فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶٬۶۲۲ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
343 - 361
حوزههای تخصصی:
در هزارویک شب فقط شهرزاد برای رهایی از چنگال مرگ قصه سرایی نمی کند که «کنیزک» نیز به ریسمان قصه چنگ می زند تا از کام مرگ برهد. او در رقابت با هفت وزیر، قصه هایی را در باب نیرنگ بازی مردان حکایت می کند که قصه «چشمه افسون» یکی از آن هاست. این قصه گرچه از زبان کنیزک و در دفاع از زنان گفته می شود، در آن «زن بودن» بدترین مصیبت خانمان براندازی است که ممکن است گریبان گیر مردی شود. از این رو منتقدان فمینیست مصری در کتاب قالت الراویه؛ حکایات من وجهه نظر المرأه من وحی نصوص شعبیه عربیه بر آن انگشت گذاشته و کوشیده اند از دیدگاهی زن محور به بازآفرینی اش دست زنند. «حکایت فهد در دنیای زنان» ثمره این تلاش است. برای خوانش این روایت زنانه از دو رویکرد بهره گرفته شد: رویکرد ساختارگرای تزوتان تودوروف و تحلیل فمینیستی. این انتخاب دو دلیل دارد: نخست آنکه تحلیل زنانه نگر نشان می دهد چرا قصه یادشده زن ستیز است و به بازنویسی زنانه نیاز دارد. همچنین روشن می کند منتقدان فمینیست در روایت نوآفریده خود چگونه از «چشمه افسون» سویه های زن ستیزانه را زدوده اند. دوم آنکه در بررسی ساختاری روایت در پی پاسخ به این پرسشیم که چنین قرائتی آیا می تواند در دریافت سویه های ضد زن یک متن یا فهم نگاه زنانه در متن دیگر گره گشا باشد؟ کاربست بوطیقای تودوروف در لایه نحوی آن نشان می دهد هر دو روایت، روایت هزارویک شب و بازگفت زنانه، ساختاری همسان دارند که در چارچوب الگوی تودوروف می گنجد، ولی این رهیافت از آشکارساختن و ارزیابی آن لایه های متن که برای منتقدان فمینیست اهمیت دارد ناتوان است.
نقش واسطه ای مراقبت گری در رابطه رضایتمندی جنسی با تمایلات جنسی زنان
منبع:
پژوهش های میان رشته ای زنان دوره ۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مراقبت گری برای روابط انسانی بنیادی است و نقش تعیین کننده ای در کیفیت و ثبات روابط زناشویی ایفا می کند؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ابعاد مراقبت گری در رابطه بین رضایتمندی جنسی با تمایلات جنسی زنان بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش توصیفی- همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در بازه زمانی اردیبهشت ماه تا خردادماه سال 1403 بودند که بر اساس مدل کلاین تعداد 200 نفر آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. از نمونه های انتخابی به منظور شرکت در مطالعه رضایت آگاهانه اخذ شده و به شرکت کنندگان اطمینان داده شد که اصل امانت داری در خصوص نتایج پژوهش رعایت شده و اطلاعات به دست آمده محرمانه خواهد ماند. شرکت کنندگان پژوهش مقیاس مراقبت گری کانس و شاور (1994)، پرسشنامه تمایل جنسی توسط هالبرت (1992) و پرسشنامه رضایت جنسی هادسون (1992) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS22 و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد ابعاد مراقبت گری در رابطه بین رضایتمندی جنسی با تمایلات جنسی زنان نقش میانجی دارد. همچنین نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوب برخوردار بود (01/0>P). نتایج حاکی از آن است که میل جنسی به تنهایی نمی تواند رضایت جنسی را به طور مستقیم و کامل توضیح دهد و وجود مراقبت گری به عنوان رفتاری حساس و پاسخگو، واسطه و تقویت کننده این رابطه است.
بررسی فهم زنان شاغل جنوب تهران از فرزند آوری
حوزههای تخصصی:
کاهش تمایل به فرزندآوری در دهه های اخیر، نگرانی بسیاری از اندیشمندان حوزه های مختلف را در ایران برانگیخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی درک و نگرش زنان شاغل جنوب تهران نسبت به فرزندآوری انجام شده است. این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته و از مصاحبه عمیق برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگرش زنان شاغل نسبت به فرزندآوری تحت تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اخیر دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. زنان مشارکت کننده در این مطالعه، فرزندآوری را نه به عنوان یک ضرورت سنتی، بلکه امری وابسته به شرایط فردی، اقتصادی، شغلی و سبک زندگی خود می دانند. بسیاری از آنان دغدغه هایی چون ناتوانی در تأمین هزینه های فرزندپروری، دشواری در ایجاد تعادل بین نقش مادری و شغلی و نگرانی از آینده فرزندان را از دلایل اصلی کاهش تمایل به فرزندآوری عنوان کردند. در مجموع، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که فهم جدید زنان شاغل از مفهوم مادری و باروری، آنان را به سمت انتخاب آگاهانه تر و گاه اجتناب از فرزندآوری سوق داده است. این تحول نگرشی می تواند یکی از عوامل مؤثر در کاهش نرخ باروری در مناطق شهری، به ویژه در میان زنان شاغل، تلقی شود.
تحلیل ساختاری سبک زندگی الکترونیکی زنان و تأثیر آن بر پذیرش تبلیغات و قصد خرید اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
63 - 89
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش اینترنت با سبک زندگی الکترونیکی همراه است. شناختن سبک و الگوی زندگی افراد در ارائه خدمات مناسب به بخش های مختلف آن ها از ضروریات است؛ بنابراین به نظر می رسد متناسب با تحولات فناورانه و استفاده از فنآوری های نوین، سبک زندگی الکترونیکی افراد ابزاری برای بازاریابی و طراحی خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سبک زندگی الکترونیکی بر پذیرش تبلیغات و تمایل به خرید آنلاین در بین بانوان شهر اهواز است. براین اساس، این مطالعه از نظر ماهیت و هدف، یک پژوهش کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری کلیه زنان شهروند اهوازی دارای تجربه خرید اینترنتی هستند که به روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس، 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد دارای روایی و پایایی انجام گرفت که با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار SmartPLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد سبک های زندگی الکترونیکی (به جز سبک زندگی معاشرت طلب و سبک اضطرارمحور) بر قصد خرید اینترنتی تأثیر معناداری دارد. همچنین تأثیر سبک زندگی الکترونیکی بر پذیرش تبلیغات، و پذیرش تبلیغات بر قصد خرید اینترنتی به طور معنادار تأیید شد. علی رغم این، نقش میانجی پذیرش تبلیغات در تأثیر سبک زندگی الکترونیکی بر تمایل به خرید اینترنتی مثبت ولی غیرمعنادار شد و مورد تأیید قرار نگرفت.
بازتاب هویت جنسیتی در آثار سه هنرمند زن معاصر جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
171 - 194
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های عمده شناختی انسان، خصوصاً در عصر مدرن و پس از آن، هویت جنسیتی است که از طریق آن مرز میان خود و دیگری قابل ادراک می شود و قلمرو تعریف و تحدید ماهوی شخص معین می شود. بازتاب این مسئله در آثار هنرمندان معاصر، به ویژه هنرمندان زن مسلمان، به عنوان یک دغدغه ای جدی قابل مطالعه و تحلیل است. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن آثار سه هنرمند زن معاصر در جهان اسلام، مونا حاتوم (هنرمند فلسطینی تبار، متولد 1952)، للا السعیدی (هنرمند مراکشی، متولد 1956) و بشری المتوکل (هنرمند یمنی، متولد 1969)، درصدد پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل موجب بازتاب هویت جنسیتی در آثار این سه هنرمند شده و هرکدام، چگونه آن را در آثار خود انعکاس داده اند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است. شیوه تجزیه و تحلیل کیفی است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از روش استقرایی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت جنسیتی زنان، وضعیت افراط گرایی های مذهبی در کنار هویت های قومی و دلالت های زبانی، محور اصلی آثار مورد مطالعه را تشکیل می دهند. سیالیت هویت و نمایش روابط خلاقانه و دگرگون شده زنان، گاه در قیاس با مردان و گاه به صورت مستقل، نمودی از دغدغه های هویت جنسیتی نزد این هنرمندان است و آنان از طریق عکاسی، ویدیو و بهره گیری از عنصر نوشتار، این عوامل را در آثار خود انعکاس داده اند.
تحلیل جرم شناختی از بازنمایی بزه دیدگی زن در پرتو سبک زندگی در فیلم سینمایی رگ خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
215 - 234
حوزههای تخصصی:
سینما به مثابه عنصری فرهنگی و به عنوان یکی از عرصه های بازنمایی مسائل اجتماعی، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی جامعه و در پی آن کاهش سوگیری شناختی در این قلمرو دارد. یکی از این بازنمایی ها، خشونت علیه زنان و در پی آن بزه دیدگی این قشر آسیب پذیر است. تحقیق حاضر با هدف بررسی جرم شناختی بازنمایی بزه دیدگی زنان در آثار سینمایی، به مطالعه موردی فیلم سینمایی رگ خواب به روش تحلیل محتوایی پرداخته است. یافته های تحقیق بیانگر این امر است که شخصیت اصلی فیلم، مینا، به عنوان بزه دیده ایدئال ناشی از ساختارهای اجتماعی، با انتخاب سبک زندگی ریسک پذیر موجب شتاب دهندگی در بزه دیدگی خود شده و در یک جامعه سنتی و ایدئولوژیک و در نبود حمایت های اجتماعی و قانونی، بزه دیدگی مکرر و ثانویه او را به همراه داشته که بازنمایی گوشه ای از واقعیت است. همچنین واقعیت اجتماع در قلمرو بزه دیدگی زنان به مراتب جدی تر از بازنمایی آن در آثار سینمایی است و بی توجهی به این مقوله می تواند تأثیرات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه بر جای گذارد. به عنوان نتیجه این تحقیق، به ضرورت ساخت آثاری سینمایی بدون سانسورهای فرهنگی برای حساس سازی، آگاهی بخشی و ایمن سازی افراد و در راستای اثرگذاری بر سیاست گذاری ها و قانون گذاری های هدفمند و حمایتی، به ویژه در زمینه رفع تبعیض علیه زنان، و دسترسی همه زنان بزه دیده در هر شکل و قالبی به نظام عدالت کیفری در جهت اهداف جرم شناسی کاربردی و برای پیشگیری از خشونت علیه زنان در جامعه تأکید شده است.
رویکرد و مبانی فقهی تعهد بر نکاح در نظام حقوقی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعهد بر نکاح، یکی از انواع تعهدات است که به دو صورت نامزدی و تعهد به ازدواج دائم در ضمن ازدواج موقت، قابل تصور است. باور حقوقی رایج، هرگونه تعهد بر نکاح را برخلاف سایر تعهدات، الزام آور نمی داند. در این صورت، با برهم خوردن نامزدی یا تخلف از سایر انواع تعهد بر نکاح، هیچ ضمانت اجرای حقوقی موثری، دستگیر طرف زیان دیده نمی گردد، مگر جبران خسارت، آن هم در صورت تقصیر طرف مقابل. نویسندگان حاضر، قائل به الزام آور بودن این گونه تعهدات هستند و قواعد عمومی تعهدات را نسبت به آنها جاری می دانند. لذا مسئله اصلی این پژوهش بررسی امکان الزام آوری تعهد بر نکاح، با بیان و تحلیل مبانی فقهی و حقوقی است. این مقاله با روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شده و مطالب آن، به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در یافته های پژوهشی این مقاله، مبانی فقهی و حقوقی الزام آور بودن هرگونه تعهد بر نکاح، تشریح گردیده و موانع و اشکالات موجود نسبت به این دیدگاه نیز پاسخ داده شده است. از این رهگذر در نتیجه، دیدگاه قابل دفاعی مبنی بر الزام آور بودن تعهد بر نکاح ارائه گردیده است.
بررسی و تحلیل عملکرد زنان عصر صفوی در ترویج علوم و مراکز علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
188 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان به عنوان نیمی از جمعیت مؤثر جامعه همواره در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی حضوری فعال دارند. چنانچه یکی از عرصه هایی که زنان در آن تأثیرگذار هستند، توجه به علم آموزی و ترویج آن است. در دوره صفوی نیز با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، زنان به مسائل علمی و آموزشی توجه بسیار داشتند و با وجود عدم حضور محسوس در سطح جامعه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر این فعالیت ها تأثیرگذار بودند. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی و تبیین عملکرد زنان عصر صفوی در توسعه و ترویج علوم و مراکز علمی است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش، استناد به منابع دوره صفوی می باشد. در نهایت، بر پایه یافته های حاصل از منابع استنتاج، تبیین و تحلیل به عمل آمده است. این پژوهش وضعیت زنان را در قالب دو گروه زنان درباری و زنان عادی مورد واکاوی قرار داده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان این عصر تحت تأثیر روحیه مذهبی و باورهای قلبی خود، با تخصیص بخشی از دارایی خود برای امور فرهنگی – مذهبی و کارهای عام المنفعه از جمله تأسیس نهادهای آموزشی، برگزاری محافل علمی و ادبی، وقف کتب و اموال، ترویج و تعلیم علوم در ابعاد گوناگون در توسعه و ترویج علوم و مراکز علمی دوره صفوی تأثیرگذار بودند، به گونه ای که تعداد زیادی از نهادهای آموزشی عصر صفوی به همت این زنان دایر شده است.
نتیجه گیری: زنان همواره در طول تاریخ در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بوده اند؛ به طوری که در دوره صفوی با توجه به شرایطی سیاسی و مذهبی، در عرصه علم آموزی و ترویج آن حضور فعالی داشتند. آنان در این دوره با توجه به با انگیزه های شخصی و دسترسی به امکانات مالی و حکومتی و با علایق خویش اقدام به ترویج علوم و گسترش مراکز علمی می کردند.
بررسی ارتباط و تأثیر متقابل حجاب و بهداشت روانی، با تکیه بر مفهوم لباس در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مسلم در ارتباطات انسانی، به کارگیری قواعدی است که بهداشت روانی جامعه را تضمین کندوقسم عمده ای از تحقق بهداشت روانی رعایت اخلاق جنسی مخصوصا رعایت حجاب است. اهمیت موضوع حجاب و تاثیر و ارتباط آن با بهداشت روانی آنجا آشکار می گردد که شیطان در اولین رویارویی اش با انسان، تلاشی برای عریان نمودن او دارد تا وی را در موقعیت فشار روانی قرار دهد؛ لذا هدف از مقاله پیش رو که با روش مطالعه توصیفی تحلیلی صورت گرفته، پیگیری این نکته است که بین حجاب و بهداشت روانی ارتباطی تنگاتنگ برقرار است و اگر برخی به بهانه شعارِ زن، زندگی، آزادی در پی حذف حجابند، در حقیقت به دنبال افزایش فشار روانی بر جامعه هستند؛ اما تکیه بر واژه لباس در قرآن کریم از آن جهت است که این واژه در بررسی های صورت گرفته می تواند بار معنایی پوشش و آرامش را در خود داشته باشد. قرآن کریم در کنار اشاره به لباس به عنوان نماد پوشیدگی در انسانها، به نماد آرامش بخشی آن نیز توجه داشته است. در بررسی معناشناسانه، لباس(پوشاک) با ریشه "سکن" - به معنای آرامش - در یک حوزه معنایی قرار می گیرد؛ هم آیی این دو بیانگر ارتباط تنگاتنگ و اثر گذاریشان بر هم است. نتیجه اینکه حجاب در سیر تحقق خود بدون ارائه دقیق الگوهای کارآمد در بهداشت روانی – که تحت عنوان سطوح پیشگیری از آنها یاد می شود- امکان پذیر نیست؛ همچنین تحقق کامل بهداشت روانی در جامعه بدون در نظر گرفتن نقش کاربردی حجاب غیر ممکن است.
نشانه شناسی گفتمانی جنسیت در دو رمان این خیابان سرعت گیر ندارد و رهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان به مثابه محصول فرهنگی، نماینده جامعه ای با گفتمان های گوناگون است. هرکدام از این گفتمان ها با پیکربندی های خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریه لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « رهش» است. بر این اساس، مساله اصلی در پژوهش حاضر این است که «جنسیت» در این رمان ها چگونه بازنمایی شده است. همچنین تفکرات جنسیتی چگونه از طریق ذهنیت نویسنده در نگارش رمان بازتاب یافته اند و نویسنده چه دیدگاهی نسبت به آنها دارد. پژوهش پیش رو از لحاظ روش شناسی پژوهشی توصیفی و کیفی محسوب می شود که گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای انجام می گیرد. طبق این روش، تحلیل رمان شامل سه سطح است : تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی و تحلیل بافتی. تحلیل متنی به نشانه شناسی شخصیّت های رمان و پیداکردن نظم های گفتمانی رمان اختصاص دارد؛ در تحلیل بینامتنی، هر رمان با رمان های هم دوره مقایسه می شود و در تحلیل بافتی، رابطه رمان با فضای اجتماعی کلان تری بررسی می گردد. در نهایت تحلیل گزاره ها مشخص گردید که اصلی ترین دغدغه و درون مایه رمان ها؛ جدال آشکار بین سنت و مدرنیته در برساخت اجتماعی جنسیت نهفته است که به صورت ضمنی در لایه های درونی متن و بازتاب واژگانی گنجانده شده و شخصیت اصلی رمان ها در تمامی مراحل در جدال بین دو برساخت زیستی جنسیت و برساخت اجتماعی آن قرار دارند.
رحم جایگزین: شبکه پیچیده اجتماعی برای فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
167-198
حوزههای تخصصی:
جایگزینی فرایندی است که در آن یک زن متعهد می شود نوزادی را برای زوج دیگری حمل و به دنیا آورد، در روند شکل گیری مناسبات جایگزینی ما شاهد مجموعه ای متشکل از یک شبکه پیچیده هستیم، مادرانی که مشتاق هستند از طریق جایگزینی صاحب فرزند شوند، در مقابل زنانی که حاضر به در اختیار قرارگذاشتن رحم خود هستند، واسطه ها، تیم پزشکی، بنگاههای حقوقی عقد قرارداد و اعضای خانواده های طرفین دیگر بازیگران در این فرآیند هستند. روابط مبادله که در طول مسیر فرایند جایگزینی شکل می گیرد تابعی از بازیگران مبادله است،که می تواند یک مبادله متقارن یا نامتقارن را نشان دهند. هدف مطالعه حاضر واکاوی مفهوم جایگزینی از سوی مادران جایگزین است. به این شکل زنانی که رحم خود را به اجاره می دهند، چگونه امر جایگزینی را معنا و تفسیر می کنند. روش پژوهش نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان عبارتند از: زنانی در شهر کرمان که حداقل یکبار رحم خود را اجاره داده اند. مقوله های محوری بدست آمده کالایی شدن بدن در فرایند جایگزینی، استیگما در رحم اجاره ای، کنترل گری مادر سفارش دهنده، آشنازدایی از بارداری و انتقال بارداری ، هویت پاره پاره و مقوله هسته عبارت است از: بیگانگی از بارداری
واکاوی کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی در ایران: موانع، پیشران ها، و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
167-199
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه ها و راهبردهای کارآفرینی اعضای هیئت علمی زن در مؤسسات ایرانی با روش تحلیل سوات (SWOT) انجام شده است. نخست، از طریق بررسی گسترده دیدگاه های نظری و مطالعات مرتبط، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی شناسایی شده است. دوم، این عوامل با نظرسنجی از اعضای هیئت علمی زن در مؤسسات ایرانی از طریق پرسشنامه، اعتباریابی شده اند. سپس، بر اساس تحلیل SWOT در یک گروه کانونی، راهبردهای کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی تدوین و در چهار دسته راهبردهای تهاجمی (SO)، محافظه کارانه (WO)، رقابتی (ST) ، و تدافعی (WT) طبقه بندی شده است. یافته ها نشان دادند که مهمترین نقطه قوت اعضای هیأت علمی زن در کارآفرینی مدارک تحصیلی بالا، مهمترین نقطه ضعف دسترسی محدود به سرمایه و بازار، مهمترین فرصت ، افزایش تعداد زنان تحصیل کرده، و مهمترین تهدید کلیشه های جنسیتی هستند. ماتریس تحلیل داخلی-خارجی در این پژوهش پیشنهاد می کند که راهبردهای تدافعی (WT) باید برای ارتقای کارآفرینی اعضای هیئت علمی زن در ایران در اولویت قرار بگیرد. این راهبردها بر توسعه مهارت های کارآفرینی، اصلاحات سیاست گذاری، مشوق های مالی و اعتبارات، ایجاد یک جامعه حمایتی برای رسیدگی به تعارضات کار و زندگی، و توسعه مشارکت سیاستی زنان تأکید دارند.
تدوین الگوی مشاوره ای بر اساس آموزه های اسلامی صبر و بخشش بر مدیریت هیجانات زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
339 - 361
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مشاوره ای صبر و بخشش براساس آموزه های اسلامی بر مدیریت هیجانات زوجین انجام شد. روش پژوهش به صورت کیفی و از نوع تحلیل مضمون با استراتژی تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) بود. جامعه آماری شامل منابع مکتوب ازجمله قرآن، نهج البلاغه، اصول کافی و سایر منابع و مقالات مرتبط بودند. پیرامون موضوع صبر و بخشش 6 مضمون اصلی و 13 زیر درونمایه شناسایی شد. مضمون های صبر شامل: عوامل فردی(ارتقاء صفات مثبت، مدیریت احساسات و هیجانات منفی)؛ عوامل بین فردی(مدیریت مسائل جنسی، مدیریت اختلافات)؛ رویارویی با انواع فقدان ها (مدیریت بحران ها، مدیریت مسائل اقتصادی)؛ عوامل معنوی(برخورداری از شفابخشی صبر، برخورداری از آثار معنوی صبر)؛ راهبردها (توجه به وعده های پروردگار مهربان، الگو گیری) بود. مضمون بخشش شامل: آثار بخشش(فردی، اجتماعی و معنوی) بود.
طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش شغلی از جمله نقشهایی است که در کنار نقشهای خانوادگی در سالهای اخیر برای غالب افراد جامعه حایز اهمیت شده است. بر این اساس برقراری توازن بین نقشهای شغلی و خانوادگی همواره مورد توجه محققان بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضا هیآت علمی و کارمندان شاغل در دانشگاه اصفهان و کلیه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در خصوص تعالی شغل-خانواده از سال 2001 تا سال 2022بود. پژوهش به روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) انجام گرفت. دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) با استفاده نرم افزار مکس.کیو.دا.24 و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزارآماری اموس- 21 و اس.پی.اس.اس-25 تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل تعالی شغل-خانواده دارای هشت بعد برجستگی نقش شغلی، برجستگی نقش خانوادگی، برنامه شغلی انعطافپذیر، سرریزی مثبت، رضایت خانوادگی، رضایت شغلی، رضایت از مسیر شغلی و حمایت با واسطهگری متغیر دلبستگی است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مشاوره شغلی مبتنی بر مدل طراحی شده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خانواده-شغل مؤثر است(05/0>P).
امکان سنجی جبران خسارت معنوی ناشی از بر هم خوردن نامزدی، مبتنی بر قاعده لا ضرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانونگذار در ماده 1037 قانون مدنی، در خصوص جبران خسارات ناشی از برهم خوردن نامزدی، به جبران خسارات مادی توجه داشته ولی جبران خسارات معنوی را، کمتر مورد توجه قرار داده است؛ این در حالی است که تحمل خسارات معنوی از جمله آلام روحی و بی اعتباری اجتماعی، برای افراد، بسیار سخت تر از خسارات مادی است؛ لذا، امکان سنجی تعیین و شناسایی و حکم به جبران این نوع خسارات، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از نظر فقهی نیز، علاوه بر آیات قرآن و روایات، دلیلی که از آن، لزوم جبران خسارت معنوی فهمیده می شود، «قاعده لاضرر» است. حال، در این مقاله، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این نتایج حاصل می شود که با توجه به متروک ماندن جبران خسارت معنوی ناشی از برهم زدن نامزدی، ضروری است قانونگذار، جبران این ضررها را به طور جدی مورد اهتمام قرار دهد و با استناد به ماده 1 و 2 قانون مسئولیت مدنی و ملاک ماده 171 قانون اساسی و همچنین قاعده فقهی لاضرر، نوعی مسئولیت مدنی را برای بهم زننده نامزدی تصوّر نماید که مطابق با نظم عمومی و جلوگیری از هرج و مرج در سطح اجتماع باشد.
تغییرات و تعارض نقشی مادران شاغل در دوران پاندمی کرونا (مورد مطالعه: تجربه زیسته مادران شاغل در وزارت علوم تحقیقات و فناوری )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: پاندمی کرونا باعث تغییرات زیادی در زندگی اجتماعی و خانوادگی شد که این موضوع بر روی شرح وظایف نقش های مادران شاغل تاثیر گذاشت. این مطالعه با هدف شناخت تجربه زیسته مادران شاغل و تمرکز بر تغییرات و تعارض نقش های خانوادگی و کاری مادران قبل از پاندمی و حین آن انجام شده است .روش : روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناختی بوده و جامعه مورد مطالعه مادران شاغل در وزارت علوم (که قبل و حین بروز بیماری کرونا نقش مادری را تجربه کرده اند) می باشند که به روش نمونه گیری ترکیبی غیر تصادفی هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری 15 نفر از مادران شاغل مورد پرسش قرار گرفته اند. ابزار پژوهش مصاحبه حضوری نیمه ساختار یافته است که بر اساس سوالات تحقیق کلیه مصاحبه ها کدگذاری شده مقوله بندی و سپس دسته بندی شده و نتیجه گیری شده است .یافته ها: نتایج مطالعه نشان می دهد که در دوران پاندمی کرونا در نقش مادری و شغلی زنان تغییراتی رخ داده که گاها به تعارض و فشار نقش انجامیده است.کم رنگ شدن نقش مدارس، مهدکودک ها و مراکز گذران اوقات فراغت، امکان دورکاری و کاهش ساعات کار،کم شدن حمایت خانواده و کاهش ارتباطات اجتماعی به دلیل شیوع بیماری در این زمینه تاثیرگذار بوده است و حضور بیشتر مادر و گاها پدر به انجام کار مشارکتی بیشتر و شیوه ساماندهی جدیدی از زندگی خانوادگی و شغلی انجامیده که مراقبت ، آموزش و سرگرم کردن فرزندان از مهم ترین وظایف آن بوده است.نتیجه گیری: حمایت های سازمانی و شغلی به همراه حمایت های خانوادگی در روال عادی زندگی و شرایط خاص می تواند سبب آرامش بیشتر مادران، شادابی و سلامت خانواده و کارایی شغلی شود. نادیده گرفتن، تحقیر و کم ارزش دانستن انتظارات نقش های مادران شاغل ضمن ایجاد فشار و تعارض بر آنها در ادامه به طور مستقیم و غیرمستقیم بر خانواده و بهره وری کاری تاثیرگذار است.
تاثیر شاخص توسعه انسانی بر نرخ ازدواج در کشورهای منتخب عضو OECD و غیر OECD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
159 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شاخص توسعه انسانی بر نرخ ازدواج در کشورهای منتخب عضو OECD و غیر OECD انجام گرفته است.
روش : روش این پژوهش از نوع پانل دیتا و جامعه آماری شامل 66 کشور طی دوره زمانی 2000-2018 بوده است. با توجه به هدف پژوهش، کشورها به2 گروه کشورهای عضو OECD و غیر OECD تقسیم شده اند. تحلیل داده ها و برآورد ضرایب با استفاده از روش «گشتاور تعمیم یافته سیستمی دو مرحله ای» و نرم افزار STATA16 انجام گرفته است. سازگاری تخمین زن GMM به فرض معتبر بودن متغیرهای ابزاری و عدم همبستگی جملات خطا بستگی دارد که در این تحقیق از آزمون هانسن-جی و آرلانو-باند به منظور بررسی این دو فرض استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد شاخص توسعه انسانی تاثیر منفی و معناداری بر نرخ ازدواج در دو گروه کشورهای مورد مطالعه طی دوره زمانی 2018-2000 داشته است. همچنین ضرایب زیرشاخص های درآمد و امید به زندگی نیز در هر دو گروه منفی و معنادار بوده است. نتایج تکمیلی نیز حاکی از تاثیر منفی و معنادار زیر شاخص آموزش در گروه کشورهای غیرOECD می باشد؛ اما معناداری این زیرشاخص در گروه کشورهای عضو OECD تأیید نشده است.
جمع بندی: تصمیم به ازدواج تنها زمانی اتفاق می افتد که از نظر اقتصادی، اجتماعی و یا حتی فرهنگی منطقی به نظر برسد. با توجه به نتایج این تحقیق، شاخص توسعه انسانی و زیرشاخص های آن تاثیر منفی و معناداری بر نرخ ازدواج در هر دو گروه کشورهای مورد مطالعه داشته است و تفاوت معناداری از این منظر بین دو گروه کشور وجود ندارد.
جنسیت و روش شناسی فهم متن تاملی بر راهبردهای هرمنوتیکی شوسلر فیورنزا در بازخوانیِ متن مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقاد به الاهیات سنتی و منظر روشی آنان فمینیست ها را به سوی بازخوانی متن مقدس و نگرشی زنانه از آن سوق داد. الاهی دانان فمینیست تلاش کردند تا چشم انداز جدیدی را در ارتباط انسان با خدا، از طریق زنان و تجربه آنان در سنت دینی فکری غربی ارائه کند. از این رو تحلیل های زنانه نگر بنیان های مفهومی، فلسفی و الاهیاتی مذکرمحور در تاریخ فلسفه و اندیشه الاهیاتی را به پرسش گرفت و مقوله جنسیت به مثابه مولفه ای صریح و یا ارتکازی در برداشت های از متون دینی بدل شد. پژوهش حاضر با بررسی روش شناسی شوسلر فیورنزا متأله مسیحی درصدد پاسخ به این سوال است که جنسیت و هرمنوتیک چه نقشی در روش شناسی فهم از منظر فیورنزا دارد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد فیورنزا با روش هرمنوتیک انتقادی، خوانش مردانه از متن مقدس را به پرسش می گیرد و برساخت های ایجابی و مفهومی از کتاب مقدس را به عنوان بنیانی نو برای خوانش زنانه پی ریزی می کند. سپس در پی دگرگونی فهم از رویکردهای تاریخی الاهیاتیِ مردانه و چرخش تئوریک آن با عاملیت زنان است. تاکید فیورنزا بر تفاوت زنانگی در بازسازی الاهیاتِ موقعیت مند و جنسیت محور به معنای نسبی گرایی معرفت و یا انحصار معرفت شناسی زنانه و محدود کردن فهم متون با خوانش زنانه نیست.
اثربخشی طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تأکید فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تاکید فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی زنان قربانی خشونت خانگی در شهر اصفهان در پاییز سال 1401 بود. نمونه شامل 30 نفر از زنان قربانی خشونت بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت طرحواره درمانی معنویت محور قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (شوارتز، 2002) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری انجام شد. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی معنویت محور، پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی در سطح معناداری کاهش داده است(05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تاکید فرهنگی اثربخش بود. بنابراین از این درمان می توان درجهت یاری به زنان قربانی خشونت خانگی استفاده شود.
رابطه رضایت زناشویی با ذهن آگاهی در زوجین: نقش میانجی نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های نظری جدید شروع به تغییر مطالعه ویژگی های ذهن آگاهی فراتر از فرآیندهای فردی به روابط عاشقانه بین فردی کرده اند. دوام این اهداف ممکن است مشروط به این فرض اساسی باشد که ذهن آگاهی با ویژگی های بالاتر با نتایج مفیدی مانند رضایت از رابطه مرتبط است. این پژوهش باهدف تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجیگری نظریه ذهن در زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 500 نفر (250 زوج) از زوج های شاغل شهر تهران در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (ادارات) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی (انریچ، 1989) ، ذهن آگاهی (فرایبرک، 2006) و نظریه ذهن (کوهن، 2001) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس استفاده شد. پردازش اطلاعات و بررسی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV26 صورت گرفت. نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از رابطه مستقیم و معنادار ذهن آگاهی با نظریه ذهن (001/0=p، 350/0=β) ، ذهن آگاهی با رضایت زناشویی (001/0>p، 710/0=β)، نظریه ذهن با رضایت زناشویی (001/ 0>p، 451/0=β) بود. همچنین نتایجشان داد که نظریه ذهن در رابطه بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند (001/ 0>p، 107/0=β). ذهن آگاهی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجی نظریه ذهن با رضایت زناشویی زوجین رابطه دارد. ازاین رو برنامه ریزی جهت افزایش میزان ذهن آگاهی و نظریه ذهن زوجین می تواند رضایت آنان از زندگی زناشویی را افزایش داده و ساختار خانواده را بهبود بخشد.