مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
توسعه منطقه ای
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
119 - 134
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که با خصیصه های عدم قطعیّت، نوآوری و پیچیدگی مسائل شناخته می شود، نظام برنامه ریزی سنّتی با چالش های متنوّعی مواجه است. یکی از ضعف های نظام برنامه ریزی منطقه ای رایج، عدم شناسایی، تحلیل و به کارگیری عوامل کلیدی توسعه منطقه است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل استراتژیک ظرفیت های توسعه منطقه ای استان مازندران بر اساس چارچوب نظری توسعه منطقه ای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و مدیریتی، طبیعی، ساختار سکونتگاه و پیوندها است. در این راستا ابتدا با سنجش محیط داخلی و محیط خارجی، فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مطرح در این شش حوزه برای توسعه ی استان تهیه، سپس با نظر سنجی از کارشناسان و متخصصان استان مازندران، اقدام به وزن دهی به هر یک از آنها شد. در نهایت با محاسبه و تحلیل آنها، اولویت ها مشخص گردید. براساس نتایج به دست آمده 240 نقطه قوت، ضعف فرصت و تهدید در استان شناسایی شد که در نهایت 40 نقطه به عنوان عوامل اصلی توسعه در استان مازندران انتخاب شدند. بدین ترتیب تولید ناخالص ملی با وزن 0/36 مهمترین نقطه قوت منطقه و عدم تعادل اکولوژیک در تمامی گستره ی استان با وزن 0/46 مهمترین نقطه ضعف استان می باشد. همچنین ایجاد رسانه های جمعی مناسب در سطح ملی و منطقه ای با وزن0/32 مهم ترین نقطه فرصت و ضعف حمل و نقل و ارتباط ضعیف پیوند فراملی هر کدام با وزن 0/36 مهم ترین تهدید منطقه محسوب می شوند.
تحلیل عدم تعادل های فضایی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
35 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین عدم تعادل های فضایی استان خراسان رضوی است. بر این اساس ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از 47 شاخص، در هفت زمینه توسعه انسانی، کیفیت نیروی انسانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امکانات محیطی و خدماتی در سطح شهرستانهای استان خراسان رضوی ساخته شد و با استفاده از مدلهای تصمیم گیری چندمعیاره فضایی اقدام به سطح بندی شهرستانهای استان بر اساس شاخصهای مورد نظر گردید. ترکیب نتایج حاصله، شاخص ترکیبی توسعه فضایی را در استان مشخص کرد. سپس با بهره گیری از شاخص پیرسون و ارزیابی محاسباتی بر اساس ward در نرم افزار Minitab اقدام به خوشه بندی شهرستانهای استان گردید. نتایج این مطالعه عدم تعادل های موجود استان در حوزه های مختلف بر اساس شاخص ترکیبی هر حوزه، خوشه بندی مناطق همگن توسعه استان و عدم تعادل های فضایی در سطح استان را مشخص کرد. نتایج مطالعه نشان می دهد که در تشریح وضعیت توسعه شهرستانها به روش تحلیل عاملی بر اساس مولفه های اصلی اول و دوم، مشهد دارای قدرمطلق 9.8 است که با فاصله قابل توجه از سایر شهرستانها در مرتبه اول توسعه استان قرار گرفته است. بررسی شاخصهای ترکیبی حاکی از وجود عدم تعادل حتی در درون خوشه های هم ارزش است. لذا شناخت قابلیت ها و پتانسیلهای توسعه هر یک از شهرستانها می تواند در جهت رفع عدم تعادلهای درونی و بیرونی خوشه های همگن توسعه و تنظیم برنامه های توسعه شهرستانها، مورد استفاده برنامه ریزان آمایشی استان قرار گیرد.
تحلیلی بر نابرابری های توسعه بهداشتی و سلامت در منطقه البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
49 - 68
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین هدف برنامه ریزی منطقه ای کاهش نابرابری و ایجاد تعادل در برخورداری از امکانات و خدمات در راستای توان ها و استعدادهای هر منطقه است. اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناسایی مناطق توسعه نیافته در هر بخش است. امروزه رسیدن به توسعه پایدار در هر بخش، به عنوان هدف اساسی دولت ها و سازمان ها محسوب می شود. بخش بهداشت و درمان یکی از ارکان مهم توسعه یافتگی کشورهاست، بنابرین سلامت روح و جسم، پشتوانه توسعه اقتصادی_اجتماعی هر کشور است و نتیجه پیشرفت در این بخش، یک سرمایه گذاری بزرگ انسانی است. هدف از مطالعه و پژوهش حاضر تحلیل و سنجش میزان توسعه یافتگی استان های منطقه البرز جنوبی در بخش بهداشت و درمان با تأکید بر برنامه ریزی منطقه ای است. نوع پژوهش، کاربردی_توسعه ای و ماهیت آن توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی است که با توجه به مطالعات صورت گرفته، 31 شاخص از منابع مختلف استخراج و با روش Vikor و نرم افزار GIS به تجزیه و تحلیل شاخص های بهداشتی و درمانی در این پژوهش، پرداخته شده است. نتایج بررسی وجود نابرابری، اختلاف و عدم تعادل را تأیید می کند به طوری که استان تهران با امتیاز نهایی 0184/0 (بسیار برخوردار) و استان قزوین با امتیاز نهایی 0859/0 (محروم) به ترتیب در سطوح اول و آخر قرار گرفته-اند.
توسعه منطقه ای و برهه های سرنوشت ساز: مطالعه دستاوردها و ناکامی های ایران و ترکیه (1990-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال است که چرا ترکیه و ایران نتوانستند از برهه های سرنوشت ساز دهه های اخیر به عنوان نقطه شروعی برای توسعه ملی و شکل دادن به توسعه منطقه ای استفاده کنند؟ برای پاسخ دادن به پرسش پژوهش، دستگاه نظری نهادگرایی جدید درباره توسعه منطقه ای مبنای مطالعه قرار گرفت و از نظریه عجم اوغلولو و رابینسون در خصوص برهه های سرنوشت ساز استفاده شد. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع مطالعه تاریخی- تطبیقی مورد محور است. واحد تحلیل این پژوهش کشور است و رویدادها و شرایط جهانی، بین المللی، منطقه ای و ملی در نسبت با آن انتخاب و تحلیل می شوند. براساس نتایج تحقیق، ایران و ترکیه از دهه 1990 به بعد دو برهه سرنوشت ساز را تجربه کرده اند که یکی بر اثر فرآیندهای داخلی و انتخابات و دیگری بر اثر یک رویداد خارجی مانند اشغال نظامی عراق و یا بهار عربی به وجود آمده اند. به نظر می رسد ایران و ترکیه در برهه سرنوشت ساز اول در مسیر پیشبرد توسعه ملی حرکت کرده اند اما در برهه سرنوشت ساز دوم وارد تنش ها و منازعات داخلی و منطقه ای شده اند و توسعه ملی را با مشکل مواجه کرده اند. علاوه بر این، این دو کشور طی دو دهه اخیر نتوانسته اند به صورت نهادمند و پایدار به سمت همگرایی اقتصادی حرکت کنند و در خلق منطقه ای توسعه یافته در خاورمیانه مشارکت داشته باشند. منازعات هویت مبنای خاورمیانه که توسط مداخلات خارجی و سیاست های تقابلی کشورها تشدید می شود، محیط منطقه را به سمت نظامی گری و امنیتی سازی همه امور پیش برده و فضا را برای رشد و رونق اقتصادی نامساعد کرده است.
تبیین نقش رقابت پذیری کلان شهری در توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: کلان شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
253 - 267
حوزههای تخصصی:
رقابت مهم ترین ابزار برای جذب مزیت ها و موقعیت ها به شکل صحیح است. در اندیشه برنامه ریزی توسعه شهری پرداختن به توسعه کلان شهرها به مثابه یکی از اصلی ترین پایگاه های تولید و توزیع ثروت و ارزش افزوده به شمار می رود. در چنین شرایطی، اهمیت نواحی اداری- سیاسی با کارکردهای ملی و فراملی افزایش می یابد؛ به طوری که نواحی پیرامونی آن از جریان های اجتماعی- اقتصادی تأثیر می پذیرد. بررسی این تأثیرات می تواند بازخورد رقابت پذیری نواحی کلان شهری را بازگو کند. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی نقش رقابتی کلان شهر تهران در توسعه منطقه ای است. روش تحقیق از نوع پیمایشی است؛ تحقق هدف فوق و شناخت دقیق ابعاد مسئله در گرو مطالعه، بررسی، و تحلیل دیدگاه های صاحب نظران است که به دنبال مقدمه پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. پیش فرض پژوهش بر این گزاره که «توسعه منطقه ای نتیجه نقش و تأثیر رقابت پذیری کلان شهر (تهران) است» استوار شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و در آن نوع پرسش نامه از نوع محقق ساخته است. جامعه آماری تحقیق را 70 نفر از استادان و اعضای هیئت علمی تشکیل می دهد که داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel اندازه گیری شد. بر اساس آزمون میسر- می بر و اولین و با توجه به اینکه مقدار آن برابر با 72 / 0 است، قضاوت درباره آن در حد خوب گزارش می شود. با توجه به مقدار مجذور گای و سطح معناداری آزمون کروی ات بارتلت (01 / 0 P < و15 / 62 X2 = ) نتیجه گرفته می شود که بین عامل ها همبستگی وجود دارد. ملاحظه می شود که همه مؤلفه ها با نقش کلان شهر تهران در توسعه منطقه ای دارای همبستگی قابل قبول اند.
هیدروهژمونی در حوضه رودهای داخلی (فروملی) نمونه پژوهی سد تنگ گاوشمار در استان لرستان: تحلیل تفاوت های توسعه منطقه ای شهرستان البرز با استفاده از مدل الکتره
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
263 - 284
حوزههای تخصصی:
موقعیت استراتژیک و ارتباطی شهرستان البرز باعث می شود که این منطقه در معرض جریانات و نیروهای مختلفی قرار گیرد. بنابراین به منظور قرار دادن شهرستان در مدار توسعه، ابتدا لازم است که به شناسایی وضعیت موجود در ابعاد مختلف توسعه پرداخته شود و بر اساس چنین شناختی میزان نابرابری ها و کاستی ها موجود را مشخص کرده و در نتیجه مسیر را برای اتخاذ برنامه های توسعه آتی منطقه هموار نمود. بنابراین در پژوهش حاضر، به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان البرز وضعیت نقاط شهری در ابعاد مختلف کالبدی، فناوری، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با استفاده از روش آماری و مدل الکتره مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفتند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، بر اساس روش تحقیق کمی- تحلیلی و روش گرد آوری داده ها نیز اسنادی بوده و بدین منظور از داده های مرکز آمار در سال 1390و اسناد مرتبط با توسعه منطقه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش در57 شاخص مورد مطالعه حاکی از داشتن وضعیت بهتر شهر کرج در 4 بعد کالبدی، اجتماعی، مدیریتی، دانش و فناوری بوده و بهترین وضعیت برای ابعاد اقتصادی و زیست محیطی نیز به ترتیب مربوط به شهرهای محمد شهر و آسارا می باشد. نتایج نهایی مدل بیانگر قرار گیری شهرهای کرج و گرمدره در رتبه اول توسعه بوده و شهرهای کمالشهر و ماهدشت نیز سطح میانه توسعه را دارا می باشند. در مراتب بعدی شهر های آسارا و محمد شهر با برخورداری از کم ترین میزان توسعه در جایگاه سوم سطح توسعه قرار می گیرند.
تبدیل روستا به شهر و ابعاد اثرات آن در فضا (مورد مطالعه: شهرهای زیارت و لوجلی شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
101 - 123
حوزههای تخصصی:
چند سالی است که در سطح ایران کانون های بزرگ روستایی برای تطور و تبدیل روستا به شهر مورد توجه نظام برنامه ریزی و برنامه ی ساخت کشور قرار گرفته است. با تبدیل شدن روستا به شهر، تاثیرات متفاوتی بر ابعاد مختلف زندگی ساکنان منطقه روستایی ایجاد می شود که یکی از این نواحی کشور که در حوزه تبدیل روستا به شهر گام برداشته است، دو شهر زیارت و لوجلی در شهرستان شیروان می باشد. در این پژوهش هدف، بررسی تاثیر تبدیل روستا به شهر بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی شهرهای لوجلی و زیارت در شهرستان شیروان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن شهرهای زیارت و لوجلی در شهرستان شیروان می شدند که تعداد آن ها 1479 خانوار می باشد. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 195 خانوار تعیین و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در دو شهر پرسش گری انجام شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ها انتخاب شدند. در مرحله بعد اطلاعات وارد نرم افزار spss شد؛ سپس با انتخاب آزمون توزیع دو جمله ای به ارزیابی شاخص های تحقیق از جنبه ی آمار استنباطی پرداخته شد. نتیجه گیری کلی تحقیق از تاثیرگذاری تبدیل روستا به شهر در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی اشاره دارد ومبین این است که این تاثیرگذاری زیادبوده است.
چارچوب یکپارچه توسعه درون زای منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
137 - 174
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران به موضوع شناسایی و چگونگی اثرگذاری نیروهای محرک و بسترساز توسعه درون زا توجه کرده اند؛ موضوعی که تاکنون بحث برانگیز بوده است. کاستی رهیافت های رایج در پاسخگویی به چگونگی دستیابی منطقه به توسعه درون زا، ناشی از پرداختن به موضوع از دریچه ِانتظامی خاص، یکسان فرض کردن میزان اثرگذاری نیروهای محرک شناسایی شده بر توسعه درون زا در سطح منطقه و بی توجهی به نقش متغیرهای مداخله گر در تدوین روابط سببی از یک سو و ناممکن بودن تعمیم مدل های مرسوم به کلیه بسترها از سوی دیگر، بوده است. این مطالعه با هدف پاسخ به کاستی های یادشده و شناسایی نیروهای محرک و بسترسازِ خاص مناطق ایران در پیِ تدوین مدل نظری«توسعه درون زای منطقه ای ایران»، است. با تعیین این دستور کار برای پژوهش، پس از ارائه تعاریف مختلف در زمینه توسعه درون زای منطقه ای به عنوان متغیر وابسته پنهان و شناسایی نیروهای محرک بسترساز به عنوان متغیرهای مستقلِ پنهان به روش مطالعه اسنادی، نمایه ها یا متغیرهای آشکار انتخاب شده و از طریق اندازه گیری روابط سببی با روش تحلیل مسیر، ضریب اهمیت اثرگذاری نیروها در بستر ایران تعیین خواهد شد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس مقادیر شاخص های برازندگی به دست آمده، ساختار کلی مدل پژوهشی مناسب است و پنج عامل نهادی، رهبری، کارآفرینی و نوآوری، موهبت منابع و تناسب بازار در حدود 63 درصد از واریانس توسعه درون زای منطقه ای را بیان می کنند.
طبقه بندی JEL:E02,J68,O18
تحلیل وارزیابی توسعه منطقه ای ازمنظر ثبات و همگرایی در بین کشورهای منتخب (رهیافت پانل دیتا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محورهای مرتبط با جهانی شدن وعوامل اثرگذار برافزایش حجم مبادلات بین الملل، پرسشهای فراوانی را در اقتصاد کلان ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث دراین زمینه ، بررسی رابطه بین بازبودن تجارت ومتغیرهای کلان اقتصادی مانند نوسانات تورم است .آزادسازی تجارت یکی مهم ترین ابزارهای فرایند جهانی شدن اقتصاد است . هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر درجه بازبودن تجارت بر ثبات وپایداری(نوسانات تورم)، درکشورهای منتخب طی دوره 2017-2000 می باشد . برای این منظور از تکنیک داده های تابلویی برای تخمین مدل تحقیق استفاده شده است . نتایج حاصل از برآورد مدل بیانگر این است که متغیردرجه بازبودن تجارت تاثیر منفی بر نوسانات تورم داشته است . از این رو، مهم ترین توصیه سیاستی این تحقیق آن است که سیاستگذاران کلان این کشورها با آزادسازی تجاری ، موانع ومحدودیت های موجود بر واردات را کاهش داده و همزمان با افزایش صادرات ، سهم بیشتری از بازارهای جهانی را نیز به خود اختصاص دهند . زیرا با افزایش درجه باز بودن تجارت ، کشورهای منطقه بر قیمت ها و بازارهای جهانی تاثیر گذار بوده و از تغییرات تحمیلی قیمت ها مصون خواهند ماند. که در نهایت ، ثبات وضعیت اقتصادی و سایر شاخص های کلان ازجمله تورم را به دنبال خواهد داشت .
ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی با رویکرد آمایشی و توسعه منطقه ای مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
75 - 89
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک بخشی از فرآیند آمایش سرزمین است که براساس آن ظرفیت هر منطقه در راستای کاربری های خاص ارزیابی و براساس مؤلفه های علمی، میزان توان منطقه تعیین و درجه بندی می گردد. در این رویکرد توان اکولوژیک، فعالیت های انسانی در پهنه سرزمینی را در راستای قابلیت و استعداد هر منطقه در پی نیل به توسعه پایدار هموار می کند. از این منظر هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی در استان آذربایجان غربی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. جهت انجام این پژوهش با استفاده از لایه های اطلاعاتی و در محیط نرم افزار GIS عوامل مؤثر در ارزیابی توان اکولوژیکی تعیین، وزن دهی، ارزش گذاری و لایه های حاصل از آن ها ترسیم شد و درنهایت اقدام به تهیه نقشه توان اکولوژیکی حوزه مذکور گردید. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر تفاوت در توان اکولوژیکی شهرستان های استان است. به طوری که در زمینه توان اکولوژیک کشاورزی؛ شهرستان های ارومیه، خوی، نقده، میاندوآب دارای بیشترین توان بوده که این برتری بیشتر به دلیل قرارگیری درشیب، خاک مرغوب، دما و بارندگی مناسب و فرسایش پذیری کم خاک است. در مقابل شهرستان های سردشت و چالدران کمترین توان را در این زمینه دارند؛ زیرا شهر سردشت به دلیل شیب زیاد و کوهستانی بودن، ارتفاعات صعب العبور و زمین های دره ای و غیر مسطح، پوشش گیاهی جنگلی، دمای هوای پایین و تعداد زیاد روزهای یخبندان و شهرستان چالدران به دلیل فرسایش پذیری زیاد و وجود مراتع فراوان، اراضی کوهستانی و بارش کمتر نسبت به سایر شهرستان های استان توان کشاورزی پایین تری دارند.
تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر ارتقای جایگاه شهر قائن در توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
95 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع نیمه دوم قرن بیستم و ناکارآمدی روش های متداول برنامه ریزی منجر به ظهور و گسترش آینده نگری شد که به نوبه خود در رویکرد و روش های مورداستفاده برای شناسایی و حل مسئله استفاده شد آینده نگاری منطقه ای، نوعی از آینده نگاری است که با تمرکز بر محدوده سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیر ملی با هدف اتخاذ تصمیمات معین جهت تحقق آینده مطلوب عملیاتی می گردد. بر این اساس پیاده سازی این رویکرد در چارچوب مفهوم توسعه منطقه ای می تواند کمک قابل توجهی در بروز رسانی ادبیات توسعه در کشور داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن بوده است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق اکتشافی- کاربردی است. داده های مورد نیاز با بهره گیری از اسناد رسمی فرادست شهر قائنات و مصاحبه با متخصصان بدست آمده است. همچنین با استفاده از روش میک مک عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر ارتقای جایگاه شهر قائن در توسعه منطقه ای تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای به ترتیب شامل عواملی رشد نسبی،GDP، رونق بخشی، سرمایه گذاری و سیاست ها می باشد و بیانگر نقش مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن می باشد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار بوده اند. لذا با در نظر گرفتن این عوامل کلیدی می توان به توسعه منطقه ای در شهر قائن دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای به ترتیب شامل عواملی رشد نسبی،GDP، رونق بخشی، سرمایه گذاری و سیاست ها می باشد و بیانگر نقش مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن می باشد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار بوده اند.
شناسایی فعالیت های اقتصادی کلیدی استان چهارمحال و بختیاری در راستای توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل های اقتصادی توسعه ایران (سیاست گذاری پیشرفت اقتصادی) سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
109 - 132
حوزههای تخصصی:
مدل های رشد نامتوازن بر انتخاب بخش کلیدی و سرمایه گذاری در آن بعنوان بخش پیشرو در راستای تحقق رشد و توسعه اقتصادی تأکید دارد و با توجه به محدودیت منابع در کشورهای درحال توسعه، شناسایی و تعیین فعالیت های کلیدی از منظر سیاست گذاری و اتخاذ استراتژی در راستای توسعه اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این در حالی است که مناطق (استان ها) در ایران به عنوان یک کشور پهناور از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی متفاوتی برخوردارند و بر همین اساس می توان گفت برنامه ریزی توسعه استانی باید مبتنی بر وضعیت فعالیت های اقتصادی و شرایط هر استان باشد. از این منظر انتخاب بخش های کلیدی در هر استان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور در مطالعه حاضر به بررسی پیوندهای بخشی در اقتصاد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شده است؛ که در آن از جدول داده ستانده ملی سال 1390 مرکز آمار ایران و حساب های منطقه ای استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس رویکرد نوین بخش های کشاورزی، شکار و جنگلداری و بخش صنعت بعنوان پیشران به دست آمده اند؛ توجه به سیاستهای توسعه صنایع وابسته به کشاورزی در جهت رشد اقتصاد استان ضروری است.
توسعه مکمل گرای گردشگری: رویکردی نوین در توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
307 - 335
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه مکمل گرای گردشگری و بررسی نقش آن در توسعه منطقه ای انجام گرفته است. برای این منظور، روش پژوهش، آمیخته اکتشافی و دارای دو مرحله متوالی کیفی و سپس کمی است. روش تحقیق این مطالعه به گونه ای است که ابتدا در بخش کیفی از روش فراترکیب و تحلیل مضمون استفاده شد و الگوی تحقیق براساس آن طراحی گردید و سپس در بخش کمی با استفاده روش معادلات ساختاری به بررسی ساختاری مدل تحقیق، تعیین روایی و پایایی و ارتباط بین سازه ها پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق شامل مطالعات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع تحقیق با تعداد نمونه 59 مطالعه و خبرگان دانشگاهی، اجرایی و مدیران کسب و کارهای گردشگری با تعداد نمونه 18 نفر در بخش کیفی و 110 نفر در بخش کمی می باشد. براساس نتایج تحقیق، براساس رویکرد کیفی، دو مفهوم فراگیر شامل دستاوردهای توسعه منطقه ای و توسعه مکمل گرای گردشگری با ابعاد مکمل گرایی سیاستی، مکمل گرایی همکارانه، مکمل گرایی فرهنگی، مکمل گرایی پویا، مکمل گرایی فنی و مکمل گرایی سایت های گردشگری شناسایی شد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختاری و با تاکید بر استان اردبیل به عنوان منطقه مورد مطالعه، نشان داد که توسعه مکمل گرای گردشگری با ضریب مسیر 406/0 و معناداری 893/4 تاثیر مثبت و معناداری بر دستاوردهای توسعه منطقه ای در استان اردبیل دارد. نتایج این تحقیق می تواند به توسعه ادبیات تحقیق در حوزه مکمل گرایی در گردشگری و نیز بکارگیری گردشگری در دستیابی به دستاوردهای توسعه منطقه ای کمک کند.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درجه توان گردشگری در ایجاد توسعه در یک منطقه به مقدار زیادی به همسویی فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی تصمیم گیری های مدیریتی حکومت محلی بستگی دارد. قزوین یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران است که دارای بیشترین تعداد آثار باستانی ثبت شده در کل کشور است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین) است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. برای تدوین راهبردها با استفاده از تکنیک SWOT از دو گروه گردشگران 140 نفر و ذی نفعان (مشاغل مرتبط با گردشگری) 120 نفر داده ها جمع آوری انجام شد. سپس، برای پیش بینی آینده گردشگری قزوین اتفاق نظر 41 نفر از مسئولان و متخصصان در طی سه راند تکنیک دلفی به دست آمد. نتایج یافته ها نشان می دهد نیاز به استراتژی بازنگری و نگاه جامع و مثبت به گردشگری منطقه است. تفاوت فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی برآمده از اهداف و ارزش های همه ذی نفعان منطقه تعارض منافع متعددی را به وجود آورده است که ارتباط تنگاتنگی با آینده صنعت گردشگری قزوین دارد. بنابراین، مدیران تصمیم گیرنده از حیث توان تعیین هدف و وصول به آن در سیاست گذاری ها عاجز می شوند و با قدرت بسیار اندک کار می کنند. توسعه اقتصادی گردشگری در گرو هماهنگ نمودن منافع متعارض است. تنظیم اصول سیاست گذاری گردشگری قزوین می تواند در جهت توانمندسازی حکومت محلی با استفاده از رویکرد انطباق تکرارشونده مسئله محور و همچنین گردشگری اجتماع محور از مؤلفه های مهم توسعه منطقه ای در سایه صنایع خلاق و صنایع فرهنگی امکان پذیر شود.
بررسی آثار اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شهرک صنعتی علویجه بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
104 - 121
حوزههای تخصصی:
فقر، بیکاری و مهاجرت از ویژگی های عمده مناطق روستایی در کشورهای درحال توسعه است و صنعتی سازی روستاها از جمله راهکارهای مواجهه با این قبیل مشکلات بوده و هست. در همین راستا طی چند دهه اخیر، سیاست توسعه روستایی از مسیر صنعتی سازی و گسترش قطب های صنعتی در نواحی روستایی پیگیری شده است. با این وجود تأثیر تأسیس مراکز صنعتی در مجاورت نواحی روستایی همچنان مغفول مانده است. تحقیق حاضر به شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی) تأثیر شهرک صنعتی علویجه واقع در شهرستان نجف آباد در استان اصفهان بر نواحی روستایی هم جوار پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی واقع در پیرامون شهرک صنعتی علویجه بودند که بر اساس آخرین آمار رسمی (1395) 7183 خانوار را شامل می شدند که از این میان تعداد 210 خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. این تعداد با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. انتخاب خانوارها بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخت بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل از روش های توصیفی و استنباطی نظیر فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، احداث این شهرک هم دارای آثار مثبت و هم دارای آثار منفی بوده است که به ترتیب آثار اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی، با ضرایب مسیر 96/0، 92/0 و 83/0، مهم ترین آثار بوده اند و جنبه های منفی این احداث بیشتر در بعد محیط زیستی و اجتماعی - کالبدی بوده است.
الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای(مطالعه موردی: مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ( مطالعه موردی مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز) انجام گرفت. روش شناسی پژوهش . این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کیفی – کمی ( آمیخته ) انجام گرفته است.جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از افراد خبره در حوزه برنامه ریزی توسعه منطقه ای و برنامه ریزی آموزشی و در بخش کمی شامل تمامی مدیران و کارکنان نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 1600 نفر بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و در بخش کمی، روش تصادفی ساده بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع داده ها ، 15 نفر و در بخش کمی براساس جدول کرجسی و مورگان 310 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی صوری پرسش نامه از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان به تایید رسید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. یافته ها : برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کد گذاری باز ، کد گذاری محوری و کدگذاری انتخابی و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی ، تحلیل عاملی تاییدی و t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد و13 مولفه و57 شاخص منجر شد. مدلی شش بعدی به منظور آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ارائه شد و درجه تناسب آن با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت.
تأثیر منطقه آزاد انزلی در گردشگری در استان گیلان: روش کنترل ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
215 - 230
حوزههای تخصصی:
تأسیس مناطق آزاد تجاری صنعتی در دنیا اغلب سبب توسعه و آبادانی مناطق پیرامون خود شده است. یکی از مهم ترین بخش هایی که تأسیس منطقه آزاد می تواند در آن مؤثر باشد گردشگری است. مناطق آزاد تجاری صنعتی با توجه به ساختار قانونی حاکم بر آن ها و سهولت در تجارت بین المللی، قادرند گردشگری را توسعه دهند و از این طریق سبب توسعه و پیشرفت پیرامون خود شوند. منطقه آزاد انزلی یکی از مهم ترین مناطق آزاد کشور و تنها منطقه آزاد در ساحل دریای خزر است که در سال 1384 تأسیس شد. با توجه به اهمیت منطقه آزاد تجاری صنعتی انزلی و اهداف مطرح شده برای آن، این مطالعه به بررسی اثر تأسیس منطقه آزاد انزلی بر توسعه گردشگری در استان گیلان پرداخته است. در این مطالعه، به منظور پاسخ به این سؤال از روش کنترل ترکیبی استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از اجرای روش کنترل ترکیبی، تأسیس منطقه آزاد انزلی اثر مثبت و معناداری بر توسعه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان داشته است؛ به گونه ای که نتایج شبیه سازی شده در مقایسه با حالتی که اگر منطقه آزاد انزلی تأسیس نمی شد نشان دهنده آن است که تأسیس منطقه آزاد انزلی باعث شده سرانه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان بیش از 30 درصد افزایش یابد. به عبارت دیگر، درصورت تأسیس نشدن منطقه آزاد انزلی در سال 1384، درحال حاضر سرانه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان، تقریباً 70 درصد مقدار کنونی بود.
ارزیابی میزان توسعه یافتگی استان مازندران مبتنی بر زیرساخت اقتصادی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی و سیستم اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۲
181 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اولیه جامعه انسانی که با مقوله توسعه در تمام جوانب آن ارتباط پیدا کرده است و در حال حاضر یکی از نشانه های تمدن به حساب می آید، مساله زیرساخت اقتصادی است. این زیرساخت علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن توسعه، خود نیز دچار تغییر و تحول می شود. از همین رو در پژوهش حاضر با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و منطق فازی و سیستم اطلاعات مکانی میزان توسعه زیرساخت اقتصادی در استان مازندران مورد سنجش قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی در نظام برنامه ریزی منطقه ای است. بر این اساس لایه های مکانی و اطلاعات توصیفی حمل ونقل، انرژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات مستخرج از سالنامه آماری سال 1398 استان مازندران به عنوان سه معیار ارزیابی توسعه زیرساخت اقتصادی به همراه زیرمعیارهای وابسته پس از تکمیل پرسشنامه و ارزش گذاری توسط بهره وران در محیط سیستم اطلاعات مکانی مورد ادغام قرار گرفته اند. در نهایت نقشه های پژوهش نشان می دهد 01/49 درصد از شهرهای استان در دسته خیلی زیاد از میزان برخورداری زیرساخت اقتصادی قرار دارند. 27 درصد از شهرها در سطح متوسط و متوسط به بالا جای گرفته اند و 23 درصد از امکانات کم و بسیار کم رنج می برند. همچنین 39 درصد از روستاهای مازندران نیز در بهترین پهنه برخورداری از زیرساخت ها قرار گرفته اند.
بررسی تاثیر متقابل تمرکززدایی مالی (مخارج و درآمدی) و توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
105 - 183
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط دوسویه تمرکززدایی مالی و توسعه منطقه ای در کشورها، این مطالعه جداگانه به بررسی ارتباط متقابل توسعه منطقه ای و تمرکززدایی مالی (مخارج و درآمدی) در استان های کشور پرداخته و سپس دو شاخص تمرکززدایی مالی مخارج و تمرکززدایی مالی درآمدی را با یکدیگر مقایسه کرده است. در ابتدا، شاخص ترکیبی توسعه CIRD بر اساس 5 بُعد (اقتصاد کلان، علم و نوآوری، پایداری زیست محیطی، سرمایه انسانی و خدمات عمومی) و با استفاده از روش تحلیل مؤلفه اصلی دومرحله ای ( PCA ) برآورد شده است. در بخش دوم، با استفاده از معادلات هم زمان و روش حداقل مربعات دومرحله ای با جز خطا ( EC2SLS ) به بررسی اثرات متقابل تمرکززدایی مالی و توسعه منطقه ای پرداخته و بهترین شیوه تمرکززدایی مالی در کشور به عنوان یکی از اهداف اصلی این تحقیق معرفی شده است. نتایج تحقیق حاصل از مراحل یادشده، نشان می دهد که استان تهران در بالاترین سطح توسعه و استان سیستان و بلوچستان در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند و این دو استان عملاً بازگوکننده نابرابری گسترده در سطح استان های کشور می باشند و بیشترین نابرابری منطقه ای مربوط به ابعاد علم و نوآوری و سرمایه انسانی است که از عوامل اصلی تعیین کننده ی نابرابری منطقه ای می باشند. در بخش بعدی نشان داده می شود که تمرکززدایی مالی مخارج نسبت به تمرکززدایی مالی درآمدی تأثیر قابل توجهی بر افزایش توسعه استانی دارد. طبقه بندی JEL : C14 ، C63 ، O10 ، N90 ، R11
توسعه منطقه ساحلی مکران در پرتو منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های توسعه منطقه ای ایجاد مناطق آزاد تجاری [1] ، مناطق ویژه اقتصادی [2] یا مناطق پردازش توسعه صادرات [3] به نحوی است که باعث ارتقا ظرفیت اجتماعات برای پاسخگویی به نیازها گردد. درحالی که در این مناطق بیشتر "توسعه جزیره ای" با انتشار کمینه آثار به منطقه را شاهد بوده و توسعه در مورد وضعیت زندگی جامعه محلی رخ نداده است. هدف این پژوهش به تبیین نقش توسعه ای منطقه آزاد چابهار بر محدوده فراگیر (منطقه مکران) اختصاص یافته است. این هدف با استفاده از روش شبه تجربی [4] ، در قالب گام هایی متواتر برآورده می شود؛ نخست، اندازه گیری مدل مفهومی شامل معیارها و شاخص ها، درنتیجه فراتلفیق اسنادی و مصاحبه ها تعریف و با استفاده از داده های آماری و فضایی در مقاطع زمانی پیش و پس از احداث منطقه موردسنجش قرار گرفت. نتایج، از طریق مصاحبه با کنشگران اعتبارسنجی شده و در قالب روش متاسوات، پیشنهاد های راهبردی برای ارتقا نقش منطقه آزاد چابهار ارائه می شوند. نتایج نشان می دهد با احداث این منطقه آزاد، ظرفیت هایی برای توسعه ایجاد شده؛ اما چون این منطقه از ابتدا فاقد برنامه ریزی بلندمدت و پیوست های اجتماعی بوده، پدیده های نامطلوبی ازجمله جدایی گزینی اجتماعی و توسعه نامتوازن را به همراه داشته است. منطقه ای تجاری که انتظار می رفت توسعه را به منطقه فراگیر نشر دهد، به گره ای بدل شده که جمعیت را به شهر سرازیر کرده؛ اما از عهده برآورده ساختن انتظارات ساکنان برنیامده است. <br clear="all" />