مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
حس مکان و روابط اجتماعی از عناصر کلیدی در فهم تعاملات انسانی و کارکردهای فضاهای عمومی به شمار می روند. بازار تاریخی تبریز، به عنوان یکی ای نمادهای برجسته معماری و فرهنگی ایران، بستری است که در آن حس مکان و ارتباطات اجتماعی نقشی بی بدیل ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، واکاوی هم پیوندی حس مکان و روابط اجتماعی در این فضای تاریخی با رویکردی انسان محور است. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از ابزارهای کمی و کیفی انجام شده است. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کسبه و مراجعان بازار تاریخی تبریز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و توزیع پرسش نامه در میان 400 نفر بر اساس «فرمول کوکران»، داده های موردنیاز گردآوری شد. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با کارشناسان حوزه های مرتبط انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری «اس پی اس اس»، «ضریب همبستگی پیرسون» و تحلیل مسیر در نرم افزار «ای ام او اس»، پردازش شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان حس مکان و کیفیت روابط اجتماعی در این بازار ارتباطی معنادار و متقابل وجود دارد. فضای کالبدی، عناصر فرهنگی و فعالیت های روزمره، به عنوان اجزاء مؤثر بر تقویت حس مکان، نقش مهمی در شکل گیری و تداوم روابط اجتماعی ایفاء می کنند. این پژوهش با تأکید بر رویکرد انسان محور، راهکارهایی برای تقویت تعاملات اجتماعی و حفظ حس مکان در بازارهای تاریخی ارائه می دهد که می تواند به ارتقای کیفیت زندگی شهری و پایداری فرهنگی در چنین فضاهایی منجر شود.
ارزیابی مخاطره خشکسالی و اثرات آن بر ناپایداری روستاهای مقصد گردشگری، مورد مطالعه: روستاهای مقصد گردشگری منطقه ترشیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
173 - 198
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در مناطق روستایی نقش مهمی در کاهش بیکاری، افزایش درآمد و ماندگاری و پایداری روستاها دارد. اما این صنعت نسبت به مخاطرات آب و هوایی به خصوص مخاطره خشکسالی بسیار حساس بوده و بروز مخاطرات می تواند اثرات منفی و جبران ناپذیری در روستاهای مقصد گردشگری برجای گذارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مخاطره خشکسالی بر پایداری روستاهای مقصد گردشگری منطقه ترشیز انجام گرفته است. برای بررسی وضعیت خشکسالی منطقه از داده های بارندگی 8 ایستگاه سینوپتیک در طی دوره آماری 2000 تا 2020 در مقیاس ماهانه استفاده شد. ابتدا با استفاده از نرم افزار DRINC مقادیر شاخص SPI محاسبه شد. سپس جهت بررسی روند خشکسالی در سال های موردنظر، نقشه های پهنه بندی سالانه تهیه شد مقادیر بدست آمده از شاخص SPI نشان داد منطقه مورد مطالعه در طی دوره آماری (2000 تا 2020) در محدوده خشکسالی قرار گرفته است. براین اساس در ادامه جهت بررسی اثرات خشکسالی بر روستاهای مقصد گردشگری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بدین ترتیب از نظرات 30 نفر از کارشناسان، اساتید و دانشجویان دکتری فعال در حوزه گردشگری روستایی و مخاطرات جهت ارزیابی میزان اثر هریک از مولفه های تحقیق بهره گرفته شد. سپس جهت اولویت بندی مولفه های تحقیق از روش وزن دهی MEREC استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص SPI نشان داد در طی دوره آماری 2000 تا 2020 منطقه موردمطالعه با خشکسالی خفیف مواجه بوده است و نتایج حاصل از مدل MEREC نشان داد از میان عوامل اثرات خشکسالی، عامل های اقتصادی و محیطی بیشترین تأثیر را بر پایداری روستاهای مقصد گردشگری دارد.
جرم انگاری جنایات بین المللی در کشورهای تاجیکستان، بوسنی و افغانستان
حوزههای تخصصی:
هم زمان با تصویب معاهده مؤسس دیوان بین الملل کیفری (اساسنامه رم) و تثبیت اصل صلاحیت تکمیلی این دیوان، جنبشی جهانی برای تصویب قانون داخلی جرم انگاری کننده جنایات بین المللی به راه افتاد. این قوانین ضمن تأمین دغدغه های داخلی، صلاحیت تکمیلی دیوان را با وقفه روبرو می ساختند؛ زیرا صلاحیت لازم برای محاکم داخلی در رسیدگی به جنایات بین المللی را فراهم می آوردند. در این نوشتار، با تمرکز بر قوانین داخلی سه دولت دارای جمعیت اکثریت مسلمان به این سؤال پاسخ داده شده است که تصویب قوانین داخلی در این حوزه با چه ضرورتی صورت پذیرفته و تجربیات این دولت ها چه تفاوت هایی با یکدیگر دارد؟ در این راستا، مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، قوانین سه دولت بوسنی و هرزگوین و تاجیکستان و افغانستان سابق را با چهار معیار «میزان تأثیرپذیری قانون داخلی از اساسنامه رم»، «تقدم یا تأخر زمان قانون گذاری»، «دامنه جرائم»، «دامنه مجازات ها» مورد ارزیابی قرار داده است. بر اساس یافته های این مقاله، به دلیل تقلیدی و منفعلانه بودن قوانین یادشده، می توان مبتنی بر مؤلفه های دینی و ملی، الگویی را در خصوص تصویب قوانین جرم انگاری کننده جنایات بین المللی طراحی و به تصویب برساند؛ الگویی که به دلیل فقدان نظیر، قابلیت الگوبرداری توسط دیگر دولت های مسلمان یا سازمان های میان دولتی اسلامی تحت قالب هایی همانند تقنین مشترک یا قانون گذاری نمونه را خواهد داشت.
تحلیل جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در چارچوب مدل سه جریان کینگدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی یکی از مباحث مهم در حوزه عدالت اجتماعی است که در پی تقسیم عادلانه منابع، امکانات و فرصت ها میان زن و مرد است. تدوین سیاست های عادلانه در این حوزه، از جمله وظایف مهم دولت در عرصه سیاست گذاری است. بررسی برنامه ها و سیاست های دولت های بعداز انقلاب، حاکی از اتخاذ رویکردهای متفاوت نسبت به عدالت جنسیتی است. سوال این است که این تغییر رویکردها در سیاستگذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران متأثر از چه جریاناتی است؟. براین اساس، در این پژوهش تلاش شده، به صورت کیفی و در چارچوب مدل سه جریان کینگدان، جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در دولت های با گفتمان اصلاح طلب، عدالت محور، اعتدال گرا و انقلابی را بررسی و تحلیل گردد. نتایج حاصله حاکی از آن است که تلاقی سه جریان مسئله، جریان سیاسی و جریان خط مشی در سیاست گذاری عدالت جنسیتی دولت های ج.ا.ایران اثرگذار بوده و با روی کار آمدن دولت ها و تغییر مدیریت کلان کشور، و همچنین متناسب با رویکرد و گفتمان مربوطه، سیاست ها و برنامه های متفاوتی را در حوزه مطالبات زنان و عدالت جنسیتی پیگیری و اتخاذ نمایند و در نتیجه موجب باقی ماندن بخشی از مسائل زنان و عدم برقراری عدالت جنسیتی شده است.
تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
81 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: رابطه بین نوآوری و ریسک پذیری، موضوعی پیچیده و دووجهی است. از یک طرف، نوآوری می تواند ریسک پذیری را افزایش دهد و از طرف دیگر، با ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد بالا، می تواند ریسک پذیری را کاهش دهد. شرکت ها برای حفظ مزیت رقابتی ناچار به پذیرش نوآوری های ریسکی هستند و برند قوی می تواند به عنوان سپر دفاعی در برابر پیامدهای منفی ریسک عمل کند. این موضوع در تقاطع دو حوزه کلیدی مدیریت یعنی مدیریت برند و مدیریت نوآوری قرار دارد. بررسی تعامل این ابعاد می تواند به توسعه راهکارهای جامع تری برای سیاست گذاری نوآوری و مدیریت ریسک بینجامد. با توجه به نبود بررسی های مستقیم پیرامون اثر برند در ساختار تصمیم گیری نوآورانه تحت شرایط ریسکی، پژوهش حاضر می تواند به توسعه مدل های تلفیقی بین مفاهیم بازاریابی (برند) و کارآفرینی (نوآوری و ریسک پذیری) کمک کند. در نتیجه، شناخت این نقش برای مدیران و تصمیم گیرندگان حیاتی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت های پذیرفته شده بورس تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جزو پژوهش های توصیفی-پس رویدادی است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های پانلی و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده و برای سنجش متغیر ارزش برند از مدل داموداران(2015) و برای سنجش محرک ها و موانع نوآوری از الگوی نمازی و مقیمی(1398) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس تهران از ابتدای سال 1395 تا 1402 هستند که به روش حذف سیستماتیک، 139 شرکت انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد منابع مشهود و منابع نامشهود به عنوان محرک های نوآوری تأثیر مثبتی بر ریسک پذیری دارند، از بین متغیرهای مربوط به موانع نوآوری، موانع بازار و موانع مالی دارای تأثیر منفی معنی دار بر ریسک پذیری هستند ولی متغیر موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری ندارد. اثر تعاملی منابع مشهود و نامشهود با ارزش برند بیانگر عدم تأثیرگذاری منابع مشهود و تأثیرگذاری مثبت معنی دار منابع نامشهود بر ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه است. اثر تعاملی ارزش برند با موانع نوآوری(موانع بازار و مالی) حاکی از این است که برند قوی، اثر منفی موانع بر ریسک پذیری شرکت را کاهش می دهد ولی اثر تعاملی ارزش برند با موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری شرکت ها ندارد. یافته ها: ارزش برند درکنار منابع نامشهود با ایجاد هم افزایی بیشتر، سبب افزایش توان فنی شرکت ها برای ورود به پروژه های نوآورانه با ریسک بالا می شود. با افزایش ارزش برند، موانع بازار و موانع مالی نمی تواند سبب کاهش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه شود که حاکی از این است که برند قوی، با ایجاد سهولت بیشتر در حوزه بازار و مالی، رفتار ریسک پذیری را تقویت می کند. می توان گفت ارزش برند به عنوان شمشیر دولبه عمل کرده و فشار زیاد برای حفظ برند، افزایش تمایل به بدهی بالا و سرمایه گذاری تهاجمی تر، هزینه بالای حفظ برند در شرایط رقابتی، سبب افزایش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه می شود. با وجود موانع دانشی، ارزش برند قوی نیز نمی تواند ریسک پذیری شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهد و موانع دانشی خود عاملی در عدم تعریف درست ارزش برند می باشد که مانع از ایجاد برند قوی می شود. همچنین ارزش برند نمی تواند کمبود دانش فنی را جبران و جایگزین دانش فنی ضعیف باشد و نیز موانع دانشی خود عاملی برای اجتناب از فعالیت های نوآورانه و جسورانه می شود.
بررسی و تحلیل رمان سوشون سیمین دانشور بر اساس دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رمان، دنیای بازتاب جوانب مختلف زندگی فردی و جمعی انسان است. نویسندگان در این عرصه اغلب به تجسم مفاهیم اجتماعی و سیاسی می پردازند. خوانش برساخت گرایانه متون داستانی به رویکردی ادبی و تحلیلی اشاره دارد که در آن، متن داستانی به عنوان یک ساختار پویا و پر لایه در نظر گرفته می شود. این رویکرد به نحوه ساختار دهی عناصر داستان، شخصیت ها، زمینه و رویدادها با تأکید بر تأثیر آن ها بر درک و تفسیر مخاطبان متمرکز است. در خوانش برساخت گرایانه، متن به عنوان یک ترکیب یگانه از عناصر ساختاری در نظر گرفته می شود و هر یک از این عناصر تأثیرگذار بر معنا و ارتباطات داستان هستند. یکی از رمان های برجسته فارسی، رمان سووشون سیمین دانشور است که با گستره و عمقی که در توصیف رخدادها و شخصیت ها دارد، گزینه مناسبی برای تحلیل و بررسی از منظر برساخت گرایی اجتماعی است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل ارتباطات سیاسی و اجتماعی در این رمان، براساس رویکرد برساخت گرایی اجتماعی است و در آن تلاش شده است با خوانشی برساخت گرایانه به لایه های زیرین اثر نزدیک شویم. بدین منظور نخست نحوه نگرش دانشور را به عنوان یک نویسنده برجسته در مورد واقعیت و با خوانشِ برساخت گرایانه مشخص می کنیم؛ سپس روشن می سازیم او چگونه از مسائل اجتماعی در رمان سووشون بهره برده است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که رخدادهای سیاسی و اجتماعی در رمان سووشون، به عنوان برآیندهایی از واقعیت های اجتماعی و سیاسی در جامعه، گاه برساخته نویسنده اند و به هر حال تأثیر قابل توجهی بر شخصیت های داستان و کُنش داستانی آنها دارند.
ادراک انگاره های معلمان و والدین از چالش های آموزش قرآن پایه اول ابتدایی شهر یزد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه انگاره های معلمان و والدین از چالش های آموزش قرآن پایه اول ابتدایی در سال تحصیلی 1401 1402، و رویکرد آن کیفی و به روش (پدیدار شناسی) بود. گروه هدف شامل والدین و معلمان شهر یزد بود که با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، هفده معلم و چهار نفر از والدین دانش آموزان در پژوهش مشارکت داشتند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. در روند کدگذاری اولیه، تعداد 212 کد زنده به دست آمد که در فرایند فروکاهی به 103 کد تبدیل شدند و درنهایت چالش های احصاشده در قالب چهار مضمون اصلی و نوزده مضمون فرعی طبقه بندی شدند. چالش های مربوط به طراحی و تدوین کتاب قرآن با هشت مضمون فرعی، نواقص در اجرای برنامه درسی قرآن با پنج مضمون فرعی، چالش های حاصل از ماهیت ماده درسی قرآن با سه مضمون فرعی، و چالش های اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی با سه مضمون فرعی احصا شدند. درنتیجه رفع چالش های مربوط به گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه، نیازمند مشارکت سایر نهادهای فرهنگی و هم افزایی دیگر دستگاه های حکومتی است.
آسیب های سیاسی و جامعه شناختی دونالد ترامپ بر اساس منظر تئوری مرد دیوانه
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به تاریخ سیاسی در خواهیم یافت تاریخچه مفهوم «نظریه مرد دیوانه» حداقل به سال 1517 میلادی برمی گردد، زمانی که نیکولو ماکیاولی در شاهزاده نوشت که گاهی اوقات شبیه سازی جنون کاری بسیار عاقلانه است. اینجاست که می بینیم دونالد ترامپ با نگاهی کاملاً محاسبه شده و تجربه شده تاریخی پا به عرصه سیاست گذاشته است. دقیقاً به شعار نیکوماکیاولی جامعه حقیقت پوشانده است، با این پیش فرض مضاف بر آن تجربه کردن دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ و همچنین پیروزی وی در انتخابات 2024 آمریکا شناخت شخصیت ایشان بر اساس این نظریه می تواند اهمیت و ضرورت مقاله حاضر لحاظ گردد. در مقاله پیش رو با نگاهی توصیفی- تحلیلی و با بهره گرفتن از جمع آوری اسنادی و کتابخانه ای در پی شناخت آسیب های سیاسی و جامعه شناختی ترامپ رئیس جمهور معاصر آمریکا بر اساس منظر تئوری مرد دیوانه می باشیم. مفروض این مقاله نیز بر این عقیده استوار است که بخشی از رفتارهای وی بخشی ناشی از ویژگی های ذاتی و برخی دیگر بر اساس این تئوری با محاسبه دقیق و منفعت گرا شکل می گیرد.
فتورئالیسم درمقابل عکاسی: تصویرساخته های هوش مصنوعی در عصر فریب اطلاعاتی بصری
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
67 - 81
حوزههای تخصصی:
در بهار ۲۰۲۳، ما شاهد جهشی بزرگ در افزایش دسترسی عموم مردم به تصاویر خلق شده توسط هوش مصنوعی بوده ایم. خبرساز شدن این تحول از تصاویر پاپ فرانسیس در ژاکت بلند مد روزش یا موتور سواری وی در خیابانی شلوغ، آغاز شد. جنجال مشابهی نیز درباره تصویرهای ساخته هوش مصنوعی از نحوه واکنش خبرگزاری ها به دستگیری قریب الوقوع رئیس جمهور اسبق، دونالد ترامپ، شکل گرفت. سازمان عفو بین الملل از تصاویر هوش مصنوعی استفاده کرد تا دومین سالگرد خشونت پلیس علیه معترضان در کلمبیا را خاطرنشان کند. بوریس الداگسن نیز جایزه بهترین عکس خلاقانه را از سوی رقابت جهانی عکاسی سونی، نپذیرفت و اعلام کرد که اثر او با هوش مصنوعی ساخته شده است. طولی نکشید که مردم واکنش های انتقادی نشان دادند. استفاده از هوش مصنوعی برای تولید تصاویر، با عنوان های تندی مانند جعلی، فریبنده، اخبار ساختگی و تهدیدی برای اعتبار عکاسی خطاب شد. این مقاله با هدف مداخله در این بحث بحران زا، سه گام تحلیلی ارائه می دهد: اولا، ما به مفهومی برای فتورئالیسم نیازمندیم که آن را از عکاسی تمیز دهد. دوما، ما به وجه تمایزی مفهومی برای دو کارکرد بنیادین عکاسی نیاز داریم: تصویرکردن و تشخیص دادن. علاوه بر این تمایز ابتدایی بین کارکردهای یک تصویر، این مقاله، گام سومی را جهت معرفی مفهوم ژانر کارکردگرایانه ارائه می دهد. توسط این رویکرد بینارشته ای نسبت به فتورئالیسم، عکاسی و ژانر، این سه شاخص تحلیلی، ارائه شده و مرحله به مرحله بررسی می شوند تا با تحلیل مثال هایی انضمامی و متاخر از تصاویری که در جامعه امروز با هوش مصنوعی تولید شده یا بهبود یافته اند، محل بحث واقع شوند. امروزه مباحثه همگانی بحران زا درباره تصاویر هوش مصنوعی در خدمت دموکراسی، هنر، ژورنالیسم و حتی عکاسی نیست. هدف مقاله حاضر این است که با ارائه ابزاری ساده و همزمان تحلیلی و کاربردی، در مباحثات مربوط به ارتباط میان عکاسی و فناوری های تصویری عصر حاضر و آینده، مشارکت کند.
تحلیل میدان های فقر، خوف و رجا در صد میدان خواجه عبداالله انصاری و مقایسه آن با التعرف لمذهب أهل التصوف، رساله قشیریه و کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
95 - 104
حوزههای تخصصی:
صد میدان خواجه عبدالله انصاری از متون مهم عرفانی است که مراحل سلوک را به صورت ساختاریافته برای سالکان مبتدی تدوین کرده است. این پژوهش، به روش تحلیلی تطبیقی، سه میدان فقر، خوف و رجا را در این اثر بررسی و با التعرف لمذهب أهل التصوف، رساله قشیریه، و کشف المحجوب مقایسه کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هرچند این مفاهیم در آثار بررسی شده، مشترک هستند، اما تحت تأثیر رویکردهای عرفانی، زمینه های اجتماعی و اهداف نگارش آثار، تفاسیر متفاوتی یافته اند. خواجه عبدالله انصاری با نگاهی ساختارمند و سلوکی، این مفاهیم را طبقه بندی کرده است. قشیری آن ها را در چارچوب اخلاق و شریعت، مستملی بخاری با رویکرد فلسفی و کلامی، و هجویری به صورت ترکیبی از نظر و سلوک عملی بررسی کرده اند. این مطالعه نشان می دهد که مفاهیم عرفانی در تصوف تحول یافته اند و هر مؤلف، متناسب با شرایط فکری و اجتماعی زمانه خود، تفسیری متفاوت از آن ها ارائه داده است.
تحلیل اثرات آتش سوزی مزارع بر کیفیت هوا در استان مازندران با استفاده از داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی مزارع یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا در مناطق کشاورزی محسوب می شود که اثرات زیست محیطی و بهداشتی جدی به دنبال دارد. این پژوهش با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست، مودیس و سنتینل 5 به بررسی آلودگی ناشی از این پدیده در استان مازندران پرداخته است. ابتدا شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی استفاده شد و با حذف جنگل ها، مناطق کشاورزی مشخص گردید. سپس، مناطق سوخته شده طی سال های 2022 تا 2024 با استفاده از شاخص آتش سوزی مودیس شناسایی شدند. صحت نتایج با تصاویر واقعی مودیس تأیید شد و داده های AOD،AAI و کربن مونوکسید از ماهواره های مودیس و سنتینل 5 استخراج گردید. همچنین، با داده های ایستگاه فتح تهران و اطلاعات ماهواره ای، مدلی رگرسیونی برای برآورد آلودگی در مزارع شهرهای بابل، آمل و فریدون کنار طراحی و نمودارهای روزانه و ماهانه AQI این شهرها برای سال 2022 رسم گردید. نتایج نشان داد که نواحی شرقی استان، شامل بابل، آمل، قائمشهر و ساری، بیشترین میزان آتش سوزی مزارع را داشته است، که با تصاویر ماهواره ای تأیید شد. نقشه آلودگی نشان داد که مناطق ساحلی و جاده های اصلی بیشترین آلودگی را تجربه کردند. تحلیل داده ها رابطه ای معنادار با ضریب تعیین 75/0 بین داده های واقعی و ماهواره ای را نشان داد. شاخص AQI پس از برداشت برنج، به بیش از 120 رسید. بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود به جای سوزاندن، از روش های جایگزین مدیریت بقایای کشاورزی مانند تبدیل کاه و کلش به بیوچار استفاده شود.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری و بررسی میزان اثرگذاری آن ها در دستیابی به اهداف بازآفرینی، مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
101 - 123
حوزههای تخصصی:
توسعه دامنه و نوع مشکلات کلان شهرها به ویژه در ابعاد کالبدی، ضرورت بازنگری و تحول در نظام مدیریت شهری را با توجه به فرآیندهایی همچون جهانی شدن، گرایش نظریه های مرتبط با پایداری و فرآیندهای بازتولید فضا الزامی می کند. بررسی حاضر از نظر روش شناختی، کاربردی است که با هدف توصیف و تحلیل اهداف بازآفرینی پایدار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. در این مطالعه با بررسی اسناد و ادبیات تحقیق؛ 6 بعد، 32 مؤلفه و 78 شاخص مرتبط با پژوهش بررسی شد. نتایج ارزیابی و اولویت بندی کارشناسان و تحلیل ضرایب مسیر مربوط به 6 بعد موردبررسی توسعه پایدار نشان می دهد نشان می دهد که در کاربرد توسعه پایدار با رویکرد بازآفرینی با توجه به ویژگی کلان شهرهای ایران به ترتیب ابعاد کالبدی با ضریب مسیر 0.567، مقدار t 7.339 و وزن (0.1806) بیشترین تأثیر مثبت و معنی داری، عملکردی (0.1714)، زیست محیطی (0.1712)، اقتصادی (0.1633)، اجتماعی و فرهنگی (0.1604) و سپس بعد زیباشناسی (خوانش معنایی) و ادراکی (0.1531) کمترین اثر و اهمیت را دارا می باشند. در یک ارزیابی یکپارچه می توان استنباط کرد که نه تنها درک مفهوم توسعه پایدار در بازآفرینی پروژه های شهری در مطالعات داخلی به کفایت رخ نداده است، بلکه به واسطه بینش سطحی و عدم درک مناسب از مفاهیم بنیادین و ارتباط دو سویه این دو رویکرد، نیاز به مطالعه عمیق تر در این حوزه وجود دارد. در ارتباط با نقش پروژه های بازآفرینی شهری در دستیابی به اهداف توسعه پایدار از طریق چشم انداز سرمایه فکری به عنوان محرک رشد در کلان شهرها و بهبود کیفیت زندگی شان می توان بهره جست.
چالش های دیپلماسی رسانه ای ایران در بازاریابی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
123 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های دیپلماسی رسانه ای ایران در بازاریابی گردشگری نگاشته شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری متخصصان حوزه رسانه و گردشگری بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام شد. یافته ها نشان داد که در بعد ساختاری چالش هایی نظیر ساختارهای بروکراتیک پیچیده، مالکیت دولتی رسانه ها، فقدان هماهنگی بین سازمان ها و فقدان راهبرد منسجم، در اثربخشی دیپلماسی رسانه ای تأثیر منفی می گذارند. در بعد محتوایی، مشکلاتی مانند کمبود نیروی انسانی متخصص، فقدان آموزش های مناسب، ضعف در داستان سرایی و نبود تسلط به زبان های بین المللی باعث کاهش کیفیت محتوای تولیدی و ناتوانی در جذب مخاطبان می شوند. چالش های زمینه ای نیز شامل تحریم های اقتصادی، تصویرسازی منفی در رسانه های بین المللی، تفاوت های فرهنگی و ضعف در زیرساخت های ارتباطی و فنّاورانه هستند که محیط عملیاتی دیپلماسی رسانه ای گردشگری را تحت تأثیر قرار می دهند.
مخاطرات ژئومورفولوژیک و ناپایداری سکونتگاه ها؛ مطالعه روستای رزگ در شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
166 - 189
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری شدید روستاها در برابر مخاطرات طبیعی از مشخصه های بسیاری از مناطق روستایی کشور است، در این میان بسیاری از روستاها به دلیل شرایط جغرافیایی که در آن استقرار یافته اند، در معرض مخاطرات طبیعی قرار دارند؛ بنابراین انجام مطالعات مخاطرات ژئومورفولوژی سکونتگاه های روستایی ضروری است. این پژوهش کاربردی و به بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک سکونتگاه روستای رزگ شهرستان بیرجند باهدف شناسایی مخاطرات با استفاده از GIS انجام شد؛ تا زمینه شناسایی مخاطرات را فراهم و مسئولین را در برنامه ریزی هرچه بهتر سکونتگاه های روستایی یاری دهد. داده های موردنیاز پژوهش، استفاده از منابع کتابخانه ای، بازدید میدانی، پارامترهایی نظیر شیب و جهت؛ در GIS محاسبه و طبقه بندی گردید. پس از محاسبه و تهیه نقشه های مختلف، میزان مخاطرات و توان های اکولوژیک محیط زیست روستا مورد ارزیابی قرار گرفت که بر اساس آن روستای رزگ از نظر شیب، در مکان نامناسبی قرار گرفته و از نظر توان توریسم متمرکز، نامناسب است. نقشه های تولید شده در این پژوهش نشان می دهد که روستای رزگ در مقابل مخاطرات زمین لرزه، زمین لغزش، ناپایداری دامنه بسیار آسیب پذیر است و سازه های بنا شده غیراستاندارد میزان خسارات جانی و مالی را افزایش خواهد داد. در بازدید میدانی مدارک قابل استنادی برای اثبات مخاطرات و تخریب صددرصد روستا در زمان بروز حوادث را به متخصصان نشان می دهد.
ارزیابی زنجیره تأمین انرژی در صنعت پتروشیمی با استفاده از شاخص بهره وری مالمکوئیست هزینه ای و تحلیل کیفی تعاملی (IQA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین انرژی به عنوان بخش مهمی از کارکردهای رقابتی صنایع به ویژه صنایع مادر همچون پتروشیمی، نقش مهمی برای حفظ رقابت و بهبود مستمر شرکت های فعال در این صنعت ایفا می کند لذا ارزیابی الگوی زنجیره تأمین انرژی در صنعت پتروشیمی، با استفاده از شاخص بهره وری مالمکوئیست منجر به کاهش هزینه های تولید و ارزیابی بهتر صنعت و تدوین سیاست های آتی شرکت های فعال در این عرصه می شود. ابتدا ورودی و خروجی های زنجیره تأمین انرژی با استفاده از روش تحلیل کیفی تعاملی شناسایی شده و با توجه به جنس ورودی مدل ریاضی جهت برآورد هزینه های ورودی جهت تأمین خروجی و کارایی زنجیره تأمین در دو سال متوالی نوشته شده سپس شاخص مالمکوئیست هزینه ای با توجه به خروجی های مدل برآورد می شود و پتروشیمی که بیشترین مقدار شاخص هزینه ای مالمکوئیست و کمترین مقدار هزینه های خروجی را داراست به عنوان جواب بهینه موردنظر مدل انتخاب می شود
مقایسه حقوق شهروندی در اسلام و حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق شهروندی یکی از مفاهیم مهم در تنظیم مناسبات شهروندان و دولت محسوب می گردد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین و مقایسه مفهوم مزبور در چهارچوب اسلام و نظام حقوق بشر بین المللی می باشد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
یافته ها: علی رغم وجود برخی اختلافات میان اسلام و حقوق بشر در شناسایی مصادیق حقوق شهروندی و برخی آثار خاص آن، اوصاف و ویژگی های اساسی حقوق شهروندی (مانند تعلیق ناپذیر بودن مصادیق اساسی) در اسلام و نظام حقوق بشر مشابه می باشد.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
نتیجه : مساوات و برابری، امنیت، آزادی های اساسی، حق دادخواهی، حق آموزش و پرورش و حق برخورداری از تأمین اجتماعی از جمله اصول شهروندی اسلامی و بین المللی می باشند. تعالیم اسلامی در مورد حقوق شهروندی بسیار کامل و جامع است، و همخوانی گسترده ای بین اسناد حقوق بشر و مبانی دین اسلام وجود دارد.
نیاز به احیای سامانه عمومی خدمات سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی در ژانویه سال 2020 گسترش کووید-19 را به عنوان یک فوریت بهداشت عمومی اعلام کرد و در مارس سال 2020 این وضعیت را به عنوان یک بیماری دنیاگیر شناسایی کرد [1]. پس از اعلام رسمی ظهور موارد کووید-19 در ایران و در پاسخ به درخواست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سامانه تلفنی 4030 در هشتم اسفند سال 1398 برای ارائه خدمات پزشکی جهت رفع نیازهای مرتبط با کووید-19 راه اندازی شد. این سامانه دارای چندین شاخه بود که به پرسش های مردم درباره علائم، سیر، پیشگیری، درمان و اخبار مربوط به کووید-19 پاسخ می داد. یکی از این شاخه ها به پرسش های مردم درباره سلامت روان می پرداخت (می پردازد) و همه می توانستند با شماره تلفن 4030 تماس بگیرند تا از مشاوره با یک فرد حرفه ای در زمینه سلامت روان برخوردار شوند.
بررسی رابطه بین مؤلفه های مؤثر بر نشاط اجتماعی در فضای باز مساجد با بهره گیری از تکنیک نحو فضا (مطالعه موردی: مساجد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مظه ر وحدت، زندگ ی و منب ع نمادی ن اعتق ادات اس ت. حضور اف راد و تقویت تعاملات اجتماعی آنها در مسجد باعث تقویت پوی ایی و نشاط اجتماعی در جامعه می شود. مسجد به عنوان یک عنصر محوری و هویتی درجامعه اسلامی همواره تصویری ثابت درذهن و خاطر عموم داشته است که معاصرسازی این تصویر سنتی درجهت ایجاد نشاط اجتماعی، از چالش های مهم معماری معاصر محسوب می شود. با در نظر گرفتن این نکته که فضاهای مذهبی مانند مسجد علاوه بر تأمین نیازهای مذهبی و آگاه کردن مردم، توسعه فرهنگ و رشد همه جانبه اقشار مختلف یک جامعه، همچنین می تواند نقش بسزایی در جهت ایجاد و ارتقاء نشاط اجتماعی که امروزه یکی از اهداف شهرداری ها نیز است داشته باشد. یکی از عناصر مهم مساجد، صحن و حیاط است که به دلیل پیروی از طرح و نقشه اولین مسجد جهان(مسجد النبی) فرم مربع یا مستطیل دارد و فضایی آزاد و روحانی را برای واردین به مسجد ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های اثرگذار بر نشاط اجتماعی درمساجد است و بر مبنای این بررسی به ارائه راهکارهای طراحی پرداخته خواهد شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش سنجش ترجیحات مردمی را می توان، کلیه شهروندان شهر اصفهان دانست که در مساجد حضور می یابند. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ها، جمع آوری، کدگذاری و وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. طبق بررسی ها مشارکت اجتماعی و رویداد مداری با ضریب 961/0 بیشترین و همبستگی اجتماعی و ارزش های فردی با ضریب 15/0 کمترین میزان تاثیر گذاری رابر نشاط اجتماعی دارند. با درنظر گرفتن هر مؤلفه که جمع بندی و ذکر شده است جهت فعال تر و زنده کردن محیط مسجد می توان عواملی چون، کانون ها و فضاهای فرهنگی، تفریحی و عمومی که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی و مشارکت جوانان و افراد محله را درنظر گرفت. باتوجه به مؤلفه های بدست آمده از مرحله قبل به بررسی پلان چهار مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان، مسجد جامع اصفهان و مسجد شیخ لطف الله با استفاده از دو نرم افزار AGraph و Depth Map پرداخته می شود. درآنالیز پلانی سه مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان و مسجد جامع دیده شد، بیشترین میزان رویداد پذیری برای مشارکت ها و حضور جوانان در حیاط میانی صورت می گیرد. آنالیز هاحیاط میانی را دارای بیشترین هم پیوندی و مؤثر بر ارتقاء نشاط اجتماعی دانسته اند.
تحلیل فضایی محدوده ایستگاه های متروی کلانشهر تهران با استفاده از اصول توسعه حمل ونقل همگانی (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۸
56 - 83
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها درکنار توسعه کالبدی پراکنده و توزیع نامتوازن کاربری ها و تراکم ها، موجب طولانی شدن سفرها شده است و شهرها را با مشکلاتی چون ناکارآمدی سیستم های حمل ونقل، کمبود دسترسی به خدمات و فاصله میان عرصه های کار و سکونت و پیامدهای ناشی از ترافیک مواجه کرده است. یکی از راهکارهایی که به منظور کاهش سهم سفرهای شخصی و بهره برداری از سایر روش های حمل ونقلی درکنار افزایش کارآمدی استفاده از فضا مطرح شده «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی» است. با وجود اهمیت «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی»، تحلیل یکپارچه ای از امکان پذیری به کارگیری این رویکرد به صورت فضایی انجام نشده است. لذا هدف اصلی این مقاله بررسی میزان تناسب محدوده ایستگاهی متروی کلانشهر تهران، جهت پیاده سازی اصول و معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل با به کارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل خوشه ای است. یافته های پژوهش مبین آن است که عوامل دسترسی به پهنه های متراکم سکونت، دسترسی به مراکز کسب و کار، دسترسی به خدمات و زیرساخت های شهری، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به کاربری مختلط و دسترسی به فضای سبز و باز به ترتیب بیشترین اهمیت را در کلانشهر تهران دارند. افزون بر آن، برخی از محدوده های ایستگاهی نیاز به تقویت ترکیب، تراکم و دسترسی داشته و این درحالی است که برخی از محدوده های ایستگاهی شرایط لازم برای تحقق توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی را ندارند.
بررسی تأملات فلسفی محمود هومن درباره ماهیت و مختصات شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
1 - 37
حوزههای تخصصی:
برخلاف سنت غربی که همواره نزاع آشتی ناپذیر میان فلسفه و شعر، ذهن و زبان پاره ای از فیلسوفان را به خود مشغول داشته، در سنت ما اگرچه غالباً از فلسفه به ذمّ و نکوهش یاد شده است، اما فیلسوفان ما غالباً مواجهه ای ایجابی با شعر داشته اند؛ از آن جمله، در دوره معاصر و فیلسوفی به نام محمود هومن، که این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل دیدگاه های هومن درباره شعر و مسائل مرتبط به آن می پردازد؛ امری که در پژوهش های معاصر به آن اهتمام و توجهی صورت نگرفته است. نتایج این جستار نشان می دهد که هومن در دوره اول فکری خود با الهام از دستاوردهای فیلسوفان غربی (کانت و شوپنهاور) و ایرانی اسلامی (شمس قیس رازی) و تأملات خود درباره ماهیت و چیستی شعر، موزون، مقفی و متساوی بودن را از شمس قیس، خیال انگیز بودن را در توسعی که از لحاظ مفهومی به آن می بخشد از کانت و شوپنهاور، و دو شرط لطف و اختصار را نیز خود بدان می افزاید. واضح است که این تعریف از شعر با فضای شعر کلاسیک مناسبت بیشتری پیدا می کند. همچنین او نکته سنجی های قابل تأملی را درباره علت تأثیر شعر در نسبت با ارکان شعری، ویژگی های شاعر، بنیادهای معنایی شعر توصیفی و رمزی، تحلیل فلسفی قوه خیال و .... مطرح می سازد. هومن به تبعِ کانت برای شعر ابعاد معرفت شناختی قائل نمی شود. اما هومن در دوره دوم فکری خود، با میل به سمت پدیدارشناسی هوسرلی، با امعان نظر به شعر امروز در تعریف پیشین خود از شعر تجدید نظر می کند و ویژگی هایی چون مقفی بودن و متساوی بودن را از مقومات شعر خارج می کند و به زیبایی شعر وجه سوبژکتیو ابژکتیو می بخشد.








