فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
177 - 199
حوزههای تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی در سال 1948 تأسیس شد، اما پیشینه ای آن به اواسط قرن نوزدهم بر می گردد. اساس این پیشینه نیاز به مبارزه با اپیدمی هایی بود که فراتر از مرزهای کشورها است. با این حال، فرصت های مالی و فنی مورد نیاز برای نیل به اهداف آن ها و همکاری کشورهای عضو همیشه در سطح مطلوب نبوده و نیست. تجربه نشان داده است که نیمی از منابع مالی شامل کمک های داوطلبانه برای برنامه های خاص است اما سازمان از تدوین یک قاعده قانونی الزام آور نسبت بدان ها امتناع می کند با این حال، مشاهده می شود که کشورهای عضو به دلیل قرار گرفتن در شرایط اپیدمی کووید 19 طبق راهکارها و ارشادهای سازمان بهداشت جهانی اقدام می نمایند. لازم به ذکر است علیرغم تمامی مشکلات و برخی اشتباهات، سازمان با تجربه ای که از اپیدمی های قبلی به دست آورده است، این روند را به درستی مدیریت کرده است. با این حال، زمان نشان خواهد داد که آیا سازمان بهداشت جهانی و کشورهای عضو می توانند اصلاحاتی را در خصوص ساختار و چگونگی تطبیق مقررات خود با نظم نوین جهانی در حوزه بهداشت صورت دهند یا نه.
ملاحظات نظری و عملی نظام پردازی در روابط بین الملل اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت سیاسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
نظام روابط بین الملل اسلامی مجموعه ای نظام مند، متشکل از مبانی بینشی، هنجاری و الگوهای رفتاری در روابط متقابل واحدهای حکومتی، نهادهای غیردولتی و همچنین روندهای سیاسی میان ملت ها و کشورهای جهان است که از مبانی دینی اسلام استنباط مى شود. نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی را می توان ذیل نظام های مختلف، از کلان نظام گرفته تا خرده نظام، دسته بندی کرد. نظام های یادشده، هرکدام در بخش های مختلف روابط بین الملل، اعم از نظام های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قابل تعریف اند. هدف از انجام تحقیق پیش رو، بررسی چیستی و چرایی نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی و برخی ملاحظات نظری و عملی درباره آن است. براساس یافته های این پژوهش، نظام پردازی در حوزه روابط بین الملل اسلامی مستلزم رعایت اقتضائات دینی در سه عرصه حاکمیت، حکومت و حکمرانی جهانی است. این اقتضائات در خلال پاسخ به مسائل یادشده با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی کاربردی جهت کشف نظام روابط بین الملل اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند. این تحقیق، همچنین به بررسی مبانی معرفتی دین اسلام و قواعد مربوط به آن در نحوه تعامل با ملت ها و روابط با کشورهای مختلف جهان در چهارچوب نظام روابط بین الملل اسلامی می پردازد.
اصل سیاست-رسانه-سیاست: ارائه رویکردی جامع تر در ارتباطات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
135 - 170
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر چهارچوبی نظری به نام اصل «سیاست-رسانه-سیاست» تشریح می شود. هدف این اصل، فراهم آوردن بنیادی مفهومی است که بر اساس آن، روشی جامع برای شرح نقش رسانه های خبری در فرآیندهای سیاسی دولت ها ایجاد شود. اصل سیاست-رسانه-سیاست بر اساس دو ادعای محوری بنا شده است. نخست اینکه، به خوبی می توان نقش رسانه ها را در فرآیندهای سیاسی، به صورت چرخه ای درک کرد که در آن، نوسانات در محیط سیاسی یک دولت به نوسانات در جریان رسانه ای منجر شده و این امر متعاقباً موجب نوسانات بیشتر در محیط سیاسی می شود. دوم، رسانه ها با توجه به توانایی شان برای تبدیل واقعیت های سیاسی به روایت های خبری (که برخی مواقع تأثیر به سزایی بر روی نتایج سیاسی دارند) می توانند نقشی مستقل در پروسه های سیاسی داشته باشند. این بحث به سه بخش عمده تقسیم می شود. در بخش نخست، برخی از نظریه های مهم ارتباطات سیاسی بررسی شده که درواقع اصول مبنایی اصل سیاست-رسانه-سیاست هستند. در بخش دوم، از یافته های محدوده متنوعی از مطالعات استفاده شده تا سودمندی این اصل را تشرح شود. در نهایت در بخش سوم این مقاله برخی استثنائات این اصل بیان شده است
حجاب، هویت زنانه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
95 - 126
حوزههای تخصصی:
گسترش وسایل ارتباطی نوین و افزایش آمیختگی اجتماعی ایران با جامعه جهانی، ارتقای دانش زنان و اثرپذیری آنان از مکاتب فمینیستی و فرهنگ سرمایه داری در سال های اخیر، به نوع جدیدی از هویت خواهی زنانه در ایران دامن زده و مقاومت هایی را در برابر سیاست های فرهنگی دولت و اجرای احکام دینی از جمله حجاب پدید آورده است. به رغم اهمیت مواجهه دولت با این پدیده از نقطه نظر ثبات سیاسی و اجتماعی، بررسی رویکرد دستگاه های حاکمیتی ، حکایت از فقدان راهبردی عالمانه دارد. بی شک دیدگاه رهبری نظام در تدوین چنین راهبردی، تعیین کننده است. در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش هستیم که با توجه به هویت خواهی های نوین زنانه و در راستای حفظ هژمونی انقلاب اسلامی، از منظر آیت الله خامنه ای چه مواجهه ای با پدیده بی حجابی مطلوب است؟ این پژوهش، بر اساس روش تحلیل مضامین شبکه ای و به صورت اسنادی انجام شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا و به صورت کدگذاری سه مرحله ای انجام شده و برای تایید قابلیت اعتماد یافته ها نیز از روش همتایی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، گفتمان رهبر انقلاب با شاخص های «تبیین فکری و فرهنگی در مدیریت حجاب»، «مراقبت از توطئه دشمن در مساله حجاب»، «نفی انفعال در مقابل هجوم تبلیغاتی غرب»، «لزوم تبیین جایگاه حجاب در تعالی و رشد اجتماعی زنان»، «الگوسازی» و «نهی از منکر بر مبنای مدارا و منطق» یک برساخته معنایی را تولید کرده که با در نظر داشت آنها می توان در عین حفظ هژمونی انقلاب، راه برون رفتی برای مشکل بی حجابی و بدحجابی پیدا کرد.
دیپلماسی علم و فناوری و الهام بخشی اسلامی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی علم و فناوری مفهوم نوینی است که از علم، نوآوری و فناوری در دیپلماسی برای تقویت گفتگو و همکاری بین ملت ها، افراد و سازمان ها به منظور توسعه روابط بین المللی و منطقه ای استفاده می کند و امروزه جایگاه مهمی بین کشورهای جهان یافته است و دولت ها از این ظرفیت برای افزایش قدرت نرم افزاری خود در نیل به مصالح، منافع و امنیت ملی استفاده می کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در این زمینه با توجه به اهمیت این مسأله و مبتنی بر اسناد بالادستی علمی و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اهتمام ویژه ای داشته است ( مسئله ).در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مبتنی بر گزارش های پایگاه های علمی معتبر بین المللی ( روش ) نشان داده شد رشد پرشتاب و پیشرفت های چشمگیر پژوهشگران علمی و فناوران ایرانی، ظرفیت ها و قابلیت های بالفعل و بالقوه بی نظیری را در حوزه دیپلماسی علم و فناوری فراهم آورده که این ظرفیت ضمن افزایش اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی ایران با هدف پیشبرد اهداف و منافع کشور و شکستن دیوار تحریم های علمی و مالی، موجبات الهام بخشی کشورهای اسلامی و منطقه ای را فراهم ساخته است ( یافته )
تبیین راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 210
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی است که از جدایی اجباری همسایگان، از قلمرو تمدنی ایران می گذرد؛ این مرکز تمدنی، با موقعیت پیوندگاهی در جغرافیای غرب آسیا، همواره میراث دار تهدیدات پنهان و آشکار از سوی همسایگان خود بوده است. در میان 15 همسایه ایران، افغانستان یگانه است؛ چرا که در چند دهه گذشته، ایران در خط مقدم تهدیدات جهانی صادره از سوی افغانستان قرار داشته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بار دیگر معادلات قدرت به نفع طالبان دچار تغییر شد و معمای امنیتی افغانستان ابعاد جدیدی به خود گرفت. از این رو، نگارندگان در پی پاسخ به این سوال بودند که «راهبرد مطلوب فراروی جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم مناسبات همسایگی با افغانستان کدام است؟». درون دادهای پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و در سپهر مؤلفه های مفهومی و نظری امنیت، سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش بیانگر این است که جمهوری اسلامی ایران با رویکردی راهبردی، باید مناسبات خود را با همسایه شرقی به گونه ای تنظیم کند تا از رهگذر دیپلماسی فعال اقتصادی و جلب همراهی جامعه جهانی، بتواند تهدیدات سه گانه بازتولید شده در میدان افغانستانِ طالبان را به فرصت های اقتصادی و امنیتی تبدیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که حل معمای امنیتی افغانستان در سایه فاعلیت دیپلماسی اقتصادی ایران و همراهی بازیگران مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای امکان پذیر است.
قدرت نهادی در نظم بین المللی: فرصت ها و چالش های بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا برای چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
صعود چین در سلسله مراتب قدرت جهانی، بحث هایی را در مورد نسبت این دولت با نظم بین المللی به جامانده از برتن وودز و آینده آن در میان چین پژوهان و سیاست گذاران برجسته ساخته است. یکی از ابعاد مهم این بحث تبیین رویکرد چین نسبت به نظم نهادی جهانی است. پژوهش حاضر ضمن اذعان به نارضایتی چین از نهادهای مالی بین المللی و تلاش این کشور برای بازسازی تدریجی بدیل این نظم، تأسیس و راه اندازی بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی را در راستای این تلاش چین می داند که می توان آن را در چارچوب قدرت نهادی مورد تجزیه وتحلیل قرار داد. بر این مبنا این مقاله با هدف بازشناسی ظرفیت های این بانک در تحقق قدرت نهادی چین در نظم بین المللی با طرح این پرسش که این بانک چه فرصت ها و چالش هایی برای انتقال قدرت در نظم بین المللی فرا روی چین قرار می دهد؟ بر این نظر است که ایفای نقش این بانک در راستای پیشبرد و تقویت قدرت نهادی چین با در پرتو شناسایی ظرفیت های و چالش های این نهاد قابل تحلیل است. یافته های پژوهش با اتکا به روش توصیفی تبیینی نشان می دهد که این بانک به مثابه یکی از ابزارهای قدرت نهادی، فرصت هایی همچون بین المللی یوآن، ترویج ارزش های آسیایی و معرفی چین به عنوان یک قدرت بزرگ مسئولیت پذیر را برای چین به همراه دارد. در مقابل چالش هایی همچون نهادینگی سیستم برتن وودز، چالش های نقش آفرینی یوان به مثابه یک ارز جهانی و تصور تهدید نسبت به ظهور اقتصادی چین نیز وجود دارد.
درک نیات راهبردی خصمانه ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران؛ بر اساس مدل و محتوای اوژن سَنتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
149 - 175
حوزههای تخصصی:
در نبردها و جنگ ها به خصوص جنگ اراده ها و عزم ها، درک زودتر نیات، طرح ها و نقشه های دشمن عامل مهم پیروزی است. شناخت درک نیات دشمن، نیازمند مدل و ساختار است؛ در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی وکتابخانه ای، مدل سَنتوس برای درک نیات راهبردی آمریکا علیه ایران ارائه شده است. بعد از گری همل، بیشترین ادبیات نیات راهبردی، متعلق به اوژن سَنتوس است. اجزای مدل درک نیات سَنتوس از لحاظ جامعیت و عمق نسبت به سایر مدل های رقیب خصوصاً برای سطوح راهبردی برتری دارد. در این مدل، کیفیت و نوع نگاه دشمن درباره ایران را می توان مشاهده کرد. اجزای مدل او شامل «عقاید و مفروضات بنیادین ایران درباره خودش»، «عقاید ایران درباره ایالات متحده»، «اهداف اساسی ایران در قبال آمریکا» و «اقدامات اساسی ایران در قبال آمریکا» است؛ مدل او درمقایسه با یافته هایش درباره ایران، ارزش بیشتری دارد. یافته های دو جزء اول او منطقی تر و یافته های دو جزء بعدی او ناقص و غلوآمیز است. مدل ها و فرایندهای درک نیات راهبردی از فردمحوری به سمت سیستم های همجوشی نیت تغییر یافته اند و این سیستم ها با اتصال به انواع حسگرهای رفتاری در هوا (ماهواره، هواپیما و پهپاد)، زمین، دریا و شبکه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و زیرساختی و با کمک پایگاه های دانش، هوش مصنوعی و سیستم های نرم افزاری در آستانه دست یابی به داده های بزرگ، فراتحلیل ها و دانش های اجتماعی واقعی تر هستند. جمهوری اسلامی ایران و نهادهای آن بایستی به طور منطقی و سیستمی، مدل ها و فرایندهای درک نیات راهبردی دشمنان را در ساختار و بافتارهای خود طراحی کنند.
اهمیت آراء و اندیشه های پیتروینچ در شناخت مسایل سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
31 - 48
حوزههای تخصصی:
تحلیل و فهم پدیده ها و مسائل در قلمرو علوم انسانی همواره از منظر معرفت شناسی اثباتی انجام گرفته که همین امر موجب شناخت پدیده ها و مسائل را مبهم ساخته است. این مقاله بر فهم مسائل و پدیده های اجتماعی ایران از منظر فرا اثباتی و چشم انداز فکری پیتر وینچ متمرکز است. فهم هر جامعه بر اساس برداشت متعارف آن جامعه موضوع اصلی این پژوهش است. در این راستا پژوهش حاضر این سوال را مطرح می کند که از خلال کدام معرفت شناسی و اندیشه ورز اجتماعی می توان به شناخت معتبری نسبت به مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران دست یافت؟ فرضیه مقاله این است که با به کارگیری معرفت شناسی فرا اثباتی و به ویژه آراء و اندیشه های پیتروینچ، می توان با اعتبار بیشتری به فهم مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران دست یافت. فهم مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه ی ایران از نظر صاحب نظران واندیشمندان جایگاه خاصی را در ایران به دنبال داشته است. برای بررسی بیشتر این مسئله از ترکیب تحلیل محتوا و پژوهش های کیفی استفاده شده است. مقاله حاضر در تلاش است تا از رویکرد روش شناختی وینچ در جهت شناخت و فهم مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه ایران بهره برد. پیتروینچ در آراء و اندیشه خود باشناخت معتبر نسبت به پدیده های اجتماعی و انسانی از سیاست و فرهنگ برای رسیدن به وضعیت جامعه بهره لازم را برده است.
نظریه روسی روابط بین الملل: مجادله هویت، امنیت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
367 - 343
حوزههای تخصصی:
اندیشه پردازی در حوزه مسائل بین المللی در روسیه از میانه سده نوزدهم به یک جریان آکادمیک تبدیل شد، در دوران شوروی در چارچوب آموزه های کمونیستی تداوم یافت و در عصر پساشوروی مجادله هایی بنیادین بر سر مهم ترین موضوع های مربوط به دولت در محیط بین المللی از نو آغاز شد، ولی به نظر می رسد مهم ترین پرسش در این زمینه آن باشد که چگونه مسائل بنیادین دولت در نظریه پردازی روسی روابط بین الملل بازتاب یافته است؟ در فرضیه پژوهشی مطرح می شود که در روسیه مجادله هایی بزرگ به ویژه در سه دهه کنونی در زمینه سه مسئله «هویت، امنیت و توسعه» جریان داشته که با ابرمسئله غرب در پیوند هستند و به دیدگاه هایی متعارض، ولی با برتری نگرش دولت گرایی منجر شده است. مبنای مفهومی این مقاله مباحثه هایی است که بر سر علم اثباتی و یکسان انگاری دانش انسانی و نقدهای بنیادین آن از دیدگاه انتقادی و جامعه شناسی علم مطرح می شود. برای آزمون فرضیه با رویکردی کیفی، از روش تحلیل مضمون برای بررسی متون علمی مرتبط با مباحث نظری در جامعه دانشگاهی و مراکز پژوهشی روسیه و جهان بهره گرفته شد. یافته اصلی این مقاله آن است که نگرش موجود در مکاتب چهارگانه و به ویژه نگرش تمدنی و ژئوپلیتیک روسی به گونه ای است که امکان های مهمی را برای نظریه های بومی در مباحث مربوط به مسئله های ملی مطرح کرده اند که می توان از آن همچون نظریه های روسی روابط بین الملل یاد کرد.
ارزیابی سیستم حکمرانی بر اساس منطق شهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران برنامه های حکمرانی کمتر موفق عمل کرده است و استقرار حکمرانی تعالی گرا به عنوان روشی بومی در برنامه ریزی ازجمله این تلاش هاست. صاحب نظران بر این اعتقادند که این حکمرانی می تواند در توسعه کشور دخیل باشد. لذا این پژوهش با ارائه الگویی جهت ارزیابی حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا به روش کیفی با هدف کاربردی و توسعه ای و به صورت توصیفی نگارش یافته است؛ به گونه ای که بر این اساس به روش کتابخانه ای، اسنادی و رصد پایگاه های الکترونیکی در باب ارزیابی سیستم حکمرانی تعالی گرا وصیت نامه شهدا در باب سخنرانی ها مبنای مطالعه قرار گرفت و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرآیند روش تحلیل تم از مجموع 319 کد اولیه و 38 کد فرعی 3 کد اصلی مدل ارزیابی حکمرانی با منطق شهدا ترسیم گردید. نتایج احصاء شده پژوهش حاکی از این است که حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا در نظام حکمرانی فعلی موثر است. و نتایج تحقیقات بیانگر این مهم است که ادارات و وزارت خانه ها با ایجاد، تقویت شاخص های احصا شده به دنبال ارزیابی و اجرای حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا باشند.
تأثیر مشارکت سیاسی بر جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: مقایسه تطبیقی انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
191 - 209
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نشان از خواست و اراده مردم و تجلی گر مشارکت سیاسی می باشد. مشارکت سیاسی فعال در ایران پس از انقلاب همواره مورد تأکید امام (ره) و رهبری و مسئولان کشوری بوده است، اما در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب ما شاهد فراز و نشیب هایی در این زمینه بوده ایم که هدف مقاله حاضر نیز بر بررسی مقایسه تطبیقی انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و 1400 بود است. در حقیقت به دنبال بررسی این موضوع هستیم که مشارکت سیاسی بر جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری خواهد داشت؟ و این تأثیرات در سال 1392 و سال 1400 چگونه قابل تبیین است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و نتیجه کلی مقاله بر این مسئله استوار است که هرچقدر مشارکت سیاسی افزایش یابد، جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران مستحکم تر خواهد شد و این مسئله در زمان انتخابات سال 1392 خود را در مسئله برجام کاملاً نشان داد و هر چقدر مشارکت سیاسی کاهش یابد، جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران متزلزل تر خواهد شد که این مسئله در انتخابات سال 1400 بیشتر حس گردید.
شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت آینده نگاری علم و فناوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آینده نگاری علم و فناوری فرایندی مشارکتی، زمان بر، پیچیده و دیر بازده است. این ویژگی ها موجب شده است که متولی طراحی و پیاده سازی این فرایند در اکثر کشورها، دولت ها باشند. شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت در فرایند آینده نگاری، می تواند به تصمیم گیری بهتر دولت ها در طراحی و اجرای آن در کشور کمک نماید و تصمیم گیری در زمینه تخصیص بودجه و صرف منابع لازم در این راستا را تسهیل نماید. لذا این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت آینده نگاری علم و فناوری در ایران، به انجام رسیده است. روش: پژوهش حاضر از منظر هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی می گنجد. داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گرداوری شدند و برای اولویت بندی عوامل از روش «تحلیل شبکه ای» استفاده شده است. یافته ها: برونداد تحلیل شبکه ای داده ها نشان داد که 41 عامل کلیدی، موفقیت آینده نگاری علم و فناوری در ایران را متاثر می سازند که بر پایه آراء خبرگان، 10 عامل برپایی کارگاه های آموزشی در مراحل آغازین فرایند آینده نگاری (338/0)، لحاظ فناوری های نرم (332/0)، تاسیس نهاد یا تیم آینده نگاری (329/0)، الزام دولتی (321/0)، تقویت هوش فناورانه (320/0)، جذابیت در کنار امکان پذیری فناوری ها (317/0)، توجّه به حوزه های نوظهور میان رشته ای (313/0)، تکرار فعالیت های آینده نگاری به شکلی قاعده مند (311/0)، تمرکز بر پیامدهای دسته دوم و سوم (303/0) و طرح اولیه (301/0) با وزن نهایی بالاتر از 30/0 دارای اهمیت بیشتری هستند. نتیجه گیری: توجه ویژه به عوامل کلیدی اولویت دار که بیشترین وزن نهایی را در تحلیل شبکه ای به خود اختصاص داده اند، به تصمیم-گیرندگان و مدیران دولتی متولی فرایند آینده نگاری علم و فناوری در ایران توصیه می گردد.
بررسی پیامدهای سیاست های توزیعی و بازتوزیعی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل آلموند- پاول و رابرت مرتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع و بازتوزیع به عنوان یکی از کارویژه های نظام سیاسی که با هدف رفع نابرابری و کاهش شکاف های اقتصادی - اجتماعی انجام می شود در نگرش سیستمی دارای اهمیت ویژه ای است چراکه موفقیت یا عدم موفقیت می تواند در افزایش یا کاهش حمایت جامعه از نظام سیاسی موثر باشد. بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی سعی کرد با هدف تحقق عدالت با تدوین و اجرای سیاست های توزیعی و بازتوزیعی، میزان شکاف طبقاتی و نابرابری را در سطوح مختلف جامعه کاهش دهد. در این مقاله از روش تحلیلی توصیفی با رویکرد اسنادی و چهارچوب نظری ترکیبی از آرای آلموند و پاول و مرتن بهره گرفته می شود. پرسش مقاله این است که سیاست های توزیعی و بازتوزیعی بعد از انقلاب تا چه اندازه موفق بوده و چه تاثیری بر کنش سیاسی افراد داشته است؟ یافته ها نشان می دهد با وجود تدوین و اجرای سیاست ها در حوزه های مختلف، هم بر اساس آمار و هم ادراک افراد از وضعیت اقتصادی، نتایج مطلوبی در این حوزه بدست نیامده است و این ناکارآمدی به بی تفاوتی سیاسی و کاهش میزان تمایل افراد به مشارکت سیاسی در ابعاد مختلف منجر شده است.
The Effects of Western Sanctions on Iranian and Russian Energy Economics: Evidence from Scenario Planning Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Economic sanctions, involving trade restrictions imposed by one country or a group of countries against another, come in various forms, such as tariffs, trade barriers, and import/export restrictions. In recent times, Iran and Russia have become targets of diverse economic sanctions imposed by the Western Bloc. Given that both countries heavily rely on their energy sectors as the bedrock of their economies, this study focuses on assessing the impact of Western sanctions on Iran and Russia's energy industries. Employing the Futurology method (Scenario planning), the research examines the effects of Western sanctions on the energy sectors of Iran and Russia, and explores their respective responses to mitigate these adverse consequences. The findings highlight four potential scenarios for the future of the Iranian and Russian energy sectors, based on two megatrends of sanctions and geopolitical tensions. Among these scenarios, the "Ideal scenario" emerges as the most favorable outcome, while the "Austerity scenario" poses the greatest challenges. Despite the short-term efficacy of these strategies, the study underscores heightened long-term investment risks in both nations. Consequently, foreign investors' participation in the oil and gas sectors of Iran and Russia is expected to decline.
سناریو چالش های آینده پیش روی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
43 - 66
حوزههای تخصصی:
حوادث و اتفاقات در طول حیات انقلاب اسلامی بسیار عدیده و گاهاً با شدت و ضعف های زیادی روبرو بوده است، بررسی این رویدادها می تواند بینش خوبی جهت حل مشکلات کنونی و ترسیم نگاه به آینده را درپی داشته باشد. دنیای امروز دنیای پرتلاطمی است و در این فضا شناخت آن بسیار حائز اهمیت است و با آشنایی هرچه بیشتر می توان از آسیب ها جلوگیری یا از فرصت ها کمال استفاده را برد. انقلاب اسلامی ایران چالش های متعددی در داخل و خارج دارد که از آن جمله می توان به چالش های برخورد جریانات سیاسی، محیط زیستی، قومیتی، اقتصاد، زنان، امنیتی، فرقه های نوظهور، رسانه و فضای مجازی و... اشاره کرد. هدف این است که هرکدام از این مولفه ها چه تاثیری در آینده انقلاب دارند، فرضیه های مطرح در این مقاله برآن است که آینده پیش رو دارند و حول یک چالش مطرح اگر اتفاقی حول یکی از چالش های مطرح شده بیفتد چه سناریویی باید در جهت مقابله ی با آن پیاده سازی شود. روش تحقیق کتابخانه ای_ اینترنتی بکارگرفته شده است. انقلاب اسلامی ایران با چالش های قدیمی خود دسته پنجه نرم می کند ولی ماهیت ارزشی آن باعث شده است که از همه انقلاب ها مستثنی باشد، اما نگاه رو به جلو و تحلیل سناریوهای مختلف در همه ابعاد آینده های"ممکن"،"محتمل" و "مطلوب" باید مورد واکاوی قرار بگیرد که در این پژوهش قصد داریم با بررسی چالش های داخلی و خارجی پیش روی آن به درک تقریبی از آینده نگری صحیح برسیم.
الگوهای رفتاری سیاست خارجی اسرائیل (2022-1948)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
268-291
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی اسرائیل از ابتدای حیات آن از 1948 تا کنون تغییرات الگویی محسوسی را پشت سر گذاشته است. به رغم حمایت های مستقیم آمریکا و بریتانیا و سایر دولت های غربی از ابتدا تا کنون، سیاست خارجی اسرائیل در دوره های زمانی مختلف بر اساس الگوهای رفتاری متعددی عمل کرده است. در ابتدا مشکلات امنیتی و مسئله تهدیدهای وجودی برای این دولت باعث رفتن به سمت جنگ و منازعه با کشورهای عرب منطقه خاورمیانه شده بود؛ اما به مرور زمان و متأثر از شرایط محیطی و داخلی، به ویژه ظهور خرده فرهنگ ها و نخبگان جدید، الگوهای رفتاری آن در سیاست خارجی نیز تغییر کرد و دیگر همه چیز حول محور منازعه، بازدارندگی و امنیت تعریف نمی شود. توسعه اقتصادی، به ویژه اقتصاد مبتنی بر فناوری های پیشرفته، اسرائیل را به گسترش روابط گسترده با سایر دولت ها و رفتن به سمت تنش زدایی وادار کرده است. هرچند می توان گفت ساختار نظام بین الملل و قدرت های بزرگ نیز بر سیاست خارجی اسرائیل تأثیرگذار بوده اند، اما آنچه در سیاست خارجی آن محوریت و ارجحیت دارد مسئله مذهب و قومیت یهود (ماهیت دولت اسرائیل) در سراسر جهان است که این مسئله یکی از ویژگی های منحصر به فرد اسرائیل در بین بازیگران نظام بین الملل به حساب می آید؛ بنابراین، در این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این سؤال هستیم که تغییرات و تحولاتی که در سیاست خارجی اسرائیل در دوره های مختلف صورت گرفته بر اساس کدام الگوهای رفتاری طراحی و اجرا شده است؟ در پاسخ به این پرسش می توان از چهار الگوی مهم نام برد که سیاست خارجی اسرائیل بر اساس آن ها نسبت به سایر کشورها، چه در منطقه خاورمیانه و چه در سایر نقاط جهان، طراحی می شود: 1. امنیت محوری (تهاجمی و تدافعی)؛ 2. عمل گرایی بدون چشم انداز؛ 3. قوم گرایی و توجه ویژه به یهودیان خارج از اسرائیل (دیاسپورا)؛ 4. اقتصاد بازار و فناوری محور. در دوران حاضر، روابط خارجی اسرائیل در یک روند متحول بر اساس الگوهای فوق نسبت به سایر بازیگران منطقه ای و بین المللی تدوین و اجرا می شود. در این پژوهش با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای و روش توصیفی-تبیینی تلاش شده عوامل مؤثر بر سیاست خارجی اسرائیل و البته الگوهای متحول رفتاری آن از زمان تأسیس تا کنون بررسی شود.
مقایسه دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
47 - 68
دیپلماسی عمومی برخلاف نوع رسمی آن، به دنبال اثرگذاری بر عموم جامعه و مخاطبانی است که در ظاهر مسئولیتی در حوزه سیاست خارجی ندارند و بدنه جامعه را تشکیل می دهند. این نوع از دیپلماسی در سال های اخیر رواج بسیاری یافته و اساس روابط طولانی و پایدار تأمین منافع برای کشورها را شکل می دهد. یکی از کشورهایی که هزینه بسیاری در این حوزه انجام داده، آمریکاست که سعی کرده از تمام ابزارهای دیپلماسی عمومی در جهت نیل به اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند و حتی بخش مجزایی در وزارت امور خارجه برای این منظور تأسیس کرده است. از آنجایی که دولت جو بایدن، یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی را ترمیم چهره بین المللی آمریکا اعلام کرده و یکی از مهم ترین ابزارهای آن ها جهت نیل به این هدف، دیپلماسی عمومی است این پرسش مطرح می شود که دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره جو بایدن نسبت به دوره دونالد ترامپ چه تغییراتی داشته است؟ جهت پاسخ به سؤال مذکور، این پژوهش از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، اطلاعات مورد نیاز محققین را به صورت کتابخانه ای گردآوری کرده است. نتیجه مقایسه این دو دوره نشان می دهد که دولت آمریکا در دوره جوبایدن تلاش دارد با استفاده از ابزارهای گذشته و جریان اصلی رسانه های بین المللی، اتفاقات گذشته را به دونالد ترامپ به عنوان یک استثناء نسبت دهد و به ترمیم تصویر آمریکا در جهان بپردازد.
پیامدهای سیاسی پروژۀ آناتولی جنوب شرقی (گاپ) بر کردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) از مهم ترین پروژه های سد سازی در جهان می باشد، که محل اجرای آن مناطق کردنشین ترکیه است. روش مطالعه در این پژوهش تکنیک دلفی بوده و از نظریه امنیت باری بوزان استفاده شده است. سوال پژوهش این بود پیامد پروژه گاپ بر مشارکت سیاسی کردها و هویت ملی ترکیه چیست؟ پاسخ به سوال در چارچوب فرضیه پژوهش بدین گونه بود که پروژه گاپ می تواند باعث افزایش مشارکت سیاسی کردها، کاهش فعالیت های پ.ک.ک، تغییر مبارزات کردها از فاز نظامی به فاز سیاسی شود و نمی تواند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود. اما نتایج دلفی با 60% آراء حاکی از عدم تاثیر این پروژه بر کاهش مبارزات پ.ک.ک، با 73% آراء بیانگر پیامدهای منفی پروژه بر هویت کردی و با 82% آراء بیانگر آن است که این پروژه باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه نمی شود. پروژه گاپ تأثیر ملموس بر فعالیت پ.ک.ک و مشارکت سیاسی مردم کرد نداشته و تغییر در این موارد ناشی از متغیرهای دیگر می باشد. پروژه گاپ دارای پیامدهای منفی بر هویت کردی است و از آشکارترین این پیامدها تخریب آثار باستانی کردها که بخشی از هویت آن ها است می باشد. به علت انکار هویت کردی توسط دولت ترکیه و اعمال خشونت، نبود قرابت نژادی، فرهنگی، تاریخی و زبانی کردها با ترک ها و بالاجبار قرار گرفتن کردها در درون مرزهای سیاسی ترکیه، بحران هویت ملی وجود دارد و استفاده از روش های چون آسمیلاسیون و پروژه های همچون گاپ به علت نگاه امنیتی دولت به مناطق کردنشین، نمی توانند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود.
کاهش آسیب پذیری اقتصاد ایران در مواجهه با ورود نفت شیل آمریکا به بازار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید شتابان نفت شیل علاوه بر استقلال نفتی آمریکا، باعث بروز تغییرات اساسی در بازار نفت (افزایش شتابان عرضه و کاهش مداوم قیمت) در چند سال اخیر گردیده، اما این استقلال نفتی همچنین موجب تغییرات اساسی در دیدگاه سیاسی و امنیتی آمریکا نسبت به کشورهای نفتی نیز گردیده است. اعمال فشار حداکثری تا حذف نفت کشورهای ایران و ونزوئلا از بازارهای جهانی، گواهی آشکار از این تغییر سیاست آمریکاست. همچنین تبعیت دیگر کشورها (تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت)، از آمریکا بیانگر پایداری هژمونی آمریکا در عرصه بین الملل است. در مطالعه حاضر، با بیان هژمونی آمریکا از جنبه های مختلف بیان میشود که آمریکا میتواند بدون ترس از اختلال در عرضه نفت و به پشتوانه قدرت خود، سیاست های خود را بر بازار نفت حاکم نماید و بخشی از سهم بازار کشورهای نفتی را تصاحب نماید. در این مطالعه با معرفی شاخصی، (که نشان دهنده میزان همسویی سیاسی و اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت با آمریکاست) به بررسی روابط اقتصادی و سیاسی آمریکا با کشورهای تولیدکننده نفت پرداخته شد و بر اساس این شاخص کشور روسیه هدف بالقوه بعدی برای آمریکا در بازار نفت معرفی گردید. همچنین با طراحی یک بازی پویا با اطلاعات کامل به بررسی انتخاب های دو کشور ایران و آمریکا به بمنظور حذف ایران از بازار نفت پرداخته و با ارزشگذاری پیامد هر یک از عمل ها (آمریکا) و عکس العمل ها (ایران) در طول این بازی (جنگ) نفتی در سه دوره کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، استراتژی فعلی ایران و آمریکا (که موجب حذف ایران از بازار نفت گردیده) بازگو شد.