
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در نظر دارد با مطالعه و مقایسه موضوعات مورد بررسی در تولیدات علمی فرارشته آینده پژوهی (در مفهوم عام آن)، اشتراک و افتراق زیرحوزه های 18 گانه مرتبط با هر یک از شش مفهوم آینده پژوهی، آینده نگاری، آینده شناسی، آینده اندیشی، آینده گرایی و آینده کاوی را نشان دهد.روش:این پژوهش از حیث روش، توصیفی-اکتشافی است که ب ا بهره گیری از فنون علم سنجی انجام شده و بر پای ه رویک رد کیفی در پی گردآوری داده ها به منظور مفهوم سازی و ارائه تحلیل های تجویزی است. مبنای تجزیه و تحلیل ها نیز مقالات علمی پژوهشی و علمی ترویجی نمایه شده در پایگاه نشریات علمی ایران (مگیران) است. شیوه های گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، بررسی کتابخانه ای علمی و تخصصی است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار Excel انجام پذیرفت. یافته ها:یافته ها گویای این است که بیشترین فراوانی مقالات در حوزه مطالعات آینده به ترتیب به حوزه شهری و منطقه ای 205 مقاله، دینی و مذهبی 128 مقاله و دفاعی و نظامی 102 مقاله است. ضمناً بالاترین میزان رشد مقالات حوزه های مورد مطالع ه در سال 1400 است. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش در راستای مقایسه فراوانی مق الات علم ی منت شر شده در شش مفهوم م ورد مطالع ه مرتبط با آینده در دوره پانزده ساله 1387 تا 1401 است که نتایج تجزیه و تحلیل ها گویای این است که بیشترین فراوانی مقالات به ترتیب به مفهوم آینده پژوهی با 822 و آینده نگاری با 279 عنوان پژوهش اختصاص دارد. ضمن اینکه بالاترین رشد مقالات در این پانزده سال برای مفهوم آینده پژوهی می باشد.
سناریونگاری گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات قابل توجه بیماری عفونی کرونا تغییرات اساسی را در حوزه های مختلفی چون صنعت گردشگری سلامت را می طلبد که در دوران پساکرونا بیش ازپیش موردتوجه می باشند. گردشگری سلامت یکی از مهم ترین اقسام گردشگری است که در کشور ما نیز جریان دارد. حال بایستی بررسی شود که این صنعت مهم در دوران پساکرونا، چه وضعیتی خواهد داشت. از همین رو هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا است که نگاهی آینده پژوهانه صورت می پذیرد. روش پژوهش حاضر ترکیبی بوده که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی به بررسی موضوع می پردازد. در این تحقیق، به ترتیب از دو روش "مرور دامنه و برنامه ریزی سناریو" استفاده شده است. مطابق با یافته های فاز اول، از میان 58 تحقیق واجد شرایط، 6 مؤلفه و 55 شاخص اصلی استخراج شدند که در بررسی از طریق فرآیند پنل خبرگان، 25 شاخص اصلی به عنوان محورهای پیشران های این حوزه مدنظر قرار گرفتند. در فاز دوم با استفاده از روش کمّی برنامه ریزی سناریو، چهار سناریوی اصلی تدوین شدند که در قالب وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا می باشند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به نقش هریک از سناریوها در وضعیت های مختلف اشاره کرد که می تواند در بهترین و مساعدترین حالت ممکن، باعث ایجاد گردشگری سلامت پایدار در کشور شوند.
طراحی سناریوهای آینده فرهنگ سیاسی در ایران (1402-1412)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی و طراحی سناریوهای وضعیت آینده فرهنگ سیاسی در ایران، با رویکرد آینده پژوهانه به مقوله فرهنگ سیاسی انجام شده است که نقطه قوت و تمایز این اثر با آثار پیشین به شمار می آید. شناخت فرهنگ سیاسی به مثابه ترسیم شیوه نگرش مردم نسبت به نظام سیاسی از آنرو حائز اهمیت می باشد که ضمن ایجاد شرایط فهم ارتباط بین عناصر مختلف حیات انسانی، مبیّن تغییرات اجتماعی و سیاسی حاکم بر آینده یک نظام سیاسی در نتیجه دگرگونی های بین نسلی بشمار می آید. روش: با توجه به این امر از روش های کمی و کیفی و روش سناریونگاری پیترشوارتز جهت پاسخ به سؤال اصلی بهره مند شده ایم. همچنین جهت جمع آوری اطلاعات به بررسی ادبیات تحقیق و اسناد و مدارک در قالب روش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با پنل 25 نفره خبرگان اقدام شده است و همچنین از روش دلفی فازی استفاده و برای سنجش پایایی، از روش تحلیل ساختاری مبتنی بر جداول ماتریس روابط متقابل براساس نرم افزار میک مک و برای طراحی سناریوها از نرم افزار سناریوویزارد بهره مند شدیم. یافته های پژوهش: پنج عدم قطعیت کلیدی در ارتباط با وضعیت آینده فرهنگ سیاسی در ایران متصور می باشیم: اسطوره سازی، عدالت خواهی، فرهنگ عاشورایی و مهدویت، پیوند دین و سیاست و استقلال خواهی، که مبتنی بر آن چهار سناریوی فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی، انحصارگرایی دینی، مشارکت دموکراتیک و فرهنگ سیاسی تبعی-مشارکتی قابل ترسیم هستند.نتیجه گیری: از میان 4 سناریوی طرح شده، سناریوی فرهنگ سیاسی تبعی-مشارکتی از بیشترین درجه احتمال وقوع برخوردار است.
بازطراحی سیستم لجستیک معکوس با تمرکز بر فناوری پیشران بلاک چین (رویکردی آینده پژوهانه به بهره وری و کارآیی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دفع پسماند یکی از مهم ترین مسائل بشر است. اگر تمهیدات اساسی برای آن درنظر گرفته نشود، در آینده به یک بحران اساسی تبدیل می شود. یکی از بهترین راهکارهای پیشنهادی، استفاده دوباره از مواد قابل استفاده در پسماند ها است. برای این مهم به گفته متخصصان تفکیک پسماند در مبدأ بسیار حایز اهمیت است. ازاین رو هدف این پژوهش ارائه ساختاری برای بازطراحی سیستم لجستیک معکوس به گونه ای کاربردی است.روش: امروزه متخصصان معتقد هستند فناوری بلاک چین که پیشران فناوری های نوین است، قابلیت های بالقوه بسیاری دارد که می تواند تاثیرات مطلوب بسیار زیادی در صنایع ایجاد کند. در این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی برای بازطراحی سیستم لجستیک معکوس از فناوری بلاک چین استفاده شده است. که همکاری متقابل شهروندان و شرکت مسئول جمع آوری پسماند تفکیک شده، لازمه آن است.یافته ها: سیستمی که بر اساس این ساختار طراحی شود، آینده نگرانه و پشتگرم به یک فناوری پیشران بسیار موثر بوده، قادر به انجام هرگونه سیاستی برای افزایش تفکیک پسماند در مبدأ، و انعقاد قراردادهای هوشمند است. در مقابل افزایش و کاهش ناگهانی عرضه بسیار انعطاف پذیر است. آلودگی های سمعی و بصری موجود در سیستم های سنتی را ندارد. بسیار شفاف، ایمن و کاربردی است. با تخصیص مناسب ناوگان می تواند، تمام پسماند تفکیک شده در مبدأ را جمع آوری کند.نتیجه گیری: در این سیستم با رویکردی آینده نگرانه تفکیک پسماند در مبدا به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد، استفاده از منابع کاهش می یابد، معضل دفع پسماند مدیریت می شود، اقتصاد دایره ای شکل می گیرد، آسایش شهروندان بیشتر می شود، آسیب به محیط زیست بسیار کمتر می شود، و برای تبدیل شهرهای هوشمند اقدام شده است.
ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی با تاکید بر راهبرد مدیریت آینده نگر بهداشت و سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی نوآور بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی و اتخاذ راهبردهایی آینده نگرانه برای نیل به آن مهم می باشد. هدف، ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش این مؤسسات است. روش: رویکرد تحقیق تلفیقی است. نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان بخش سلامت و مدیران واحد های دانش بنیان دارویی گیاهی کشور انجام شد. برای آزمون مدل 169 پرسشنامه از پژوهشگران واحد های دانش بنیان داروسازی گیاهی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها برای اکتشاف مدل از تئوری داده بنیاد و برای آزمون مدل، معادلات ساختاری است. یافته های پژوهش: مدل با شش بعد اصلی شرایط علی (حکمروایی بازار محور)، پدیده محوری (سرمایه انسانی نوآور)، عوامل زمینه ای (بوم فرهنگ درمان گیاهی)، عوامل مداخله ای (ضعف خط مشی گذاری- استانداردسازی و ارزش دهی به خلق نوآوری)، راهبردها (مدیریت آینده گر راهبردی بهداشت و سلامت)، پیامدها (دانش بازار آینده)، 17 مؤلفه و 126 شاخص تأیید گردید.شاخص های برازش مدل NFI=0/926،GOF=0/569 و0.071 =SRMRگردید که بیانگر برازش مدل تحقیق می باشد.نتیجه گیری: مدیران بنگاه ها با اتخاذ راهبرد هایی در زمینه افزایش و تشریک جریان های اطلاعات و دانش بین کارکنان متخصص، سرپرست های پروژه ها وسایر ذینفعان در زنجیره تأمین - داشتن سبک مدیریت یادگیرنده وآینده نگر در زمینه انتخاب، بکا رگیری، آموزش و نحوه سلوک با کارکنان متخصص متصدی امور تحقیق و توسعه در پروژه ها- اتخاذ سبک مدیریتی هوشمندانه در زمینه فرآیند های کسب و کار مانند بازارسنجی، مشتری گرایی، رقیب گرایی، بهبود شرایط کیفی تولید دارو ها و ایجاد فضای تعامل برد- برد با سایر بنگاه های دانش بنیان و صنایع دارویی گیاهی، می توانند با نیل به دانش بازار آینده، اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی را شاهد باشند.
ترسیم سناریوهای بدیل دگردیسی هویت شهر تهران با کاربست روش تحلیل لایه ای علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:آسیب های ناشی از جهانی شدن و شهرنشینی شتابان هویت کلان شهرها را تحت تأثیر قرار داده است؛ لذا حفظ آن مسئله ای مهم در توسعه پایدار است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات هویت تهران با روش کیفی آینده پژوهی (تحلیل لایه ای علی)، به منظور ساختارشکنی از مسئله هویت شهر و تدوین سناریوهای بدیل است. روش: جامعه آماری این پژوهش 14 نفر از متخصصان شهرسازی، معماری و جامعه شناس شهری هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفته اند. به منظور سنجش پایایی و اعتبار، با اتکا به ادبیات موضوع و یافته ها، دستورالعمل مصاحبه و نمونه گیری نظری، یافته ها به 2 نفر از متخصصان ارائه شده و مورد تأمل قرار گرفت. سپس با تحلیل تم مصاحبه ها، نظرات آن ها در قالب 4 جدول لیتانی، علل سیستماتیک، گفتمان و جهان بینی، استعاره و اسطوره تبیین شد. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد در لایه لیتانی مسئله مشهود «بحران هویت تهران» در چهار مقوله «آشفته، شهر تقابل ها، هویت سیال و بی روح»؛ در لایه علل سیستماتیک «جامعه کوتاه مدت، فضاهای سودازده، گردونه بی مهار، بلازه شدن»، در لایه گفتمان و جهان بینی «مدرنیسم توسعه نیافتگی، نئولیبرالیسم شهری، توسعه جهانی، فردگرایی» و در لایه چهارم «هر آنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود، عریان شدگی فقر و غنا، در گردباد کلان شهر جهانی، شهر نسیان زده» مطرح هستند. نتیجه گیری: دو پیشران مدرنیسم توسعه نیافتگی و نئولیبرالیسم شهری، مبتنی بر اهمیت و غیرقطعی بودن انتخاب شدند و بر اساس آن 4 سناریو تدوین گردید که می تواند در فرایند مدیریت شهری مورد توجه قرار گیرد.
آینده پژوهی در رشته آموزش جغرافیا دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
1.هدف: هدف از این مقاله شناسایی نیروهای پیشران کلیدی موثر بر آینده رشته آموزش جغرافیای دانشگاه فرهنگیان، جهت تحلیل و مدیریت آن ها بوده است.2. روش: به این منظور نمونه پژوهشی شامل 19 نفر از خبرگان دانشگاه فرهنگیان به شیوه هدفمند انتخاب شده و با نظرخواهی از آن ها در قالب روش دلفی، مولفه های موثر شناسایی شده و با تشکیل ماتریس اثرات متقابل در نرم افزار میک مک، نیروهای پیشران کلیدی استخراج و تحلیل شده اند.3. یافته های پژوهش: رشته آموزش جغرافیا نیمه پایدار بوده و نیروهای پیشران کلیدی تاثیرگذار بر آینده این رشته شامل این موارد خواهند بود: رشد فناوری های نوین آموزشی، سطح آموزش های گروه، تجارب جهانی، ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، حمایت های وزارت آموزش و پرورش، انسجام داخلی دانشگاه فرهنگیان، کارآیی علم جغرافیا در زندگی آینده، سیاست های ملی در زمینه تربیت معلم و تغییرات جمعیت، همکاری بین گروه آموزش جغرافیا با سایر گروه های دانشگاهی، بهینه سازی فضا و امکانات آموزش جغرافیا. این نیروهای پیشران کلیدی در 7 حیطه قرار می گیرند. 4. نتیجه گیری: چنانچه این نیروهای کلیدی و حیطه ها مد نظر قرار گیرند، می توان امید داشت که این رشته همچنان به روند رو به رشد خود ادامه دهد.
آینده های نظام مدیریت سبز منابع انسانی در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه پیش رو با هدف ترسیم آینده های پدیده مدیریت سبز منابع انسانی در ایران انجام شده است و طی آن تلاش می شود تا سناریو های باورپذیر از استقرار این نظام مدیریتی در بنگاه های ایرانی به تصویر درآید. روش: در این مطالعه ضمن پیروی از روش تحقیق تلفیقی، توسعه ای و پیمایشی، ابتدا پیشران های کلیدی جریان مدیریت زیست محیطی منابع انسانی به استناد گزارش های علمی موجود، شناسایی شده و با نظر متخصصان مورد اولویت بندی قرار گرفته است. در ادامه با تبعیت از روش شناسی شبکه جهانی کسب وکار ضمن ایجاد تلاقی میان عدم قطعیت های بحرانی ناظر بر هرکدام از دو پیشران اولویت دار، چهار سناریو از آینده مدیریت سبز منابع انسانی در ایران معرفی شده است.یافته ها: پیشران های اولویت دار برای شکل دهی به آینده نظام مدیریت سبز منابع انسانی در کشورمان عبارتند از: «مشوق های مادی و معنوی»، «الزامات قانونی یا سیاستی». همچنین عدم قطعیت های بحرانی ناظر بر این پیشران ها بدین ترتیب شناسایی شده اند: الف) همراهی یا عدم همراهی کارکنان با جریان سبز کردن مدیریت منابع انسانی ؛ ب) اراده فعال یا خنثی در مدیران برای سبز کردن مدیریت منابع انسانی. از تلاقی این دو عدم قطعیت، چهار سناریو قابل تصور است که با استعاره هایی شامل «خوشتر از دوران عشق ایام نیست»، «به کجا چنین شتابان»، «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی» و «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» نامگذاری شده اند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گزاران و برنامه ریزان نظام توسعه ایران و همچنین مسئولان حفاظت محیط زیست کشور، مسیر بهینه برای شکل دهی به آینده مناسب از سازمان های دوستدار محیط زیست را نشان دهد.
آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر با مهاجرت مردم از فلات مرکزی ایران به سمت استان های شمالی به دلیل پدیده خشکسالی مواجه هستیم. مهاجرت در توسعه کالبدی – فضایی شهر نیز نقش مهمی ایفا می کند. مشکلات کنونی ناشی از عدم شناخت آینده ای بوده است که اینک "زمان حال" نامیده می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی تدوین شده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل که یکی از روش های آینده پژوهی می باشد بهره گرفته شده است. به همین منظور در ابتدا پرسش نامه ای جهت به دست آوردن رویدادهای مربوط به موضوع مورد مطالعه طراحی شد و در اختیار گروه کارشناسان و متخصصان قرار گرفت.یافته ها: با پالایش و تلخیص پرسش نامه های مرحله اول، 14 رویدادشناسایی شد. سپس پرسش نامه دیگری طراحی شد و مراحل قبل تکرار شد تا این بار اثرات متقابل هر رویداد را بر رویدادهای موجود بسنجند. در آخر با تجزیه تحلیل و دسته بندی رویدادها نواحی دسته بندی شده ای در نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل رویدادها تعریف گشت.نتیجه گیری: نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل 14 رویداد مورد مطالعه نشان داد که 4 رویداد در دسته رویدادهای غالب و تعیین کننده قرار می گیرند، 6 رویداد در دسته رویدادهای کلیدی و رله، 2 رویداد در دسته رویدادهای هم جوار (متغیرهای مستقل) ،2 رویداد در دسته رویدادهای تنظیم کننده و متوسط و 2 رویداد دیگر نیز در دسته رویدادهای حاصل و تحت سلطه گروه بندی می شوند.
شناسایی کلان روندهای مؤثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از مطالعات و منابع کتابخانه ای (با تاکید بر منابع اسنادی) و بهره گیری از نظرات کارشناسان 42 متغیر موثر بر بازآفرینی پایدار شهری در شهر مشهد شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از ماتریس اثرات متقابل متقاطع برای طبقه بندی روابط بین متغیرهای تحقیق مشخص شد.یافته های پژوهش: یافته ها بیانگر آن است که متغیر ریزدانگی مسکن، نبود سیستم مدیریت جامع شهری، ضعف در مطالبه گری ساکنین، نسبت بالای پلاک های کم دوام، نبود حس افتخار به محله به ترتیب بیش ترین میزان تأثیرگذاری را در میان عوامل موثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد دارا می باشند.نتیجه گیری: بررسی وضعیت کلانشهر مشهد در محلات دارای بافت های ناکارآمد و فرسوده گویای شرایط نامناسبی است به طوری که وضعیت پراکنش شاخص ها در نقشه اثر- وابستگی مستقیم و غیرمستقیم نیز گویای ناپایداری کلان شهر مشهد در حوزه بازآفرینی است که از دلایل این امر می توان به وجود آسیب های اجتماعی، فرسودگی و غیررسمی بودن و مسائل مربوط اشاره داشت. از این رو با توجه به نتایج، استفاده از نیروهای متخصص در دفاتر توسعه محلی؛ تلاش در جهت هم افزایی سازمانها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی به منظور جلوگیری از اجرای برنامه های تکراری و موازی در محلات هدف؛ ایجاد دبیرخانه هماهنگی برای همراستاسازی و جلوگیری از اقدامات بخشی سازمانها و نهادهای دخیل در فرآیند بازآفرینی در کلان شهر مشهد و آگاه سازی ساکنان محلات و محدوده های هدف در جهت بهره مندی و آشنایی با برنامه های بازآفرینی پیشنهاد می گردد.
شناسایی مولفه های هوش مصنوعی در بهبود ایمنی، کاهش تصادفات رانندگی و هزینه ها با رویکرد تحلیل محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش مصنوعی در حمل و نقل شهری می تواند نقش بسزایی در بهبود ایمنی داشته باشد. مقاله حاضر با هدف بررسی نحوه استفاده از هوش مصنوعی در بهبود ایمنی حمل و نقل شهری، کاهش تصادفات رانندگی و کاهش هزینه ها با رویکرد کیفی و نظرات خبرگان حوزه حمل و نقل انجام شد.روش: نمونه جمع آوری شده هفت نفر از خبرگان امر حمل و نقل شهری در شهر تهران بودند. پاسخ مصاحبه ها که به صورت ساختار یافته و با طرح 10 سوال انجام شد با استفاده از نرم افزار (Maxqda) و با روش تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. در این نوع تحلیل، محتوا برای شناخت الگوها، موضوعات، ایده ها و پیام های مخفی یا ضمنی بررسی می شود.یافته های پژوهش: نتایج نشان داد، چهار محتوای اصلی شامل سامانه های پشتیبانی از تصمیم گیری (با پنج محتوای فرعی)، سامانه های تحلیل داده (پنج محتوای فرعی)، سامانه های پیشگیری از تصادفات (با چهار محتوای فرعی) و سیستم های هشداردهنده (با چهار محتوای فرعی) هستند.نتیجه گیری: با توجه به تکنولوژی های روزافزون در حوزه هوش مصنوعی، سامانه های هوشمند در حمل و نقل شهری از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. این سامانه ها شامل پیش بینی و مدیریت ترافیک، تشخیص و هشدار دهی به رانندگان، سامانه های هوشمند خودرو و تحلیل داده ها می شوند. نقش این سامانه ها در بهبود ایمنی حمل و نقل شهری، کاهش تعداد تصادفات، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی این سیستم بسیار حیاتی است. این سامانه ها قادر به تشخیص علائم خطر و ارائه راه حل های ایمنی هستند. از طریق استفاده از این سامانه ها، مدیران شهری می توانند مشکلات را شناسایی و راه حل های مناسب برای بهبود حمل و نقل شهری ارائه دهند و در نتیجه، بهبود شرایط زندگی شهروندان را فراهم کنند.
آینده پژوهی عوامل کلیدی اثرگذار بر توسعه شهری نمونه موردی: شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی توسعه شهری در دزفول با رویکرد آینده پژوهی است. چرا که جهان امروز با سرعت فزاینده ای در حال تغییر و تحول است که عدم قطعیت یکی از ویژگی های آن است که باید نسبت به آن آگاهی کسب نمود. لذا آینده پژوهی برای کسب آمادگی نسبت به این عدم قطعیت ها و توسعه مناسب و منعطف ضروری است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده پژوهی، در پی شناسایی عوامل کلیدی اثرگذار توسعه شهری، شهر دزفول می باشد.روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از حیث روش ترکیبی از روش های کتابخانه ای و پیمایشی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی ماتریس اثرات متقاطع(میک مک) می باشد. قلمرو پژوهش شهر دزفول بوده و مطالعه حاضر در بازه س زمانی بهمن ماه 1402 است. جامعه آماری این پژوهش 60 نفر از کارشناسان شهری و مدیریت شهری است. با توجه به اینکه رویکرد پژوهش اکتشافی و مبتنی بر نظر سنجی از کارشناسان بوده در طی مراحل مصاحبه و نظر سنجی روایی پرسشنامه مورد تایید کارشناسان قرار گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد که از بین 30 شاخص مورد بررسی برای توسعه فیزیکی شهر دزفول 10 مولفه انسان خلاق، میزان سواد، فناوری نوین، کیفیت آب رودخانه دز، حمل و نقل، سرانه تولید، کیفیت زیرساخت، امنیت شهر، مدیریت یکپارچه شهر و دسترسی خدمات شهر به ترتیب بیشترین میزان تأثیرگذاری مستقیم بر سایر متغیرها را داشته اند.د.