فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
15 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک سازمان برای دستیابی به اهداف در یک زمینه خاص نیاز به توانایی کارکنان خود برای اجرای فعالیت های خاص در این زمینه دارد و در صورتی می تواند به این هدف نائل شود که کارکنان به توانایی خود باور و اعتقاد داشته باشند و بتوانند اهداف چالشی برای خود تعیین کرده و جهت نیل به موفقیت، تلاش های خود را دو چندان کنند که این ضرورت نیاز به خودکارآمدی را در کارکنان نشان می دهد. از سوی دیگر سازمان ها جهت درگیر کردن کامل کارکنان در کار باید یک حالت ذهنی مثبت و رضایت بخش در آنها ایجاد کنند تا کارکنان بتوانند با کار خود ارتباط برقرار کرده که این ضرورت تعلق خاطر کاری را در سازمان ها نشان می دهد. از جنبه دیگر سازمان باید این نگرش را در کارکنان ایجاد کند که تلاش آنها به نتیجه مثبت و مطلوبی ختم خواهد شد و همیشه منتظر اتفاقات خوب و نتایج مثبت باشند که اهمیت خوش بینی را در بین کارکنان نشان می دهد. در این راستا از آنجا که معضل اصلی سازمان ها عملکرد شغلی پایین کارکنان می باشد و عملکرد شغلی سازه ای ترکیبی محسوب می شود و زمینه های مختلفی برای خوب عمل کردن کارکنان در شغل وجود دارد، دغدغه اصلی پژوهش حاضر این است که عواملی که به عملکرد شغلی بالا منتهی می شود بررسی شده و راهکارهایی برای مدیران سازمان ها برای ارتقای عملکرد شغلی کارکنان ارائه شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خودکارآمدی و خوش بینی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی تعلق خاطر کاری صورت گرفته است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری کلیه کارشناسان شاغل در معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 200 نفر است. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 80 نفر شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران، پرسشنامه خوش بینی کارور و همکاران، پرسشنامه تعلق خاطر کاری ریچ و همکاران و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون است. تحلیل داده ها با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart-PLS 3 انجام شده است.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، مورد تایید قرار گرفته و خودکارآمدی و خوش بینی به تعلق خاطر کاری منجر شده و این امر بر عملکرد شغلی تاثیر دارد و متغیر تعلق خاطر کاری در رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد شغلی و همچنین در رابطه بین خوش بینی و عملکرد شغلی نقش میانجی ایفا می کند.محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش که برای اولین بار انجام شده است می تواند در پیش بینی اقدامات مدیران نسبت به کارکنان موثر باشد. لذا بهره گیری از متغیرهای این پژوهش سبب موفقیت منابع انسانی در ایفای نقش ها و کارکردهای آنها شده و می تواند به مدیران در حل چالش های حوزه منابع انسانی در سازمان کمک کند. از این رو ضروری است تا توجه بیشتری نسبت به درک روحیات و شرایط کارکنان سازمان صورت گیرد، چرا که می تواند بر بهبود عملکرد شغلی آن ها تأثیرگذار باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: برخلاف پژوهش های قبلی که به بررسی دو یا سه متغیر از مجموع متغیرهای پژوهش حاضر پرداخته اند در این پژوهش به طور همزمان چهار متغیر مورد بررسی قرار گرفته است و خلا نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه بررسی همزمان این چهار متغیر در سازمان مورد توجه قرار گرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
38 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت حمل و نقل بیشترین رشد را در تولید گازهای گلخانه ای دارا است و کاهش سهم آلاینده های تولید شده توسط این صنعت از مهم ترین چالش های برنامه های مقابله با تغییرات اقلیمی است. حمل و نقل هوایی به عنوان یکی از بخش های مهم و رو به توسعه در حمل و نقل جهانی، نقش مهمی در رشد اقتصادی بازی می کند. اما امروزه در این صنعت که با تولید گازهای گلخانه ای تاثیر زیادی بر تغییرات آب و هوایی می گذارد، به خط مشی ها و پژوهش های مرتبط با آن، در جهت کاهش تاثیرات حمل و نقل هوایی بر آب و هوا، توجه بسیاری شده است. بهبود عملکرد محیط زیستی صنعت هواپیمایی یکی از مسائل مهم این صنعت است. در ایران توجه به مسائل محیط زیستی در حمل و نقل هوایی به تازگی مورد نظر پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است؛ با توجه به خلاء پژوهشی در این حوزه، تاکنون الگوی مشخصی شامل ابعاد و مولفه های خط مشی محیط زیستی، در صنعت حمل و نقل هوایی ارائه نشده است. بخش بزرگی از مسائلی که نتیجه عدم توجه به محیط زیست در حمل و نقل هوایی کشورمان بوده محصول نگاه بخشی و فقدان الگوی جامعی است که تمام ابعاد و مولفه های محیط زیستی در آن در نظر گرفته شده باشد و سیاستگذار با توجه به این الگو بتواند ضمن توسعه، پاسخگوی خواست رو به تزاید توجه به محیط زیست در سطح ملی و بین المللی باشد. مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی انجام شده است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی-کاربردی و از نظر طرح اکتشافی متوالی، از نظر نوع، آمیخته (کیفی، کمی) و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. این پژوهش از نظر زمانی متوالی بوده و از منظر وزن نیز بیشتر متوجه مرحله اول است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از متخصصین حمل و نقل هوایی و محققین تغییرات اقلیمی است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان سیاستگذار اصلی صنعت حمل و نقل هوایی و به تعداد 331 نفر و حجم نمونه 178 نفر است. نمونه گیری در بخش کیفی به روش هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی ساده انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از تحلیل مضمون براون و کلارک، تحلیل شدکه در قالب شش مرحله آشنایی با داده ها، شکل گیری کدهای اولیه، جست و جوی کدهای گزینشی، شکل گیری مضامین فرعی، اسم گذاری مضامین اصلی و گزارش گیری انجام و مدل اولیه با استفاده از مدل سه شاخگی تهیه شد. مدل در بخش کمی، با استفاده از پرسشنامه و استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی شد.
یافته های پژوهش: یافته ها نشان می دهد سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی 4 بعد اصلی و 14 مولفه دارد. بعد ساختاری (889/0) بیشترین اهمیت را داراست، بعد زمینه ای (865/0) ، بعد محتوایی (756/0) و بعد محیط زیستی (466/0) در جایگاه بعدی قرار دارند. معیار نیکویی برازش مدل مفهومی تحقیق (662/0) نشان دهنده برازش قوی مدل است. به منظور خط مشی گذاری سبز در صنعت حمل و نقل هوایی بهتر است به ترتیب به ابعاد ساختاری، زمینه ای، محتوایی و محیط زیستی توجه شود.
محدودیت ها و پیامدها: اگر تحقیق در شرکت های هواپیمایی انجام شود ممکن است نتایج دیگری به دست آید، شرکت های هواپیمایی به مباحث اقتصادی بیشتر اهمیت می دهند و نزد ایشان مسائل محیط زیستی از درجه چندم اهمیت برخوردار است.
پیامدهای عملی: پژوهش حاضر می تواند به عنوان راهنمایی کاربردی برای توجه سیاستگذاران به ابعاد مختلف مسائل محیط زیستی در راستای توسعه پایدار عمل کند.
ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین تحقیقی است که مدل سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی را در ایران ارائه کرده و به شکل منسجم در اختیار سیاستگذاران این صنعت قرار می دهد.
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مروری بر مقالات مکان یابی تسهیلات لجستیک بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
57 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: علی رغم پیشرفت های قابل توجه فناوری، دنیای امروز هنوز هم درگیر انواع بلایای طبیعی و انسان ساز (مانند زلزله، سیل، طوفان، بهمن، جنگ، تروریسم، ناآرامی های سیاسی و غیره) است که نه تنها روند توسعه پایدار را کاهش می دهد، بلکه در صورت غفلت می تواند صدمات فاجعه بار و گاه جبران ناپذیری به رفاه یک جامعه وارد کند. این موضوع به یک سیستم یکپارچه لجستیک که به صورت علمی و جامع طراحی شده است، نیاز دارد تا نیازهای مدیریت بحران را برطرف کند؛ سیستمی با فرآیندهای واضح و از پیش تعریف شده که در آن همه اجزا دارای عملکردهای از پیش تعیین شده هستند. امدادرسانی به آسیب دیدگان یکی از مهم ترین مراحل مدیریت بحران است که باید پیش از رخداد حادثه برای آن برنامه ریزی کرد؛ زیرا امدادرسانی به موقع و بهره ور خسارات جانی و مالی را به شدت کاهش خواهد داد. برای عدم غافلگیری در زمان بحران های طبیعی، باید برنامه ریزی های مناسب از قبل و در شرایط معمول انجام گیرد. یکی از مسائل حیاتی در زمان بحران، کمک رسانی سریع و به موقع است. تدارکات بشردوستانه یکی از مهم ترین مسائل عملیات و مدیریت بلایا محسوب می شود. این در حالی است که عملیات موردنیاز برای تدارکات بشردوستانه باید به اندازه کافی پایدار باشد تا تحت ماهیت نامشخص و پیچیده فاجعه و بحران به خوبی عمل کند. بسیاری از مشکلات در مراحل قبل و بعد از بحران، خسارات انسانی و اقتصادی را به همراه دارد و درعمل اطمینان از طراحی کارآمد عملیات تدارکات بشردوستانه ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، با توجه به اهمیت برنامه ریزی پیش از بحران و همچنین فرآیند بهینه سازی ریاضی برای مکان یابی تسهیلات و مراکز امداد، مقالات منتشرشده بین سال های 2004 تا 2023 برای بررسی مدل های بهینه سازی در زمینه تدارکات بشردوستانه بررسی شده است. هدف پژوهش آشنایی با روند پژوهش های فعلی تدارکات بشردوستانه، به ویژه مسئله بهینه سازی مورداستفاده برای دستیابی به اهداف مختلف بخش مکان یابی تسهیلات تدارکات بشردوستانه و ارائه برای پژوهش های آتی است.روش ها: برای دستیابی به یک دید کلی در حوزه های پژوهشی و اطلاع از اینکه چه مقالاتی در این زمینه وجود دارد و چه کسانی در این حوزه پژوهش داشته اند و اطلاعات جامع تر دیگر، با استفاده از سایت Web of Science، کلیدواژه هایی که در این پژوهش مدنظر است، جست وجو شد. در مورد مسائل مکان یابی تسهیلات، تمامی انواع مسئله مکان یابی تسهیلات موردمطالعه قرار گرفته و در این مطالعه سعی شده است که مقالات موردبررسی در دو دسته مسائل با مدل های قطعی و غیرقطعی طبقه بندی شوند.یافته ها: در جدول مدل های قطعی، نوع تابع هدف، متغیرهای تصمیم گیری، نوع مدل و روش های حل گنجانده شده است. در مدل های غیرقطعی، این مطالعه بیشتر رویکردهای برنامه ریزی تصادفی و بهینه سازی قوی را تحت پوشش قرار می دهد؛ همچنین در جدول مدل های غیرقطعی، نوع تابع هدف، متغیرهای تصمیم گیری، پارامترهای غیرقطعی مدل، نوع عدم قطعیت، نوع مدل و روش های حل گنجانده شده است. با توجه به مقالات مرورشده و همچنین با مراجعه به جدول مرور مبانی نظری ارائه شده می توان به نکاتی که به آن ها پرداخته نشده یا کمتر پرداخته شده است، دست یافت.نتیجه گیری: درنهایت می توان نتیجه گرفت که این مطالعه می تواند برای پژوهشگران در درک روند فعلی مسئله بهینه سازی در تدارکات بشردوستانه و تکنیک های مدل سازی مفید باشد. پژوهشگران می توانند به راحتی خلأ پژوهش را دریابند و از طریق پژوهش های خود به جامعه کمک کنند.
فراترکیب نقش های مدیران منابع انسانی حوزه سلامت و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
161 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و رتبه بندی نقش های مدیران منابع انسانی در حوزه سلامت و درمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی برای شناسایی نقش ها از روش فراترکیب استفاده شده است. ۱۷۷ سند از پایگاه های علمی معتبر جست وجو شد که بعد از غربالگری 87 پژوهش وارد تحلیل شدند. در بخش کمّی برای رتبه بندی نقش های منابع انسانی از روش وزن دهی آنتروپی شانون استفاده شد. ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها به کار رفت. مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از مدیران منابع انسانی بخش سلامت و درمان بودند. تحلیل اسناد در گام کیفی منجر به شناسایی ۷ نقش برای مدیران منابع انسانی شد؛ شامل نقش های توسعه ای، نقش کارکردی، نقش حامی و خدمت رسان، نقش های ارتباطی، نقش پیشران تغییر، نقش پژوهشگر، نقش های راهبردی. نتایج رتبه بندی نقش های منابع انسانی نشان داد توانمند سازی در نقش توسعه دهنده، تسلط در امور حرفه ای منابع انسانی در نقش کارکردی، پشتیبان کارکنان در نقش حامی و خدمات رسان، طراح برنامه و سیاست های منابع انسانی، مشاور و تصمیم گیرنده در نقش راهبردی، شبکه ساز/ تیم ساز در نقش ارتباطی، نوآوری در اجرای امور در نقش پیشران تغییر، و پیش بینی/ فرصت طلب جویی در نقش پژوهشگر رتبه نخست را دارند. بنابراین، به خط مشی گذاران و مدیران بخش سلامت و درمان توصیه می شود که متناسب با تغییرات محیطی به نقش های جدید مدیران منابع انسانی توجه داشته باشند.
راهکارهای کارآمد سازی نهادهای دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
99 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در ساختار نظام جمهوری اسلامی، نهادهای فراوانی وجود دارند که متولی امر دین هستند و دست کم بخشی از بودجه خود را از طریق منابع دولتی تأمین می کنند. مسئله اصلی این مقاله این است که از طریق چه راهکارهایی می توان کارآمدی این نهادها به معنای کارایی و اثربخشی آنها را ارتقا بخشید. داده های این مقاله از طریق مصاحبه با مدیران کنونی یا سابق همین نهادها تأمین شده است. روش پژوهش: روش این مقاله تحلیل مضمون کیفی است. تحلیل مضمون داده های مذکور پس از کدگذاری و مقوله بندی نشان می دهد که راهکارهای ارائه شده در دو ساحت کلی ساختاری و غیرساختاری قابل صورت بندی است. راهکارهای ساختاری تجویزهایی برای اصلاح خود ساختار نهادها صرف نظر از منابع انسانی هستند و راهکارهای غیرساختاری توصیه هایی مستقیم برای عوامل انسانی هستند. یافته ها و نتیجه گیری: مهم ترین راهکارهای ساختاری عبارت اند از: ادغام نهادها، حفظ استقلال آنها، مدیریت فعالیت منابع انسانی، تقسیم کار بین نهادها، اصلاحات مدیریتی، نظارت، اصلاح روند عزل و نصب منابع انسانی، افزایش بودجه، تعامل با سایر نهادها، ارائه آمارهای کیفی و خروجی محور و اصلاح چالش های قانونی. مهم ترین راهکارهای غیرساختاری نیز عبارت اند از: بهره گیری از نیروی متخصص، ارتقای سطح معرفتی نیروها، عملکرد اخلاقی آنان، پرهیز از انگیزه های مادی، وظیفه گرایی، ترویج دغدغه های دینی و قرآنی، بهره از مدیران دارای شبکه ارتباطی قوی، عمل دقیق به اساسنامه و اسناد بالادستی و مقبولیت مدیران ستادی در صفوف. به باور این تحقیق برای کارآمدسازی نهادهای دینی اولاً اصلاحات ساختاری در اولویت است و ثانیاً مهم ترین راهبرد ساختاری برای تحقق این منظور تاسیس شورای عالی حکمرانی دینی است.د.
بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
72 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:. طبق مطالعات، بقای سازمان های امروزی نه تنها به افزایش بهره وری ، بلکه به تحول دیجیتال بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک انجام شد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوا می باشد و از 14 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری مصاحبه عمیق به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اطلسTI.8 طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری و نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بر چگونگی صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی دلالت دارد. به ترتیب صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی در رتبه اول تا سوم قرار گرفتند. نتیجه گیری: برای ارتقای صلاحیت های دیجیتالی در بانک ها، مدیران بایستی بر مولفه های آن به ترتیب اولویت تاکید داشته باشند.
بررسی نقش نظریه ذهن بر تردید حرفه ای حسابرس و اثر تعدیلی آن بر ارتباط بین تردید حرفه ای و کیفیت حسابرسی در دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۴۷۷-۴۴۶
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن موضوع مطرح در علوم اعصاب شناختی است. هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش نظریه ذهن بر سطوح تردید حرفه ای و همچنین به عنوان نقش تعدیلگر بر رابطه بین تردید حرفه ای و کیفیت حسابرسی در دیوان محاسبات کشور می باشد. جمع آوری داده ها و نتیجه نهایی، از راه استقرایی و از طریق پرسشنامه های تردید حرفه ای هارت (2013)، ذهن خوانی بارون-کوهن (2001)، واکنش های بین فردی دیویس (1983) و کیفیت حسابرسی نچل و همکاران (2013) انجام شده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. پایایی ترکیبی و مقدار واریانس استخراج شده، آزمون و روایی آن نیز، از طریق مقایسه جذر میانگین واریانس استخراج شده هر متغیر با هم بستگی آن متغیر با سایر متغیرها آزمون شده است. یافته ها با استفاده از تجزیه و تحلیل های پاسخ های 330 حسابرسان دیوان محاسبات کشور در سال 1401 و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد که بین نظریه ذهن و سطوح تردید حرفه ای حسابرسان دیوان محاسبات کشور رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین نظریه ذهن موجب بهبود ارتباط بین تردید حرفه ای و کیفیت حسابرسی در دیوان محاسبات کشور می گردد.
تقویت مدیریت دانش و تقلیل هزینه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۶۹-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در حسابرسی باعث افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی می شود؛ زیرا می تواند زمان لازم برای دریافت و بررسی اطلاعات مشتری را برای حسابرس کاهش دهد و در نتیجه باعث تقلیل هزینه حسابرسی شود. با همین استدلال هدف اصلی پژوهشگران، بررسی ارتباط بین تقویت مدیریت دانش و تقلیل هزینه حسابرسی است. قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1395 تا انتهای سال 1401 می باشد. تعداد 130 شرکت برای این پژوهش انتخاب شدند. سپس تجزیه و تحلیل نهایی مدل رگرسیونی چندگانه و با کمک از نرم افزار استاتا نسخه 16 انجام گردید. در این پژوهش تعداد910 داده (سال-شرکت) بر اساس روش پانل دیتا- ثابت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت دانش در حسابرسی با حق الزحمه حسابرسی رابطه معنادار و معکوس دارد. علاوه بر این یافته های اضافی نشان داد، متغیر کنترلی اندازه شرکت رابطه مستقیم و معناداری با متغیر وابسته دارد. علاوه بر این نشان داد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانسته اند 57 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
رابطه مدل ریاضی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با موفقیت حسابرسی عملکرد (رویکرد ترکیبی: برنامه ریزی آرمانی چبیشف و لکسیکوگرافیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۲۷-۳۰۳
حوزههای تخصصی:
بودجه بندی بر مبنای عملکرد، تخصیص بودجه به پیامدها است، که اگر به درستی انجام شود سبب بهبود حسابرسی عملکرد دستگاه های ناظر همچون دیوان محاسبات نیز خواهد شد. هدف مطالعه حاضر طراحی مدل ریاضی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد جهت بکارگیری آن در شرکت های زیر مجموعه وزارت نیرو می باشد تا در نهایت بتوان تاثیر آن را بر موفقیت حسابرسی عملکرد نیز بررسی کرد. تحقیق حاضر از نوع توسعه ای و همچنین همبستگی است. روش تحقیق مورد استفاده، پژوهش عملیاتی و رگرسیون است. در مرحله اول از نرم افزار LINGO برای حل مدل ریاضی و برای رتبه بندی آرمان ها از برنامه ریزی آرمانی لکسیکوگرافیک (اولویت دار) مبتنی بر داده های موجود استفاده شده است و در مرحله دوم برای تحلیل تاثیر مدل بر موفقیت حسابرسی عملکرد از تحلیل رگرسیونی نظرات 100 کارشناس در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ریاضی بهبود قابل ملاحظه ای در سطح دستیابی به آرمان ها و توابع هدف و صرفه جویی قابل ملاحظه ای در هزینه ها شرکت های زیر مجموعه وزارت نیرو ایجاد نمود و تاثیر آن بر موفقیت حسابرسی عملکرد نیز معنادار بود. همچنین استفاده همزمان از سیستم بودجه ریزی برمبنای عملکرد و حسابرسی عملکرد می تواند سبب بهبود عملکرد شرکت های زیرمجموعه وزارت نیرو گردد
ارزیابی وضعیت توانایی های شناختی در عملکرد کارکنان یک یگان نظامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
67 - 99
حوزههای تخصصی:
توانمندی های شناختی که مربوط به کارکردهای اجرایی مغز هستند بر مبنای چارچوب های نظری عمده در حوزه عصب روان شناسی توسط محققان مختلف تقسیم بندی های متفاوتی را دربرمی گیرد. در یکی از شناخته شده ترین چارچوب ها شامل هفت توانایی حافظه، توجه پایدار، برنامه ریزی، تصمیم گیری، کنترل مهاری و توجه انتخابی، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی است. با توجه به اصول موضوعه عصب روان شناسی از آنجایی که عملکردهای مغزی با رفتار ارتباط دارند؛ در نتیجه استنباط عصب روان شناسان بر این است که عملکرد مغز منجر به بروز توانمندی های مذکور می شود. بر همین مبنا هدف تحقیق حاضر شناسایی وضعیت توانمندی های شناختی هفت گانه در عملکرد کارکنان در یک یگان نظامی است. در همین راستا وضعیت هر یک از موارد مربوط به توانمندی های شناختی در عملکرد کارکنان مورد سؤال قرار گرفت. برای پاسخ گویی به هر یک از سؤالات، پس از بررسی و مطالعه مبانی نظری و سوابق پژوهشی و استفاده از پرسشنامه بومی شده توانمندی های شناختی که برای کارهای بالینی توسط نجاتی در ایران هنجاریابی شده بود؛ سعی گردید که ساختار کلی پرسشنامه با توجه به محیط کاری کارکنان یگان مدنظر و متناسب با مأموریت شغلی آنان مورد بازنگری قرار گیرد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و ضریب آلفای (93.5.) به دست آمد. از جامعه آماری کل کارکنان با استفاده از روش مورگان کرجسی تعداد 197 نفر انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که 94.4 درصد پاسخ دهندگان وضعیت حافظه ،80.7 درصد وضعیت توجه پایدار، 89.8 درصد وضعیت برنامه ریزی، 91.9 درصد وضعیت تصمیم گیری، 85.3 درصد وضعیت کنترل مهاری و توجه انتخابی، 63.5 درصد وضعیت شناخت اجتماعی و 89.8 درصد نیز وضعیت انعطاف پذیری شناختی را در عملکرد کارکنان یگان مدنظر در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل های استنباطی نیز نشان داد که تمامی آماره های محاسبه شده در سطحp<..01 معنی دار هستند. با توجه به نتایج به دست آمده در هر یک از مؤلفه های توانمندی های شناختی می توان چنین استنباط کرد که توانمندی های شناختی هفت گانه مذکور سبب ارتقای عملکرد کارکنان یگان مدنظر با توجه به موارد مرتبط با خود می شوند.
شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی موانع پیاده سازی تولید ناب، تعیین روابط علت و معلولی میان موانع پیاده سازی تولید ناب و اولویت بندی یا رتبه بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ ایران انجام شده است . پژوهش از نوع توصیفی و به دو روش میدانی و کتابخانه ای بوده و جامعه آماری شامل 100 نفر از مدیران ارشد و مدیران تولید 50 چاپخانه منتخب شهر تهران می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. برای محاسبه حداقل حجم نمونه لازم از فرمول کوکران و برای تعیین روابط علت و معلولی و رتبه بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ از تکنیک دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای مدل سازی در نرم افزار سوپردسیژن استفاده شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: محدودیت مالی، تعهد و پشتیبانی نامناسب مدیران ارشد، دانش و مهارت ناکافی مدیران ارشد، درک و آگاهی کم در زمینه مفاهیم تولید ناب و مزایای پیاده سازی آن، کیفیت پایین مواد اولیه و کمبود مشاور متخصص در زمینه تولید ناب در حوزه چاپ و نشر، موانعی از نوع علت هستند و بر سایر موانع تأثیر می گذارند. فقدان آموزش و توانمندسازی کارکنان، نبود سیستم انگیزشی مناسب در سازمان، مقاومت کارگران در برابر تغییر، ماشین آلات و قطعات و تکنولوژی های قدیمی، چیدمان و زیرساخت قدیمی و توسعه-نیافته و انتخاب و استفاده نادرست از ابزارها و شیوه های ناب، موانعی از نوع معلول هستند و از سایر موانع تأثیر می پذیرند. دانش و مهارت ناکافی مدیران ارشد، تأثیرگذارترین مانع می باشد. مقاومت کارگران در برابر تغییر، تأثیرپذیرترین مانع می باشد. محدودیت مالی، بیشترین ارتباط را با موانع دیگر دارد.
آینده نگاری راهبردی برای صنعت گردشگری شهری در ایران (مورد: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام برنامه ریزی امروز، نگاه خطی به آینده جای خود را به نگاه چندگانه به آینده های بدیل به کمک رویکردهای نوینی همچون آینده نگاری راهبردی داده است. در حوزه گردشگری نیز، استفاده از آینده نگاری راهبردی در نظام برنامه ریزی مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این تحقیق، تدوین سناریوهای گردشگری شهر قزوین می باشد. روش کلی تحقیق، سناریونگاری است و به منظور شناسایی "عوامل حیاتی" از تکنیک های "دلفی" و "تحلیل سلسله مراتبی" استفاده شده است. یافته های تحقیق، بر اساس حالات مختلفِ عوامل حیاتی و بررسی اثر متقابل آنها به کمک "نرم افزار سناریو ویزارد"، امکان پذیری 28 سناریو دارای سازگاری درونی را نشان می دهد که پنج مورد از این سناریوها به لحاظ اثرگذاری دارای اولویت می باشند. این پژوهش علاوه بر داشتن جنبه کاربردی، می تواند به عنوان الگویی نوین برای تحقیقات آتی صنعت گردشگری شهری در ایران مطرح گردد. در انتها، توصیه های کلّی در راستای مواجهه با سناریوهای پیش رو ارایه شده است.
تحلیل ساختاری پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در شهرهای ایران (مورد مطالعه: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین چالش های حال و آینده به ویژه در مناطق خشک جهان، مسأله کم آبی و در مواردی بحران آب است. تنش های آبی در سطح داخلی کشورها نیز در بین ساکنان مکان های روستایی و شهری نیز به چشم می خورد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در کلانشهراهواز با تکیه بر رویکرد آینده نگاری می باشد. ابتدا با دیدی سیستماتیک و ساختاری و بر پایه مبانی نظری حاصل شده و با استفاده از روش دلفی، شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر تنش آبی در کلان شهر اهواز در ابعاد 5 گانه نهادی - مدیریتی، طبیعی - زیست محیطی، سیاسی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی- کالبدی استخراج شد. پس از تدوین سناریوها، از طریق مصاحبه با متخصصین هر سناریو تفسیر و روایی آنها مورد بررسی قرار گرفت و پیامدهای هر سناریو تحلیل و تفسیر شد؛ در این راستا، در پژوهش حاضر برای شناسایی مهم ترین شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر آینده های امنیت آبی کلان شهر اهواز در افق 1420، تعداد 72 عامل کلیدی تأثیر گذار بر تنش های آبی شناسایی شد. از میان 72 عامل کلیدی شناخته شده، پس از پایش (ترکیب همپوشانی ها، حذف موارد بی ارتباط و مبهم و انجام اصلاحات لازم)، در نهایت 46 متغیر تأثیرگذار تنش های آبی بر امنیت فضاهای شهری کلان شهر اهواز استخراج شد. از میانِ 46 عاملِ بررسی شده 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم در کلانشهر اهواز نقش عمده ای ایفا نموده و به عنوان بازیگران اصلی شناخته شدند. در نهایت، با بررسی نتایج، برای 16 عامل اصلی، 48 وضعیت احتمالی مشخص شد. در نهایت، 48 وضعیت احتمالی برای آینده این کلانشهر در نظر گرفته شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا بحرانی را شامل می شدند. 2 سناریوهای قوی، 4 سناریوهای با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی)، 9999 سناریوهای ضعیف که سناریوهای با سازگاری بالا (تعداد 4 سناریوی فوق)، نشان دهنده وضعیت حاکم مؤثر بر آینده تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم بر امنیت فضاهای شهری بر کلانشهر اهواز می باشد. نتایج نشان می دهد 4 سناریو احتمال وقوع بیشتری بر تنشهای آبی و آینده کلانشهر اهواز دارند.
خوانش چهارچوب مفهومی شهر هوشمند بر پایه سیستم آبرسانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون تجلیگاه تمدن بشری، همواره مورد نگرش ایده پردازان علوم مختلف بوده است. در اغلب شهرهای پیشرفته دنیا، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را از طریق برنامه های جامع در قالب شهرهای هوشمند دنبال می نمایند. شهرنشینی جهانی و افزایش تقاضای آب، مدیریت کارآمد منابع آب را حیاتی می کند باتوجه به بحران آب آشامیدنی سالم و پایدار که یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی انسان ها می باشد، شبکه هوشمند آبرسانی به عنوان یکی از زیرساختهای ششگانه شهرهوشمند می تواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا نماید. شهرهای هوشمند آب از فناوری های پیشرفته برای مدیریت کارآمد و حفظ چرخه آب شهری، تقویت پایداری و بهبود کیفیت زندگی ساکنان استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی مفهومی شهر هوشمند و نقش و ارتباط آن با شبکه آبرسانی شهر قزوین است. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است و از نظر نوع داده ها، کیفی و بر پایه پارادایم تفسیرگرایی می باشد، در این پژوهش از رویکرد مبتنی بر تحلیل محتوا (تم) که یک روش معتبر، در استخراج و تحلیل و تصحیح چندباره داده ها می باشد استفاده شد، به این منظور با 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانش شهری در شهرداری و شرکت آب و فاضلاب شهر قزوین مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار و مفهوم شهر هوشمند و نقش شبکه های آبرسانی در آن احصاء گردید بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت 8 مضمون (محتوا یا تم) اصلی بر اهمیت همکاری، نقش داده ها، مشارکت شهروندان، پایداری، فناوری و ارزیابی مداوم در طرح های موفق شهر هوشمند تأکید داشته و اذعان می دارد که هوشمندسازی شبکه های آبرسانی شهری به عنوان یکی از زیرسامانه ها و زیرساختهای مهم شهری، گام مهم و موثر در نیل به شهرهای هوشمند پایدار است.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.
شناسایی عوامل عدم استقرار مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی ابعاد و مولفه های زمینه ای است که بر عدم اجرای مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب تأثیر می گذارد. آموزش، مدیریت، فرهنگ، ساختار سازمانی و فناوری مورد استفاده و فرآیند دانش نمونه هایی از قابلیت های سازمانی هستند که باید در چارچوب مدیریت دانش در بخش شرکت های مناطق نفت خیز مورد ارزیابی و توسعه قرار گیرند. بخش کیفی برای استنباط مدل از روش فراسنتز استفاده کرد. در ابتدا، ادبیات تحقیق برای تعیین عوامل مؤثر بر عدم اجرای مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه از روش دلفی برای جمع آوری نظرات کارشناسان و متخصصان در خصوص این عوامل استفاده شد. جامعه آماری شامل مطالعاتی در قالب مقاله از سال 2016 تا 2024 با تمرکز بر مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ یادگیری، جستجو با کلیدواژه های تعیین شده در پایگاه های معتبر علمی داخلی مانند نورماگز، ماگیران، سیویلیکا، گنج، المنت و پایگاه های خارجی مانند اریک، Science Direct، UET و Google Scholar. در مجموع 260 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت و پس از چند مرحله مرور و غربالگری، 120 مقاله انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از روش های تحلیل استنباطی در قالب کدگذاری و تحلیل عاملی سوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS انجام شد. یافته های پژوهش در کدگذاری باز 128 مولفه عدم اجرای مدیریت دانش را استخراج کرد که در کدگذاری محوری به پنج دسته اکتساب، ایجاد، انتقال، ذخیره سازی و کاربرد دانش تقسیم شدند. علاوه بر این، نتایج مرحله کدگذاری انتخابی، مؤلفه های به دست آمده را به موانع دانش، فردی و سازمانی طبقه بندی کرد. این تحقیق بر اساس ویژگی ها و موانع اجرای مدیریت دانش، آنها را در سه حوزه دسته بندی کرد که می توان از آن ها در طراحی موانع اجرای مدیریت دانش با هدف پرورش و توسعه دانش ضمنی در مناطق نفت خیز جنوب استفاده کرد.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
141 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور می پردازد. روش مطالعه کیفی است که با استفاده از مصاحبه عمیق انجام شده است. شرکت کنندگان صاحب نظرانی از اعضای هیئت علمی، متخصصان مدیریت و دست اندرکاران حوزه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور در سال 1401-1400 بودند. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 15 نفر در مصاحبه شرکت کردند. نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور عبارتند از: 1) عوامل علی(مدیریت مشارکتی، انگیزش کارکنان، توجه به نیازهای کارکنان، روابط کارکنان، آموزش، شایسته سالاری، خدمات رفاهی، توانمندسازی)، 2) عوامل زمینه ای(قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عوامل اقتصادی)، 3) عوامل مداخله ای(قوانین و مقررات سختگیرانه، حقوق و دستمزد، بی عدالتی، عدم توجه به آموزش، سبک های مدیریتی سنتی، عدم توجه به تخصص، عدم توجه به مسائل انگیزشی)، 4) راهبردها(برنامه ریزی، امکانات و تجهیزات و منابع مالی)، مؤلفه های مدیریت منابع انسانی رفاه محور(رضایت از محیط کار، بهداشت و ایمنی، مدیریت عملکرد، استفاده از نظرات کارکنان، توسعه کارکنان)، پیامدها (بهره وری؛ سودآوری، بهبود تعهد سازمانی، پذیرش تغییر، تعالی سازمان). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که عوامل علی، مداخله ای، زمینه ای و راهبردهای زیادی بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور تأثیر دارد که باید به آن توجه کرد
رابطه بین هوش معنوی با راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران دبیرستان دخترانه شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
51 - 69
حوزههای تخصصی:
مقدمه وهدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی با راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران است. این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش کلیه مدیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر اهواز بود (4 ناحیه آموزشی) که در سال 1401مشغول به فعالیت بودند. جامعه آماری این پژوهش کل نواحی آموزشی شهر اهواز شامل 4 ناحیه بود. از آنجا که حجم نمونه زیر 100 مدرسه می باشد تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش شناسی پژوهش: به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسش نامه راهبردهای مدیریت تعارض پوت نام و ویلسون (1987) استفاده شد. روش پژوهش در این پژوهش " توصیفی" و از نوع "همبستگی" می باشد. برای تحلیل داده های آماری پژوهش از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، واریانس یک طرفه و...) استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه داده های پژوهش به شرح زیر است: بین هوش معنوی و راهبردهای مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بین هوش معنوی با مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنادرای بدست آمده است.
طراحی مدل بازاریابی عصبی در خدمات الکترونیکی سبز بانک صادرات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
157 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف طراحی مدل بازاریابی عصبی در خدمات الکترونیکی سبز بانک صادرات ایران انجام شده است. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد است. مشارکت کنندگان مدیران تصمیم گیرنده و به نوعی سیاستگذار در حوزه ی بازاریابی در خدمات الکترونیک سبز می باشند. روش نمونه گیری، هدفمند و گلوله برفی به تعداد 12 نفر است. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا می باشد. یافته ها، شامل 6 مقوله، 13 مولفه و 144 کد اولیه در قالب شرایط علی، مقوله محوری، استراتژی ها، پیامدها، زمینه ها و مداخله گرها بدست آمده است. یافته ها نشان داده است که شرایطی همانند انتظارات خودآگاه سازمانی و مشتری باعث می شود که بازاریابی عصبی در خدمات الکترونیکی بانک صادرات شکل گیرد. از طرفی دیگر این عوامل بر استراتژی ها یا راهبردها تاثیر می گذارد . عوامل مذکور باعث می شود که راهبردهایی چون استراتژی خدمات بانکی نوین، بازاریابی دیجیتال، متاورس، هوش مصنوعی و رسانه های اجتماعی شکل گیرد. این استراتژی ها پیامدهای بهبود عملکرد مشتری و عملکرد بانک را به دنبال دارد. زمینه این استراتژی ها یعنی عوامل اقتصادی و فرهنگی نیز بایستی فراهم گردد. در این میان نباید از مداخله گرهایی چون تسهیل کننده ها و محدودکننده ها چشم پوشی کرد. در نهایت، با توجه به رشد روزافزون فناوری های نوین، استفاده از استراتژی های بازاریابی عصبی می تواند به بانک صادرات کمک کند تا با موفقیت در دنیای دیجیتالی رقابت کند و خدمات الکترونیکی خود را بهترین شکل ممکن به مشتریان ارائه دهد.
مدل سازی ساختاری بر مبنای یکپارچگی زنجیره تأمین دررابطه با ریسک زنجیره تأمین، کیفیت و قابلیت نوآوری محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
113 - 148
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی ویژگی های منحصربه فرد زنجیره تأمین محصولات غذایی، به بررسی تأثیر یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی؛ متشکل از یکپارچگی داخلی، تأمین کننده و مشتری، به کیفیت محصولات غذایی و قابلیت نوآوری محصول می پردازد. مدیران باید اهمیت یکپارچه سازی تأمین کننده و مشتری را -هنگام پاسخ به ریسک زنجیره تأمین و عدم قطعیت شرکت- درک کنند. داده ها از ۱۶۸ مدیر فعال در صنایع غذایی استان تهران جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار حداقل مربعات جزئی (SmartPLS 3.0) -با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)- استفاده شد. نتایج نشان می دهد که یک رابطه قوی بین عدم قطعیت و ادغام زنجیره تأمین؛ شامل مشتری، تأمین کننده و ادغام داخلی وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که یکپارچه سازی مشتری و یکپارچه سازی تأمین کننده، عوامل حیاتی برای بهبود کیفیت محصول -در زمینه زنجیره تأمین محصولات غذایی- هستند؛ نتایج را می توان به نقش برجسته روابط و تماس با مشتری در توسعه قابلیت های نوآوری در محصولات تولیدی- که توسط برخی تحقیقات قبلی در نظر گرفته شده است- مرتبط دانست. علاوه بر این، با تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف یکپارچه سازی زنجیره تأمین به طور جداگانه، یکپارچگی داخلی- به عنوان یک توانمندی برای یکپارچگی خارجی- شناخته شده است. این مطالعه می تواند به کسب و کارهای فعال در حوزه صنایع غذایی کمک کند تا نقش های ارزش آفرینی یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات صنایع غذایی را درک کنند و راهنمایی های ارزشمندی را برای آنها ارائه دهد تا تصمیم بگیرند چگونه به چالش های مختلف پاسخ دهند و یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی را -به منظور بهبود کیفیت محصول و بهبود قابلیت های نوآوری محصول- مدیریت کنند.