فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذامی باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 26 نفر از مصرف کنندگان مواد غذایی رستوران ها و فودکورت های مراکز خرید شهر تهران (ارگ، کوروش، پالادیوم، سانا، ایران مال و...) و نمونه گیری به صورت هدفمند و در بخش کمی شامل 448 نفر همانند بخش کیفی از مصرف کنندگان مواد غذایی که به صورت غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه برگرفته از بخش کیفی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحلیل های چند متغیری و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در هیجان تجربه شده دو مؤلفه؛ هیجان مثبت و هیجان منفی و برای عوامل زمینه ای سه مؤلفه فرهنگ، دانش بهداشتی و تجربه قبلی و پنج مؤلفه برای شرایط انتخاب غذا در شرایط هیجانی مثبت و پنج مؤلفه نیز برای شرایط هیجانی منفی شناسایی شده است. نتایج نشان داده است افراد در هیجانات تجربه شده مختلف (مثبت و منفی) به سمت غذاهای مختلف می روند و ویژگی های مختلف غذا (بافت، رنگ، دما، رایحه، مزه) در انتخابشان هم در هیجان مثبت و هم در هیجان منفی نقش مهمی داشته است. از طرف دیگر عوامل زمینه ای نیز بر شرایط انتخاب غذا تأثیر دارند و افراد غذا را بر اساس بافت، رنگ، دما، رایحه و مزه در شرایط هیجانی منفی یا مثبت انتخاب کرده اند.
شناسایی عوامل موثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خَلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران است. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی و مبتنی بر رویکرد مطالعه موردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری ایران است که از مدیران ارشد بانک ملت در شهر تهران بوده اند. تعداد 23 نفر از این خبرگان که در حوزه برند از دانش و تخصص کافی برخوردار بودند به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و گردآوری داده ها، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و متن مص احبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 تحلیل و کدگذاری شدند. تحلیل داده ها منتج به شناسایی و استخراج یافته های پژوهش شامل 130 کد اولیه، 33 مفهوم و 10 مقوله گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله های اهداف و استراتژی ها، ساختار و فرایندها، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، برندسازی داخلی، ارتباطات، خدمات بانکی، قدرت مالی، هویت بصری و هویت کلامی به عنوان عوامل مهم مؤثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند.
ارائه الگوی عوامل عملکردی تاب آوری پایدارزنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران با رویکرد توسعه صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوچک ترین اخلال در روند یک زنجیزه تامین را می توان به یک گسل تشبیه کرد. گسلی که شکاف و عمق آن می تواند لحظه به لحظه افزایش پیدا کند. تاب آوری زنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران ضمن امکان مقابله با این اختلالات، منجر به توسعه صادرات در این زنجیره تامین می شود.در همین راستا، این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) باهدف ارائه الگوی عوامل عملکردی تاب آوری پایدارزنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران با رویکرد توسعه صادرات انجام گرفته است. ابتدا در بخش کیفی با کمک مرور پیشینه های پژوهشی معتبر 49 شاخص شناسایی شدند. سپس در بخش کمی با استفاده از روش دلفی وپنل 19 نفره خبرگان پس از سه راند 24 شاخص مهم برگزیده و پایداری شاخص ها نیز با نظر خبرگان تایید شد. درادامه بخش کمی پژوهش نیزتعیین ارتباط بین متغیرها برای دستیابی به الگو در بخش کمی با اتکا به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شد. یافته های پژوهش مدلی ده سطحی بود که تأثیرگذارترین شاخص در سطح دهم پیش بینی بحران ها همانند حوادث غیر مترقبه(طوفان،ریزگرد،زلزله،سیل، خشکسالی) و تاثیر پذیرترین شاخص هم سرعت و توانایی واکنش اضطراری بود.
طراحی الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از قدرتمندترین کلمات در جهان است. به عبارتی دموکراسی را می توان به عنوان یک ایدئولوژی، یک مفهوم یا یک نظریه درک کرد. دموکراسی در حوزه ی سیاست ایجاد شده و در حکمرانی مطرح گردیده است، اما در سال های اخیر این مفهوم خود را در سازمان ها و شرکت ها و بطور کلی دنیای کسب و کار جای داده است. دموکراسی تجاری مفهومی است که می تواند راهگشایی برای رسیدن به موفقیت، رشد و توسعه ی سازمان ها و شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه و تدوین الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران است. این پژوهش بصورت کیفی انجام شده است. استراتژی پژوهش داده بنیاد است. جامعه مورد نظر شامل متخصصان مدیریت بازرگانی، اساتید دارای کتب و پژوهش در حوزه سیاست گذاری تجاری همچنین خبرگان حوزه علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی و افراد رده بالای سازمان های تجاری می باشند. نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند است. همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک به روش کدگذاری می باشد. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان می دهد که 27 مقوله برای شرایط علی، محوری، راهبردها، مداخله گرها، مقوله های محیطی و پیامدها توسط پژوهشگر بدست آمده اند.
عوامل مؤثر بر سرسپردگی برند با نقش میانجی تعهد مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
59 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه پیدایش و رشد صنایع مختلف و برندهای گوناگون با بحران های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی همراه بوده است. از طرف دیگر با تغییرات مداوم خواسته های مصرف کنندگان، به دست آوردن رضایت مشتری و قصد خرید مجدد محصول و سپس ایجاد روابط بلندمدت و پایدار مصرف کننده با برند خاص به راحتی صورت نمی گیرد؛ بنابراین در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر روابط بلندمدت مصرف کننده با برند و ایجاد پایداری در این روابط بوده. در این حین سرسپردگی برند به عنوان یک راهکار متفاوت و سازنده در راستای احیای این اهداف به کار برده می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و اجرا توصیفی-پیمایشی می باشد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و حجم نمونه به دست آمده 222 نفر از مصرف کنندگان 10 برند معروف (اپل، سامسونگ، لارا، سالیان، ال سی وایکیکی، ال سی من، دامات، کوتون، شیرین عسل، کاله) در سطح شهر تبریز و از جمله مرکز خرید لاله پارک است. نتایج داده های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که تأثیر سه عامل هویت برند و سرمایه گذاری بر برند و رضایت مشتری از طریق تعهد برند صورت می گیرد و تعهد برند نیز تقویت کننده این سه عامل بوده و خود نیز تأثیر مثبت و معناداری بر سرسپردگی برند دارد و همچنین تمامی متغیرها به جز سرمایه گذاری بر برند و رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری بر سرسپردگی برند دارند.
بررسی تأثیر خود رهبری و هویت نقش بر رفتار شهروندی برند با تاکید بر دانش، تعهد و اعتماد برند در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
63 - 114
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی برند نشان می دهد سازمان هابه رفتار داوطلبانه کارکنان و همچنین مسئولیت های شغلی آن هانیاز دارند. مدیران باید پیامی مثبت از تصویر برند خود به مشتریان ارائه دهند که این امر از طریق برندسازی داخلی قابل حصول است. رفتار شهروندی برند مستلزم تلاش مشترک بازاریابی و مدیریت منابع انسانی در طول زمان صرف شده برای برندسازی است. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر خود رهبری و هویت نقش بر رفتار شهروندی برند با تاکید بر دانش، تعهد و اعتماد برند می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان هتل های سه و چهار ستاره در شهر تهران تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی همگرا استفاده شده است. پایایی پرسشنامه به کمک نرم افزار تحلیل آماری Smart pls 3 بررسی و مقدار ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 به دست آمد که نشان پایایی قابل قبول آن است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی، میانگین واریانس استخراج شده و حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خود رهبری بر دانش برند و هویت نقش تاثیر معناداری دارد. همچنین مشخص شد که هویت نقش بر تعهد برند تاثیر معناداری دارد. دانش برند نیز بر تعهد برند تاثیر معناداری دارد. نهایتا مشخص شد که تعهد برند بر اعتماد برند و رفتار شهروندی تاثیر معناداری دارد. همچنین اعتماد برند نیز بر رفتار شهروندی تاثیر معناداری دارد.
تأثیر تعامل مشتری با برند به عنوان پیشایند وفاداری مشتری: تحلیل سه رویکرد شناختی، عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
83 - 117
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تعامل با برند از طریق رسانه های اجتماعی بر وفاداری به برند از طریق ارزش ویژه برند انجام شد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر مبنای روش، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان سه برند ایرانی مای، سینره و کالیستا است. حجم جامعه نامحدود در نظر گرفته شده و برای تعیین حجم نمونه از ابزارG-POWER استفاده شد و حجم نمونه آماری 199 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده برای جمع آوری داده ها انتخاب شد و گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد بومی سازی شده انجام گرفت. به منظور تایید روایی محتوایی از CVI و CVR و پانل خبرگان استفاده شد. به منظور تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و پایایی همگون استفاده گردید. به دلیل این-که داده ها، از مدلسازی نرمال تبعیت نمی کنند؛ بنابراین برای آزمون فرضیات و تحلیل مسیر از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی و از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تعامل مشتری با برند از طریق رسانه های اجتماعی می تواند بر وفاداری به برند تأثیر مثبت بگذارد. همچنین ارزش ویژه برند عامل میانجی مثبتی در رابطه میان تعامل با برند و وفاداری به برند بود. از بین سه مسیر شناختی، عاطفی و رفتاری، مسیر رفتاری با ضریب مسیر 630/0 مسیر برتر در تاثیرگذاری تعامل مشتری با برند بر وفاداری به برند می باشد.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های انتقال فناوری در بستر صنعت پنج: رویکرد کارآفرینی فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، جهان در آستانه انقلاب صنعتی پنج قرار دارد. این پارادایم جدید، بر پایه ترکیب فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رباتیک، واقعیت مجازی و افزوده و فناوری های زیستی استوار است. با تکامل سریع پارادایم صنعت چهار و ظهور چشم انداز صنعت پنج، نیاز مبرمی به بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده فرآیندهای انتقال فناوری مؤثر وجود دارد. انتقال فناوری به معنای انتقال منظم دانش، از افراد یا سازمان هایی که آن را ایجاد کرده اند به دیگران است تا از آن برای تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید استفاده کنند. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی ابعاد و مؤلفه های کلیدی مؤثر بر انتقال فناوری در بستر صنعت پنج، با تمرکز بر رویکرد کارآفرینی فناورانه صورت گرفته است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که کارآفرینی فناورانه نقش محوری در پیشبرد نوآوری و تبدیل دستاوردهای علمی به محصولات و خدمات تجاری سازی شده دارد.روش شناسی: در این مطالعه، از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرآیند با بررسی نظام مند 457 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش انتخاب گردیده است. معیارهای ورود شامل مقالات منتشر شده در حوزه کارآفرینی فناورانه و صنعت پنج در فاصله زمانی سال های 2017 تا 2024 بوده است. برای ارزیابی پایایی یافته ها از ضریب کاپا (72/0) استفاده شده است که نشان از پایایی قابل قبول دارد. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت، از روش های بازنگری توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده است. همچنین، نتایج به دست آمده از سوی خبرگان تأیید و بازبینی شده است.یافته ها: براساس یافته های حاصل از فراترکیب، 55 مؤلفه در قالب پنج بُعد اصلی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر انتقال فناوری در چارچوب صنعت پنج با رویکرد کارآفرینی فناورانه شناسایی شده است. این ابعاد عبارتند از: 1) اکوسیستم های نوآوری فناورانه، شامل: زیرساخت های فناوری، سرمایه انسانی متخصص و جریان آزاد دانش؛ 2) مدل های کسب وکار چابک و انعطاف پذیر متناسب با تحولات سریع فناوری؛ 3) شراکت های همکارانه میان بازیگران مختلف اکوسیستم نوآوری؛ 4) دیجیتالی سازی فرآیندها و تصمیم گیری مبتنی بر داده ها؛ و 5) چارچوب های قانونی، سیاست گذاری و حمایتی مناسب.نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش، اهمیت به کارگیری استراتژی ها و رویکردهای کارآفرینانه را در جهت تسهیل و شکل دهی فرآیندهای انتقال فناوری در چشم انداز صنعت پنج برجسته کرد. نتایج حاکی از آن بود که موفقیت در انتقال فناوری در این عرصه، مستلزم توجه همه جانبه به عوامل زیرساختی، تجاری، قانونی، و تعاملی در قالب یک اکوسیستم یکپارچه نوآوری است. این پژوهش با شناسایی و روشن کردن عوامل کلیدی که در ابتکارات انتقال فناوری موفق در حوزه صنعت پنج نقش دارند، بینش ها و راهنمایی های عملی را برای سیاست گذاران، کارآفرینان فناور و سایر بازیگران درگیر در این فرآیندها فراهم می کند. این یافته ها می تواند به تقویت فرآیندهای انتقال فناوری و هدایت جهت گیری های نوآورانه در عصر پیش رو صنعت پنج کمک شایانی کند.
مزیت رقابتی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت، بازاریابی سبز و معنویت سازمانی (مطالعه صنایع غذایی البرکات عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
65 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی نقش مسئولیت اجتماعی شرکت، بازاریابی سبز و معنویت سازمانی، جهت کسب مزیت رقابتی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان شرکت البرکات در عراق شکل می دهند که ۲۳۶ نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه استاندارد صورت پذیرفت. به منظور تعیین روایی و پایایی سنجه ها، از روایی محتوا، آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای تحلیل داده ها و آزمون مدل مفهومی پژوهش، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ استفاده شد. نتایج، حاکی از تائید فرضیه اول (تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر معنویت سازمانی)، فرضیه دوم (تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر بازاریابی سبز)، فرضیه سوم (تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر مزیت رقابتی)، فرضیه چهارم (تأثیر معنویت سازمانی بر بازاریابی سبز)، فرضیه پنجم (تأثیر معنویت سازمانی بر مزیت رقابتی) و فرضیه ششم (تأثیر بازاریابی سبز بر مزیت رقابتی) است.
طراحی مدل فرایندی موفقیت برندها در سطوح کلان و بنگاه (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
111 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل فرایندی موفقیت برندهای استان کرمانشاه در دو سطح کلان و بنگاه انجام شد. رویکرد پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش استراوس و کوربین استفاده گردید. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان موضوع (31 نفر) به کمک روش های نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی صورت گرفت و تا دستیابی به اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. اعتبار مصاحبه ها از روش مثلث سازی، مطرح کردن پرسش ها به چند روش و استفاده از چند مصاحبه کننده تائید شد. برای آگاهی از میزان پایایی نیز از روش کدگذاری مجدد و درصد توافق درون موضوعی (90.73 درصد) بهره گیری شد. به منظور طراحی مدل فرایندی، نخست مدل پارادایمی عوامل مؤثر بر موفقیت برندهای استان کرمانشاه طراحی گردید. سپس چارچوب این مدل با تکیه بر تجزیه وتحلیل دقیق، بازطراحی شد. در نهایت مدل فرایندی موفقیت برندهای استان کرمانشاه به تفکیک دو سطح کلان و بنگاه ارائه گردید که بر اساس آن، فرایند برندسازی موفق پیشنهاد شد.
ارائه مدل ارتقای تجربه دیجیتال مشتری در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
67 - 108
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال و نوآوری های مدل کسب وکار حاصل از آن، انتظارات و رفتار مصرف کنندگان بیمه را به صورت اساسی تغییر داده و شرکت های بیمه سنتی را تحت فشار قرار داده است. در این شرایط، بهبود تجربه مشتری یکی از عوامل اصلی و کلیدی کسب سهم در بازار پررقابت بیمه می باشد. بر این اساس، این سوال مطرح می شود که چگونه می توان در صنعت بیمه و در نقاط تماس مشتری، تجربه ی دیجیتالی مشتری را ارتقا داد. هدف این مطالعه، ارائه ی یک مدل ارتقای تجربه دیجیتال مشتری در صنعت بیمه می باشد. به منظور رسیدن به مدل، از روش داده بنیاد استفاده شده است. ابزار تحقیق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان صنعت بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توام برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تجربه دیجیتال مشتری، شرایط مداخله گر و زمینه ای و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از ارتقای تجربه دیجیتال مشتری را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند. نتایج نشان می دهند که ۱۲مقوله ی شامل سهولت، آگاه سازی، پشتیبانی، دسترسی، اطمینان، کارایی، قیمت، فرهنگ سازی، تنظیم گری و قانون گذاری، زیرساخت، فناوری و مشتری محوری، ابعاد اصلی مدل ارتقای تجربه دیجیتال مشتری صنعت بیمه را تشکیل می دهند.
تحلیل روند و نگاشت موضوعات مرتبط با مدیریت در محیط VUCA با استفاده از روش تحلیل استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه تصویری جامع از وضعیت مطالعات VUCA (نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام) در حوزه مدیریت و کاربردهای آن انجام شده است.روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی انجام شده است. داده های موردنیاز از دو پایگاه اسکوپوس (1120 مقاله) و وب آو ساینس (345 مقاله) با جستجوی کلیدواژه VUCA استخراج و پس از پالایش، 1139 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. تحلیل های انجام شده شامل بررسی روند انتشارات، شناسایی نویسندگان و مؤسسات پیشرو، تحلیل هم رخدادی کلیدواژه ها، استخراج نقشه علمی و تحلیل شبکه استنادی بود.یافته ها: نتایج نشان داد که انتشارات علمی در حوزه VUCA از 1 مقاله در سال 2008 به 244 مقاله در 2023 افزایش یافته است. از میان 3105 کلیدواژه شناسایی شده، مفاهیمی چون رهبری و چابکی سازمانی (هر کدام 64 ارجاع)، نوآوری (53.5 ارجاع) و تحول دیجیتال (46.4 ارجاع) بیشترین تأثیر را داشته اند. تحلیل هم رخدادی واژگان منجر به شناسایی 7 خوشه اصلی شد که آینده نگری و توسعه کسب وکار (25% مقالات)، رهبری و استراتژی (21%) و تکنولوژی (17%) مهمترین خوشه ها بودند.نتیجه گیری: موفقیت در محیط VUCA مستلزم اتخاذ رویکردی جامع و چندبعدی است که شامل بهره گیری هوشمندانه از فناوری های پیشرفته، توسعه قابلیت های پویای سازمانی، تقویت فرهنگ خلاقیت و نوآوری، و پرورش رهبران آینده نگر است. شرکت هایی که بتوانند این عناصر را به طور مؤثر تلفیق کنند، نه تنها قادر به مدیریت چالش های محیط VUCA خواهند بود، بلکه می توانند از این شرایط برای نوآوری و افزایش اثربخشی سازمانی بهره ببرند.
شناسایی چالش های تبلیغات کاندیداهای انتخاباتی مبتنی بر چیستی بازاریابی سیاسی مورد مطالعه نمایندگان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چالش های تبلیغ کاندیداهای انتخاباتی کاندیداهای نمایندگی مجلس و شورای اسلامی در حوزه انتخاباتی کرمانشاه مبتنی بر بازاریابی سیاسی است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجر یک پژوهش کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان (خبرگان دانشگاهی و کاندیداها و نمایندگان ادوار گذشته مجلس کرمانشاه) می باشد که 16 نفر تا اشباع نظری داده ها با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها در این پژوهش از تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج منجر به شناسایی 51 کد اولیه در قالب 22 تم شد که در نهایت در 6 مفهوم اصلی مشارکت اجتماعی (استفاده از چهره های مشهور، استفاده نادرست از ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی، بخش بندی رأی دهندگان، عدم توجه به تعهدات سیاسی و اختیارات نمایندگان مجلس)، جایگاه سازی کاندیدا/حزب (بکارگیری اشتباه نمادهای روشنفکرانه، بکارگیری اشتباه و نادرست نمادهای دینی، استفاده نادرست از نمادهای انقلابی و نمادسازی اشتباه)، تمرکز محیطی کاندیدها (تمرکز بر محیط، تقسیم بندی اشتباه بازار و بخش بندی حوزه های رأی گیری)، ابزارهای حزبی و سیاسی کاندیدها (نادیده گرفتن ابزارهای حزبی و سیاسی، لابی گروه های ذینفع)، استراتژی نامناسب تأمین مالی (نداشتن استراتژی جمع آوری منابع مالی و عدم توان مالی)، تجزیه و تحلیل اشتباه رقابتی کاندیدها (رقابت های پیش انتخاباتی و تجزیه و تحلیل رقبا) و تمرکز مبارزاتی کاندیدها (تبلیغات مقایسه ا ی، نظرسنجی ساختگی، مچ گیری، تبلیغات تخریبی و تبلیغات سیاسی) دسته بندی شدند.
شناسایی عوامل موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو در ایران و طراحی مدل مفهومی در این خصوص است. در همین راستا، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 15 نفر از مدیران بخش صادرات ایران خودرو و سایپا، خبرگان و صاحب نظران صنعت خودرو کشور که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. سپس به منظور تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، از روش تحلیل مضمون یا تحلیل تم استفاده شد. در نهایت 15 مضمون اصلی شامل صنعت خودروسازی، صادرات، وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت اقتصادی کشور هدف، سرمایه انسانی، زنجیره تامین، تعامل با خودروسازان جهانی، داشتن مزیت رقابتی، تحقیق و توسعه، دولت، سرمایه گذاری خارجی، تامین مالی، انعقاد قراردادهای تجاری مناسب، تولید در کشور هدف و استاندارد جهانی به عنوان عوامل کلیدی موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو کشور مشخص شدند. سپس از مدل سازی ساختاری تفسیری برای مشخص شدن ارتباط 15 متغیر با یکدیگر و نیز بین المللی سازی صنعت خودرو کشور استفاده شد که طبق این روش، متغیرها در 3 سطح قرار گرفتند. در پایان نیز، مدل مفهومی بین المللی سازی صنعت خودرو، به عنوان نتیجه اصلی این پژوهش معرفی شد. با توجه به مدل مفهومی تحقیق، توجه به تمامی 15 عامل شناسایی شده و برنامه ریزی در دقیق در خصوص هر یک از آنها، به منظور ورود صنعت خودروسازی ایران به بازارهای جهانی ضروری است.
تأثیر عشق به برند بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند با واسطه گری ارزش درک شده مشتری مورد مطالعه: مشتریان تلفن همراه آیفون (Apple)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
123 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش بررسی تأثیر عشق به برند بر تاب آوری مشتری نسبت به نواقص برند با میانجی گری ارزش درک شده مشتری در بین مشتریان تلفن همراه آیفون در سراسر کشور صورت گرفته است که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان، حجم جامعه آماری نامحدود و به کمک روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس برابر با 384 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها یعنی پرسشنامه استاندارد به صورت اینترنتی از طریق شبکه های مجازی (غیرحضوری و از راه دور) توزیع و جمع آوری شده است. به طوریکه 390 پرسشنامه برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها توزیع و در نهایت 384 پرسشنامه به صورت تکمیل شده جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار های Spss 20 و Lisrel 8.8، و به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که متغیر عشق به برند بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند و ارزش درک شده مشتری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. از سوی دیگر، ارزش درک شده مشتری بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، ارزش درک شده مشتری در رابطه بین عشق به برند و تاب آوری نقش میانجی دارد.
ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل های پنج ستاره تهران
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
23 - 69
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل ها پنج ستاره تهران پرداخته گردیده است. بنابراین از تعدادی از مشتریان در سه ماهه اول سال 1401 در هتل های پنج ستاره تهران جهت اقامت و در خواست اتاق به این هتل ها مراجعه نموده بودند، خواسته شدکه نظرشان را در ارتباط با کیفیت هتل ها و میزان رضایت در غالب پرسشنامه اطلاع دهند. هدف مطالعه حاضر ارائه راهکارها و تدابیر مناسب برای مدیران در راستای نگهداری مشتریان فعلی و جلب مشتریان بیشتر و ایجاد وفاداری در مشتریان است. داده ها بر اساس نرم افزار 25spss تحلیل گردید. روش گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت فیزیکی، رفتار کارکنان، خودهماهنگی ایده آل و وفاداری مشتری روی رضایت مشتری تاثیر گذارند.
عوامل اقتصادی مؤثر بر توسعه هاستل در صنعت گردشگری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : رشد گردشگری در هر منطقه باعث ایجاد نیاز به صنایع اقامتی در آن منطقه می شود. در سال های گذشته شاهد افزایش حجم گردشگر و رونق گردشگری در کشور ایران بوده ایم. یکی از صنایع اقامتی که در دیگر کشورها رونق پیدا کرده است، صنعت هاستل است؛ ولی در ایران این صنعت مغفول مانده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی راهکارهای توسعه صنعت هاستل در ایران است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر رویکرد استقرایی، از نظر محیط انجام پژوهش، میدانی و از نظر روش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که به نحوی با این صنعت می توانند درگیر باشند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. در این رابطه، نرم افزار Maxqda10 مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها : عوامل سرمایه گذاری و هزینه ای خصوصاً هزینه های راه اندازی و عملیاتی، مهم ترین عامل مؤثر بر توسعه هاستل شناسایی شد. توجیه های اقتصادی و بازگشت سرمایه مثل پایداری اقتصادی و میزان ریسک سرمایه گذاری و نهایتاً تأثیر فرهنگی و اجتماعی مثل منافع جامعه و مشارکت، عوامل مهم بعدی هستند. نتیجه گیری و پیشنهادها : برای توسعه هاستل، باید سیاست های حمایتی از کارآفرینان حوزه گردشگری فراهم شود تا ریسک سرمایه گذاری خصوصاً در راه اندازی کسب وکارهای جدید کاهش یابد. نوآوری و اصالت : این پژوهش عوامل اقتصادی را با تمرکز بر راه اندازی هاستل های جدید در ایران انجام داده است.
وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هر فرد در تقابل با محیط زیست اطرافش در مواقع مختلف رفتار و نقش های مختلفی بروز می دهد که می توان گفت وجدان زیر مجموعه ای از این رفتار است که نقشی اساسی را در کیفیت خروجی رفتار ما و اثرات برجای مانده از ردپای ما در طبیعت ایفا می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، مصرف کنندگان حامی رفتارهای محیط زیست و اساتید دانشگاه هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است. براین اساس مهمترین برنامه موثر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده بهره گیری از نمادهایی با دلالت بر سازگاری با محیط زیست، تغییر راهبردهای بازاریابی به پلتفرم های دیجیتال برای کاهش ردپی منفی زیست محیطی و تبلیغ برنامه های دفع مسئولانه زباله جهت افزایش مشارکت پایداری است
پیش بینی کیفیت زندگی ساکنان مقاصد گردشگری از طریق گردشگری مسئولیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
167 - 206
حوزههای تخصصی:
گردشگری مسئولیت پذیر به عنوان یک راهبرد اثربخش در دست یابی به اهداف توسعه پایدار، کاهش فقر و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی ساکنان مناطق روستایی شناخته شده است. بااین حال، ابعاد مختلف گردشگری مسئولیت پذیر نمی توانند دارای اثر یکسانی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی باشند که در پژوهش های پیشین مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی اثرگذاری ابعاد گردشگری مسئولیت پذیر بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی ساکنان مقاصد هدف گردشگری در روستاهای شهرستان خرم آباد بود (20750 = N). حجم نمونه ی آماری با استفاده از «پاور آنالایسیس» برای رگرسیون خطی با سه متغیر مستقل و «قدرت برآورد شده معادل 98/0»، 254 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم در دو دهستان «مرکزی» و «پاپی» انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراجی و پایایی ترکیبی تأیید شد. داده ها در محیط نرم افزارهای SPSSVer27 و Smart-PLS 4.01 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مطابق انتظار، ابعاد سه گانه گردشگری مسئولیت پذیر دارای اثرات متفاوت بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی ساکنان روستاهای هدف گردشگری است؛ به طوری که کیفیت زندگی مادی تنها به طور مثبت و معناداری تحت تأثیر مسئولیت پذیری اقتصادی گردشگران قرار می گیرد ( ) و ابعاد اجتماعی ( ) و زیست محیطی ( ) تأثیر معناداری بر آن نداشته اند. در نهایت، نتایج پژوهش یک ساختار تجربی کنترل شده برای برنامه ریزی های توسعه روستایی از طریق توسعه گردشگری مسئولیت پذیر فراهم کرده است.
ارائه الگوی تصویر ذهنی مثبت با تأکید بر فناوری دیجیتال در حوزه گردشگری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
207 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی تصویر ذهنی مثبت با تاکید بر فناوری دیجیتال درحوزه گردشگری استان اردبیل بود. این تحقیق از نوع بنیادی، اکتشافی و کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان، اساتید دانشگاهی مدیریت و گردشگری و کارشناسان حوزه گردشگری استان اردبیل بودند که با توجه به نمونه در دسترس و هدفمند، تعداد 35 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش سه دوری دلفی (تولید ایده، کاهش اقلام و تأیید نهایی مدل) انجام شد و با استفاده از ضریب هماهنگی کندال اشمیت تجزیه و تحلیل شده و رتبه بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی نهایی تصویر ذهنی مثبت با تاکید بر فناوری دیجیتال در حوزه گردشگری استان اردبیل شامل 23 شاخص و 3 بعد تصویر معنایی (8 شاخص)، تصویر فیزیکی (7 شاخص) و تصویر اجتماعی (8 شاخص) می باشد.