فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
281 - 300
حوزههای تخصصی:
با تغییر شرایط بازارها، انتظارات نهادهای نظارتی ایجاد توازن اطلاعاتی در راستای حفظ منافع ذینفعان به صورت پایدار می باشد. لذا مباحثی همچون اجتناب از آسیب به محیط زیست؛ حفظ و حراست از حقوق منابع انسانی، همچنین احترام به منافع آیندگان بخش مهمی از کارکردهای گزارشگری پایدار شرکت ها می تواند تلقی گردد. گزارشگری سرمایه فکری پایدار به عنوان یک موضوع نوظهور در دانش حسابداری، با درک دغدغه های مطرح شده به دنبال ملموس نمودن دارایی های نامشهود به عنوان بخش مهمی از افشاء اطلاعات شرکت ها محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش ارزیابی پیامدهای گزارشگری سرمایه فکری پایدار می باشد. روش شناسی این پژوهش ترکیبی بود، به طوریکه در بخش کیفی ابتدا پیامدهای گزارشگری سرمایه فکری پایدار به عنوان مبنای تحلیل مشخص شد و سپس براساس تحلیل دلفی، حدِ اجماع نظری تعیین شد تا چارچوب نظری پژوهش ارائه گردد. در بخش کمی نیز از تحلیل رتبه بندی تفسیری استفاده شد. در این تحلیل هدف تعیین مهمترین پیامدِ گزارشگری سرمایه فکری پایدار در بازار سرمایه بود. نتایج پژوهش از وجودِ شش پیامدِ گزارشگری سرمایه فکری پایدار از طریق تحلیل فراترکیب حکایت داشت که طی دو راند دلفی، این مولفه ها تأیید شدند. نتایج در بخش کمی نشان داد، درصدِ تاثیرگذاری پیامدِ دانش گراییِ پایدار نسبت به بقیه پیامدهای گزارشگری سرمایه فکری پایدار بالاتر است که به معنای آن است که توسعه ی دارایی های نامشهود و سنجش آن ها می تواند به دانش گرایی پایدار شرکت در افشاء اطلاعات منجر شود.
تحلیل بازارهای سهام، طلا و ارز در ایران: رویکردی تجربی از کوانتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
61 - 80
حوزههای تخصصی:
الگوهای تغییرات قیمت در بازارهای مالی و تحلیل نوسانات قیمتی، همیشه موردتوجه بوده است؛ لذا دقت سیستمی که به تحلیل می پردازد، بسیار مهم است. اقتصاد فیزیک در تحلیل بازارهای مالی که با عدم قطعیت و تصادفی بودن همراه است، بیش از دو دهه است که از فرمول های فیزیک کوانتوم و تابع شرودینگر استفاده نموده و به بررسی نوسان قیمت در بازار می پردازد و این مسائل تدوین چارچوب مشترکی را تأیید می نماید. تحقیق حاضر با به کارگیری داده های روزانه، بازارهای سهام، طلا و ارز در ایران را از سال 1392 تا ابتدای 1401 مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. در این مطالعه با درنظرگرفتن شاخص کل از بازار سهام و قیمت سکه تمام بهار آزادی از بازار طلا و نرخ دلار غیررسمی از بازار ارز با رهیافت کوانتوم مالی توسط عملگر همیلتون به معادله شرودینگر مربوطه رسیده و سپس به حل تابع موج پرداخته شده و در نهایت نمودارهای توزیع و میانگین نرخ بازدهی هر بازار رسم و با هم مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که در بازارهای مورد بررسی بازار بورس نسبت به سایر بازارها کمترین ریسک و بازار طلا بیشترین ریسک را دارد، بنابراین احتمال نوسانات و وقوع بحران در بازار طلا بیشتر و در بازار بورس کمتر از سایر بازارها است که این نشان می دهد که شفافیت در بازار بورس نسبت به دو بازار دیگر بیشتر است.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
70 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهی های کوتاه مدت در نهایت می تواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریه های مالی رفتاری نیز بیان می دارد که در تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاه ها و فاکتورهای روان شناختی نیز تصمیم آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها می باشد.
روش شناسی: با استفاده از داده های 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1397 تا 1401، آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش از دو شاخص نسبت پاداش مدیران و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است.
دانش افزایی: نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. بدین معنی که با افزایش خودشیفتگی مدیران، استفاده از بدهی های کوتاه مدت افزایش می یابد. مدیران خودشیفته سعی می کنند ساختار دارایی ها و ساختار سررسید بدهی را به منظور پرداخت بدهی ها مطابقت دهند. از این رو، در دوره تحت مدیریت آن ها، دوره سررسید ساختار بدهی زمانی کاهش می یابد که شرکت بتواند سود خود را افزایش دهد.
ضعف های با اهمیت در کنترل داخلی و پدیده رفتار جمعی ؛ شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
59-84
حوزههای تخصصی:
تورش های رفتاری زیادی برتصمیم گیری سرمایه گذاران تاثیر می گذارد.تورش های رفتاری، سرمایه گذار را از تصمیمات منطقی و عقلانی دور می کند و درنتیجه منابع به سمت سرمایه گذاری های مناسب هدایت نمی شود.تورش های رفتاری را می توان در انواع مختلفی از جمله پدیده رفتار جمعی مورد ارزیابی قرار داد.در پژوهش حاضر،پدیده رفتار جمعی با تاکید بر ضعف های با اهمیت در کنترل داخلی مورد بررسی قرار گرفته است.برای این منظور از داده های 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1391 تا 1397 استفاده شد.تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار اویوز نسخه 10 انجام پذیرفته است وبه منظور برازش مدل های رگرسیونی،از روش حداقل مربعات تعمیم یافته داده های تابلویی استفاده گردید.نتایج با استفاده از تحلیل های یک متغیره نشان داد که اختلاف قابل توجهی بین میزان رفتار جمعی در هریک از دو گروه شرکت های دارای ضعف و فاقد ضعف با اهمیت درکنترل داخلی وجود ندارد.در حالی که تحلیل چند متغیره داده ها در قالب مدل های رگرسیونی نشان داد که گزارش حسابرس مبنی بر وجود ضعف های با اهمیت در کنترل داخلی، (که ضعف نشان دهنده هزینه نمایندگی بالا و عدم تقارن اطلاعاتی بالا بین مدیران و سهامداران است) موجب تقویت رفتار جمعی سرمایه گذاران می شود.با توجه به نتایج، به نظر می رسد که تورش های رفتاری سرمایه گذاران،مشروط به اولویت و اهمیت اخبار خوب و بد در بازار است وتا زمانی که اخبار بد در بازار سهام نسبت به شرکت وجود دارد، اخبار خوب نمی توانند موجب بروز تورش رفتاری در سرمایه گذاران گردند
ارائه تحلیل میک مک جهت تقویت قابلیت اینرسی حسابرسان در بخش عمومی: تحلیل ماتریس قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه تحلیل میک مک جهت تقویت قابلیت اینرسی حسابرسان در بخش عمومی کشور براساس ماتریس قطبی می باشد. روش پژوهش: این پژوهش توسعه ای و از حیث روش اجرای کار ترکیبی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 14 نفر از متخصصان حسابداری بودند که از طریق روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و در بخش کمی تعداد ۲۳ نفر از حسابرسان بخش عمومی، براساس تجربه و دانش فنی برحسب روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. نحوه جمع آوری داده برحسب روش شناسی کیفی از طریق تحلیل تئوری زمینه ای بود. سپس از تحلیل دلفی استفاده شد تا در نهایت در بخش کمی مقایسه زوجی و قطری بین مولفه های قابلیت اینرسی انجام گرفت تا براساس آن، نمودار تحلیلی میک مک ارائه گردد. یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد، منبع کنترل درونی به عنوان محرک مثبتِ قابلیت اینرسی باید افزایش یابد زیرا ظرفیت سازی استقلال رفتاری و عملکردی حسابرس را تقویت می نماید.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: این پژوهش به تقویتِ استقلال رفتاری و عمل حسابرسان در قضاوت پرداخته است و نتایج آن می تواند به شناخت بهتر کارکردهای عملگرایانه حسابرسان بخش عمومی کمک نماید.
طراحی مدل آنفولانزای شغلی در حرفلأ حسابرسی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
109 - 134
حوزههای تخصصی:
آنفلانزای شغلی، به کلیه عواملی همچون استرس شغلی، کار بیش از حد، فشار زمانی که تعادل شغلی فرد را برهم می زند و به میزان قابل توجهی عملکرد وی را کاهش می دهد، اشاره دارد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل آنفلانزای شغلی در حرفه حسابرسی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری است. این پژوهش بر پایه پژوهش های ترکیبی و به صورت کیفی و کمی صورت پذیرفته است که جامعه آماری آن در بخش کیفی و کمی شامل 27 نفر از مدیران و خبرگان در حرفه حسابرسی است که نظرات آن ها با بهره گیری از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و با استفاده از نرم افزار اطلس تی، روش کدگذاری و رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش دربرگیرنده شانزده شاخص آنفلانزای شغلی که در چهار سطح و در قالب مدل مدل نهایی تشریح شده است. نتایج پژوهش می تواند شناخت بهتری از پدیده آنفلانزای شغلی ارائه دهد و با کمک آن مدیران می توانند حد الامکان با سازوکارهای مناسب عوامل استراس زای شغلی را کاهش دهند تا از نتایج منفی فردی و سازمانی جلوگیری نمایند.
تدوین الگوی جامع سنجش کیفیت گزارش حسابرسی، ارائه رتبه کیفیت و مقایسه تطبیقی آن با رتبه بندی موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
193 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین الگویی جهت سنجش کیفیت گزارش های حسابرسی، ارائه رتبه کیفیت برای گزارش های صادره و در نهایت مطابقت رتبه موسسات حسابرسی معتمد در جامعه حسابداران رسمی و سازمان بورس و اوراق بهادار با رتبه کسب شده کیفیت گزارش حسابرسی می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده و روش اجرای آن دلفی خبرگان می باشد که نهایتاً منتج به تهیه چک لیست ارزیابی کیفیت گزارش های حسابرسی گردید. چک لیست نهایی شامل 13 بخش می باشد که هر بخش به شاخص های فرعی تقسیم شده است. تعداد شاخص های فرعی که مجموعاً امتیاز کنترل کیفی گزارش ها را تعیین می کنند 42 شاخص می باشد. جهت تبیین شاخص های اصلی چک لیست از مفاد استانداردهای گزارشگری حسابرسی، نحوه موضع گیری حسابرس در خصوص رعایت الزامات قانونی و لحن و صراحت گزارشگری استفاده شده است. دوره انجام پژوهش سال 1399 بوده و نمونه مورد استفاده، گزارش های حسابرسی شرکت های بورسی و غیر بورسی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد بین رتبه کیفیت گزارش حسابرسی و رتبه بندی جامعه حسابداران رسمی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد درحالی که بین رتبه کیفیت گزارش حسابرسی و رتبه بندی سازمان بورس و اوراق بهادار رابطه معنادار مشاهده نگردید.
بررسی مراحل پیاده سازی سیستم ABC در حوزه سلامت و کاربرد آن در افزایش رضایت مندی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین و بررسی عوامل موثر بر هزینه یابی مبتنی بر فعالیت در بخش درمان با تاکید بر نقش نیروی انسانی پرداخته شده است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع اجرا پیمایشی است. در این تحقیق از دو روش اسنادی، دلفی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی خبرگان و کارشناسان مدیریت مالی است که به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر آنها انتخاب شدند. ابتدا با مرور متون مربوط به هزینه یابی مبتنی بر فعالیت و پرسشنامه خبره محور نسبت به انتخاب معیارهای موثر اقدام شده است. به منظور مقایسه معیارهای ارزیابی جهت اولویت بندی و رتبه بندی مولفه ها از نظر خبرگان استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تصمیم گیری تاپسیس و دلفی فازی بهره برده شد. مقایسات زوجی به دست آمده حاصل از پرسشنامه در نرم افزار اکسپرت چویس وارد و با استفاده از محاسباتی که درروش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام می گردد، وزن آن ها محاسبه شد. این پژوهش در بازه زمانی 1399-1400 انجام شده است. یافته های پژوهش: با توجه به نتایج حاصل از روش فازی، دوازده معیار شناسایی و به ترتیب اهمیت اولویت بندی شده که مقوله «نیروی انسانی» رتبه اول، «ساختار هزینه» رتبه دوم و«زنجیره ارزش» رتبه سوم در بین عوامل موثر را نسبت به بقیه معیارها کسب نمودند.
سازوکارهای هوشمندسازی نظارت بخش عمومی درطراحی نظام تصمیم گیری دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در صدد ارائه سازوکارهای هوشمندسازی در نظام تصمیمگیری نظارت بخش عمومی بوده و هدف آن ارائه چگونگی اجرای تکنیک های نوین در حسابرسی هوشمند از طریق سیستم خوداظهاری و طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت بخش عمومی می باشد. روش پژوهش: پیمایشی، هدف توسعه ای -کاربردی (اکتشافی)، ماهیت توصیفی، حوزه داده ها کمی و کیفی، مؤلفه های مکانی و زمانی کتابخانه ای و میدانی است. یافته های پژوهش: با استفاده از تکنیک خوداظهاری بخش عمومی و ارائه سازوکارهایی برای اجرایی نمودن اظهارنامه های الکترونیکی در قالب جداول 6 گانه قیود پرسشگری، اقدام به طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت شده است؛ که یکی از نیازهای اساسی برای انسجام فرآیند جمع آوری داده های مشمول نظارت در دیوان محاسبات کشور می باشد. در طراحی مذکور تقویت پاسخگویی در نظارت بخش عمومی مبنایی برای تدوین بلاک های اظهارنامه جهت پرسشگری هوشمند می باشد. دیوان محاسبات کشور با تهیه اظهار نامه و ارجاع آن به دستگاههای اجرایی اطلاعات لازم جهت نظارت را اخذ و راستی آزمایی می نماید. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با اعمال این تکنیک تغییر در شیوه اخذ اطلاعات نظارتی از روش میدانی به اخذ اطلاعات به صورت الکترونیکی در قالب بلاک های خوداظهاری بخش عمومی به همراه پتانسیل جدید برای سیستم خودتنظیمی نظارتی ایجاد می شود.
پیش بینی بازده سهام با تاکید بر نقش معیارهای مالی و نظارتی با استفاده از روش های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
125 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیش بینی بازده سهام اگرچه پیچیده است ولی همواره مورد علاقه سرمایه گذاران می باشد. سرمایه گذاران و تصمیم گیران جهت پیش بینی بازده سهام نیازمند اطلاعات هستند.
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر نقش معیارهای مالی و نظارتی با استفاده از روش های یادگیری ماشین انجام شد .
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نوع مطالعه میدانی- کتابخانه ای است. جامعه آماری را شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 (یک دوره هفت ساله) تشکیل دادند و آزمون فرضیه ها با استفاده از روش های یادگیری ماشین (رویکرد خطی و غیرخطی و قانون گرا) انجام گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون متغیرگزینی با استفاده از روش Relief-F حاکی از ارتباط معنادار متغیرهای بازده دارایی، نسبت قیمت به سود هر سهم،کیوتوبین، نسبت وجه نقد عملیاتی، اهرم مالی و نسبت مالکان نهادی با بازده سهام است. همچنین نتایج نشان داد که روش های یادگیری ماشین PINSVR در حالت خطی و غیرخطی و CART توانایی مناسبی (بیش از 90 درصد) جهت پیش بینی بازده سهام دارند اما روش غیرخطی PINSVR و قانون گرای CART نسبت به روش خطی قدرت پیش بینی بالاتری را نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به صاحبان سرمایه و تصمیم گیران شرکت ها توصیه می شود که در تصمیم گیری های خود پیرامون سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران از قدرت پیش بینی الگوریتم های هوش مصنوعی به ویژه روش های غیرخطی استفاده کنند.
برداشت از کیفیت حسابرسی و مقایسه آن با کیفیت واقعی حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
223 - 240
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تفاوت معناداری برداشت بازار از کیفیت حسابرسی با کیفیت واقعی حسابرسی می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و در دسته پژوهش ها کاربردی-توسعه ای قرار دارد. جامعه آماری را صورت های مالی 90 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تشکیل داده اند که حجم نمونه با بررسی گزارش حسابرسی و صورت های مالی این شرکت ها و بررسی تعدیلات سنواتی، کیفیت واقعی حسابرسی اعضای جامعه ارزیابی شده است. نتایج بررسی حاکی از این است که 42 شرکت مورد بررسی فاقد تعدیلات سنواتی بوده اند. در نتیجه صورت های مالی 48 شرکت که دارای تعدیل سنواتی بوده، مورد اسنادکاوی قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته کیفیت واقعی حسابررسی استفاده شده که روایی و پایایی آن توسط امیری و همکاران (1398) تایید شده و برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و کای اسکوار استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین برداشت از کیفیت حسابرسی و کیفیت واقعی حسابرسی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بسط نظریه ماتریس تفسیری شهروند شرکتی جهت ارزیابی اثربخشی کارکردهای سبز حسابرسان داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۱۲۸-۹۸
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های توسعه در بازارهای مالی، کارکردهای حسابرسی داخلی است که می تواند زمینه پایداری سبز شرکت ها را تقویت نماید و از این طریق مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در برابر انتظارات ذینفعان توسعه بخشد. هدف این پژوهش بسط نظریه ماتریس تفسیری شهروند شرکتی جهت ارزیابی اثربخشی کارکردهای سبز حسابرسان داخلی می باشد. این پژوهش به لحاظ روش شناسی توسعه ای و از طریق ماهیت ترکیبی نسبت به جمع آوری داده های پژوهش اقدام نموده است. لذا ابتدا نسبت به جمع آوری داده های پژوهش به صورت فراترکیب اقدام می شود تا سپس از طریق تحلیل دلفی پایایی ابعاد شناسایی شده مورد ارزیابی قرار گیرد. در نهایت در بخش کمی تلاش می گردد تا از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری نسبت به ارزیابی اثربخشی کارکردهای سبز حسابرسی داخلی از طریق بسط نظریه شهروند شرکتی اقدام لازم صورت گیرد. نتایج در بخش کیفی، از وجود ۱۵ پژوهش تأیید شده و تعیین ۸ بعد کارکرد سبز حسابرسی داخلی برمبنای رویکرد شهروند شرکتی حکایت دارد که طی دو مرحله تحلیل دلفی سطح پایایی مؤلفه ها با مفهوم حسابرسی داخلی شهروند شرکتی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج بخش کمی مشخص شد، درصد تأثیرگذاری بعد افشاء رعایت حدود الزامات محیط زیست نسبت به سایر ابعاد کارکردهای سبز حسابرسی داخلی شهروند شرکتی در سطح بازار سرمایه بیشتر است که نشان دهنده ی این موضوع است که، رعایت حدود الزمات محیط زیست به عنوان یک عملکرد حسابرسی داخلی مبنای قابل اتکاء تری برای توسعه پایدار شرکت ها تلقی می گردد. در تحلیل نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، نقش حسابرسان داخلی در راستای نظریه شهروند شرکتی در برابر ذینفعان رعایت الزامات و اختیاراتی است که نهادهای بالادستی در بازار سرمایه و استانداردهای گزارشگری مالی تدوین نموده اند و پایبندی به آن می تواند ضمن افزایش سطح شفافیت های گزارشگری مالی در حوزه های مختلف به ویژه محیط زیست، به ارتقای سطح هنجارهای زیست محیطی و فرهنگ گزارشگری سبز در شرکت کمک نماید.
بررسی رابطه بین فاصله انتظارات حسابرسی و خوانایی گزارش حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
187 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فاصله انتظارات حسابرسی و خوانایی گزارش حسابرس می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی–همبستگی بوده و بر اساس اطلاعات منتشره از سوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی سال های 1392 تا 1398 با نمونه انتخابی شامل 128 شرکت (816 مشاهده) انجام پذیرفته است. روش مورد استفاده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون خطی با استفاده از داده های پانلی می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که بین فاصله انتطارات حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرس بر اساس شاخص طول متن رابطه منفی و معناداری وجود دارد. اما بین فاصله انتظارات کلی حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرس بر اساس شاخص فوگ با خوانایی گزارش حسابرس و بین فاصله انتظارات غیر منقطی با خوانایی گزارش حسابرس بر اساس شاخص فلش رابطه معناداری مشاهده نشده است. اما بین فاصله انتظارت غیر منطقی با خوانایی گزارش حسابرس طبق شاخص فوگ و بین فاصله انتظارات کلی حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرس بر اساس شاخص فلش رابطه منفی و معناداری مشاهده شده است. از آنجا که پژوهش حاضر در بازار مالی نوظهوری همچون ایران که بازار حسابرسی به شدت رقابتی دارد، مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص گردد که رابطه بین فاصله انتظارات کلی و غیر منطقی حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرس به چه صورتی است، می تواند مطالب مفیدی را در این زمنیه برای خوانندگان به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی و تصمیم گیری اخلاقی در حسابداری و حسابرسی: تحلیل چالش های مرتبط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، چالش های اخلاقی کاربرد سیستم های حسابداری مبتنی بر هوش مصنوعی برای تصمیم گیری را بررسی و در چارچوب مدل چهارمؤلفه ای رست در باب تصمیم گیری صحیح ارائه می نماید. مقاله پیش رو به ادبیات مربوط به حسابداری به عنوان یک عامل ذهنی همانند عملکرد یک واسطه در زمینه اجتماعی - مادی کمک می کند. این کار با ارائه یک استدلال قوی صورت می پذیرد که هوش مصنوعی به تنهایی، علی رغم نقش توانمندکننده و واسطه ای که در حسابداری دارد، نمی تواند تصمیمات اخلاقی حسابداری بگیرد، زیرا از نظر مدل رست فاقد پیش شرط های لازم است. علاوه بر این، از آنجایی که هوش مصنوعی با وجود یادگیری مستقل و شیوه های انطباقی، مقید به اهداف از پیش تعیین شده توسط انسان ها بوده، فاقد بی طرفی واقعی است. موضوع مورد بحث در بین 138 مقاله از 43 مجله معتبر بین المللی حسابداری بررسی شده است. در کدگذاری موضوعی مقالات انتخاب شده، پنج چالش اخلاقی عمده تصمیم گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در حسابداری شناسایی گردید که عبارتنداز: بی طرفی، حریم خصوصی، شفافیت، پاسخگویی و قابل اعتمادبودن. با استفاده از مؤلفه های مدل رست برای تصمیم گیری اخلاقی به عنوان چارچوبی پایدار برای ساختار مورد بحث، می توان چالش ها و ارتباط آنها را برای همکاری آینده انسان و ماشین در دفاتر مختلف بین انسان ها و هوش مصنوعی، مورد بحث قرار داد. از این رو علاوه بر درک فرآیند مناسب تصمیم گیری در حسابداری بر اساس هوش مصنوعی پیشنهاد می شود که فرآیندهای حسابرسی مستقل و داخلی نیز از نظر مهارت ها و آگاهی، تطبیق داده شوند تا از تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر هوش مصنوعی اطمینان حاصل شود.
اثر شناخت بر رابطه بازده و ریسک غیر سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
139 - 172
حوزههای تخصصی:
با توجه به استدلال مرتون (1987)، قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک اساسا در مورد سهامی مطرح شده است که شناخت بازار نسبت به آن محدود بوده و متعاقبا تعداد سرمایه گذاران آن نسبت به کل سرمایه گذاران بازار کم باشد. به طور دقیق تر، رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام منوط به محدود بودن شناخت نسبت به سهام می باشد. با این وجود در مطالعات تجربی قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک، ردپایی از بررسی اثر «شناخت» دیده نمی شود. به این ترتیب، غفلت از متغیر شناخت می تواند یکی از مولفه-های موثر در بروز رفتار معماگونه نوسان پذیری غیرسیستماتیک باشد. لذا در تحقیق حاضر سعی بر آن است اثر شناخت بر قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک تبیین گردد. در این راستا، نخست اثر شناخت بر رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده بر مبنای دو رویکرد تحلیل پرتفوی با طبقه بندی دوگانه و رگرسیون فاما-مکبث بررسی گردیده است. سپس با بهره گیری از رویکرد هو_لو (2016) میزان اثر شناخت در توضیح رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 الی 1398 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ضمن تایید قیمت گذاری مثبت ریسک غیرسیستماتیک، نشان می دهد شناخت می تواند بالغ بر 70درصد از رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده را توضیح دهد.
بررسی تطبیقی صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی با شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران انجام شده یک مطالعه کاربردی و از نظر روش یک تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل فعالان ، سرمایه گذاران، کارگزاران، متخصصان و کارشناسان ارشد شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند که با راهبرد نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده 240 نفر انتخاب شدند. در این مطالعه، از پرسشنامه استاندارد صفات سه گانه تاریک شخصیت دوجین کثیف (جوناسون و وبستر، 2010) با سه خرده مقیاس ماکیاولیسم (حذف تمام اصول اخلاقی)، خودشیفتگی و روان پریشی استفاده شد. پایداری شرکتی نیز شامل دو خرده مقیاس ترجیحات زیست محیطی و ترجیحات اجتماعی و از تحقیق پلستر و شالتگر (2021) استفاده شد. اختیارات مدیریتی از پرسشنامه تحقیق آلبانا (2016) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با مدل معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر پایداری شرکتی تأثیر مثبت دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد ولی این اثر معنادار نشد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اخلاق حسابداری و حسابرسی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
223-252
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اخلاق حسابداری و حسابرسی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چندمعیاره است. در ابتدا، سنجه های اندازه گیری اخلاق حسابداری و حسابرسی و عوامل موثر بر آن ها شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش دلفی، ۱۶ نفر از استادان و متخصصین صاحب نظر در حوزه اخلاق حسابداری و حسابرسی، موثرترین سنجه های اندازه گیری متغیرها را انتخاب و مدل نهایی پیشنهاد گردید. در این مدل، عوامل فردی، اجتماعی، فرهنگی، سازمانی، دولت و محیط قانونی، اقتصادی، حاکمیت شرکتی و هوشمندی موثر بر تصمیم گیری های اخلاقی شناسایی گردیدند. در راستای اعتبارسنجی مدل پیشنهادی، در سال ۱۴۰۰ با گزینش غیرتصادفی ۴۲۰ نفر از مدیران مالی یا کارشناسان مالی، حسابداری و حسابرسی، ۴۲۰ پرسشنامه توزیع شده و نهایتا ۴۰۳ مورد در تحلیل های بعدی مورد استفاده قرار گرفت. اولویت بندی شاخص های اخلاقی با استفاده از روش های سلسله مراتبی، بهترین-بدترین و خاکستری انجام شد. در کلیه روش های اولویت بندی، مهمترین عامل، مولفه دولت و محیط قانونی بوده است. نکته قابل توجه دیگر، مولفه هوشمندی بوده که از کمترین درجه اهمیت از نظر صاحب نظران قلمداد شده است. پس از مولفه دولت و محیط قانونی، مولفه پراهمیت دیگر، مولفه اقتصادی بوده است. سایر مولفه ها در روش های مختلف، درجه اهمیت متفاوتی را به دست آورده اند.
تدوین و تبیین الگوی عوامل مؤثر برگزارشگری یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری یکپارچه به عنوان جدیدترین تحول گزارشگری، عصر جدیدی از ارائه و ارتباط اطلاعات مالی و غیرمالی و ارزش آفرینی ایجاد کرده است این امر باعث گردیده پایداری کسب وکار و مسئولیت اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین و تبیین الگوی عوامل مؤثر بر گزارشگری یکپارچه با روش آمیخته اکتشافی است. به این منظور ابتدا بخش کیفی، با استفاده از روش داده بنیاد و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد، مقوله و محرک های گزارشگری یکپارچه شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین و مدل نهایی ارائه شد. در بخش کمّی، فرضیه های پژوهش تدوین و برای آزمون آن ها پرسشنامه طراحی و اطلاعات توسط 368 نفر که در بخش کیفی مشارکت نداشتند، گردآوری و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمّی نشان داد که مقوله علی (الزامات قانونی و شرایط و روابط سیاسی و اقتصادی) بر مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) تأثیرگذار است، مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط مداخله گر (دستورالعمل ها و ویژگی های راهبری شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط بستر (نظام پاسخگویی و ارزشیابی و امکانات شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است و راهبرها (ایجاد نهاد متولی و تعیین استاندارد و آموزش) بر پیامدها تأثیرگذار است.
بررسی رابطه بین استراتژی های تجاری شرکت و توانایی مدیریت در دوره بحران مالی با کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
57 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژی های تجاری شرکت و توانایی های مدیریت با کیفیت سود در دوره رخداد بحران مالی (رکود اقتصادی) می باشد. برای این منظور بحران مالی به عنوان یک متغیر تعدیلگر بر رابطه بین استراتژی های تمایز و رهبری هزینه و توانایی مدیریت با کیفیت سود در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده در آن از نوع توصیفی همبستگی و مبتنی بر اطلاعات منتشره از سوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سال های 1394 تا 1399 و براساس نمونه ای شامل 121 شرکت بوده که روش آماری بکار رفته شامل الگوی رگرسیون چند متغیره برازش داده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که بحران مالی رابطه بین استراتژی تمایز و کیفیت سود را تقویت ، رابطه بین استراتژی رهبری هزینه و کیفیت سود را تضعیف و بر رابطه بین توانایی مدیریت و کیفیت سود بی تاثیر است.
حسابداری و حسابرسی در دنیای متاورس از دیدگاه واقعیت مجازی: یک تحقیق آینده
حوزههای تخصصی: