
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره 17 آذر و دی 1403 شماره 5 (پیاپی 87) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشجویان به دلایل مختلفی همواره در معرض تعلل ورزی تحصیلی قرار دارند در این بین نقش عواطف، حرمت خود و توانایی در تنظیم هیجان حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی براساس حرمت خود و تنظیم هیجان در دانشجویان بود. روش: در این مطالعه مقطعی تعداد 150 دانشجوی پسر ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 1397 حضور داشتند که پس از انتخاب به روش نمونه گیری گیری تصادفی به پرسشنامه های تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، حرمت خود روزنبرگ (1989) و تنظیم هیجانی گروس و جان (2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نمره تعلل ورزی تحصیلی با حرمت خود، نمره کل تنظیم هیجان و خرده مقیاس های بازداری شناختی و ارزیابی مجدد شناختی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای بازداری شناختی و حرمت خود در مجموع 33 درصد از تغییرات تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که حرمت خود و تنظیم هیجان با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان رابطه داشته و قادر به پیش بینی معنی دار آن هستند. با توجه به یافته ها، بهبود تنظیم هیجان و حرمت خود می توانند امر پیشگیری از تعلل ورزی را تسهیل نمایند.
واکاوی شایستگی های کلیدی اعضای هیأت علمی به منظور آموزش برای پایداری، مورد مطالعه: دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعضای هیأت علمی به دلیل وظایف آموزشی و پژوهشی و نقشی که در اشاعه علم و دانش بر عهده دارند، سهم بسزایی در آموزش برای پایداری ایفا کرده و شایستگی ها و مهارت های آنان بعنوان یک عنصر کلیدی در این زمینه مطرح می شود. از این رو، هدف این پژوهش واکاوی شایستگی های کلیدی اعضای هیأت علمی دانشگاه فنی و حرفه ای به منظور آموزش در جهت پایداری بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی است و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، در گروه «پژوهش آمیخته» طبقه بندی می شود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از متخصصان و صاحب نظرانی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و با استفاده از روش تحلیل محتوا کلیدی ترین شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی شناسایی شد. در بخش کمی به منظور وزن دهی، سنجش میزان اهمیت و رتبه بندی مؤلفه ها ی استخراج شده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده گردید. یافته ها: برپایه بازکاوی داده های مصاحبه های نیمه ساختاریافته، در مجموع یازده زیرمؤلفه در قالب شش مؤلفه ی اصلی به عنوان شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی در دانشگاه فنی و حرفه ای شناسایی شد که در مرحله بعد با توجه به ضریب اهمیت به دست آمده حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک آنتروپی شانون، مؤلفه های شایستگی فرادیسیپیلینی، شایستگی تخصصی، شایستگی دوراندیشی، شایستگی مسئولیت اجتماعی، شایستگی فرافرهنگی و شایستگی زیست محیطی به ترتیب، اهمیت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، به منظور جهت گیری آموزش های فعلی دانشگاه فنی و حرفه ای به سمت آموزش پایداری، لازم است پرورش شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی مورد توجه قرار گرفته و اقدامات لازم جهت توسعه این شایستگی ها صورت پذیرد
بررسی دیدگاه دانشجویان رشته اتاق عمل در مورد شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش کلیدی شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای در کسب موفقیت های شغلی و تحصیلی، بررسی دیدگاه دانشجویان اتاق عمل با توجه به ماهیت متفاوت رشته، اهمیت به سزایی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی اتاق عمل در مورد شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای آنان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی ۹۱ دانشجوی اتاق عمل دانشگاه های علوم پزشکی زاهدان و زابل در سال ۹۸-۱۳۹۹ به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه شناخت شغلی الدهام و هاکمن و پرسشنامه ی محقق ساخته انگیزش حرفه ای بود. داده ها از طریق آزمو ن های توصیفی و استباطی با نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: میانگین نمرات شناخت شغلی در هر دو گروه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی اتاق عمل متفاوت بود. تفاوت نمره میانگین دیدگاه های دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی در خصوص علاقمندی به رشته انتخابی اتاق عمل به ترتیب نمره کمی برابر با 28/5 و 02/4 بود و این تفاوت از نظر آماری معنادار شد (۰۵/۰ P<). همچنین تفاوت میانگین دیدگاه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی در خصوص لذت بردن از فعالیت در رشته اتاق عمل به ترتیب برابر با 58/5 و 90/3 بود که از نظر آماری معنادار شد (۰۵/۰ P<). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد دانشجویان جدیدالورود به دلیل متفاوت بودن دیدگاه شان نسبت به شناخت شغلی، انگیزش حرفه ای بالاتری نسبت به رشته اتاق عمل در بدو ورود به دانشگاه دارند.
شناسایی مدل مفهومیِ تفکر طراحی در آموزش علوم پایه با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دروس علوم پایه در برنامه درسیِ رشته های علوم پزشکی جایگاه ویژه ای دارد. در این راستا لازم است تغییرات کارآمدی در رویکردهای آموزشیِ مرتبط با این دروس ایجاد شود. هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های رویکرد تفکر طراحی در آموزش علوم پایه به کمک فراترکیب است. روش کار: روش پژوهش در این مطالعه فراترکیب است که با استفاده از رویکرد 7 مرحله ای سندولسکی و باروسو تدوین شده است. جامعه آماری، شامل تمامی پژوهش های مرتبط با موضوع از سال 2012 تا 2021 هستند که از پایگاه های نشریات انگلیسی به صورت نظام مند، با استفاده از کلیدواژه هایDesign thinking and Science Design thinking and Pedagogy, Design thinking and Basic Sciences, وDesign thinking and Education جستجو گردید و با رعایت معیارهای ورود و خروج، مورد بررسی قرار گرفته و از مجموع 128 پژوهشِ شناسایی شده، تعداد 8 سند با روش کدگذاری سه مرحله ای کوربین و اشتراوس مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته ها: مهم ترین مولفه های رویکرد تفکر طراحی در آموزش علوم پایه را می توان در قالب مدلی با 5 مقوله اصلی، 11 مقوله و 37 مفهوم تدوین نمود که مقوله های اصلی شامل ویژگی های عاطفی، یادگیری، شناختی، اجتماعی و بازدارندگی می باشند. نتیجه گیری: انتظار می رود یافته های این پژوهش جهت استفاده ی برنامه ریزان آموزش پزشکی در راستای سازماندهی فرایند آموزشِ دروس علوم پایه مورد بهره برداری قرار گیرد و اصول آموزشی با توجه به ظرفیت رویکرد تفکر طراحی، تدوین گردد.
طراحی الگوی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنظیم و پیشبرد کارراهه یک اقدام دوجانبه و مستلزم تعامل همه جانبه و پویای عضو هیئت علمی و دانشگاه است. موفقیت در این زمینه می تواند آثار زیادی در زندگی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی داشته باشد.. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارراهه بیرونی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بود. روش کار: به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و از روشتحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش اساتید دانشگاه ارومیه در سال 1398 که دارای سوابق علمی و اجرایی و همچنین آشنایی به حوزه علوم رفتاری و مدیریت بودند انتخاب و براساس اشباع نظری داده ها، تعداد 23 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، داده های بدست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار کیفی(Maxquda18) و در قالب کدهای باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل کدهای مصاحبه در دو قالب کد باز و محوری، 33 کد باز و 5 کد محوری استخراج گردید که بعنوان ابعاد و مولفه های اصلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی شناسایی شد و مدل مطلوب کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. 5 مولفه اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی عبارتند از شایستگیهای بین فردی و تحول آفرین، توسعه برون سازمانی پژوهش، ارتباط با صنعت، مراودات و همکاریهای علمی، ارتباط با اجتماع که این 5 مؤلفه بعنوان ابعاد اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از این است که کارراهه شغلی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی اعضای هیئت علمی تحولات زیادی را ایجاد نماید و انگیزه ها و استعدادها و توانمندیهای فردی اعضای هیات علمی را در راستای مسئولیتها و وظایف شغلی آن ها همسو سازد و همچنین به کسب هویت دانشگاهی و برنامه ریزی رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی منجر شود.
مدل یابی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه آموزش نقشی اساسی در رسیدن به تجربه یادگیری مطلوب داشته و می تواند تضمین کننده موفقیت تحصیلی دانشجویان باشد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری میان درگیری تحصیلی، ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 327 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ و درک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیلو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد ادراک از حمایت اساتید می تواند به طور معناداری درگیری تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کند و خودکارآمدی تحصیلی دارای نقش میانجی گر در رابطه ادراک از حمایت اساتید با درگیری تحصیلی است. شاخص های الگوسازی حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی برقرار است و متغیرهای پیش بینی کننده الگو، 68/0 از واریانس درگیری تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری: ارائه حمایت و توجه و پذیرا بودن نسبت به دانشجو از جانب اساتید می تواند زمینه رشد احساس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان را فراهم کرده و به افزایش درگیری در فعالیت های مربوط به یادگیری کمک نماید. بنابراین ضروری است برنامه ریزی و بازنگری در شیوه های آموزشی در راستای بهبود ادراک از حمایت اساتید مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی چالش ها و راهکارهای بهبود کیفیت آموزش پزشکی در جهت ارتقای رتبه بندی بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه کیفیت آموزش پزشکی علاوه بر پاسخ به نیازهای سلامت جامعه، می تواند بر رتبه بندی بین المللی دانشگاه ها تأثیرگذار باشد. بنابراین این مطالعه باهدف شناسایی چالش ها و راهکارهای بهبود کیفیت آموزش پزشکی در جهت ارتقای رتبه بندی بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام گرفت. روش کار پژوهش کیفی حاضر در سال 1401 در دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام گرفت. مصاحبه های نیمه ساختاریافته هدفمند با 35 نفر از مدیران، معاونین، اعضای هیئت علمی و کارشناس های خبره شاغل در معاونت های مختلف انجام گرفت و تا مرحله اشباع ادامه یافت. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی گرانهایم و لاندمن انجام گرفت. یافته ها در مطالعه حاضر، تعداد ۴۳ چالش در پنج حیطه اصلی شامل ضعف در آموزش و پژوهش، ضعف در تعاملات، بودجه ناکافی، برنامه ریزی نامناسب و ضعف در نیروی انسانی تقسیم شدند. همچنین تعداد ۷۱ راهکار در هفت گروه اصلی شامل بهبود در آموزش، توسعه تحقیقات، ارتقاء همکاری های درون بخشی و بین بخشی، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، ارزشیابی، استخدام و حفظ نیروی انسانی متخصص و حمایت مالی شناسایی شدند. نتیجه گیری در راستای نتایج مطالعه حاضر، به مدیران و سیاست گذاران پیشنهاد می گردد در جهت رفع موانع و چالش های موجود با فراهم سازی امکانات و تکنولوژی های آموزشی جدید، جذب اساتید باکیفیت، نظارت بر عملکرد اساتید، افزایش تعاملات بین المللی و حمایت مالی کافی اقدام کنند.
بررسی رابطه بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه دانشجویان از مهم ترین اقشار اجتماعی در روند نوسازی و توسعه کشور اند، پرورش و تقویت احساس رضایت و پیشرفت در آنها جهت رسیدن به سعادت جامعه، اهمیت ویژه ای می یابد. بر این اساس ضرورت دارد تا عوامل موثر در رسیدن به رضایت تحصیلی مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی در دانشجویان علوم پزشکی تبریز بود. روش ها: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان مراکز علوم پزشکی تبریز بودند. با توجه به حجم جامعه تعداد ۱۵۰ نفر از هر یک از جوامع ذکر شده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنامه رضایت تحصیلی پرسشنامه درگیری تحصیلی(زرنگ، ۱۳۹۱) و پرسشنامه خوشبینی (الری و فینچام، ۲۰۰۰) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی (۶۶۸/۰ =r و ۰۱/۰>p) و بین رضایت از رشته تحصیلی با خوش بینی تبیینی(۲۸۷/۰ =r و ۰۱/۰>p) رابطه وجود دارد. همچنین ۷/۳۷ درصد از واریانس رضایت از رشته تحصیلی توسط درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی از جمله عوامل موثر بر رضایت از رشته تحصیلی می باشند.
سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدالت آموزشی یکی از اساسی ترین جنبه های عدالت در سطح جامه است که همه حوزه های آموزشی بالاتر را دچار تحول کرده و زمینه بروز استعدادها و توانمندی ها را در سطح جامعه فراهم می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و دارای رویکرد کیفی، در قالب پارادایم تفسیری است. برای تحلیل داده های به دست آمده، از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران آموزش و پرورش و مدیران مدارس بود که به صورت هدفمند مبتنی بر اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبارسنجی مدل پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پنج مضمون اصلی و پانزده مضمون سازمان دهنده و هفتاد و چهار مضمون پایه بر توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش موثر است. نتیجه گیری: توسعه عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر اساس نتایج به دست آمده دارای پنج مضمون توزیع مناسب تجهیزات و منابع(تجهیزات فیزیکی، تخصیص و تجهیزات آموزشی، توزیع منابع انسانی باکیفیت و ماهر، منابع مالی)؛ شفافیت در عملکرد(وضوح اطلاعات، صحت اطلاعات)؛ توانمندسازی معلمان(انگیزش کارکنان/معلمان، موثر بودن، آموزش معلمان)؛ حرفه ای گرایی معلمان(ویژگی های فردی، تنوع مهارت، مهارت ارتباطی معلمان)؛ رفتار عادلانه در کلاس(ادراک عدالت از سوی دانش آموزان، برابری) است.
بررسی مهارت های ارتباطی استاد و دانشجو و ارتباط آن با ویژگی های زمینه ای از دیدگاه دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم در سال 1401(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مرتبط با ارتباط استاد و دانشجو و کاربرد آن در آموزش، در کیفیت یاددهی – یادگیری مؤثر است. این مطالعه باهدف بررسی مهارت های ارتباطی استاد و دانشجو و ارتباط آن با ویژگی های زمینه ای از دیدگاه دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم در سال 1401 انجام گردید. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که در دانشگاه علوم پزشکی آزاد قم در سال1401صورت گرفت. انتخاب نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انجام شد و 113 دانشجوی پزشکی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارتباط استاد با دانشجو مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها وارد نرم افزارSPSS نسخه 26 شد و با آزمون های آماری، کای دو، آنوا، تعقیبی توکی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شد. نتایج: از بین عوامل جمعیت شناختی، مقطع تحصیلی با ارتباط استاد و دانشجو ارتباط معنی داری داشت، به طوری که در مقاطع علوم پایه ارتباط استاد با دانشجو بیشتر است (009/0 =P) . تحلیل رگرسیون خطی چندگانه با مدل گام به گام (Stepwise) نیز مقطع تحصیلی (001/0 =P ،316/0-=β) را در ارتباط استاد و دانشجو مؤثر تشخیص داده شدند. همچنین مقطع تحصیلی با حیطه های عامل فردی استاد (011/0 =P) و علمی (001/0 =P) ارتباط معنی داری داشت؛ اما با عامل حرفه ای ارتباط معنی داری نداشت (102/0 =P). همچنین آزمون تعقیبی توکی نشان داد که معدل با حیطه عامل علمی در ارتباط معناداری دارد به طوری که با افزایش معدل در این حیطه ارتباط بهتر است (036/0 =P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشاان داد از نظر دانشجویان در مقاطع علوم پایه ارتباط استاد با دانشجو بیشتر است و دراین بین ویژگی های فردی و علمی استاد مؤثر است؛ بنابراین به سیاست گذاران آموزشی حرفه پزشکی پیشنهاد می شود برنامه ریزی مؤثری در جهت ایجاد بستر مناسب در جهت ارتباط استاد با دانشجو در بالین فراهم نمایند.