فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
قابلیت پیش بینی سود عملکرد آتی شرکت بر مبنای اطلاعات حسابداری و استفاده از اطلاعات حاصل از این پیش بینی ها در تعیین ارزش شرکت از نظر استفاده کنندگان از صورت های مالی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال درصنعت مالی طی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و خبرگان حوزه حسابداری به تعداد 18 نفر و همچنین مرور پژوهش های مرتبط، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 28 مؤلفه استخراج گردیده و محیط اطلاعاتی شرکت، واکاوی انحرافات، تغییرپذیری سود و تحلیل اهرم مالی بیشترین ضریب اهمیت را بر اساس تکنیک آنتروپی شانون را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در قالب 28 مؤلفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای ارزیابی قابلیت پیش بینی سود ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، سودآوری و ارتقا توان سناریوپردازی شرکت های فعال درصنعت مالی سودمند باشد.
Evaluating Stakeholder Feedback on Gurara Waterfalls: Insights into its Cultural Connection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recreation centres worldwide serve as prominent attractions, offering visitors opportunities for relaxation and enjoyment. Within the continuously growing hospitality industry, there is significant potential for international investment and foreign exchange. This study delves into the cultural significance of Gurara Waterfalls by evaluating stakeholder feedback. Employing a quantitative research method, the study utilized a virtual survey to gather data from 170 inhabitants of the Minna-Abuja environs. The primary focus of the questionnaire was to unravel the intricate tapestry of visitors' experiences at Gurara Waterfalls. Through a meticulous analysis of prevalent issues, captivating features, and overall emotional responses, the aim was to investigate the untapped potentials of cultural tourism embedded in this natural wonder. The practical implications of user perceptions on Gurara Waterfall and its surrounding facilities are presented. The findings from this research provide valuable insights into the cultural connections surrounding Gurara Waterfalls, shedding light on opportunities for enhancing the visitor experience and unlocking the latent cultural tourism prospects associated with this captivating natural site. As a recommendation, further research should explore creative and innovative structures for Gurara Waterfalls and other Nigerian tourist destinations, aiming to create, sustain and increase cultural tourist interest and overall visitor satisfaction.
تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان رهیافتی جدید مورد توجه سیاست گذاران دولتی و آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است؛ به گونه ای که اهمیت توسعه محصولات سالم و سبز به خصوص در بخش کشاورزی برای حفظ سلامت جامعه و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش تکنیک تحلیل سوات (SWOT) بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام زنان کشاورز در استان ایلام بودند که موفق به دریافت نشان حد مجاز آلاینده ها برای محصولات کشاورزی خود از اداره کل استاندارد استان ایلام شدند. نمونه های مورد نظر در این پژوهش به صورت هدفمند و به روش نمونه گیری گلوله برفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به صورت انفرادی و بحث گروهی بود. در بخش کمی با کمک پرسشنامه و نرم افزار SPSS و همچنین تشکیل ماتریس SWOT چهار راهبرد (تهاجمی- تدافعی- محافظه کارانه و رقابتی) ارائه گردید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که راهبردهای تهاجمی (SO) شامل برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق، راهبردهای محافظه کارانه (WO)، شامل تعیین الگوهای موفق و پیش رو در زمینه تولید محصول سالم و تجلیل و تقدیر سالانه از آن ها، راهبردهای رقابتی(ST)، شامل استفاده از بذرهای اصلاح شده در تولید محصول سالم و راهبردهای تدافعی (WT)، شامل ایجاد بازار فروش و یا میدان تره بار ویژه محصولات سالم تعیین گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی راهکارهای مناسب برای توسعه محصول سالم در استان ایلام نشان داد که به ترتیب برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق و ایجاد رغبت و میل کامل به سمت تولید محصول سالم با حمایت، آموزش و اطلاع رسانی لازم از طرف دولت از مهمترین راهکارها جهت توسعه محصول سالم در استان ایلام می باشند. یافته های این پژوهش راهنمایی مناسب برای کمک به سیاست گذاران دولتی و آموزشی- ترویجی جهت توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی ارائه می دهد.
کشف و تحلیل فرآیند خرید در یک سازمان پروژه محور به کمک فرآیند کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های پروژه محور به علت داشتن ماهیت موقتی بودن و برنامه ریزی های دقیق زمانی و هزینه ای، حائز اهمیت بیشتری در برقراری رابطه بین داده و فرآیندهای عملیاتی هستند که این امر نیازمند درک صحیح فرآیندهای واقعی سازمان است. از طرفی یکی از موضوعات مهم برای مدیریت سازمان های پروژه محور، مدیریت فرآیندهای کسب وکار آن است ولی باتوجه به رفتار پویا و پیچیدگی ذاتی یک سازمان پروژه محور، شناسایی فرآیندهای آن به کمک مدل سازی های سنتی دیگر قابل اتکا نیست. یک راه حل نسبتاً نوظهور برای مقابله با این موضوع، "فرآیندکاوی" نام دارد. در این مقاله چارچوبی معرفی شده است که با شناخت دقیق فرآیند، عملکرد واحدهای کسب وکار در مقایسه با واقعیت اندازه گیری شود. این چارچوب فراگیر، مراحل پیش نیاز شناخت از جمله پایش و تمیزسازی داده های سیستم اطلاعاتی جهت کشف وضع موجود فرآیند و بررسی آن از زوایای مختلف را برعهده می گیرد. هدف اصلی این مقاله، توسعه چارچوبی برای بهبود فرآیند خرید در شرکت چاوش راه بنا بر پایه فرایندکاوی می باشد. پیشنهاد بهبود فرآیند با استفاده از پیاده سازی و استخراج دانش از فرآیند، کشف روابط غیرمنتظره و پنهان و یافتن گلوگاه های فرآیند خرید با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی در قالب چارچوبی در این مقاله ارائه گردیده است.
طراحی مدل ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
72 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط ایران است.روش شناسی تحقیق: این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و باز با 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران در حوزه مدیریت بازاریابی و مدیریت زنجیره ارزش آفرینی است به طوری که مصاحبه های خبرگی در نفر 20ام به اشباع نظری انجامید که پس از کدگذاری های انجام شده مدل نهایی اعتبارسنجی گردید.یافته ها: بر اساس، تحلیل های صورت پذیرفته، تعداد 337 کد باز، 42 کد محوری و 19 مقوله اصلی (کد انتخابی) استخراج شدند.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان می دهد پدیده محوری «ارزش آفرینی چابک» شامل «پویایی مدیریت زنجیره تأمین»، «تطبیق پذیری پویا با محیط» و «استراتژی های پویای منابع انسانی» است که مقولات «هم جوشی تکنولوژی محور صنایع»، «بطن چابک بازار» و «ارزش خواهی متنوع مشتریان» به عنوان شرایط علّی بر مقولات پدیده محوری تأثیرگذار هستند. مقولات بسترساز به عنوان شرایط زمینه ای لازم در تحقق ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط شامل: «مدیریت تنوع خصوصیات منابع انسانی»، «مدیریت عمران سازمانی»، «هوشمندسازی تحقیقات بازاریابی» و «تطبیق پذیری مداوم قوانین با تحولات بازار» است. در این بین برخی از مقولات به عنوان شرایط مداخله گر در تحقق ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط شامل: «داشبورد مدیریت عملکرد منابع انسانی»، «مدیریت هوشمند پایداری سازمانی» و «ماهیت تنوع آفرین محیط بازار» که هر دو شرایط زمینه ای و مداخله ای می توانند روی راهبردهای ارائه شده تأثیرگذار باشند. این راهبردها عبارتند از: «هوشمندسازی فرایندهای اصلی زنجیره»، «توانمندسازی چابک منابع انسانی»، «هوشمندسازی برنامه های تحول سازمانی» و «همگام سازی مستمر با بازار» که استراتژی های لازم در پیاده سازی ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط هستند. در صورت تحقق پدیده محوری می توان مقولات «هوشمندسازی بهره وری در کسب وکار» و «تصویرسازی چابک برند کسب وکار» را به عنوان پیامدهای حاصله انتظار داشت.
تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش: نقش میانجی صمیمیت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم محیط فروش در نتیجه تغییرات رفتاری، فناورانه و مدیریتی بسیار پیچیده شده است. شناسایی عواملی که موجب ارتقای عملکرد فروش می شوند، جنبه مهمی از شغل مدیران فروش به شمار می رود و می تواند در بقا و موفقیت شرکت تأثیری حیاتی داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش با توجه به نقش میانجی صمیمیت مشتریان می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. همچنین از لحاظ گردآوری داده ها نیز یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران شرکتهای صنعتی در شهر اراک ایلام می باشد که تعداد آنها برابر با 210 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه نیز با با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد می باشد. بدین صورت که برای سنجش متغیر بازاریابی گوشه ای از پرسشنامه استاندارد دالگیک (2017)، برای سنجش متغیر صمیمیت مشتریان از پرسشنامه استاندارد مولیا و همکاران(2020) و برای سنجش متغیر عملکرد فروش نیز از پرسشنامه استاندارد میکائیل و استفان(2020) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش و ابعاد آن یعنی؛ پذیرش توسط مشتریان، وفاداری مشتریان، بهینه سازی قلمرو فروش و سهم بازار در شرکتهای صنعتی شهر اراک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی صمیمیت مشتریان نیز در تاثیرگذاری بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش تائید شده است.
تأثیر بازاریابی رسانه اجتماعی بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی تجربه برند و مزایای رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
13 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، گسترش دانش در ارتباط با فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی و ارائه راهکارهایی برای افزایش ارزش ویژه برند از طریق فعالیت های بازاریابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. پارادایم اصلی این پژوهش؛ اثبات گرا، هدف؛ توصیفی، جهت گیری پژوهش؛ کاربردی و رویکرد قیاسی است. نمونه آماری تحقیق مخاطبان شبکه اینستاگرام یک شرکت فعال در صنعت مواد غذایی است که از جدول مورگان 389 نفر به به عنوان حجم نمونه تعیین شد. در این مقاله برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بازاریابی رسانه های اجتماعی با تجربه ی برند، ارزش ویژه ی برند و مزایای رسانه های اجتماعی؛ هم چنین تجربه برند با مزایای رسانه های اجتماعی و ارزش ویژه ی برند و در نهایت مزایای رسانه های اجتماعی با ارزش ویژه ی برند ارتباط مستقیم و معنی دار دارد. نتایج حاکی از آن است که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه ی برند تاثیرگذار است و توجه به ابعاد سرگرمی، بروز بودن، تعامل مشتری با رسانه ها و شخصی سازی سفارش ها در بهبود ارزش ویژه ی برند موثر است. مدیران می توانند از این یافته ها برای بهبود استراتژی های بازاریابی خود در رسانه های اجتماعی استفاده کنند
تدوین، اعتباریابی و بررسی اثربخشی بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین، اعتباریابی و بررسی اثربخشی بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوان بوده که در سه بخش انجام گردیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش اول کلیه متون علمی داخلی و خارجی مربوط به سواد هیجانی از سال 1390 تا 1401، در بخش دوم، کلیه اساتید روانشناسی دانشگاه های اصفهان و برای بخش سوم، کلیه دانش آموزان دبیرستان (متوسطه اول) مفید در سال تحصیلی 1401-1400، بوده اند. نمونه گیری به روش در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش نیز شامل، بسته آموزشی سواد هیجانی که توسط پژوهشگر تدوین شده و مشتمل بر 12 جلسه آموزشی است (60 دقیقه) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی WHOQOL-BREF (24 سوالی)، بود. یافته های آماری، در بخش اعتبار یابی بسته آموزشی سواد هیجانی، با محاسبه شاخص CVI، برای تمامی جلسات بیشتر از 79/0 بدست آمد. درصد بهبودی (MPI) در خصوص آزمودنی ها نیز به ترتیب (84/40، 45/36 و 85/35) درصد است که آن هم حاکی از اثر بخشی مناسب بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوانان، بر کیفیت زندگی آنان است. می توان نتیجه گرفت که مطالعات لازم و بررسی نظریه های موجود توسط پژوهشگر، به خوبی صورت گرفته و منجر به پروتکل بندی و استخراج بسته آموزشی مناسب و تایید اعتبار محتوایی آن شده است که با افزایش سواد هیجانی در نوجوان با کمک بسته آموزشی استخراج شده، کیفیت زندگی آنان نیز افزایش می یابد.
بررسی تأثیر چابکی استراتژیک بر موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط با نقش میانجی رشد شبکه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت هایی که در محیط های مختلف نهادی و فرهنگی فعالیت می کنند، با چالش های راهبردی بین المللی روبرو هستند. در این راستا، پاسخگویی به این چالش ها مستلزم توانایی چابکی و انعطاف پذیر بودن در پاسخ به خواسته های بین المللی دارد که یادگیری سریع از تجربیات قبلی را می طلبد. دراین بین، رشد شبکه محور می تواند عامل کلیدی جهت تقویت موفقیت بین المللی خصوصاً برای شرکت های کوچک و متوسط باشد. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی رشد شبکه محور در تأثیر چابکی استراتژیک بر موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط در استان آذربایجان شرقی است. این پژوهش به صورت کمی و از انواع مطالعات کاربردی است. نمونه گیری این مطالعه به روش طبقه ای تصادفی و برآورد حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران صورت پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه انجام شده است و روابط بین متغیرها با روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک ابزارهای SPSS و SmartPLS تحلیل شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که چابکی استراتژیک بر رشد شبکه محور و موفقیت بین المللی اثر مستقیم دارد. همچنین، رشد شبکه محور بر موفقیت بین المللی اثر مثبت دارد. درنهایت، نقش میانجی رشد شبکه محور در رابطه بین چابکی استراتژیک و موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط معنادار حاصل شد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل ها می توان بیان کرد که چابکی استراتژیک عامل کلیدی در پیشبرد گام های بین المللی شدن است که در این میان، شبکه سازی و رشد از طریق آن دستیابی به عملکرد مطلوب بین المللی را برای شرکت های کوچک و متوسط آسان تر می کند.
The Role of Damavand Mountain as Geological Heritage in line of Sustainable Development(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This research studied the Damavand mountain as a unique geological phenomenon in Amol County, Mazandaran Province with a special view on its role in sustainable tourism development. The methodological process was based on: the inventory and preliminary selection of geosite, a semi-quantitative geosite assessment, and the application of the strengths, weaknesses, opportunities, and threats (SWOT) matrix to establish geotourism development strategies within a sustainability framework. Based on studies done, Damavand mountain is a real geosite with high geo-touristic potential which include: water fall, hot spring, glacier,volcanic crater which are a geological heritage with outstanding scientific, cultural, touristic ,industrial,and educational values. According to the results of the IELIG method in this study, the geosite of Damavand has ‘very high’ interest values considering their scientific, academic, and tourist interests and has the necessary conditions for geotourism development. The SWOT analysis reveals that travel itineraries that combine cultural heritage elements and geosites could offer a real alternative for the region’s sustainable development through geotourism.
طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
استفاده از بازاریابی دیجیتال به عنوان کانال ارتباطی و فروش منجر به نیاز و استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت صحیح اطلاعات شرکت شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده از نوع مطالعات پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و استادان دانشگاه است که به روش گلوله برفی انتخاب شده است. نمونه گیری در بخش کم ّی به صورت هدفمند با 35 نفر از خبرگان و متخصصان بازاریابی دیجیتال انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز با پرسشنامه است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین است که با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا (MAXQDA) و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شده است. روش اعتبار سنجی در بخش کمّی نیز بر مبنای آزمون همبستگی کندال است. یافته های پژوهش (6 مقوله کلی، 25 مقوله فرعی و 173 مفهوم اصلی) شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرف ی پدی ده مح وری و ارائه راهبردهای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و شناسایی پیامدهای آن است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران شرکت برای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه به عواملی مانند مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی (تحلیلی، مشارکتی و عملیاتی) توجه کرده اند و به دنبال آن بر تضعیف عوامل بازدارنده و تقویت عوامل مثبت و تأثیرگذار همت ورزیده اند.
تأثیر منظر آیینی بر ذهنیت مردم در جهت ارتقاء گردشگری: پل هفت چشمه و آیین نواوسی در اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
38 - 49
حوزههای تخصصی:
گردشگری آیینی یک مفهوم اساسی در حوزه گردشگری است که می تواند به یک منظر رونق و معنا بخشد، منظر آیینی را می توان ترکیبی از یک رفتار مستمر تاریخی در یک فضا معنا کرد که در طول تاریخ سبب ایجاد هویت خاص برای آن مکان شده است. یکی از این مناظر آیینی منظر پل هفت چشمه اردبیل به عنوان مکان انجام آیین نواوستی است که در پژوهش حاضر با نگاه ویژه به آن، ریشه های این آیین و تأثیر منظر آیینی مرتبط بر ذهنیت مردم و بهره گیری از این پتانسیل در راستای ارتقای گردشگری واکاوی می شود.این پژوهش با هدف معرفی آیین «نواوستی» در کنار پل هفت چشمه اردبیل و بررسی ریشه های این آیین و تأثیر منظر فرهنگی پل در ذهنیت شهروندان انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، از اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی و مصاحبه با شهروندان و همچنین، مصاحبه با افراد مطلع و متخصص در زمینه آیین نواوستی و تأثیر منظر فرهنگی پل استفاده شده است. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 2020 تحلیل و بررسی شده است. نتایج نشان می دهد آیین نواوستی در پل هفت چشمه اردبیل ریشه در باورهای اسطوره ای، قداست آب و خواسته های اقوام ناشی از ویژگی های اجتماعی و اقلیمی دارد. آب به عنوان عنصری مقدس از تاریخ باستان، برای مردمان ایران عنصر اصلی ایجاد حیات و شکل گیری جوامع است. آیین های مختلفی بر اساس ارتباط با طبیعت و بزرگ داشتن چهار عنصر آب، آتش، باد و خاک برگزار می شوند. نتایج این پژوهش می تواند باعث فهم عمیق تر از ارتباط بین فرهنگ، منظر و ذهنیت مردم در ایجاد گردشگری فرهنگی و رفتار جمعی که در این مکان است و تقویت حس مکان در شهروندان شود. همچنین شناخت و توسعه این آیین ها می تواند سبب توسعه گردشگری فرهنگی و ارتقای هویت مکانی پل هفت چشمه شود.
بررسی شناخت ارتباط میان اضطراب و افسردگی در گروه بزرگسالان میانسال با توجه به رویکردهای طیفی و طبقه ای
حوزههای تخصصی:
با توجه به بررسی ها، پژوهش ها و تحقیقات صورت گرفته بیانگر این موضوع است که علایم افسردگی و اضطراب معمولا با خطر زوال عقل همراه است که نشان دهنده بروز علایم اولیه و مشکلات زمینه ای در زوال عقل است. این مشکل در بزرگسالان مسن تر بیشتر دیده میشود. واقعیت این است که درک چگونگی ارتباط این علایم با شناخت در میانسالی، ممکن است الگو های خطر زای زوال عقل را نشان دهد. روش های انجام تحقیق-پژوهش: در این تحقیق، ارتباط میان علایم اضطراب و افسردگی، و شناخت در نمونه هایی که در این تحقیق و پروژه مغز سالم شرکت کرده بودند (تعداد 2657 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. علایم افسردگی و اضطراب با استفاده از پرسش نامه های مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS) و مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک افسردگی، ارزیابی شد. شناخت عینی با استفاده از روش CBB و شناخت ذهنی با استفاده از ابزار عملکرد شناختی مطالعه مشارکتی بیماری آلزایمر ارزیابی شد.
بررسی روش های آموزش مهارت های زندگی برای کودک و نوجوان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روشهای آموزش مهارت های زندگی برای کودک و نوجوان صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی آموزش و آموزش های مهارت های زندگی به کودک، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم آموزش به کودک و نوجوان را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. همچنین مفاهیم آموزش به کودک و نوجوان را بصورت نقد و بررسی به چالش کشیده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی در مورد آموزش های گوناگون و بخصوص آموزش مهارت های زندگی برای کودک و نوجوان ارائه شده است.
تحلیل مضامین عقلانیت در سند چشم انداز توسعه میراث فرهنگی و گردشگری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عقلانیت حاکم بر سند چشم انداز گردشگری ایران صورت گرفته است. برنامه ریزی گردشگری به دلیل تحولات حوزه پارادایم های فلسفی و جامعه شناختی در دهه های اخیر، تغییرات قابل توجهی را تجربه نموده است. پژوهش حاضر مبتنی بر معرفت شناسی تفسیری می باشد و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. برای گردآوری و تحلیل داده های تحقیق از مطالعات آرشیوی و روش تحلیل مضمون با هدف اکتشافی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، عقلانیت ابزاری با 48 مضمون از میان 71 مضمون شناسایی شده و نظریه متناظر با آن یعنی برنامه ریزی خردگرا بر سند چشم انداز گردشگری حاکم بوده است. همچنین شاهد سهم ناچیز مضامین سایر انواع عقلانیت در میان مضامین احصاء شده می باشیم. با مقایسه سهم هر یک از انواع عقلانیت آشکار گردید که عقلانیت هماهنگ ساز در سند یاد شده مغفول مانده است.
توسعه صادرات محصولات پتروشیمی ایران در کشورهای عضو موافقت نامه تجاری اکوتا با استفاده از مدل پشتیبان تصمیم و رویکرد پیچیدگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
121 - 169
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مزیت نسبی اقتصاد ایران از دیرباز صادرات نفت خام و گاز طبیعی بوده است. با توجه به ماهیت خام این محصولات، تخصص در تولید و صادرات این محصولات ره آورد قابل توجهی برای رشد اقتصادی پایدار اقتصاد ایران نخواهد داشت. یکی از راهکارها، نفوذ به صنایع پایین دستی این محصولات است که مهم ترین آن ها توسعه صنعت پتروشیمی می باشد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل پشتیبان تصمیم-پیچیدگی اقتصادی، فرصت های صادراتی ایران در صنعت پتروشیمی به چهار کشور عضو موافقتنامه تجاری اکوتا شامل افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و ترکیه بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین فرصت های صادراتی جذاب ایران در بازار ترکیه و سپس پاکستان وجود دارد که قسمت اعظم آن مربوط به صادرات نفت خام و گاز طبیعی و یا سایر محصولات بالادستی صنعت پتروشیمی می باشد. در محصولات میان دستی و پایین دستی صنعت پتروشیمی، که ایران عملکرد صادراتی مناسبی در بازار جهانی دارد، اما نتوانسته است در کشورهای مذکور به خوبی نفوذ کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، این محصولات نیز بازار قابل توجهی در کشورهای ترکیه و پاکستان دارند و هم نرخ تعرفه آن ها به طور میانگین کوچکتر از پنج درصد می باشد. بر این اساس فرصت های صادراتی بالقوه های برای توسعه صادرات محصولات میان دستی و پایین دستی در بازار این کشورها وجود دارد.
بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه ی مورد پژوهش شامل تعداد مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد که 730 نفر می باشد. جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 384 نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نتایج پژوهش نشان می دهد که متغییر سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(203/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(228/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(114/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(117/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(303/0) نگرش مشتریان بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(190/0) سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(136/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(107/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(271/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(364/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده (132/0)در مشتریان برق خورشیدی خانگی تاثیر معنادار دارد.
Examining the Ergonomic Aspects of Sports Equipment Located in Open Spaces and Urban Parks with a Risk Management Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The purpose of research is to evaluate the ergonomics of sports equipment located in parks and public spaces in Tehran. For this purpose, 4 areas of Tehran municipality were selected as study sites and 2 parks and 2 recreation areas were selected from each. Three devices were evaluated. REBA technique was used for posture assessment and William Fine method was used for risk assessment.Three devices were evaluated. The REBA technique was used to assess posture and the William fine method was used to assess risk. The PMBOK, 2000 model was also used to provide risk reduction solutions. The results of the posture evaluation show that working with the Rotary ship rudder has a very high risk (the risk number is higher than 13). After that, the device "leg and underarm Press" has a high risk level (risk number 9). Finally, the "elliptical" device has an average risk level (risk number 6). rank and risk level of the sports equipment studied were evaluated based on 2 separate methods. results indicate that in both evaluation methods, the lowest level of risk assessed belonged to the elliptical device. But the results of the methods used differ between the highest risk levels assessed for the sports devices studied. So in the posture assessment method (REBA),ship's Rudder had the highest degree of risk, while according to the William fine assessment method, the leg and underarm Press showed the highest level of risk. General solutions for risk management include: aggressive, defensive, conservative and combined solutions.
شناسایی راهبردهای بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : علی رغم اهمیت گردشگری روستایی در تسریع روند توسعه روستایی و نقش بازاریابی در توسعه آن، بررسی ها نشان می-دهد در این زمینه شکاف مطالعاتی زیادی وجود دارد و محققان تا حد زیادی از پرداختن به آن غافل شده اند. استان کردستان نیز به عنوان یکی از غنی ترین استان های ایران به لحاظ گردشگری روستایی، از قاعده مذکور مستثنی نبوده و در زمینه بازاریابی گردشگری روستایی با چالش های زیادی مواجه است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. روش شناسی : این پژوهش کاربردی، با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. ابزار اصلی برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل SWOT استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد گردشگری روستایی در استان کردستان به لحاظ عوامل داخلی و خارجی مرتبط با بازاریابی گردشگری روستایی دارای شرایط پیچیده ای است. به این صورت که در کنار نقاط قوت و فرصت های متعدد بازاریابی گردشگری روستایی، نقاط ضعف و تهدیدهای متعددی نیز وجود دارند. همچنین یافته ها نشان داد استراتژی تهاجمی (SO)، مناسب ترین استراتژی جهت توسعه بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. نتیجه گیری و پیشنهادات : متناسب با ماهیت استراتژی تهاجمی، باید برای تدوین و ارائه همه برنامه ها و راهکارها توسعه بازاریابی گردشگری روستایی بر روی نقاط قوت و فرصت های شناسایی شده تأکید نمایند. از این رو در راستای توسعه بازاریابی گردشگری روستایی پیشنهادهایی مانند تبلیغات برای معرفی جاذبه های طبیعی و انسانی گردشگری روستایی از طریق فضای مجازی و رسانه های جمعی، توسعه تورهای گردشگری و برگزاری جشنواره های مختلف ارائه گردید. نوآوری و اصالت : با توجه به اینکه در خصوص شناسایی استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در کشورمان مطالعه ای صورت نگرفته است، این پژوهش دارای نوآوری است.
رمزگشایی تأمین مالی جمعی کسب وکارهای نوپا: مشروعیت شناختی عرضه اولیه سکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی راه اندازی و توسعه کسب وکارهای نوپای خطرپذیر، تأمین منابع مالی مناسب است. عرضه اولیه سکه (بهامهر یا توکن) به عنوان یکی از بدیع ترین شیوه های تأمین مالی کارآفرینانه، پاسخگو این نیاز حیاتی نوآفرینان است، اما موفقیت آن، همچون تأمین مالی جمعی وابسته به پذیرش آحاد مردم است. به دلیل مقاومتی که در اعتمادکردن به این نوآوری بنیادین وجود دارد، نه تنها موفقیت عرضه اولیه توکن، بلکه گسترش و مردمی سازی آن نیز در گرو مشروعیت و کسب اعتبار از مردم است. پژوهشگران متعددی به بررسی علل موفقیت عرضه اولیه بهامُهر پرداخته اند، اما پژوهش های محدودی با رویکرد قدرتمند نظریه مشروعیت در تامین مالی جمعی مبتنی بر رمزارز صورت گرفته که در واقع، به عنوان واسطی میان ارزش های جامعه و این فناوری مالی است. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی منابع مشروعیت بخش شناختی است که منجر به موفقیت عرضه اولیه بهامهر کسب وکارهای مبتنی بر بلاک چین می شود. به عبارت دیگر، استارتاپ ها چگونه می توانند جهت موفقیت در تأمین سرمایه، مشروعیت کسب کنند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی با رویکردی کیفی است و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از فعالان و متخصصان حوزه رمزارزها انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوا و مضامین و با رویکرد کدگذاری نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد و 13 منبع مشروعیت شناختی شناسایی و اولویت بندی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که «منتشرکردن اطلاعات زیاد توسط کسب وکار درباره خود» و «داشتن دانش کافی سرمایه گذار از عرضه اولیه سکه» مشروع سازترین منابع مشروعیت شناختی هستند. نتایج و پیشنهادات این پژوهش بینش عمیق و ارزشمندی برای پژوهشگران دانشگاهی، کارآفرینان، قانون گذاران و سرمایه گذاران ارز دیجیتال ایجاد می کند.