مطالب مرتبط با کلیدواژه

چشمه افسون


۱.

مرد بودن یا نبودن، مسأله این است روایت های زنانه از چشمه افسونِ هزارافسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنویسی زنانه نگر بوطیقای تودوروف چشمه افسون نقد فمینیستی هزارویک شب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
در هزارویک شب فقط شهرزاد برای رهایی از چنگال مرگ قصه سرایی نمی کند که «کنیزک» نیز به ریسمان قصه چنگ می زند تا از کام مرگ برهد. او در رقابت با هفت وزیر، قصه هایی را در باب نیرنگ بازی مردان حکایت می کند که قصه «چشمه افسون» یکی از آن هاست. این قصه گرچه از زبان کنیزک و در دفاع از زنان گفته می شود، در آن «زن بودن» بدترین مصیبت خانمان براندازی است که ممکن است گریبان گیر مردی شود. از این رو منتقدان فمینیست مصری در کتاب قالت الراویه؛ حکایات من وجهه نظر المرأه من وحی نصوص شعبیه عربیه بر آن انگشت گذاشته و کوشیده اند از دیدگاهی زن محور به بازآفرینی اش دست زنند. «حکایت فهد در دنیای زنان» ثمره این تلاش است. برای خوانش این روایت زنانه از دو رویکرد بهره گرفته شد: رویکرد ساختارگرای تزوتان تودوروف و تحلیل فمینیستی. این انتخاب دو دلیل دارد: نخست آنکه تحلیل زنانه نگر نشان می دهد چرا قصه یادشده زن ستیز است و به بازنویسی زنانه نیاز دارد. همچنین روشن می کند منتقدان فمینیست در روایت نوآفریده خود چگونه از «چشمه افسون» سویه های زن ستیزانه را زدوده اند. دوم آنکه در بررسی ساختاری روایت در پی پاسخ به این پرسشیم که چنین قرائتی آیا می تواند در دریافت سویه های ضد زن یک متن یا فهم نگاه زنانه در متن دیگر گره گشا باشد؟ کاربست بوطیقای تودوروف در لایه نحوی آن نشان می دهد هر دو روایت، روایت هزارویک شب و بازگفت زنانه، ساختاری همسان دارند که در چارچوب الگوی تودوروف می گنجد، ولی این رهیافت از آشکارساختن و ارزیابی آن لایه های متن که برای منتقدان فمینیست اهمیت دارد ناتوان است.