مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Foreign language (FL) teacher agency, as a significant part of teachers’ professional development, encompasses self-organized efforts to augment professional growth. This study aimed to develop an ecological FL teacher agency model through a sequential exploratory mixed methods design based on which an assessment scale measuring FL teachers' agency value was developed. In the qualitative phase, developing and validating the FL teacher agency model, firstly, an interview guide was developed and piloted in a group of 10 TEFL teacher educators from Farhangian Teacher Education University in Tehran. Then, 30 in-service EFL teachers were interviewed. The data were analyzed through MAXQDA to find the components of the tentative conceptual model of teacher agency. Based on the interview analysis, the preliminary draft of the EFL teacher agency scale was developed. The refined EFL teacher agency questionnaire encompassing the three components of Autonomy, Freedom, and Choice was administered to 354 randomly selected EFL teachers. The scale's reliability was gained through Cronbach's alpha, and its construct validity through Exploratory Factor Analysis (EFA). The study findings could be used by foreign language teachers, teacher educators, and TEFL teacher agency researchers.
Examining the Effect of Item Difficulty and Rater Leniency on Iranian Test Takers’ Performance on WDCT and DSAT: A Comparative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current paper intends to exploit the Many Facet Rasch Model to investigate and compare the impact of situations (items) and raters on test takers' performance on the Written Discourse Completion Test (WDCT) and Discourse Self-Assessment Tests (DSAT). In this study, the participants were 110 English as a Foreign Language (EFL) students at Vali-e-Asr University of Rafsanjan in Iran. The students were asked to complete the WDCT and rate themselves on that test. Four raters scored the WDCT tests. According to the FACETS results, there were significant differences in students' performance between the two methods. The stable fit statistics and differing levels of difficulty measures for each test method indicated that each test had a unique way of differentiating the test taker's pragmatic ability. Based on the results, both DSAT and WDCT are acceptable measures for pragmatic ability; however, there are some fitness problems in DSAT. This shows the unpredictable pattern of ratings in the DSAT. It is recommended to have rater training to obtain more accurate results from the DSAT. Finally, the implications were discussed.
از روایت دینی به روایت مردمی: تحلیل روایت شناختی داستان یوسف و زلیخا در تفسیر میبدی و منظومه خانای قُبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
235 - 271
حوزههای تخصصی:
تغییر روایت یک داستان به عنوان نشانه ای کلان از یک سو بر عدم مقبولیت روایت پیشین در جامعه فرهنگی موردهدف و تلاش برای حذف واقعیت بازنمایی شده در آن دلالت دارد، از سوی دیگر نیز این مسئله را نشان می دهد که با روایت آفرینی جدید، مطابق انتظارات آن جامعه واقعیت سازی انجام شده است. داستان یوسف و زلیخا که روایت آن در ادبیات تفاوت بنیادینی با منابع دینی دارد، مصداقی از مقوله تغییر روایت برای همسوسازی داستان با خواسته ها و انتظارات جمعی است. گفتمان و نظام معنایی ارزشی حاکم بر روایت دینی این داستان، اخلاقی تعلیمی است که بر نکوهش هوسرانی و خیانت زلیخا و نیز ارزش بخشی به پاکدامنی یوسف بنا شده است. با تغییرات و دستکاری هایی در این روایت، روایت دیگری برای داستان تولید شده است که ساختار و گفتمان کاملاً متفاوتی دارد. در روایت ادبی مردمی گفتمان عشق و دلدادگی حاکم است که در آن، زلیخا به عنوان سوژه با عشقی پاک برای رسیدن به معشوق تلاش می کند. هدف از این پژوهش، تبیین عوامل و انگیزه های دخیل در تغییر روایت این داستان و نیز تشریح تغییرات صورت گرفته در ساختار روایت و نشانه معناشناختی هرکدام از این تغییرات است. نتایج به دست آمده دالّ بر این است که به دلیل ماهیت این داستان، برای تغییر روایت آن نمی توان مبنای ایدئولوژیکی قائل شد تا منشأ این تغییر روایتی را به عوامل سیاسی، تاریخی و اندیشگانی نسبت داد، بلکه عوامل و انگیزه های عاطفی، روانی و ارزشی در این تغییر روایت نقش تأثیرگذار داشته اند.
تجزیه ساختاری آیین های مذهبی استان بوشهر (با تکیه بر آیین های محرم، حج و رمضان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
1 - 41
حوزههای تخصصی:
آیین ها بازتاب دهنده فرهنگ هر قوم، ملت و جامعه هستند. استان بوشهر نیز آیین هایی دارد که بازگوکننده فرهنگ و هویت مردم این دیار است. در این تحقیق به تجزیه ساختاری آیین های مذهبی استان بوشهر با تکیه بر آیین های ماه محرم و صفر، حج و رمضان پرداخته می شود. اهمیت و ضرورت آن، معرفی و شناساندن این آیین ها و هدف آن بررسی و تحلیل، یافتن محتوای این اعمال، شناخت الگو و ساختار مشترک آن هاست. آیین های مورد مطالعه این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و براساس تجزیه ساختاری بررسی می شود. نتایج نشان می دهد همراهان، مکان، موسیقی، عنصر کلامی، قربانی و تغذیه متبرک، عناصر اصلی و گیاه، آب و آتش عناصر متغیر در آیین های مورد مطالعه هستند. این آیین ها از نظر ساختار از الگوهایی محدود تبعیت می کنند؛ الگوی شر کُنش رفع شر احتمالی در آیین صفر به در، الگوی نیاز کُنش رفع نیاز در دُم دُم سحری، الگوی طلب کُنش رفع طلب در شوالغوث و در سایر آیین ها الگوی نیاز، طلب، بزرگداشت کُنش نشانه های دیداری رفع نیاز و طلب دیده می شود.
بررسی پایدار شبکه هوشمند معابر شهری جهت حضور به موقع یگان ناجا بر اساس الگوریتم Dijkstra (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
89 - 101
حوزههای تخصصی:
مسئله: بزهکاری و جلوه مختلف خشونت و بی نظمی از پدیده های بسیار پیچیده اجتماعی است و در صورت وجود بستر مکانی و زمانی مساعد، زمینه بروز جرم و تکرار آن فراهم می گردد و به مرور زمان یک محیط جغرافیایی به یک کانون جرم خیز تبدیل می شود. شهر اهواز دارای محلات متعدد و مراکز فعالیتی پراکنده و فضاهای خالی ساخته نشده و فضاهای سبز همچون پارک ها، نخلستان ها و باغات در بافت های شهری می باشد که احتمال وقوع جرم را افزایش می دهد. بر این اساس طراحی شبکه هوشمند معابر در شهر اهواز جهت امداد رسانی بهتر یگان انتظامی ضرورت می یابد.
هدف: شناخت ساختارهای فضایی شبکه معابر شهر اهواز، میزان وقوع جرم، تحلیل موقعیت یگان های پلیس که نقش بسزایی در راستای خدمات رسانی بهتر یگان امداد و نجات دارد.
روش: جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزارهای ArcGIS، EXCEL و Grafer استفاده گردیده است. همچنین از الگوریتم کوتاه ترین مسیر Dijkstra و الگوریتم اویلر جهت یافتن کوتاه ترین مسیر استفاده گردیده است.
نتایج: پژوهش حاضر نشان می دهد آنچه در بررسی کلانتری ها شهر اهواز حائز اهمیت می باشد، توزیع فضایی این مراکز از نظر دسترسی و همچنین فاصله کلانتری ها نسبت به یکدیگر می باشد. با توجه به آنالیز مسیریابی ارائه شده با GIS خیابان مقیمی زاده با فاصله 8 متر نسبت به محل جرم خیز کمترین فاصله و در مقابل بلوار پاسداران و خیابان شهید تندگویان به ترتیب با 523 متر و 653 متر بیشترین فاصله را از یگان پلیس تا محل جرم را دارند.
A Narrative Exploration of Transformation of Moral, Social and Cultural Values among Generation Z in the Context of Marriage(مقاله علمی وزارت علوم)
Introduction: Unlike previous generations who adhered to a standard and predictable model of marriage, the modern world may offer new opportunities and ideas for marriage to younger generations. Some of these changes in the domain of marriage align with the overarching cultural master narratives of society and are widely accepted, while others may not be fully embraced but are nonetheless considered rational by some or even most members of the community. This study aims to gain a deeper understanding of Generation Z’s (born between 1997 and 2012) attitudes toward marriage. Materials and Methods: This study employed a qualitative research design. The sample consisted of 29 male and female participants aged 14 to 27 from Tehran, selected through voluntary sampling. Data were collected using focus conversation conducted in focus groups. For data analysis, the study utilized Braun and Clarke's (2022) reflexive thematic analysis approach. Results: The analysis revealed six main themes related to marriage: “meaning-making of marriage,” “partner selection,” “traditional family roles,” “premarital sex,” “parenthood,” and “marriage customs”. Conclusion: Findings indicate that that while marriage, as a sacred institution, remains intact and continues to be regarded by Generation Z as an implicit reference point with social, cultural, and Moral legitimacy, there is an observable shift away from a singular, fixed concept of marriage. Instead, marriage is increasingly being redefined and reinterpreted as an institution shaped by dynamic individual preferences, with its meaning, role, and significance subject to ongoing reconsideration.
تلقی ابن سینا و ملاصدرا از بدن انسانی و تأثیر آن در نحوه تبیین معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
معاد جسمانی از چالش برانگیزترین مسائل فلسفه اسلامی است که فیلسوفان بزرگی چون ابن سینا و ملاصدرا را به ارائه تبیین های متفاوتی واداشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر آثار اصلی این دو فیلسوف، استدلال می کند که ریشه بنیادین اختلاف نظر آن ها در تبیین معاد جسمانی، بیش از هر عامل دیگری، به تلقی متفاوتشان از ماهیت، نقش و سرنوشت “بدن انسانی” بازمی گردد. ابن سینا با دیدگاهی دوگانه انگار و عمدتاً ابزاری نسبت به بدن، آن را جوهری متمایز از نفس، فسادپذیر و حتی مانع کمال نهایی نفس می داند. این نگرش، تبیین فلسفی بازگشت عین بدن عنصری را با محذورات جدی (امتناع اعاده معدوم، مشکل هویت) مواجه ساخته و او را به سمت تعبد به شرع در این باب سوق می دهد. در مقابل، ملاصدرا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه (اصالت وجود، حرکت جوهری)، بدن را مرتبه ای نازل و پویا از وجود نفس و در حال تکامل ذاتی به تبع حرکت جوهری آن می شمارد. این نگرش وحدت گرا و تکاملی، زمینه را برای ارائه تبیینی فلسفی از معاد جسمانی فراهم می آورد که در آن، بدن اخروی (مثالی)، نه اعاده بدن معدوم، بلکه مرحله تکامل یافته بدن دنیوی و ظهور نفس در نشئه ای بالاتر است که توسط خود نفس و متناسب با ملکاتش ایجاد می شود. بنابراین“فلسفه بدن”، نقطه عزیمت و کلید فهم گذار از رویکرد مشائی به صدرایی در مسئله معاد جسمانی است.
درآمدی انتقادی بر مفهوم فره ایزدی؛ ذات یا اکتساب (با تکیه بر مفهوم شاهی آرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانش مفاهیم بنیادین شاهی آرمانی ایران باستان، ضرورتی انکارناپذیر است. وجه شفاهی تمدن ایران باستان، فربهی اسطوره های ایرانی و انتقال ادیبانه آموزه های باستانی همراه با وجوه استعاره ای، ازجمله موانعی است که خوانش صحیح و شفاف آن مفاهیم بنیادین را با چالش مواجه ساخته است. «فرّه ایزدی» یکی از مفاهیمی است که به دلایل فوق در هاله ای از ابهام است و از طرفی فهم مناسبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران کهن، پیوستگی زیادی با این مفهوم دارد. مفهوم «فرّ» نماد حقانیت قدسی شاهی آرمانی است؛ اما این ویژگی باعث شکل گیری نوعی کج اندیشی درباره این مفهوم و درنهایت سوءفهم در اصل شاهی آرمانی ایران باستان شده است. وجه فرامادی «فرّ» بسیاری را بر آن داشته است تا آن را عطیه ای قدسی تلقی کنند و از وجوه اکتسابی و زمینی آن غفلت ورزند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول نگاشته شده و وجه زمینی و اکتسابی مفهوم فرّ، بررسی و با کاربست روایتی تحلیلی، ضمن بازخوانش این مفهوم در شاهی آرمانی، وجوه اکتسابی آن، برجسته و از این منظر تلاش شده است هیکل نحیف سوبژکتیویته در ایران باستان کمی فربه شود.
The Role and Position of the Contextual Clue of "Maqām" (Situation) in Allamah Ṭabāṭabāʼī's al-Mīzān Commentary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance and role of contextual clues in achieving an accurate and valid interpretation of the Holy Quran is a fundamental topic that has consistently attracted the attention of researchers in the field of Quranic sciences. Interpretive clues, as efficient tools, play a vital role in understanding the profound meaning and real intent of the verses and are divided into two general categories: "Verbal" (Maqālīyah) and "Circumstantial" (Ḥālīyah). Paying attention to these clues is an important criterion for evaluating the validity and accuracy of Quranic commentaries, because accurate and correct use of them can lead to a better understanding of the context and circumstances of the revelation of the verses. The contextual clue of "Maqām" (Situation) is one of the valuable clues that has received less direct attention in commentaries. This clue can be understood from the exigency of speech and the atmosphere governing the discourse, and it helps the commentator to find the precise meaning of the verses and link it to the temporal and spatial circumstances. Allamah Ṭabāṭabāʼī is among the commentators who, in al-Mīzān commentary, have extensively used the contextual clue of Maqām to deepen the understanding of the verses. This approach has enabled him to look at the verses from a new perspective in various fields, including literary and linguistic discussions, Quranic sciences, traditions, and specialized issues of interpretation, and sometimes to critique prevailing views. The application of the contextual clue of Maqām in al-Mīzān commentary has not only led to a new understanding of the verses, but has sometimes led to the rejection or correction of some traditional interpretations. The present study, using a descriptive-analytical method, aims to examine the frequency of use of the Maqām clue and the extent of its impact on the interpretation of Quranic verses in al-Mīzān, in order to reveal the different roles that this clue plays in various interpretive fields and, on the other hand, to reveal its importance in a more accurate and better understanding of the verses of the Quran.
موانع نظام حقوقی ایران و حقوق بین الملل در مقابله با جنایات بین المللی (مطالعه موردی غزه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
89 - 120
حوزههای تخصصی:
حقوق بین الملل در پاسخ به حملات نظامی فاجعه آمیز، ضمن تمهید «مسئولیت بین المللیِ» دولت ها، اقدام به ایجاد «مسئولیت بین المللی کیفریِ» سران نظامی و سیاسی مؤثر در این فجایع کرده است. این اقدامات که ذیل حقوق بشردوستانه یا حقوق مخاصمات مسلحانه (داخلی و بین المللی) گنجانده شده، در پی کاهش آلام ناشی از جنگ از طریق تحدید کاربست ابزار نظامی می باشد. پس از وقوع حمله نیروهای نظامی اسرائیل در باریکه غزه، توسعه آن به دیگر قسمت های فلسطین در سالهای 2023-2024 میلادی، کشتار ده ها هزارنفر از غیرنظامیان و نابودی اهداف بی شمار غیرنظامی، این سؤال به وجود آمد که با وجود سازوکارهای حقوقی پیگرد جنایات بین المللی اسرائیلی، چه موانعی در پیش روست که نمی توان به مدد آن ها، مانع از ارتکاب مجدد این جنایات شد؟. این نوشتار با منظری حقوقی و با روش تحلیلی-توصیفی به دو دسته موانع حقوقی داخلی و بین المللی برای پیگرد جنایات اسرائیل می پردازد. براساس یافته های این نوشتار، «عدم عضویت ایران در اساسنامه دیوان بین المللی کیفری»، «فقدان جرم انگاری جنایات بین المللی در قوانین داخلی» و «برسمیت نشناختن اسرائیل توسط ایران»، سه «عامل داخلی دارای اثر بین المللی» است که ایران را در پیگرد حقوقی با مشکلاتی روبرو می سازد. علاوه براین، «جایگاه بین المللی ضعیف دولت فلسطین»، «اهتمام اسرائیل به کاربست ابزار حقوقی در راستای منافع نظامی اش» (جنگ حقوقی) و «فقدان بسترهای حقوقی لازم برای حمایت از مقاومت» (همگرایی حقوقی) سه مانع کلیدی برای جلوگیری از وقوع جنایات یادشده از منظر حقوق بین الملل به شمار می آید؛ از این رو این نوشتار ضمن پرداختن به هریک از موانع داخلی و بین المللی از منظری حقوقی، راهکارهایی را مورد بررسی قرار داده است.
تفسیر دیوان اروپایی حقوق بشر از حق بر آزادی و نقش آن در تبیین مفهوم مصالح عالیه کودک در فرآیند پناهندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر، تغییرات اقلیمی، مخاصمات مسلحانه، آشوب های ملی، تعقیب آزارمند یا سایر مسائل جهانی، کودکان را مجبور ساخته است، به تنهایی یا به همراه سرپرستان خود به سایر کشورها سفر کرده و به منظور داشتن یک زندگی معمول، در آن کشور درخواست پناهندگی دهند. این کودکان، اغلب در رویه های پناهندگی، در معرض خشونت ها و سوءاستفاده ها قرار گرفته، کودکی خود را در شرایط بسیار سختی را طی می کنند و سپس در کشورهای پناهنده پذیر نیز حقوق ایشان محدود می شود. با بروز مخاصمات مسلحانه در خاورمیانه در سال های اخیر، تغییرات اقلیمی کلان در سطح جهانی و سایر مسائل جهانی، تعداد کودکان در رویه های پناهندگی که وارد اتحادیه اروپا شده اند، بسیار افزایش یافته و همین امر موجب شده است، دولت های اتحادیه اروپا درصدد جلوگیری یا محدود کردن ورود پناه جویان برآیند. از سوی دیگر، قواعد مربوط به حقوق بین الملل بشر و حقوق اروپایی بشر، مقررات حداقلی پیرامون پناهندگی برقرار ساخته است تا از اختیار گسترده دولت ها به منظور اخراج یا بازداشت کودک، جلوگیری به عمل آورد. روش ها: سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که دیوان تعادل میان مصالح عالیه کودک و امنیت دولت را چگونه برقرار ساخته است؟ برای پاسخ به این سوال، نگارندگان به منظور پاسخ به این سوال با استفاده از روش تحلیلی و کتابخانه ای، به نتایج زیر رسیده اند. یافته ها: در این رابطه دولت های عضو اتحادیه اروپا، تعهدی متعاقب ماده 37 (ب) کنوانسیون حقوق کودک دارند. همچنین کمیته حقوق کودک همراه با کمیته کارگران مهاجر نیز بازداشت کودکان مهاجر را به دلیل ورود یا اقامت غیرقانونی، به واسطه تضاد با اصل مصالح عالیه کودک، جز در مواردی که امنیت دولت ضروری تشخیص دهد، غیرقابل اجرا می دانند. با این حال چنانچه کودکان در رویه های پناهندگی مخاطرات امنیتی برای دولت پناهنده پذیر داشته باشند، دولت ها می توانند، با در نظر داشتن خطر فوری و ضرورت برای امنیت ملی، دست به بازداشت کودکان در رویه های پناهندگی بزنند. این امر را همچنین می توان از ماده 3(1) کنوانسیون حقوق کودک مستخرج دانست. در ماده 3(1) کنوانسیون حقوق کودک، مصالح عالیه کودک صرفاً «یک ملاحظه اولیه» شناخته شده است و باید با در نظر داشتن سایر ملاحظات سنجیده شود. بر همین مبنا در شرایط بسیار حاد ممکن است، به عنوان آخرین راه چاره، دولت ها به بازداشت کودکان اقدام کنند. به منظور آنکه این شرایط حاد احراز شود، دولت ها، آزمون های مختلفی را برای حل این تعارض برقرار کرده اند. نتایج: رویکرد آزمون «ضرورت و تناسب» در این رابطه بیان می دارد که محدودیت ها باید در درجه اول ضرورت داشته باشند و در ثانی با اوضاع واحوال موجود متناسب باشند. بر اساس این آزمون و همچنین تعادل با اصل مصالح عالیه –به عنوان یک ملاحظه اولیه- چنانچه بازداشت کودکان در رویه های پناهندگی، قابل اجرا تلقی شود، این بازداشت باید شرایطی را اقناع کند. در این رابطه، دیوان اروپایی حقوق بشر، با استفاده از ماده 5 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، اقدام به تفسیر حق بر آزادی کرده و شرایط بازداشت را احصا کرده است. به نظر می رسد، در این زمینه دیوان به این نتیجه رسیده است که چنانچه به عنوان آخرین راه چاره بازداشت کودکان در رویه های پناهندگی لازم باشد، باید دو شرط لحاظ شود. اول آن بازداشت باید قانونی باشد؛ و دوم بازداشتگاه باید برای کودک مناسب باشد. مورد دوم پیرامون قانونی بودن بازداشت کودکان در رویه های پناهندگی، مناسب بودن شرایط بازداشتگاه است. از آنجا که کودکان بسیار آسیب پذیر هستند و نیازهای خاصی دارند، شرایط بازداشت باید برای کودک مناسب سازی شده باشد. به منظور احراز حقوق کودک در رویه های پناهندگی، اماکن بازداشت و نگهداری مناسب کودک، باید شامل شرایط لازم برای آموزش، بهداشت، دسترسی به بازی و امکانات فرهنگی باشد. علاوه بر آن مدت زمان طولانی بازداشت و وضعیت بلاتکلیفی کودکان، باعث اضطراب و آشفتگی روانی کودکان می شود؛ همچنین صرف نظر از زمان سپری شده در بازداشت، شرایط بازداشتگاه پلیس با توجه به استرس حضور در آنجا، برای کودکان مناسب تشخیص داده نشده و در صورت نگهداری در بازداشتگاه های پلیس چنین امری مخالف با مصالح عالیه شناخته شده است.
طراحی و اجرای برنامه ارزیابی، مداخله و پایش پیشگیری از خودکشی در سربازان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف خودکشی از مهم ترین علل مرگ در جهان است، به نحوی که دهمین علت مرگ در تمامی رده های سنی و سومین علت مرگ در بین افراد 15-24 سال است. خودکشی در محیط نظامی از جهات مختلف اهمیت دارد و این موضوع ضرورت اجرای برنامه پیشگیری از خودکشی برای این قشر را مضاعف می کند. در این مطالعه مقصود آن بوده که برای جامعه سربازان، برنامه پیشگیری از خودکشی بر مبنای مدل ارزیابی، مداخله و پایش خودکشی طراحی، پیاده سازی و ارزیابی گردد. مواد و روش ها در این مطالعه اقدام پژوهی، براساس مدل مذکور و با استفاده از بحث گروهی پنج نفر از خبرگان سلامت روان و افراد ذی ربط، برنامه ای در سه قسمت ارزیابی، مداخله و پایش تدوین شد و در یکی از پادگان های نظامی به مدت 1 سال به صورت آزمایشی اجرا گردید و با روش ترکیبی کمی/کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های کمی با یک پادگان مشابه مقایسه شد. همچنین برای تعیین دقت سطح بندی خطر، در کنار مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا از مقیاس افکار خودکشی بک، مقیاس ناامیدی بک و پرسش نامه سلامت عمومی 28 استفاده شد. یافته ها در این مطالعه مشخص شد برنامه اجرا شده با مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا، با حساسیت بیشتری نسبت به روش سابق، می تواند خطر خودکشی را شناسایی کند و برحسب نظر افراد ذی ربط از نظر امکان پذیری، متناسب بودن، مقبولیت و اثربخشی شرایط قابل قبول دارد. نتیجه گیری مدل ارزیابی، مداخله و پایش خودکشی در صورتی که با شرایط محیط نظامی متناسب شود، برای کاهش خودکشی در سربازان مناسب خواهد بود و می توان در این مدل از مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا برای تعیین سطح تریاژ استفاده کرد.
پایان فردی در معادشناسی زرتشتی: چهار قاب از آرامگاهی سغدی در چانگ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۱۰-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
در سال ۲۰۰۳م. کشف آرامگاه سنگی «ویرکاک»، رهبر کاروان سغدی، و همسرش «ویوسی» در شهر چانگ آن چین، نمونه ای بی نظیر از تلاقی باورهای زرتشتی و سنت های تصویری سغدی-چینی را در قالب 11قاب سنگی نمایان ساخت. این پژوهش با تمرکز ویژه بر چهار قاب پایانی، که مراحل سفر روان پس از مرگ را بازنمایی می کنند، نخستین تفسیر منسجم و مبتنی بر منابع اصیل زرتشتی (اوستا و متون پهلوی) از این بخش از آرامگاه را ارائه می دهد. تحلیل با بهره گیری از چارچوب نشانه شناسی تصویری و رویکرد تطبیقی دین پژوهانه انجام شده است. پژوهش حاضر مفاهیم محوری پایان فردی در معادشناسی زرتشتی شامل: دئنا، داوری مینوی، عبور از پل چینود و رسیدن به گرودمان، را با ساختاری روایی، دقیق و وفادار به متون بررسی می کند و نشان می دهد که این تصاویر، بازتاب مستقیم باورهای زرتشتی هستند. برخلاف برخی تفاسیر پیشین که حضور عناصر مانوی را مطرح کرده اند، این پژوهش با استناد به منطق درون دینی زرتشتی، تلفیق این دو سنت را مردود می داند. در سطحی فراگیرتر، این مطالعه نه تنها به بازشناسی سغدیان به عنوان واسطه های انتقال دین زرتشتی به شرق می پردازد، بلکه آرامگاه ویرکاک را به مثابه گواهی تصویری از چگونگی بازنمایی مفاهیم دینی ایرانی در بستر فرهنگی چین سده ششم میلادی معرفی می کند. این تحلیل، گامی نو در بازخوانی هنر تدفینی زرتشتی و فهم تطبیقی دین و تصویر در تاریخ فرهنگی ایران و آسیای شرقی است.
تأثیر شرایط آموزش مجازی بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: همه گیری کرونا و آموزش مجازی ممکن است تأثیرات نامطلوبی بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شرایط آموزش مجازی و افزایش زمان نشستن بر اختلالات اسکلتی-عضلانی و سطح فعالیت بدنی دانشجویان انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی، ۴۴۰ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس یزد به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش نامه های استاندارد نوردیک (برای ارزیابی وضعیت اسکلتی-عضلانی) و بک (برای سنجش فعالیت بدنی) استفاده شد. داده ها با آزمون های مکنمار، یومن-ویتنی و همبستگی اسپیرمن در س طح معناداری 05/0≥p تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در دوران کرونا نسبت به قبل از آن افزایش معناداری داشته است (05/0>p). همچنین، ارتباط معناداری بین کاهش فعالیت بدنی و افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی مشاهده شد (05/0>p). دانشجویانی که اصول صحیح نشستن را رعایت نمی کردند، اختلالات معناداری در نواحی گردن (0001/0>p)، شانه (006/0=p)، مچ دست 002/0=p)، کمر (001/0=p) لگن (01/0=p)و زانو (001/0=p) داشتند. نتیجه گیری نهایی: یافته ها حاکی از آن است که شرایط قرنطینه و آموزش مجازی می تواند منجر به افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی و کاهش فعالیت بدنی دانشجویان شود. توجه به ارگونومی محیط مطالعه و تشویق به فعالیت بدنی در دوران همه گیری ضروری است.
بررسی سازگاری در پاسخ ژن های تحریکی و مهاری رگ زایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تغییر وابسته به سن در بیان ژن های تحریکی و مهاری رگ زایی از مشخصه های سالمندی و اختلال در عملکرد اندوتلیال است. ورزش هوازی می تواند موجب توقف و یا کاهش این اختلال شود. باتوجه به اهمیت تمرین مقاومتی در توان بخشی سالمندان، هدف از این مطالعه، بررسی سازگاری در پاسخ عوامل تحریکی و مهاری رگ زایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در سالمندان بود. روش: 24 مرد سالمند با میانگین سنی 75/67 سال به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. نمونه خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت مقاومتی در قبل و بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی گرفته شد. روش Real Time PCR به جهت بیان ژن، HIF-1، VEGF، SDF-1 و VEGI بافت خون مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت مقادیر متغیرها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر میکس دیزاین در سطح 05/0P≤ با استفاده از نسخه 25 نرم افزارSPSS ارزیابی شد. یافته ها: مقادیر بیان ژن HIF-1، VEGF و SDF-1 گروه تمرین در مراحل پس آزمون اولیه (بعد از یک جلسه)، پیش آزمون ثانویه و پس آزمون ثانویه (بعد از 8 هفته تمرین) افزایش داشت و VEGI هیچگونه بیان ژنی نداشت. نتیجه گیری نهایی: بااحتیاط می توان گفت اگر چه انجام یک جلسه تمرین مقاومتی هم منجر به بیان ژن عوامل رگ زایی می شود، بااین حال تمرین مقاومتی بلند مدتی که از شدت و حجم کافی برخوردار باشد می تواند میزان فرایند رگ زایی را به مراتب در طیف گسترده تری فعال کند و به عنوان مکمل تمرینات هوازی در سالمندی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل تطبیقی شرایط و آثار عقد اجاره در فقه اسلامی، حقوق ایران و ترکیه
حوزههای تخصصی:
عقد اجاره به عنوان یکی از عقود معین، در فقه اسلامی و حقوق موضوعه ایران جایگاه ویژه ای دارد و انتقال موقت منافع مال را به دیگری در مقابل عوض معین ممکن می سازد. این نهاد حقوقی، نه تنها در حقوق ایران، بلکه در نظام های حقوقی دیگر نظیر حقوق ترکیه نیز مورد توجه قرار گرفته و قوانین متعددی برای تنظیم شرایط و آثار آن وضع شده است. در این مقاله، ابتدا به بررسی مفهومی و ارکان اساسی عقد اجاره در فقه اسلامی و حقوق ایران پرداخته شده و سپس شرایط صحت عقد اجاره همچون اهلیت طرفین، معین بودن عوضین و مشروعیت منفعت تحلیل شده است. همچنین آثار این عقد از منظر مسئولیت های موجر و مستأجر، ضمانت اجراهای ناشی از تخلف مستأجر و موجر، و نیز موارد انفساخ یا فسخ اجاره تبیین گردیده است. بخش دیگر این مقاله به بررسی تطبیقی مقررات اجاره در حقوق ترکیه بر اساس قانون تعهدات ترکیه (TCO) اختصاص یافته و نکات اشتراک و افتراق آن با نظام حقوقی ایران و مبانی فقهی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگرچه فقه اسلامی و حقوق ایران و ترکیه در بسیاری از اصول کلی حاکم بر عقد اجاره همانند لزوم تسلیم مال الاجاره، رعایت حدود اذن در استفاده از عین مستأجره، و احترام به حق مالک اشتراک دارند، اما در خصوص مواردی چون انفساخ قرارداد، تخلیه پیش از موعد، حقوق مستأجر نسبت به تمدید قرارداد و تعیین اجاره بهای آتی، تفاوت های قابل توجهی میان این نظام های حقوقی وجود دارد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع فقهی و حقوقی معتبر انجام شده است.
بررسی و امکان سنجی تحقق مسئولیت مدنی پیشگیرانه با تکیه بر قوانین حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
57 - 77
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از وقوع خسارت، یکی از رویکردهای نوین در مسئولیت مدنی است. براساس رویکرد پیشگیرانه، مسئولیت مدنی در زمینه های مختلف به جای آنکه منتظر وقوع خسارت باشد به سوی پیشگیری از ایجاد خسارت گرایش می یابد و به جای اینکه همانند مسئولیت مدنی سنتی، نگاهی قهقرایی و ناظر به گذشته داشته باشد در رویکرد نوین، نگاهی مبتنی بر آینده نگری داشته و در صدد است تا از پیدایش یا تداوم خسارت در آینده جلوگیری نماید. از اینرو در این مطالعه با استفاده روش توصیفی -تحلیلی و استفاده از منابع حقوقی معتبر به بررسی وضعیت تحقق نظام مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت در ایران می پردازد. اساسا، مسئولیت مدنی دولت از مباحث نوین در حقوق اداری ایران است و پذیرش مسئولیت مدنی پیشگیرانه برای دولت نیز با کاستی-هایی از حیث مقررات موجود روبه رو است. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد با رعایت پاره ای از اصول اساسی مسئولیت مدنی پیشگیرانه، همچنان فضای مناسبی جهت تحقق کامل این رویکرد نوین وجود دارد که می تواند مرزهای محدود مسئولیت مدنی سنتی را درنوریده و ضمن پیشگیری، از ایجاد خسارت به شکل جدی تر نیز جلوگیری نماید. البته به رسمیت شناختن مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت مستلزم اصلاح قوانین موجود است.
بررسی تطبیقی جواهرآلات و لباس زنان ایلامی در دیوان شاکه و خان منصور و دیوان حشمت منصوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
145 - 178
حوزههای تخصصی:
پوشش محلی و بومی هر کشوری بخش مهمی از فرهنگ آن سرزمین را پدیدار می سازد که دارای شاخصه های ارزشمند و با قدمتی است. یکی از راه های تبیین و تشریح جایگاه لباس در فرهنگ ایرانی، بررسی بازتاب این موضوع در ادبیات، به خصوص، شعر است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، انواع پوشش و جواهرآلات زنان ایلامی در شعر شاکه و خان منصور و حشمت منصوری بررسی می شود. این تحقیق نشان می دهد که شاکه و خان منصور به عنوان شاعران سنتی و حشمت منصوری به عنوان شاعر معاصر در توجه به پوشش محلی مردم ایلام، از لباس زنان، منزلت اجتماعی و شکوه زن کرد را به تصویر کشیده اند. دیدگاه حشمت منصوری در این بین وسیع تر از نگرش شاکه و خان منصور است. در میان البسه زنان کرد، «سه روه ن» با 45% در شعر شاکه و خان منصور و «ه به ر» و «که رواس» با 18% در شعر حشمت منصوری بالاترین بسامد را دار است. زیورآلات «بان سه روه نی» و «کلونگ»، هر کدام با 50% در شعر شاکه و خان منصور و گول کیف با 36% در شعر حشمت منصوری، دارای بالاترین بسامد است. جامعه آماری پژوهش، دیوان شاکه و خان منصور و دیوان حشمت منصوری و نمونه آماری، اصطلاحات مربوط به البسه و زیورآلات زنان است.
بررسی ادبیات سعدی از دیدگاه توانمندسازی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
267 - 286
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از الزامات توسعه پایدار بر شانه ارزشهای فرهنگی-اجتماعی ایستاده است. ادبیات به عنوان پدیده ای زمینه مند و یکی از ستونهای نظام فرهنگی جامعه، بازتابی از شرایط فرهنگی است که مشوق یا مانع توانمندسازی جامعه و حاکمیت می باشد لذا بررسی ادبیات کلاسیک می تواند تصویری از روند تاریخی تحولات فرهنگی مرتبط را منعکس نموده، به شناخت عمیق و علّی وضع موجود یاری رساند. از این منظر ادبیات سعدی به عنوان شاعر و سخنوری برجسته و به شهادت آثارش، یک مصلح اجتماعی و معلم اخلاق، واجد اهمیت است که با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و منابع کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت تا نسبت ادبیات او با مفاهیم محوری توانمندسازی بررسی گردد. به نظر می رسد گرچه ارزشهای سطح کلان توانمندساز برای حاکمان همچون برقراری عدالت کماکان مطرح است ولی در سطح فردی با توسعه فرهنگ مصرف گرایی، شاهد کم رنگ شدن مفهومی همچون قناعت هستیم که به عنوان عنصر فرهنگی بومی و منطقه ای موجب افزایش کیفیت زندگی بوده و در نظریه های پساتوسعه مورد توجه قرار گرفته است.
واژه خلیج؛ هند و اروپایی (ایرانی) یا سامی (عربی)؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
287 - 306
حوزههای تخصصی:
ایران باستان چندین بار مورد تاخت و تاز اقوام دیگری قرار گرفت و در این فرایند، آثار مکتوبی از میان رفتند. در ایران باستان، آخرین تازش با یورش تازیان همراه بود که جایگزینی زبان عربی و از میان رفتن شمار بسیاری آثار مکتوب بود که تنها آثار اندکی به ویژه در ارتباط با متون دینی به جا ماند. همچنین، پیش از اسلام و بنیاد شاهنشاهی های ایرانی، واژه های پارسی در واژگان عربی را پیدا کردند و در مقابل، با برتری اعراب واژه های عربی به واژگان پارسی راه یافتند. با وجود آن، واژه های پارسی هم بودند که در دوره اسلامی به زبان عربی راه یافتند و طبق قواعد زبان عربی اشتقاق یافتند. هدف این مقاله، بررسی ریشه واژه خلیج در دو خانواده زبانی هندواروپایی و سامی است و اینکه ساختار این واژه ریشه در کدام خانواده زبانی دارد. روش کار هم بررسی ریشه و ساختار واژه در هر دو خانواده و هم پیدا کردن نمونه های اولیه واژه در متون آنان است. در پایان چنین برداشت شد که با توجه به اسناد و تطبیق آنان، احتمال ریشه داشتن آن در زبان هندواروپایی (ایرانی) و از ریشه xal < *ku̯/wel بیشتر است.








