ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۲۴۴۱.

تحلیل دیدگاه آگوستین درباره پارادوکس منون و نظریه یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس منون یادآوری یادگیری اشراق روح آگوستین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۹۰
افلاطون، «پارادوکس منون» را به عنوان یکی از مهم ترین چالش های نظری دربارهی یادگیری مطرح کرده است. بر اساس پارادوکس، تحقیق و یادگیری دربارهی آنچه شخص نمی داند، ناممکن و دربارهی آنچه می داند، بی فایده است. افلاطون برای حل این پارادوکس، «نظریهی یادآوری» را مطرح کرده است. مطابق این نظریه، یادگیریْ همان یادآوری دانش از پیش موجودی است که روح آدمی در امتزاج با بدن آن را فراموش کرده است. آگوستین، نظریهی یادآوری را قانع کننده نمی یابد و معتقد است که نور الهی چیزهای معقول را نزد ذهن حاضر ساخته و سبب شناخت آنها می شود؛ بی آنکه نیازی به دانش ذاتی یا وجود پیشین روح در جهانی دیگر باشد. به عقیدهی برخی مفسران، دلیل اصلی این رویکردْ دشواری پذیرش حیات پیشین روح به عنوان اصلی ترین مولفه نظریهی یادآوری است. پرسش پژوهش این است که آیا موضوع حیات پیشین روحْ تنها راه ورود برای درک درست موضع آگوستین در قبال نظریهی یادآوری است؟ و آیا تنها راه نزدیک شدن به فهم بهینه از تغییر رویکرد معرفت شناختی آگوستین، برگرفتن موضع هستی شناختی دیگر در میانهی سایر آرای مطرح شده است؟ ادعای پژوهش آن است که خوانش فلسفهی زبان و نشانه شناختی آگوستین مدخلی تازه به نظریهی اشراق الهی به مثابه راه حلی بدیع برای پارادوکس منون بگشاید. هدف پژوهش، تحلیل و تبیین این ادعا با تاکید بر رسالهی دربارهی آموزگار آگوستین است. در این رساله، او تاکید دارد که کلمات برای انتقال اندیشه ناکافی اند و ذهن با دانشی که از آموزگار درونی خود دریافت کرده به مرتبهی اشراق و درک جهان می رسد.
۲۴۴۲.

«جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی: دو رویکرد متفاوت در مواجهه با دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همدردی مسئولیت لویناس جانشینی دیگری تقاص جایگزینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۳۲۳
مسئله این تحقیق مقایسه «جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی به مثابه دو رویکرد در مواجهه با دیگری است. فرضیه مقاله این است که علی رغم اشتراکات جانشینی در منظر لویناس و جایگزینی در همدردی، اختلافی اساسی با یکدیگر دارند. همدردی به عنوان یکی از موضوعات اخلاقی، نحوه ای توجه و درک پریشانی، نگرانی یا نیاز دیگران است که آگاهانه و با شناخت و جایگزینی دیگری رخ می دهد. جانشینی در لویناس نیز در نسبت با «دیگری» است و محدوده مسئولیت سوژه را در قبال او ترسیم می کند. در بدو امر، سوژه لویناس با خودکامگی، هر غیری را به خود فرو می کاهد، اما در مواجهه با «دیگری»، به فروکاست ناپذیری و وابستگی قوام ذاتش به آن عنایت می یابد. از این رهگذر، مسئولیت بی کران در قبال «دیگری» هویدا می شود؛ مسئولیتی که پیش از هر سنخ آگاهی و خودآگاهی و در فضایی منفعل تر از هر انفعالی شکل می گیرد و محدوده اش تا جانشینی «دیگری» و تقاص پس دادن به جای او گسترش می یابد. در سایه این مسئولیت بی حد و مرز، جانشینی از جایگزینی همدردانه و همدلانه متمایز می شود.
۲۴۴۳.

معلم بوم شناختی و دگرخواهی زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۵۳۲
یکی از ابرچالش ها یا ابربحران های ایران، بحران محیط زیست است. این را تقریبا بدون شواهد و استدلال تجربی می توان پذیرفت.اکنون پرسش این است که برای رویارویی با این بحران نظام حکمرانی و جامعه ایران چه سیاست مؤثر و فراگیری انجام داده است؟ سیاستی که حداقل از تداوم و گسترش این بحران جلوگیری کند.با درنظرگرفتن وضعیت بحرانی محیط زیست ایران، نیاز است که تمام رشته ها به ویژه علوم انسانی برپایه آموزش های زیست محیطی طراحی شوند. دانشجویان هم در جایگاه شهروند و هم در جایگاه نیروی انسانی که در آینده در نظام حکمرانی کشور سهیم می شوند، نیازمند درگیر و دغدغه مندشدن زیست محیطی هستند. یکی از بایسته ها در این زمینه توجه به گسترش و ارتقا و آموزش اخلاق زیست محیطی است. ایجاد «حساسیت زیست محیطی» و «آگاهی زیست محیطی» را از بایسته های معرفتی و اخلاقی برای جامعه امروز می دانم.دانش و آگاهی که از ابعاد و گستردگی بحران زیست محیطی و زیست بوم ایران در میان دانشجویان و دانشگاهیان وجود دارد اغلب در حد اطلاع کلی است. ریشه ها و علل این بحران، نقش سیاست ها و نظام حکمرانی، پیامدهای این بحران، نقش دانش و دانشگاه در این بحران و دیگر جنبه های آن به ندرت در فضای عمومی دانشگاه به شیوه ای مستمر، مؤثر و فراگیر مطرح و پیگیری می شود.ایجاد حساسیت و آگاهی زیست محیطی می تواند بخشی از برنامه درسی پنهان دانشگاه ها و رشته ها و دروس باشد. تا زمانی که نظام آموزش عالی تلاش فراگیر، اثربخش و نظام مند برای پرورش شهروند زیست محیطی ندارد، تنها امید موجود، تلاش شخصی مدرسان برای گسترش دغدغه مندی زیست محیطی است. ایده معلم زیست محیطی ناظر به همین دیدگاه است.معلمی کردن و تدریس در دانشگاه نیازمند «یادگیری دانش» و «یادگیری زندگی» است. در علوم انسانی این دو درهم تنیده اند. ازاین روست که تدریس دانشگاهی نیازمند بنیان ها و «جهت گیری های معرفتی» و هم هنگام «جهت گیری های اخلاقی» است. یکی از این بنیان ها برای علوم انسانی و اجتماعی، دگرخواهی است.لازمه دگرخواهی اخلاق مراقبت است، اخلاقی که در آن درک ما از آب، خاک، گیاهان، جانوران و طبیعت «دیگرستیزانه» نباشد و آن را هستی متمایزی از خود ندانیم و برای مراقبت از سلامت و پایداری آن همان گونه تلاش کنیم که برای سلامت خودمان می کوشیم. لازمه این کار داشتن بینشی مادرانه از هستی و جهان است.اتفاقاتی که در دوران کرونا رخ داد، واقعیت های بسیاری را آشکار کرد. یکی از این واقعیت ها، تولید و مصرف غیرضروری است. به دلیل قرنطینه و تعطیل و تعلیق شدن بسیاری فعالیت ها، تولید نیز در برخی زمینه ها محدود شده است. کاهش تولیدات نیز لطمه ای به زندگی و بقای انسان نزده است.آیا معلم بوم شناختی و دگرخواه ممکن است؟ اگر واقع بینانه موقعیت کنونی دانشگاه در ایران را در نظر بگیریم، آشکارا چنین سلوکی را نمی توان برای همه مدرسان دانشگاهی ممکن دانست. حتی دقیق تر بگویم، شمار اندکی از مدرسان حتی آن ها که دغدغه های زیست محیطی دارند می توانند معلم بوم شناختی باشند.
۲۴۴۴.

پاتنم؛ دوگانه ی واقعیت/ارزش و برساخت انگاری واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوگانگی واقعیت/ارزش شناخت ناانگاری اخلاقی مفاهیم غلیظ اخلاقی پراگماتیسم برساخت انگاری واقعیت پاتنم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
هیلاری پاتنم یکی از فلسفه دانان معاصر است که به ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش می پردازد. در اندیشه ی او این دو درهم تنیده اند و حتی به لحاظ مفهومی نیز از یکدیگر تفکیک ناپذیرند، دیدگاهی که او آن را آموزه ای پراگماتیستی می داند. وی موافقان این دوگانگی را متهم به جزم اندیشی می کند و معتقد است وقتی آن ها می گویند اخلاق از واقعیت ها جداست، از این اعتمادشان نشأت می گیرد که گمان می کنند دقیقاً «واقعیت» را می شناسند. پاتنم سه دلیلی که موجب روی آوردن به دوگانگی واقعیت/ارزش می شود را بیان می کند و با ردّ هر سه، زمینه را برای نقدهای خود بر این دوگانگی فراهم می کند. اِشکالات پاتنم بر این دوگانگی عبارت اند از: 1. تبدیل تمایز بی ضرر به یک دوگانگی متافیزیکیِ زیان بار 2. تأثیرپذیریِ علم از ارزش ها در فرآیند ایجاد علم 3. وجود اتفاق نظر درخصوص مسائل اخلاقی به مانند دیگر عرصه ها 4. نادرستیِ تجزیه ی احکام اخلاقی به دو مؤلفه ی توصیه ای و توصیفی 5. مفاهیم غلیظ اخلاقی دلیلی بر درهم تنیدگیِ واقعیت ها و ارزش ها. ضمن پذیرش نقاط قوت اندیشه های پاتنم در ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش، معتقدیم آنجا که او از سرشتِ برساخت انگارانه ی «واقعیت ها» دفاع می کند، دیدگاهش دارای ایراداتی است: 1. نادرستیِ تغییر واقعیت ها به دلیل ردّ طرح مفهومی، 2. مشکل علّیت معکوس، 3. عدم کفایت مفهومی، 4. ناسازگاری و 5. مغالطه ی کاربردِ ارجاع. هدف این نوشتار، تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف دیدگاه پاتنم درباره ی دوگانگی واقعیت/ارزش است.
۲۴۴۵.

جایگاه خُلقیات و احساسات در وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلقیات احساسات و عواطف حالات نفسانی حالات جسمانی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۵۵
اَعمال و رفتار های انسان، بر اساس رخداد های درونی او شکل می گیرند. از بین این رفتارها برخی مشخصاً تحت تأثیر خُلقیات و احساساتْ به صورت آنی و بدون طی مراحل تفکر و تأمل به وجود می آیند؛ هرچند از مبدأ علمی از نوع تخیّل بهره مند هستند. همچنین گاهی بر نفس انسان کیفیاتی عارض می شوند که تابع انفعالاتی اند که - به جهت امور نافع و مضر - در بعضی قوا حاصل می شوند. به این حالات نفسانی، «احساسات و عواطف انسانی» گفته می شود؛ شادی و فرح، غم  واندوه، ترس و امید، شوق و وجد و خشم و غضب از این دسته هستند. فیلسوفان اسلامی - در بحث «خُلق» - سخنان ارزشمندی در این زمینه بیان داشته اند. این مقاله در صدد تبیین پاسخ ملاصدرا به این پرسش است که جایگاه احساسات و عواطفْ در وجود انسان چیست؟ عوامل مؤثر در ایجاد حالات و احساسات نفسانی کدامند؟ به اعتقاد ملاصدرا، منشأ پیدایش خُلقیات و احساسات انسانیْ اندیشه و ادراک آدمی است؛ هرچند احساسات و عواطف نیز بر کارکرد عقل و قوای ادراکی تأثیر غیر مستقیم داشته و نقش اِعدادی دارند. از طرف دیگر، میان ملکات نفسانی و احوال و اعمال انسان رابطهی محکمی وجود دارد. همچنین میان خُلقیات و احساسات درونی و وضعیت جسمانی انسان نیز ارتباط خاصی وجود دارد و بر اساس این ارتباط - همان طور که رفتار از خُلقیات تأثیر می پذیرد - خُلقیات نیز از رفتار متأثر می شوند. البته، این تأثیر به نحو غیر مستقیم خواهد بود.    
۲۴۴۶.

هستی شناسی کران مندی در فلسفه هایدگر و فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی کران مندی فردیت ایستادگی فوکو هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۸ تعداد دانلود : ۵۲۳
در این مقاله نقش بنیادین کران مندی در کارهای هایدگر و فوکو بررسی می شود. استدلال می شود که کران مندی، فهم هایدگر از هستی و تاریخ هستی و نیز فهم فوکو از مدرنیته و سپس کل تاریخ اندیشه غربی را امکان پذیر می کند. گام هایی که در این مسیر برداشته می شود ازاین قرار است: نقش بنیادین تناهی در فهم هایدگر از هستی تحلیل می شود؛ تحلیل تناهی در کارهای دوره اولیه فکری فوکو یعنی نظم اشیاء و زایش پزشکی بالینی بررسی می شود؛ تفسیر فوکو از صورت بندی تناهی در فلسفه هایدگر توضیح داده می شود؛ نقش نیستی جزئی و نیستی نسبی در مقابل نیستی مطلق در فهم دو فیلسوف از کران مندی انسان تبیین می شود؛ مفصلاً شرح داده می شود که چگونه فردیت یافتگی، ایستادگی، حقیقت و تاریخ مندی سوژه بر پایه کران مندی و مرگ امکان پذیر می شود؛ درنهایت، چگونگی تلاقی فوکو با هایدگر در گذار از فهم شناخت شناسانه تناهی و رسیدن به فهم عملی از تناهی خود و ترسیم تاریخ هستی تحلیل می شود.
۲۴۴۷.

ناسازگاری هستی و زمان در نظریه حال باوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حال باوری زمان وجود جاودانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۱۴
از جمله نظریاتی که در رابطه زمان و وجود مطرح است، نظریه حالباوری است. حالباوران معتقدند که اولاً تنها اشیائی که در زمان حال قرار دارند؛ موجودند و سایر اشیاء موجود نیستند. ثانیاً موجودیّت اشیاء مطلق و نامقیّد است. آنها نظریات رقیب مانند جاودانگی، امکانباوری و آیندهممنوع را در این رابطه به چالش میکشند. حالباوران برای واقعیت داشتن همه هویّات وجودی نظیر سقراط که در گذشته بوده و سال 3000 که در آینده خواهد بود، توجیه مناسبی ندارند. همچنین، وفق حالباوری نمیتوان از ارتباط برخی هویّات غیرزمانمند مانند «آبراهام لینکن بلندتر از ناپلئون بناپارت است.» و صدقسازهای آنها سخن گفت. از اینرو، در این نوشتار، به روش تحلیل فلسفی با تأکید بر رابطه زمان و وجود نخست؛ براهین حالباوران که شامل شهود، تجربه، پیشبینی، تیغِاکام و نسبیتگرایی است، استخراج شده با بازسازی براهین مخالفین نشان داده شده است که حالباوران با وجود مفهومسازی جدید از زمان مطلق و طرح حالباوری بدیل که قائل به نوعی زمانِ مطلق از نوع (B-theory) است و فروکاستن حالباوری قوی به نوع ضعیف آن، بهدلیل گذرابودنِ زمان، عدول از اصول اولیّه خود در باور به زمان از نوع (A-theory)  و قائل بودن به وجود هویّات غیرزمانمند از جمله کلیّات در حل مسئله تغییر در ارتباط با نسبتهای موقّت زمانی، ارجاع گزارهای و صدقسازها ناکام مانده اند.
۲۴۴۸.

ادله وحدت محور اصالت وجود و ارزیابی شبهه دور و مصادره به مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود اصالت ماهیت توحید ذاتی توحید صفاتی توحید فعلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۵
اصالت وجود از محوری ترین اصول هستی شناخت در حکمت متعالیه و عرفان نظری است. مخالفان و معارضان در رویارویی با وحدت وجود طرق گوناگونی را پیموده اند. معارضه با اصول زیربنایی به نظر آنان کارسازترین گزیر بوده و اصالت وجود از این رهگذر تأمین کننده اغراض آنان است. حکیم سبزواری چهار دلیل بر اصالت وجود بر محور وحدت گرایی در هستی شناسی اقامه کرده، که از سوی آن مخالفان، با اتهام دور و مصادره به مطلوب مخدوش انگاشته شده است. برخی از دانش پژوهان نیز به حمایت از این شبهه برخاسته و اتهامات معارضان را تام پنداشته اند. منشأ بروز این شبهه به شمار آوردن این ادله، در تراز ادله مستقیم بوده است. شارحان و مدرسان حکمت متعالیه این ادله را با توجه به اعمال روش خلف در آنها، تام دانسته اند. تأمل و دقت کافی در صورت منطقی و محتوای استدلال ها، نشان می دهد این ادله مستحکم و متین است و مفاد آنها وافی به مقصود بوده و شبهه دور و مصادره به مطلوب هرگز روایی ندارد.
۲۴۴۹.

بررسی و تحلیل فایده مندی حمل شیء بر ذات خود از منظر فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حمل اولی ذاتی مفید بودن حمل اولی ذاتی حقیقت تصدیق فرگه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۴
تقسیم حمل به حمل اوّلی و حمل شایع از جمله تقسیمات مهمّ در مبحث حمل است. افزون بر این، تبیین چگونگی مغایرت میان موضوع و محمول از جمله مباحث اساسی در این باره است. بیان فایده آن دسته از قضایای حمل اوّلی که در آنها موضوع و محمول اختلافی با یکدیگر ندارند، مسئله ای اساسی است. بیشتر فیلسوفان مسلمان این چنین قضایایی را خالی از فایده می دانند؛ زیرا معنای جدیدی در برندارد، امّا یافته های این تحقیق نشان می دهد، از آنجا که چنین گزاره هایی مشتمل بر تصدیق است، لذا می توان نوعی فایده مندی برای چنین قضایایی را تصوّر نمود که با معنای مورد نظر حکما منافاتی نداشته باشد. اساساً فایده داشتن این گزاره ها براساس تصدیقی است که نسبت به این گونه گزاره ها صورت گرفته است که به معنای تطابق با واقع بوده و متضمّن وحدت، تشخّص و عینیّت است. نگارنده پس از برّرسی و تحلیل این مسئله، در این نوشتار نشان داده است که معنای مورد نظر حکما با مفید بودن این گونه از گزاره ها منافاتی ندارد.
۲۴۵۰.

بررسی تحلیلی مبناگرایی در معرفت شناسی لورنس بونجور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بونجور معرفت توجیه انسجام‎گرایی مبناگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۲
دستآوردها و جریانهای مختلف بوجود آمده در حوزههای مختلف فکری و فلسفی در دوران معاصر، باعث توجه و گرایش به روشهای توجیهیای مانند انسجامگرایی شده است که سرانجامشان تسلیم شدن در برابر نسبیگرایی و در نتیجه تخریب ارزشها و ملاکهای بشری در همه حوزهها و بالمآل اومانیسمهای مدرن و واگذاری انسان به حال خود یعنی خودمحوری یا نهایتاً جامعهمحوری است. مبناگرایی مهمترین، جدیترین و پرسابقهترین رویکرد در برابر این جرایان است. پژوهش حاضر با هدف توجه، تقویت و غنا بخشیدن به رویکرد مبناگرایی و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی تحلیلی مبناگرایی در اندیشه لورنس بونجور پرداخته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدند که بونجور با تاکید بر امکان مواجهه مستقیم بین واقعیت غیر مفهومی و مفاهیم توصیف کننده آن واقعیت از مبانی تجربی دفاع کرده و با پذیرش نقش توجیهی شهود عقلی به نوعی عقلگرایی گرایش دارد، ولی از آنجه که امکان خطا را در باورهایی مبنایی نفی نمیکند، در مبناگرایی خود یک اعتدال گرای کامل است.
۲۴۵۱.

جزئی و کلی در آثار افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون کلی جزئی کل جزء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۴۴۹
از دیرباز مُثُل افلاطونی را ذواتی کلی و در برابر اشیاء جزئی شمرده اند، اما تحلیل اصطلاحات یونانی خلاف این عقیده را نشان می دهد. افلاطون کلماتی معادل «کلی» و «جزئی» ندارد، بلکه از «کل» و «جزء» استفاده می کند که اشتباهاً آنها را «کلی» و «جزئی» معنا می کنند. این اصطلاحات در آثار دوره میانی و مشخصاً در محاورات پارمنیدس و تئایتتوس و سوفسطایی طرح شده و با مسأله مُثُل ارتباط دارد. به عقیده افلاطون مثال واحد و بسیط است، اما اشکالاتی که در پارمنیدس به این فرض وارد می شود، تقریر مجدد آن را لازم می آورد. برای رفع این اشکال از مفهوم «کل» استفاده می شود که در مرتبه ای میان واحد و کثیر قرار دارد. هیچ چیز به غیر از «واحد» مطلقاً واحد نیست و هرچیز دیگر لزوماً اجزائی دارد. با این حال، مثال به یک معنا واحد است، زیرا اگرچه متشکل از اجزاء است، به آنها تقسیم نمی پذیرد و مستقل از آنها است. این قسم وحدت که در مرتبه ای پایین تر از واحد مطلق و بالاتر از اشیاء کثیر قرار دارد، کل نامیده می شود و به مُثُل تعلق دارد. هر مثال یک کل است و پس از «واحد» از بیشترین وحدت ممکن برخوردار است. بنابراین «کلیت» تقریباً مترادف با وحدت یا نوعی وحدت ثانوی است. کلیت به مُثُل اختصاص ندارد و افراد نیز از آن بهره ای می برند. کلیت همانند وحدت شرط وجود است و هر موجودی فقط تا آنجا که کلیت دارد، موجود است. اشیاء کائن و فاسد نیز با شرکت در مُثُل از کلیت آنها بهره مند می شوند و تا آنجا که «کل» باشند، موجودند.
۲۴۵۲.

بررسی همتایی طرفین اختلاف نظر درباره وجود خدا: عدم احراز همتایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باور به خدا اختلاف نظر همتای معرفتی تفاوت در روش شناسی زمینه ی معرفتی مشترک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۷۸
وجود اختلاف نظرِ غیرقابلِ انکار درباره وجود خداوند ما را با این پرسش رو به رو می سازد که «آیا وجود چنین اختلاف نظری توجیه و معقولیت باور به خدا را کاهش می دهد؟». در معرفت شناسی اختلاف نظر، تقلیل گرایان  عمدتاً با ارجاع به موارد شهودی، نظیر مورد رستوران، استدلال ازراهِ تقارن معرفتی و اشکال خودراه اندازی، بر این باورند که بروز اختلاف نظر بین همتایان معرفتی، ازآنجاکه نشان دهنده امکان (معتنابه) خطا در توجیه است، به کاهش توجیه و معقولیت باورهای طرفین اختلاف نظر می انجامد. بدین ترتیب، بررسی همتا یی طرفین اختلاف نظر درباره خدا به یک مسئله جدی مبدل می گردد. مقاله پیشِ رو، به دنبال بررسی همتایی طرفین این اختلاف نظر است. نخست، استدلال فردریک چو در نفی همتایی طرفین اختلاف نظر را توضیح می دهم که، با انگشت گذاشتن بر تفاوت در روش شناسی های طرفین، نفیِ همتایی را نتیجه می گیرد. در نقد چو خواهم گفت که چنین نیست که صرف اتکا بر وجود تفاوت های عمده، الزاماً، نفی همتایی را نتیجه دهد. زیرا، مطابق تلقی مقبول و شهودی تر از مفهوم همتایی، طرفین اختلاف نظر، به رغمِ داشتن تفاوت های عمده ، همچنان ممکن است همتای یکدیگر باقی بمانند. باوجودِ این اشکال در نتیجه گیری استدلال چو، به هیچ وجه نمی توان منکر تفاوت های روش شناسانه ای بود که چو بر آن ها انگشت می گذارد. بنابراین، تقلیل گرا برای دفاع از موضع تقلیل گرایی درموردِ اختلاف نظر درباره خدا باید نشان دهد که طرفین به رغمِ وجود چنین تفاوت هایی همتا هستند. سپس، به مقاله جیمز کرفت می پردازم که در پاسخ به چو و به نفع همتایی طرفین استدلال می کند. کرفت سعی دارد که، با برگرداندن تفاوت های عمده طرفین اختلاف نظر به زمینه های معرفتی مشترک، همتایی طرفین را در نسبت با زمینه مشترک نتیجه بگیرد. در نقد کرفت استدلال خواهم کرد که زمینه مشترک موردِارجاعش کفایت لازم برای احراز همتایی را ندارد، زیرا با ارجاع به آن، امکان خطای جدی (در نسبت با موارد شهودیِ موردِارجاعِ تقلیل گرایان) نشان داده نمی شود. همچنین، ازآنجاکه امکان خطا نشان داده نمی شود، نتیجه می گیرم که کرفت نتوانسته همتایی را نشان دهد. بنابراین، درنهایت نتیجه می گیرم که، چنانچه طرفین اختلاف نظر درباره وجود خدا از روش شناسی های متفاوتی استفاده کنند، آگاهی از اختلاف نظر تأثیری جدی در کاهش توجیه و معقولیت باور طرفین ندارد.
۲۴۵۳.

مسئله «زمان» در سه مرتبه سیر فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان صدرالمتألهین مراتب وحدت شخصی اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۳۱۴
محقق است که صدرالمتألهین در آثار خود، سه مرتبه سیر فلسفی اصالت ماهیت (یا مبنای قوم) اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است. می بایست متناسب با این سه مرتبه از سیر، در مباحث تابع نیز تحولاتی صورت گرفته باشد؛ توجه به این تغییر، گره بسیاری از مسائل مربوط به دیدگاه حقیقی صدرالمتألهین و سازگاری یا ناسازگاری آموزه های درون نظامی صدرا را می گشاید. براساس پژوهش حاضر، در موضوع «زمان» نیز دیدگاه هایی بر مبنای هر سه سیر صدرالمتألهین مطرح شده و متناسب با هر سیری تحولی در مبحث زمان و مسائل پیرامونی آن روی داده است. این تحولات در چند حیطه تعریف زمان، امر ماهوی یا وجودی بودن زمان، برهان اثبات وجود زمان، امر متواطی یا مشکک بودن زمان، علت مباشر زمان، و حیطه سریان زمان و وجوه اشتراک و تفاوت آنها در سه مرتبه به نحو مطالعه تطبیقی درون سیستمی بررسی شده است.
۲۴۵۴.

همتاهای وجهی برای برخی منطق های زیرشهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق زیرشهودی منطق وجهی غیر-نرمال منطق وجهی دوموضعی همتای وجهی معناشناسی همسایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۲۱۵
هدف اصلی ما در این مقاله پیدا کردن همتاهای وجهی برای برخی منطق های زیرشهودی معرفی شده توسط دیانگ و شیرمحمدزاده است. آنها برای اثبات تمامیت منطق های زیرشهودی معرفی شده ، دو نوع قاب همسایگی ، به نام های قاب N-همسایگی و قاب NB- همسایگی را معرفی کرده اند. ساختار قاب های N-همسایگی شبیه قاب های همسایگی شناخته شده برای منطق های وجهی غیر-نرمال است و ساختار قاب های NB-iمسایگی متفاوت و پیچیده تر از قاب های همسایگی استاندارد شناخته شده ی منطق های وجهی غیر-نرمال است. لذا به منظور پیدا کردن همتای وجهی برای این منطق های زیر شهودی ما دو نوع ترجمه ، یکی از زبان منطق گزاره ای شهودی به زبان منطق وجهی غیر-نرمال و دیگری از زبان منطق گزاره ای شهودی به زبان منطق وجهی دو موضعی را در نظر گرفته و به مقایسه اثبات پذیری یک فرمول و ترجمه ی آن خواهیم پرداخت. در نهایت و با استفاده از این دو نوع ترجمه، برای آن دسته از منطق های زیرشهودی که نسبت به کلاس خاصی از قاب های N-همسایگی درست و تمام هستند ، همتاهای وجهی متناظر را پیدا کرده و برای آن دسته از منطق های زیرشهودی که نسبت به کلاس خاصی از قاب های NB- همسایگی درست و تمام هستند ، همتاهای وجهی دوموضعی متناظر را بدست آوردیم.
۲۴۵۵.

بُرون شدِ فیثاغوری از یگانه انگاریِ مطلقِ پارمنیدس؛ یک تبیین ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پارمنیدس فیثاغوریان واحد کثرات یگانه انگاریِ مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۱۰
بُرون شدِ فیثاغوری از یگانه انگاریِ مطلقِ پارمنیدسی به یک جریانِ تأثیر و تأثّر میانِ دو نماینده ی برجسته و تأثیرگذارِ تفکر پیش سقراطی اشاره دارد. اگر تبیین موجودات به عنوانِ کثرات را یکی از اهدافِ فکریِ مستتر در اندیشه ی پیش سقراطیان بدانیم، نه تنها چنین تبیینی در اندیشه ی پارمنیدس نخواهیم یافت، بلکه بنابر «بنیانی» که پارمنیدس به وضع و بسط آن می پردازد، هر تبیین کثرات ناممکن می گردد. بنابر شواهد تاریخی، حداقل بخشی از اندیشه ها در جریانِ فکریِ فیثاغوریان را می توان واکنشی به رویکردِ پارمنیدس به مسئله ی تبیین کثرات تلقی کرد. به این ترتیب، فیثاغوریان را می توانیم نخستین نقادانِ اندیشه ی پارمنیدسی تلقی کنیم که ایشان نیز، با وضع و توسعه ی «بنیانی» خاص، می کوشند پاسخی مناسب به دشواری هایِ مطرح شده از سویِ پارمنیدس برایِ تبیین کثرات فراهم کنند. پژوهشِ پیشِ رو می کوشد، با ارائه ی تبیینی از این دو «بنیانِ» پارمنیدسی و فیثاغوری، به روشن سازیِ دقیق تر نسبتِ میان این دو اندیشه بپردازد.
۲۴۵۶.

امکانات قوه حاکمه تأملی در صورت بندی طبیعت حقوقی در نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت به طور کل کلیت تمامیت ضرورت نظام مندی نظام مندی غایت مند همراهی همدلانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۶۴
شاید یکی از محوری ترین ایده های کانت که تمام دوره های کار پیگیر فکری او را به یکدیگر متصل می کند، ایده طبیعت به طور کل باشد. طبیعت به طور کل برای کانت معادل تمامیّت و کلیّت است. قاعده این ایده بنیادین چنین است: جزئیات سرانجام باید تحت امر کلی واقع شوند تا قابل تبیین باشند. اما جالب توجه این است که این قاعده کلی که در سه دوره کار فکری کانت بدون تغییر باقی می ماند، در هر دوره دلالت خاصی پیدا می کند. لذا ما در پی پاسخ به این سوال هستیم که کانت چگونه از طبیعت به عنوان امر عینی شروع می کند و سپس به طبیعت همچون ایده آل عقل محض می رسد یا آن را همچون تمامیّت ضروری برای قوّه حکم لحاظ می کند و از آن جا به طبیعت همچون امری که دارای الزامات حقوقی است می رسد اما چنین تبدلی به طبیعتِ حقوقی و تاریخی تنها در صورتی ممکن می شود که به قوّه حاکمه تأملی -زیبایی شناختی، غایت شناختی- توجه داشته باشیم. چرا که دقیقاً قوّه حاکمه تأملی است که ابزار لازم را در اختیار کانت می گذارد تا طبیعت را همچون تمامیّتی بنگرد که غایتش تحقق حقوق است. طبیعت در این معنا امری است که امیدواری را به نوع انسانی عرضه می کند.
۲۴۵۷.

کرانمندی فاهمه و بی کرانگی اراده: شرحی انتقادی بر قاعده 12 رساله قواعد راهنمای ذهن و نظریه خطای دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت فاهمه اراده خطا واضح و متمایز تصدیقات تصورات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
رساله قواعد راهنمای ذهن مربوط به آثار دوره جوانی دکارت است که تا قاعده 8 برخی مبانی نظریه حقیقت و خطا را مطرح نموده، نظیر ابتناء<strong> </strong>حقیقت بر شهودِ واضح و متمایز و استنتاح قیاسی که اقتباسی از نظریه هندسی تحلیلی وی است. اما در قاعده 12 به نحو مبسوط به چگونگی ارتکاب خطا در مجموعه قوای آدمی پرداخته است. از آنجا که بحث خطا در کتاب اصول فلسفه و رساله گفتار در روش راه بردن عقل و اعتراضات و تأملات نیز مورد توجّه این فیلسوف قرار گرفته، تلاش گردید در این مقاله نگاهی جامع به نظریه دکارت در باب خطا و حقیقت، البته با تمرکز بیشتر بر قاعده 12 رساله قواعد راهنمای ذهن، صورت پذیرد و مورد نقادی قرار گیرد. جمله نقدها مربوط به نظریه صدق دکارت است که وی معتقد است صرفا ادراک واضح و متمایز صادق و ورای آن در دایره خطا قرار می گیرد.وی این اصل را برهان پذیر و یا فطری دانسته است.در این مقاله وجوه مختلف این نظر مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده شده حتی در حوزه ریاضیات که مورد توجه جدی دکارت و در واقع نماد تفکر واضح و متمایز نزد اوست این اصل به عنوان امر فطری قابل قبول نیست مگر دکارت آنرا به عنوان اصل موضوعه سیستم فلسفی خود بپذیرد.عدم کرانمندی اراده نیز امکان دیگر خطا را فراهم می کند دلیل محض بودن اراده کفایت ندارد اما توجه به خصوصیت ذاتی اراده که کاستی بردار نیست قابل توجه می باشد.نظریه مدرج دانستن تصورات و واقعیات در بخشهای مختلف اراء او بویژه در اثبات صانع و در باب بینهایت مورد بررسی قرار گرفته اما به نظر می رسد در سیستم فلسفی دکارت قابل اثبات نیست مگر به عنوان اصل موضوعه در نظر بگیرد.
۲۴۵۸.

خوانشی از نوآوری و تقریر برهان صدیقین از منظر امام خمینی و مقایسه آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان صدیقین امام خمینی (ره) برهان وجودی آنسلم دکارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
پژوهش پیش رو در صدد بیان خوانشی از نوآوری و تقریر برهان صدیقین از منظر امام خمینی(ره)  و مقایسه آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت است. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و کتابخانه ای است. یکی از اشکالات اساسی برهان وجودی آنسلم-دکارت خلط بین مفهوم و مصداق یا حمل اولی و شایع صناعی است؛ این در حالی است که برهان صدیقین چه به تقریر سینوی و چه به تقریر صدرایی دچار چنین خبطی نیست. اما اصل بنیادی که امام خمینی(ره) را قادر می سازد تا روح جدیدی در براهین اثبات خدا بدمد این است که ایشان با مبانی استوار به بیان دیدگاه و خوانش خود از برهان صدیقین می پردازد و آن خروج از معنای مصطلح و الفاظ نظری در بیان برهان اثبات خداوند متعال است. ایشان معتقد است که اساساً برهان صدیقین مبتنی بر معرفت و شهود است و نیازمند مقدمات برهانی و فلسفی نیست.
۲۴۵۹.

دفاعی از اصل گرایی اخلاقی راسی در تقابل با خاص گرایی جاناتان دنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلگرایی اخلاقی سر دیوید راس خاص گرایی اخلاقی جاناتان دنسی استدلال اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۲۹۳
هدف پژوهش حاضر، دفاعی از اصل گرایی در استدلال اخلاقی است. براین اساس، کبرای استدلال را یک اصل اخلاقی تشکیل می دهد؛ اما همچنین موقعیت و وضعیتی که فعل در آن قرار دارد، می تواند مقدمۀ دیگر استدلال به شمار آید. در این پژوهش، ابتدا گزارشی از اصل گرایی راسی ارائه می شود، سپس نقدها و اعتراضات دنسی بر رویکرد راس دربارۀ اصل گرایی تبیین می شود. درادامه، ضمن نقد خاص گرایی دنسی، دوباره به اصل گرایی راسی پرداخته و از آن دفاع خواهد شد. نتیجۀ این مباحث این خواهد بود که در یک استدلال اخلاقی باید همۀ جوانب، اعم از اصل و موقعیت و وضعیت را در نظر گرفت و رویکردهای مطلق گرایی افراطی و اصل گرایی اخلاقی حداکثری موفق نیستند؛ زیرا دستِ کم نمی توانند مشکل تعارض اخلاقی را حل کنند.
۲۴۶۰.

معنای «علقه» و نسبت آن با امر زیبا نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت زیباشناسی امر زیبا کیفیت علقه قوۀ میل حکم ذوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۳۶۴
ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم عملکرد منطقی حکم ذوقی را بر حسب مؤلفه های کیفیّت، کمیّت، نسبت و جهت صورت بندی کرده است. وی در تبیین کیفیّت حکم ذوقی، خرسندی و ناخرسندیِ بی علقه را متعلق قوۀ ذوق معرفی می کند و از این حیث امر زیبا و حکم مربوط به آن را از خوشایندی علقه مند حاصل از مطبوع و خیر متمایز می سازد. با وجود اینکه کانت معنای علقه را در حوزۀ نقد عملی تبیین کرده است، لیکن در نقد سوم، علقه را «خرسندی از وجود متعلق» تعریف می نماید. چنین تعریفی هرگونه امکان ارتباط خرسندی حاصل از امر زیبا با قوۀ میل را نفی می کند. با این حال، وی در بندهای 41 و 42 نقد سوم، امکان «علقۀ تجربی و ذهنی به امر زیبا» را مطرح می سازد. تمایل به تکرار مواجهه با امر هنری و نیز زیبایی طبیعت از سویی، و احساس خرسندی بی علقه نسبت به وجود متعلق از سوی دیگر، تناقضی ظاهری در نسبت علقه با امر زیبا پدید می آورد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با تشریح معنای علقه و توجه به فرآیند داوری حکم ذوقی، پیچیدگی احتمالی در قرائت تعریف کانت از «علقه» و امکان پیوند آن با امر زیبا در زیباشناسی وی را رفع کند یا دست کم روشن تر سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان