
مقالات
حوزههای تخصصی:
آیین ها بازتاب دهنده فرهنگ هر قوم، ملت و جامعه هستند. استان بوشهر نیز آیین هایی دارد که بازگوکننده فرهنگ و هویت مردم این دیار است. در این تحقیق به تجزیه ساختاری آیین های مذهبی استان بوشهر با تکیه بر آیین های ماه محرم و صفر، حج و رمضان پرداخته می شود. اهمیت و ضرورت آن، معرفی و شناساندن این آیین ها و هدف آن بررسی و تحلیل، یافتن محتوای این اعمال، شناخت الگو و ساختار مشترک آن هاست. آیین های مورد مطالعه این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و براساس تجزیه ساختاری بررسی می شود. نتایج نشان می دهد همراهان، مکان، موسیقی، عنصر کلامی، قربانی و تغذیه متبرک، عناصر اصلی و گیاه، آب و آتش عناصر متغیر در آیین های مورد مطالعه هستند. این آیین ها از نظر ساختار از الگوهایی محدود تبعیت می کنند؛ الگوی شر کُنش رفع شر احتمالی در آیین صفر به در، الگوی نیاز کُنش رفع نیاز در دُم دُم سحری، الگوی طلب کُنش رفع طلب در شوالغوث و در سایر آیین ها الگوی نیاز، طلب، بزرگداشت کُنش نشانه های دیداری رفع نیاز و طلب دیده می شود.
پیوند ادبیات بومی و ادبیات عامه در داستان بلند باغ زیتونی چشم نوشته حسین میر کاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی وجوه و جنبه های گوناگونی دارد که یکی از وجوه آن صبغه اقلیمی است. در این گونه داستان ها علاوه بر زبان، طبیعت و تصاویر برآمده از اقلیم خاص نویسنده، همچنین افسانه های محلی، موسیقی و ملودی های بومی، باورهای عامیانه، ضرب المثل ها، آیین ها و مناسک بومی و محلی و ... بروز و ظهور دارد. فرهنگ عامه با ادبیات اقلیمی رابطه وثیقی دارد. فرهنگ عامه در تقابل با فرهنگ رسمی و نخبگانی است که برعکس فرهنگ عامه که غالباً شفاهی است، مربوط به توده مردم و امری مکتوب است و هرگاه این عناصر در ادبیات به کار گرفته شود رنگ و صبغه خاصی به آن آثار می دهد که به آن ادبیات اقلیمی گویند. از ضرورت های فهم و تحلیل ادبیات داستانی، تحلیل و بررسی نسبت نویسنده و محیط است؛ تأثیراتی که خودآگاه و ناخودآگاه مؤلف از محیط و اقلیم خویش می پذیرد و در ساخت و معنای اثر و گسترش و پیشبرد روایت دخالت دارد. سید حسین میرکاظمی از جمله داستان نویسان معاصر است که صبغه اقلیمی شمال در داستان های او حضور چشمگیر دارد. در این مقاله سعی شده است صبغه اقلیمی یکی از آثار ایشان باغ زیتونی چشم، به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد که حاصل این بررسی حضور فراوان عناصر اقلیمی شمال ایران خصوصاً حوزه گرگان در این اثر است: عناصر طبیعت و تصاویر برآمده از آن ها، عناصر زبانی و واژگانی، باورها و آداب و رسوم، جای ها، مشاغل و ... حتی حوادث اجتماعی و سیاسی خاص که همگی در خدمت طبیعی کردن فضا و حوادث داستان و نیز حقیقت مانندی شخصیت هاست.
«داش آکل» از منظر روایت های جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داش آکل، پهلوان مشهور شیرازی، یکی از شخصیت های برجسته در ادبیات عامه و رسمی ایران است که روایت های مختلفی از زندگی و شخصیت او در فرهنگ عامه مردم شیراز وجود دارد. صادق هدایت با الهام از این روایت ها، داستان کوتاه «داش آکل» را در سال 1311ش نوشت. مهارت های داستان نویسی هدایت و شهرت گسترده او موجب شد تا روایت او به تدریج به روایت غالب و تثبیت شده ای از داش آکل تبدیل شود، به طوری که سایر روایت های محلی به مرور فراموش شدند. تغییراتی که هدایت در روایت این داستان ایجاد کرد، تأثیر عمیقی بر شکل گیری تصویری جدید از داش آکل داشت. در این تصویر، داش آکل، قهرمانی بی عیب و نقص است که با آرمان های مردانگی و پاکدامنی اخلاقی درهم آمیخته است. تغییراتِ هدایت نه تنها شخصیت داستان را بازآفرینی کرد، بلکه بازتابی از تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران در اوایل قرن بیستم بود که به طور گسترده توسط روشنفکران و نویسندگان پیگیری می شد. در مقاله حاضر تلاش شده با فاصله گرفتن از روایت تثبیت شده هدایت، به بررسی روایت های جایگزین از داش آکل که در منابع محلی در شیراز بازتاب یافته اند، بپردازیم. این روایت ها غالباً با نسخه هدایت تفاوت های اساسی دارند و ویژگی هایی چون وضعیت جسمانی، روابط عاشقانه و نحوه مرگ داش آکل را به شکلی متفاوت از روایت غالب هدایت بازگو می کنند. این مقاله به بررسی انگیزه های فرهنگی و ادبی پشت تغییرات هدایت می پردازد و نشان می دهد که چگونه او با ایدئال سازی شخصیت داش آکل، تصویری جدید از قهرمان اساطیری ساخت که نه تنها با تحولات فرهنگی زمانه اش هم راستا بود، بلکه از گفتمان های عرفانی، اساطیری و روشنفکری ایران نیز متأثر بود. این بازسازی نه تنها پیوند میان روایت های مسلط و تغییرات فرهنگی را آشکار می کند، بلکه نگاهی تازه به فرایند تطبیق فولکلور با چارچوب های ادبی مدرن ارائه می دهد.
موسیقی نوحه های سقایی (بر پایه نوحه های سقایی نوش آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقایی آیینی است کهن در برخی از شهرهای ایران ازجمله نوش آباد که در آن نوحه های مربوط به واقعه عاشورا در قالب موسیقی سنتی ایرانی اجرا می شود. اشعار سقایی که از صنایع ادبی خالی نیست، لبریز از شور و حال دینی است و عمده شاعران سقایی از اواخر دوره قاجار تا دوره معاصر و اهل حرفه و بازار منطقه کاشان هستند. بیشترین اشعار از فراهی، نوایی و خباز سه شاعر کاشانی است. قالب اشعار بیشتر مسمط مربع است و غزل و ترکیب بند پس از آن قرار دارد. در این پژوهش به صورت میدانی و با رجوع به دستک ها و دفترچه های سقایی، 70 شعر پرکاربرد انتخاب و به تفکیک وزن عروضی هرکدام، خوانش و 32 نوحه متمایز، شناسایی و نت نویسی شده است. براساس این پژوهش بیشتر نوحه های سقایی نوش آباد در قالب درآمدِ آواز دشتی خوانده می شود و آوازهای ابوعطا، سلمک شور، ماهور، سه گاه و راست پنجگاه در ردیف بعدی قرار دارند. بسیاری از اوزان عروضی شعر سقایی را دیگر استادان موسیقی دوران قاجاری و پهلوی برای گوشه های آوازی ایرانی پیشنهاد کرده اند. این پژوهش ضمن ثبت بخشی ناشناخته از فرهنگ موسیقایی ایران، نغمه های جدیدی را به علاقه مندان و موسیقی دانان و آیین گزاران معرفی و آن را از فراموشی و آسیب دور می کند.
تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین درون مایه های دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. آفرینندگان اصلی دوبیتی ها هنرمندان عامه هستند که از شهرت و مقامی بهره ندارند، ولی در میان گروه های مردم عادی زندگی می کنند. سینه های مردم و ذهن تاریخی نسل ها، وسیله نگهداری و انتقال دوبیتی ها بوده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تعداد 1200 دوبیتی عامه هزارگی مورد مطالعه قرار گرفت، یافته های اسنادی و میدانی نشان می دهد که درون مایه های اکثر دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان عشق است، زیرا از 1200 دوبیتی، 1100 دوبیتی یعنی تقریباً 92 درصد را مسائل عشقی و عاطفی تشکیل می دهد. همچنین در تجلی عشق می توان جلوه های معیشتی، شرایط محیطی و نمادهای مذهبی را نیز دید. از جمله مفاهیم برجسته عاشقانه در این دوبیتی ها، وصف زیبایی های معشوق، آرزوی وصل و دیدار، وفاداری به معشوق، بی قراری و سوز عشق و عاشق در انتظار معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه برآن ها نمادها و باورهای مذهبی، شکایت از اطرافیان، شرم از مردم، هجران و دوری از معشوق و وطن دوستی و غم غربت از جایگاهی ویژه در این دوبیتی ها برخوردارند. مفاهیم یادشده و نیز سوز و گداز، شور و اشتیاق، لحظه های غم و شادی و التهاب درونی از عوامل سرایش این دوبیتی هاست. در این دوبیتی ها، عشق ساده، دست یافتنی، زمینی و جسمانی بیشترین بازتاب را دارد تا عشق آسمانی و روحانی. همچنین دیده شد که شاعر عاشق پیشه هزارگی نمادهای مذهبی را برای توجیه عشق بازی های خود استفاده کرده است.
فریاد خاموش زنان سیستان در «آییکَه» (لالایی های سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آییکَه (â?i:ka) نوعی لالایی است که در منطقه سیستان خوانده می شود. با توجه به اینکه آییکه را معمولاً مادر برای کودک می خواند، دغدغه ها و احساسات مادر در آییکه نمود پیدا می کند. در جامعه سنتی که معمولاً زن صدایی ندارد، آییکه بهترین روشی است که یک زن بتواند سخن بگوید و مسائل خود را آشکارا بیان کند. نوشته حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که مادر به عنوان یک زن در جامعه سنتی چه مسائل و دغدغه هایی دارد؟ این نوشته بر آن است که آییکه علاوه بر آرام کردن کودک و خواباندن دردانه، کارکردهای متعدد دیگری دارد که در چهار دسته کلی بررسی می شود. کارکرد آییکه در ارتباط با فرزند که مادر حس و حال خویش را خطاب به کودک و نسبت به او بیان می دارد. کارکرد دیگر آییکه در ارتباط با عشق و دغدغه های روحی مادر است که گوینده آییکه احساسات خویش را بروز می دهد و از ناکامی های گذشته خویش می گوید. سومین کارکرد آییکه در ارتباط با دیگران است که گوینده آن، گلایه های خود را به گوش دیگران می رساند. آخرین کارکرد آن در ارتباط با حیوانات است. تاکنون آییکه های سیستان، در کتابی مستقل جمع آوری نشده اند. بنابراین در این مقاله از دو روش تحقیقی بهره برده شده است. برخی از آییکه ها به روش کتابخانه ای و بخش زیادی به شیوه میدانی گردآوری شده است. پس از آن با کمک نرم افزار MAXQDA، مورد تحلیل قرار گرفته و به این نتیجه رسیده است که آییکه رسانه ای زنانه در جامعه سنتی است که زن به عنوان مادر می تواند سخن بگوید و دردهای خویش را بدون واهمه فریاد بزند.
تحلیل بازتاب فرهنگ عامه عشایر قشقایی در رمان ظلمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر قومی دارای ادبیات شفاهی، فولکلور و باورهایی است که از درون فرهنگ، اندیشه ها و شیوه زندگی آن ها نشئت گرفته است. ایل قشقایی ازجمله ایلات بزرگ ایران است که بخش بزرگی از آن به صورت عشیره ای زیست و به زبان ترکی صحبت می کنند. یکی از رمان هایی که بخشی از آداب و رسوم و فرهنگ عامه عشایر قشقایی را به تصویر کشیده، رمان ظلمت نوشته داوود حسن آقایی کشکولی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوندهای موجود میان شیوه زندگی کوچ نشینی عشایر قشقایی و فرهنگ عامه برخاسته از آن، از طریق تحلیل رمان ظلمت به نگارش درآمده است. روش ما در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای به دسته بندی فرهنگ عامیانه بازتاب یافته در رمان ظلمت می پردازدیم. دستاوردهای پژوهش گویای آن است که بُعد مادی و غیرمادی فولکلور عشایر قشقایی تحت تأثیر عواملی چون، تجربه های زیستی در شیوه زندگی کوچ نشینی و دامداری است، و علاوه بر آن باورهای اساطیری و مذهبی، اعتقاد به نیروهای ماورائی، بی سوادی و سادگی مردم عشایر، باورهای مشترک در میان ترکان، و زبان و نژاد متمایز آن ها بر شکل گیری این فولکلور مدد بسیار رسانده است. این پژوهش نشان می دهد که رمان ظلمت منبعی غنی و ارزشمند برای مطالعه فرهنگ عامه عشایر قشقایی است.
بررسی و تحلیل کارکردهای سِحر و جادو و عناصر فانتزی در داستان های عامیانه بهار دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهار دانش از افسانه های عامیانه و کهن هندی به زبان فارسی با درون مایه عشقی، نوشته عنایت الله کَنَبوِه لاهوری (درگذشته 1088ق) که آن را در سال 1061ق به نام شاه جهان گورکانی تألیف کرده است. این کتاب جزوِ ادبیات داستانی، یعنی فصل مشترک داستان های عامیانه و ادبی و به شیوه داستان پردازی هندی، داستان در داستان است. داستان اصلی و طولانی آن، تخیلی و موضوعش عشق «بهره وربانو و جهاندارشاه» و مضمون داستان اصلی و عمده ترین داستان های فرعی آن، حکایت هایی در مکر زنان است. در بهار دانش، درون مایه هایی چون تغییر شکل، طلسم، جادو، تجسد در حالت تغییر شکل، آگاهی به علم خلع بدن و نقل روح از کالبدی به کالبد دیگر در سراسر فضای داستان ها دیده می شود. به علاوه حضور و تسخیر دیوان و غولان، سخن گفتن با حیوانات جادویی، بهره گیری از جادوی موجود در عناصر طبیعت و... در تمامی داستان ها وجود دارد. در این مقاله، کارکردهای جادو و یاریگران آن، اشیا و ابزارهای جادو و شیوه های استفاده از آن ها، سفرها و مکان های جادویی و موجودات فراواقعی، راه های دست یابی به عوامل جادو و باطل کننده های سحر و طلسم در حکایات بهار دانش، بررسی و تحلیل شده تا هرچه بیش تر بر اهمیت مطالعه، آگاهی و حفظ پیشینه فرهنگی و اجتماعی قصه های عامیانه که مهم ترین بس تر حضور و تجلی بن مایه های اس اطیری و کهن در میان توده مردم اس ت- تأکید شود.