فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمان انتقال مالکیّت در بیع عین معیّن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان انتقال مالکیت در عقد بیع واقع شده نسبت به عین معین، از جمله مباحث فقهی است که انتخاب مبنا در این بحث در بسیاری از آراء فقهی تأثیرگذار می باشد. اگر در عقود تملیکی، خیار وجود داشته باشد، مالکیت از چه زمانی منتقل می گردد؟ آیا به صرف اجرای صیغه عقد، ملکیت عین، به مشتری منتقل می شود و بایع نیز مالک ثمن خواهد شد؛ یا این که حصول ملکیت، منوط به انقضای زمان خیار بوده و به همراه انقضای خیار و لزوم عقد، مالکیت نیز حاصل می شود؟ در بین فقهای امامیه، سه نظریه عمده در این خصوص مطرح شده است. مؤلفین در این پژوهش برآنند که عقد بیع به محض انعقاد، اثر تملیکی خود را گذارده و در مدت خیار، طرفین مالک کالا یا ثمن می باشند. این نظریه برگزیده مشهور فقهای شیعه بوده و در ماده 364 قانون مدنی ایران نیز پذیرفته شده است. بررسی ادله مختلف این نظریه به مدلّل شدن و تبیین مبانی نظری قانون مدنی کمک می کند. در این پژوهش داده ها با روش کتابخانه ای استخراج و با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
تحریف ناپذیری قرآن
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» درباره «رَفع» و «خَلق» آسمان ها در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
89-106
حوزههای تخصصی:
برخی مفسران معاصر تعبیر «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» در آیات 2 سوره رعد و 10 سوره لقمان را إشاره قرآن به گرانش و نقش آن در پیدایش بنای رفیع آسمان دانسته اند. گویا در این آیات گرانش به ستون هایی نامرئی تشبیه شده است؛ از آنجا که تشبیه گرانش به ستون از لحاظ علمی تشبیه درستی نیست، در این مقاله ضمن نقد و بررسی دیدگاه های تفسیری روشن می شود که آیه با کاربست واژه جمع «عَمَد» به صورت إستعاری بر رفعت و خلقت آسمان ها به سبب دخالت علل و اسبابی نامرئی دلالت دارد که جایگزین ستون در بناهای ساخت بشر است. گویا آیه یادشده به نیروهای بنیادین إشاره دارد که بنا بر آخرین دستاوردهای علم فیزیک نقشی أساسی در پیدایش جهان داشته اند. از طرفی مفهوم «سماوات» در قرآن و تعابیر متفاوت دو آیه مذکور، با به کارگیری أفعال «رفع» و «خلق» نیز حاوی إشاراتی است که با تفسیر علمی پیدایش جهان هماهنگ است.
نکته ها و سوره ها
حوزههای تخصصی:
غناء و موسیقی از نگاه علامه شعرانی
حوزههای تخصصی:
بیع معاطات و اثر عرف در تصحیح آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیع معاطات که غالباً آن را به عنوان بیع بدون لفظ یا دادو ستد بدون صیغة ایجاب و قبول می شناسند از جمله عقود دیرپا و رایج است. قول به عدم صحّت این بیع در میان فقهای متقدّم امامیّه و شافعیة طرفداران نسبتاً زیادی داشته امّا به مرور زمان از میزان آنها ماسته شده به نحوی که شاید امروزه نتوان برای آن طرفداری یافت. قائلان به صحّت و انعقاد بین معاطات به دلایلی چون کتاب، سنت، اجماع، قاعدة رفع حرج و عرف استناد کرده اند. به نظر می رسد که از میان این دلایل نقش عرف برجسته تر و مهمتر باشد زیر سایر ادلّه خود به نحوی متأثر از عرف یا ناظر بر آن و یا مویّد حجیّت دلیل عرفند. تغییر رأی فقها در گذر زمان، از قول به عدم صحّت بیع معاطات به جواز و صحّت آن، نشانگر واقع بینی و توجّه روز افزون آنها به نقش عرف در استنباط احکام و تسلیم شدن آنها در برابر واقعیّات زندگی اجتماعی است.
سیر ترجمه در ایران و معرفى کتاب (فهرست کتاب هاى فارسى شده چاپى )
حوزههای تخصصی:
تئوری طهارت ذاتی مطلق انسان در راستای منابع اجتهاد
حوزههای تخصصی:
ابراهیم بن مالک اشتر, افسر سلحشور
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۰ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
13آبان، تسخیر لانه جاسوسی امریکا انقلاب دوم
منبع:
حضور ۱۳۸۵ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
قرآن و دانش:چرخه آب
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
تسلیم محض
نگاهی گذرا به تاریخ نگاری در فرهنگ تشیع
حوزههای تخصصی:
خلیفه و خلافت در اندیشه اهل سنت و زیر ساخت های تحول امامت و خلافت به سلطنت آسمانى و خلیفة اللهى
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام میان اصطلاح های خلافت، امامت و سلطنت هیچ وحدتی وجود ندارد و این خلط معنایی صرفا لفظی و لغوی نبوده، بلکه حاصل تحولاتی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه اسلامی بوده است. اصطلاح «خلیفه»، به تفاوت، عنوانى برای تمام زمامداران یا خلافت نبوى در زعامت سیاسى مسلمانان و جانشینى خلیفه رسول الله، یا منصبى شرعى و نه عرفى به تمام خلفاى راشدین، امویان و عباسیان نیز به کار برده می شد. درباره «امامت» باید گفت متکلمان اهل سنت که به وضوح شاهد فساد دستگاه خلافت بودند و میان خلفاى راشدین با خلفاى اموی و عباسی تفاوتى ماهوى مى یافتند، به دلیل تداعى فساد خلفاى وقت، مایل نبودند اصطلاح امامت را که بر خلفاى زمانه آنان نیز اطلاق مى شد، مورد استفاده قرار دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده می شود که تلاش براى آسمانى کردن سلطنت اسلامى و کوشش براى استحاله امامت و خلافت نبوى از سوى عوامل اموى و راویان آن دوره، در ادوار بعدى نیز ادامه یافت و در دوره عباسیان، فرمانروایان این خاندان نیز خود را خلیفه خداوند و حاکم الهى در روى زمین توصیف کردند. در واقع، با ابهام و خلل در اصول سیاست نبوى و سیاست خلفاى اولیه با نظام استیلایى و فرمانروایى سلطنتى، سنت هاى نبوى و اصول سیاست قرآنی مغفول ماند و سلطنت از این وضعیت بهره را کافى برد. با تبدیل خلافت به سلطنت، مصادیق نظریه امامت، به خلفاى اولیه محدود شد.