
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: ما در جهان مدرن امروز شاهد افزایش تنوع، تعدد، سرعت، گستردگی و شدت تغییرات از یک سو و پیچیدگی روابط پدیده های جهان از سوی دیگر هستیم. از عصر آشوبناک حاضر تحت عنوان عصر مبتنی بر دانش و دانایی یاد می شود. ما امروزه با بسط و گسترش علوم میان رشته ای در نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فناوانه مواجهیم. بنابراین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تلاش می کند هم سو با تحولات اجتماعی و در راستای تحقق ایده خلق آینده های مطلوب و سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت؛ آینده پژوهی را به عنوان یک اولویت و پیش نیاز در حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی در نظام دانشگاهی برگزیند. هم سو با تحقق این راهبرد، مقاله پیش روی با هدف ضرورت کاربست آینده پژوهی در فرایند سیاست گذاری و در راستای تحقق آینده مطلوب در حوزه پژوهش و فناوری وزارت عتف نگاشته شده است. نتایج حاصل از این مقاله قادر خواهد بود در قالب توصیه نگاری و بسته سیاستی طیف وسیعی از اقدامات فعلی در حوزه تحقیق را مورد ارزیابی، رهنمون و یا اصلاح قرار دهد.روش: برای شناسایی عوامل کلیدی، نیروهای یپیشران و تهدیدهای ناشی از تغییرات همچنین ارائه راهبردها و اقدامات سیاستی مناسب؛ تلاش شد با رویکرد کیفی - اکتشافی از روش های مطالعه کتابخانه ای، بررسی اسناد، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته؛ پرسشنامه؛ جلسات کارشناسی؛ کد گذاری داده ها و نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شود.یافته ها: بررسی و تحلیل اسناد بالادستی مبتنی بر ضرورت کاربست آینده پژوهی در حوزه تحقیق؛ شناسایی فرایندها، موانع و چالش های کاربست آینده پژوهی در حوزه تحقیق؛ انباشت گسترده و غلیظ داده ها پیرامون حوزه تحقیق، تحلیل داده ها و احصای مفاهیم علمی از درون آن ها به .......
تبیین امکان رشته بودن آینده پژوهی به عنوان یک حوزه فرارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که آینده پژوهی طی چند دهه اخیر با چالش جدی تثبیت به عنوان یک رشته علمی مواجه بوده است و آینده پژوهان مختلف همچنان بر ضرورت این امر برای آینده پژوهی تأکید دارند، این پژوهش به دنبال تحلیل امکان رشته بودن این حوزه می باشد. همچنین در پی آن است تا جایگاه آن را در بین رشته های علمی مشخص سازد.روش: در بخش اول این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی به ارزیابی احراز معیارهای رشتگی با سه رویکرد معرفت شناختی، اجتماعی و سازمانی، توسط آینده پژوهی پرداخته شده است. در بخش دوم پژوهش، با استفاده از طبقه بندی های مطرح رشته های علمی، جایگاه آینده پژوهی در بین رشته های علمی، مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که آینده پژوهی از موضوع پژوهشی خاص؛ بدنه معظمی از دانش تخصصی؛ نظریه ها و مفاهیم تخصصی؛ روش های کاربردی مختلف؛ پارادایم های علمی؛ گفتمان، زبان، اعضاء و هویت مشترک؛ و کاربست در صحنه عمل برخوردار است. مشخص شد که آینده پژوهی، به واسطه قابلیت های رشتگی اش، یک رشته علمی محسوب می شود و در طبقه بندی رشته ها، رشته ای کاربردی و نرم است که در حیطه گسترده تر علوم اجتماعی کاربردی قرار می گیرد.نتیجه گیری: در عین اینکه آینده پژوهی معیارهای رشتگی را احراز می کند، در دو حوزه نیاز به توسعه اساسی دارد: یکی توسعه بنیان های فلسفی و معرفت شناختی آن است تا از موقعیت بی مبنایی خارج شود؛ دوم توسعه دانشگاهی آن در سطوح مختلف آموزش عالی است تا بتواند به جایگاه واقعی خود در ساحت آکادمی دست یابد.
از پیش بینی تا پیش گویی، بررسی انتقادی ادعاهای هراری درباره آینده تکامل بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یووال نوح هراری، یکی از شخصیت های تاثیرگذار در قرن اخیر بوده که پیش بینی های هولناک او از آینده بشر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. او با توجه به قابلیت های تکنولوژی و هوش مصنوعی، نسبت به هک شدن انسان ها، بیکاری فراگیر و ظهور ابرانسان ها و ... هشدار می دهد.با توجه به اهمیت مباحث آینده پژوهی و تأثیر آن در چگونگی حرکت بشر به سوی آینده، ادعاهای هراری مورد ارزیابی قرار گیرد تا معلوم شود آیا آینده پژوهی های برای شناخت و ساخت آینده بشر، چه جایگاهی دارد.روش: روشی که در این مقاله اخذ شده، عمدتا تحلیلی- انتقادی است. به این صورت که با استناد به اصولِ عقلی و قواعد آینده پژوهی، ادعاهای هرای از لحاظ بنایی و مبنایی بررسی شده است. یافته: یافته های این مقاله نشان می دهد که هراری بر خلاف سایر آینده پژوهان دست به پیش گویی زده و با فعّال دانستن نقش پیش گویی در کنش های بعدی انسان، گفته هایش را غیر قابل اثبات و ابطال کرده است. همچنین مباحث او از یک ناسازگاری درونی رنج می برد؛ چرا که خویشتن انسانی را اسطوره می نامند و همزمان نسبت به هک شدن و نادیده گرفته شدنِ آن هشدار می دهد! مبالغه درباره آینده تکنولوژی و امکان تقلیل حقیقت انسان ها به داده ها از دیگر اشکالات هراری است. نتیجه: آینده پژوهی های هراری فاقد ارزش علمی قبل اعتنایی است و با توجه به اشکالات متعددی که متوجه آن است، نمی تواند مبنایی برای علاقه مندان به آینده پژوهی قرار گیرد.کلید واژه: هراری، آینده پژوهی، هوش مصنوعی.
دیجیتالی شدن و آینده نظارت دولت؛ تاثیر دیجیتالی شدن بر عملکرد نظارتی دولت در جمهوری اسلامی ایران از نگاه نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف مقاله شناسایی اثرات (مثبت یا منفی) تحول دیجیتال بر دولت در جمهوری اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که دیجیتالی شدن چه تاثیراتی بر عملکرد نظارتی دولت خواهد داشت؟ با توجه به گستردگی دامنه بحث، پژوهش حاضر بر بعد نظارتی دولت متمرکز است. روش؛ پژوهش از نوع کیفی و براساس روش گراندد تئوری است. دادهای بخش مبانی و نظری، به روش اسنادی گرداوری شده است؛ برای ارزیابی داده های گردآوری شده و انطباق آنها با دولت در ایران، از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با جامعه نمونه متشکل از استادان، متخصصان و شاغلان حوزه های مرتبط نیز به استفاده شده است. داده های گرداوری شده از مصاحبه ها نیز از طریق کدگذاری سه مرحله ایِ پژوهش های کیفی، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها؛ یافته های پژوهش نشان داد دیجیتالی شدن تاثیرات عمیقِ مثبت و منفی و در ابعاد مختلف بر عملکرد نظارتی دولت در ایران خواهد داشت. مانند گسترش قلمرو و کیفیت نظارت بر مردم، ایجاد دغدغه در میان جامعه، تحدید حریم خصوصی و بروز رقیبان جدید برای دولت. نتیجه گیری : نتایج نشان داد بکارگیری فناوری دیجیتال در بعد نظارتی نقشی حیاتی در تامین امنیت کشوری به وسعت ایران دارد. همچنین ارتقاء توان نظارتی دیجیتال دولت، از سویی مستلزم تسهیل فعالیت شهروندان در فضای مجازی و از سوی دیگر نیازمند ایجاد ساختارهای قانونی برای دسترسی به داده هاست؛ و در نهایت با توجه وضعیت جامعه، جلب اعتماد مردم از طریق تدوین ساختارهای قانونی، اصل لازم و بنیادی در نظارت و بهره گیری دولت از داده های گردآوری شده است.
آینده پژوهی شبکه های اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانه های سنتی ایران مبتنی بر شکل گیری روزنامه نگاری رباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مطالعه سناریوهای آینده مواجهه شبکه های اجتماعی با رسانه های سنتی و چگونگی شکل گیری روزنامه نگای رباتی می پردازد. روش: این پژوهش با روش آینده پژوهی با استفاده از تکنیک سناریونویسی انجام شده است. برای دستیابی به عدم قطعیت ها از روش مدل سازی تفسیری-ساختاری(ISM) با بهره مندی از نرم افزار میک مک و برای کشف سناریوها نیز از روش بالانس اثرات متقابل با بهره مندی از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. یافته ها: خروجی نرم افزار سناریو ویزارد، 4 سناریو با سازگاری صفر(محتمل)، 11 سناریو با سازگاری یک( سناریوهای باورکردنی) و 32 سناریو با سازگاری دو( سناریوهای ممکن) نشان داد. طبق یافته های پژوهش چهار عامل فناورپایه شدن امور، نسل z(بومیان دیجیتال)، مالکیت رسانه و قدرت رسانه های سنتی بزرگ مقیاس به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شد.نتیجه گیری: سناریوهای محتمل نشان می دهد که روند ریزش مخاطب در رسانه های سنتی ادامه دارد و احتمالا حاکمیت، فناورپایه شدن امور را محدود کند اما محدودیت های اعمال شده در حوزه فناوری تغییری در روند افزایشی نفوذ شبکه های اجتماعی و کاهش مخاطبان رسانه های سنتی ایجاد نمی کند از این رو رسانه های سنتی برای برون رفت از مسئله کمبود مخاطب و ادامه حیات حرفه ای باید به شکل های هوشمند روزنامه نگاری ازجمله «روزنامه نگاری رباتی» روی آورند.
طراحی مدل شایستگی مدیران فرهنگی آینده با استفاده از رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیران فرهنگی، نقش بسزایی در تحقق رسالت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان نهاد اصلی پاسخگوی مسائل فرهنگی در جامعه بر عهده دارند. بنابراین، هدف پژوهش، ارائه مدل شایستگی مدیران فرهنگی آینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از روش آمیخته است.روش: جامعه آماری بخش کیفی شامل فرهنگی مجموعه های وابسته به وزارت فرهنگ هستند که حداقل از 5 سال سابقه کاری در سمت های مرتبط باحوزه فرهنگ و از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالای مدیریت برخوردارند. انتخاب این نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمندانجام و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح 7 سوال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه 11 ادامه یافت. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به استخراج 98 مفهوم، 19 مقوله فرعی و در نهایت 7 مقوله اصلی از تلفیق مفاهیم شد. در مرحله کمی نیز، بر مبنای مولفه های استخراج شده پرسشنامه تنظیم و در اختیار 280 نفرازمدیران حوزه فرهنگ قرار گرفت. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شدند تا اعتبار روابط موجود میان متغیرهای مدل تایید گردد.یافته ها: برمبنای مدل نهایی، محرک های فردی بر شایستگی عمومی و تخصصی؛ بسترهای سازمانی، تغییرات فرهنگی، شایستگی عمومی و تخصصی بر استراتژی های شایسته محور و سرانجام استراتژی های شایسته محور بر توسعه فرهنگی تاثیرگذارند. نتیجه گیری: با توجه به تغییرات شتابان فرهنگی در جامعه، بایسته است که انتخاب و انتصاب مدیران در سازمان های فرهنگی، با رعایت و استقرار قواعد آینده نگرانه صورت پذیرد.
طراحی مدل رهبری اخلاقی آینده نگر در سازمان های مبتنی بر مسئولیت اجتماعی (مورد مطالعه: ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر آینده نگری از مهم ترین پارادایم های رهبری محسوب می گردد لذا هدف پژوهش با مبنا قرار دادن متغیر آینده نگری در ترسیم نقشه نگاشت؛ طراحی مدل رهبری اخلاقی آینده نگر مبتنی بر مسئولیت اجتماعی می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث روش شناسی، ترکیبی(کمی و کیفی) و از نظر نوع پژوهش در زمره پژوهش های توسعه ی مدل است. جامعه ی پژوهش؛ ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان بوده، خبرگان پژوهش نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 26نفر از مدیران عالی و میانی این دستگاه ها هستند. روش گردآوری اطلاعات نیز مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی می باشد. روش های تجزیه و تحلیل نیز تکنیک دلفی و روش سودا (توسعه و تحلیل تفکرات استراتژیک) بوده است.یافته ها: براساس یافته ها، تعداد 32مولفه رهبری اخلاقی،20مولفه آینده نگری و 25مولفه مسئولیت اجتماعی به دست آمد، این متغیرها نیز در 4 بعد اصلی خوشه بندی گردید. سپس با تاکید بر متغیر آینده نگری در ترسیم نگاشت شناختی روابط بین متغیرهای مذکور و تجزیه و تحلیل آن مدل نهایی رائه گردید. شناسایی عناصر رهبری با تاکید بر 20 مولفه آینده نگری به طور مسلم در ارائه نقشه جامع تاثیرگذار بود.نتیجه گیری: رهبری اخلاقی شامل ابعاد توانمندسازی، صفات مشخصه، آگاهی اخلاقی و مردم مداری- جامعه مداری دارای تاثیر و تاثر بر ابعاد مسئولیت اجتماعی می باشد. متغیر آینده نگری نیز شامل ابعاد چشم انداز، حساسیت به نیازهای کارکنان، منعطف بودن در تغییر و تحولات و حساس بودن به محیط بر متغیررهبری اخلاقی موثر است.
مطالعه پیشران های مؤثر بر پایداری مسکن شهر قزوین، بر مبنای رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه رشد شتابان شهرها و افزایش جمعیت شهرنشین حکایت از به وجود آمدن ناپایداری در مناطق شهری دارد. در راستای کاهش ناپایداری در شهرها پارادایم پایداری و آینده نگاری بیش از گذشته مورد توجه قرار می گیرد. آینده نگاری مسکن در برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار شهرها به عنوان یک زیرساخت اساسی نقش مهمی دارد. بنابراین بررسی آینده محتمل پایداری مسکن شهر قزوین در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.روش: در این پژوهش با استفاده از روش دلفی و نرم افزار میک مک پیشران های موثر پایداری مسکن شهر قزوین براساس رویکرد آینده پژوهی در ابعاد چهارگانه جمع بندی و تحلیل شده و به صورت یک پژوهش جامع و کاربردی ارائه شده است.یافته: بر اساس بررسی های صورت، پیشران های «توسعه مختلط مسکونی»، «دسترسی واحد مسکونی به خدمات»، «انسجام و تعاملات اجتماعی» و «هویت و سرزندگی» بر پایداری مسکن بیشترین تاثیرگذاری و پیشران های «دسترسی واحد مسکونی به خدمات»، «انسجام و تعاملات اجتماعی» و «معماری پایدار هماهنگی با اقلیم و مصالح بومی» بیشترین تاثیر پذیری را نسبت به پایداری مسکن را دارا هستند.نتیجه گیری: پیشران های واقع در ناحیه یک گراف گراف تاثیرگذاری و تاثیرپذیری، پیشران های دو وجهی هستند و بر پایداری سیستم تاثیرگذاری بسیار بالایی دارند. به عبارتی پیشران های راهبردی سیستم هستند. همچنین پیشران های واقع در ناحیه دو گراف، کمترین نظارت و مدیریت بر آن وجود دارد، بنابراین محدوده ی بحرانی را تشکیل می دهند.
شناسایی و تبیین پیشران های مؤثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: منطقه آزاد تجاری- صنعتی انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین پیشران هایی است که بر توسعه آینده صنعت گردشگری منطقه آزاد انزلی اثرگذار هستند تا از این طریق بتوان برخلاف مطالعات تبیینی که تنها یک آینده مشخص را پیش بینی می کنند، به خلق چند آینده ممکن، باورپذیر و محتمل پرداخته و درنهایت، به ساخت آینده مطلوب و مرجح دست یابد. در این راستا، پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده پژوهی، در پی شناسایی مهم ترین پیشران هایی است که بر توسعه آینده صنعت گردشگری منطقه آزاد انزلی تأثیرگذار هستند.روش: این تحقیق، با روشی توصیفی – تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده پژوهی و با مصاحبه از 20 نفر از خبرگان و متخصصان مسلّط بر موضوع و منطقه مورد مطالعه، به صورت هدفمند، پیشران های کلیدی با روش تحلیل مضمون شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل ساختاری و تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با بهره گیری از نرم افزار میک مک، میزان اثرگذاری و وابستگی هریک از آن ها با یکدیگر مشخص شد.یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از آن است که از میان 24 پیشران شناسایی شده، حرکت از سمت اقتصاد محصول محور به سمت اقتصاد خدمات (تجربه) محور، توجه به تخریب خلّاق در برابر توسعه طرح های تکراری در حوزه گردشگری، خلق جاذبه های مکمل، با توجه به مزیت های رقابتی منطقه، شفاف سازی فرایندی در هدایت سرمایه گذاری های گردشگری، توجه به مدیریت برند منطقه در حوزه تجارت کالا، استفاده از آموزش های کاربردی برای مردم محلی و کسب و کارها، استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی در اشکال مختلف و سرمایه گذاری در گردشگری سلامت، به ترتیب اثرگذارترین پیشران ها در توسعه آتی منطقه خواهند بود.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که شناسایی عناصر کلیدی که مؤثر بر توسعه پایدار گردشگری منطقه آزاد انزلی، نقشی حیاتی در پایداری اقتصادی منطقه در بلندمدت خواهد داشت و درنهایت رقابت پذیری مقصد را در برابر سایر مقصدها در آینده افزایش خواهد داد که در آن، همه ذی نفعان از توسعه گردشگری سود خواهند برد.
آینده نگاری اوقات فراغت سالمندان بر اساس رویکرد فعالیت های بدنی (روش تحلیل علی لایه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عواملی چون بهبود شرایط زندگی، افزایش طول عمر و امید به زندگی در سالمندان منجر به ازدیاد سالمندان در جوامع مختلف ازجمله ایران شده است و سالمندی نسبت به دوره جوانی با توجه به شرایط سنی و کاهش نسبت فعالیت کاری از فراغت بیشتری برخورداراست لذا هدف پژوهش حاضر آینده نگاری اوقات فراغت سالمندان بر اساس رویکرد فعالیت های بدنی بود.روش: این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل لایه ای علت ها در چهار سطح تحلیل لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان و جهان بینی و اسطوره ای به واکاوی برخورد روش علّی لایه ای با مسئله می پردازد. بنابراین از طریق مطالعه منابع موجود در ادبیات پژوهش، مصاحبه با خبرگان ورزشی و آینده پژوهی و استفاده از سئوالات تحلیل علّی- لایه ای به توصیف مسأله در سطوح چهارگانه اقدام می کند.یافته ها: تحلیل علّی لایه ای اوقات فراغت سالمندان با رویکرد فعالیت بدنی و ورزش با 27 شاخص معرف تعریف گردید و نشان داد وجود مسائل در سطوح چهارگانه ضرورتی به منظور نگاهی جامع تر به ماهیت مسائل و موضوعات و ایجاد کننده انتظام فکری در رویارویی ساختارمند با مسائل می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح و دقیق برای پاسخگویی به نیازهای سالمندان، به ویژه در بخش ورزش و فعالیت های بدنی در قالب اوقات فراغت توجه به لایه گفتمان سازی و اسطوره ها و استعاره ها موجب می شود که مجموعه اقدامات سازنده در این لایه ها به حل شدن برخی از مسأله ها و موضوعات قرار گرفته در لایههای بالاتر منجر شود که بستری را برای سالمندی فعال فراهم می کند.
آینده نگاری و تبیین سناریوهای پیش روی صندوق های بازنشستگی تابعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مقاله حاضر، پیشران ها و عدم قطعیت های اثرگذار بر آینده صندوق های بازنشستگی و ترسیم آینده های محتمل، ممکن و مطلوب این صندوق ها مورد واکاوی قرار گرفته است. روش: به لحاظ روش شناسی، در مطالعه کنونی به منظور انتخاب روش ها، از آینده نگاری یکپارچه (انتگرال) استفاده شده , وترکیبی از روشهای مصابه، دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و ریخت شناسی به کار گرفته شده است. گروه خبرگان برای انجام مصابه و دلفی، 30 نفره بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمندِ «قضاوتی» و «گلوله برفی» انتخاب شد است.یافته ها: در گام اول 70 پیشران موثر بر آینده صندوق های بازنشستگی شناسایی و پس از پالایش اولیه، فهرست پیشران ها بومی سازی شده و با حذف پیشران های مشابه و دارای ارتباط کم با محیط آینده ایران، فهرست 47 پیشران نهایی(فناوری 11، اجتماعی 8، زیست محیطی 4، اقتصادی 15، سیاسی-نهادی 9 پیشران) به منظور تحلیل اثرا متقاطع و سنجش اهمیت و عدم قطعیت انتخاب شدند. نتایج: بر اساس نتایج این پژوهش آینده صندوق های بازشستگی تابعه وزارت تعاون، کار و رفاه، تحت تاثیر چهار عدم قطعیت بحرانی یعنی: تأثیر نسل های قدیمی در حکمرانی، روند خصوصی شدن مشاغل دولتی، ماهیت سیاسی دولت و تحریم ها قرار دارد و پس از منطق دهی به سناریوها و حذف سناریوهای ناسازگار و مشابه، سناریوهای شش گانه تحت عناوین: بازسازی پس از جنگ اقتصادی، تعامل و سازندگی، لبه پرتگاه، نرمش قهرمانانه، پیروزی نزدیک و سازش و گذار، برای آینده صندوق های بازنشستگی وجود خواهد داشت.
سناریونگاری آموزش حسابداری ایران در افق پانزده ساله با استفاده از روش شبکه جهانی کسب و کار (GBN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: سرعت تغییرات و همه گیری آن در عصر حاضر، جنس مهارتهای موردنیاز در بازار کار را تغییر داده ، به نحوی که دیگر با برنامه ریزی گذشته محور و تک ساحتی نمی توان پاسخگوی نیازهای آموزشی جامعه بود و برای ایجاد تغییرات ماندگار و تاثیرگذار نیاز به رویکردی میان رشته ای و آینده محور است. این مقاله به منظور تدوین سناریوهایی برای آموزش حسابداری در ایران در 15 سال آینده انجام شده است.روش: پژوهش حاضر در زمره طرح های آمیخته (کیفی و کمی) بوده و از حیث هدف، کاربردی و از نظرگردآوری داده ها، توصیفی و از روش سناریونویسی استفاده شده است. فهرستی از پیشران های تاثیرگذار بر آینده آموزش حسابداری انتخاب و سپس دو پیشرانی که بالاترین وزن بر حسب میزان اهمیت و درجه عدم قطعیت داشتند چهار سناریو مختلف از آینده آموزش حسابداری طبق روش شبکه جهانی کسب و کار (GBN) تنظیم گردید.یافته ها: دراین پژوهش با تلاقی دادن دو عدم قطعیت اصلی ناظر بر پیشران ها شناسایی آموزش حسابداری، چهار سناریو از آینده آموزش حسابداری در ایران به دست آمد که در مرحله نهایی این مطالعه و با تائید خبرگان، مورد تشریح و تصویرسازی قرارگرفت.نتیجه گیری: هر چند عوامل متعدد و در هم تنیده ای بر آینده آموزش حسابداری در ایران تأثیرگذار است ولی اولویت دارترین این پیشران ها بر اساس نظر خبرگان، عبارت اند از ظهور نوپاها و گسترش فرصت های تجاری مرتبط با شیوه های جدید آموزشی، که از تلاقی این عدم قطعیت های دوگانه، چهار سناریو دگردیسی، دژ غیرقابل نفوذ، ورود برای عموم آزاد و در نهایت خط تولید سفارشی، از آینده آموزش حسابداری قابل تصور است..