فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
77 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر احصاء عوامل مؤثر بر آینده ی صندوق های بازنشستگی و ترسیم سناریوهای پیش روی صندوق های بازنشستگی در ایران است.روش: روش تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس شیوه جمع آوری اطلاعات جزء پژوهش های اسنادی است. به لحاظ فرایند پژوهش در مرحله مبانی نظری شامل شناسایی پتانسیل ها و پیشران های صندوق های بازنشستگی است. سپس در مرحله تحلیل از طریق مصاحبه با کارشناسان، وزن دهی پیشران ها صورت گرفته و با نرم افزار میک مک تحلیل شده اند و در ادامه توسط نرم افزار سناریو ویزارد به تدوین سناریوها پرداخته شده است.یافته ها: در گام اول، 35 عامل مؤثر بر آینده صندوق های بازنشستگی در ایران، شناسایی و پس از پالایش اولیه، فهرست 18 عامل کلیدی با حذف پیشران های مشابه و دارای ارتباط کم با محیط آینده ی ایران به منظور تحلیل اثرات متقاطع و سنجش اهمیت و عدم قطعیت انتخاب شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، آینده صندوق های بازنشستگی تحت تأثیر چهار عامل: «توان دولت»، «شوک های اقتصادی»، «امید زندگی» و «تحریم های اقتصادی» قرار دارد.نتیجه گیری: وضعیت سناریوهای پژوهش حاضر حاکی از آن است، محتمل ترین امر در آینده صندوق ها افزایش امید زندگی است که مبین لزوم افزایش سن قانونی بازنشستگی برای جبران اثر این رخداد بر پایداری مالی صندوق ها است. همچنین مطالعه حاضر نشان می دهد، توان دولت در سناریوهای پیش رو عمدتاً فاقد تغییر است که با توجه به وضعیت کلان اقتصاد، نتیجه ای منطقی تلقی می شود. درنهایت وضعیت تحریم ها و شوک های اقتصادی هم در سناریوها مختلف است که بهترین حالت آن رفع تحریم و کم شدن شوک های اقتصادی است اما باتوجه به اینکه تحریم ها منشأ خارجی دارند، باید حالت تشدید تحریم ها هم در نظر گرفته شود.
مدل هم تخریبی ارزش در فین تک ها (پرداخت های موبایلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنایع مختلف به خصوص کسب وکارهای خدماتی مبتنی بر دیجیتال مثل فین تک ها، برای جذب و نگهداری مشتریان به پایش پیوسته چگونگی هم تخریبی ارزش نیاز است. در این مقاله ابعاد و مؤلفه های هم تخریبی ارزش، عوامل مؤثر بر آن و عوامل متأثر از آن بررسی می شود. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی و به لحاظ نوع پژوهش، آمیخته (کیفی، کیفی و کمی) است. همچنین از جنبه استراتژی پژوهش از روش های فراترکیب، تحلیل مضمون و دلفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در روش فراترکیب، مقالات پایگاه داده های معتبر علمی و در روش های تحلیل مضمون و دلفی، خبرگان صنعت فین تک و دانشگاهی انتخاب شده است. در فاز فراترکیب، با روش نمونه گیری قضاوتی، درنهایت تعداد 30 مقاله از سال های 2015 تا 2023 انتخاب گردید، در ادامه در بخش تحلیل مضمون و دلفی، با نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی تعداد 10 نفر از خبرگان انتخاب شدند. در آخر با انجام دو دور دلفی، ابعاد و شاخص های استخراج شده در مراحل فراترکیب و تحلیل مضمون، ارزیابی و با محاسبه ی ضریب هماهنگی کندال، توافق خبرگان تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد و مؤلفه های هم تخریبی ارزش، شامل تعامل اجتماعی و یکپارچه سازی منابع می شود. نتایج حاکی از آن است که منابع شرکت، منابع بازیگران، ویژگی های شرکت، ویژگی های بازیگران، فناوری و الزامات قانونی ازجمله عوامل مؤثر بر هم تخریبی ارزش در فین تک ها هستند. سرانجام عوامل متأثر از هم تخریبی ارزش، شامل استراتژی های آتی و آسیب های احتمالی نیز استخراج شدند.
آثار شرکت های همتا بر تصمیمات افشای شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افشای اطلاعات یکی از مهم ترین جنبه های عملکرد و تصمیم گیری شرکت ها به شمار می رود. تصمیم های مدیران درباره میزان و نحوه افشای اطلاعات اثری جالب توجه بر تصمیم گیری های سایر بازیگران بازار خواهند داشت. هدف این پژوهش بررسی تأثیر افشای اطلاعات توسط شرکت های همتا بر تصمیم گیری مدیران در رابطه با سطح افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین، نقش تعدیل گری وابستگی به تأمین مالی برون سازمانی بررسی شده است. روش پژوهش ترکیبی از نوع قیاسی و استقرایی است و داده های 113 شرکت از سال 1391 الی 1400 بررسی شده اند. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که افشای اطلاعات توسط شرکت های همتا به طرزی مثبت و معنادار بر افشای شرکت های تحت بررسی اثر دارد و اطلاعاتی که توسط همتایان منتشر می شود، به عنوان محرکی برای افشای بیشتر شرکت ها عمل می کند. همچنین، نتایج نشان داد وابستگی به تأمین مالی برون سازمانی نقشی تعدیل کننده در رابطه میان افشای اطلاعات شرکت های همتا و افشای اطلاعات شرکت ندارد؛ بنابراین، این ویژگی تأثیری چشمگیر در اثرگذاری همتایان بر افشای شرکت ها ندارد. این پژوهش با ارائه شواهدی درباره تأثیر افشای اطلاعات شرکت های همتا بر تصمیم های افشای شرکت ها، به گسترش دانش در حوزه افشای اطلاعات شرکتی کمک می کند. یافته های این مطالعه می تواند برای سیاست گذاران، سرمایه گذاران و مدیران شرکت ها در درک بهتر پویایی های افشای اطلاعات در بازار سرمایه ایران و اتخاذ تصمیم های آگاهانه تر مفید باشد.
دادگاه صالح و قانون حاکم در دعاوی علیه شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
422 - 442
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی مجازی از انواع رسانه محسوب می شوند. منظور از رسانه، هرگونه وسیله مادی یا غیر مادی در بستر کاغذی یا الکترونیکی در فضای حقیقی یا برای نشر و اعلان اطلاعات است که می تواند دارای مجوز یا فاقد مجوز باشد. به نظر می رسد اقتضای ذات هرگونه فعالیت رسانه ای، علنی بودن، قابلیت دسترسی و وصف اثرگذاری در مقیاس وسیع است. اهمیت این موضوع با توجه به افزایش انکارناپذیر اثرگذاری فعالیت های رسانه ای در بُعد فراملی، بسیار زیاد است. موضوع پژوهش حاضر، در کشورهای خارجی نظیر ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا سابقه بررسی دارد؛ اما در حقوق ایران، امری نوین محسوب می شود.
روش: این مقاله با روش تحلیلی نگارش شده است. ابتدا داده ها از نظام های مختلف حقوقی جمع آوری شده و با نظام حقوقی ایران مقایسه و بررسی و از جنبه حقوقی تحلیل و تفسیر شده است؛ سپس این اطلاعات برای استفاده وارد مقاله شده است.
یافته ها: در این مقاله مهم ترین یافته این است که تاکنون نظام های بزرگ حقوقی، مثل اتحادیه اروپا و ایالات متحده، قوانین خاصی برای صلاحیت و نحوه انتخاب قانون در دعاوی فراملی مجازی تصویب نکرده اند. رویه قضایی این کشورها نیز نشان می دهد که اصول تعارض صلاحیت دادگاه ها و تعارض قوانین در این دعاوی و دعاوی غیرمجازی، واحد است. در ایران نیز تاکنون از همین رویکرد پیروی شده است.
نتیجه گیری: در فرض طرح دعوا علیه شرکت های مالک شبکه های اجتماعی مجازی، باید تفکیک قائل شد. اگر قراردادی بین زیان دیده و مالک شبکه اجتماعی وجود داشته باشد، دادگاه صالح و قانون حاکم، تابع نظام قراردادی خواهد بود؛ اما فرضی که قراردادی نباشد با توجه به اینکه اقتضای ذات فعالیت رسانه ای، گردش آزاد اطلاعات است، فرض محکومیت شرکت های مالک این شبکه ها، بسیار بعید به نظر می رسد.
ارائه الگوی جذابیت های هیجانی و عقلانی در بازاریابی ویدیویی مبتنی بر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذابیت های هیجانی و عقلانی در بازاریابی ویدیویی مبتنی بر شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی-کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان پسر و دختر بین 25 تا 35 سال می باشند که به عنوان نمونه انتخاب شدند و در معرض دو نوع محرکِ تبلیغ ویدیویی کوتاه مدت قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی می باشد. گرد آوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. در این مطالعه با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مشخص شد بین جذابیت های هیجانی و عقلانی در "جلب توجه" مخاطب به تبلیغات ویدیویی تفاوت معنا داری وجود دارد که بسته به نوع و شدت بار هیجانی یا عقلانی استفاده شده در تولید محتوا، تأثیر متفاوتی در ایجاد "درگیری رفتاری" در مخاطب هدف خود دارند. همچنین تأثیر متغیر جلب توجه بعنوان یک متغیر واسط در ایجاد درگیری رفتاری، شناسایی شد.
مدل پیش بینی عملکرد سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های بزرگ (Big Data) و هوش استراتژیک
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 124
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های بزرگ و هوش استراتژیک می پردازد. در دنیای پیچیده و پر تغییر امروز، سازمان ها برای تصمیم گیری های استراتژیک و بهبود عملکرد خود نیازمند استفاده از تکنیک های نوین مانند تحلیل داده های کلان و هوش مصنوعی هستند. داده های بزرگ، با فراهم آوردن دیدگاه های عمیق و تحلیل های پیشرفته، به سازمان ها این امکان را می دهند که پیش بینی های دقیق تری در مورد عملکرد خود داشته باشند. همچنین، هوش استراتژیک به عنوان ابزاری برای تحلیل اطلاعات و اتخاذ تصمیمات آگاهانه در راستای مزیت رقابتی پایدار مطرح می شود. هدف اصلی این مقاله، طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی با استفاده از این دو رویکرد استراتژیک است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تحلیل مضمونی و مصاحبه با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترکیب داده های بزرگ با هوش استراتژیک، می تواند سازمان ها را در پیش بینی و بهبود عملکرد خود یاری دهد و راهکارهایی برای مدیریت بهینه فرآیندها و تصمیمات استراتژیک فراهم آورد.
Designing Casual Model to Eliminate Weak Points of Implementing Internal Controls in Educational Institutions Fuzzy Dimetal Technique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, internal controls have grown so dramatically that we see its progress towards internal consulting in the company's risk management operations. The current research was carried out with the aim of designing a causal model to eliminate the weak points of implementing internal controls in educational institutions according to the Fuzzy Dimtel method. This research is of mixed type (qualitative-quantitative) in terms of nature and content. Information of this research is related to 15 experts in educational institutions (Azad University, higher education, non-profit institutions), which constitute the statistical sample. This research is descriptive in terms of data collection and analysis, practical in terms of purpose, and documentary in terms of method. In order to collect data, the tool of paired comparison questionnaire is used. The results of this research showed that the four main factors of risk components, operational risk, independence of the board of directors, and institutional ownership have an effect on the weak implementation of internal controls. Also, Dimtel's method showed that the factor of independence of the board of directors with an average influence of 18.740, the factor of institutional ownership with an average impact of 9.497 and the factor of risk components with an average impact of 8.742, are among the influential factors. On the other hand, operational risk factor with an influenced average of 14.975 is an influenced factor.
Wellness Tourism Pattern with Socio-Cultural Approach to Improve Tourist’s Health in Baraghan Alborz Village(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Wellness tourism represents the intersection of a powerful lifestyle trend and a growing global industry. The purpose of this study is to design a pattern of wellness tourism with socio-cultural approach to improve the tourist’s health in (Baraghan Alborz village). In order to conduct the research, a Mixed Method has been used. The statistical population includes experts in the fields of tourism, health tourism, spiritual health, psychoanalysts and psychologists (qualitative part) and in the quantitative part, tourists of Baraghan Alborz village period of July to August 2024 are considered. The size of the sample was determined in the qualitative method by the logical method of theoretical and judgmental sampling and until the theoretical saturation was reached, a total of 12 people, and in the quantitative part, 384 tourists (n = 384) were serveyed. For sampling, random sampling method was used. In the qualitative section using semi-structured interviews and Qualitative data coding was done in order to identify the components of wellness tourism in improving the health of tourists in Baraghan Alborz village, by theme analysis method. The questionnaire data were analyzed using factor analysis techniques with SPSS 26 software to assess the impact of the identified components. The findings indicate that the model of wellness tourism in improving the health of tourists, consists of 11 sub-themes, quality management of the wellness tourism destination, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, professional and expert team work, training and empowerment, nostalgia and memory-making, the characteristics of the unique wellness tourism model. Additionally, 7 main categories including destination management, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, which have the greatest impact in improving the health of tourists in Baraghan village,has been achieved.The development of wellness tourism, while introducing Baraghan as a wellness tourism destination ,not only helps to improve the health of the community and tourists (which is one of the basic pillars of a healthy society), but also can create a sustainable livelihood for local communities and is focused on the support and protection of natural, cultural and historical resources. By increasing the participation of local people in related activities and businesses, while expanding employment, it brought countless economic benefits to the tourist destination and ultimately country.
Developing Future Scenarios for Investment in Religious Tourism in Saudi Arabia Using a Structural Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research is to develop future scenarios for investment in religious tourism in Saudi Arabia. Given the growing importance of religious tourism in the country's economy and its role in attracting pilgrims from around the world, this study aims to simulate and explore various future scenarios for this industry. The research employs a structural approach and scenario analysis method. Initially, key drivers affecting the future of religious tourism are identified, and based on two main variables—"Strategic Geographic Location" and "Government Policy & Vision 2030"—four scenarios for future investment in this sector are formulated. The findings of this study indicate that Saudi Arabia’s strategic geographic location and the government's development policies under Vision 2030 are pivotal factors that could significantly influence the future of religious tourism in the country. The scenarios presented in this research include "The Phoenix's Ascent" (success in implementing policies and leveraging geographic advantages), "Icarus' Fall" (challenges due to poor management and ineffective policy execution), "The Labyrinth of Daedalus" (external challenges and competition from emerging religious tourism destinations), and "Pandora’s Box" (weak infrastructure and declining geopolitical influence). These scenarios represent potential futures for the industry, considering both internal and external developments in the country. The main innovation of this research lies in using the scenario analysis method as a tool for simulating the future and combining two critical drivers—geographical and political factors to provide insights that could significantly assist strategic decision-making in this field. Additionally, the research recommends that policymakers and investors focus on strengthening infrastructure, implementing secure and efficient policies, and enhancing international partnerships to maintain and improve their position in religious tourism.
مولفه های مشارکت ذینفعان جهت خلق ارزش در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های مشارکت ذینفعان جهت خلق ارزش در صنعت بانکداری (مورد مطالعه بانک کشاورزی آذربایجان شرقی) می باشد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش، توصیفی– اکتشافی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان حوزه بانکداری و تحلیل رفتار ذی نفعان می باشند. نتایج نشان داد که با استفاده از روش علمی متاسنتز (فراترکیب) و با مرور مقاله های منتشر شده، مقاله هایی که به مبحث یکپارچگی فرآیندهای کسب و کار پرداخته بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند و براساس ۲۷ مقاله منتخب، تعداد 37 شاخص استخراج گردیدند. در این مطالعه 1009 مقاله و پژوهش مرتبط در ژورنال های معتبر در بازه زمانی قبل از 2020 از نمایه های استنادی انتخاب شد. در نهایت، 11 مورد ارزیابی و شناسایی شد و در نهایت چارچوب نهایی با اعمال مجموع نظرات خبرگان مولفه ها و شاخص های مشارکت ذی نفعان بصورت 1- فعالیت 2- منابع 3- ورودی / خروجی 4- هدف 5- زمان 6- فناوری 7- قوانین 8- ذینفعان (مالک، مجری، مشتری، تأمین کننده) تأیید و شناسایی شد.
تحلیل تغییرات مکانی – زمانی توسعه اقامتگاه های بومگردی در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : طی سال های اخیر توسعه گردشگری در مناطق غیرشهری و نواحی روستایی به عنوان یک راهبرد معیشتی سازگار با محیط اجتماعی و محیط طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از موضوعات مهم در زمینه گردشگری روستایی میزان توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی به عنوان یک شاخص کلیدی و مبنایی و همچنین پراکنش فضایی محل استقرار این اقامتگاه ها می باشد. به همین سبب هدف از مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی مربوط به توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی در پهنه فضایی کشور است. روش شناسی : این مطالعه از نوع پژوهش های کاربردی می باشد که در چارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل اقامت گاه های بوم گردی کشور می باشد که در دو سطح مکانی ملی و استانی و همچنین در دو مقطع زمانی 1381 و 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از مرکز آمار ایران گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های تحلیل فضایی و در محیط نرم افزار ArcMap صورت گرفته است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان دهنده افزایش قابل توجه تعداد اقامت گاه های بوم گردی کشور طی دور زمانی 1381 تا 1401 است. به طوری که در این دوره تعداد اقامت گاه های بوم گردی بیش از 5/4 برابر افزایش یافته است. در سطح استان ها نیز صرفاً سه استان دارای کاهش در تعداد اقامت گاه های بوم گردی بوده و سایر استان های کشور دارای افزایش در تعداد اقامت گاه های بوم گردی بوده اند. همچنین توزیع فضایی توسعه اقامت گاه های بوم گردی نشان می دهد که بیشترین توسعه و تراکم اقامت گاه های بوم گردی در مناطق شمالی و مرکزی کشور می باشد و کم ترین توسعه اقامت گاه های بوم گردی در نیمه غربی کشور است. نتیجه گیری و پیشنهادها : توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی در پهنه فضایی کشور به صورت متوازن و متناسب با ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری روستایی هر منطقه انجام نشده، بلکه در برخی مناطق توسعه اقامت گاه های بوم گردی بیش از ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری آن بوده و در برخی مناطق این نسبت کم تر از ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری روستایی است. برای توسعه متوازن تر اقامت گاه های بوم گردی در کشور، لازم است که شیوه نامه ها و ضوابط کارآمدی تهیه و مورد استفاده قرار گیرد. نوآوری و اصالت : مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع اقامت گاه های بوم گردی عمدتاً به صورت مطالعات موردی و به لحاظ مکانی نیز در سطح محلی انجام شده اند. اما نوآوری پژوهش حاضر از آن جهت است که نحوه استقرار و توزیع فضایی اقامت گاه های بوم گردی را که تاکنون به آن پرداخته نشده به صورت جامع و در پهنه فضایی کل کشور مورد واکاوی قرار داده است. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان یک راهنما و نقشه راه برای سیاست گذاران و برنامه ریزان مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر عدم اطمینان اطلاعات شرکت و بازار بر ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
573 - 597
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس سوگیری ناهماهنگی شناختی، سرمایه گذاران تمایل دارند اخبار سودی را که با وضعیت احساسی آن ها ناسازگار است، نادیده بگیرند. این سوگیری سبب می شود که سرمایه گذاران به اخبار خوب (بد) سود در شرایط بدبینانه (خوش بینانه) واکنشی نشان ندهند. عدم اطمینان در اطلاعات شرکت ها و بازار سهام، می تواند بر واکنش سرمایه گذاران به اخبار سود تأثیرگذار باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش عدم اطمینان اطلاعات شرکت و بازار، بر ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود است.روش: پژوهش حاضر، توصیفی هم بستگی و کاربردی است. نمونه آماری شامل ۱۲۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ است. برای آزمون فرضیه ها، از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و برای ایجاد شاخص ترکیبی احساسات، روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) به کار گرفته شده است.یافته ها: طبق نتایج فرضیه اول، واکنش سرمایه گذاران به اخبار خوب و بد سود نامتقارن است. بر اساس نتایج فرضیه های دوم و سوم، در شرایط احساسات خوش بینانه، سرمایه گذاران به اخبار خوب سود، واکنش مثبت و به اخبار بد واکنش خاموش دارند، در حالی که در شرایط احساسات بدبینانه، به اخبار بد سود، واکنش منفی و به اخبار خوب، واکنش خاموش دارند. این نتایج وجود ناهماهنگی شناختی در شرایط خوش بینانه و بدبینانه را تأیید می کند. طبق نتایج فرضیه های چهارم و پنجم، عدم اطمینان اطلاعات شرکت بر تضعیف ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود تأثیر معناداری نداشت. نتایج فرضیه های ششم و هفتم، نشان می دهد که کاهش عدم اطمینان بازار، واکنش خاموش سرمایه گذاران به اخبار بد سود در شرایط احساسات خوش بینانه را تضعیف می کند؛ ولی واکنش خاموش سرمایه گذاران به اخبار خوب سود در شرایط احساسات بدبینانه را تضعیف نمی کند.نتیجه گیری: بسته به وضعیت احساسات خوش بینانه یا بدبینانه حاکم بر بازار سهام، ناهماهنگی شناختی در واکنش قیمت سهام به اخبار خوب یا بد سود وجود دارد. از این رو سرمایه گذاران باید در تصمیمات اقتصادی احساسات حاکم بر بازار را لحاظ کنند. همچنین عدم اطمینان بازار بیشتر از عدم اطمینان اطلاعات شرکت ها، بر واکنش سرمایه گذاران به اخبار سود تأثیرگذار است. به بیان دیگر در زمان بدبینی، افراد نسبت به اطلاعات موجود انتقاد بیشتری دارند؛ اما هنگام خوش بینی، احتمال بیشتری دارد که اطلاعات را به صورت واقعی دریافت کنند. در نتیجه، ممکن است آستانه های روانی بالاتری را برای «خبر خوب»، در شرایط بدبینانه تعیین کنند. بنابراین با افزایش اطمینان در بازار سرمایه، می توان این ناهماهنگی های شناختی واکنش سرمایه گذاران به اعلام سود شرکت ها را کاهش داد. شرایط حاکم بر اقتصاد کشور سبب شده است تا سرمایه گذاران به دلیل محافظه کاری و نداشتن دانش کافی، برای تفسیر وضعیت اقتصادی در ارزیابی ارزش بنیادی شرکت ها با مشکل روبه رو شوند. از طرف دیگر، نوسان های زیاد عوامل مطرح شده، موجب تمرکز بیش از حد فعالان بازار به عوامل کلان اقتصادی (عوامل خارج از شرکت) شده که در نتیجه، توجه به سمت عوامل داخلی کاهش یافته است.
سیاست صنعتی راهبردی برای توسعه مؤثر و مروری بر سیاست های صنعتی برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
631 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف: سیاست صنعتی هم در عمل و هم در تئوری سابقه طولانی دارد. این موضوع پس از پایان جنگ جهانی دوم، به کانون اصلی تحقیقات توسعه و تحلیل سیاست تبدیل شد؛ اگرچه معنا، دامنه و ابزارهای آن متفاوت بوده است. در این پژوهش سیر تکامل تفکر در خصوص سیاست صنعتی ارائه می شود. هدف پژوهش تشریح مفهوم سیاست صنعتی با بررسی تجربه های تاریخی و سیاست های کشور برزیل است.روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که با استفاده از رویکرد مروری در تحلیل اسنادی و مطالعات کتابخانه ای، به بررسی هدف اصلی تحقیق می پردازد.یافته ها: محدوده ای که سیاست در آن عمل می کند، به دو بُعد بستگی دارد: ۱. ظرفیت سیاست گذاری که به سهم خود بر مجموعه ای از عوامل، از جمله ظرفیت نهادی برای طراحی، اجرا و ارزیابی متکی است؛ ۲. تعداد و دامنه ابزارهای استفاده شده که به استراتژی توسعه و اهداف خاص آن بستگی دارد. این دو بُعد فضای سیاست گذاری را تعریف می کنند. فضای سیاست گذاری شامل سه سیاست افقی، انتخابی و مرزی است که هر یک با مجموعه های مختلف ابزار، هدف گذاری و ترتیبات سازمانی مشخص می شود. در این پژوهش هم ترازی، مزیت نسبی، اقتصاد سیاسی، صنعت نوزاد، یادگیری فناورانه، اثرهای پیوندی پویا و وابسته، به عنوان مؤلفه های کلیدی سیاست صنعتی شناسایی شدند. سازگاری و انسجام استراتژیک، اجماع سازی، اتکا به جامعه، توأم بودن پاداش و تنبیه و قابلیت پاسخ گویی، مشخصه های کلیدی طراحی سیاست صنعتی هستند. برزیل، پس از احیای سیاست صنعتی، سه دوره سیاست صنعتی را تجربه کرده است که توفیق های آن، حاوی درس های مهمی است. سازمان برنامه اصلی برزیل، هم بُعد ساختاری و هم محدوده سیستمی دارد. پیکربندی برنامه اصلی برزیل، سه سطح تدوین مقررات، سطح اجرایی و سطح راهبردی را شامل می شود. نتیجه گیری: مرور تاریخچه سیاست صنعتی نشان می دهد که این سیاست ها هیچ گاه از بین نرفته اند، بلکه با نام ها و شکل های مختلف تداوم یافته اند و در هر دو دسته، در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه اجرا شده اند. اقدام های خاص دولت، در خصوص تشویق به صنعتی شدن، می تواند هم در قالب ایجاد محیط توانمندساز و هم در قالب دخالت مستقیم صورت گیرد. سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، تعهد کامل و همکاری نزدیک میان وزارتخانه ها و سازمان های ذی ربط و همچنین، تعامل با بخش خصوصی و تدوین و اجرای استراتژی صنعتی در چارچوب یک سیاست توسعه ملی یکپارچه، نشان دهنده تلاش های برزیل، از نظر طراحی و بیان سیاست های صنعتی تحت هماهنگی کلی وزارت توسعه، صنعت و تجارت است. به طور کلی، یک استراتژی صنعتی، در چارچوب یک سیاست توسعه ملی گسترده تر تدوین و اجرا می شود. بسیاری از سیاست های صنعتی بسیج مجموعه گسترده تری از فعالان مرتبط، ورای رهبران کسب وکار و سیاست گذاران ملی، از جمله وزارتخانه ها، سازمان هماهنگی مدیریت اجرایی، قشر دانشگاهی، گروه های جامعه مدنی را می طلبد. تاریخ اقتصادی نشان می دهد، در حالی که یادگیری از تجارب سایر کشورها (اعم از موفقیت ها و شکست ها) مهم است، هر کشوری باید به طور جداگانه آزمایش کند و با انجام دادن برنامه های سیاست صنعتی خود بیاموزد. نتایج موفقیت آمیز، مستلزم جایگزینی ابزارهای جدید به جای ابزارهای شکست خورده است.
ارزیابی تاثیر تضاد نمایندگی بر ارتباط بین کیفیت راهبری شرکتی و عملکرد مالی شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که تفکیک بین مالکیت و کنترل باعث ایجاد تضاد نمایندگی بین مالکان و مدیران شرکت می شود،در همین راستا در این مطالعه تاثیر تضاد نمایندگی بر ارتباط بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته است.نمونه آماری شامل 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1400 است و اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی حسابرسی شده و گزارش های مالی سالانه که در سایت کدال موجود است، گردآوری شده اند. در این مطالعه با دو فرضیه تبیین شده است که با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) در نرم افزار ایویوز مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های مطالعه نشان داد کیفیت حاکمیت شرکتی تاثیر مثبت و معناداری بر هر دو معیار عملکرد مالی و تضاد نمایندگی تاثیر منفی و معنادار بر هر دو معیار عملکرد مالی شرکت ها دارند. همچنین مشخص شد در شرکت های با سطح بالای تضاد نمایندگی، کیفیت حاکمیت شرکتی، تاثیر قوی تری بر هر دو معیار عملکرد مالی شرکت ها دارد. ای در صورتی که حاکمیت شرکتی بتواند جنبه منفی تضادهای نمایندگی را با ایجاد یک سیستم نظارت قوی بر مدیران کنترل کند. این امر با این واقعیت مشهود است که شرکت هایی با سطوح بالای تضاد نمایندگی و مکانیسم های حاکمیت شرکتی با کیفیت بالا از سایر شرکت ها بهتر عمل می کنند. زیرا نتایج نشان می دهد که سطح تضادهای نمایندگی، رابطه بین سطح مکانیسم های حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی را تقویت می کند.
تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک در طراحی اتحادهای استراتژیک بین المللی: مطالعه ای در صنعت پیمانکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری درباره سازوکار و الگوی حاکم بر اتحادهای استراتژیک بین المللی در زمره حساس ترین و چالش برانگیزترین تصمیمات شرکای اتحاد قرار دارد. اتحادهایی که با نادیده گرفتن این مسئله شکل می گیرند، با پیچیدگی های متعددی در تحقق اهداف و منافع موردانتظار مواجه می شوند و به سبب بروز تعارض های مکرر میان شرکا با احتمال بیشتری شکست می خورند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با تمرکز بر مسئله طراحی اتحادهای استراتژیک بین المللی، به ارزیابی و تجزیه وتحلیل مولفه انعطاف پذیری استراتژیک بر گزینش و به کارگیری یکی از دو گونه طراحی سهامی یا قراردادی در سازماندهی اتحاد های استراتژیک بین المللی بپردازد. با توجه به ماهیت پیمایشی این پژوهش، داده ها بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی از شرکت های پیمانکاری عمومی که سابقه همکاری با همتایان بین المللی شان را دارند و تعدادشان به 180 شرکت می رسد، گردآوری شده است و مدل سازی رگرسیونی برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد انعطاف پذیری استراتژیک به واسطه فرایندهای سازمانی و قابلیت های مدیریتی زمینه ساز شکل گیری اتحادهای استراتژیک سهامی است، در حالی که دو مولفه منابع در اختیار سازمان و یادگیری سازمانی اصلی ترین محرکه ها برای انتخاب الگوی قراردادی در اتحاد های استراتژیک بین المللی به شمار می آیند.
تبیین و طراحی منتورینگ به منظور ارتقای فعالیتهای منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
239 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تبیین و طراحی منتورینگ به منظور ارتقای فعالیت های منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد. پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی – کمی) می باشد. در بخش کیفی شناسایی عوامل و زیرساخت های لازم الگو ازطریق مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند و جامعه در بخش کمی شامل 105 نفر از کارشناسان و مدیران منابع انسانی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد و از روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی استفاده گردید. در مرحله کیفی از روش تحلیلتم استفاده شده است. جهت بررسی روایی ابزار گردآوری داده های کیفی از نظرات خبرگان و برای بررسی پایایی یافته های تحلیل مضمون استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار MAXQDA 10 و در مرحله کمی، تجزیه و تحلیل داده ها از طریق پرسش نامه و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای (SPSS,SmartPLS) انجام شده است. براساس نتایج تحقیق 16 مضمون و در واقع زیرساخت های لازم جهت طراحی الگوی به دست آمد که عبارتند از: ارتباطات سازمانی، ارزیابی منتورینگ، اعتماد سازمانی، آموزش سازمانی، پیشرفت کارکنان، تعهدسازمانی، توانمندسازی کارکنان، جامعه پذیری کارکنان، ساختارسازمانی، عوامل سازمانی، مدیریت دانش، مدیریت مسیر شغلی، مدیریت منابع انسانی، موانع اجرایی سازمان، نتایج عملکردی سازمان، و ویژگی های فردی منتور. در نهایت براساس نتایج به دست آمده الگوی منتورینگ در راستای بهبود فعالیت های منابع انسانی طراحی گردید.
شناسایی چالش های نظام یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 15
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی چالش های نظام یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی انجام شده است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری یافته ها با استفاده از رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی صورت پذیرفته است. میدان پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت و وابسته است که در مؤسسه آموزش عالی مهر البرز به عنوان اولین نهاد آموزش عالی الکترونیکی ایران مشغول به کار بوده اند که علاوه بر تخصص در حوزه یادگیری الکترونیکی دارای بیش از 5 سال سابقه تدریس در محیط الکترونیکی نیز بوده اند. یافته های پژوهش از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از حصول اطمینان از اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل محتوا موردبررسی عمیق تر قرارگرفته اند. نتایج تحلیل یافته ها منجر به شناسایی 12 چالش مرتبط با نظام یادگیری الکترونیکی شده است که عبارت اند از؛ چالش های مرتبط با مدرس، فراگیر، دستیار آموزشی، روش تدریس در محیط الکترونیکی، تولید محتوی الکترونیکی، شیوه ارزشیابی در محیط الکترونیکی، نظام پشتیبانی در محیط الکترونیکی، تعامل در محیط الکترونیکی، نظام آموزش و توانمندسازی ذی نفعان کلیدی، اهداف و استراتژی های دانشگاه، فرهنگ یادگیری الکترونیکی و درنهایت چالش های مرتبط با فناوری. با توجه به نتایج تحقیق حاضر ضروری است متصدیان و سیاست گذاران مؤسسه عالی مهر البرز در راستای افزایش میزان اثربخشی و بهبود مستمر کیفیت فرایند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیکی، سازوکارهای عملیاتی بر اساس اهم چالش های شناسایی شده طراحی، اجرا و مورد ارزیابی مستمر قرار دهند.
عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در میان دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 42
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در شکل دهی به رفتارهای اجتماعی و اقتصادی افراد شناخته می شوند. این رسانه ها نه تنها به بهبود ارتباطات اجتماعی کمک می کنند، بلکه می توانند به عنوان محرکی برای ایجاد انگیزه های کارآفرینانه در میان جوانان، به ویژه دانشجویان دختر عمل کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در بین دختران دانشجو بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- علی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه های دولتی در استان فارس بودند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود که در نهایت 386 نفر مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ارزیابی و تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS4 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد لذت درک شده، نفوذ اجتماعی و منافع اجتماعی بر سودمندی درک شده تأثیر مثبت دارند. دانش فناوری بر سهولت درک شده و به مراتب سهولت درک شده نیز بر سودمندی درک شده و نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. همچنین سودمندی درک شده بر نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت داشته و نگرش به رسانه های اجتماعی بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. در نهایت فیلترینگ بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر منفی دارد. نتایج این پژوهش دستاوردهای مناسبی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.
طراحی مدل امن مبتنی بر رایانش ابری برای قرائت هوشمند کنتور با استفاده از اینترنت اشیا
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
137 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل امن مبتنی بر رایانش ابری برای قرائت هوشمند کنتور به عنوان اینترنت اشیا می باشد. در ابتدا مطالعات کتابخانه ای انجام شده و سپس مدلی طراحی می شود که با دریافت داده ها از کنتورهای هوشمند و ذخیره ان در سیستم رایانش ابری با حجمی از کلان داده مواجه می شود در این مدل هدف تعیین بار شبکه در مرحله اول و سپس تفکیک داده های متعارف از داده های نامتعارف می باشد و این مبنای امنیت و عدم سرقت از شبکه می باشد داده های نامتعارف نشانگر سرقت از شبکه بوده در حالیکه داده های متعارف نشانگر عدم سرقت می باشند ابتدا پیش بینی بار با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین صورت گرفته و نشان داده شده که الگوریتم جنگل تصادفی به میزان 95 درصد قادر به پیش بینی بار شبکه بر اساس 4 متغیر ورودی تعیین شده می باشند سپس با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی کانولوشنی میزان متعارف یا نامتعارف بودن داده های پیش بینی شده صورت گرفت که نشان داده الگوریتم شبکه عصبی کانولوشنی با کمترین خطا قادر به پیش بینی و دسته بندی داده های متعارف و نامتعارف و تمایز ان ها از یکدیگر می باشد بنابراین این الگوریتم نتایج قابل اتکایی را در خصوص سرقت از شبکه انرژی به واسطه کنتورهای هوشمند ارائه می کند.
شناسایی ویژگی های بینشی، گرایشی و کنشی مدیران از دیدگاه قرآن: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های بینشی، گرایشی و کنشی مدیران از دیدگاه قرآن انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدﻑ، توسعه ای و از نظر نوع داده ها، کیفی است و با روش پژوهش کتابخانه ای و از نوع مطالعات ثانویه و اسنادی، به صورت مقطعی انجام شده است. در این راستا، از روش فراترکیب به عنوان روشی مناسب برای به دست آوردن یافته های جامع از موضوع، بر پایه بررسی مجموعه آیات، ترجمه ها و تفاسیر قرآن استفاده شده است. با روش روایی صوری توسط گروه کانون خبرگان و پایایی کاپا برابر 72/0، روایی و پایایی یافته ها تأیید شد. منابع به دست آمده با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو(2007)، کدگذاری و مؤلفه های پژوهش شناسایی شد. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از بررسی 47 آیه نهایی انتخاب شده، 270 کد منجر به شناسایی 90 ویژگی شد که در 30 گروه اصلی و در سه حوزه، شامل ویژگی های بینشی(صداقت، عدالت، تعهد، تقوا و غیره)، گرایشی(اخلاق مداری، خلاقیت، انعطاف پذیری، همدلی و غیره) و کنشی(برنامه ریزی، ارتباطات، تصمیم گیری، پایش و ارزیابی و غیره) دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مدیران باید ویژگی های خود را در هر دسته شناخته و به دنبال تقویت آنها باشند تا بتوانند مدیریتی اسلامی توأم با اثربخشی و موفقیت در تمامی جوانب داشته باشند.