فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی تاثیر تئوری هماهنگی و دوره تصدی مدیر عامل بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام پژوهش، چهار فرضیه اصلی تدوین و 127 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 10 ساله بین سال 1393 تا 1402 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: تئوری هماهنگی و دوره تصدی مدیر عامل بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری دارد.
بررسی نقش اخلاق حرفه ای حسابرسان در تاثیر سرمایه اجتماعی حسابرسان بر استراتژی تعامل با صاحبکار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی نقش اخلاق حرفه ای حسابرسان در تاثیر سرمایه اجتماعی حسابرسان بر استراتژی تعامل با صاحبکار می باشد. پژوهش حاضر، پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، اعضای شاغل و فعال عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به تعداد 1879 نفر می باشند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 319 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری اخلاق حرفه ای حسابرسان از پرسشنامه زارفر (2016) و برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی حسابرسان از پرسشنامه معانی پور (1391) و برای اندازه گیری استراتژی تعامل با صاحبکار از پرسشنامه کولسرت و استوارت (2018) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی قرار گرفت. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده که از پایایی قابل قبولی برخوردار است. جهت بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزارهای SPSS22 و Smart PLS4 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات حاکی از آنست که سرمایه اجتماعی حسابرسان بر اخلاق حرفه ای حسابرسان و استراتژی تعامل با صاحبکار تاثیر دارد و اخلاق حرفه ای حسابرسان بر استراتژی تعامل با صاحبکار تاثیر دارد. در نهایت، اخلاق حرفه ای حسابرسان در تاثیر سرمایه اجتماعی حسابرسان بر استراتژی تعامل با صاحبکار نقش میانجی دارد.
حسابرسی ناب
حوزههای تخصصی:
ارائه ی الگوی شناسایی عوامل پنهان کاری اطلاعات با تمرکز بر حوزه حسابرسی بر مبنای رویکرد گراندد تئوری
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
124 - 149
حوزههای تخصصی:
پنهان کاری اطلاعات در گزارشگری مالی وگزارشات حسابرسی به یک چالش بزرگ تبدیل شده است، بنابراین مجامع قانون گذار حرفه حسابداری و حسابرسی به علل ایجاد پنهان کاری و راه های جلوگیری از وقوع رفتار متقلبانه توجه خاصی داشته اند، حرفه حسابرسی به عنوان یک فعالیت نظارتی و یکی از ساز وکارهای حاکمیت شرکتی برای جلب اعتماد سرمایه گذاران به وجود تقارن اطلاعاتی، منصفانه بودن بازار و نیز قابل اتکا بودن اطلاعات در دسترس،ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه ی الگویی برای شناسایی علل وقوع پنهان کاری اطلاعات با تمرکز بر حوزه حسابرسی می باشد.در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای یا گراندد تئوری استفاده شده است. جمع آوری داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته از 16 نفر از خبرگان با بیش از 12 سال سابقه کاری که به روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند، صورت گرفته است. داده های پژوهش به کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بوسیله نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در مرحله کدگذاری باز، از مصاحبه های صورت گرفته با خبرگان و متخصصان حوزه پژوهش 549 کد استخراج شده و به 107 مفهوم انتزاعی تر تبدیل شده و در انتها 30 مقوله شناسایی شده است که منجر به الگویی پارادایمی جهت شناسایی علل وقوع پنهان کاری درگزارشات مالی و حسابرسی شد که دربردارنده شرایط علی، عوامل مداخله گر، بستر و همچنین راهبردهای مربوط به شناسایی علل وقوع پنهان کاری و پیامدهای آنها می باشد
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران و بیش اعتمادی بر قابلیت مقایسه گزارش های مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: خودشیفتگی یک ویژگی شخصیتی است که فرد در آن تمایل دارد مورد تحسین واقع شده و در مورد خود اغراق و بزرگنمایی نماید. مدیران خودشیفته بیشتر قادر خواهند بود تا از قدرت و عدم تقارن اطلاعات به منظور مداخله در گزارشگری مالی نادرست استفاده کنند. بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران و بیش اعتمادی بر قابلیت مقایسه گزارش های مالی است.
روش شناسی: نمونه متشکل از 167 شرکت طی سال های 1392 تا 1401 از شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است.
یافته ها: نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد که خودشیفته بودن مدیران بر قابلیت قیاس صورت های مالی تاثیرگذار است. همچنین، اطمینان بیش از حد مدیران بر قابلیت قیاس بودن گزارش های مالی اثرگذار است.
دانش افزایی: مدیران خودشیفته به منظور حفظ موقعی ت رهبری، مهارت های خود را در فریب و تقلب و تهدید به کار می گیرن د. در بیشتر مواقع مدیران خودشیفته در پی دستیابی به دستاوردهای بزرگ در شرکت هستند. به همین دلیل آنان به سمت وسوی اجرای اقدامات جسورانه راهبردی-عملیاتی و انجام کسب وکارهای مخاطره آمیز سوق پیدا می کنند و ممکن است برای رسیدن به این هدف و نشان دادن بهترین عملکرد از جانب خودشان به دیگران و نهایتاً برای اینکه مورد تحسین واقع شده و به رسمیت شناخته شوند و از این طریق عزت و بزرگی را برای خود فراهم کنند؛ به انجام فعالیت های متقلبانه روی بیاورند.
Investigating the Necessity of Presenting Corporate Sustainability Materials in Management Accounting Text books(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
65-77
حوزههای تخصصی:
Abstract Objectives: Given the growing demands of internal and external stakeholders and the strategic importance of corporate sustainability, sustainability management accounting (SMA) has gained increasing global attention. This study examines the necessity of integrating SMA concepts and methods into management accounting textbooks to equip future management accountants with the required competencies. Methodology/Design/Approach: The study analyzes the extent to which sustainability topics are covered in management accounting textbooks, highlighting gaps and areas for improvement. It evaluates key sustainability concepts, legal requirements, standards, and the integration of sustainability performance indicators within management accounting frameworks such as the balanced scorecard. Findings: The analysis reveals that while textbooks provide basic coverage of sustainability concepts, legal frameworks, and environmental aspects, they largely overlook critical areas such as sustainability planning, control mechanisms, and internal sustainability reporting. These omissions limit the ability of management accountants to support corporate sustainability performance. Addressing these gaps requires a structured revision of accounting curricula based on expert recommendations. Innovation: This study emphasizes the need for fundamental curriculum revisions to incorporate sustainability issues into management accounting education. It calls on educators and policymakers to enhance textbook content to ensure that future accountants develop the necessary SMA competencies. The findings offer constructive recommendations for overcoming obstacles to integrating sustainability into accounting education.
تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی: الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
152 - 187
حوزههای تخصصی:
خود انتظامی به عنوان یک رویه نظارتی در حرفه حسابرسی، شیوه ی اعمال کنترل کارآمد بر رویه های انجام وظایف حسابرسان باهدف برآورده ساختن انتظارات ذینفعان تلقی می شود. هدف این مطالعه، تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی براساس الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم است. این مطالعه از نظر روش شناسی جمع آوری داده ها ترکیبی است.بنابراین ابتدا از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و استفاده از رویکرد گلیزر، تلاش گردید تا ابعادِ توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی تعیین گردد و سپس پایایی آن با هدف تعیین حدِ اجماع نظری از طریق تحلیل دلفی فازی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش کمی پژوهش نیز از الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم بهره برده شده است، زیرا هدف در این بخش تبیین ابعاد شناسایی شده جهت تعیین مهمترین محور توسعه کارکرد خود انتظامی در حرفه حسابرسی می باشد. در این پژوهش در بخش کیفی 13 نفر از خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان دارای بیش از 5 سال سابقه تجربه به عنوان جامعه آماری مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی طی 13 مصاحبه از وجود 39 مضمون؛ 8 مولفه و 3 مقوله در قالب یک مدل هشت بعدی حکایت دارد. نتایج در بخش کمی پژوهش براساس ماتریس استنتاج فازی تودیم و تعیین وزن نهایی هریک از معیارهای پژوهش، از انتخاب خودکارآمدی حسابرسان به عنوان مهمترین محور توسعه کارکردهای خود انتظامی در حرفه حسابرسی حکایت دارد. طبق نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، خودکارآمدی حرفه ای در حسابرسان به دلیل وجود انگیزه های فردی و تمرکز بر قابلیت های مهارتی و تخصصی، باعث تحریک توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی می شود.
اثر شیوع کووید-19 بر کارایی محافظه کارانه شرکتها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
283 - 308
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19 بر تمام ارکان نظام اقتصادی و همچنین نظام سلامت در کل جهان اثر گذاشته است. در این شرایط بحرانی همه ذینفعان، سهامداران، مدیران و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی انتظار دارند اثر گذاری پاندمی کرونا بر کارایی شرکتها منفی باشد و این کاستی ها برای جامعه، مورد انتظار و قابل پیش بینی است. بنابراین در مورد میزان کارایی، پاسخ گویی مدیریت به مراتب قابل پذیرش عموم و سهل تر از گذشته به تمامی ذینفعان خواهد بود. لذا پژوهشگران حاضر به بررسی میزان کاهش کارایی و ارتباط آن با محافظه کاری پرداختند که در اصطلاح به آن کارایی محافظه کارانه می گویند(بدین معنی که چگونه این اصل در گزارشگری مالی برای ارائه اطلاعات دقیق و قابل اتکا به استفاده کنندگان صورت های مالی به کار گرفته می شود). جهت نائل شدن به اهداف پژوهش، دو فرضیه در نظر گرفته شد. در این راستا اطلاعات مربوط به سه سال قبل از شیوع پاندمی کرونا و دوسال پس از این همه گیری، از سال های 1396 تا 1400، برای 250 شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش، جمع آوری گردید و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و رگرسیون خطی با ستفاده از نرم افزار ایویوز انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش موید این مطلب است که شرکت ها برای خنثی کردن کاهش کارایی خود (بدون توجه به دوره شیوع کووید-19) از روش های محافظه کارانه استفاده نمی کنند، دلیل این امر هم غیر معنادار بودن ضریب تعاملی کارایی و بازدهی و متغیر موهومی بازدهی است و نتایج حاصل از بررسی مدل دوم حاکی از آن بود که بدون توجه به دوره کرونا، شرکت ها به منظور افزایش کارایی هیچ گونه تمایلی به افزایش استفاده از رویه های محافظه کارانه ندارند، درصورتیکه بررسی سومین مدل پژوهش(که در واقع کامل ترین مدل این مطالعه می باشد)، بسیار قابل توجه و قابل تامل است، به این صورت که شرکت ها در دوره کرونا به استفاده ی بیشتر از رویه های محافظه کارانه تشویق شده اند و علاوه بر آن کاهش کارایی نیز در ایجاد این مشوق (در دوره مذکور)، افزایش چشم گیری داشته است.
طراحی سیستم توصیه کننده سهام مبتنی بر الگوریتم فیلترینگ مشارکتی برای بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
302 - 330
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش حجم اطلاعات و پیچیدگی بازارهای مالی، سرمایه گذاران به طور فزاینده ای به دنبال ابزارهای نوین مالی، برای تصمیم گیری آگاهانه ترند. این ابزارها باید به سرمایه گذاران کمک کنند تا ضمن انتخاب سهام مناسب، بازدهی بیشتری کسب کنند. در این راستا، سیستم های توصیه کننده سهام، اهمیت بیشتری پیدا می کنند. سیستم های توصیه کننده سهام می توانند در این زمینه به سرمایه گذاران کمک کنند تا با انتخاب سهام مناسب، بازدهی بیشتری کسب کنند. سیستم های توصیه کننده سنتی سهام، اغلب دقت و کارایی لازم را ندارند. این پژوهش، روشی نوینی به نام فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام را برای طراحی سیستم توصیه کننده سهام در بورس اوراق بهادار تهران ارائه می دهد. این روش بر پایه دو فرضیه کلیدی بنا شده است: ۱. عدم کارایی بازار: بازار سهام به طور کامل کارآمد نیست و اطلاعات را به طور کامل و دقیق منعکس نمی کند. ۲. اطلاعات نهفته در حرکات سهام: حرکت سهام نوعی اطلاعات دارد و می تواند بر قیمت سهام دیگر در بازار تأثیر بگذارد. در این پژوهش با فرض وجود اثر انتقال در بورس اوراق بهادار تهران، از تکنیک فیلترینگ مشارکتی برای طراحی یک سیستم سهام توصیه کننده استفاده شده است که یکی از الگوریتم های سیستم های توصیه کننده به شمار می رود. هدف این استراتژی، یافتن سهام مستعد برای کسب بازدهی بیشتر از بازار است.
روش: در این پژوهش، از داده های تاریخی قیمت سهام ۱۴۵ شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ استفاده شد. الگوریتم فیلترینگ مشارکتی، در دو مرحله یادگیری و آزمایش اجرا شد. در مرحله یادگیری، الگوریتم با استفاده از داده های سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ آموزش داده شد و در مرحله آزمایش، عملکرد آن روی داده های سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ ارزیابی شد. در گام بعدی با استفاده از الگوریتم فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام، سیگنال خریدوفروش در طول دوره محاسبه و در نهایت، استراتژی ارزیابی شد.
یافته ها: الگوریتم به عنوان یک استراتژی سرمایه گذاری، در دو دوره درون نمونه ای و برون نمونه آزمایش شد. نتایج به دست آمده از طریق الگوریتم برای دوره های برون نمونه نشان می دهد که این استراتژی می تواند ۲۵ برابر بازدهی داشته باشد؛ در حالی که شاخص کل در این بازه زمانی ۱۶ برابر شده که نشان دهنده عملکرد عالی استراتژی در طول دوره زمانی است. همچنین میزان ارزش در معرض ریسک در دوره زمانی مورد بررسی، برای روش منتخب 8/12- درصد است که میزان ریسک کمتر این روش را نشان می دهد.
نتیجه گیری: الگوریتم فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام، نوعی استراتژی سرمایه گذاری فعال است. هدف این الگوریتم هوشمند، شناسایی سهام ارزشمند و کسب بازدهی بیشتر از بازار است و می تواند در این زمینه به سرمایه گذاران کمک کند. این الگوریتم می تواند ابزاری ارزشمند برای سرمایه گذاران فعالی باشد که به دنبال یافتن سهام ارزشمند و کسب بازدهی بیشتر از بازار هستند. بنابراین پژوهش های بیشتر برای بررسی عملکرد این الگوریتم در بازارهای مختلف و شرایط اقتصادی متنوع ضروری است. همچنین، به پژوهشگران بعدی توصیه می شود که از استراتژی های کنترل ریسک بهره ببرند و این عملکرد سیستم را تقویت کنند.
تأثیر صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری با تاکید بر عوامل اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صندوق های ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری، ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﺻﻠﯽ آن ها ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری در اوراق ﺑﻬﺎدار اﺳﺖ و ﻣﺎﻟﮑﺎن آن ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺧﻮد، در ﺳﻮد و زﯾﺎن ﺻﻨﺪوق شریک اند. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاراﻧﯽ ﮐﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری را ﺧﺮﯾﺪاری می کنند ﻫﻤﺎن ﻣﺎﻟﮑﺎن ﯾﺎ ﺳﻬﺎم داران ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺪﯾﺮان ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری صندوق ها ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد آن ها ﺑﺎﯾﺪ از ﺗﺨﺼﺺ و ﻣﻬﺎرت ﻻزم ﺑﺮﺧ ﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن ها ﺑﺎﯾﺪ اﻓﺮاد حرفه ای در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ صندوق های ﺳ ﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔ ﺬاری ﺑ ﻪ ﻋﻤﻠﮑ ﺮد دﻟﺨ ﻮاه و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران در صندوق ها ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﺸﺎن دﺳﺖ ﯾﺎﺑﻨﺪ. ﻋﻤﻠﮑﺮد و ﺑﺎزده ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد آنﻫﺎ، ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران، ﻣﺪﯾﺮان ﺻﻨﺪوقﻫﺎ و ﻧﯿﺰ ﻣﻘﺮرات ﮔﺬاران ﺑﻮده اﺳﺖ. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر نیز تاثیر صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری با تاکید بر عوامل اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران بوده است که جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و توزیع آن بین 384 خبره، داده های نرم افزار رهاورد نوین، داده های سایت بانک مرکزی و گزارشات آن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که نرخ ارز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته و همچنین صفت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی نیز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته است که در همین رابطه پیشنهاداتی در راستای بهبود عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری ارائه شده است.
تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مقایسه شرکت های حساس به بحران خشکسالی با سایر شرکت ها) است. برای این منظور اطلاعات مربوط از صورتهای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس استخراج گردید. بازه زمانی پژوهش از سال 1389 الی 1399 در نظر گرفته شد. برای تحلیل های آماری از تخمین رگرسیون با داده های تابلویی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد.
اثر تجربه سرمایه گذاری اولیه ی سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق ادراک ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
108 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی چگونگی تأثیر تجربیات اولیه سرمایه گذاری سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق درک ریسک می پردازد. هدف این تحقیق پر کردن شکاف های موجود در تحلیل های مالی سنتی با در نظر گرفتن عوامل روان شناختی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی کنترل شده که شرایط بازار سهام را شبیه سازی می کند، این پژوهش قصد دارد بررسی کند که چگونه مواجهه اولیه با سطوح مختلف ریسک، فرآیندهای تصمیم گیری و استراتژی های سرمایه گذاری بلندمدت را شکل می دهد. هدف اصلی این است که مشخص شود آیا این ادراکات اولیه از ریسک تأثیر پایداری بر اقدامات سرمایه گذاری بعدی دارند یا اینکه بازخورد مداوم از شرایط بازار، سرمایه گذاران را قادر می سازد تا به مرور زمان به تعصبات شناختی خود آگاه تر شده و تصمیمات سرمایه گذاری خود را اصلاح نمایند. این تحقیق با تأکید بر نقش حیاتی تجربیات اولیه در شکل دهی ذهنیت و قابلیت ارزیابی ریسک سرمایه گذار، به درک ما از امور مالی رفتاری کمک می کند و در نهایت بر مسیر کلی سرمایه گذاری آن ها تأثیر می گذارد.روش: برای بررسی ارتباط بین تجربیات اولیه سرمایه گذاری و ادراک ریسک، یک آزمایش روان شناختی طراحی شد که پویایی های بازار سهام را شبیه سازی می کند. این مطالعه از آزمایش SIT که اقتباسی از آزمایش BART است و به دقت سناریوهای سرمایه گذاری واقعی را بازسازی می کند، استفاده کرده است. نمونه ای از ۱۵۳ سرمایه گذار مبتدی در شبیه سازی آزمایشگاهی شرکت کردند. شرکت کنندگان به سه گروه بر اساس میزان مواجهه اولیه با ریسک تقسیم شدند: افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه کم (LIE)، افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه زیاد (HIE)، و گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE). در طول ۳۰ دور آزمایش سرمایه گذاری SIT، داده هایی در مورد درک ریسک و رفتار شرکت کنندگان جمع آوری شد. این اطلاعات با استفاده از مدل زنجیره ای واسط تحلیل شدند که امکان بررسی جامع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تجربیات اولیه سرمایه گذاری بر تصمیمات و رفتارهای بعدی را فراهم کرد. یافته های این مطالعه به درک عمیق تر چگونگی تأثیر تجربیات اولیه در زمینه های سرمایه گذاری بر درک ریسک و استراتژی های تصمیم گیری سرمایه گذاران مبتدی کمک می کند.یافته ها: تحلیل سرمایه گذاران مبتدی نشان داد که تجربیات اولیه سرمایه گذاری تأثیر قابل توجهی بر رفتار بعدی آن ها دارد. شرکت کنندگانی که در گروه تجربه اولیه بالا (HIE) قرار داشتند، پس از متحمل شدن زیان های قابل توجه اولیه، افزایش گرایش به اجتناب از ریسک را نشان دادند. در مقابل، افرادی که در گروه تجربه اولیه کم (LIE) بودند، سطح بالاتری از اعتماد به نفس و گرایش به پذیرش ریسک از خود نشان دادند. در همین حال، گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE) سطوح متوسط ریسک را حفظ کردند که نشان دهنده این است که تجربیات اولیه متعادل ممکن است رفتار سرمایه گذاری پایدار بلندمدت را تقویت کند. شایان ذکر است که این مطالعه شواهدی در حمایت از فرضیه تأثیر مستقیم درک اولیه از ریسک بر ارزیابی های آینده پیدا نکرد. این یافته نشان می دهد که سرمایه گذاران با دریا بازخورد مداوم از بازار، به مرور زمان درک بهتری از شرایط پیدا می کنند و دیدگاه خود را اصلاح می کنند. با ادامه فعالیت سرمایه گذاری، سوگیری های اولیه آن ها به تدریج کاهش یافت و توانایی آن ها برای یادگیری از تجربیات و تطبیق با شرایط متغیر بازار را به نمایش گذاشت.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر نقش حیاتی تجربیات اولیه سرمایه گذاری در تأثیرگذاری بر رفتارهای آینده سرمایه گذاران مبتدی تأکید دارد. اگرچه به نظر می رسد که ادراک اولیه از ریسک تأثیر پایدار ندارد، وجود سازوکارهای بازخورد مداوم برای اصلاح استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. این تحقیق نشان می دهد که آموزش مالی، همراه با مواجهه با شرایط متنوع بازار، می تواند به طور قابل توجهی پیامدهای منفی ناشی از زیان های اولیه یا احساس اعتماد به نفس بیش از حد را کاهش دهد. برای ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری، مؤسسات مالی باید شبیه سازی هایی از بازار را پیاده سازی کنند که به سرمایه گذاران مبتدی امکان تمرین و ارتقای مهارت های تصمیم گیری را می دهد. این گونه ابتکارات نه تنها درک آن ها از پویایی های بازار را بهبود می بخشد، بلکه شیوه های مدیریت ریسک سالم تری را نیز ترویج می کند. در نهایت، این مطالعه به حوزه گسترده تر مالی رفتاری کمک می کند و ماهیت پویا درک ریسک و تأثیر عمیق آن بر رفتار سرمایه گذاری را نشان می دهد. با در نظر گرفتن این عوامل، سرمایه گذاران و مؤسسات مالی می توانند برای شکل دهی به رویکردهای سرمایه گذاری آگاهانه تر و مقاوم تر با یکدیگر همکاری کنند.
محرک های گزارشگری آب شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۱
139 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت آب و مدیریت منابع آن ازجمله موضوعات بحث انگیز در سطح جهانی به دلیل تغییرات آب و هوایی است. این موضوع خصوصاً در کشور ایران که از خشک سالی مستمر رنج می برد با اهمیت تر می باشد. از همین رو هدف پژوهش حاضر، تبیین عوامل مؤثر بر گزارشگری آب در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور با استفاده از داده های 102 شرکت طی سال های 1391 الی 1400 (1020 سال-شرکت) که به روش حذفی انتخاب شدند، عوامل مؤثر بر افشای گزارشگری آب تعیین و با روش رگرسیون گام به گام و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان افشا مربوط به آب متعلق به شرکت های صنعت شیمیایی و نفتی بوده، همچنین در بررسی عوامل مؤثر بر گزارشگری آب مشخص شد که عوامل سن شرکت، اندازه هیئت مدیره، تخصص مالی کمیته حسابرسی، تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی، بازده دارایی، میانگین بارش سالانه، شهرت، قوانین و حساسیت صنعت به آب بر گزارشگری آب شرکت ها تأثیرگذار بوده اند، این یافته ها می تواند برای برنامه ریزی و کنترل در خصوص مدیریت آب و همچنین شناخت سرمایه گذاران از محرک های افشای شرکتی در تشکیل پرتفوی بهینه شان مفید باشد.
تأثیر چرخه عمر شرکت بر قابلیت مقایسه صورت های مالی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
49 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مراحل مختلف چرخه عمر شرکت بر قابلیت مقایسه صورت های مالی با توجه به نقش عدم تقارن اطلاعاتی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور تعیین نمونه با استفاده از روش غربالگری تعداد 100 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1401 انتخاب شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که مقایسه پذیری صورت های مالی در مرحله بلوغ نسبت به سایر مراحل بیشتر است. همچنین یافته ها نشان داد که با وجود عدم تقارن اطلاعاتی بالا، شرکت ها در مرحله بلوغ تمایل بیشتری به ارائه صورت های مالی مقایسه پذیر دارند. یافته های این پژوهش، شواهدی را ارائه می کند که شرکت ها در مرحله بلوغ به دلیل داشتن سیستم حسابداری کارآمد، نیروی انسانی ماهر و کنترل داخلی قوی، از قابلیت مقایسه بیشتری برخوردار هستند
طراحی الگوی شایستگی حسابرسان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۲۰۰-۱۷۲
حوزههای تخصصی:
موسسات حرفه ای حسابرسی، به عنوان موسسات تجاری که در راستای قضاوت و اظهارنظر بر اطلاعات صورت های مالی شرکت ها ایجاد شده اند رویکرد و هدف مبتنی بر شایستگی را دنبال می نمایند. این پژوهش در راستای طراحی و ارائه یک الگوی شایستگی در قالب یک ابزار توصیفی انجام گرفته است که شایستگی ها و مهارت های مورد نیاز حرفه حسابرسی برای ارائه عملکرد موفقیت آمیز را مشخص کند. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش تحقیق دلفی انجام شده است. جامعه آماری مدیران سازمان حسابرسی، مدیران جامعه حسابداران رسمی ایران و اساتید دانشگاه در رشته حسابداری و حسابرسی به عنوان خبرگان حرفه و دانشگاه است که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند در مجموع 29 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و پس از تجزیه و تحلیل از طریق روش دلفی فازی شاخص های شایستگی تعیین گردید. سپس الگوی شایستگی طراحی و با استفاده از آزمون دو جمله ای مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تحقیقات پیشین 105 شاخص شایستگی شناسایی شد که پس از نظرخواهی از خبرگان 4 شاخص دیگر به موارد قبلی اضافه گردید. در نهایت پس از اجرای آزمون دو جمله ای به منظور ارزیابی ارتباط شاخص ها با مولفه ها و ابعاد ، الگوی نهایی مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی شاخص های شایستگی در ایران شامل 109 شاخص شایستگی است که در قالب چهار بعد عمومی، فنی، مدیریتی و ارتباطی تحت 18 مولفه ارائه شده است.
الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل: رهیافت داده بنیاد چندوجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
315 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اراِئه الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل است، این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد چند وجهی (نسخه گلدکهل و کرونهلم) و با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 12 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب گردیده اند، 251 کد مفهومی استخراج و با تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA اقدام به ارائه یک مدل مفهومی شامل شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها نموده است. بر اساس نتایج، پیامدهای ناشی از حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی مؤدیان برای کاهش اختلافات مالیاتی شامل ساده سازی و شفاف سازی نحوه تشخیص مالیات، توزیع عادلانه بار مالیاتی، کاهش تشخیص های برآوردی و سلیقه ای، اثبات درآمدهای کتمان شده، افزایش خوداظهاری و تمکین داوطلبانه، کاهش اختلافات و کوتاه شدن فرآیند دادرسی مالیاتی و افزایش اقدامات فرصت طلبانه می باشد. در همین راستا عواملی همچون مؤسسات مالی خارج از حوزه نظارت بانک مرکزی، تعدد حساب های بانکی، درآمدهای غیرنقد و تراکنش های غیردرآمدی، رازداری بانکی و روش های دریافت و پرداخت جایگزین عوامل مداخله گری هستند که حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی را با محدودیت مواجه می نمایند. پژوهش حاضر ضمن دانش افزایی، در توسعه نظریه ای موجود برای کاهش اختلافات مالیاتی مؤثر است.
رتبه بندی اعتباری مشتریان بانک ها در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
227 - 248
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی دقیق و مبتنی بر شرایط سبب افزایش ارزش بانک ها خواهد شد و چنانچه این مهم به خوبی انجام نشود بانک ها با خطر ورشکستگی روبه رو می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی سودمندی اطلاعات گزارشگری مالی در مدل سازی رتبه بندی اعتباری مشتریان بانک ها در شرکت های بورسی است. روش های استفاده شده برای اعتبارسنجی مدل در شرکت های بورسی، تئوری داده بنیاد، دیمتل و رگرسیون بود. در مرحله اول با نظرخواهی از 10 کارشناس در نهایت چهار محور اصلی شامل (1) معیارهای مالی، (2) معیارهای غیر مالی، (3) معیارهای حاکمیت شرکتی و (4) معیارهای بازار برای رتبه بندی اعتباری مشتریان تبیین گردید. در مرحله دیمتل سه فرضیه مشخص گردید: فرضیه اول: بین عوامل مالی و تسهیلات بانکی دریافتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار و مثبتی موجود بود. فرضیه دوم: بین اطلاعات بازار شرکت و تسهیلات بانکی دریافتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار و مثبتی موجود بود. فرضیه سوم: بین عوامل غیرمالی و تسهیلات بانکی دریافتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار و مثبتی موجود بود. یافته های تحلیل رگرسیونی فرضیه های فوق را در 64 شرکت در طی دوره 5 ساله 1396 تا 1400 رد نکرد. بانک ها باید در هنگام ارائه تسهیلات به مشخصات شرکت ها در شرایط موجود توجه نمایند.
قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. مدیران باهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران باید بین علایق سهامداران تعادل برقرار کنند تا فرصت های سودآور را از دست نداده باشند و هم سود نقدی را بپردازند. این پژوهش برای یک دوره ی زمانی پنج ساله از سال 1398-1402 انجام شد. اطلاعات نمونه ی شرکت های مورد مطالعه پس از بررسی در دسترس بودن اطلاعات آن ها با جمع آوری به کمک نرم افزار اکسل طبقه بندی و به کمک نرم افزار ایویوز مورد آنالیز و تحلیل واقع شدند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تأکید بر روابط همبستگی است که به کمک رگرسیون و پنل قابل آزمون است. جامعه مورد بررسی تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی با در نظر گرفتن محدودیت های شامل 176 شرکت گردید. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطه ی منفی وجود داشته و این رابطه معنادار نیز می باشد. برای قدرت مدیرعامل سه فاکتور دوره تصدی، دوگانگی و مالکیت مدیریتی استفاده شده است، که این موارد می تواند در تصمیم گیری های کلان شرکت به دلیل قدرت بالا مدیریت تاثیر داشته باشد و در این حالت به نظر مدیران از قدرت خود استفاده خواهند نمود و حداقل سود را بین سهامداران تقسیم می کنند و بیشتر به دنبال گسترش فعالیت های شرکت و کسب سودهای بیشتر و پایدارتر در بلندمدت خواهند بود. هم چنین نوسانات جریان نقدی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود را تعدیل می کند، ارتباط نیز مثبت می باشد. بدان معنا که هرچه نوسانات جریان نقدی افزایش یابد، باعث تقویت ارتباط منفی بین دو متغیر می گردد.
تأثیر بحران مالی بر رفتارهای اجتناب مالیاتی با نقش میانجی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس عراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی مدیریت سود بر رابطه بین بحران مالی و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار عراق می باشد.
اثر چولگی و کشیدگی بر قیمت گذاری اختیار معامله تحت توزیع غیر نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
مدل بلک شولز برای قیمت گذاری طیف وسیعی از قراردادهای اختیار معامله استفاده می شود. فرض اساسی در این مدل تبعیت از توزیع نرمال بازده ها است. اما واقعیت بازار از چولگی و کشیدگی غیر نرمال داده ها حکایت دارد که همین موضوع باعث کاهش دقت در محاسبه قیمت اختیار می گردد. هدف اصلی این پژوهش تعیین قیمت اختیار در داده های با چولگی و کشیدگی غیر نرمال است. در این راستا به تعیین قیمت اختیار در دو مدل بلک شولز و گرام چارلیه پرداخته شده است. برای این منظور، از داده های ایران خودرو در بازه 6/5/ 1399 تا 10/8/ 1402 و شستا در بازه 3/5/ 1401 تا 10/8/ 1402 استفاده شده است. ابر چولگی برای اولین بار در ادبیات مالی داخلی در این پژوهش به کار رفته است و نشان داده شد که این عامل باعث افزایش دقت در قیمت گذاری اختیار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد. شستا چولگی و کشیدگی غیرنرمال بیشتری نسبت به ایرانخودرو دارد. قیمت اختیار محاسبه شده با مدل گرام چارلیه نسبت به مدل بلک شولز در شستا خطای کمتری نسبت به قیمت بازار نشان می دهد. لذا مدل گرام چارلیه انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به مدل بلک شولز با چولگی و کشیدگی غیر نرمال دارد.