مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
توسعه منطقه ای
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
175 - 191
حوزههای تخصصی:
دنیای چندبُعدی شده در تمام امور خود نیازمند داشتن متغیر جدید به نام دیپلماسی علمی است. هیچ واحد بین الملل و دولت مستقلی نمی تواند این بُعد نوین سیاست را نادیده بگیرد. دیپلماسی علم به عنوان ساحتی نرم از قدرت نه تنها با استفاده از متغیر علم سیاست و روابط بین الملل، بلکه با درون مان کردن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و وابسته گی جدید آنها به ماهیت علم، مرزهای جدیدی در مفهوم شناسی نوینی تأسیس کرده است. یکی از این مفهوم شناسی ها ارتباط درهم تنیده دیپلماسی علم و توسعه است. کشور ایرن در منطقه غرب آسیا با داشتن نیروی جوان و تحصیل کرده و دارای تجربه رشد مداوم شاخص های علمی و فناورانه، زمینه قطعیِ استفاده از این متغیر در توسعه سیاست خارجی خود را داراست. بنابراین، مهمترین وجه عمومی کشور ایران در شرایط کنونی استفاده کامل از این ظرفیت بی بدیل در توسعه منطقه ای با در نظر گرفتن اولویت های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. این پژوهش در روشی کیفی و با بررسی اسناد مختلف در حوزه های مدنظر و با برشمردن ویژگی های هر کدام از این متغیرها، منطق ارتباط دیپلماسی علمی و توسعه منطقه ای را واکاوی کرده است.
تبیین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
از اهداف اساسی در برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار تاثیر آن بر جامعه محلی و گروه های قومی است، به گونه ای که اگر برنامه های توسعه در راستای پاسخگویی به مطالبات (اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) جامعه محلی باشد این راهبرد می تواند نقش بسزایی در تقویت همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی داشته باشد.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه منطقه ای با تمرکز بر توسعه بندر چابهار بوده است. مبنای گردآوری اطلاعات برای پاسخگویی به پرسش (مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار کدامند؟) به روش میدانی( مصاحبه ) و کتابخانه ای بوده و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به روش کیفی و با استفاده از تئوری زمینه ای یا گراندد تئوری صورت پذیرفت. نتایج پژوهش که بر پایه مطالبات (قوم بلوچ) و عوامل ناحیه گرایی در جنوب شرق در ارتباط با فرایند توسعه چابهار صورت گرفته نشان داد مقوله توسعه منطقه ای در نواحی راهبردی بدون توجه به الزامات ناحیه ای و فضای درونی آن نمی تواند به تحقق اهداف توسعه یعنی ارتقای امنیت، توسعه و همگرایی در سطح محلی و ملی منجر گردد. بر این اساس، 8 گزاره نهایی (امنیت ناحیه ای، مشارکت، عدالت فضایی، انسجام ناحیه ای، ثبات تقسیماتی، توسعه زیرساختی، اعتماد سیاسی) به عنوان الزامات اساسی ناحیه ای در فرایند توسعه چابهار به دست آمد که در صورت توجه حاکمیت و برنامه های توسعه به آن ها می تواند منجر به تسریع در فرآیند توسعه چابهار، همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی گردد.
تحلیل فضایی روند نابرابری های منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
105 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی نابرابری های منطقه ای در ایران طی سال های 1390، 1395 و 1400 و نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شده و جامعه آماری 31 استان کشور بر اساس آخرین تقسیمات اداری و سیاسی سال 1400 است. به منظور ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی از 47 شاخص در سه بعد اصلی اقتصادی-زیربنایی، آموزشی-فرهنگی و بهداشتی- درمانی استفاده شده، تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمّی و با استفاده از نرم افزارهای GIS، EXCEL و SPSS صورت گرفته است. در این تحقیق برای رتبه بندی استان ها از مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای خوشه بندی داده ها از روش K-Means-Cluster، برای ارزیابی تغییرات نابرابری های میان استانی از روش آماری CV، برای درون یابی توسعه یافتگی کشور از روش Kriging، برای ارزیابی همبستگی فضایی و نوع خوشه بندی توسعه یافتگی استان ها از روش Spatial Autocorrelation (Morans I) و برای ارتباط یابی میان توسعه یافتگی به عنوان متغیر وابسته و جمعیت و مساحت به عنوان متغیرهای مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانگر این است که در سال 1390 ، تمرکز شدید فعالیت های اداری، سیاسی، اقتصادی و صنعتی در تهران موجب شده است تا واگرایی شدیدی بین استان تهران و سایر استان ها به وجود آید، این روند در سال های 1395 و 1400 با تبعیت از نظریه قطب رشد وارد مرحله دوم شده و میزان واگرایی کاهش یافته و بر میزان همگرایی میان استان ها افزوده شده است. مطابق نتایج همبستگی موران همچنان خوشه بندی کشور به صورت چند قطبی و همچنان نابرابری منطقه ای در کشور وجود دارد به طوری که استان های مرزی و بندرگاهی کشور با وجود پتانسیل ها و ظرفیت های توسعه به عنوان کریدورهای مرزی، در وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر استان ها قرار دارند.
تبیین الگوی گردشگری با محوریت توسعه منطقه ای (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
139 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از توان های مهم هر منطقه، می تواند گردشگری در آن باشد. حفاظت و توسعه گردشگری سایت های میراث جهانی (WH) همیشه یک مسئله علمی کلیدی و فوری بوده است. کشور ما به لطف وجود مواهب طبیعی و پیشینه تاریخی دارای ظرفیت گردشگری بالایی است که در این میان، یکی از پرجاذبه ترین آنها شهر ساری به عنوان مرکز استان مازندران با اقلیم معتدل خزری به شمار می رود. شهرستان ساری سرشار از جاذبه های طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ورزشی بوده است؛ اما متأسفانه چندان که شایسته است گردشگری در این ناحیه رشد نکرده است. این پژوهش بر آن است تا با هدایت توسعه و بهره گیری از توان های موجود در منطقه که بارزترین آن در استان مازندران و شهر ساری توان های گردشگری است، به تعادل و توازن منطقه ای در این استان و ارتقاء توان های شهر ساری دست یابد. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری، خبرگان و متخصصان در زمینه گردشگری در شهر ساری بوده که 45 خبره از میان جامعه با روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسش نامه بوده است که میان 45 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه گردشگری توزیع شده است. برای تحلیل اطلاعات از روش دیمتل فازی[1] استفاده شده و یافته ها نشان داده است که میزان تأثیرگذاری شاخص «اقلیم» بر بهبود گردشگری شهر ساری با محوریت توسعه منطقه ای نسبت به سایر شاخص ها بیشتر است و شاخص «جهانی شدن و رقابت» در مرحله بعدی قرار دارد. همچنین، میزان تأثیرپذیری شاخص «اتصال به فنّاوری نوین جهانی (اینترنت)» نیز از سایر شاخص ها بیشتر است. درنهایت نیز برای گردشگری شهر ساری با محوریت توسعه منطقه ای، الگویی طراحی شده است. [1]. Fuzzy dematel
ارائه الگوی بهینه توسعه منطقه ای با رویکرد تحلیل ساختار (مطالعه موردی: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
229 - 261
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان به برنامه ریزی منطقه ای برای کاهش نابرابری ها و نبود تعادل منطقه ای، همچون یک راهبرد کارآمد توجه می کنند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی الگوی برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد با رویکرد تحلیل ساختار است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع، توصیفی-پیمایشی با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و مسئولین شهرستان بجنورد است که از روش نمونه گیری هدفمند، 20 نفر انتخاب شده و در بخش کمی، کلیه شهروندان بالای 25 سال به روش نمونه گیری دردسترس به تعداد 384 نفر از طریق تعیین حجم نمونه در جوامع نامحدود انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بخش کیفی و مصاحبه ها با روش نظریه زمینه ای[1] و به کمک نرم افزار مکس کیودا[2] کدگذاری شد و به روش تکنیک دلفی[3] نهایی سازی شاخص انجام شده است و در بخش کمی با تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل[4] اعتباریابی و روابط بین متغیرها مدل انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد شامل 6 عامل اصلی (اقتصادی، اجتماعی، طبیعی، سیاسی، مدیریتی و زیرساختی) و 40 زیرعامل است. بنابراین، در الگوی بهینه مناسب توسعه پایدار منطقه، عوامل (اجتماعی (با ضریب تأثیر 54/0)، طبیعی (71/0)) به عنوان عوامل علی و عوامل (زیرساختی با ضریب تأثیر (64/0)) به عنوان شرایط زمینه ای تأثیر مثبت و مستقیمی بر راهبردها (عوامل سیاسی) دارند. به عبارتی هرچقدر میزان این عوامل بالاتر و مناسب تر باشد، برنامه ریزی توسعه منطقه ای در سطح بالاتری خواهد بود. همچنین، عامل (مدیریتی) به عنوان عوامل مداخله گر، رابطه بین عوامل علی و راهبردها را با ضریب تأثیر (64/0) بهبود می بخشد و نقش میانجی بازی می کند. درنهایت، توسعه راهبردها با ضریب تأثیر معنادار (85/0) در برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد منجر به تبدیل شدن آنها به شرایط اقتصادی مناسب شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی خواهد شد. [1]. Grounded Theory[2]. MAXQDA[3]. Delphi Technique[4]. Lisrel
اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
23 - 36
حوزههای تخصصی:
پیش از تلاش برای اجرای هرگونه استراتژی رشد متعادل منطقه ای، لازم است تا عوامل موثر بر توسعه منطقه ای از ابعاد گوناگون شناسایی شود. در این راستا در پژوهش حاضر به اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای از لحاظ شاخص های مختلف در ایران پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق، کاربردی- توسعه ای و از نظر روش تحقیق، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی است که از روش تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دادن به شاخص ها و روش فراتحلیل برای تبیین نظریه های اولویت بندی شاخص های توسعه منطقه ای در ایران استفاده شده است. پس از مقایسات زوجی میان شاخص ها و معیارها وزن و اهمیت هریک، در راستای توسعه منطقه ای مشخص گردید. از میان 7 شاخص منتخب عامل ارتقا کارایی اقتصادی، توزیع متوازن امکانات و توزیع متوازن زیرساخت ها نسبت به 4 شاخص دیگر از تاثیرگذاری بیشتری در توسعه منطقه ای برخودار می باشد. از سوی دیگر، نتایج مقایسات زوجی میان معیارهای 22 گانه نیز نشان می دهد که به ترتیب فرصت شغلی، درآمد، بهداشتی- درمانی، آموزشی- فرهنگی، حمل و نقل، گردشگری، تفریحی- رفاهی، فناوری اطلاعات و احساس امنیت و ... از اهمیت و تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر معیارها در توسعه منطقه ای برخوردار است. استفاده از نتایج حاصل از پژوهش های پیشین با استفاده از روش فرامطالعه و اخذ نظرات کارشناسان در حوزه های مختلف علمی، اجرایی و تدوین مطالعات به منظور اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای ایران با یک دیدگاه فضایی و همه جانبه به صورت جامع و متناسب با واقعیت های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و ... کشور به عنوان تفاوت و ارزش افزوده این پژوهش می باشد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش در بخش پیشنهادات، راهبردهایی در راستای توسعه متوازن منطقه ای در کشور ارائه شده است.
رهیافت آینده نگاری در برنامه ریزی توسعه مناطق (نمونه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
93 - 110
حوزههای تخصصی:
در جهانی که پیچیدگی روز افزون پیش بینی و برنامه ریزی را پیش رو داریم آینده نگاری فرایندی نظام مند و مشارکتی است. عدم قطعیت های ناشی از پیچیدگی های عملکردی - ساختاری استان ها، پرداختن به آینده های بلند مدت را بسیار دشوار کرده است. در این میان سناریو نگاری در مدیریت و برنامه ریزی رواج پیدا کرده است که کاربردی ساختن آن یک دغدغه مهم و کلیدی به شمار می رود. بنابراین با توجه به روندها، رویدادها، اقدامات، عوامل کلیدی، پیشران ها و مهم تر از همه عدم قطعیت ها برنامه ریزی می شود و به دنبال آرمان ها، آرزوها، اهداف، استراتژی ها از طریق مثلث آینده پژوهی (کشش آینده، فشار حال و وزن گذشته) است. در آینده نگاری، برنامه ریز در زمان آینده ایستاده است و به حل نارسایی ها در زمان حال برای رسیدن به چنین آینده ای می اندیشد. با توجه به اهمیت آینده نگاری و تأثیرات آن بر برنامه های کلان کشورها، موفقیت و کارآمدی فرایندهای آینده نگاری همواره از دغدغه های دست اندرکاران مدیریت کشورها بوده و است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای است. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان فهرستی از قوت ها، فرصت ها، ضعف ها و تهدیدها جمع آوری شد. سپس از وضع موجود، اسناد فرادست و سنجش وضعیت روندها و کلان روندهای استان یزد بدست آمده است. سپس با تحلیل پرسشنامه میزان اهمیت و عدم قطعیت پیشران ها به کمک نرم افزارهای آینده پژوهی نظیر MicMac، سناریوویزارد و FCM به تدوین سناریو پرداخته شد که شامل 8 سناریو است. بدین ترتیب عناصر اصلی توسعه منطقه ای استان یزد اعم از پیشران های دارای عدم قطعیت و اهمیت بالا، عوامل کلیدی و از پیش معین، سناریوها، راهبردها، سیاست ها و برنامه اقدام مشخص شده و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری پیشران ها تحلیل و تبیین شد. در نتیجه پیشنهاد کلی این پژوهش را می توان هوشمندسازی منطقه ای استان یزد با شش محرک اصلی «اقتصاد هوشمند، افراد باهوش، حکمرانی هوشمند، تحرک هوشمند، محیط هوشمند و زندگی هوشمند» که پوشش دهنده تمامی راهبردها، سیاست ها و برنامه های اقدام مطرح شده دانست.
تحلیل و ارزیابی عوامل اقتصادی موثربرتولید وارایه کیفی خدمات درمنطقه گردشگری شورابیل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارزیابی کیفیت خدمات منطقه گردشگری شورابیل با استفاده از روش سروکوال که ابزاری برای اندازه گیری کیفیت خدمات و شناسایی و تحلیل شکاف های موجود بین انتظارات و ادراکات دریافت کنندگان خدمات می باشد انجام گرفته است .در تحقیق حاضر به بررسی میزان شکاف بین انتظارات و خدمات ادراک شده توسط مراجعه کنندگان به پارک های منطقه گردشگری شورابیل در هریک از ابعاد پنج گانه( ملموس، پاسخگویی، قابلیت اعتماد، اطمینان خاطر و همدلی ) کیفیت خدمات پرداخته شده است. در دنیای کنونی، موضوع کیفیت، مدیریت سازمان ها را با چالش هایی مواجه ساخته است. کیفیت خدمات، عامل مهمی برای رشد، موفقیت و ماندگاری سازمان است و به عنوان موضوعی راهبردی، موثر و فراگیر در دستور کار مدیریت قرار گرفته است.تحقیق حاضر بر اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و بر اساس ماهیت و روش در چارچوب تحقیقات توصیفی – تحلیلی قرار می گیرد. از لحاظ زمانی نیز تحقیق حاضر از نوع مقطعی می باشد به بیان دیگر این تحقیق برای (سال 1397) صورت گرفته و واقعیت موجود در این دوره را به تصویر می کشد. برای جمع آوری داده های تحقیق نیز از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شده است جامعه آماری تحقیق را کلیه بازدیدکنندگان از پارک های منطقه گردشگری شورابیل تشکیل می دهد
آینده پژوهی توسعه منطقه شهری تهران در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانی شدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولت ها، کسب وکارها، سازمان ها و مردم ایجاب می کند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری به عنوان پیشران های تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
ارزیابی توان و موازنه اکولوژیکی استان لرستان با رویکرد آمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش فضا و ژئوماتیک (برنامه ریزی و آمایش فضا سابق) دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
46 - 83
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان و موازنه اکولوژیک تعیین می کند که هر یک از فعالیت های انسانی در کدام پهنه از سرزمین قابل انجام است و بالعکس در هر یک از پهنه ها چه فعالیت هایی قابل انجام نیست یا انجام دادن آن صرفه اقتصادی به دنبال ندارد یا مخرب پایداری محیطی است. این پژوهش با هدف حفظ قابلیت های زیست محیطی، به آزمون و ارزیابی قابلیت سنجش در حوزه استان لرستان، که با آهنگی فزاینده گسترش شهری را دنبال کرده، می پردازد. به همین منظور تعیین توان اکولوژیک حوزه استان لرستان برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص کردن امکانات، توانمندی ها و محدویت های منابع سرزمینی منطقه لرستان به عنوان بستر مناسب هرگونه برنامه ریزی، است. روش مطالعه در تحلیل قابلیت سنجی زمین مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین منطق فازی طراحی شده است. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. پتانسیل های وسیع محیطی و اکولوژیکی، عوامل محدودکننده ای برای توسعه شهری به شمار می روند. 94 درصد پهنه استان دارای توان جهت توسعه سکونت و صنعت هستند، البته این مقدار تنها مربوط به اراضی مجاز توسعه است و در مقابل حدود 6 درصد از اراضی فاقد توان اکولوژیک جهت توسعه سکونت و صنعت هستند. بنابراین، تقویت زیرساخت های سبز شهری، ترویج توسعه کشاورزی سازگار با تنوع زیستی و اجرای اقداماتی مانند احیای جنگل ها برای افزایش پوشش گیاهی منطقه ای ضروری است.
الگوی توسعه شرکت های دانش بنیان با رویکرد تخصصی سازی هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
55 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف سیاستگذار در سطح کلان، ارتقا فعالیت های دانش بنیان در مناطق مختلف کشور و توسعه متوازن استان ها است. تفاوت در نهادهای دانشی، خوشه های صنعتی و سطح فعالیت پارک ها و نهادهای نوآوری در استان های مختلف منجر به تفاوت در سطح فعالیت شرکت های دانش بنیان شده است. مطالعه حاضر با هدف حمایت از شرکت های دانش بنیان و توسعه فعالیت آنها بر مفهوم تخصصی سازی هوشمند تمرکز کرده است. مبتنی بر این رویکرد فعالیت های نوآورانه در استان ها باید متمرکز بر مزایای رقابتی، ظرفیت های بالقوه و زنجیره ارزش در منطقه باشد. از این رو این پژوهش بر حمایت از شرکت های دانش بنیان متناسب با شرایط منطقه و با هدف جهت دهی به فعالیت در حوزه های اولویت دار منطقه تاکید دارد. این مطالعه با تمرکز بر استان هرمزگان، حوزه های در اولویت و مزیت های منطقه را از طریق مطالعه اسناد رسمی استانی شامل سند آمایش استان هرمزگان و سند مسئله شناسی راهبردی استان بررسی کرده است. سپس از طریق مصاحبه با 21 نفر از فعالان حوزه به شناسایی چالش هایی که شرکت های دانش بنیان با آن مواجه هستند پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده و با کدگذاری مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها و متون سیاستی، الگوی معنادار مضمون ها بر اساس داده های جمع آوری شده تعیین شده است. در گام اول پژوهش حوزه های اولویت دار و جذاب استان تعیین شد. سپس حوزه فعالیت شرکت های دانش بنیان بررسی شد و مبتنی بر ماتریس جذابیت-توانمندی، حوزه های فعالیت با جذابیت زیاد توانمندی زیاد و جذابیت زیاد توانمندی کم شناسایی شده است. نتایج نشان داد توسعه فعالیت های دانش بنیان در منطقه متلزم آن است که مواردی مانند تسهیل مجوزدهی به شرکت های فعال در حوزه های اولویت دار، کمک به تکمیل زنجیره تامین در حوزه مربوطه، توجیه بازیگران به حمایت از شرکت ها در حوزه های تاکید شده و استفاده از دانش سایر استان ها در حوزه های مربوطه پیگیری شود.
تبیین و ارزیابی مؤلفه ها و شاخصهای نقش آفرینی شهرهای دانش بنیان در راستای توسعه منطقه ای با استفاده از تکنیک ترکیبی انتروپی شانون و تاپسیس (نمونه موردی: شهر پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
1 - 22
حوزههای تخصصی:
توسعه دانش بنیان شهری شکل جدیدی از توسعه شهری در قرن بیست ویکم است که پتانسیل آن را دارد که توسعه اقتصادی را برای شهرهای معاصر به همراه داشته باشد. این پژوهش با هدف دستیابی به یک چارچوب بومی پیشنهادی جهت توسعه شهری دانش بنیان، به تبیین و ارزیابی مؤلفه ها و شاخصهای شهر دانش بنیان در شهر پردیس می پردازد. جهت نیل به این هدف، مؤلفه ها و شاخصهای مورد نظر با استفاده از مطالعات اسنادی و مبانی نظری و تجربی تعیین و پرسشنامه با 65 گویه، با استفاده از روش دلفی بین گروه تصمیم گیری متشکل از 40 نفر از اعضای گروه هدف توزیع گردید و به منظور استخراج شاخصهای برتر از روش z-score استفاده شد و براساس طیف لیکرت و تکنیک انتروپی، وزن مؤلفه ها و شاخصها محاسبه و برای اولویت بندی آنان، از تکنیک تاپسیس استفاده گردید. در ادامه به سؤالات پژوهش، که معیارها و شاخصهای لازم برای تبدیل شهر پردیس به شهر دانش بنیان چه هستند و اولویت آنان برای دستیابی به یک شهر دانش بنیان موفق چگونه خواهد بود، پاسخ داده شد. در واقع شش مؤلفه اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، ادراکی، سازمان فضایی و زیرساخت شهری به عنوان مؤلفه های پیشنهادی برای توسعه شهری دانش بنیان تعیین و شاخصهای مرتبط با آنها بیان گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه اقتصادی با ضریب نزدیکی 7878/0در رتبه اول، زیرساخت شهری با ضریب 5717/0در رتبه دوم و مدیریتی در رتبه سوم با ضریب نزدیکی 4489/0 از نظر اهمیت در شهر پردیس قرارگرفته است و در راستای هر یک از مؤلفه های نامبرده، شاخصهای مرتبط با آنان اولویت بندی شده و پیشنهادهای لازم برای تبدیل شهر پردیس به یک شهر دانش بنیان با هدف توسعه منطقه ای ارائه گردید.
تبیین نقش بندر خشک در توسعه منطقه ای شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
83 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین نقش بندر خشک در توسعه منطقه ای شهر زاهدان انجام شده است. بندر خشک به عنوان پایانه لجستیکی، جریان حمل و نقل جاده ای، ریلی و دریایی را تسهیل کرده و تأثیرات مهمی بر توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و کیفیت زندگی دارد. با روش تحقیق آمیخته، داده های کمی از 109 پرسش نامه و داده های کیفی از 24 مصاحبه گردآوری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه بندر خشک شامل توسعه اقتصادی، کنترل کیفیت، بهبود شرایط اجتماعی، وجود زیرساخت های مرتبط و موقعیت جغرافیایی است. همچنین شاخص هایی نظیر دسترسی به حمل و نقل، کاهش بیکاری، افزایش اشتغال و توسعه تجارت بین المللی نقش کلیدی دارند. برای پیشبرد اهداف بندر خشک، پیشنهادهایی چون بهبود زیرساخت های حمل ونقل، جذب سرمایه گذاری، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، ارتقای آموزش نیروی انسانی و تقویت مشارکت محلی ارائه شده است که می تواند به توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان کمک کند.
شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های آمایشی توسعه استان آذربایجان شرقی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
104 - 123
حوزههای تخصصی:
چکیده بیان مسئله: استان آذربایجان شرقی، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی در منطقه شمال غرب ایران و ویژگ ی مرکزیت نسبی برای منطق ه قفق از و س ایر کش ورهای همس ایه ای ران، از اهمی ت زی ادی در برنامه ریزی های توسعه برخوردار است.هدف: عوامل کلیدی و پیشران های توسعه استان اذربایجان شرقی با رویکرد آینده پژوهی شناسایی و معرفی می شوند.روش: این تحقیق از لحاظ ماهیت، تحلیلی و اکتشافی و از لحاظ هدف، کاربردی است. در این پژوهش، از مدل های ترکیبی کمی و کیفی بهره گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات داده های مورد نیاز از روش مرور نظامند منابع، مصاحبه، پنل خبرگی و برای تکمیل پرسشنامه اثرات متقاطع از روش دلفی در دو مرحله استفاده شده استیافته ها: نشان می دهند که از بین 52 پیشران مورد بررسی برای توسعه استان آذربایجان شرقی، 10 پیشران شامل جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، فضای کسب و کار، امنیت و ثبات اقتصادی و کنترل تورم، حکمرانی خوب، هوش مصنوعی، تعاملات اقتصادی بین المللی و موضوع تحریم ها، توسعه بازرگانی فراملی، ملی و منطقه ای، کاهش تصدی گری دولتی و افزایش اختیارات بخش خصوصی، توسعه صنعتی و معدنی ( خودروسازی، الکترونیک و صنایع پایین دست معدن مس و طلا)، زنجیره ارزش و تولید به ترتیب بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم بر سایر متغیرها را داشته است.نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان دادند؛ عوامل «جذب سرمایه گذاری از بازار سرمایه و داخلی و خارجی» از حوزه اقتصادی- کشاورزی/ صنعت/ بازرگان؛ عامل «فضای کسب و کار» و «امنیت و ثبات اقتصادی، و کنترل تورم» از حوزه فرابخشی/ گردشگری متغیرهای تأثیرگذار و نقش اساسی در تحقق ارتقای سطح توسعه استان آذربایجان شرقی در اینده خواهند داشت. این نتایج نشان می دهد با تمرکز بر چند عامل مهم بعنوان پیشران های توسعه میتوان چرخ توسعه استان را روانتر و کارآمدتر به حرکت درآورد.
خوشه های گردشگری و توسعه منطقه ای: تحلیل شبکه همکاری و هم تألیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
41 - 88
حوزههای تخصصی:
در موضوع گردشگری، خوشه ها به مثابه گروهی از کسب وکارها و کانون های وابسته به گردشگری از طریق همکاری و تعامل، به دنبال افزایش رقابت پذیری و توسعه هستند. باتوجه به بیش از پنج دهه مطالعه پیرامون خوشه های گردشگری و توسعه منطقه ای و فقدان مرور جامع پژوهش های پیشین، هدف اصلی این پژوهش، مرور کمی این پژوهش ها به کمک ابزار تحلیل کتاب سنجی است. در همین راستا، مقاله های مرتبط با این موضوع از سال 1988 تا 2024 مورد بررسی قرار گرفت و ترسیم نقشه دانش و تحلیل عملکرد بر روی 333 مقاله در نرم افزار Vos viewer انجام شد. یافته ها نشان داد طی دهه گذشته تعداد مقالات منتشر شده بیشترین میزان را داشته و نویسندگانی چون جکسون و مورفی بیشترین استناد علمی را داشته اند. همچنین تجزیه وتحلیل هم رخدادی واژگان، پنج خوشه پژوهشی را آشکار ساخت که واژگان کلیدی هسته آن ها شامل گردشگری، تحلیل خوشه ای، برنامه ریزی منطقه ای، رقابت پذیری و توسعه گردشگری است.
تحلیل روند نابرابری توسعه ورزش قهرمانی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
29 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: نابرابری و عدم توازن در روند توسعه یافتگی استان ها، سبب نابرابری در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود. در این صورت ، ممکن است ورزش نیز مانند سایر بخش ها از روند توسعه یافتگی نابرابر و نامتوازن برخوردار باشد؛ بنابراین پژوهش حاضر به منظور تحلیل روند و تغییرات توسعه ورزش قهرمانی استان های ایران انجام گرفته است.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از 48 شاخص، روند توسعه یافتگی ورزش قهرمانی استان های ایران بین سال های 1385 تا 1390 را بررسی کرده است. جامعه آماری شامل تمامی استان های ایران و نمونه آماری برابر با جامعه آماری و شامل 31 استان است که در سال 1390در تقسیمات کشوری ایران قرار داشتند. ضمناً از روش تحلیل عاملی برای محاسبه شاخص های ترکیبی و از تحلیل خوشه ای برای تعیین سطح توسعه یافتگی ورزشی استان ها استفاده شد.یافته ها: بررسی روند توسعه یافتگی ورزش قهرمانی نشان داد در سال 1385 سطح توسعه یافتگی ورزش قهرمانی 8 درصد از استان ها بالا بود و 6 درصد از آنها محروم و غیربرخوردار بودند. در حالی که در دوره شش ساله مورد بررسی ، نسبت استان های توسعه یافته در سال 1390 به 3/43 درصد و نسبت استان های محروم به 40 درصد تغییر کرده است. این روند نشان دهنده افزایش نابرابری ها و شکاف میان استان ها از نظر توسعه یافتگی ورزش قهرمانی در سال های اخیر می باشد.نتیجه گیری: با توجه به نابرابری توسعه یافتگی ورزش قهرمانی استان های کشور، پیشنهاد می شود در برنامه ریزی های آتی ، اولویت تخصیص منابع به استان های مرزی و پیرامونی اختصاص یابد تا علاوه بر جلوگیری از مهاجرت ورزشکاران و سایر منابع انسانی فعال در ورزش استان های محروم، زمینه ارتقای هرچه بیشتر ورزش قهرمانی در کشور و کسب موفقیت در میادین بین المللی و جهانی ایجاد شود