فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۴۱ تا ۶٬۹۶۰ مورد از کل ۵۶٬۱۸۹ مورد.
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
263 - 288
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد و جانشین پروری در سطوح بالای بلوغ سازمانی و اغلب در سازمانهای پیشرو مورد توجه قرار می گیرد. مدیران سازمانهای پیشرو برای تقویت منابع انسانی، به سنجش استعداد و شناسایی کارکنان مستعد سازمان، اهتمام می ورزند. در راستای این تلاش ها، پژوهش حاضر برای تدوین و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد کارکنان سازمان طراحی و اجرا شد. پس از مطالعه ادبیات ناظر بر مفهوم مدیریت استعداد در سازمان، شاخص های استعدادهای برتر سازمان استخراج شد. شاخص های استخراج شده در یک کانون دلفی متشکل از خبرگان مورد بازبینی قرار گرفت. ویرایش سوم ابزار، به مقیاسی حاوی 45 شاخص تبدیل و در میان مدیران و کارشناسان سازمان بورس و اوراق بهادار، به صورت آزمایشی اجرا شد. برای بررسی روایی مقیاس سنجش استعداد از تحلیل عاملی استفاده شد. تعدادی از مواد پرسشنامه که بارهای عاملی کوچکتری داشتند، حذف شد. 35 ماده باقی مانده در سه مؤلفه یا خرده مقیاس(انگیزش برای یادگیری و عملکرد بالاتر، دلبستگی و تعلق سازمانی، مهارت مدیریت و روحیه رهبری) قرار گرفت. ضرایب پایایی برای سازه های «انگیزش برای یادگیری و عملکرد بالاتر»، «دلبستگی و تعلق سازمانی»، «مهارت مدیریت و روحیه رهبری» به ترتیب 94/0، 93/0 و 97/0 بود. در این مقاله، فرایند تدوین، اجرای آزمایشی و اعتباربخشی ابزار موردنظر،گزارش شده و ضمن اشاره به محدودیت های کاربرد چنین ابزاری، مزیت ها و شرایط اجرای آن مورد بحث قرار گرفته است.
طراحی مدل بهینه سازی کیفیت کنترل های داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
158 - 179
حوزههای تخصصی:
کنترل های داخلی و بهینه سازی آنها همواره یکی از مسائل بسیار مهم در سازمان ها و شرکت ها بوده است. بدین منظور، این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) با هدف طراحی مدل بهینه سازی کیفیت کنترل های داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته(کیفی-کمی) به انجام رسید که استخراج 29 متغیر مدل موردنظر در بخش کیفی و با استفاده از مصاحبه با 18 خبره صورت گرفت و تعیین ارتباط بین متغیرها برای دستیابی به مدل در بخش کمی با اتکا به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شد. نتیجه تحلیل داده های کیفی و کمی پژوهش دستیابی به مدلی هشت سطحی بود که تاثیرگذارترین متغیر این مدل درسطح هشتم، رویکرد سیستمی به کنترل های داخلی است و متغیرهای رضایت سهامداران و کیفیت تشخیص و ارزیابی ریسک تاثیرپذیرترین متغیرهای این مدل بودند، سایر متغیرها نیز متغیرهای رابط هستند. همچنین نتایج نشان داد که توجه جدی به رویکرد سیستمی در نظام کنترل های داخلی شرکت ها می تواند منجر به بهبود چشمگیر در کنترل های داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس و به دنبال آن بهبود عملکرد شرکت های مذکور شود.
آسیب شناسی خط مشی های نخبگانی: واکاوی موانع جذب استعدادهای برتر در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
149 - 176
حوزههای تخصصی:
استفاده از سرمایه انسانی باکیفیت در بخش عمومی، در کانون توجه خط مشی های ملی بسیاری از کشورها قرار دارد. آیین نامه جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر، یکی از خط مشی هایی است که توسط هیئت وزیران تصویب شده، تا مسیر ویژه ای برای شناسایی و جذب مستعدین در دستگاه های اجرایی و حاکمیتی ایجاد کند. در اجرایی شدن این مهم، چالش هایی وجود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی موانع جذب استعدادهای برتر در این دستگاه های حاکمیتی است. داده های این پژوهش کیفی، مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از صاحبنظران در 5 دستگاه حاکمیتی که به طریقی با استعدادهای برتر ارتباط دارند استخراج شده است. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد «چالش تعریف و شناسایی نخبه»، «عدم آسیب شناسی و نیازسنجی پیش از نخبه گزینی»، «فقدان سازوکارهای مناسب جذب»، «فرایندهای طولانی به کارگیری نخبگان»، «معیارهای نامناسب جذب نخبگان» و «نادیده گرفتن نیازهای مادی/غیرمادی نخبگان» از جمله مهم ترین موانع جذب استعدادهای برتر در دستگاه های حاکمیتی است. شناسایی درست این چالش ها، به اتخاذ تصمیم های صحیح و مناسب کمک می کند.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر شهرت، تقدس، ارزش ویژه و حمایت از برند: بررسی جدید در دنیای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
544 - 567
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه های اجتماعی ابزارهای قدرتمندی هستند که به برندها این امکان را می دهند تا با مخاطبان خود تعامل کنند. این تعاملات به شهرت و تقدس برند کمک می کند و ارزش آن را در نظر مخاطبان افزایش می دهد. حمایت از برند نیز، از طریق رسانه های اجتماعی تقویت می شود. در این مطالعه، تأثیر رسانه های اجتماعی بر شهرت، تقدس، ارزش و حمایت از برند در پلتفرم فیلیمو بررسی شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، مقطعی و توصیفی هم بستگی است و از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس ۳ بهره می برد. نمونه آماری این پژوهش ۱۹۶ نفر از مشتریان اصفهانی پلتفرم فیلیمو است که به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میان رسانه های اجتماعی، شهرت، تقدس، ارزش ویژه و حمایت از برند، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج از وجود اثر میانجیگری شهرت، تقدس، ارزش ویژه در رابطه میان رسانه های اجتماعی بر حمایت از برند حکایت دارد.
نتیجه گیری: استراتژی های بازاریابی و ارتباطی فیلیمو، باید به گونه ای طراحی شوند که احساس علاقه به این برند را القا کنند و آن را به درجه بالاتری، یعنی تقدس برسانند. این کار امکان تبدیل مشتری به حامی برند را تقویت می کند. همچنین با بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی و تسهیل ارتباط و همکاری بین برند فیلیمو و مشتریانشان، می توان شهرت، محبوبیت و ارزش این برند را برای مشتریان آن افزایش داد و در نهایت موجب تقویت حمایت از این برند شد.
نقش عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی در اقتصاد پایدار گردشگری (مورد مطالعه: روستای کندوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
15 - 32
حوزههای تخصصی:
تضعیف فعالیت های اقتصادی سنتی در مناطق روستایی به ویژه اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی همچون کشاورزی منجر به ظهور چالش های رکود اقتصادی در این مناطق شده است. در این سیاق، ارتقای کارآفرینی با رویکرد گردشگری به عنوان یک راهکار کلان می تواند نقش به سزایی در بهبود درآمد و شرایط اقتصادی مردم روستایی ایفا کند. زنان، به عنوان یک گروه تأثیرگذار در جوامع روستایی، نقش حیاتی در این تحولات دارند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان در اقتصاد پایدار گردشگری روستای کندوان انجام شده است. پژوهش حاضر به عنوان یک مطالعه توصیفی انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش «تحقیق آمیخته» طراحی شده و نمونه آماری آن ۱۶ نفر از کارآفرینان زن در روستای کندوان بوده اند که به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی تحلیل و مدل پژوهش با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شد. عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان در اقتصاد پایدار گردشگری شامل قصد و انگیزه کارآفرینی گردشگری، حمایت مالی از کارآفرینی گردشگری روستایی و افزایش فرصت های کارآفرینی گردشگری بودند که از مرکزیت بیشتری برخوردار بودند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاداتی جهت توسعه کارآفرینی زنان روستایی در اقتصاد پایدار گردشگری روستای کندوان ارائه شدند. این شامل اقدامات برای تشویق قصد و انگیزه کارآفرینی، حمایت مالی فعالیت های گردشگری روستایی و ایجاد فرصت های بیشتر در حوزه کارآفرینی گردشگری برای زنان می شود.
ارزیابی بهره وری، کارایی و رتبه بندی نیروگاه های حرارتی: یک رویکرد مبتنی بر تحلیل پوششی داده های تصادفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در تحلیل پوششی داده ها (DEA) مدل های مختلف در زمینه های گوناگون با داده های مختلف برای ارزیابی و رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده (DMU) طراحی شده است. حال آنکه در بسیاری از مسائل کاربردی، مدیران واحدها با داده هایی تصادفی روبرو هستند و آنها برای ارزیابی واحدهای تحت نظارت خود به روشی نیاز دارند که بتواند اینگونه DMU ها را ارزیابی و رتبه بندی کنند. در کار کردن با داده های تصادفی با در نظر گرفتن احتمالی برای وقوع حالت های پیش بینی نشده (سطح خطا)، که از طرف مدیران ارائه می شود، DMU ها ارزیابی می شوند. در این مقاله با استفاده تکنیک های آمار و احتمالات و توزیع نرمال و مدلBCC دارای خروجی های نامطلوب و با در نظر گرفتن خطای مشخص یک مدل تصادفی جدید تحت عنوان معیار رتبه بندی میانگین جهت ارزیابی کارایی داده های تصادفی پیشنهاد می شود. بر اساس آن کارایی متقاطع تصادفی محاسبه گردیده است. از آنجایی که وزن های بهینه در ارزیابی کارایی متقاطع تصادفی منحصر به فرد نیستند برای رتبه بندی بهتر و اولویت دادن به آنها روش خودخواهانه پیشنهاد می شود. نهایتاً مدل های پیشنهاد شده برای 32 واحد نیروگاه حرارتی که دارای ورودی ها و خروجی های مطلوب و نامطلوب تصادفی هستند پیاده سازی شده است.
بررسی اثر تعدیلی عملکرد مالی بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ریسک مالیاتی
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتها موضوع حساسیت برانگیز و مورد توجه در سال های اخیر بوده و تمایل به سرمایه گذاری در شرکت هایی که اعمال و گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها را دارند در حال افزایش است. طبق مطالعات اخیر مشاهده شده است که انجام فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی شرکت ها نقشی حیاتی در اجتناب از ریسک مالیاتی دارد؛ از طرفی عملکرد مالی شرکت به عنوان مؤلفه ای تأثیرگذار در تصمیمات سرمایه گذاری می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعدیلی عملکرد مالی بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ریسک مالیاتی می باشد. این پژوهش در زمره پژوهش های تحلیلی و از نوع همبستگی محسوب می شود که از حیث هدف کاربردی بوده و جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1395 الی 1401می باشد. برای نمونه گیری تعداد 196 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازده دارایی ها، حقوق صاحبان سهام و گردش دارایی ها به عنوان مؤلفه های عملکرد مالی نقش تعدیل کننده در رابطه ی بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ریسک مالیاتی ایفاء می کنند
Research & Development of Digital Marketing and Innovation in Commercial Automotive Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۷, Summer & Fall ۲۰۲۳
289 - 310
حوزههای تخصصی:
Automotive industry particularly, commercial automotive industry, ranks as a key industry in the economic growth. The necessity of investigating the research & development(R & D) activities of digital marketing and innovation in the form of a dynamic system in automotive industry based on the 3 variables: empowerment of supply network, of product innovation, and of digital marketing is quite undisputed. The present research has been done with a view to identifying and evaluating the cause-and-effect interdependent relations governing the variables of R & D of digital marketing and innovation in commercial automotive industry. The research is typically applied, and has been done using the descriptive-survey method. The research community consisted of 50 experts; all with acceptable academic backgrounds and years of experience as executive managers and marketeers in the R & D of automotive industry. To analyze the data, the views of some elected experts on automotive industry, along with Delphi fuzzy and Dematel method were applied. Our findings showed that the variable “Intensity of R & D of digital marketing and innovation” has the most effect on the other variables. The variable “Empowerment of supply network” with the score of 3,25 has the largest amount of interaction with the other variables. Also, the variable “ Empowerment of R & D in digital marketing and innovation” with the score of 1,08 has the smallest amount of interaction with the other variables.
ارائه چارچوبی برای تدوین الگوی بهینه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه چارچوبی جهت تدوین الگوی بهینه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی، متناسب با شرایط ایران است که از طریق تشریح وضعیت فعلی گزارشگری صندوق های بازنشستگی در ایران و سپس شناخت مسائل و اقدامات صورت گرفته توسط کشورهای موفق جهان در زمینه گزارشگری صندوق های بازنشستگی، دست یافته است. روش: این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کیفی است و با داده های کیفی سر و کار دارد. روش گردآوری و تحلیل داده ها شامل بررسی پژوهش های انجام شده و اسناد و مدارک مربوطه در این زمینه و همچنین انجام مصاحبه با 16 نفر از خبرگان و متخصصان مالی صندوق های بازنشستگی در سال های 1400 و 1401 است. یافته ها: با استفاده از روش تحقیق نظریه زمینه ای، الگویی شامل شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدهای گزارشگری بهینه صندوق های بازنشستگی ارائه گردید که از مقوله های اصلی آن شامل عدم انطباق استاندارد 27 باشرایط ایران، دانش و آگاهی حوزه های تأثیرگذار و عدم وجود نهاد ناظر بر گزارشات اکچوئری هستند. نتیجه گیری: توجه و توسعه بهینه حوزه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی در داخل کشور و ایجاد نهاد ناظر بر گزارشگری و ایجاد استانداردهای اکچوئری از دستاوردهای مهم این پژوهش است که به ارتقای کیفیت و کمیت گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی کمک می کند.
نقش فعالیت های بازاریابی کسب و کارها و تجزیه و تحلیل نتایج برنامه های کاربردی دیجیتالی در آن
حوزههای تخصصی:
در اینجا، مسائل مفهومی درمورد تجزیه و تحلیل عاملی فعالیت بازاریابی شرکت ها در مورد ارتباطات بازاریابی دیجیتال مورد بحث قرار گرفته است. قواعد کلی و الگوریتم انجام چنین تحلیلی در این مقاله پیشنهاد شده است که هدف آن نیز توجیه شده می باشد. سوالاتی درمورد چگونگی تعریف روابط علی از هزینه های بازاریابی و نتایج، توانایی جستجو برای ذخایر و افزایش بازده بازاریابی و تعیین سهم فعالیت های بازاریابی در عملکرد کلی اقتصادی شرکت نیز در اینجا مورد بحث قرار می گیرد.ررسی نشریات منتشر شده در زمینه عملکرد مدیریت بازاریابی بین المللی و روسیه به تعدادی از مشکلات در تجزیه و تحلیل عملکرد بازاریابی اشاره دارند که این مشکلات نیز عبارتند از: استفاده ضعیف از مدیریت و تکنیک های مالی همراه با یک الگوریتم مشخص تجزیه و تحلیل کننده [1]، نیاز به تعیین کیفیت بازاریابی بودجه ها [2]، فقدان اندازه گیری هزینه های بازاریابی با استفاده از نتایج استراتژیک یا نتایج نامشهود [3]
تدوین مدل ارتباطی سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجی گری خودکارآمدی شغلی در سازمان های پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
177 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ارتباطی سرمایه روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجی گری خودکارآمدی شغلی در سازمان های پایدار بوده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره ورزش و جوانان شهر گرگان در سال 1402 بود که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از ابزارهای پرسشنامه سرمایه روانشناختی ﻟﻮﺗﺎﻧﺰ و همکاران (2007)، خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) جمع آوری شد و با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و نرم افزار ایموس تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه روانشناختی با خودکارآمدی شغلی (49/0=r)، سرمایه روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی (51/0=r) و خودکارآمدی شغلی و رفتار شهروندی سازمانی (41/0=r) همبستگی مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین، مدل سرمایه روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی شغلی برازش مناسبی دارد. براساس نتایج از آنجا که سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی شغلی، نقش ویژه ای در ارتقای رفتارهای شهروندی سازمانی و بهره وری و کارایی سازمان های پایدار دارد، لازم است مدیران این سازمان ها با توجه ویژه به اهمیت این عوامل، شرایط لازم برای ارتقای آنها را در قالب برنامه های ضمن خدمت کارکنان، فراهم نمایند.
وضعیت سواد سلامت کووید-19 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به اپیدمی کووید-19 و تاثیر آن بر شرایط زندگی، پژوهش حاضر با هدف تبیین سواد سلامت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر توصیفی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. تعداد 320 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در کلیه مقاطع تحصیلی در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه سواد سلامت کووید-19(شامل 22 سوال) بود. این ابزار پس از انجام اعتبارسنجی و تایید روایی و پایایی، مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و سایر آزمون ها مانند همبستگی، آزمون لون، آنوای یک طرفه و تعقیبی انجام گرفت. یافته ها: سواد سلامت دانشجویان در رابطه با تصمیم گیری های مربوط به پیشگیری از انتقال به دیگران و محافظت از خود در سطح بالا قرار داشتند. سواد سلامت دانشجویان در درک اطلاعات کووید بالاتر از متوسط قرار داشت (میانگین 06/3) ولی در یافتن اطلاعات مربوط به کووید، سواد آنها کمتر از حد میانگین (95/2) بود. نتایج آزمون لون بیانگر وجود اختلاف معنی دار در میانگین سواد سلامت کووید دانشجویان دختر و پسر در سواد یافتن اطلاعات سلامت بود (Sig=0.028). نتایج آزمون آنوای یک طرفه بیانگر اختلاف معنی دار بین تمامی مولفه های سواد سلامت کووید، در دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی بود. همچنین همبستگی معناداری بین مقطع تحصیلی با کلیه مولفه های سواد سلامت کووید وجود دارد. نتیجه گیری: دو متغیر جنسیت و مقطع تحصیلی رابطه معنی داری با سواد سلامت کووید دارد. این رابطه می تواند در تبیین سواد سلامت و وضعیت سلامتی در سطوح مختلف دانشجویان مدنظر قرار گیرد. پیشنهاد می گردد مسئولین آموزش به تهیه بستری مناسب جهت آموزش دانشجویان در هنگام بروز همه گیری بیماری، آموزش گروهی دانشجویان و تبادل اطلاعات در محیط های علمی بپردازند.
تبیین اثر افشای یکپارچه مدل کسب وکار بر خصوصیات کیفی و سودمندی اطلاعات حسابداری باتوجه به نقش میانجی ویژ گی های شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
79 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر افشای یکپارچه مدل های کسب و کار بر خصوصیات کیفی و سودمندی اطلاعات حسابداری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، هم بستگی و پس رویدادی است. نمونه آماری پژوهش شامل 109 شرکت از شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 الی 1399 است که برمبنای روش حذف سیستماتیک انتخاب شدند. برای بررسی و تحلیل دادها، از نرم افزار های ایویوز و اسمارت پی ال اس و از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. باتوجه به مناسب بودن روایی و پایایی ترکیبی، شدت روابط بین متغیرهای اندازه گیری، معنی دار بودن تمام مسیرهای مدل ساختاری و برازش کلی مدل بر مبنای شاخص نیکویی برازش، نتایج پژوهش نشان داد که افشای داوطلبانه مدل های کسب و کار به صورت مستقیم بر خصوصیات کیفی و سودمندی اطلاعات حسابداری اثر معناداری ندارد. اما از طریق متغیر میانجی ویژگی های شرکت ( شامل: اندازه شرکت ، بازدهی دارایی ها، ساختار سرمایه، عمر شرکت و اهرم مالی) بر سودمندی حسابداری اثر مثبت و معنادار و بر خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری اثر منفی و معنادار دارد. همچنین ویژگی های شرکت بر سودمندی حسابدرای اثر مثبت و معنادار و از سویی بر ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری اثر منفی و معنادار دارد. لذا به طور کلی افشای یکپارچه مدل های کسب و کار از طریق نقش میانجی ویژگی های شرکت بر خصوصیات کیفی و سودمندی حسابدرای تاثیر دارد.
توسعه یک مدل سه بعدی برای پیشایندها و پیامدهای مشارکت مصرف کنندگان با برندها در شبکه های اجتماعی: رویکرد تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
75 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به شناسایی پیشایندها و پیامدهای مشارکت مصرف کننده آنلاین با برند در صنعت رستوران داری در سه بعد مرتبط با مصرف کننده، مرتبط با جامعه و مرتبط با برند می پردازد. در این پژوهش، با کمک روش تلفیقی، در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساخت یافته ای با دنبال کنندگان صفحات برند رستوران ها در اینستاگرام انجام شد و در مرحله کمی، پرسشنامه ای مبتنی بر یافته های مرحله کیفی طراحی شد و در اختیار دنبال کنندگان صفحات برندها قرار گرفت. 241 پاسخ نامه معتبر جمع آوری شد که پس از بررسی روایی سازه ها به کمک EFA و CFA، با استفاده از تحلیل مسیر، روابط علّی میان مشارکت و پیشایندها و پیامدهای آن تائید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بعد مرتبط با مصرف کننده، نیازهای لذت جویانه و کارکردی، به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر مشارکت دارند و همچنین هر چه میزان مشارکت مصرف کننده با برند بیشتر شود، عزت نفس و دانش مصرف کننده افزایش می یابد. در بعد مرتبط با جامعه، تأثیر جایگاه طلبی و نفوذ اجتماعی بر مشارکت نسبت به سایر پیشایندهای این بعد بیشتر است. همچنین پیامدهای این بعد، تعامل اجتماعی و آسیب پذیری در برابر نفوذ اجتماعی می باشد. علاوه بر این، آسیب پذیری می تواند بر تعامل اجتماعی تأثیر بگذارد. در بعد مرتبط با برند، رضایت از برند و اعتماد به برند، بر مشارکت با برند تأثیرگذارند و این مشارکت منجر به بشارت برند و همکاری در توسعه برند می شود. همچنین بشارت برند بر همکاری در توسعه برند تأثیر خواهد گذاشت
بررسی تعاملات ابعاد مفهومی هویت دینی و ویژگی های ظاهری آب در خانه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۶۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
در چهارچوب دین مبین اسلام، تمام اجزای هستی باید رو به سوی خدا داشته باشند و هنر اسلامی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. هر جزئی در نظام خانه به صورت توامان در ظاهر و باطن خود، یاد خداوند را در دل مومنان زنده نگه می دارد و محیطی آرام را فراهم می کنند تا انسان مسلمان بتواند در این فضا، سیر و سلوک درونی خود به سوی خدا را تکامل ببخشد. آب در این میان عنصر ارزشمندی است که از دیرباز و پیش از ظهور اسلام نیز مورد توجه ایرانیان قرار داشته است و با ظهور اسلام و به خصوص مکتب تشیع اهمیتی بسیار زیاد در فرهنگ و حکمت اسلامی یافته است. در بررسی تفسیری-تاریخی حکمت اسلامی 5 عامل در دسته ی ویژگی های ظاهری دسته بندی شدند، همچنین از طریق تحلیل و بررسی آیات و روایت در خصوص مفهوم هویت دینی سکونت در اسلام، 11 ویژگی مورد شناسایی قرار گرفت، که به دو دسته ی کالبدی و معنایی تقسیم شدند. این ویژگی ها به صورت دوتایی یکدیگر را تقویت می کنند، به نحوی که ویژگی های ظاهری آب، ابعاد معنایی هویت دینی را بهبود می بخشند. این ارتباط با استفاده از روش نمونه موردی، با مطالعه ی نمونه هایی از مسکن تاریخی و معاصر شهر یزد، مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. در نهایت پیشنهاداتی برای تقویت و احیای نظام حکمی به کارگیری آب در خانه های معاصر با هدف ارتقای هویت دینی خانه های معاصر یزد ارائه شد.
طراحی مدل خرد مدیریتی: تحلیل کیفی بر نظریه ضمنی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
تحلیل تأثیر روش های انتقال فناوری بر ظرفیت جذب شرکت های اکتشاف و تولید ایران (E&P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سده گذشته کشور ایران تلاش های زیادی برای انتقال فناوری از طریق شرکت های نفتی داشته، ولی کمتر در این عرصه موفق بوده است. یکی از دلایل این عدم توفیق را می توان در میزان ظرفیت جذب شرکت های نفتی در پذیرش فناوری های انتقال یافته جُست. هدف پژوهش حاضر تحلیل تأثیر روش های انتقال فناوری بر ارتقای ظرفیت جذب شرکت های نفتی به روش توصیفی پیمایشی است. به این منظور ضمن بررسی کامل معیارهای مؤثر بر ظرفیت جذب در روش های انتقال فناوری، وضعیت روش های انتقال فناوری در شرکت های اکتشاف و تولید ایران از این منظر مورد پیمایش قرار گرفت . جامعه آماری این پژوهش را کلیه خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت فناوری و حوزه نفت و گاز تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند، 31 نفر از آنها انتخاب شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل داده از آزمون تی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که با تکیه بر 20 معیار منتخب ظرفیت جذب و بررسی بیش از 23 روش همکاری در بین شرکت های ایرانی، 15 روش بیشترین تأثیر را بر ظرفیت جذب در شرکت های ایرانی داشته اند. در همین راستا رهیافت های سیاستی نیز ارائه شد.
بررسی تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
720 - 750
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد دستیابی به مضامین مشترک و درک عمیق از تجارب زیسته منتورها، در جهت تبیین ماهیت پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خوردو دیزل است.
روش: پژوهش حاضر بر رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک ون منن مبتنی است. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشارکت کنندگان پژوهش، ۱۵ نفر منتور که از خبرگان و ارائه دهندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل بوده اند، انتخاب شد. روش نمونه گیری هدفمند (مبتنی بر هدف) از نوع معیارمحور بود.
یافته ها: پس از انجام مصاحبه های تخصصی با گروه منتورها، به عنوان ارائه دهندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، مفهوم ها و درون مایه های اصلی و فرعی مشخص شدند. مفهوم ها و درون مایه های اصلی و فرعی به دست آمده، با سؤال های اصلی پژوهش، یعنی «چیستی» و «چگونگی» تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ انطباق داشت که به ۸ خوشه کلی دسته بندی شدند. این خوشه ها عبارت اند از: مقوله محوری، تسهیلگر، الزامات، تعدیلگر، بستر، محدودیت، استراتژی و پیامد. ۱۸ درون مایه اصلی هر یک از خوشه ها عبارت بود از: مقوله محوری: تسهیم دانش؛ تسهیلگر: شایستگی های منتور، شایستگی های منتی و حساسیت های بین فردی؛ الزامات: شایستگی های فردی منتور و شایستگی های فنی منتور؛ تعدیلگر: ویژگی های منتی و محتوای بازخورد؛ بستر: حمایت سازمانی و فرهنگ سازمانی؛ محدودیت: ویژگی های منتی، ویژگی های منتور و شیوه ارائه بازخورد؛ استراتژی: شیوه بازخورد فنی، شیوه بازخورد توسعه ای و شیوه بازخورد اجتماعی؛ پیامد: پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی. همچنین ۸۴ درون مایه فرعی مربوط به فهم تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش شناسایی شد.
نتیجه گیری: با توجه اهمیت برنامه های منتورینگ در توسعه سرمایه انسانی، بایسته است که مؤلفه های شناسایی شده در طی تجارب کسب شده از ارائه بازخورد اثربخش، برای بهبود عملکرد و دستیابی به نتایج مورد انتظار، در کانون توجه مدیران و افراد مسئول در حوزه مربوطه قرار گیرد. نتایج کسب شده، معیارهای مناسبی برای اثربخشی هرچه بیشتر بازخورد است و افراد را قادر می سازد تا وظایفی را که برعهده دارند با موفقیت به انجام برسانند. استفاده از مدل این پژوهش، می تواند فرایند طراحی و بسط بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ را در سطح کلان فرهنگ سازی کند و در سطح سازمان ها نیز با سهولت بیشتری عملیاتی شود. افزون بر این، موجب توسعه حوزه نظری در سطح بین المللی می شود؛ از این رو ارزش افزوده این مطالعه را می توان آگاهی و تسهیل فرایند بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در بستر سازمان ها با آگاهی و الگوبرداری از مفاهیم و درون مایه های مدل ارائه شده برای متخصصان ماهر و شایسته دانست. تشکیل کارگروه تخصصی، برای نظارت بر کارایی و اثربخشی بازخورد در روابط منتورینگ، بسیار اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش، برای کاوش عمیق تر و دستاوردهای تجربی غنی تر، لازم است تا به منظور دستیابی به رهنمودهایی برای سیاست گذاران حوزه آموزش، پژوهش هایی نیز در قلمرو جغرافیایی خاص انجام شود.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران با رویکرد داده بنیاد: پژوهشی کیفی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
39 - 78
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمی گردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 21 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازمانی، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخله گر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت کیفیت جامع و تأثیر آن بر جذب مشتری (مطالعه موردی در شرکت راه آهن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب سازمان ها دریافته اند که برای بقای خود باید کیفیت را برای حضور شایسته در عرصه جهانی ارتقاء دهند. کلید حل این مشکل که همه سازمان ها با آن دست به گریبان اند، در مقوله مدیریت کیفیت جامع (TQM) خلاصه شده است. درواقع عصر امروز عصر مشتری گرایی و مخاطب محوری است و میزان موفقیت هر سازمان با میزان توجه آن به مشتری، خواسته های وی و کیفیت خدمات و محصولات رابطه مستقیم دارد. هدف از این پژوهش ، بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت کیفیت جامع و تأثیر آن برجذب مشتری در شرکت راه آهن تهران می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان راه آهن تهران و با نمونه آماری که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده، 352 نفر بوده است. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع و مشتری استفاده شده که با روش حداقل مربعات جزئی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در اجرای مدیریت کیفیت جامع، حمایت مدیران عالی و شناسایی و آموزش کارکنان برجذب مشتری تأثیر معناداری ندارد. درعین حال، در اجرای مدیریت کیفیت جامع، عوامل فرهنگی، رضایت کارکنان و مشارکت کارکنان در تصمیم گیری برجذب مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد.