فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
Next to Islam, Jewish jurisprudence is the most extensive jurisprudence among all divine laws. "The Bible" is the most important written source and "Minhāj" is considered one of the most useful non-written sources in Jewish law. The important question of the upcoming article is that according to the special nature of Minhāj and the experiences gained from human life in different times and places, ‘Can the current realm of the authority of Minhāj in Judaism be reconciled with the realities in societies and the defined position of the Bible among the sources of Jewish law and the principle of Torah rule?’ The present study aims to identify the roots of some problems and behavioral chaos attributed to religion and to provide the necessary suggestion for method reform. The following article investigates the nature of Jewish jurisprudence and religious sources in Judaism with a descriptive-analytical method, and after studying and analyzing the position of the Bible and Minhāj and its various dimensions, it comes to the conclusion that considering the basic position of the holy book and the Torah in Judaism as the main sources of Sharia and the source of revelation, as well as the disturbing results of accepting the independent source of Minhāj throughout history, must be seriously reflected in the current territory of Minhāj.
Comparative study of the image of First Woman of the story of creation in the Bible and Quran and it's reflection in art and literature
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
43 - 87
حوزههای تخصصی:
The image of the first woman in the stories of the creation of man in all cultures has always been an inspiration and has had an impact on the current idea of women and femininity in every culture. This first mother, who is called Eve in Abrahamic traditions and is the first woman in the story of creation, has always been reflected in different layers of Jewish, Christian and Islamic cultures, especially in literature and art, and since Abrahamic traditions, whether in "Holy texts" and their interpretations, as well as in their cultural life, were not completely separate and distinct from each other. Some intertextualities have caused the image of Eve to be influenced by each other in these three cultures despite the differences in the holy texts in this field. The present study aims to first analyze the image of the first woman separately in the Testaments and the Qur'an, and then, in a comparative perspective, analyze the reflection of the Testament image of Eve in Christian literature and art and the reflection of the Quranic image of Eve in Islamic literature and art. The result of this analysis shows that the image of Eve in the Testaments is not free from anti-feminist myths, and the creation from the left rib, the temptation of Adam, and the guilt of Eve in descent and her punishment are depicted differently from Adam, and despite the fact that the Qur'an does not paint such a picture, But Islamic literary and artistic works are also greatly influenced by the same image and are less consistent with the Quranic image of Eve.
بررسی و تحلیل ادعاهای سران بهائیت در مورد منجیان زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
99 - 113
حوزههای تخصصی:
در متون زرتشتی بشارات هایی درباره ی ظهور سه منجی الهی داده شده است که در زمان های مختلف و با فاصله های زمانی بسیار دور از هم قیام می کنند و بشریت، به ویژه زرتشتیان را که در زیر بار ظلم و ستم به سر می برند، نجات می دهند و عدل الهی را در سراسر جهان می گسترانند. علائم و خصوصیاتی که برای این سه منجی و زمان ظهور آنان بیان شده، توسط رهبران بهائیت تأویل شده است و ادعا کرده اند که خود ایشان همان منجیان زرتشتی اند. ما در این مقاله با استمداد از روش توصیفی تحلیلی، این ادعا را به چالش کشیده ایم. با توجه به عدم تطابق علائمی مانند «تولد منجیان از نطفه ی زرتشت و مادرانی باکره»، «توقف آفتاب در زمان آغاز مأموریت منجیان»، «نو شدن جهان توسط آخرین منجی»، «پایان جهان» و «زنده شدن مردگان توسط سوشیانت» بر رهبران بهائی، این نتیجه حاصل می شود که علائم ظهور منجیان زرتشتی با ادعاهای بهائیان همخوانی ندارد.
بروندادشناسی ضعف باور به ربوبیت تشریعی در رویکرد فرهنگی مکتب خلفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهه با هدف بازنمود نقش ضعف باور به ربوبیت تشریعی در عرصه فرهنگی سامان یافته است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» و برحسب دستاورد یا نتیجه تحقیق، از نوع «توسعه ای کاربردی» و از لحاظ هدف تحقیق، از نوع «اکتشافی» و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، «کیفی» است. همچنین روش این تحقیق به علت استفاده از چهارچوب نظری، «منطقی» است. ازاین رو در مطالعه، دسته بندی گزارش ها و تحلیل تاریخ، از راهبرد «قیاسی» استفاده کرده است. بدین روی با رویکرد «تاریخی کلامی» و «روان شناسی اجتماعی»، برای گزینش چهارچوب نظری مناسب است و از تعامل دو علم همگون (کلام و روان شناسی) با تحقیقاتِ تاریخی بهره برده است. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که «محوریت ارزش های مادی در هنجارسازی فرهنگی»، «تداوم رفتارهای اجتماعی جاهلی»، «عدم مرجعیت قرآن و سنت نبوی در کنشگری فرهنگی» و «به رسمیت شناختن ضدفرهنگ ها در جامعه» از جمله موارد مهم در بروندادشناسی ضعف باور به ربوبیت تشریعی در رویکرد فرهنگی خلفا به شمار می رود.
«مُقْبِل آنِسْت که ...» (بازخوانی و تَصْحیحِ بیْتی اَز مُفْرَداتِ سَعْدی))
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی واژگانی و معنایی یک بیت از مفردات در کلیات سعدی می پردازد. بیت بررسی شده در این مقاله این است:
بَخْت دَر أَوَّلِ فِطْرَت چو نَباشَد مَسْعود
مُقْبل آن نیسْت که دَر حال بمیرَد مولود
زندگینامه، آثار و برخی اشعار مرحوم دکتر جلیل تجلیل
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
539 - 546
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به اختصار زندگی نامه، آثار و برخی از اشعار مرحوم جلیل تجلیل مورد بررسی قرار گرفته است.
نقد و بررسی عینیت دعا و قانون جذب راندا برن با توجه به علم النفس نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
1 - 19
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه قانون جذب راندا برن، یکی از کلیدواژه های کلاس های انگیزشی است که مدعی است انسان می تواند با تمرکز بر تصورات خود، آن ها را در خارج محقق کند و دعا را یکی از مصادیق آن معرفی کرده است. از این رو، بررسی تطبیقی دعا و قانون جذب در کتاب راز از اهمیت بالایی برخوردار است و هدف نگارنده اثبات تهافت از جهت هستی شناسی و انسان شناسی بین این دو است. در این اثر ابتدا مقومات و ویژگی های قانون جذب مطرح و مورد بررسی قرار گرفته و بعد از آن مبانی هستی شناسی و انسان شناسی مربوط به دعا در نظام حکمت صدرایی مورد مداقه قرار گرفته و در نهایت، مقایسه تحلیلی بین این دو صورت پذیرفته است. نتیجه این مقایسه این شد که قانون جذب از جهت مبانی با دعا تنافی کامل دارد؛ زیرا قانون جذب مبتنی بر نگاه ماتریالیسمی و اومانیسمی است؛ اما دعا در ذیل نظام توحیدی تعریف و تبیین می شود و انسان اگرچه در دعا به عنوان فاعلی کنشگر موردتوجه است؛ اما فاعلیت او در طول فاعلیت الله است و خداوند نقش محوری را به عهده دارد. البته در عین وجود تهافت در مبانی، در مقام عمل و اثر گذاری مواردی وجود دارد که بر هم منطبق می شوند و همین باعث شده که گمان شود قانون جذب، همان دعا است.
بازسازی نظریۀ ظهور آلستون با الهام از تمایز وجود رابط و رابطی در فلسفۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
175-193
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های ادراک حسّی نگره ی ظهور است که بر اساس آن به هنگام ادراک حسّیْ اشیاء خارجی برای ما ظهور می یابند. اما همچون دیگر نظریه های واقع گروی مستقیم نگره ی ظهور نیز با چالش های متعدّدی روبروست، که مهم ترین شان چالش خطا و توهّم حسّی و چالش تأخیر زمانی اند. آلستون، که از برجسته ترین مدافعان متأخر نگره ی ظهور است، تااندازه ای چالش نخست را مهار می کند. در این مقاله، با تحلیل فلسفی، از جمله تحلیل زبانی، نشان می دهیم که می توان همچنان تقریر بهتری از این دیدگاه پیش کشید. در این مقاله با الهام از مینو [=ایده]های وجود رابط و رابطی و دو گونه ی وجود رابط دو گونه ظهور به میان آورده می شود. افزون بر این، نشان داده می شود که درست همانگونه که در ظهور عوامل ذهنی فاعل دخیل اند، تمامیت محیط_شامل خودِ شیء، آب/هوا/غیر اینها، نور با درجات و رنگ های مختلف اش، و منظر و زاویه ی دید_می تواند ظهورهای گوناگونِ عینی را رقم زند. به این ترتیب، هم دو چالش پیش گفته بسیار قدرتمندتر تبیین خواهند شد هم معرفت زایی حواسّ.
«قرائتی نو از واژه «سنین» درآیه ی «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنینَ...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
یکی از آیاتی که نحویان و مفسران درباره ی آن اختلاف نظر دارند آیه ی «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنینَ...» (کهف: 25) است. نقش نحوی واژه ی «سنین» در این آیه مورد اختلاف است. این واژه جمع «سنه» به معنای سال است و از آنجایی که بعد از عدد «ثَلاثَ مِائَهٍ» قرار گرفته است، طبق قاعده عربی باید نقش «تمییز» داشته باشد. بر اساس قواعد دستور زبان عربی بعد از عدد «مائه»، تمییز باید مفرد و مجرور باشد در حالی که «سنین» جمع است و این مخالف قواعد زبان عربی است. نحویان و مفسران برای این واژه، پنج نقش مختلف ذکر کرده اند. در این پژوهش با روش تاریخی – تطبیقی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، تلاش گردیده تا راه حل جدیدی در تعیین نقش این واژه ارائه گردد. از آن جایی که قرآن برخی واژگان زبان های دیگر، مخصوصاَ شاخه های هم خانواده خود را به استخدام گرفته، استفاده از نحو برخی شاخه های زبان سامی نیز محتمل است. شاخه ی انتخابی ما در این پژوهش زبان سُریانی است که اشتراکات فراوانی در نحو با زبان عربی دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نقش «سنین» در این آیه تمییز است؛ اما بر نه بر اساس دستور زبان عربی بلکه مطابق نحو زبان سریانی.
دلالت سنجی آیه «جاء الحق» بر عقیده مهدویّت و تحلیل دیدگاه مفسّران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
186 - 208
حوزههای تخصصی:
اعتقاد مذهب امامیّه به ظهور منجی در آخرالزمان و مصداق خاصّ آن امام زمان در طول عقیده به امامت مستند به دلائل محکم عقلی و نقلی است. این پژوهش با روش تفسیری جامع درپی بررسی امکان استدلال به آیه شریفهGوَ قُلْ جاءَ الْحَقُ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاًF بر اصل عقیده مهدویّت و مصداق خاصّ آن است. مهم ترین نتایج و نوآوری های این پژوهش چنین است: 1. آیه جاء الحق با بیان سنّت الهی به پا داشتن حق و محو باطل، یک مصداق مهم این سنّت یعنی اصل عقیده مهدویّت و مصداق خاصّ آن را اثبات می کند؛ 2. بسیاری از مفسّران با تضییق بدون دلیل معنای محدودتری از معنای عامّ آیه را مطرح نموده اند؛ 3. در تفسیر برون متنی روایت کلینی که آیه شریفه را بر قیام امام زمان؟ع؟ تطبیق نموده است، با پذیرش نظریه تعویض سند، این روایت معتبر و آیه جاء الحقّ با تفسیر برون متنی دلیل بر مصداق خاص مهدویّت خواهد بود؛ 4. روایات حکّ بودن آیه جاء الحقّ بر بدن مطهّر امام زمان؟ع؟ هم به جهت استفاضه در نقل، این آیه شریفه را با تفسیر برون متنی دلیل بر مصداق خاصّ مهدویّت قرار می دهد.
مبانی جداناپذیری حجیت قرآن از سنّت در مرجعیت علمی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن کریم از اثرگذاری معنادار و روشمند قرآن کریم بر دیگر دانش ها، ازجمله علوم انسانی و اسلامی سخن می راند. تبیین مرجعیت قرآن در این زمینه، مبتنی بر تحقّق مبانی و ادله ویژه آن است. جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت را باید یکی از مبانی مهم در مرجعیت علمی دانست. پیوند میان قرآن و سنّت، از مسائل دامنه دار و موضوعات مورد توجه دانشمندان بوده است. قرآن کریم به عنوان منبع دستیابی به معارف دین، مورد پذیرش بوده، اما در گستره حجّیت و کشف مراد از آیات، با دیدگاه ها و روش های گوناگونی روبه رو هستیم. بر اساس نظرگاه جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت، کتاب الهی در معنادهی بخشی از آیاتش، نیازمند سنّت است. دریافت تفسیر دقیق و صحیح از آیات و بهره از تمام ظرفیت های سنّت در کشف مقاصد الهی، ضرورت بحث از این دیدگاه را تأمین می نماید. ازاین رو بایسته است تا کشف مبانی این دیدگاه به روش توصیفی-تحلیلی، مقایسه ای و تطبیق داده های روشی حاصل از مطالعات، صورت گیرد. این نظریه بر پایه مبانی عقلایی، قرآنی و روایی استوار گردیده است. در مبنای عقلایی، نقش بافت فرامتنی در فهم کلام بررسی می شود. در مبنای قرآنی، آیات متشابه و در مبانی روایی، همسان نبودن کلام خدا با کلام بشر بیان می گردد.
تاریخ گذاری روایات سهو پیامبر (ص) در نماز و تحلیل شرایط اجتماعی - سیاسی جعل و نشر این روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی فریقین، روایاتی درباره سهو پیامبر (ص) در نماز با طرق متعدد و متون مختلف آمده است. بسیاری از عالمان شیعه با استناد به ادله مختلف این روایت را جعلی دانسته اند. در این پژوهش در گام اول با استفاده از دو روش تحلیل اسناد و تحلیل اسناد_متن درتاریخ گذاری روایات خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور این روایات تبیین و سپس با بهره گیری از نتایج گام نخست شرایط اجتماعی_سیاسی جعل و نشر این روایات تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این روایت در ابتدا توسط ابوهُرَیرَه برای توجیه اشتباهات خلفا در نماز جعل و در مدینه منتشر شده است. تحلیل اسناد_متن نشان می دهد که برخی راویان طبقات بعد تغییراتی عامدانه یا غیرعامدانه در آن ایجاد کرده اند. برای نمونه می توان اشاره کرد که در تحریرهای ابن سیرین به طور خاص بر حضور دو خلیفه اول در میان شاهدان سهو نبی تأکید شده است. در روایاتی هم که با اسناد ساختگی به ابن مسعود نسبت داده شده سهو نبی با تأکید بر بشر بودن پیامبر توجیه شده است که می توان هدف آن را پاسخ گویی به عقیده غالب شیعیان در کوفه، یعنی عدم جواز سهو نبی، دانست.
پویش فرهنگی شعوبیّه با محوریت برجسته سازی و برساخت روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
با تسلط دودمان بنی امیه بر نظام سیاسی اسلام، تفکر برتری عرب بر عجم رواج یافت. گسترش روایاتی با مضمون برتری نژادی عرب ها از سوی اخباریون وابسته به خلافت، واکنش نومسلمانان، به ویژه طرف داران جنبش شعوبیّه را در پی داشت و اهل تسویه با هدف احراز و بازسازی فرهنگ ملی، منطبق با جوهره اسلام راستین، از راه برجسته سازی و گاه برساخت روایات، به نفی پان عربیسم اموی مبادرت کردند.این پژوهش با تکیه بر روش وصفی تحلیلی، آهنگ آن دارد تا چرایی و چگونگی واکنش نهضت شعوبیّه به رویکرد امویان را بررسی کند. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که در دوره اموی به دلیل سیطره خفقان آور نظام سیاسی، شعوبیّه نخست در چالشی تساوی خواهانه برای نفی برتری عرب و کسب هویت ملی مستقل، دست به برجسته سازی و گاه ساخت روایات زدند و سپس، قلمروی این پویش فرهنگی به عرصه های دیگر در حوزه: ادبیات، تاریخ، تفسیر، عرفان و مانند آن گسترش یافت
أثر السياق في توجية الدلالة القرآنية عند الشيخ حيدر حبُّ الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
19 - 36
حوزههای تخصصی:
لقد کان السیاق ولایزال أداه أساسیه فی فهم المعانی الغامضه، بل واکتشاف مقاصد المتکلم فی استعمال حروف دون حروف، وکلمات من دون أخرى، وعبارات غریبه أحیانا بدل أخرى ألف المتلقی تلقیها، فینکشف النص فی تَجَلٍّ جدید، لتأخذ قراءته منحى لم یکن لیظهر، لولا مباشره السیاق وإسهامه فی ذلک. فالقارئ وهو یقرأ نصا ما، یتلقى حروفه وکلماته ومقولاته فی مسار ذهنی معین، یستدعی من خلال المسافات الأولى التی کتب فیها هذا النص، مستحضرا عاملین أساسیین فی ذلک: أولهما نسق النص، من خلال سوابق الکلمات والجمل ولواحقهما وما إلی ذلک من الأنساق الداخلیه الترکیبیه؛ والآخر هو معرفته بالمتکلم؛ وکلما زادت معرفه القارئ بالمتکلم، زاد اقترابه من إدراک ملابسات الخطاب التی أنتج فیها. فإن النصّ القرآنی کتاب مقدّس حظی بقراءات عدّه تختلف باختلاف المرجعیات الثقافیه التی ینطلق منها الکاتب؛ ومن هذه القراءات نظریه السیاق ومدى تأثیره على المعنى؛ فسیکون هدفنا فی هذه الدراسه هو الحصول علی مجموعه من اللافتات السیاقیه الممیزه التی قام حب اللّٰه من خلالها بتجسید المعنی القرآنی وتوجیه دلالاته فی نطاقات معینه. إذا سنتناول فی بحثنا هذا ووفق المنهج الوصفی التحلیلی السیّاقَ لِما له من أهمیه فی تحدید المعانی وفهم النصّ القرآنی، وقد استأثرت أصول النظریه السیاقیه باهتمام بعض الباحثین المحدثین منهم الشیخ حیدر حبُّ اللّٰه؛إذ وجد فی هذه النظریه ما ینبهنا على فهم النصّ القرآنی وتفسیره، ویجنبنا الوقوع فی الخطأ. وإجمال نتائج البحث یبیّن لنا أنّ تحدید دلاله اللفظ فی النص یکون أقرب إلى قصد صاحب النص؛ ومن نظریه السیاق وأثرها الواضح فی توجیه الدلاله، نتعرّف على القصد الإلهی المراد من دلالات الألفاظ فی القرآن الکریم، واتضح کذلک من خلاله أنّ النصوص القرآنیه لا یکون فهمها فهما شاملا إلا من السیاق القرآنی بالنظر إلیه کوحده سیاقیه کبرى؛ لأن القرآن الکریم یفسر بعضه بعضا، وقد تنبّه حب اللّٰه لهذه الوتیره السیاقیه المؤثره فی نصوصه بشکل حاسم.
تبیین گام های نظری و عملی انقلاب اسلامی ایران در راستای تحقق قیام مهدوی؛ با تأکید بر اندیشۀ امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
183 - 203
حوزههای تخصصی:
گام های نظری و عملی انقلاب اسلامی ایران از جمله تأسیس یک دولت اسلامی، ایجاد تحولات اجتماعی و فرهنگی گسترده و انتقال قدرت به مردم، مبارزه با ستم و ظلم و... نقش مهمی در راستای تحقق قیام مهدوی داشته و به ترویج ارزش های اسلامی و فرهنگ مهدوی کمک نموده است. در این پژوهش که از نوع کاربردی _ توسعه ای است، با استفاده از روش تحلیلی _ توصیفی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای، موضوع «گام های نظری و عملی انقلاب اسلامی ایران در راستای تحقق قیام مهدوی با تأکید بر اندیشه امام خمینی؟ره؟»، به عنوان هدف اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق مؤید این است که گام ها و ویژگی هایی چون ارتباط این قیام با حکومت اسلامی و نظام امامت و امت ضمن توجه و تأکید بر عدالت اجتماعی، توزیع منابع، تقویت وحدت اسلامی و مبارزه با استکبار جهانی و تحقق اصول اسلامی به تحقق قیام مهدوی کمک خواهد کرد.
آینده پژوهی روابط ایران و عربستان تا 2028(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه امروز ایران و عربستان رابطه قدرت و امنیت است، نه دوستی و همسایگی. روند نزولی ۱۵ سال اخیر، ایران را از قدرتی منطقه ای و رقیبی مورد احترام، به کشوری عادی و ابزار بازدارندگی عربستان تبدیل خواهد نمود. درحقیقت ایران بازی قدرت را به آقای فعلی خاورمیانه (عربستان) باخته است. ایران درجهت بهبود شرایط خویش از فلسطین به نفع عربستان عبور کرده است، اما ازسوی دیگر، شرایط فعلی عربستان نیز پایدار نخواهد ماند. با توجه به نظریه تقارب که ریمون آرون و گالبریت نظریه پردازان مشهور آن هستند، قدرت های بزرگ به رغم تفاوت های صوری ایدئولوژیک، درمورد مسائل مربوط به امنیت ملی و حفظ منافع، رفتاری مشابه یکدیگر دارند. پس هدف پژوهش این است که ایران و عربستان باید آگاه به این موضوع باشند که در دنیایی که قدرت های بزرگ درنهایت به نفع یکدیگر از کشورهای ضعیف عبور می کنند، توامان قدرتمند بودن و همکاری این دو، تنها گزینه آینده ای روشن برای این دو کشور و به تبع آن منطقه خاورمیانه است. سوال پژوهش نیز در این راستا قرار دارد که در نظم جدید جهانی چه واکنشی لازم است تا این دو کشور ضمن بازگشت به شرایط مطلوب گذشته از فرصت های نظم جدید دور نمانند؟ که در این زمینه آینده نگاری را برگزیده ایم که در ذیل آن از روش امتداد حال به آینده و تحلیل ماتریسی استفاده شده است و درنهایت دو کشور هم زمان قدرتمند را تجویز خود در این پژوهش یافتیم.
سیمای امام حسین(ع) در رمان «یادداشت های روزانه دختری خردسال از کربلا» اثر رجاء محمد بیطار
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پس از واقعه عاشورا و شهادت جانسوز سیدالشهداء و یاران باوفایش در سال 61 هجری قمری، ادیبان و شاعران بسیاری در سوگ قهرمانان شهید کربلا و تجلیل نهضت عاشورا، شاهکارهای ادبی خلق کردند. یکی از شخصیت های گرانقدر عاشورا، دختر خردسال امام حسین(ع)، حضرت رقیه(س) است که با وجود سن کم، شورشی عظیم در دل عاشقان و عارفان افکنده است. در دوران معاصر درباره این دردانه امام حسین(ع) اشعار و آثار ادبی ارزنده ای نگاشته شده است. مقاله حاضر به معرفی رمان یومیات طفله من کربلاء و واکاوی سیمای امام حسین(ع) در آن پرداخته است. این رمان اثر نویسنده توانمند لبنانی رجاء محمد بیطار است که سعی کرده در قالب ادبی و با اسلوب داستانی، روایتی جذاب از زمانه و زندگی حضرت رقیه(س) و حوادث روزهای منتهی به عاشورای سال 61 هجری ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان از این دارد که نویسنده سعی کرده در خلال روایت وقایع مختلف و با زبان کودکانه حضرت رقیه(س) ، فضائل متعدد امام حسین(ع) از جمله مهربانی نسبت به خلق، بخشندگی و دستگیری از نیازمندان، جوانمردی و ایثار، قداست و طهارت، انسان دوستی و شرافت و مانند آنها را به تصویر بکشد و امام(ع) را برای نسل نوجوان و جوان به عنوان پیشوای الهی و الگوی انسان کامل و محبوب معرفی کند.
عوامل شکست ارتقای ظرفیت اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
305 - 328
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات فناوری و رقابت در صنعت بانکداری، چالش هایی در اجرای خط مشی های مدیریت کیفیت ایجاد کرده است. این تحولات نیاز به تطبیق سیستم مدیریت کیفیت با نیازها و انتظارات جدید مشتریان و بازار دارند و در صورت عدم شناسایی و رفع عوامل شکست، کیفیت خدمات و رضایت مشتریان کاهش می یابد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل شکست ارتقاء ظرفیت اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه انجام شد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر، توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری را 15 نفر از اساتید مدیریت دولتی و مدیران، کارشناسان و صاحب نظران بانک رفاه با نمونه گیری هدفمند تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه و جهت تحلیل داده ها از تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و تاپسیس فازی (FTOPSIS) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: 21 مؤلفه به عنوان عوامل شکست اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه به دست آمد. مهم ترین و بالاترین معیار به ترتیب مربوط به نقص در برنامه ریزی و تخصیص منابع، نقص در ارتباطات و هماهنگی و عدم وجود مهارت و تخصص مدیران و کارکنان در اجرای خط مشی ها است. همچنین12 عامل به عنوان عوامل پیشرفت و ارتقای اجرای خط مشی های سیستم مذکور شناسایی شد.
نتیجه : برای بهبود عملکرد سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه، بایستی تغییراتی در سیاست ها و رویه های موجود اعمال شود.
واکاوی عوامل مؤثر بر ترویج نماز در دانش آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی دانش آموزان و تقویت نگرش و ترغیب آنها به انجام فرائض دینی به ویژه نماز، از محوری ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و رسالت مهم نظام آموزش و پرورش است. این مطالعه با هدف شناخت و تحلیل عوامل ترویج کننده نماز در میان دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه (1402-1403) صورت گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان و مربیان پرورشی شاغل در مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 03-1402 بودند که با توجه به اصل اشباع نظری شامل 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری گزینش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش شبکه مضامین آرتراید استرلینگ استفاده شد. در فرایند تحلیل اطلاعات، مضامین به شیوه استقرایی بر اساس سطح انتزاع، ذیل سه گروه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه طبقه بندی شدند که براین اساس 100 مضمون پایه شناسایی و با کنار هم قرار گرفتن مضامین با سطح انتزاع بالاتر، 3 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر با عنوان «ترویج متداوم نماز در میان دانش آموزان» شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده عوامل مؤثر بر ترویج نماز در میان دانش آموزان شامل عوامل انسانی، محیط فیزیکی، آموزشی و پرورشی و عوامل اجتماعی بودند که توجه به آن ها با استناد به مضامین پایه می تواند در رسیدن به هدف و افزایش گرایش و ترویج نماز در میان دانش آموزان مقطع متوسطه یاری گر باشد.
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزههای تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.