب سیاستی برای ارتقای سواد مالی در ایران را می توان بر اساس چهار حوزه اصلی پی ریزی کرد که هر یک از این حوزه ها، از چند حوزه فرعی تشکیل می شود. این حوزه ها عبارت اند از: ۱. پیش نیازهای سیاستی (شامل پیش نیازهای قانونی، مالی، اجرایی و فرهنگی)؛ ۲. اهداف سیاستی (شامل اهداف آموزشی، اقتصادی و سیاسی اجتماعی)؛ ۳. الزامات سیاستی (شامل الزامات محتوایی، مخاطب شناسی، متخصص پروری و ارزیابی)؛ ۴. ابزارهای سیاستی (شامل ابزارهای سنتی و کلاسیک، نوین و حمایتی تشویقی). این چارچوب می تواند به عنوان طرحی جامع برای سیاست گذاری در زمینه ارتقای سواد مالی در ایران استفاده شود.
نتیجه گیری: برنامه های ارتقای سواد مالی در هر کشوری باید متناسب با شرایط خاص آن کشور طراحی شود. با توجه به شرایط خاص ایران، چارچوبی را که این پژوهش بر اساس الگوهای بین المللی و نظرهای خبرگان داخلی ارائه کرده است، می تواند راهنمای مناسبی برای سیاست گذاران در تدوین و اجرای سیاست های مؤثر بومی در این زمینه باشد.
تأثیر اخلاق و دوره تصدی بر توانایی حسابرس در تشخیص شیوه های حساب آرایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر اخلاق و دوره تصدی بر توانایی حسابرس در تشخیص شیوه های حساب آرایی می باشد. روش تحقیق کلی مورد استفاده در این پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است و بر حسب این که هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مؤلفه های اخلاق حسابرسان و دوره تصدی حسابرس بر توانایی حسابرس در کشف تحریفات است از نوع روش همبستگی و همچنین بر حسب نوع داده ها و نحوه ی اجرای روش پژوهش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه مستقل و استاندارد فولرتون و دوتسچی (2004)، برای توانایی کشف تقلب، پرسشنامه استانداردآرمگا زارفر(2016) برای اخلاق حرفه ای قابل استفاده می باشد. نتیجه آزمون فرضیه اول نشان داد اخلاق حسابرس بر توانایی حسابرسان در تشخیص شیوه های حساب آرایی تأثیر مثبت و معنی دار دارد. نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد دوره تصدی حسابرس بر توانایی حسابرسان در تشخیص شیوه های حساب آرایی تأثیر مثبت و معنی دار دارد. نتیجه آزمون فرضیه سوم نشان داد اندازه مؤسسه حسابرسی بر توانایی حسابرسان در تشخیص شیوه های حساب آرایی تأثیر مثبت و معنی دار دارد.
حکمرانی خوب و مفاهیم آن
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
104 - 113
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر حکمرانی تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به واسطه نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیرتوسعه و توسعه یافتگی است. عدم رشد اقتصادی، فقر و فقدان پاسخگویی، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند. در حال حاضر پس از اصلاحات دولتی دهه 80 میلادی، به دلیل مشکلات ناشی از کمبود بودجه، بسیاری از کشورها وضعیت مناسب تری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائه خدمات به طور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این حال، وجود انگیزه مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی ضعیف تر شده است. در حال حاضر چالش های دیگری بروز کرده و انگیزه ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالش ها نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است. مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است. از سوی دیگر، مطالعات توسعه و آمارهای سازما نهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل می باشد؛ چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو حکمرانی خوب، رشد و توسعه کشورها ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد.
تأثیر تعدیلی سویه های رفتاری سرمایه گذاران بر رابطه نزدیک بینی مدیر و مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
25 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نزدیک بینی مدیریتی بر مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) و همچنین تاثیر تعدیل کنندگی سوگیری های رفتاری سرمایه گذاران (رفتار احساسی سرمایه گذار، نزدیک بینی سرمایه گذاران و رفتار گله داری) بر رابطه نزدیک بینی مدیریتی بر مسئولیت اجتماعی شرکتی است. از آنجا که تعهدات اجتماعی، معمولاً مزایای بلندمدتی دارد؛ نزدیک بینی مدیریتی ممکن است بر عملکرد اجتماعی شرکت تأثیر بگذارد. علاوه بر این، از آنجا که تصمیمات مدیریت تحت تأثیر رفتار سرمایه گذار است، انتظار می رود سوگیری های رفتاری سرمایه گذاران بر رابطه بین نزدیک بینی مدیریتی و مسئولیت اجتماعی شرکتی تأثیر بگذارد. فرضیه های پژوهش برای نمونه ای متشکل از143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای1391 تا1400 آزمون شدند. نتایج نشان می دهد که نزدیک بینی مدیریتی تأثیر منفی بر امتیاز مسئولیت اجتماعی شرکتی دارد و تورش های رفتاری سرمایه گذاران شامل رفتار احساسی، نزدیک بینی بازار و رفتار گله داری این رابطه منفی را تقویت می کند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت مدیران نزدیک بین، برای راضی نگه داشتن سهامداران و حفظ وجهه شرکت در بازار، بر بهبود عملکرد کوتا ه مدت، سودآوری و قیمت جاری سهام تاکید دارند و بنابراین، تمایل کمتری به مشارکت در مسئولیت های اجتماعی دارد؛ زیرا این مشارکت در کوتاه مدت هزینه هایی به شرکت تحمیل می کند؛ ولی منافع آن در عملکرد بلندمدت شرکت نمایان می شود. همچنین، اگر سهامداران شرکت، احساسی، توده وار و نزدیک بین باشند، امتناع مدیران نزدیک بین از مشارکت در مسئولیت های اجتماعی بیشتر می شود.