مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
استان گیلان
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
108 - 127
حوزههای تخصصی:
سیستم آب های زیرزمینی به میزان زیادی تحت تأثیر فرایندهای محیطی به خصوص ژئومورفولوژی سطح زمین می باشند و استفاده از متغیرهای ژئومورفولوژی رهیافت جدیدی را درزمینه شناسایی پتانسیل آب های زیرزمینی در اختیار برنامه ریزان سرزمین قرار می دهد. مخروط افکنه ها به عنوان یکی از تیپ های مهم ژئومورفولوژی ایران، با ساختار منحصربه فرد خود، محیط مناسبی را برای ذخیره سازی آب زیرزمینی به خصوص در فلات ایران فراهم آورده است. در این پژوهش سعی شده است تا نقش پارامترهای ژئومورفیک مخروط افکنه ها بر تغییرات آب زیرزمینی در نواحی شرقی و مرکزی استان گیلان موردبررسی قرار گیرد. از این طریق می توان الگویی مناسب و مبتنی بر پارامترهای ژئومورفیک را برای پتانسیل یابی آب های زیرزمینی ارائه داد. بر این اساس ابتدا مرز 28 مخروط افکنه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی ترسیم شد و 11 پارامتر شامل مساحت، زاویه جاروب، شیب، تقعر، حجم، ارتفاع رأس و قاعده، طول، طول قاعده، اختلاف ارتفاع و شعاع مخروط افکنه استخراج گردید و ارتباط این پارامترها با عمق سطح ایستابی، دبی چاه و میزان هدایت الکتریکی آب زیرزمینی در 23559حلقه چاه آب با استفاده از روش های آماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات دبی، هدایت الکتریکی و عمق سطح ایستابی به ترتیب با میزان 82% ، 45 % و 45% تحت تأثیر مورفومتری مخروط افکنه ها قرار دارد. با افزایش میزان مساحت، طول و حجم مخروط افکنه ها میزان دبی و هدایت الکتریکی آب زیرزمینی افزایش پیدا می کند و این ارتباط به خصوص در خوشه سوم که منطبق بر مخروط افکنه های غربی منطقه موردمطالعه است بیشتر به چشم می خورد. یافته های این پژوهش نشان داده که شاخص های ژئمورفولوژیکی مخروط افکنه ها می تواند به عنوان الگویی در ارزیابی تغییرات ویژگی های هیدرولوژیکی آب های زیرزمینی در منطقه موردمطالعه و سایر مناطق مورداستفاده قرار گیرد.
پیشران های مؤثر بر اقتصاد روستایی دیجیتال با رویکرد کارآفرینی مطالعه موردی: روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
133 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پیشران های مؤثر بر توسعه اقتصاد روستایی دیجیتال با رویکرد کارآفرینی می پردازد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی می باشد و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. توسعه اقتصاد دیجیتال روستایی بهبود شرایط اقتصادی و زندگی در مناطق روستایی را هدف می گیرد. برخی از پیشران های این توسعه شامل ایجاد زیرساخت های دیجیتال، ارتقای دسترسی به اینترنت، آموزش و توانمندسازی فناوری در جامعه، ایجاد شبکه های اجتماعی و همکاری بین ساکنان، توسعه اپلیکیشن و پلتفرم های دیجیتال، راه اندازی استارت آپ های فناوری و تشویق کسب وکارهای بر پایه فناوری است که این اقدامات منجر به افزایش نیروی کار، ایجاد فرصت های کاری، توسعه اقتصادی و افزایش درآمد در مناطق روستایی می شود. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که عوامل سازمانی، عوامل محیطی و تحول اکوسیستم، عوامل فناورانه و نوآورانه، وضعیت کسب وکار و وضعیت دانش به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را جهت تحقق و توسعه اقتصاد دیجیتال روستایی کسب نموده اند.
روستائیان و رفتارهای محیط زیستی (مطالعه ای کیفی در باب چگونگی وضعیت جامعه پذیری محیط زیستی در روستاهای غرب گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
264 - 285
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین سازوکارهای نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست، توسعه آموزه های محیط زیستی از طریق آموزش، پرورش و به طورکلی، جامعه پذیری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت و چگونگی جامعه پذیری محیط زیستی در استان گیلان (روستاهای طوالش) به روش کیفی است. جامعه مطالعاتی این تحقیق شامل 40 نفر از روستائیان و کارشناسان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه نیمه ساخت یافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قیاسی جهت دار و به واسطه کدگذاری، مقوله بندی و یافتن روابط قاعده مند بین مقولات و مفهوم انجام شد. اعتبار تحقیق به دو شیوه باورپذیر کردن گزینشی و ارزیابی اعتبار به روش ارتباطی حاصل گردید. بر اساس مفهوم «جامعه پذیری محیط زیستی» به عنوان مفهوم اصلی تعدیل یافته مبتنی بر نظریه ارزش های مادی/فرامادی اینگلهارت، 4 مقوله، 6 زیرمقوله و 8 کد استخراج و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت ضعیف جامعه پذیری محیط زیستی در نواحی روستایی و وجود چالش ها و موانع جدی در این زمینه است. به عبارت دیگر، کارگزاران جامعه پذیری در زمینه جامعه پذیری محیط زیستی روستائیان موفق نبوده اند. گزاره نظری حاصل از مجموع این یافته ها عبارت است از: در نواحی روستایی، تولید فرهنگ حفاظت از محیط زیست تحت لوای ساختار آموزش وپرورش غیررسمی و رسمی مورد اهتمام جدی قرار نگرفته است. همچنین، این وضع بیانگر ناکارآمدی عملکرد آموزشی سایر سازمان ها در این زمینه است که موجب شد تا جامعه روستایی در معرض جامعه پذیری محیط زیستی قرار نگیرد. به طورکلی، نتایج تحقیق حاضر بیانگر توسعه نیافتگی آموزش وپرورش محیط زیستی در روستاها و درنهایت، عدم پرورش شناختی محیط زیستی روستائیان است.
تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی روستاییان استان گیلان
منبع:
اقتصاد کشاورزی و روستایی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 41
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مشارکت سیاسی به مثابه یکی از مسائل اساسی هر نظام سیاسی، شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش این مشارکت از کلیدی ترین راهکارها برای مدیریت و تشویق مردم به حضور فعال در انتخابات به شمار می رود. از این رو، مشارکت سیاسی از شاخص های عمده توسعه تلقی می شود و روستاییان با مشارکت سیاسی خود می توانند نقشی تعیین کننده در اداره کشور داشته باشند. با این رویکرد، در مطالعه حاضر، با بهره گیری از روش پیمایشی، به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی روستاییان استان گیلان پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ساکنان روستاهای بیجاربنه بالا، بیجاربنه پایین و نخجیرکلایه استان گیلان بود و حجم نمونه بر اساس رابطه کوکران 348 نفر تعیین شد. اطلاعات متغیرهای پژوهش شامل جنسیت، سن، میزان درآمد، عضویت و فعالیت در نهادها و تشکل های سیاسی، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات فرد و والدین، میزان پیگیری اخبار از رسانه ملی (صدا و سیما) و مشارکت سیاسی به شیوه پیمایشی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که به طور کلی، سطح مشارکت سیاسی روستاییان به نسبت پایین است؛ افزون بر این، متغیر های سن، عضویت در نهادها و تشکل های سیاسی، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات والدین و پیگیری اخبار از صدا و سیما بر مشارکت سیاسی تأثیر مثبت و معنی دار داشته اند. با توجه به نتایج مطالعه، سطح پایین مشارکت سیاسی روستاییان زنگ خطری برای آینده سیاسی کشور بوده و ناامیدی جوانان روستایی از آینده شغلی موجب مشارکت سیاسی پایین آنها خواهد شد؛ و در صورت عدم رفع این معضل در سال های آتی، به شکاف جدی میان دولت و ملت خواهد انجامید.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افسردگی: بررسی تطبیقی میزان افسردگی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در استان گیلان و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
187 - 207
افسردگی یکی از رایج ترین بیماری های روانی است که عوامل اجتماعی در بروز آن، نقش مؤثری دارد. پژوهش حاضر سعی کرده است ، تا با رویکردی جامعه شناختی و با روش پیمایشی (انتخاب 300 نفر از شهرهای تهران، رشت، صومعه سرا و لاهیجان) به بررسی تطبیقی دو استان تهران و گیلان بپردازد. یافته های مربوط به افسردگی؛ که براساس آزمون افسردگی سما انجام شده است، میانگین افسردگی افراد نمونه را (در مقیاس0 تا 100) برابر با 27/26، در حد «افسردگی خفیف» نشان می دهد. همچنین؛ نتیجه تحلیل چندمتغیری داده ها بیانگر آن است که عامل نبود پیوند اجتماعی، که متشکل از دو متغیر نبود حمایت اجتماعی و جدایی اجتماعی است، بیش از سایر عوامل با افسردگی رابطه دارد. بعد از آن به ترتیب، عامل نبود موفقیت اقتصادی که شامل متغیر دست نیافتن به هدف است، و عامل نابسامانی اخلاقی که متشکل از متغیرهای بی اعتمادی اجتماعی، آنومی و احساس ناامنی؛ بیشترین تا کمترین سهم خالص را در توضیح افسردگی، داشته اند.
آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
271 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر با مهاجرت مردم از فلات مرکزی ایران به سمت استان های شمالی به دلیل پدیده خشکسالی مواجه هستیم. مهاجرت در توسعه کالبدی – فضایی شهر نیز نقش مهمی ایفا می کند. مشکلات کنونی ناشی از عدم شناخت آینده ای بوده است که اینک "زمان حال" نامیده می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی تدوین شده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل که یکی از روش های آینده پژوهی می باشد بهره گرفته شده است. به همین منظور در ابتدا پرسش نامه ای جهت به دست آوردن رویدادهای مربوط به موضوع مورد مطالعه طراحی شد و در اختیار گروه کارشناسان و متخصصان قرار گرفت.یافته ها: با پالایش و تلخیص پرسش نامه های مرحله اول، 14 رویدادشناسایی شد. سپس پرسش نامه دیگری طراحی شد و مراحل قبل تکرار شد تا این بار اثرات متقابل هر رویداد را بر رویدادهای موجود بسنجند. در آخر با تجزیه تحلیل و دسته بندی رویدادها نواحی دسته بندی شده ای در نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل رویدادها تعریف گشت.نتیجه گیری: نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل 14 رویداد مورد مطالعه نشان داد که 4 رویداد در دسته رویدادهای غالب و تعیین کننده قرار می گیرند، 6 رویداد در دسته رویدادهای کلیدی و رله، 2 رویداد در دسته رویدادهای هم جوار (متغیرهای مستقل) ،2 رویداد در دسته رویدادهای تنظیم کننده و متوسط و 2 رویداد دیگر نیز در دسته رویدادهای حاصل و تحت سلطه گروه بندی می شوند.
تبیین اثر عوامل سازمانی و مدیریتی بر بروز فساد اداری مالی در سازمان های ورزشی (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
110 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تبیین اثر عوامل سازمانی و مدیریتی بر بروز فساد اداری - مالی در سازمان های ورزشی استان گیلان بود.روش شناسی: روش تحقیق از نوع همبستگی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان های دولتی و اجرای در ورزش استان گیلان بود. نمونه آماری به روش دردسترس جهت مدل سازی در نرم افزار PLS2 انتخاب و نظرخواهی شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با مقایس پنج ارزشی لیکرت بود (46 گویه). روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان (10نفر) و شاخص های برازش مدل سازی تایید شد.یافته ها: یافته ها نشان دادند که مدل مفهومی پژوهش دارای برازش مطلوب بوده و عوامل سازمانی( 227/11 = T-values ؛544/0= R2) و مدیریتی( 025/10 = T-values ؛ 437/0 R2) همچنینضرایب آن ها به ترتیب 74/0 و 66/0 اثر مستقیم و معنی داری بر بروز فساد اداری مالی دارند. همچنین عوامل سازمانی ( 439/20 = T-values؛667/0= R2) بر عوامل مدیریتی دارای اثر مستقیم و معنی دار می باشد (82/0).نتیجه هدف: هدف از این پژوهش تبیین اثر عوامل سازمانی و مدیریتی بر بروز فساد اداری - مالی در سازمان های ورزشی استان گیلان بود.روش شناسی: روش تحقیق از نوع همبستگی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان های دولتی و اجرای در ورزش استان گیلان بود. نمونه آماری به روش دردسترس جهت مدل سازی در نرم افزار PLS2 انتخاب و نظرخواهی شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با مقایس پنج ارزشی لیکرت بود (46 گویه). روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان (10نفر) و شاخص های برازش مدل سازی تایید شد.یافته ها: یافته ها نشان دادند که مدل مفهومی پژوهش دارای برازش مطلوب بوده و عوامل سازمانی( 227/11 = T-values ؛544/0= R2) و مدیریتی( 025/10 = T-values ؛ 437/0 R2) همچنینضرایب آن ها به ترتیب 74/0 و 66/0 اثر مستقیم و معنی داری بر بروز فساد اداری مالی دارند. همچنین عوامل سازمانی ( 439/20 = T-values؛667/0= R2) بر عوامل مدیریتی دارای اثر مستقیم و معنی دار می باشد (82/0).نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن قدرت تبیین و شدت ضرایب اثر در متغیرهای پژوهش، می توان گفت که عوامل سازمانی و مدیریتی نقش بالایی در بروز فساد یا به عکس در پیشگیری از آن دارند و می تواند مقدم بر سایر متغیرها در کانون توجهات و تمرکز سیستم نظارت و کنترل در سازمان های ورزشی استان گیلان قرار گیرند. علاوه براین عوامل مدیریتی در سایه عوامل سازمانی و اثر مداخله گر آن ها قرار دارند.گیری: با توجه به بالا بودن قدرت تبیین و شدت ضرایب اثر در متغیرهای پژوهش، می توان گفت که عوامل سازمانی و مدیریتی نقش بالایی در بروز فساد یا به عکس در پیشگیری از آن دارند و می تواند مقدم بر سایر متغیرها در کانون توجهات و تمرکز سیستم نظارت و کنترل در سازمان های ورزشی استان گیلان قرار گیرند. علاوه براین عوامل مدیریتی در سایه عوامل سازمانی و اثر مداخله گر آن ها قرار دارند.
تحلیل نقش شناسایی موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی در تحقق مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تحلیل نقش موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی و نقش آن در مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان به انجام رسیده است. نمونه ای به حجم 81 نفر از متخصصین، مدیران و کارشناسان بخش های مختلف امور روستایی استان گیلان، با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی و نظام مند انتخاب و داده های مرتبط با متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. روایی پرسش نامه براساس مبانی نظری و مطالعه مقالات و در نهایت پس از نظرات اصلاحی اساتید محترم، تأیید و برای پایایی بهتر با استفاده از آلفای کرونباخ با عدد 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی و کیفی است و اطلاعات به دست آمده از 23 گویه با استفاده از نرم افزار SPSS برای اثبات نظریه و ارائه راهکارهای مبتنی بر 5 شاخص هماهنگی میان سازمانی (تصمیم گیری همکارانه، یکپارچگی عملیات، کنترل و پایش، روابط و ارتباطات، رسمیت) تجزیه و تحلیل گردید. براساس مطالعات میدانی و مصاحبه های صورت گرفته، نتایج حاکی از آن است که تلاش ها جهت بهبود وضعیت فعلی روستایی از سوی اغلب کارگزاران روستایی انجام می پذیرد؛ اما به دلیل عدم هماهنگی میان سازمانی و نگاه بخشی و رفع تکلیف سازمانی نتایجی که می باید براساس قانون برنامه توسعه حاصل گردد، کمرنگ و یا تأثیر چندانی در چشم انداز توسعه روستایی ندارذ. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهکارهای مبتنی بر شاخص های"هماهنگی میان سازمانی" که به طور عمده از جمله شاخص های هماهنگ ساز، تعهد آور و پاسخگو محور تشکیل شده است، می تواند در تحقق مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی مؤثر واقع شوند. بر همین اساس تشکیل " شورای مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی استان گیلان زیر نظر استاندار" پیشنهاد گردید.
سنجش امنیت غذایی شالی کاران و تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آن در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
165 - 192
حوزههای تخصصی:
برنج به عنوان دومین غله اساسی پس از گندم، نقشی کلیدی در تأمین انرژی و تغذیه ایفا می کند. این محصول همچنین منبع درآمد شالی کاران محسوب می شود و با کمک به افزایش قدرت خرید، دسترسی اقتصادی آن ها را به غذا تسهیل می کند. با توجه به ویژگی های خاص آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی استان گیلان، این منطقه از پتانسیل بسیار مناسبی برای تولید انواع ارقام محصول استراتژیک برنج برخوردار است. شالی کاران گیلان با کسب رتبه دوم در تولید شلتوک در سطح کشور، به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد استان شناخته می شوند. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی کمی وضعیت امنیت غذایی شالی کاران و عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آن در استان گیلان پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شد و با تعیین حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش میدانی از شالی کاران استان گیلان در سال 1401 جمع آوری شد. به منظور محاسبه امنیت غذایی از پرسش نامه استاندارد و برای بررسی تأثیر متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بر امنیت غذایی از مدل لاجیت ترتیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که تنها 25/73 درصد از خانوارهای شالی کار تحت بررسی استان گیلان در سال 1401 در شرایط امن غذایی قرار گرفته اند و بیش از دوسوم خانوارها (74/27درصد) با درجات گوناگون ناامنی غذایی مواجه هستند. نتایج حاصل از مدل لاجیت رتبه ای نشان داد که متغیرهای تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد افراد شاغل در خانوار، محل سکونت، وضعیت محل سکونت، وضعیت اشتغال سرپرست خانوار، درآمد ماهانه، تنوع غذایی، متغیر مجازی مرکز استان، متغیر مجازی مالکیت زمین و سطح زیر کشت بر سطح امنیت غذایی خانوارها در سطح استان گیلان تأثیر مثبت و معنی داری دارند. به عبارت دیگر، با افزایش در سطح متغیرهای مستقل فوق، این احتمال که خانوارهای شالی کار استان گیلان در سطوح بهتری از امنیت غذایی قرار بگیرند، افزایش می یابد. از سوی دیگر، متغیر بعد خانوار در جهت منفی بر سطح امنیت غذایی خانوارهای شالی کار استان گیلان مؤثر است. بر اساس نتایج مطالعه، افزایش درآمد تأثیر مثبتی بر امنیت غذایی دارد. بنابراین، پرداخت های جبرانی به خانوارها می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش ناامنی غذایی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، با توجه به تأثیر مثبت شغل دوم سرپرست خانوار بر وضعیت امنیت غذایی، ایجاد شرایط لازم برای فعالیت های اقتصادی غیرکشاورزی در کنار فعالیت های کشاورزی می تواند به افزایش درآمد و بهبود امنیت غذایی کمک کند.
تحلیل و ارزیابی رقابت پذیری پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی استان گیلان (مطالعه موردی: شهرستان ماسال، اولسبلنگاه، شاندرمن)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئوتوریسم شاخه ای از دانش توریسم است که محوریت آن را رفتارشناسی سیستم های سطحی زمین یا ژئومورفوسایت ها تشکیل می دهد و کوشش دارد ارزش های گردشگری-حفاظتی فرم ها و فرایندهای مسلط در یک مکان را شناسایی، حفاظت و بهره برداری کند. هدف از این پژوهش، ارزیابی و تحلیل رقابت پذیری پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی استان گیلان (مطالعه موردی: شهرستان ماسال، اولسبلنگاه، شاندرمن) می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف توصیفی تحلیلی کاربردی بوده و برای ارزیابی مناطق موردمطالعه از مدل های ژئوتوریستی پاوولوا، کوبالیکوا و فیولت استفاده شده است. مدل پاوولوا به ارزیابی توان رقابت پذیری مناطق موردمطالعه می پردازد و مبتنی بر تشکیل فاکتورهای مثبت و منفی و محاسبات مرتبط با آن ها می باشد. مدل کوبالیکوا که بیش تر بر معیارهای علمی، آموزشی، اقتصادی، حفاظتی و افزوده تأکید دارد و در نهایت مدل فیولت که مناطق ژئوتوریستی را بر اساس چهار معیار منشأ شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی موردبررسی قرار می دهد. نتایج و یافته ها: بر اساس نتایج حاصله از مدل پاولووا در فاکتور مثبت رقابت پذیری، شهرستان ماسال با کسب بیش ترین امتیازات در زیرشاخص های ثروت طبیعی (9/4) و مناطق حفاظت شده (54/4) از توان رقابت پذیری بالایی در منطقه برخوردار است. هم چنین در بخش فاکتور منفی رقابت پذیری بخش شاندرمن در زیرشاخص عدم وجود زیرساخت های مناسب در منطقه با مقدار 33/4 دارای بالاترین امتیاز بوده و نشان از ضعف منطقه در این مورد می باشد. هم چنین با توجه به نتایج به دست آمده از مدل کوبالیکوا شهرستان ماسال با مقدار امتیاز (08/7) دارای بالاترین ارزش ژئوتوریسمی در منطقه بوده است. هم چنین نتایج به دست آمده از مدل فیولت نیز نشان می دهد شهرستان ماسال با دریافت مقدار امتیاز (04/5) از لحاظ مدیریتی و گردشگری در منطقه در وضعیت مطلوبی قرار دارد. بنابراین نتیجه گیری می گردد این منطقه دارای پتانسیل ها و توانمندی های بالای گردشگری و ژئوتوریسمی بوده و از لحاظ رقابت پذیری در سطح استان در رتبه برتر قرار دارد.
ارزیابی نقش پلتفرم های رودخانه ای بر تغییر سطح ایستابی آب های زیرزمینی شرق استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط تنگاتنگی بین سفره های آب های زیرزمینی و لند فرم های ژئومورفولوژی و به خصوص رودخانه ای وجود دارد. با گسترش ارتباط میان علم ژئومورفولوژی در غالب نظریات هیدرو ژئومورفولوژی، توجه به ابعاد مختلف نقش لند فرم ها در پتانسیل آب زیرزمینی مورد اهمیت قرار گرفت و توسعه این تفکر باعث شد تا دستیابی به آب زیرزمین از روی بعضی شاخص ها و نشانگرهای ژئومورفولوژی تا حدود زیادی آسان گردد. یکی از اشکال بسیار شاخص در محدوده دشت ها که تغییرات آن می تواند بر روی سطح آب های زیرزمینی تأثیر بگذارد، الگو رودخانه ها است. در پژوهش حاضر الگوی مورفولوژی و همچنین طول، مساحت و ارتفاع 31 رودخانه بخش مرکزی و شرقی گیلان محاسبه و تأثیر آنها بر روی سطح آب های زیرزمین مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 محدوده مخروط افکنه و رودخانه های اصلی تعیین گردید و ضریب سینوسیته تعیین و رودخانه به چهار الگوی مستقیم، سینوسی، پیچان رودی و پیچان رودی شدید تقسیم بندی شد. در ادامه نقشه آب های زیرزمینی منطقه تهیه شد و با همپوشانی آن با الگوی رودخانه تأثیرگذاری الگوی رودخانه بر تغییرات سطح ایستابی آب زیرزمینی موردبررسی قرار گرفت و با استفاده از روش ها و آزمون های آماری سلسه مراتبی و پارامتریک و نا پارامتریک مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در پهنه های مکانی تفکیک شده ازنظر تغییرات پلتفرمی و الگویی، هرچقدر میزان سینوسیته، طول رودخانه و مساحت محدوده اثر رودخانه بیشتر باشد. پتانسیل آب زیرزمینی مناسب تر بوده و سطح ایستابی به سطح زمین نزدیک تر است. همچنین نتایج آنالیزهای آماری نشان داد رابطه ضریب سینوسیته رودخانه با عمق آب زیرزمین به صورت خطی و غیر تصادفی بوده و عمق سطح ایستابی آب زیرزمینی با حرکت از سمت الگوی مستقیم به سمت الگوی پیچان رودی شدید، کاهش پیدا می کند.