مطالب مرتبط با کلیدواژه

محرک های نوآوری


۱.

شناسایی محرک های نوآوری مدل کسب و کار د عصر فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری مدل کسب و کار فراترکیب تحلیل مضمون محرک های نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۵۲
نوآوری مدل کسب و کار (BMI)، یک فرآیند نوآوری است که با هدف ایجاد و حفظ مزیت های رقابتی، تغییراتی اساسی (طراحی شده، بدیع و غیر پیش پا افتاده) در پیکربندی مدل کسب و کار فعلی شرکت ایجاد می کند. از موضوعات مهمی که در خصوص این مفهوم مورد توجه است، محرک هایی است که موجب شکل گیری این سطح از نوآوری در کسب و کارها می گردد. لیکن با وجود علاقمندی بسیاری از پژوهشگران به مفهوم BMI در سال های اخیر، مقالات اندکی به مطالعه مستقیم و جامع پیشران های آن پرداخته اند و بیشتر در مطالعات موردی به آن توجه شده است. به همین جهت در این مطالعه تلاش شده تا با روش فراترکیب، عوامل پیشران گزارش شده در مطالعات موردی پراکنده، ادغام شده و ضمن تلفیق آن ها با روش تحلیل مضمون، لیست تجمیع شده ای از محرک های نوآوری مدل کسب و کار ارائه گردد. بدین منظور پس از جستجوی مقالات مرتبط در پایگاه اسکوپوس و پالایش عناوین و چکیده مقالات یافت شده، 140 مطالعه موردی گزارش شده در مقالات منتخب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. استخراج مصادیق محرک ها، کدگذاری، جستجوی مضامین و نامگذاری آن ها طی مراحل بازگشتی روش تحلیل مضمون، منجر به شناسایی 10 مضمون اصلی مشتمل بر 30 مضمون فرعی شد. در این مقاله گزارش پژوهش انجام شده به همراه تعریف محقق از تمامی 10 محرک اصلی و 30 محرک زیرمجموعه ارائه شده است.
۲.

تاثیر محرک های نوآوری بر ظرفیت نوآوری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرک های نوآوری ظرفیت نوآوری بنگاه های کوچک و متوسط شرکتهای دانش بنیان لیزرل

تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۲
در خصوص اهمیت و ضرورت توسعه ظرفیت نوآوری سازمان ها شواهد قوی تجربی و نظری وجود دارد. بر این اساس، عمده پژوهش های سال های اخیر بر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای ظرفیت معطوف است. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله به بررسی میزان تاثیر هر یک از محرک های نوآوری (مدیریت دانش، مدیریت خلاقیت و نوآوری، مدیریت فناوری اطلاعات در بنگاه) بر ظرفیت نوآوری در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری می پردازد. برای سنجش ظرفیت نوآوری بنگاه ها و تعیین ضرایب هریک از متغیرهای تاثیرگذار بر آن از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. داده های پژوهش از میان شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری کشور انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر یک از محرک های نوآوری تاثیر مثبت و معنی داری در ایجاد و افزایش ظرفیت نوآوری در بنگاه ها دارند. از بین این متغیرها مدیریت فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بیشترین ضریب را به خود اختصاص دادند که به معنی تاثیرگذاری بیشتر بر ایجاد نوآوری، افزایش ظرفیت و محرک های مهم در بنگاه هستند.
۳.

تبیین و ارائه الگوی جامع فرهنگ نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری بصیر چشم انداز راهبرد ساختار محرک های نوآوری فرهنگ ملی فرهنگ سازمانی فرهنگ نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۴
اگرچه در ارتباط با هر یک از مقوله های مرتبط با فرهنگ و نوآوری ادبیات نسبتاٌَ گسترده ای وجود دارد، اما متونی که به طور مشخص ارتباط این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهند نسبتاٌَ محدود است. نوآوری پدیده ای پیچیده و چند بعدی است که از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد. این عوامل ممکن است به صورت یک نیروی محیطی یا فرهنگی در سازمانی که به دنبال ایجاد ارزش آفرینی و شکوفایی می باشد، وجود داشته باشد. از نقطه نظر سازمانی، فرهنگ دارای چندین بعد می باشد که می تواند به عنوان مکملی برای قابلیت های سازمانی جهت نوآوری باشد. اخیراٌَ مطالعات بیشتری در این راستا صورت گرفته است و حتی برخی از صاحب نظران با ادغام دو مفهوم فرهنگ و نوآوری، واژه" فرهنگ نوآوری" را مطرح نموده اند. به عبارتی فرهنگ و نوآوری را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و تفکیک ناپذیر می پندارند. بر اساس   گونه شناسی فرهنگی انجام شده در این مقاله، فرهنگ هایی مانند فرهنگ قوی، سازشکار، تیمی، انعطاف پذیر، مشارکتی، ادهوکراسی، بازار، ارزشی و علمی متناسب با جو نوآوری و  مشوق آن بوده و سایر فرهنگ ها برای محیط های نیازمند خلاقیت و نوآوری مناسب نیستند. در این مقاله مفهومی، چارچوبی کل گرا و جامع از مدل های نظری و تجربی ترسیم و ارائه می گردد. چارچوب به دست آمده شامل عوامل رهبری، چشم انداز، فرهنگ ملی، ساختاری، راهبردی و عوامل تعیین کننده فرهنگ محور است که همواره و در همه حال پویا و محتوایی می باشند. هدف از این مقاله ارائه شمایی از ارتباط مفهوم فرهنگ و نوآوری در ادغام با یکدیگر و تأثیر آنها در ایجاد مزیت رقابتی پایدار و در نهایت ارائه چارچوب  وسیع و جامعی است که ابعاد به هم پیوسته به وجود آورنده فرهنگ نوآوری  را پوشش می دهد.
۴.

تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش برند محرک های نوآوری موانع نوآوری ریسک پذیری منابع نامشهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۰
هدف: رابطه بین نوآوری و ریسک پذیری، موضوعی پیچیده و دووجهی است. از یک طرف، نوآوری می تواند ریسک پذیری را افزایش دهد و از طرف دیگر، با ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد بالا، می تواند ریسک پذیری را کاهش دهد. شرکت ها برای حفظ مزیت رقابتی ناچار به پذیرش نوآوری های ریسکی هستند و برند قوی می تواند به عنوان سپر دفاعی در برابر پیامدهای منفی ریسک عمل کند. این موضوع در تقاطع دو حوزه کلیدی مدیریت یعنی مدیریت برند و مدیریت نوآوری قرار دارد. بررسی تعامل این ابعاد می تواند به توسعه راهکارهای جامع تری برای سیاست گذاری نوآوری و مدیریت ریسک بینجامد. با توجه به نبود بررسی های مستقیم پیرامون اثر برند در ساختار تصمیم گیری نوآورانه تحت شرایط ریسکی، پژوهش حاضر می تواند به توسعه مدل های تلفیقی بین مفاهیم بازاریابی (برند) و کارآفرینی (نوآوری و ریسک پذیری) کمک کند. در نتیجه، شناخت این نقش برای مدیران و تصمیم گیرندگان حیاتی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت های پذیرفته شده بورس تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جزو پژوهش های توصیفی-پس رویدادی است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های پانلی و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده و برای سنجش متغیر ارزش برند از مدل داموداران(2015) و برای سنجش محرک ها و موانع نوآوری از الگوی نمازی و مقیمی(1398) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس تهران از ابتدای سال 1395 تا 1402 هستند که به روش حذف سیستماتیک، 139 شرکت انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد منابع مشهود و منابع نامشهود به عنوان محرک های نوآوری تأثیر مثبتی بر ریسک پذیری دارند، از بین متغیرهای مربوط به موانع نوآوری، موانع بازار و موانع مالی دارای تأثیر منفی معنی دار بر ریسک پذیری هستند ولی متغیر موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری ندارد. اثر تعاملی منابع مشهود و نامشهود با ارزش برند بیانگر عدم تأثیرگذاری منابع مشهود و تأثیرگذاری مثبت معنی دار منابع نامشهود بر ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه است. اثر تعاملی ارزش برند با موانع نوآوری(موانع بازار و مالی) حاکی از این است که برند قوی، اثر منفی موانع بر ریسک پذیری شرکت را کاهش می دهد ولی اثر تعاملی ارزش برند با موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری شرکت ها ندارد. یافته ها: ارزش برند درکنار منابع نامشهود با ایجاد هم افزایی بیشتر، سبب افزایش توان فنی شرکت ها برای ورود به پروژه های نوآورانه با ریسک بالا می شود. با افزایش ارزش برند، موانع بازار و موانع مالی نمی تواند سبب کاهش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه شود که حاکی از این است که برند قوی، با ایجاد سهولت بیشتر در حوزه بازار و مالی، رفتار ریسک پذیری را تقویت می کند. می توان گفت ارزش برند به عنوان شمشیر دولبه عمل کرده و فشار زیاد برای حفظ برند، افزایش تمایل به بدهی بالا و سرمایه گذاری تهاجمی تر، هزینه بالای حفظ برند در شرایط رقابتی، سبب افزایش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه می شود. با وجود موانع دانشی، ارزش برند قوی نیز نمی تواند ریسک پذیری شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهد و موانع دانشی خود عاملی در عدم تعریف درست ارزش برند می باشد که مانع از ایجاد برند قوی می شود. همچنین ارزش برند نمی تواند کمبود دانش فنی را جبران و جایگزین دانش فنی ضعیف باشد و نیز موانع دانشی خود عاملی برای اجتناب از فعالیت های نوآورانه و جسورانه می شود.