مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مطالعه کیفی
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
172 - 198
حوزههای تخصصی:
خیانت یکی از تاثیرگذارترین رویدادها در زندگی زوجین می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، شناخت پیش بینی کننده های بروز خیانت در بین زنان خیانت کرده و خیانت دیده بود. این پژوهش کیفی و داده بنیاد بوده و جامعه آماری آن شامل زنانی بودند که در مدت زندگی مشترک خود تجربه خیانت عاطفی، جنسی یا هردو را داشتند. نمونه گیری این پژوهش هدفمند بوده و برای دستیابی به آن، مکانهایی چون مراکز مشاوره، خانه های سلامت، دادگاه های خانواده و ارتباط مردمی از طریق صدا و سیما مد نظر قرار گرفتند. داده های کیفی از طریق مصاحبه عمقی و تا حد رسیدن به اشباع جمع آوری شدند و با استفاده از روش کدگذاری انتخابی استراوس و به صورت باز و محوری تحلیل گردیدند. به این ترتیب با 15 زن خیانت دیده و 12 زن خیانت کرده مصاحبه انجام شد. نتایج تحلیل داده ها مبین وجود عوامل فردی، رابطه ای و زمینه ای بودند. زنان خیانت دیده، نیازهای برآورده نشده همسرانشان، مشکلات زندگی و وجود شرایط زمینه ای را در بروز خیانت موثر می-دانستند. در زنان خیانت کرده نیز دیده نشدن و وجود شرایط زمینه ای، به عنوان دو مقوله اصلی در بروز خیانت شناسایی شد. با توجه به پیامدهای خیانت، انجام اقدامات لازم در جهت پیشگیری از وقوع آن با توجه به عوامل زمینه ساز، ضروری به نظر می رسد.
کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
249 - 291
حوزههای تخصصی:
تغییرات هویتی و چگونگی این تغییرات، از مسائل مهم در مسیر مهاجرت است. پژوهش حاضر، کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. برپایه یافته ها، چگونگی واکنش های هویتی زنان مهاجر و نیز تجربه پیامدهای آن در بستر جامعه در حال گذار مقصد، متأثر از عواملی چون سطح دسترسی به امکانات و سطح تبعیض های جنسیتی در جامعه مبدأ تفاوت می پذیرد. زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو، با داشتن هویت قوی فردی-اجتماعی و سطح مهارتی مناسب با پاسخ به تقاضای شغلی سطح بالای شهر یزد به جایگاه مطلوب اجتماعی دست می یابند. برعکس، زنان مهاجر از مبدأهایی با فرهنگ ایستا و محرومیت وسیع، بدون پشتوانه مهارتی لازم، به بازاندیشی در هویت فردی-اجتماعی دست می زنند. در نتیجه شهر در حال گذار یزد، بستر بسیار مناسب اجتماعی- شغلی برای زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو و چالش های هویتی، اجتماعی و اقتصادی فراوان برای زنان مهاجر از مبدأهای ایستا به همراه دارد.
بررسی کیفی علل انگاره های ذهنی نادرست از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : از آنجا که انگاره های نادرست از خداوند به شدت بر رفتار و تعامل ما با خداوند و انسانها اثرگذار است، این پژوهش با هدف شناسایی علل انگاره های نادرست از خداوند انجام شد و در پی آن بود به این سؤال پاسخ دهد که عوامل پیدایش تصورات نادرست از خداوند در بین افراد چیست. روش: بدین منظور از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد که از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع انتخاب شدند، اطلاعات پژوهش جمع آوری شد. داده ها بعد از مصاحبه با 18 نفر به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده و گزاره نویسی، به تحلیل داده ها به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج شدند. این کدها بر اساس شباهتها دسته بندی و طبقه بندی شده و در قالب مقولات شکل گرفتند. یافته ها : 75 مفهوم در کدگذاری اولیه و 32 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 52 مفهوم و 19 مقوله تقلیل یافت که علل خداانگاره های نادرست را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، برخی از علل خداانگاره های نادرست عبارتند از: غلبه حس گرایی در معرفت شناسی، نقص اطلاعات، راحت طلبی، عدم آموزش/ عدم آموزش صحیح و ... .
مطالعه کیفی پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش و فراگیری شبکه های اجتماعی، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد به ویژه جوانان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شده است. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام پذیرفته است. پس از تحلیل مصاحبه ها، مقوله های انگیزه کاربران جهت استفاده از شبکه های اجتماعی، پیامدهای منفی و همچنین پیامدهای مثبت استفاده از شبکه های اجتماعی استخراج گردید. فقدان برنامه های جذاب فرهنگی در محل سکونت و کمبود امکانات رفاهی و تفریحی از جمله دلایل ایجاد انگیزه جهت استفاده از شبکه های اجتماعی به شمار می روند. همچنین، امکان برقراری تعاملات اجتماعی آسان به عنوان پیامد مثبت شبکه های اجتماعی و استفاده از ادبیات نامناسب، اختلاف بین اعضای خانواده و مصرف گرایی از جمله پیامدهای منفی استفاده از شبکه های اجتماعی بود. این یافته ها می توانند نمایانگر پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی باشند.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.
مطالعه کیفی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 (نمونه مورد مطالعه: معلمان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 براساس دیدگاه معلمان بود. پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پساپدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شهر مشهد بودند. روش نمونه گیری، هدفمند و از نوع نمونه همگون بود. تعداد 20 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 1401-1400 مورد مصاحبه قرار گرفتند که این تعداد براساس اشباع نظری داده، تعیین گردید. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی به وسیله اعضا و بررسی ازطریق اجماع پژوهشگران و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با روش کریپندورف استفاده گردید. بر مبنای نتایج، معلمان تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان را در پنج مضمون «مهارت های ارتباطی-اجتماعی»، «راهبردهای شناختی»، «مهارت های رفتاری»، «انگیزش» و «مدیریت هیجان ها» مطرح نمودند. شایستگی اجتماعی و مؤلفه های آن متغیری مهم و اساسی در تعلیم وتربیت به شمار می آید که انتظار می رود تغییرات آن در دوران پساکرونا مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر این تغییرات در قالب پنج مضمون کلی مطرح گردید. کاربست و توجه به این تغییرات به افزایش آگاهی معلمان و مسئولان مدرسه از تغییرات این سازه مهم در دانش آموزان منجر شده و راه را برای برنامه ریزی و طراحی مداخلات مؤثر بر افزایش شایستگی های اجتماعی دانش آموزان هموارتر خواهد کرد.
مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
206 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی انجام شده است.روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و با شیوه های توصیفی- کیفی، اعم از مطالعه کتاب خانه ای و سندکاوی و نیز مصاحبه کیفی، داده های لازم گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: به طورکلی، نتایج مربوط به عوامل دروندادی عبارت بود از سیاست ها و برنامه های متمرکز، ضعف تخصص و تجربه، کمبود امکانات فیزیکی و منابع مالی. عوامل فرآیندی شامل مواردی از قبیل آموزش یکنواخت، روش های منسوخ آموزش و یادگیری و عدم مشارکت و تعامل سازنده بین ذی نفعان بوده است. بروندادها عبارت بود از عملکرد نامطلوب تحصیلی، سواد غیرکاربردی، ضعف آگاهی و اطلاعات عمومی و عوامل محیطی نیز شامل مواردی همچون عدم اولویت آموزش، فقر و دورافتادگی و پراکندگی بود.نتیجه گیری و پیشنهادات: در کل، می توان گفت مشکلات آموزش و پرورش با مواردی نظیر نیروی انسانی، برنامه ها و امکانات آموزش و پرورش، آموزش یکنواخت، شرایط جغرافیایی، فقر و سبک زندگی در ارتباط است. در پایان، پیشنهاداتی نظیر ضرورت برنامه ریزی منطقه ای و توزیع عادلانه امکانات، کاربردی ساختن آموزش ها، استقرار سازوکارهای تشویقی، ایجاد مجمتع های آموزشی مجهز، آموزش نیازمحور، طراحی و اجرای برنامه های فرهنگی و هوشمندسازی مدارس ارائه شد.نوآوری و اصالت: انتظار می رود که مطالعه و ترسیم وضعیت آموزش در مناطق محروم، شناخت وضع موجود و ارائه راهکارهای بهبود وضعیت آموزش را در این مناطق در پی داشته باشد.
کشف چالش های ارتباط درمانی در مداخلات خانواده درمانی: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۷۰-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف کشف چالش های ارتباط درمانی در مداخلات خانواده درمانی انجام شد. روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی انتخاب گردید. میدان پژوهش را کلیه درمانگران حوزه های خانواده درمانی در استان تهران با حداقل 5 سال تجربه کار در سال های 1400-1401 تشکیل دادند. 15 مشارکت کننده از طریق نمونه گیری هدفمند و طی یک فراخوان انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2019) انجام شد. تحلیل نتایج منجر به تولید 1 مضمون اصلی، 3 مضمون فرعی و 7 مفهوم اولیه شد. مضمون اصلی «ضعف در مدیریت پویایی های سیستمی» بود. مضمون فرعی نخست «ضعف در پیاده سازی دید سیستمی خانواده درمانگر» با مفاهیم اولیه (ضعف آموزش، ضعف نظارت و غفلت از درمان فردی خود) بود. مضمون فرعی دوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در رعایت تعاملات متوازن در جلسات خانوادگی»، شامل مفاهیم اولیه (مهارت نادیده گرفته نشدن تمام اعضا در جلسه و ناهمخوانی جنسیت با درمانگر) بود. و مضمون فرعی سوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در مدیریت تنش جلسات خانوادگی» به همراه مفاهیم اولیه(ضعف مهارت کنترل هیجانی و تمایل کمتر به برگزاری جلسات خانوادگی) بود. نتایج نشان داد مهارت ناکافی خانواد ه درمانگر در مدیریت پویایی های پیچیده و پنهانی در تعامل با سیستم خانواده، چالش در ارتباط درمانی است. بر این اساس، لزوم بسترسازی های آموزشی و کاربردی در حوزه ارتباط در مداخلات خانواده درمانی برجسته می گردد.
طراحی یک مدل پارادایمی از پدیده کودک همسری در شهر بندر عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده کودک همسری فارغ از جنسیت، عبارت است از ازدواج کودکانی که زیر 18 سال انجام شده باشد. این ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر واکاوی زمینه های کودک همسری است و میدان مطالعه در این پژوهش، دختران درگیر پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس اند. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد اجرای آن، نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری به صورت ترکیبی از روش های هدفمند، نظری و گلوله برفی است و داده های میدانی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از دخترانی جمع آوری شده است که زیر 18 سال ازدواج کرده اند. فرایندهای تحلیل و داده کاوی نشان می دهد که پنج مقوله ساختارهای الزام آور در بستر سنت ازدواج، جبر معیشتی، نگاه فانتزی به ازدواج، ازدواج راهی به رهایی از محدودیت ها و مصائب خانه پدری، زمینه های شکل گیری این پدیده است. کودک همسران در مواجهه با موانع پیش رو در زندگی زناشویی، استراتژی های سازگاری، استراتژی های مبتنی بر مقاومت و استراتژی های مبتنی بر مدیریت چالش ها را به کار گرفته اند. همچنین داده ها نشان می دهد ازدواج زودهنگام، مانع رشد اجتماعی و نشاط کودکانه می شود، آسیب های متعددی را بر آنها تحمیل می کند و در نهایت به بازتولید موقعیت فرودست زنان منجر می شود. درنهایت نتایج نشان می دهد پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس، بیش از آنکه متأثر از مصائب و چالش های اقتصادی و تنگناهای معیشتی باشد، برآمده از ساختارهای الزام آور فرهنگی، بنیادهای ارزشی و کلیشه های رایج درباره زنان و دختران است.
ارائه الگوی خود توسعه ای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
117 - 139
حوزههای تخصصی:
مدیریت مؤثر در مدارس ابتدایی نقش بسزایی در کیفیت آموزش وپرورش دارد و مدیران به عنوان رهبران آموزشی باید توانایی های خود را به طور مداوم توسعه دهند. در استان خوزستان، با توجه به چالش های خاص اجتماعی و اقتصادی، نیاز به یک الگوی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی احساس می شود تا بتوانند با بهبود مهارت ها و دانش خود، به ارتقاء کیفیت آموزشی و افزایش رضایت دانش آموزان و والدین کمک کنند. لذا این تحقیق به ارائه یک الگوی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان می پردازد، که شامل شناسایی ابعاد کلیدی و مؤلفه های مرتبط با فرآیند خود توسعه ای است. این پژوهش از روش کیفی و تحلیل متا-سنتز بهره گرفته و به بررسی ۲۶۷۰ سند علمی شامل مقالات، کتاب ها و پایان نامه ها پرداخته است. از میان این اسناد، ۷۰ سند به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تأیید و غنی سازی الگو، مصاحبه هایی با ۱۳ مدیر مدارس ابتدایی استان خوزستان انجام شد. این مصاحبه ها به جمع آوری نظرات و تجربیات مدیران در زمینه خود توسعه ای کمک کرده و به درک عمیق تری از چالش ها و فرصت های موجود در این حوزه منجر شده است. نتایج نشان می دهد که پنج بعد کلیدی شامل عوامل زمینه ای فردی و سازمانی، فرآیندها و استراتژی های خود توسعه ای و نتایج آن شناسایی شده اند. این ابعاد به همراه ۲۴ مؤلفه و ۴۹ زیرمؤلفه، الگوی نهایی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان را شکل می دهند. این الگو می تواند به عنوان راهنمایی برای مدیران در راستای بهبود مهارت ها، افزایش کارایی و ایجاد محیطی مؤثر و پویا در مدارس ابتدایی مورداستفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنظیم و پیشبرد کارراهه یک اقدام دوجانبه و مستلزم تعامل همه جانبه و پویای عضو هیئت علمی و دانشگاه است. موفقیت در این زمینه می تواند آثار زیادی در زندگی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی داشته باشد.. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارراهه بیرونی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بود. روش کار: به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و از روشتحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش اساتید دانشگاه ارومیه در سال 1398 که دارای سوابق علمی و اجرایی و همچنین آشنایی به حوزه علوم رفتاری و مدیریت بودند انتخاب و براساس اشباع نظری داده ها، تعداد 23 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، داده های بدست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار کیفی(Maxquda18) و در قالب کدهای باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل کدهای مصاحبه در دو قالب کد باز و محوری، 33 کد باز و 5 کد محوری استخراج گردید که بعنوان ابعاد و مولفه های اصلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی شناسایی شد و مدل مطلوب کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. 5 مولفه اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی عبارتند از شایستگیهای بین فردی و تحول آفرین، توسعه برون سازمانی پژوهش، ارتباط با صنعت، مراودات و همکاریهای علمی، ارتباط با اجتماع که این 5 مؤلفه بعنوان ابعاد اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از این است که کارراهه شغلی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی اعضای هیئت علمی تحولات زیادی را ایجاد نماید و انگیزه ها و استعدادها و توانمندیهای فردی اعضای هیات علمی را در راستای مسئولیتها و وظایف شغلی آن ها همسو سازد و همچنین به کسب هویت دانشگاهی و برنامه ریزی رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی منجر شود.
دریچه زندگیِ پس از طلاق: برساختی متنوع از زیست جهانی جدید (مطالعه کیفی پیامدهای طلاق بر زندگی زنان در شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
101-142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زندگی پس از طلاق و مواجهه با آن دیری نپایید که جای خود را در نظام مسائل اجتماعی در سطحی بین المللی بازکرده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناختی و البته با رویکردی اِمیک و کیفی از تجربه زندگی زنان شهر تهران پس از طلاق است. روش: روش شناسی پژوهش با رویکرد کیفی انجام شد. به این منظور با 39 زن طلاق گرفته شهر تهران که با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی انتخاب شد. مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیداکرده است. تجزیه وتحلیل داده از طریق نظام کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته و درنهایت مقوله هسته استخراج شد. یافته ها: 155 کدباز، 33 مقوله فرعی، 7 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: زندگی فرزندان طلاق: دوگانه پیروزی و شکست، رسیدن به فردیت فراموش شده، مِیل و تجربه صُور لذتهای طغیان گر، تجربه ناخوشایند بازگشت به خانه پدری، چالشهای اقتصادی (رهاشدگی و مشقت)، گونه گون شدن توجه های منفی، نقابی مفهومی از داغ ننگ طلاق، طردی چندساحتی. همچنین تجربه مشقت تا فردیت یافتگی مدرن به عنوان مقوله هسته انتخاب شد و درنهایت نمودار درختی مستخرج از داده ها تنظیم شد. بحث: زندگی پس از طلاق دست کم در نگاه اول تجربه ای از زیست زنان طلاق گرفته است که تشریح وضعیت آنان به سادگی حاصل نمی شود. در حقیقت می توان زندگی پس از طلاق را برای زنان به یک نمایش درام تشبیه کرد که تماشای وضعیت پیش برنده آن، جریانی متناقض از امور خیر و شر و نابسندگی در پیش بینی است.
مشکلات ذهنی سازی در کودکان مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
109 - 150
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ذهنی سازی یا توانایی فهم وضعیت ذهنی خود و دیگران، همچنین نشان دادن واکنش مناسب به آن، می تواند نقش به سزایی در فرایند درمانی و سازگاری با تغییرات ناشی از بیماری های مزمن در زندگی ایفا کند. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات ذهنی سازی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها است. لذا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع و با بهره-گیری از رویکرد پدیدارشناسی استعلایی یا روان شناختی و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، برگرفته از سئوالات مقیاس عملکرد تاملی کودکان و نوجوانان و فرم مصاحبه تحولی والدین، تجارب زیسته 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک و 22 نفر از والدین آن ها تحلیل و طبقه بندی شد. حاصل نهایی این مطالعه پدیدارشناسانه، استخراج سه مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است. نتایج این پژوهش و تامل بر مدل چرخه شکست ذهنی سازی، علاوه بر تسهیل روابط و تنظیم هیجانات کودکان و والدین درگیر این بیماری، می تواند به طراحی مقیاس سنجش مشکلات ذهنی سازی، تدوین مداخلات روان شناختی و توسعه خدمات پزشکی کمک قابل توجهی نماید.
مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر کشف مؤلفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (2005) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ به این منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد 10 دانش آموز با توجه به ملاک های ورودِ علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی 15 تا 18 سال و ملاک های خروجِ نداشتن مشکلات جسمانی و روان شناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (2014) سه مؤلفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: 1) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، 2) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، 3) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ 1) علل فردمدار (با کدهای بازِ بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و 2) علل دیگرمدار (با کدهای بازِ دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: 1) همرنگی با جماعت (با کدهای بازِ همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، 2) پیداکردن شواهد خلاف برای دین داری (برداشت به نفع دین گریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و 3) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود مؤید از دین). با توجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بُعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
زنان و آزار جنسی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل اجتماعی تجربه زیسته زنان شاغل از آزار جنسی در محیط کار انجام گرفته است. در این مطالعه از روش کیفی استفاده شده است. بدین منظور، 31 زن شاغل در دو حوزه رسمی و غیر رسمی (قضایی و فروشندگی) در شهر رودسر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه استاندارد و عمیق استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است. طبق این فرایند، داده های زیر استخراج شد: آزارهای جنسی کلامی: پیشنهادهای مکرر و یک طرفه لفظی و جنسی؛ آزارهای جنسی غیر کلامی: اشارات تبعیض آمیز جنسی؛ آزارهای فیزیکی: لمس کردن ناجور و نامناسب بدن؛ واکنش ها پس از آزار جنسی: شخصی و محافظه کارانه، شخصی و کنشگرانه؛ پیامدهای آن: فشار روحی و روانی، انزوای اجتماعی و بی اعتمادی اجتماعی.
مطالعه ای کیفی در شناخت هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد اعتیادآور در میان خرده فرهنگ های قومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به روش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد و مدارک مکتوب و ادبیات شفاهی مرسوم در مورد مصرف مواد در صدد است تا هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد را در میان پنج خرده فرهنگ بزرگ قومی ایران (در قالب 10 استان) را بررسی کند. به منظور شناخت هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد اعتیاد آور در میان خرده فرهنگ ها سه حوزه مورد تاکید و هنجارهای موجود در هر یک از این حوزه های مورد مطالعه قرار گرفت.: 1- توصیه-های دارویی و درمانی، 2- باورهای عامیانه و جملات و ضرب المثل ها و 3- آداب و رسوم خاص. بر اساس یافته ها در هر سه حوزه مشخص شده در میان همه خرده فرهنگ های مورد بررسی هنجارهایی وجود دارد که تسهیل کننده مصرف مواد مخدر هستند.
واکاوی ادراک جوانان از تجربه طلاق: مطالعه ی کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به افزایش طلاق در سالهای اخیر بویژه در میان زوجین جوان، مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد امیک در چارچوب تفسیرگرایی اجتماعی به واکاوی ادراک و تجربه جوانان از فرایند و پیامدهای طلاق می پردازد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، و معیار اشباع نظری با 25 مشارکت کننده مرد و زن مطلقه 20 تا 30 سال در شهر تهران مصاحبه عمیق کیفی انجام گرفت. نتایج مطالعه در چهار محور دلایل و بسترهای طلاق، نگرش به طلاق قبل از اقدام، مسائل و چالشهای فرایند طلاق، و پیامدها و مسائل اجتماعی بعد از طلاق ارائه شده است. بر اساس نتایج، آسیب پذیری زنان در فرایند طلاق (قبل، حین، و بعد از طلاق) بیشتر از مردان است. زنان در مقایسه با مردان، از مسائل عاطفی، اجتماعی و اقتصادی بیشتری رنج می برند. بطور کلی، نتایج پژوهش بیانگر فرایندی، چندبعدی و بافتارمندی طلاق در ایران است. طلاق به عنوان یک فرایند چندمرحله ای است؛ عوامل و بسترهای مختلفی در دوره قبل از طلاق (یا تصمیم گیری)، حین طلاق (اقدام به طلاق)، و بعد از طلاق (انطباق و سازگاری با شرایط جدید) آن را شکل می دهند. در نتیجه گیری مقاله می توان گفت رخداد طلاق در خلأ شکل نمی گیرد، بلکه در یک بافتار اجتماعی- فرهنگی رخ می دهد که هم فرآیندها و هم پیامدهای طلاق را تحت تأثیر قرار می دهد.
شناسایی راهبردهای تحقق خلاقیت محیطی در دانشگاه ها بر اساس نظر خبرگان دانشگاهی: یک مطالعۀ کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهبردهای تحقق خلاقیت محیطی در دانشگاهها بر اساس نظرات خبرگان دانشگاهی بود. روش: در پژوهش حاضر که بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، کیفی از نوع پدیدارشناسی است، برای گردآوری داده ها با رویکرد نمونه گیری هدفمند(صاحب نظران کلیدی) و معیار اشباع نظری، با 25 نفر متخصص دانشگاهی مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون بر اساس دیدگاه آتراید-استرلینگ(2001) در سه سطح مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام شد. یافته ها: راهبردهای تحقق خلاقیت محیطی در دانشگاهها در دو مضمون سازمانده راهبردهای درون نهادی(شامل هشت مضمون پایه) و راهبردهای برون نهادی (شامل شش مضمون پایه) طبقه بندی شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد کاربست راهبردهای شناسایی شده بتواند به پویایی محیط های دانشگاهی و تعامل سازنده نهاد دانشگاه با محیط پیرامون کمک کند.
طراحی و اعتبارسنجی بسته آموزشی تحول مثبت کودکی اولیه در بافت ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
23 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: تحول مثبت در کودکی اولیه می تواند آغازی برای ارتقا سطح توانمندی های کودک در دوره های تحولی بعدی او محسوب گردد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم تحول مثبت کودکی اولیه در بافت ایران و طراحی یک بسته آموزشی مبتنی بر آن بود.روش: با توجه به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان، والدین، مربیان فعال و متخصصان این حوزه در شهر تهران بودند. در ابتدا 14 نفر از والدین، مربیان فعال در زمینه آموزش کودکی اولیه و متخصصان که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند به مصاحبه نیمه ساختاریافته پاسخ دادند. سپس داده های این بخش با روش اشتراس و کوربن تحلیل و کدگذاری شده و بسته آموزشی تحول مثبت در کودکی اولیه طراحی شد. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش هشت مقوله اصلی حمایت های بافتی، توانمندسازی فردی، قوانین و انتظارات، زمان بهینه، انگیزش و یادگیری، ارزش های مثبت، شایستگی های اجتماعی و فرهنگی و هویت استخراج گردید که بسته آموزشی متناسب با آنها تدوین شد. برای اعتبارسنجی برنامه دو ضریب نسبت و شاخص روایی محتوا استفاده گردید که ضرایب در تمام آیتم هابر اساس نظر ده تن از متخصصان برای شاخص CVI و CVR به ترتیب بالاتر از 79/0 و 62/0 بود.نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته ها می توان گفت که بسته آموزشی تحول مثبت مبتنی بر سرمایه های تحولی است و می تواند موجب تقویت تجربیات کودکی شود و همین امر موجب می گردد تا کودک در زمینه های شناختی، اجتماعی و عاطفی به رشد و تحول بهینه دست یافته ودر بلند مدت نیز پیامدهای مثبت داشته باشد.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه استعدادهای سازمانی: یک مطالعه کیفی
منبع:
توسعه استعدادسال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 27
استعدادها امروزه به عنوان عاملی مهم در کسب مزیت رقابتی پایدار و به حداکثر رساندن عملکرد سازمانی شناخته می شوند. در اهداف نظام علم و فناوری کشور بر زمینه سازی برای پرورش و توسعه استعدادهای سازمانی به منظور برآوردن نیازهای جامعه و دستیابی به سطح دانش و مهارت نیروی کار متناسب با معیارهای جهانی تاکید گردیده است. بدین منظور در مطالعه حاضر به شناسایی عوامل موثر بر توسعه استعداد کارکنان رشته مهندسی هوافضای یک دانشگاه سازمانی در محیط کار پرداخته شده است. بر اساس هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شد. نمونه تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان علمی و تجربی بود که شناخت بیشتری نسبت به پدیده مورد مطالعه داشته و به روش نمونه گیری غیراحتمالی زنجیری یا گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه مدون و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار MAXQDA نسخه 11 استفاده شد و اعتبار و روایی داده های حاصل از مصاحبه ها با بهره گیری از روش کدگذاری مجدد و دریافت بازخورد از مشارکت کنندگان انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل موثر بر توسعه استعدادهای سازمانی شامل سه مقوله: سازمانی، فردی، گروهی - مدیریتی و 15 مولفه فرعی است. نتایج این تحقیق، می تواند به عنوان گامی موثر، برای توسعه استعدادها در سازمان ها به کار برده شود.