
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر کدها و گزاره های ایدئولوژیک بر واقعیت های ژئوپولیتیکی ایران و پاکستان است مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان یکی از انگشت شمار روابطی است که تاکنون تهدید امنیتی استراتژیک در آن مشاهد نشده است. ایران از نظر تاریخی از جمله نخستین کنشگران ژئوپولیتیکی در جهان اسلام محسوب می شود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت. با رخداد انقلاب اسلامی، اما مجموعه فضاهایی بازتولید شد که کدهای ایدئولوژیک را در دو کشور فعال تر ساخت. گرچه پاکستان به عنوان یکی از میدان های بارز ژئوپولیتیکی در زمینه ی اسلام بنیادگرا به شمار می رود، اما تاکنون این میدان به تقابل ژئوپولیتیکی ارتقا نیافته است. با این حال، در آینده بسته به اینکه مناسبات تهران-اسلام آباد چه سطحی از قلمروگستری ایدئولوژیک را پوشش دهد، می توان انتظار داشت که سطوح مختلفی از همگرایی (تعامل ژئوپولیتیک) و یا واگرایی (رقابت ژئوپولیتیک) در کنشگری این دو کشور نمایان شود. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی تاثیر قلمروگستری ایدئولوژیک بر کنش های ژئوپولیتیکی پاکستان و ایران انجام شده است. بنابر یافته های این تحقیق، با توجه فضای بی ثبات سیاسی پاکستان و وزن ژئوپولیتیکی نسبتاً بالای گروه ها و احزاب بنیادگرا، منابع تنش و تهدید میان دو کشور همواره فعال خواهد ماند. اما با توجه به جهت نامتقارن تهدیدها که کدهای امنیتی پاکستان را در جبهه غربی (هندوستان) و شمالی (افغانستان) خود فعال کرده است و در مقابل، تمرکز امنیتی ایران بر محور مرزهای حوزه خلیج فارس و عمق استراتژیک در غرب (عراق و سوریه)، سبب می شود تا کنش های دو کشور به سوی تعامل ژئوپولیتیک سوق یابد. هرچند که وجود میزانی خفیف و پایداری از تنش در مناسبات تهران-اسلام آباد به دلیل فعالیت گروه های بنیادگرای مذهبی در پاکستان به ویژه پس از تثبیت طالبان بر سرزمین افغانستان در تابستان 2021، اجتناب ناپذیر است.
علیت بین شهرنشینی و شکاف درآمدی مناطق شهری و روستایی استان های ایران: علیت گرنجری پانلی مبتنی بر رویکرد بوت استراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله پدیده های عصر حاضر، افزایش جمعیت شهری است که به دنبال خود برخی مزایا و معایبی را به همراه می آورد. سرعت این پدیده در کشورهای در حال توسعه به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه یافته بوده است. در ایران نیز شهرنشینی با سرعت بالائی در حال افزایش است. در این تحقیق علیت بین شهرنشینی و اختلاف درآمدی مناطق شهری و روستایی استان های ایران (1397-1376) مورد بررسی قرار گرفته است. آزمون هم بستگی بین مقاطع نشان داد که بایستی از آزمون علیت گرنجری در شرایط هم بستگی بین مقاطع استفاده شود. با توجه به کارایی بالا در نمونه های کوچک و استفاده از فرا تحلیل ارائه شده فیشر (1932) ، از آزمون علیت ارائه شده توسط امیرمحمود و کوزه (2011) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در سطح 90 درصد اطمینان علیت از نرخ شهرنشینی به اختلاف درآمدی برای 9 استان (اردبیل، هرمزگان، گلستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، سمنان، چهارمحال بختیاری، اصفهان و کهکیلویه و بویراحمد) برقرار است؛ اما علیت از اختلاف درآمدی به نرخ شهرنشینی فقط برای چهار استان (اردبیل، خراسان، بوشهر و هرمزگان) برقرار است. نتایج آزمون فرا تحلیل ارائه شده توسط فیشر (1932) نیز نشان دهنده عدم برقراری علیت در هر دو سمت است. عدم معنی داری علیت از نرخ شهرنشینی به نابرابری درآمدی نشان از آن دارد که افزایش بعد شهری نمی تواند توجیه کننده تفاوت بالای درآمدی بین مناطق شهری و روستایی در استان های ایران باشد. عدم علیت از تفاوت درآمدی به رشد شهرنشینی نشان از آن دارد که علت گسترش شهرنشینی را در عللی فراتر از تفاوت درآمدی جستجو کرد و تفاوت سطح امکانات در ابعاد مختلف و سایر مؤلفه های اقتصادی می تواند علل مهاجرت از مناطق شهری به روستایی باشد.
اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از تلاش برای اجرای هرگونه استراتژی رشد متعادل منطقه ای، لازم است تا عوامل موثر بر توسعه منطقه ای از ابعاد گوناگون شناسایی شود. در این راستا در پژوهش حاضر به اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای از لحاظ شاخص های مختلف در ایران پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق، کاربردی- توسعه ای و از نظر روش تحقیق، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی است که از روش تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دادن به شاخص ها و روش فراتحلیل برای تبیین نظریه های اولویت بندی شاخص های توسعه منطقه ای در ایران استفاده شده است. پس از مقایسات زوجی میان شاخص ها و معیارها وزن و اهمیت هریک، در راستای توسعه منطقه ای مشخص گردید. از میان 7 شاخص منتخب عامل ارتقا کارایی اقتصادی، توزیع متوازن امکانات و توزیع متوازن زیرساخت ها نسبت به 4 شاخص دیگر از تاثیرگذاری بیشتری در توسعه منطقه ای برخودار می باشد. از سوی دیگر، نتایج مقایسات زوجی میان معیارهای 22 گانه نیز نشان می دهد که به ترتیب فرصت شغلی، درآمد، بهداشتی- درمانی، آموزشی- فرهنگی، حمل و نقل، گردشگری، تفریحی- رفاهی، فناوری اطلاعات و احساس امنیت و ... از اهمیت و تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر معیارها در توسعه منطقه ای برخوردار است. استفاده از نتایج حاصل از پژوهش های پیشین با استفاده از روش فرامطالعه و اخذ نظرات کارشناسان در حوزه های مختلف علمی، اجرایی و تدوین مطالعات به منظور اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه منطقه ای ایران با یک دیدگاه فضایی و همه جانبه به صورت جامع و متناسب با واقعیت های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و ... کشور به عنوان تفاوت و ارزش افزوده این پژوهش می باشد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش در بخش پیشنهادات، راهبردهایی در راستای توسعه متوازن منطقه ای در کشور ارائه شده است.
تأثیر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی در کشورهای منا: شواهدی از فرضیه کوزنتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبه های متعددی از فرضیه کوزنتس وجود دارد که به اندازه کافی مورد تجزیه وتحلیل قرار نگرفته اند، ازجمله حوزه جهانی شدن و شاخص پیچیدگی اقتصادی که به شدت نادیده گرفته شده اند. ازاین رو در تحقیق حاضر برای اولین بار با استفاده از داده های بازه زمانی 1995 تا 2019 و روش پانل اثرات ثابت با اعمال EGLS علاوه بر اثر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی به بررسی فرضیه کوزنتس با استفاده از متغیر رانت منابع طبیعی در 16 کشور منطقه منا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی و معنی داری بر میزان رانت منابع طبیعی دارد به گونه ای که با افزایش یک واحدی شاخص پیچیدگی اقتصادی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 14/0 کاهش می یابد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده این است که تولید ناخالص داخلی رابطه معکوس و معناداری با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 57/0 کاهش می یابد؛ درحالی که مجذور تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 06/0 افزایش می یابد؛ بنابراین فرضیه کوزنتس در مورد کشورهای منا صادق نیست. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده تأثیر مثبت شاخص جهانی شدن بر رانت منابع طبیعی است؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی شاخص جهانی شدن میزان رانت منابع طبیعی بیش از 34/0 افزایش می یابد. با توجه به این نتایج و ازآنجاکه در فرآیند توسعه اقتصادی کشورهای منا درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و به دنبال آن آسیب به محیط زیست افزایش می یابد، دولت ها باید بر بهبود کیفیت نهادی و تشویق به استفاده از انرژی های تجدید پذیر برای به حداقل رساندن اثرات منفی، تمرکز کنند.
میزان اثر طرحها و برنامه های توسعه ملی و منطقه ای بر توسعه یکپارچه استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش یکپارچه توسعه فضایی - منطقه ای بایستی با هم افزایی سطوح مختلف فضایی از یک سو و تعاملات و پیوند بخش های مختلف در چارچوبی سیستمی همراه گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثر طرحها و برنامه های توسعه ی ملی و منطقه ای بر توسعه یکپارچه استان گیلان بوده است. بدین منظور طی فرایندی سه مرحله ای (استفاده از شیوه های اسنادی و جمع آوری منابع و اسناد اولیه و ثانویه؛ بهره گیری از شیوه های تحلیل محتوا، گرندد تئوری و نهایتا بهره گیری از مصاحبه های انفرادی و مشارکت فعال و حداکثری کارشناسان در سطح ملی و منطقه ای و تکنیک دلفی) به رتبه بندی آسیبهای احصا شده طی مراحل سه گانه فوق و تحلیل نتایج حاصل از جداول رتبه بندی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، فشارهای سیاسی جهت اجرای طرحها و پروژه های فاقد توجیهات اقتصادی و فنی (نیروهای ذینفوذ منطقه، ذیمدخلان و ذینفعان) با کسب میانگین 4.6 مهم ترین آسیب ملی اثر گذار بر توسعه یکپارچه استان و "مشارکت حداقلی نمایندگان مناطق آمایشی و کمتر توسعه یافته" با میانگین3.5 کم اهمیت ترین آسیب از نگاه کارشناسان ملی بوده است. همچنین در بین آسیبهای منطقه ای اثر گذار بر توسعه یکپارچه استان گیلان، آسیبهای "چالش مفهومی و سردرگمی و حرکات آزمون و خطایی در معرفی سطح منطقه" و "بی توجهى به روش هاى نوین توسعه منطقه اى و فراهم نشدن بسترهاى مناسب براى حکم رانی منطقه اى" با میانگین 5 مشترکا به عنوان مهم ترین و آسیب "تفوق دیرینه سنت برنامه ریزی و مدیریت بخشی و عمودی بر مدیریت منطقه ای، افقی، فرابخشی در سطح منطقه ای" با تفاضل بسیار و میانگین 1.7 کم اهمیت ترین آسیب از نگاه کارشناسان این سطح بوده است.
نقش سازمان ها و اسناد بین المللی در حمایت از کودکان کار در سکونتگاه های شهری از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای غیر دولتی وسازمان های مردم نهاد در جامعه بین المللی، از طریق بسیج افکار عمومی و با استفاده از دانش و تخصص خود، توجه جامعه جهانی را به خواست ها و نیازهای شهروندان جلب کرده و زمینه را برای تغییر شرایط و بهبود وضعیت زندگی افراد فراهم می کند. در این میان شمار زیادی از سازمان های مردم نهاد چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی به طور فزاینده ای تلاش خود را متوجه حمایت از کودکان کار کرده اند. با توجه به گستردگی و تنوع مسائل و مشکلات جوامع، ناگزیر دولت ها از سازمانهای غیر دولتی و مردم نهاد طلب یاری نمودند تا بلکه بتوانند با کمک یکدیگر تا حدی این مسائل و مشکلات را حل کنند. از جمله این موارد می توان به عدم حمایت کودکان کار در جامعه اشاره کرد که با توجه به جایگاه کودکان در جامعه به عنوان آینده سازان، نقش مهمی دارند. هدف این تحقیق بررسی نقش نهادهای غیر دولتی در حمایت از کودکان کار از دیدگاه حقوق بین الملل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش تحلیل محتوا با توجه اسناد و متون موجود است. در این مطالعه بررسی اسناد مرتبط با کودکان کار در نقاط شهری مورد تاکید بوده است. نتیجه نشان می دهد که تلاش های فعالان حقوق کودک در قالب کنوانسیون ها و معاهدات ملی و فرا ملی تجلی یافته است که ما حصل آن تدوین موادی در حمایت از کودکان کار در اسناد مختلف می باشد. بررسی این اسناد داخلی و بین المللی و ارزیابی آنان، نحوه ی اجرا آن در ایران و جامعه ی جهانی، نقاط ضعف و قوت آنها و نیز پیشنهاد راهکار هایی در راستای ارتقای وضعیت رفاه کودکان و تلاش برای محو کار کودک (آن دسته از کار های مضر و خطرناک)امری ضروری است. در این راستا از بین بردن فقر به عنوان مهمترین عامل در به کار پرداختن کودکان باید در دستور کار قرار گیرد که نیازمند یک برنامه و اقدام جهانی و بین المللی است.
بررسی پیامدهای اقتصادی- اجتماعی چالش های ژئوپولیتیک زیست محیطی در استان گیلان با تأکید بر امنیت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جه ان در ق رن بیست ویک م ش اهد تح ولات س ریع و ب ی س ابقه در ح وزه ژئوپولیتی ک زیست محیطی است. چالشهای زیست محیطی نقش مهمی در امنیت انسان دارند. یکی از چالشهایی که بوجود می آید در زمینه آب و بحران آب است. امنیت آبی در استان گیلان طی سالهای اخیر در پیوند با مؤلفههای ژئوپولیتیک زیست محیطی و متأثر از عوامل متعددی، دچار چالشهای متعددی شده است. هدف پژوهش حاضر، تبیین چالشهای ژئوپولیتیک زیست محیطی در استان گیلان با تأکید بر امنیت آبی می باشد. نگارندگان با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسیهای پیمایشی درصدد ارزیابی فرضیه پژوهش بر آمده و با تنظیم پرسشنامه و توزیع آن میان جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و دانش آموختگان علوم سیاسی، جغرافیای سیاسی و محیط زیست استان گیلان و تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار spss و از ضریب همبستگی گاما و آزمون کای دو در راستای نیل به اهداف پژوهش بهره گیری شده است. یافته های این مقاله در دو بخش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند که نشان می دهند مقدار معناداری آزمون تی تک متغیره برابر با 0.000 و کمتر از سطح استاندارد 0.05 می باشد. یافته های حاصل از آزمون فریدمن در قالب استخراج میانگین و رتبه بندی گویه ها نشان می دهد چالشهای بحران پسماند و زباله، تغییر کاربری اراضی، استقرار صنایع پراکنده، غیرهمگن و ناسازگار با محیط زیست، برداشت بی رویه از رودخانه ها، تخریب اراضی کشاورزی و منابع طبیعی، آلودگی آبهای سطحی، گردشگری طبیعی ناپایدار در استان، جنگل زدایی، عدم رعایت الگوی مصرف آب و استفاده بی رویه از سفره های آب زیر زمینی بیش از سایر گویه ها منجر به تشدید پیامدهای اقتصادی-اجتماعی ناشی از بحران آب در استان گیلان می شوند.
رهیافت آینده نگاری در برنامه ریزی توسعه مناطق (نمونه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهانی که پیچیدگی روز افزون پیش بینی و برنامه ریزی را پیش رو داریم آینده نگاری فرایندی نظام مند و مشارکتی است. عدم قطعیت های ناشی از پیچیدگی های عملکردی - ساختاری استان ها، پرداختن به آینده های بلند مدت را بسیار دشوار کرده است. در این میان سناریو نگاری در مدیریت و برنامه ریزی رواج پیدا کرده است که کاربردی ساختن آن یک دغدغه مهم و کلیدی به شمار می رود. بنابراین با توجه به روندها، رویدادها، اقدامات، عوامل کلیدی، پیشران ها و مهم تر از همه عدم قطعیت ها برنامه ریزی می شود و به دنبال آرمان ها، آرزوها، اهداف، استراتژی ها از طریق مثلث آینده پژوهی (کشش آینده، فشار حال و وزن گذشته) است. در آینده نگاری، برنامه ریز در زمان آینده ایستاده است و به حل نارسایی ها در زمان حال برای رسیدن به چنین آینده ای می اندیشد. با توجه به اهمیت آینده نگاری و تأثیرات آن بر برنامه های کلان کشورها، موفقیت و کارآمدی فرایندهای آینده نگاری همواره از دغدغه های دست اندرکاران مدیریت کشورها بوده و است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای است. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان فهرستی از قوت ها، فرصت ها، ضعف ها و تهدیدها جمع آوری شد. سپس از وضع موجود، اسناد فرادست و سنجش وضعیت روندها و کلان روندهای استان یزد بدست آمده است. سپس با تحلیل پرسشنامه میزان اهمیت و عدم قطعیت پیشران ها به کمک نرم افزارهای آینده پژوهی نظیر MicMac، سناریوویزارد و FCM به تدوین سناریو پرداخته شد که شامل 8 سناریو است. بدین ترتیب عناصر اصلی توسعه منطقه ای استان یزد اعم از پیشران های دارای عدم قطعیت و اهمیت بالا، عوامل کلیدی و از پیش معین، سناریوها، راهبردها، سیاست ها و برنامه اقدام مشخص شده و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری پیشران ها تحلیل و تبیین شد. در نتیجه پیشنهاد کلی این پژوهش را می توان هوشمندسازی منطقه ای استان یزد با شش محرک اصلی «اقتصاد هوشمند، افراد باهوش، حکمرانی هوشمند، تحرک هوشمند، محیط هوشمند و زندگی هوشمند» که پوشش دهنده تمامی راهبردها، سیاست ها و برنامه های اقدام مطرح شده دانست.
چارچوب برنامه ریزی توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهرها، مورد مطالعه: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند شتابان شهرنشینی، منجر به تغییر و تحول در ابعاد مختلف سکونتگاههای روستایی پیرامون کلانشهرها شده است. واکنش مناسب به این وضعیت، الگوی برنامه ریزی خاصی را می طلبد. پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب برنامه ریزی توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهرها است که با روش شناسی تفسیری و روش تحقیق کیفی انجام گرفت. نظریه ها، رویکردها و مدلهای توسعه روستایی، تجربه های مطالعاتی و اجرایی مرتبط جهانی و روستاییان روستاهای پیرامون شهر تهران منابع اصلی جمع آوری داده ها هستند. در این ارتباط، 74 مقاله مربوط به نظریه های توسعه، برنامه ریزی روستایی و 39 تجربه جهانی به ترتیب با روش نمونه گیری هدفمند و روش پژوهش موردی انتخاب شدند. مشارکت کنندگان در بخش مصاحبه های نیمه ساختمند، مدیران و کارشناسان محلی توسعه روستایی از 17 روستا و 5 دستگاه اجرایی بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه نیمه ساختمند با مشارکت کنندگان در 17 روستا و 5 دستگاه اجرایی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، وزارت راه و شهرسازی، اداره کل حریم شهری تهران، فرمانداری و شهرداری) به ترتیب با 34 و 15 نفر به اشباع نظری رسید. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی و فراترکیب و برای اعتبار پذیری یافته ها از روش ضریب هولستی استفاده شد. یافته های پژوهش، این نتیجه را حاصل نمود که؛ برای برنامه ریزی این روستاهای پیرامون کلانشهری(تهران) باید بر بستر گفتمان فرانوگرایی برنامه ای نو ارایه کنیم. این برنامه دارای چارچوب مفهومی مبتنی بر اصولی خاص است. محیط گرایی، زمینه گرایی، توسعه فعالیت های اقتصاد محلی و زنجیره تامین محصولات و یکپارچگی فضایی بعنوان اصول محتوایی و کثرت گرایی، کنشگر-شبکه، مشارکت، حکمروایی مطلوب و انعطاف پذیری بعنوان اصول رویه ای (فرایندی) چارچوب مفهومی این برنامه تحت عنوان برنامه ریزی توسعه محلی پایدار روستاهای پیرامون کلانشهری (تهران) را شکل داده اند. این اصول جهت دهنده برای تدوین چارچوب عملی (تعریف، ماهیت، مقیاس، اهداف، شرح خدمات و ... ) این برنامه است.
پیش بینی مکانی تاب آوری شهر در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: شهر قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری را «یک فرایند توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده» تعریف نموده اند که نقش مهمی در مقابله با تنیدگی ها و تهدیدهای زندگی و آثار نامطلوب آن دارد .همچنین شهرهای تاب آور آسیب پذیری در برابر رویدادهای شدید را کاهش می دهند و به طور خلاقانه به تغییرهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به منظور افزایش پایداری بلند مدت خود پاسخ می دهند. لذا هدف از این پژوهش, پیش بینی مکانی تاب آوری شهر قائمشهر در برابر مخاطرات طبیعی می باشد. روش بکار رفته در این پژوهش,بهره گیری از نرم افزارGIS به منظور تعیین نقاط دارای تاب آوری بیشتر و استفاده از روش های الگوریتم ژنتیک(GA)و هوش ازدحامی ذرات(PSO)و برنامه نویسی آنها در محیط MATLAB می باشد,تا با استفاده ازآن مهمترین مولفه های تاب آوری شهر و راهکارهای موثر در تقویت تاب آوری مشخص گردند..پژوهش حاضر طی2مرحله صورت گرفته که در مرحله اول, ابتدا با استفاده ازمدل AHP میزان تاب آوری نقاط شهری در برابر 3 مخاطره سیل ، زلزله و رانش زمین تعیین گردید و پس از آن با ترکیب همه مولفه های ذکر شده نقشه نهایی مخاطرات(میزان تاب آوری) تهیه شد. در مرحله دوم جهت تعیین مهمترین مولفه های تاب آوری شهر, این بار 32 شاخص از مولفه های تاب آوری براساس4 معیار (کالبدی –فضایی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی) تدوین و با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت 3 نقطه از شهر به ترتیب ( استادیوم شهید وطنی،پارک تلار،پارک سراج), به عنوان مناطق دارای تاب آوری بیشتر انتخاب و اولویت بندی شدند. سپس به منظور تایید و مقایسه یافته های تحقیق توسط الگوریتم ژنتیک(GA) از روش PSO بهره گرفته شد.در نتیجه می توان چنین بیان نمود که تفاوت معنی داری از لحاظ تاب آوری در بین مناطق شهر وجود دارد که افزایش میزان تاب آوری شهر قائمشهردر مرحله اول نیازمند تقویت و اصلاح ساختارهای محیط طبیعی و سپس حفظ و نگهداشت محیط ایمن است.
الگوی فضایی راهکارهای کارآفرینی مناطق روستایی غرب استان گیلان (مطالعه مورد شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راهکارها در جهت توسعه روستایی پایدار، رشد و توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی است.این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی همراه با مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی به الگویابی فضایی راهکار های کارآفرینی مناطق روستایی شهرستان فومن پرداخته وهدف از این مطالعه شناسایی ومعرفی روستاهای کارآفرین، شناسایی پتانسیلهای کارآفرینی، بررسی و تحلیل عوامل تاثیرگذار در کارآفرینی و ارائه پیشنهادات در زمینه بالفعل کردن پتانسیلهای کارآفرینی در شهرستان فومن می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه خانوارهای روستایی درشهرستان فومن است .جامعه نمونه روستاهای کارآفرین و سایر روستاهای شهرستان بوده و همه خانوارهای کارآفرین با استفاده از پرسشنامه موردارزیابی قرار گرفته تا با سایر روستاها مورد مقایسه قرار گیرند.حجم نمونه با توجه به الگویابی فضایی – مکانی تمامی 156 روستای دارای سکنه بوده که با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با مدیران محلی و بصورت تمام شماری صورت گرفته است.جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که پایایی پرسشنامه فوق 87/0 بوده و بیانگر پایایی بسیار خوب می باشد . جهت تحلیل یافته ها از نرم افزار spssو روش آماره I موران محلی استفاده شده است.نتایج مطالعات میدانی و بررسی وضعیت موجود در مناطق روستایی شهرستان نشان می دهد که از مجموعه 156 روستای دارای سکنه شهرستان فومن تعداد42 روستا نوع کارآفرینی خود را ثبت نموده و تعداد116 نفر در مشاغل مختلف کارآفرینی می کنند.همچنین در نظر سنجی از مجموعه 156 نفر جامعه آماری بیش از 80 درصد پاسخ دهندگان معتقدند شناسایی روستاهای مستعد درمناطق روستایی شهرستان فومن وایجاد پتانسیل های کارآفرینی و قابلیت های موجود در شهرستان، فضای مناسب روستا وحضور گردشگر در ایجاد کسب و کار جدید تاثیرمتوسط ،زیاد و بسیار زیادی دارد.در نهایت الگویابی فضایی کارآفرینی در روستاهای شهرستان فومن از بعد راهکارهای کارآفرینی (فرهنگی-آموزشی، مالی و اجتماعی) نشان داد که الگوی حاکم از نوع تصادفی بوده و رفتار غیر تصادفی در برخی از نقاط روستایی بصورت محدود وجود داشته است که این رفتارها با آماره I موران محلی به اشکال مختلف خوشه ای و غیر خوشه ای یعنی بالا-بالا (HH)، پایین-پایین (LL)، بالا-پایین (HL) و پایین-بالا (LH) ظاهر شده است.
سنجش شاخص های حمل و نقل پایدار با رویکرد زیست محیطی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای مهم کشورها در فرایند حمل و نقل، ایجاد سیستم حمل و نقل پایدار، کامل، منظم می باشد که در این میان نقش عامل زیست محیطی، بنا به عدم منفعت های سوداگرانه کمتر مورد توجه بوده است. از طرفی حمل و نقل پایدار در پی یافتن کاراترین راه برای هرگونه جابجایی است که با بهینه سازی انرژی همراه بوده و بر آن است تا از آثار سوء زیست محیطی بکاهد. هدف از این پژوهش نیز سنجش شاخص های حمل ونقل پایدار در شهر ساری با تاکید بر محیط زیست است. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر به تعداد 170 نفر از کارشناسان برنامه ریزی شهری، حمل ونقل و محیط زیست در شهر ساری بوده که حجم نمونه به صورت گلوله برفی هدفمند از میان جامعه آماری انتخاب شده و پرسشنامه میان حجم نمونه به تعداد 50 نفر توزیع شد. اطلاعات از طریق ابزار مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل از تکنیک های کمی و کیفی در نرم افزار SPSS همانند آزمون تی تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است و نتایج آن به صورت کمی و کیفی ارائه گردیده است. پس از شاخص سازی، این شاخص ها با استفاده از تحلیل عاملی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفت و هر کدام از آنها تحلیل شده اند. در نهایت نیز مشخص شد که جهت ایجاد پایداری در حمل ونقل شهر ساری لازم است توجه مسئولین (در مقیاس های کلان و محلی و شهری) به تهیه طرح هایی که هم راستا با حمل ونقل پایدار باشد و اثر تخریبی توسعه حمل ونقل با ایجاد فضای سبز جدید در شهر ساری متعادل-سازی گردد.
تبیین میزان سطوح پایداری نواحی و مناطق شهری با تأکید بر امنیت شهری (مورد پژوهی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت شهری به عنوان یکی از ابعاد پایداری، ضمن فراهم نمودن آرامش و احساس ایمنی در فضاهای شهری، نقش قابل توجهی در دستیابی به رفاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای ساکنین شهری دارد، به طوری که فقدان آن موجب ناپایداری کیفیت زندگی ساکنین در فضای شهری می گردد. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان سطوح پایداری نواحی و مناطق شهری کاشان با تأکید بر شاخص امنیت شهری می باشد تا بدین وسیله ضمن شناسایی نواحی و مناطق ناپایدار شهری در حوزه امنیت، اقدام به تدوین راهبردهایی مبتنی بر اصول توسعه پایدار شهری جهت افزایش امنیت در نقاط بحرانی گردد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی با استفاده از شاخص های امنیت شهری و از طریق مدل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS است و بدین طریق تلاش گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که سطح پایداری نواحی و مناطق شهر کاشان به لحاظ شاخص های امنیت شهری از چه الگویی تبعیت می کند؟ بررسی ها و تحلیل های انجام شده در سطح مناطق شهری کاشان از نظر اولویت بندی سطوح برخورداری به لحاظ شاخص های امنیت نشان می دهد که مناطق 5 و 4 در رتبه اول و دوم به لحاظ برخورداری قرار دارند و منطقه 3 با کسب رتبه سوم جزء مناطق نیمه برخوردار و در نهایت مناطق 2 و 1 با کسب رتبه های چهارم و پنجم جزء مناطق محروم و بسیار محروم شهری به لحاظ شاخص های امنیت می باشند. نتایج پژوهش نشان می دهد پایداری نواحی و مناطق شهر کاشان به لحاظ شاخص های امنیت شهری با قرار گرفتن در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و فرو برخوردار از الگوی نامتعادل پیروی می کند و لذا نواحی و مناطق از امنیت شهری یکسان برخوردار نمی باشند و در این زمینه می بایست نسبت به توزیع متعادل امکانات و خدمات در مناطق و نواحی فرو برخوردار اقدام نمود.
ارزیابی عملکرد اقتصادی- اجتماعی سازمان های مدیریت محلی (دهیاری ها) در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزدیک به دو دهه از تأسیس و فعالیت سازمان دهیاری ها در کشور می گذرد. دهیاری ها از طریق مدیریت روستایی در فرایند توسعه روستاها نقش تأثیرگذاری داشته و در واقع وظیفه سازمان دهی و هدایت جامعه و محیط روستایی را بر عهده دارند. در این پژوهش تلاش شده است، تأثیر عملکرد اقتصادی - اجتماعی این نهادها در تحقق توسعه پایدار نواحی روستایی شهرستان بابلسر بررسی گردد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات آن به شیوه های میدانی از طریق پرسشنامه و مطالعه اسنادی جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 58 روستای دارای دهیاری بوده که 20 درصد آنها یعنی 12 روستا با مجموع 6234 خانوار به عنوان نمونه آماری و مطابق فرمول کوکران 362 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل گردید. با توجه به ویژگی های جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم بوده که در این روش هر روستا یک طبقه و هر سرپرست خانوار یک واحد نمونه در نظر گرفته شده است. مطابق نتایج پژوهش آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که میانه شاخص اقتصادی (2.91) کمتر از حد متوسط مورد نظر (3) است و سطح معناداری (0.991) بیشتر از 0.05 است، که بیانگر عدم تأثیر اقتصادی معنادار دهیاری ها در توسعه پایدار روستاهاست. در مقابل، میانه شاخص اجتماعی (3.38) بالاتر از حد متوسط (3) است و سطح معناداری آزمون کمتر از 0.05 است، که نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار دهیاری ها در حوزه اجتماعی بر توسعه پایدار روستاها می باشد. به عبارت دیگر، عملکرد اجتماعی دهیاری ها نسبت به عملکرد اقتصادی آنها مناسب تر ارزیابی شده است.
ارائه مناسب ترین الگوی تاب آوری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی بخش سورنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای تاب آور از طریق تعمیق درک از وضعیت موجود و حرکت به سمت راهکارهای پایدارتر میتوانند نقطه عزیمت مناسبی فراهم کنند. این رویکرد به پیوند فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی با فرآیندهای زیست محیطی کمک کرده و از آسیب پذیری فضایی، اقتصادی(مبنای پژوهش حاضر) و اجتماعی روستاها جلوگیری نموده و در نتیجه منجر به افزایش ظرفیت برای مقابله با تغییرات آهسته و ناگهانی است که در روستاها به خصوص در شرایط بحران رخ میدهند. هدف این پژوهش شناسایی مشکلات اقتصادی روستاهای بخش سورنا و در مرحله بعد ارائه الگوی تاب آوری اقتصادی برای روستا میباشد. روش پژوهش حاضر روش آمیخته بود. بدین منظور با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون برای شناسایی مشکلات اقتصادی و در ادامه برای ارائه الگوی تاب آوری اقتصادی از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شد. نتایج نشان از مشکلات اقتصادی روستاهای بخش سورنا، عدم وجود امنیت شغلی، عدم وجود تنوع تولید کار، عدم وجود سلامت سیاست مالی وپولی، عدم وجود امکانات مناسب و عدم وجود زیرساختهای مناسب دارد. و برای الگوی تاب آوری مؤلفه افزایش دانش و آگاهی بر تاب آوری اقتصادی روستای سورنا با ضریب تاثیر 24/0، مؤلفه میزان آسیب پذیری بر تاب آوری اقتصادی روستای سورنا با ضریب تاثیر 73/0 ، نرخ اشتغال و درآمد بر تاب آوری اقتصادی روستای سورنا با ضریب تاثیر 63/0، مؤلفه توانایی بازگشت به شرایط مناسب بر تاب آوری اقتصادی روستای سورنا با ضریب تاثیر 76/0 و مؤلفه توانایی میزان خسارت وحمایت مالی بر تاب آوری اقتصادی روستای سورنا با ضریب تاثیر 38/0اثرگذار بوده است.