
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت دولت تمدنی ایران از طریق تاب آورسازی و استحکام درونی جامعه و تقویت مجدد جامعه از طریق استحکام درونی و امکان تکیه بر قابلیت های داخلی دولت تمدنی است. در این تحقیق، پایدار سازی جامعه در مقابل بحران های ناشناخته ی آینده از طریق سیاست گذاری های انطباقی و ایجاد ظرفیت های تاب آوری برای گذار از بحران های آینده مورد بررسی قرار می گیرد. روش: در این پژوهش از رویکرد تحلیلی توصیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از اسناد و متون و همچنین مصاحبه با خبرگان به صورت فردی و جلسات گروهی از طریق نمونه گیری اشباع نظری استفاده شده است. یافته ها: وابستگی به مسیر در حوزه سیاست گذاری عمومی مهم ترین مسئله پیش روی دولت تمدنی و جامعه ایرانی در بُعد داخلی است. بنابراین از منظر به چالش کشیدن استحکام درونی و تکیه بر داخل ، وابستگی به مسیر در سیاست گذاری عمومی مهم ترین مسئله دولت تمدنی ایران به شمار می رود. نتیجه گیری: برای خروج از وابستگی به مسیر در حوزه سیاست گذاری عمومی ، سیاست گذاری عمومیانطباقی باید مورد توجه دولت و نهادهای کلان و بلندمدت از قبیل مجلس شورای اسلامی و... قرار گیرد. در این تحقیق چرخه انطباقی برای سیاست گذاری عمومی برای تاب آورسازی مطرح شده است. در این چرخه پنج زیرسیستم زیرساخت ها ، زیست محیطی ، اقتصاد ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی ، و سیاسی و حکمرانی برای اعمال تبدیل های راهبردی به منظور تغییر جهت تدریجی ریل سیاست گذاری های عمومی مورد بررسی قرار گرفته است.
طراحی مدل آینده نگاری راهبردی جهت توسعه اقتصادی و کسب مزیت رقابتی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تهدیدات آتی، تغییرات سریع و تلاطم های محیطی، ساختارهای مدیریتی و خط مشی های سازمان ها را با چالش هایی مواجه نموده و آینده نگاری راهبردی، به علت منعطف بودن در مقابل بدیل های ناپایدار آینده، به طور فزاینده ای از سوی شرکت ها مورد استقبال واقع شده است. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی مناسب جهت آینده نگاری راهبردی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی است. روش: رویکرد این پژوهش از نوع ترکیبی کیفی و کمّی است. در بخش اول با کاربرد ابزار فراترکیب (متا سنتز) که شامل گام های هفت گانه ای است، که به ارزیابی و تحلیل نظام مند مدل های مختلف، یافته های مطالعات محققان پیشین پرداخته است. سپس، از آلفای کرونباخ و نرم افزار spss جهت اعتبارسنجی مدل پیشنهادی استفاده گردیده است. در ادامه نیز برای گردآوری داده ها از روش مطالعات کتابخانه ای و نظرات متخصصان بهره مند شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که 35 مدل متناسب با موضوع تحقیق شناسایی شده و مدل نهایی شده شامل 13 مؤلفه اصلی و 9 شاخص فرعیِ آینده نگاری راهبردی است. نتیجه گیری: طبق بررسی های صورت گرفته در این حوزه، تاکنون مطالعه جامعی در رابطه با آینده نگاری راهبردی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی انجام نشده است. درنتیجه، ساختار ارائه شده به عنوان نخستین مدل برای آینده نگاری بنگاه های مذکور است که توانایی تدوین و اجرای راهبردهای مرتبط را با توجه به وضعیت متغیر کنونی دارد.
سناریوهای آینده کسب و کارهای نوپای ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریو های آینده کسب و کارهای نوپای ایران در افق 1404 است. روش: در این پژوهش، ترکیبی از روش های سناریو، استیپ و ماتریس تحلیل بر گذراستفاده شده است. نرم افزار مورد استفاده پژوهش، میک مک است. یافته ها: چهار سناریو با عناوین فرشتگان ثروت، مدرنیته در وقتی دیگر، چرخش به عقب و عقلانیت در محدودیت انتخاب و تدوین شده است. در سناریوی اول، دو متغیر بازار دیجیتال و تاب آوری در حد مطلوب قرار داشته و گسترش شبکه اینترنت پهن باند، شبکه تلفن همراه و... مردم را به یکی از استفاده کنندگان محصولات و خدمات این شرکت ها تبدیل کرده است. در سناریوی دوم، کشور در مقابل تهدید های داخلی و خارجی مقاوم شده است؛ از طرف تقاضا کنندگان، هنوز درکی مشترک از نحوه فعالیت این گونه کسب و کارها وجود ندارد و سیستم های سنتی با تکنولوژی های نوین منطبق نشده اند. در سناریوی سوم، کشور در بحران های مخرب اقتصادی قرار گرفته، شرایط نامناسب تکنولوژی در کشور و ضریب نفوذ اینترنت نامناسب، فعالیت این کسب و کار ها را با مشکل مواجه ساخته است. در سناریوی چهارم، کسب و کار های نوپا، تهدید را به فرصت تبدیل نموده و سهم بازار بالایی را در کشور به دست گرفته اند. نتیجه گیری: شناسایی شاخص ها، برنامه ریزان و سیاست گذاران را متوجه این مسئله می نماید که در حال حرکت به سمت کدام سناریو هستیم. همچنین شاخص ها به سیاست گذاران و برنامه ریزان این هشدار را می دهد اگر بخواهیم به سمت سناریوی مطلوب حرکت نماییم، باید کدام شاخص ها را تبدیل به شاخص مطلوب نماییم.
آینده پژوهی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا تا سال 2024(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و خروج وی از برجام، تنش های میان دو کشور ایران و آمریکا دوباره تشدید شد و روابط این دو کشور در شرایطی بحرانی قرار گرفت. بر این اساس مسئله ایجادشده این است که این روابط چگونه می تواند به سمت حل و فصل مشکلات، نه رفع کامل خصومت، حرکت نماید. لذا هدف پژوهش این است که به آینده سازی روابط جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا بپردازد و با ساخت سناریوهای مطلوب، نامطلوب، مرجح (قابل قبول) و قابل تحمل آینده های محتمل در روابط میان ایران و آمریکا را دسته بندی نماید.
روش: این پژوهش با پذیرش اصول روش کیفی تفسیری از شیوه امتداد حال به آینده، که یکی از روش های آینده پژوهی است، استفاده می کند. راهبرد پژوهش استفهامی است؛ گونه پژوهش کاربردی، موردپژوهی و مطالعه روند است.
یافته ها: آینده های محتمل در روابط ایران با آمریکا شامل طیفی است که از یک سو منجر به تقابل نظامی میان دو طرف خواهد شد و از دیگر سو به توافقی که ایران در آن به منافع مورد نظر خود دست می یابد. دستیابی یا عدم دستیابی به هر یک، منوط به اجرای تجویزات ارائه شده خواهد بود.
نتیجه گیری: برای دستیابی به سناریوی مطلوب و دوری هرچه بیشتر از سناریوی نامطلوب باید رویکرد دیپلماسی دو پایه بر مبنای تهدید و تطمیع به صورت همزمان اجرا شود. این تهدید و تطمیع مکمل یکدیگرند و کاربست آنها به صورت مجزا و انفرادی نه تنها کمکی به تحقق سناریوی مطلوب نمی کند، بلکه می تواند منجر به عدم تحقق آن نیز شود.
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده هیدروپلیتیک اروندرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:اروندرود از جمله حوضه های آبی مشترک در منطقه غرب آسیا می باشد که از حساسیت و جایگاه خاص بنا بر موقعیت ژئوپلیتیکی حاکم برخوردار است. در دوره های مختلف تاریخی روابط دو کشور همسایه ایران و عراق متأثر از نحوه بهره برداری و مالکیت این حوضه آبی بوده است. آخرین اختلاف نظر در این مورد خود زمینه ساز وقوع جنگ هشت ساله میان دو کشور و بروز تلفات انسانی و اقتصادی فراوان برای دو کشور گردید. بنابراین لزوم اتخاذ استراتژی مناسب در روابط دیپلماتیک ایران با عراق بر سر نحوه مدیریت و بهره برداری این حوضه آبی مشترک مورد ضرورت می باشد. روش :در تحقیق پیش رو در گام نخست با مطالعه اسناد و سوابق علمی پیشین صورت پذیرفته مرتبط و استفاده از نظرات 12 نفر از خبرگان، تعداد 48 عامل تأثیرگذار بر آینده هیدروپلیتیک اروندرود احصاء و در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی عوامل مشابه با یکدیگر ادغام و تعداد 26عامل مشخص گردید. در ادامه با استفاده از مدل فریدمن تعداد 12 عامل مهم و اثرگذار تعیین و در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و بکارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع، عوامل کلیدی مشخص گردیدند. یافته ها:تعداد 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در آینده هیدروپلیتیک اروندرود مشخص گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد ایران می بایست ضمن فراهم نمودن زمینه های رشد و توسعه شهرها و بنادر حوضه اروند با مذاکره و مشارکت ترکیه و عراق به توافق رسمی در خصوص نحوه و میزان تامین آب رودخانه اروند دست یابد.
تأثیر کتابخانه ملی در تحقق اهداف علمی جمهوری اسلامی ایران در وضعیت مطلوب خویش (تحلیل دیدگاه استادان علم اطلاعات و دانش شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش، تحصیل وضعیت مطلوب کتابخانه ملی و تحلیل نقش آن در تحقق اهداف علمی جمهوری اسلامی ایران است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و دارای رویکردی کیفی است. روش آن تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است و نمونه گیری با روش گلوله برفی و به صورت خطی انجام شده است. در این پژوهش 25 نفر از استادان علم اطلاعات و دانش شناسی در دو مرحله به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد پرسش قرار گرفته اند. پژوهش دو سؤال اصلی دارد: 1. کتابخانه ملی چه راهبردی داشته باشد تا در وضعیت مطلوب اهداف علمی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد؟ 2. این وضعیت چه تاثیری در تحقق اهداف علمی ایران دارد؟ ابتدا وظایف و کارکردهای اصلی کتابخانه ملی در مصاحبه با استادان علم اطلاعات و دانش شناسی حاصل شد، سپس با مصاحبه نیمه ساختاریافته شاخص های مطلوب هر یک از وظایف کارکردی کتابخانه ملی معین و در نهایت با کمک طیف لیکرت، با اهداف کلان سند نقشه جامع علمی ایران تلاقی یافت. یافته ها: نشان داد در وضعیت مطلوب کتابخانه ملی، هدف هفتم این سند یعنی «کمک به ارتقای علم و فناوری در جهان اسلام و احیای موقعیت محوری و تاریخی ایران در فرهنگ و تمدن اسلامی» با نمره 79/3 بیشترین کمک را می تواند از شاخص های مطلوب کتابخانه ملی به منظور تحقق اهداف علمی جمهوری اسلامی ایران دریافت کند. نتیجه گیری:نتایج نشان می دهد کتابخانه ملی می تواند در توسعه علمی کشور، منطبق بر سند نقشه جامع علمی جمهوری اسلامی ایران، نقش تأثیرگذاری داشته باشد.
شناسایی مدل « DNA سازمانی» در سازمان صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دو دهه اخیر این سؤال مطرح بوده است که چگونه می توان از یک سازمان موفق، الگوبرداری کرد؟ برای پاسخ به این پرسش مفهوم «دی.اِن.اِی. سازمانی» پیشنهاد شده است. «دی.اِن.اِی. سازمانی» ابزاری برای تحلیل و شناخت تفاوت رفتار و شخصیت سازمان ها است و بسیاری از شیوه های رفتاری، کنش ها و ساختارهای سازمانی تحت تأثیر آن است. در این پژوهش پرسش اصلی این است که عوامل مؤثر در الگوبرداری از بخش های موفق سازمان کدام است؟ هدف اصلی این پژوهش شناسایی مدلی برای دی.اِن.اِی. سازمانی در رسانه ملی است. روش: در این پژوهش روش کیفی داده بنیاد به کار گرفته شده و برای گردآوری اطلاعات 30 نفر از مدیران رسانه ملی انتخاب و با آنها مصاحبه شده است. همچنین اسناد و منابع آرشیوی سازمان مورد استفاده قرار گرفته است. سپس تحلیل داده های این پژوهش از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته ها: در این پژوهش 312 کدباز استخراج و 4 محور اصلی (انتخابی) حق تصمیم گیری، انتخاب و شیوه به کارگیری عوامل انگیزشی، ساختار و شبکه های ارتباطی سازمانی، اطلاعات و دانش سازمانی شناسایی شد، که هر یک از این ابعاد از سوی عوامل محوری تأثیر می پذیرد. نتیجه گیری: با مدیریت عوامل محوری مشخص شده در این پژوهش، مدل دی.اِن.اِی. سازمانی رسانه ملی و نقاط ضعف و قوّت آن شناسایی و مدیریت شده و به منظور تحقق اهداف سازمانی مانند الگوبرداری از حوزه های موفق و ارتقای سطح کیفیت تولیدات رادیویی و تلویزیونی به کار گرفته خواهد شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر شبکه سبلان اردبیل در حوزه سرگرمی طی ده سال آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر آینده مصرف رسانه ای شبکه سبلان با تاکید بر سرگرمی نوشته شده است. روش: شیوه تحقیق براساس نگاهی آینده بینانه (1397 تا 1407) و با روش ترکیبی کتابخانه ای و دلفی است. براساس پویش هایی از نوع محیط دور و محیط رقابت و بر مبنای مطالعات آینده پژوهانه، دیدگاه ها و نظرات خبرگان، عوامل و عناصر مربوط به آینده مورد نظر شناسایی شده اند. یافته ها: 48 عامل در پنج گروه محیط دور و پنج گروه از محیط رقابت شناسایی شد و خبرگان نسبت به اهمیت و عدم قطعیت آنها پاسخ داده اند. در عوامل محیط رقابت، مخاطبان از نظر اهمیت با 72/86 درصد و از نظر عدم قطعیت، کالاهای جانشین با 44/76 درصد بیش از سایر عوامل و در عوامل محیط دور نیز فناوری از نظر اهمیت با 43/85 درصد و از نظر عدم قطعیت، اخلاق با 17/89 درصد بیش از سایرین بوده اند. در رتبه بندی عوامل، براساس شاخص اهمیت، استفاده از قالب ها و ساختارهای جدید با 15/93 درصد و نگاه مدیران شبکه سبلان به سرگرمی با 70/90 درصد بیش از سایر عوامل اهمیت داشته اند. همچنین در عدم قطعیت، مسایل جنسی و خشونت با 64/92 درصد و اینفوتینمنت با 82/88 درصد از عدم قطعیت بیشتری برخوردار بوده اند. نتیجه گیری: آینده ای که شبکه سبلان در آن فعالیت خواهد کرد مبتنی بر محیط های رقابتی تر و تخصصی تر از امروز خواهد بود. شبکه های استانی، سراسری و ماهواره ای با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته در راستای جذب مخاطبان بیشتر، شرایط رقابتی سختی را برای شبکه سبلان ایجاد خواهند کرد.
ارائه مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور با رویکردی به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با آغاز هزاره سوم، هرروزنقش توانمند سازی منابع انسانی پررنگ ترشده و اکنون از آن به عنوان تنها عامل کسب موفقیت و مزیت رقابتی پایدار یاد می شود. با وجود کاربرد گسترده مدل های توانمند سازی منابع انسانی، کتابخانه های عمومی کشور هنوز از مدلی جامع که در آن مفهوم، ابعاد و مؤلفه های مختلف توانمندسازی نیروی انسانی به روشنی مشخص شده باشد، برخوردار نیست. هدف مقاله حاضر، شناسایی و تعیین وزن ابعاد مؤلفه های تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور برای ارائه مدلی مناسب و کاربردی با رویکردی به آینده است. روش: در پژوهش کاربردی حاضر برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. نمونه آماری به روش هدفمند براساس معیار که شامل 56 نفر ازخبرگان رشته مدیریت انسانی و علم اطلاعات و دانش شناسی انتخاب شدند. نظرسنجی به عمل آمده در سه مرحله انجام و نتایج مورد پالایش قرار گرفته است. از نرم افزارExpert Choice نسخه 11 و روش دلفی فازی جهت پالایش مؤلفه ها و ابعاد بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور شامل 3 بُعد و 19 مؤلفه است؛ به طوری که بُعد استراتژیک بیشترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد و بُعد ساختاری اولویت دوم را به خود اختصاص داده است، همچنین بُعد فردی کمترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد. نتیجه گیری: طبق بررسی های انجام شده در مطالعه ادبیات، تاکنون مطالعه جامعی درخصوص ارائه مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور با رویکردی به آینده صورت نگرفته است. بنابراین مدل ارائه شده در این پژوهش به عنوان نخستین مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور، توانایی پاسخگویی به توانمندسازی منابع انسانی خود در آینده را دارد.
بهبود تصویر سالمندان ایران 2050 به آینده، مبتنی بر سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سالمندی جمعیت، پدیده ای است که هر کدام از کشورهای جهان، تجربه متفاوتی از رویارویی با آن دارند. این پدیده زمانی رنگ و بوی بحران به خود می گیرد که دولت ها با آمادگی لازم و کافی به استقبال آن نروند. اگر این مسئله را نیازمند اقدام بدانیم، قاعدتاً این تصمیم برآمده از تصویر یا تصاویری از آینده است که در صورت برنامه ریزی و اقدام مناسب برای آن، سبب تحقق یک آینده مطلوب و یا جلوگیری از تحقق تصویری نامطلوب می گردد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر بهبود تصویر سالمندان ایران با ورزش در افق 2050 است. روش:ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، دارای روش کاربردی و از ﻧﻈﺮ ﻧﺤﻮه ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ، ﺗﺮکیﺒی (Mix Method) (کیﻔی و کﻤی) و از نظر رویکرد آیندهﭘﮋوﻫﺎﻧﻪ، دارای ﻣﺎﻫیﺖ اکتشافی (Explorative) و ﺗﻮﺻیﻔی (Descriptive)اﺳﺖ. در ﻋیﻦ ﺣﺎل، در ﺑﺨﺶ ﻧﺘیﺠﻪﮔیﺮی و ارائه ﭘیﺸﻨﻬﺎدات و راﻫﺒﺮدﻫﺎ، «ﺗﺠﻮیﺰی» اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، ﻣیکﻮﺷﺪ بهﻣﻘﺘﻀیﺎت ﭘیﺶ روی سالمندان دﺳﺖ یﺎﺑﺪ. یافته ها: نتایج نشان داد از میان دوازده الگوی ذهنی استخراج شده در این پژوهش، یادگیری فردی و سازمانی، آموزش مؤثر و بومی سازی، مدل های موفق سالمندی من جمله در حوزه ورزش، بنیادی ترین عوامل در سامانه این پژوهش هستند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق بایسته است که دولت در ترغیب جوانان کنونی ایران به حوزه توانمندسازی فردی و یادگیرنده بودن اقدام نموده و بسترهای آموزش را در این زمینه فراهم سازد. از این منظر، شناسایی این عوامل می تواند به درک بیشتر سیاست گذاران کلان، جهت برنامه ریزی های لازم برای دوران سالمندی جمعیت کمک نماید.
آینده نگری باز رویکردی راهبردی برای توسعه نوآوری باز : تاکید بر چارچوب ارزش های رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر و تحولات مستمر در فناوری ها و مدل های کسب و کار، موجب گردیده است سازمان ها برای استفاده سریع از فرصت های پیش آمده و گریز از ریسک های مخرب آینده، به راهبردهای جدیدی روی آورند. آینده نگری باز یکی از راهبردهای نوینی است که با تاکید توامان بر مهارت ها و قابلیت های دورنی و بیرونی، سازمان ها را قادر می سازد ایده های جدید را برای ارائه محصولات و خدمات نوآورانه شناسایی کنند و بر پیچیدگی های محیطی کسب و کارها فائق آیند.هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آینده نگری باز بر نوآوری باز و با تاکید بر چارچوب ارزش های رقابتی در صنعت نساجی است. روش: روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش دلفی متخصصین بوده و از هم اندیشی متخصصین به صورت پانل و دلفی در صنعت نساجی برای ارزیابی تأثیرگذاری دانش آینده پژوهی بر الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری در دانش برنامه ریزی و توسعه استفاده شده است. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش گردآوری داده ها و تحلیل آنها، توصیفی- اکتشافی و از نوع همبستگی است. یافته ها: دستاورد اصلی این مقاله تعیین حوزه های اولویت دار دستیابی به مرجعیت علمی در صنعت نساجی با مشارکت تمامی ذی نفعان بوده است. این مقاله توانسته است تأثیر انواع فرهنگ ها بر آینده نگری و نوآوری باز را به تصویر کشد. نتیجه گیری: تحلیل مسیر مدل ساختاری بیانگر آن است که آینده نگری باز با ضریب 0.43 اثر مثبتی بر نوآوری باز دارد و فرهنگ انسان گرا و توسعه گرا محرک های قوی برای آینده نگری باز و نوآوری باز هستند و فرهنگ بروکراتیک مانعی برای موفقیت پروژه های آینده نگری باز و بهبود نوآوری باز محسوب می شود.آینده نگری باز به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند با گسترش تفکر خلاق و استفاده از دیدگاه های مختلف، شرکت ها را از وابستگی به مسیر و قفل شدن در نوآوری های فعلی باز دارد و ریسک های آینده صنعت نساجی را کاهش دهد.
تحلیل اثر ابعاد رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی شرکت مگاموتور با نقش میانجی مدیریت دانش و مهارت های کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل اثر رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی و مهارت های کوانتومی است. روش: این پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی، و پژوهشی توصیفی تحلیلی از نوع علّی است که به شیوه پیمایشی صورت گرفته است. این پژوهش همچنین از لحاظ زمانی جزو پژوهش های مقطعی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان شرکت مگاموتور به تعداد 3659 نفر است که نمونه ای به حجم 347 نفر مطابق جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نیز از طریق روش های الگوی معادلات ساختاری انجام یافته است. یافته ها: دو فرضیه برای تحقیق حاضر مطرح گردید که بعد از آزمون، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ابعاد رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی شرکت مگاموتور با نقش میانجی مدیریت دانش تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد ابعاد رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی شرکت مگاموتور با نقش میانجی مهارت های کوانتومی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: از آنجا که رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی و مهارت های کوانتومی تأثیر معناداری دارد، بنابراین در ارتقاء سطح رهبری شرکت، می توان مهارت های کوانتومی و مدیریت استراتژیک دانش سازمانی را بهبود بخشید.